#part_52
هری مثل بچه ها سرش را تکان داد:نههه من فقط یکممم مستم...
دراکو با خنده ابرویی بالا انداخت:کاملا مشخصه.
هری دستش را جلو برد و از کراوات دراکو گرفت و به سمت خودش کشید:چقدر حرف می زنی!
دراکو با این حرکت هری به سمت او کشیده شد.
حالا دراکو کاملا روی هری خیمه زده بود و هردو با عطشی شدید به هم خیره شده بودند.
دراکو دستش را نوازش وار میان موهای هری کشید:پاتر فقط یکم مونده که مقاومتم بشکنه و دیگه نتونم در مقابلت خودداری کنم!
هری آهی کشید و با کلافگی گره کراوات دراکو را شل کرد:وااای همیشه اینقدر زیاد حرف می زدی مالفوی؟
دراکو خندید و کراوات باز شده اش را گوشه ای انداخت و همان طور که روی هری خیمه زده بود دکمه های پیراهنش را باز کرد.
هری با بی تابی به نمایان شدن سینه ی عریان دراکو چشم دوخته بود و تپش قلبش هر لحظه بالا تر می رفت.
هری دستش را با علاقه روی سینه ی لخت دراکو کشید و دراکو آهسته مشغول باز کردن دکمه های لباس خواب هری شد.
هری خندید و در حالیکه همچنان سینه ی دراکو را لمس می کرد زیر لب گفت:چقدر گرمه!
دراکو که دکمه های پیراهن لباس خواب هری را کاملا باز کرده بود لباس را کاملا از روی سینه ی لخت هری کنار زد و دستش را روی سینه اش گذاشت:اینجا هم گرمه!
و بلافاصله سرش در گردن هری فرو رفت و با تمام وجود شروع به بوسیدن مارک کردن گردن هری شد.
کم کم پایین تر آمد و وقتی به نیپل های هری رسید نگاهی به چشم های خمار هری انداخت و بعد یکی از آن هارا وارد دهانش کرد و مکید!
با اولین مک هری آهی بلند کشید و خودش را زیر تن دراکو تکان داد.
دراکو که متوجه حساسیت زیاد هری روی نیپل هایش شده بود نیپل دیگرش را هم با سر انگشت ها به بازی گرفت و این بار هری بلند تر ناله کرد و به موهای دراکو چنگ زد:عاااااه این این خیلی حس...
دراکو با صدای گرفته خندید و بوسه زنان پایین تر رفت و در نهایت به کش شلوار خواب هری رسید و قبل از اینکه بیشتر فکر کند با بی صبری شلوار و باکسر هری را از کمر گرفت و پایین کشید.
هری با این حرکت برای لحظه ای به خودش لرزید اما وقتی دست دراکو دور آلتش پیچیده شد و دیک سفت شده اش را پمپ کرد متوجه شد که دیگر کاری جز ناله کردن از او برنمی آید!
دراکو با یک دست دیک هری را پمپ می کرد و با دست دیگرس نیپلش را فشار می داد و با لذت به پیچش بدن هری نگاه می کرد.
چند لحظه بعد وقتی که دراکو متوجه شد هری به اندازه ی کافی تحریک شده پیراهنش را از تنش خارج کرد و بعد شلوار و باکسرش را بیرون آورد و هرکدام را به سمتی پرتاب کرد!
هری با دیدن دیک سفت و خوش سایر دراکو لب پایینش را گازی گرفت و دراکو با لب خند کجی کنارش نشست:حالا دیگه نوبت کنه که لذت ببرم پاتر!
و با همین حرف هری را بی مقدمه به پشت برگرداند.
هری سرش را روی تشک گذاشت و خودش را تمام و کمال به دست دراکو سپرد و دراکو با نگاهی به باسن گرد و نرم هری بالشی زیر شکمش گذاشت و باسنش را کمی بالا آورد.
اول کمی لپ های باسنش را از هم فاصله داد و بعد تفی روی سوراخ بسته ی هری انداخت و انگشت وسطس را داخل فرو کرد.
هری با این حرکت ناخواسته خودش را منقبض کرد.
دراکو دستی روی باسن هری کشید و هشدار داد:اگه خودتو سفت کنی بیشتر دردت میاد خودتو شل کن.
هری تلاش کرد کمی خودش را شل کند و دراکو کم کم انگشتش را تکان داد.
کمی بعد انگشت دومش را هم وارد سوراخ کرد و هری این بار چنگی به ملافه ها انداخت و آهی کشید.
دراکو اول کمی انگشتانش را تکان داد و بعد انگشت سوم و چهارمش را داخل برد تا جایی که هری دیگر برای کنترل خودش محکم ملافه را گاز گرفته بود!
وقتی احساس کرد که سوراخ هری به اندازه ی کافی باز شد انگشت هایش را بیرون کشید و کمی خودش را جلو کشید و دیکش را روی سوراخ هری تنظیم کرد.