𝘚𝘪𝘯𝘨𝘶𝘭𝘢𝘳𝘪𝘵𝘺
در جستجوی خویش Playlist Daily : @calffee Movies Daily : @FAINALYSISS https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-47435-faLbY8g
نمایش بیشتر2 313
مشترکین
-924 ساعت
+1827 روز
+9030 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Alfredo: Living here day by day, you think it's the center of the world. You believe nothing will ever change. Then you leave: a year, two years. When you come back, everything's changed. The thread's broken. What you came to find isn't there. What was yours is gone. You have to go away for a long time... many years... before you can come back and find your people. The land where you were born. But now, no. It's not possible. Right now you're blinder than I am.
Salvatore 'Toto': After all these years, I thought I was stronger, that I'd forgotten a lot of things. But, in fact, I find I'm right back where I was, as if I'd never been away.
دیشب جلد اول جنگ و صلح رو تموم کردم و جوری بودم که انگار دنیارو فتح کردم تقریبا از بهمن ماه بود که دیگه کلا تو حس و حال کتاب خوندن مخصوصا کتاب درست و حسابی خوندن نبودم همش دو سه تا کتاب دویست صفحهای اینم حس عجیبیه ها که مثلا چیزهایی که باهاشون به زندگی متصل میشی و مثل ریسمان زندگی بودن برات یک دفعه دیگه حالتو خوب نمیکنن، دیگه حوصلهشون رو نداری، انگار داوطلبانه تصمیم میگیری یه چند مدتی با شور زندگی خداحافظی کنی، بدون اینکه دنبال چیستی و معنا باشی ادامه بدی، چیزی که توی بیست و دومین سال زندگی فهمیدم این بود که اصلا لازمه یه وقتایی معنا رو بیخیال شی دیگه دنبال شور و شوق نباشی اجازه بدی یه مدت مفید واقع نشی، چمیدونم شاید جواب معکوس داد و ماهم قدر حال خوب رو دونستیم!
به زندگی ادامه دادنم چیز جالبیه مثلا وقتی که حال و حوصله خودتم نداری و نمیدونی چرا اصلا از رخت خواب پاشدی و حالا باید سروصدای حماقت
چند نفرم تحمل کنی یهو خودتو پای گاز درحال درست کردن اوتمیل میبینی.