نامه صالح
271مشترکین
+124 ساعت
+27 روز
+130 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Repost from سهام نیوز
✅کیهان در واکنش به اظهارات علیرضابیگی، نماینده مجلس که گفته بود اگر رضاخان توانست به زور و جبر چادر از سر زنان بردارد، گشت ارشاد هم میتواند زنان را باحجاب کند نوشته: رضاخانِ دیکتاتور با ضرب و شتم چادر از سر زنان بر میداشت، ما با کار فرهنگی و رفتار محترمانه الزام به حجاب می کنیم
🔻پ ن:وقتی سخنگوی رهبر جمهوری اسلامی کار فرهنگی را کور کردن، کشتن و کتک زدن می داند وای به حال روزی که بخواهد کار غیر فرهنگی انجام دهد
@Sahamnewsorg
Repost from سهام نیوز
✅ عباس عبدی:فارغ از پوشیدن لباس رزم برای مقابله با مردم، بد نیست بفرمایند که این لباس های یکدست را چه سازمانی تهیه و در اختیار آنان قرار داده است؟
@Sahamnewsorg
✅ولایت فقیه یعنی چه؟
✍️خاطرات محمد رضا مهدوی کنی
در یکی از این روزهایی که بنده و آقای باهنر به عنوان ناظر در دولت شرکت میکردیم، زمزمههایی شنیده شد که میخواهند مسئله ولایت فقیه را در قانون اساسی بگنجانند که البته در پیشنویس نبود. یادم است مرحوم دکتر سامی که وزیر بهداری بود، با حالت عصبانیت گفت: بله، مسئله ولایت فقیه را میخواهند به خبرگان ببرند و میخواهند فردا در مجلس مطرح کنند. او با شدت روی میز میکوبید و میگفت: ما نمیگذاریم این کار بشود؛ یعنی چه؟ ولایت فقیه یعنی چه؟ این برای ما مورد قبول نیست. به خدمت امام میرویم و میگوییم که ما اصلا خبرگان را تحریم میکنیم و چنین و چنان میکنیم.
گفتند که باید یک نامهای خدمت امام بنویسیم و بگوییم این درست نیست و ما چنین اصلی را قبول نداریم و خوب به یاد دارم که مهندس بازرگان هم حرف دکتر سامی را تایید میکرد و همگی تند و عصبانی بودند که چرا مسئله ولایت فقیه مطرح شده است. استدلالشان این بود که ولایت، نوعی استبداد دینی است، نوعی استبداد آخوندی است و ما که با دولت شاه مبارزه میکردیم با استبداد مبارزه میکردیم و ما با استبداد مخالفیم. بعدها که صحبت امام میشد [و میگفتیم] آیا شما امام(ره) را مستبد میدانید؟ میگفتند ما به شخص امام کار نداریم، شما بحث امام را نکنید. بحث این است که این قانون است و بالاخره باقی میماند. بعد از امام چه؟ بنیصدر هم همیشه میگفت که شما امام را به رخ ما نکشید. امام خصوصیاتی دارد و قرنی میگذرد تا یک امام پیدا شود. امام شما این را به عنوان یک قانون و یک رویه حکومتی میخواهید به تصویب برسانید و ما این را به عنوان رویه قانونی نمیپسندیم. این اجمالی از استدلالها و برخوردها بود که یادم است
سخنگوی جبهه اصلاحات ایران به اعتراضهای اخیر در دانشگاههای آمریکا و آنچه که استاندارد دوگانه میداند، پرداخت.
جواد امام در شبکه ایکس نوشت: «استاندارد دوگانه موجب لفاظی بیهوده و مایه تمسخر است. اگر کنشگری آزاد، انتقادی و مطالبهگرانه حق دانشجویان است باید از این حق چه در دانشگاه شریف و چه در دانشگاه کلمبیا قاطعانه و صریح دفاع کنیم.
تعرض به حقوق دانشجویان در سراسر جهان محکوم است. ضمنا مواضع جبهه اصلاحات ایران نیز در محکومیت رژیم کودککش اسرائیل صراحتا اعلام گردیده است!»
🔴این مجری زن شجاع در مصاحبه با معاون اسبق فرهنگ دبیر ستاد امر به معروف کشور شهامت به خرج داد و سؤالی منطقی و مهم که مدتها گوشه ذهن ایرانیان بود را پرسید و معاون اسبق دبیر ستاد امرو به معروف هم اتفاقا جواب خیلی جالب و تامل برانگیزي میدهد!*البته هر دو برکنار شدند
Repost from ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
◀️ بلاد اسلام و بلاد کفرـ ۱
✍مهدی نصیری
سفر به کانادا اولین سفرم به غرب نیست. در سال ۱۳۷۰ که جنگ بین دو ایالت بوسنی و صربستان از ایالتهای کشور یوگسلاوی در گرفته بود و ایران در کنار آمریکا در زمره حامیان بوسنی بود و برای جنگاوران بوسنیایی سلاح میفرستاد [از جمله موارد همکاری نظامی ج ا با شیطان بزرگ! برای این که بعد از جنگ نفوذ منطقه ای پیدا کند که بعدا در حمله آمریکا به عراق و افغانستان باز هم با آمریکاییها همکاری کرد !] به عنوان مدیر مسئول کیهان به اتفاق ۳ تن از همکاران از جمله یک عکاس جهت پوشش خبری این نبرد عازم اروپا و منطقه بالکان شدم و پس از بازگشت از سفر، ویژه نامه ای پیوست روزنامه کیهان منتشر شد. پس از یک ماه با گسترده تر شدن جنگ، بار دیگر به منطقه رفتم و این بار علاوه بر بوسنی، مطالب و گزارشهایی از دیگر ایالتهای یوگسلاوی، شامل صربستان، کوزوو، مقدونیه، کرواسی و کشور آلبانی تهیه کردیم. وضعیت اقتصادی کشور مارکسیستی آلبانی در قلب اروپا با رهبری ۴۰ ساله دیکتاتور شدیدا ضد آمریکایی اش انور خوجه ـ که دستور داده بود در بسیاری از مناطق آلبانی هزاران سنگر بتونی برای نبرد احتمالی با امپریالیسم آمریکا بسازند، - بسیار عقب مانده و رقّت برانگیز بود!
در سفر دوم علاوه بر اتریش و مجارستان و منطقه بالکان، به کشور آلمان نیز رفته و در فرانکفورت و هامبورگ گشت و گذاری داشتم.
آنچه برای عموم مسافران به غرب در ابتدا جلب نظر میکند، نظم و آرامش و رفتارهای اغلب انسانی مردم و دستگاههای اداری
همراه با تمیزی و نظافت است که در اغلب کشورهای شرقی و از جمله ایران کمتر دیده میشود. در سفر دوم هنگام برگشت نیمه شب در فرودگاه مهر آباد با صف طولانی مسافران و از جمله بانوان نوزاد در بغل برای چک پاسپورت مواجه شدیم که برای کسی که از سفر غرب بر میگشت بسیار توی ذوق میزد. به عکاس کیهان گفتم، عکسی از سالن و صف بگیرد تا فردا در روزنامه منتشر شود. همین که دوربین عکاس کیهان فلاش زد، ناگهان سر و کله افسر نیروی انتظامی از دور با فریاد «کی بود که عکس گرفت»، پیدا شد و عکاس را وادار کرد که حلقه فیلمش را در آورده و به او بدهد، هر چند عکاس، قبل از رسیدن افسر، حلقه اصلی را سریع در آورده و حلقه ای خالی به او تحویل داده بود!
اولین برخورد انسانی و جالب را در فرودگاه بوداپست ـ با این که جزء اروپای شرقی بود که یکی دو سالی از رژیم مارکسیستی خلاص شده بود ـ دیدیم که بر خلاف اطلاعات غلط ما که فکر می کردیم مانند کشور اتریش به دلیل داشتن پاسپورت ِ خدمت نیاز به ویزا نداریم، ویزا می خواست. با شنیدن این حرف از افسر چک پاسپورت که ویزایتان کو، جا خوردیم و همین که خانم همکار افسر، نگرانی را در چهره های ما دید، با مهربانی گفت نگران نباشید، الان با سفارتخانه کشورتان در بوداپست تماس می گیرم و از آنها می خواهم که مشکل شما را حل کنند. بلافاصله گوشی تلفن را برداشت و سفارت ایران را گرفت و گوشی را به دست یکی از اعضای گروه ما داد تا با کارمند سفارت صحبت کند و مشکل را بگوید. کارمند سفارت بعد از شنیدن این مطلب که ما گروه خبرنگاری کیهان هستیم و برای تهیه گزارش عازم منطقه جنگی یوگسلاوی هستیم و ویزای ورود به مجارستان را ـ که باید از آنجا زمینی عازم کرواسی و بوسنی می شدیم ـ نداریم، بلافاصله گفت از همان جا که آمده اید برگردید که ما نمی توانیم برای شما کاری کنیم و گوشی را زمین گذاشت!
خانم کارمند فرودگاه که دوباره نگرانی را در چهره ما دید، پرسید چی شد؟ به او گفتیم که کارمند سفارت چنین گفته است و او که فکر می کرد الان بلافاصله مشکل یک گروه خبرنگاری که عازم منطقه جنگی است و مایه افتخار کشورشان هستند، حل خواهد شد، آثار تعجب و تاسف در چهره اش هویدا شد. من با تلفن عمومی فرودگاه شماره وزارت خارجه ایران را گرفته و با آقای بشارتی قائم مقام وزیر خارجه (ولایتی) که قبل از سفر با او هماهنگی کرده بودم و خواسته بودم هوای گروه را داشته باشد، صحبت کردم و مشکل را گفتم. بشارتی بلا فاصله با سفیر در بوداپست تماس گرفت و دستور داد مشکل را حل کند. در ظرف چند دقیقه ورق برگشت و ماشین سفارت به سرعت به سمت فرودگاه آمد و با حل مشکل ویزا ما را به اقامتگاه سفارت با استقبال گرم سفیر و همان کارمندی که گفته بود از همان جا که آمده اید، برگردید برد و فردای آن روز با ماشین سفارت به زاگرب مرکز کرواسی رفتیم تا از آنجا زمینی عازم مناطق جنگی بوسنی شویم. احتمالا خانم کارمند فرودگاه بوداپست از این همه تغییر موقعیت در ظرف یک ساعت جا خورده بود و نمی دانست که خب کشور ما ایران است با این نوع شگفتی های خاص خودش!
از این حاشیه می گذرم و به اصل موضوع این یادداشت بر می گردم. آیا غرب و کشورهای غربی در زمره بلاد کفر و استکباری، و جمهوری اسلامیِ انقلابی در زمره بلاد اسلامی است؟
ادامه دارد
شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ کانادا، کلگری
📝📝 "روحانیت شکست خورده"
✍️ احمد حیدری 8/2/1403
✅ روحانیت در دوره طاغوت و قبل از پیروزی انقلاب، طلایهدار عدالت خواهی، آزادی طلبی، استکبار و استبدادستیزی بود و همین خصیصه، آنان را به رهبری رساند و مردم را عاشق، دوستدار، مطیع و پیرو آنان ساخت. بعد از پیروزی انقلاب نیز روحانیت باید همچنان از ورود به حکومت و تصدی مناصب و ریاست و بهرهمندی از مواهب چرب و شیرین آن، زهد میورزید و جز به ضرورت و آن هم موقت، در مناصب حکومتی وارد نمیشد و مستقل از حاکمیت، همچون گذشته، سردمدار جریان دفاع از حقوق مردم و آزادیهای قانونی و شرعی باقی میماند که در این صورت همچنان محبوب عامه و عموم مردم بود و سخنش در همه زمینهها از جمله در دعوت به دین و دینداری و رعایت احکام، با شوق و ذوق شنیده میشد و معمول میگشت.
✅ لازمه استقلال روحانیت و در کنار مردم بودنش، استقلال اقتصادیاش از حکومت بود. حوزه و روحانیت باید همچون گذشته به تمامی، مستقل و بینیاز از حکومت و متکی به مردم باقی میماند ولی متأسفانه با پیروزی انقلاب، روحانیت تصدی مناصب اصلی را عملا و بعد هم در قالب قانون به عهده گرفت و آلوده دنیا شد و استقلال خود از حکومت را در غالب زمینهها از دست داد کمکم از مردم که ستون محکم دین و ابزار اصلی روحانیت برای اعمال قدرت در مقابله با ستم و دعوت به عدالت بودند، احساس بینیازی کرد و به تدریج از اجزای "حاکمیت" گشت و اگر نه در مقابل مردم، که حداقل در کنار آنان نماند.
✅ در کنار مردم نبودن روحانیت را مردم در سالهای اخیر بارها و بارها به خوبی حس و لمس کردند وقتی مثلا کشاورزان محروم، مستضعف و انقلابی اصفهان در اعتراض به سیاستهای آبی حکومت، تحصن و اجتماع در بستر خشکیده زاینده رود را پیشه کردند و نزدیک به ده روز آنجا بودند ولی ندیدند که روحانیت انقلابی اصفهان کنارشان بیاید و درد دلشان را بشنود و همراهشان فریاد بزند و ... ؛ یا در اعتراضات گسترده و مردمی چند سال اخیر از جمله اعتراضات 1401 نه تتها آنان را در کنار خود و بازگو کننده آمال و اعتراضاتشان نیافتتند، که متعاقب اعتراضات، شاهد بودند بسیاری از روحانیان و تریبونهایی که در دست روحانیت بود، به جای دعوت حاکمیت به عفو، گذشت، مهربانی و جذب معترضان، خواستار محاکمه و اعدام گسترده بازداشتیها بودند.
✅ روحانیت به عنوان صدای رسای مردم، باید در ضمن الگوی عملی دنیداری بودن[کونوا دعاة للناس بغیر السنتکم]، توصیه دینی «النصیحة لأئمة المسلمین» را سرلوحه عمل خود میساخت و در جنب این نصیحت، دعوت مردم به دین و دینداری را هم پیش میبرد ولی وقتی الگوی عملی دینداری نبودند و وظیفه مهم، هزینهدار و خطرنااک «النصیحة لأئمة المسلمین» را وانهادند، طبیعی بود که دعوت کمهزینه و بیخطر عموم و ضعیفان به دین و دینداری هم که غالبا نه عملی و الگویی، بلکه زبانی بود، نتیجه بخش نباشد
✅ حالا روحانیتی که نتوانسته در مدت نزدیک به نیم قرن با بودجههای نجومی و با نهادهای بیشمار فرهنگی، مردم را در خط دین و دینداری که بعد از پیروزی انقلاب با هزار امید و آرزو بدان اقبال بینظیر کردند، حفظ کند و نگه دارد، مأیوس از دعوت، انذار، بشارت، اقناع و جذب "مردم رمیده از نظام، انقلاب و دین حاکم"!!!؛ از وظیفه دعوت، بشارت و انذار چشم پوشیده و به نظامیگری روآوره تا با اتکا به قدرت بسیج و نیروی انتظامی، حکم واجب پوشش را که باید با اقبال، اختیار و شوق اجرا شود، به زور به اجرا درآورد و آیا شکستی از این بالاتر؟
✅ وقتی قرآن در زمان نیاز عمومی به کوچ برای اقدام نظامی!، جمعی را استثنا کرده و به محضر عالمان دین فرامیخواند تا به دین شناسی فقیهانه برسند و در بازگشت به جمع مردمشان، آنان را با انذار ، بشارت و دعوت منطقی عملی و زبانی به دین فرابخوانند(توبه/122)، روآوردن روحانیت عالم و داعی دین به نظامیگری و ناتوانی و یأس از دعوت عملی و زبانی، به حق گویاترین شکست روحانیت است؛ لذا سوگمندانه باید گفت تصویر روحانیان نظامیپوش مجتمع در حرم مطهر حضرت معصومه(س) و در مقر حوزه علمیه قم در روز پنجشنبه 6 اردیبهشت برای پشتیبانی از نیروی انتظامی در اجرای طرح حجاب و عفاف، گویاترین تصویر شکست روحانیت در بیان و تبلیغ دین بعد از نزدیک به نیم قرن حکومت دینی است!!! «إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ»(ق/7) «فاعتبرو یا اولی الابصار»
گویاترین تصویر "شکست روحانیت" در جذب مردم به دین و دینداری با دعوت عملی و بیان و تبیلغ و روآورددنشان به نظامیگری و تحمیل ین!!!