cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

🌈bl_roman👨‍❤️‍👨

به کانال بی ال رمان خوش اومدید💜🌈 ما اینجا قراره به ترتیب رمان هایی 🔞با موضوع بی ال(گی)🏳️‍🌈قرار بدیم... امیدوارم که از خوندن رمان ها لذت🔥 ببرید و همراهی مون کنید❤️😘 𑹾ارت اول رمان ها براتون پین شدن... لینک ورود: https://t.me/+ideyZHPnSu0xMzVk

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
1 422
مشترکین
-224 ساعت
-477 روز
-6430 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

ما اینجا در گپمون 🩸S,M ⛓️ ... https://t.me/+9DliwejEktI5MWM0 https://t.me/+9DliwejEktI5MWM0 https://t.me/+9DliwejEktI5MWM0 فاقد از هر گونه گرایش و جنسیت کنار هم دوستانه و صمیمانه هستیم🌈🍬 اینجا جاییه که از تنهایی درمیای اگه دنبال پارتنر میگردی چه دام چه ساب اینجا خوده خودشه👀🦴 پس هرچه زودتر جوین بده😌👇🏼 https://t.me/+9DliwejEktI5MWM0 https://t.me/+9DliwejEktI5MWM0
نمایش همه...
گپ پابلیک بی‌دی‌اس‌ام 🔞 https://t.me/+bZLdJIOM52E1NGQ0
نمایش همه...
༒𝔹𝕃𝔸ℂ𝕂 ℝ𝕆𝕆𝕄༒

🤴مستر و میس برابرند 👸 این گروه برای رول های پابلیکه. هرگونه مزاحمت تو پیوی=بن هرگونه درخواست پیوی=بن هرگونه فراخان = بن

Repost from N/a
گلاره برنده شد دیلدو بست نوشین دست گلاره بالا برد و نازی به جلو گلاره هول داد گفت این جنده در اختیارت عزیزم 😈🔥 گلاره دستی تو موهای نازی کشید سیلی محکمی تو گوشش زد نازی با خشم بهش نگاه میکرد دوباره زد تو گوشش چشم های نازی هار تر شد گلاره دیلدو به لب هاش چسبوند گفت عن دونی تو باز کن نازی از چشم هاش اشک اومد پایین دهنش باز کرد گلاره دیلدو تو دهنش گذاشت شروع به مک زدن کرد نوشین هم دلیدو بسته بود از اتاق بیرون اومد پشت سر گلاره بود یکی به باسنش زد با لبخند گفت خوب میدی بخوره ها گلاره گفت اره عزیزم خوب میخوره میخوام تست کنم خوب هم بلد بهاش بازی کنه خندیدن این داستان ادامه دارد 🍸 رمان 🩸🦄مدرسه سلیطه ها🫦❤️‍🔥🩸 نویسنده : 💎✨ Alirezadnk✨💎 ⛓🕯𝒁𝑵𝑫𝑨𝑵 𝑯𝑶𝑻🩸⛓ https://t.me/+YWLsV7G_gvAxMDE0 https://t.me/+YWLsV7G_gvAxMDE0 https://t.me/+YWLsV7G_gvAxMDE0 رمانی ممنوعه ❌💦 ساعت ۱۵ بپاک
نمایش همه...
Repost from N/a
https://t.me/+GcjjH2o-UnBlMjg0 چنل مخصوص نود 😈💦🔥
نمایش همه...
◖𝗡𝗨𝗗𝗘𝗟𝗜𝗦𝗠◗

The content of this channel is only educational And any misuse of the content is the responsibility of the user We have prevented minors from entering the channel as much as possible. Thank you...

داخل این گپ کصکلوچه ای ها سفید مثل کف بهشت میبینی 😂🤍 https://t.me/+1vrsDIcEMPw3Mjk0
نمایش همه...
𝔻𝕖𝕒𝕥𝕙 ℝ𝕠𝕠𝕞👹

این گپ برای دام های آقا هست  حکومت دام های آقا روی سلطه پذیر های بی ارزش دختر🩸 #پابلبک  جای که ساب ها باید به سلطه گر های گروه خدمت کنن و احترام بزارن🩸 لینک مجموعه:

https://t.me/addlist/IklGUwMg4hdmNzJk

پارت جدید و هفته ی جدید 🔥❤️ ووت و کامنت یادتون نره 😘💋
نمایش همه...
4
#part_52 هری مثل بچه ها سرش را تکان داد:نههه من فقط یکممم مستم... دراکو با خنده ابرویی بالا انداخت:کاملا مشخصه. هری دستش را جلو برد و از کراوات دراکو گرفت و به سمت خودش کشید:چقدر حرف می زنی! دراکو با این حرکت هری به سمت او کشیده شد. حالا دراکو کاملا روی هری خیمه زده بود و هردو با عطشی شدید به هم خیره شده بودند. دراکو دستش را نوازش وار میان موهای هری کشید:پاتر فقط یکم مونده که مقاومتم بشکنه و دیگه نتونم در مقابلت خودداری کنم! هری آهی کشید و با کلافگی گره کراوات دراکو را شل کرد:وااای همیشه اینقدر زیاد حرف می زدی مالفوی؟ دراکو خندید و کراوات باز شده اش را گوشه ای انداخت و همان طور که روی هری خیمه زده بود دکمه های پیراهنش را باز کرد. هری با بی تابی به نمایان شدن سینه ی عریان دراکو چشم دوخته بود و تپش قلبش هر لحظه بالا تر می رفت. هری دستش را با علاقه روی سینه ی لخت دراکو کشید و دراکو آهسته مشغول باز کردن دکمه های لباس خواب هری شد. هری خندید و در حالیکه همچنان سینه ی دراکو را لمس می کرد زیر لب گفت:چقدر گرمه! دراکو که دکمه های پیراهن لباس خواب هری را کاملا باز کرده بود لباس را کاملا از روی سینه ی لخت هری کنار زد و دستش را روی سینه اش گذاشت:اینجا هم گرمه! و بلافاصله سرش در گردن هری فرو رفت و با تمام وجود شروع به بوسیدن مارک کردن گردن هری شد. کم کم پایین تر آمد و وقتی به نیپل های هری رسید نگاهی به چشم های خمار هری انداخت و بعد یکی از آن هارا وارد دهانش کرد و مکید! با اولین مک هری آهی بلند کشید و خودش را زیر تن دراکو تکان داد. دراکو که متوجه حساسیت زیاد هری روی نیپل هایش شده بود نیپل دیگرش را هم با سر انگشت ها به بازی گرفت و این بار هری بلند تر ناله کرد و به موهای دراکو چنگ زد:عاااااه این این خیلی حس... دراکو با صدای گرفته خندید و بوسه زنان پایین تر رفت و در نهایت به کش شلوار خواب هری رسید و قبل از اینکه بیشتر فکر کند با بی صبری شلوار و باکسر هری را از کمر گرفت و پایین کشید. هری با این حرکت برای لحظه ای به خودش لرزید اما وقتی دست دراکو دور آلتش پیچیده شد و دیک سفت شده اش را پمپ کرد متوجه شد که دیگر کاری جز ناله کردن از او برنمی آید! دراکو با یک دست دیک هری را پمپ می کرد و با دست دیگرس نیپلش را فشار می داد و با لذت به پیچش بدن هری نگاه می کرد. چند لحظه بعد وقتی که دراکو متوجه شد هری  به اندازه ی کافی تحریک شده پیراهنش را از تنش خارج کرد و بعد شلوار و باکسرش را بیرون آورد و هرکدام را به سمتی پرتاب کرد! هری با دیدن دیک سفت و خوش سایر دراکو لب پایینش را گازی گرفت و دراکو با لب خند کجی کنارش نشست:حالا دیگه نوبت کنه که لذت ببرم پاتر! و با همین حرف هری را بی مقدمه به پشت برگرداند. هری سرش را روی تشک گذاشت و خودش را تمام و کمال به دست دراکو سپرد و دراکو با نگاهی به باسن گرد و نرم هری بالشی زیر شکمش گذاشت و باسنش را کمی بالا آورد. اول کمی لپ های باسنش را از هم فاصله داد و بعد تفی روی سوراخ بسته ی هری انداخت و انگشت وسطس را داخل فرو کرد. هری با این حرکت ناخواسته خودش را منقبض کرد. دراکو دستی روی باسن هری کشید و هشدار داد:اگه خودتو سفت کنی بیشتر دردت میاد خودتو شل کن. هری تلاش کرد کمی خودش را شل کند و دراکو کم کم انگشتش را تکان داد. کمی بعد انگشت دومش را هم وارد سوراخ کرد و هری این بار چنگی به ملافه ها انداخت و آهی کشید. دراکو اول کمی انگشتانش را تکان داد و بعد انگشت سوم و چهارمش را داخل برد تا جایی که هری دیگر برای کنترل خودش محکم ملافه را گاز گرفته بود! وقتی احساس کرد که سوراخ هری به اندازه ی کافی باز شد انگشت هایش را بیرون کشید و کمی خودش را جلو کشید و دیکش را روی سوراخ هری تنظیم کرد.
نمایش همه...
21👍 4🔥 1
#ارباب_عمارت_وسط_جشن_مست_میکنه_با_خدمتکارش_میخوابه🙈🔥 گی‌لاو🔞        اسمات♨️ #بوسه‌های ممتد مرد از سیب گلوی یوری شروع شده و حالا پایینتر، روی #نیپل و کنار #نافش میرفت. پسرک به ملافه‌ی سفید #چنگ زد و بی‌توجه به #همهمه‌ی بیرون اتاق، خودش رو به دست ارباب جوان سپرد که تقه‌ای به در خورد و ادامه‌اش رو میخوای بزن رو لینک😈 https://t.me/+MNkkd2npmsNjY2M0
نمایش همه...
🍷Roses and Champagne 🥀

🍷Roses and Champagne🥀 ژانر رمان : استریت, گی , مافیایی , جنایی , اسمات (ترانیک🔞) عاشقانه لینک ناشناس جهت انتقاد :

https://telegram.me/BChatBot?start=sc-1181492-A7v1tfA

Repost from N/a
نمایش همه...
Different World SM

💜𝓦𝓮𝓵𝓬𝓸𝓶𝓮 𝓽𝓸 𝓓𝓲𝓯𝓯𝓮𝓻𝓮𝓷𝓽 𝓦𝓸𝓻𝓵𝓭 𝓢𝓜 💜 تبلیغات و ارسال لینک و ممبردزدی نکنید.🩵 دعوا، بی‌احترامی، فحاشی و دخالت ممنوعه!💚 اسپم و پیام رگباری ندید.💛 پی‌وی بدون اجازه یا ایجاد مزاحمت ممنوعه!🧡 فراخوان؛ از ساعت ۱۲ تا ۱ شب آزاده!🩷