cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

💋𝙎𝙀𝙓 𝙃𝙊𝙏💋

عاشق وقتاییم که توشه و داری لبامو میک میزنی.🤤💧 جهت رزرو تبلیغات: @tablighat_mon

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
29 057
مشترکین
-4224 ساعت
-1 1157 روز
+9130 روز
توزیع زمان ارسال

در حال بارگیری داده...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
تجزیه و تحلیل انتشار
پست هابازدید ها
به اشتراک گذاشته شده
ديناميک بازديد ها
01
پدرشوهرش ک*ص باکرشو جر میده👅💦
1 3101Loading...
02
#بهشت_باکره🍓🔞 #پارت1 _تو....تو اینجا چیکار میکنی عروس؟ چشمام خمار بود و خیره به خشتکش جلوتر رفتم و قبل اینکه به خودش بجنبه ک*یرشو تو دست گرفتم و رو پاهاش نشستم! -- من بدجوری خیس کردم....پسرت هنوز منو باکره نگه داشته....میشه تپلمو تو جر بدی؟ تپلم هنوز تشنه‌ی کلفتش بود و با پرویی رو زانوهام نشستم و یهویی ک*یرشو تو دست گرفتم و کلاهکشو کردم تو دهنم که شوکه از لبای داغ و خیسم ناله ای کرد و با شه.وت زبونمو رو سرش کشیدم ک با ورود شوهرم تو اتاق.... https://t.me/+_G5WhgSRfVowYTdk https://t.me/+_G5WhgSRfVowYTdk میخواد به پدرشوهرش ک^ص بده ک شوهرش میرسه....🙈🍑🔞
1 9114Loading...
03
#پارت2 با دو انگشتش داشت #تندتند تو کصم 🔞 #تلمبه میزد. آه و نالم بند نمیومد. -آه #جرم بده بکن منو آههه #کیرتو میخوام آرتین! -جوون #کیر میخوای؟ سوراختو جر بدم؟ -آه جرم بدهه. https://t.me/+c-LaFgLKqjBlMzk0 https://t.me/+c-LaFgLKqjBlMzk0 با هر پارتش جـق میزنی💧🔞
7870Loading...
04
👸💋*
2 8296Loading...
05
Part 177 چند روزی به همان منوال گذشت و ماهک در آی سی یو بود خاتون نیز مدام مراقب ماهک بود و فقط برای تعویض لباس و استراحتی کوتاه به خانه می رفت در تمام مدت آرات اصلا به بیمارستان نرفته بود و هرچه خاتون سعی کرده بود ماجرا را بفهمد او را پیچانده بود بالاخره بعد از چند روز ماهک چشمانش را گشود و به هوش آمد * ماهک سردرد عجیبی داشتم و حس درد شدیدی هم داخل واژنم حس می کردم پلکام اونقدر سنگین بودن که انگار وزنه بهشون متصل شده با زحمت چشمامو وا کردم و با دیدن سقف سفید اتاق فهمیدم اینجا اتاقم نیست نگاهی گردوندم که با دیدن تجهیزات دور و اطرافم فهمیدم بیمارستانم یعنی آرات منو آورده؟ دلش به رحم اومده؟ چطور ممکنه با اون حجم از خشم و نفرت دلش به حالم سوخته باشه حتما بخاطر علاقشه درد توی تنم میپیچید و گیج بودم ، سردرد لعنتیمم حالمو بدتر می کرد سعی کردم پرستارو صدا کنم که بیاد و از این درد نجاتم بده _: پرستار ..... پرستاااار سرفه ای کردم و دوباره صدا زدم تا اینکه یه پرستار جوون وارد اتاق شد _: به به خانم خوشگله ما بالاخره به هوش اومدی ، نمیدونی مادرت چقد نگرانت بود و پشت این در همش به انتظار هوشیاری تو بود حالا هم که رفت یه سر خونه تا استراحت کنه با شنیدن لفظ مادرت انگار چیزی تو دلم فرو ریخت مادرم؟ من که مادر ندارم پس کی ...... با به یاد آوردن خاتون لبخندی از اطمینان روی لبام نشست اما با تیر کشیدن سرم لبخندم رنگ باخت _: سرم و تنم درد میکنه، خیلی درد دارم خنده ای کرد و گفت _: الان برات آرامبخش میزنم ، ولی خدایی چه قدرتی داری تو دختر با اون خونریزی و سرمای تنت و هوشیاری کمت همه فکر میکردن دووم نیاری با به یاد آوردن اون شب و دردی که کشیده بودم بغض کردم تو مطب پلاگ میکنه تو لیتلشه... با پایین تنه لختو موهای زائد روی نازم جلوش بودم. _کرمو بذار رو میزو،خم شو رو میزو پاهات باز دست کشید لای نازم و گفت:دریاچه راه انداختی که... باخجالت یکم خودمو جمع کردم که ضربه ایی بین پام زدو گفت: باز کن... انگشت کرد پشتموو با کرم چرب کرد.بغض کرده از وضعیتم بودم که یه چیز گرد و سردی رو پشتم حس کردم... _شل کنی خودتو.صدات درنیاد تا منشی نفهمه.حالا دمر شو رو پام... دمر رو پاش خوابیدم. بادستاش لای باسنمو باز کردو... https://t.me/+kE77xSRMZIdhMDM0 برای ادامه رمان لینک بالا رو بزن👆
2 77118Loading...
06
#پارت2 با دو انگشتش داشت #تندتند تو کصم 🔞 #تلمبه میزد. آه و نالم بند نمیومد. -آه #جرم بده بکن منو آههه #کیرتو میخوام آرتین! -جوون #کیر میخوای؟ سوراختو جر بدم؟ -آه جرم بدهه. https://t.me/+c-LaFgLKqjBlMzk0 https://t.me/+c-LaFgLKqjBlMzk0 با هر پارتش جـق میزنی💧🔞
1 6222Loading...
07
✅کامبوی امروز همستر این سه کارت را پیدا کنید و ارتقا دهید تا از 5,000,000 سکه روزانه همستر بهره مند شوید - کارت های امروز در دسته های PR&Team,Legal,Market قرار دارند. 🐹 لینک ورود ب بازی همستر https://t.me/hamster_koMbat_bot/start?startapp=kentId910453335
3 52422Loading...
08
اگه از نات کوین جا موندی !! هیچ اشکالی نداره چون نات کوین 2 اومده سریعتر ربات زیر رو استارت کن و سکه جمع کن اخر ماه هم قراره لیست شه پس فرصتو از دست نده😍💕 https://t.me/hamster_koMbat_bot/start?startapp=kentId910453335
10Loading...
09
اووف آب ک.صم اومد💦💦
6130Loading...
10
#پارت2 با دو انگشتش داشت #تندتند تو کصم 🔞 #تلمبه میزد. آه و نالم بند نمیومد. -آه #جرم بده بکن منو آههه #کیرتو میخوام آرتین! -جوون #کیر میخوای؟ سوراختو جر بدم؟ -آه جرم بدهه. https://t.me/+c-LaFgLKqjBlMzk0 https://t.me/+c-LaFgLKqjBlMzk0 با هر پارتش جـق میزنی💧🔞
1 3772Loading...
11
purple line💦
3 9462Loading...
12
Part 18 اما حتی درست یادم نبود که طرف چه شکلیه چرا خود طرف نمیاد جلو؟ خب معلومه که نمیاد بکارت یه دختر و گرفته و محال ممکنه بخواد پای عواقبش بمونه نگاهمو تو جمع می چرخوندم که متوجه یه جفت چشم تیره شدم که خیره ام بود پسر جذاب قد بلندی خیره نگاهم می کرد و لبخندی روی لباش بود چرا همچین نگاه می کنه؟ نکنه خودشه؟!!! با عجله به سمت گیسو برگشتم و ضربه ای به پهلوش زدم آخی کرد _: چته وحشی ،‌ بکارتتو از دست دادی عقلتم رفته انگار _: گیسو فکر کنم پیداش کردم جدی نگاهم کرد _: کو .... کجاست.....؟ _ دودولت رو ببری میتونی بازم جیش کنی؟ دست به چوچ.ولم کشید و انگشتای خیسشو بالا اورد. _ تو با دودول بریده شده چجوری ارضا بشی توله؟ _ آخ آی خب انگشتاتو بکن توش به جاش. پوزخندی کنار گوشم زد و سینه اناریم رو فشار داد. _ با انگشت هام که نمیتونم حامله‌ت کنم؛ اجاقم کور بشه تو پاسخگویی؟ تند سرم رو تکون دادم. _ اره ...میرم به دکتر میگم دودول شوهر منو کوچیکش کن زیاد دردم نگیره، اجاقش هم کور نشه!🔞🔥 https://t.me/+FGnofo1BCTllZTRk https://t.me/+FGnofo1BCTllZTRk
3 9678Loading...
13
#پارت2 با دو انگشتش داشت #تندتند تو کصم 🔞 #تلمبه میزد. آه و نالم بند نمیومد. -آه #جرم بده بکن منو آههه #کیرتو میخوام آرتین! -جوون #کیر میخوای؟ سوراختو جر بدم؟ -آه جرم بدهه. https://t.me/+c-LaFgLKqjBlMzk0 https://t.me/+c-LaFgLKqjBlMzk0 با هر پارتش جـق میزنی💧🔞
1 5351Loading...
14
سه نفری ک*ص تنگشو جر میدن💦👅
1 4011Loading...
15
#part3 تلمبه های محکمش تو بهشت صورتیم حسابی حشریم کرده بود🔞🔥 سینه های بزرگ و سفیدم با قدرت بالا پایین می شدن نگاه گرسنه و شهوتی مردای رو به روم خیس ترم می کرد مرد گلومو از پشت گرفتو سرعت تلمبه هاشو بیشتر کرد : می بینی چجوری نگات می کنن 👅 همشون می خوان پارت کنن کارم که باهات تموم شه میری زیرشون جر می خوری بهشون گفته بودن یه فاحشه گشاد بفرستن که سه تا کیر توش جا شه اما تو انقدر تنگی که داری آلتمو له می کنی قراره حسابی جیغ بکشی جوجه سکسی🔥 پشت بند حرفش اسپنک محکمی بهم زد صدای جیغو ناله هام یکی شدن : اوممم گشادمم کنییید می خوام امشب زیر تک تکتون جر بخورمممممم اوووففف اهههه🔞 خیلی کلفتی دوستش دارمممم محکم تر بکنممممم https://t.me/+2D756dVhRtpjMDBk https://t.me/+2D756dVhRtpjMDBk
2 6866Loading...
16
🌟
4 5165Loading...
17
Part 176 خاتون تماس را وصل کرد و برخلاف همیشه سرد جواب آرات را داد _: بله؟ آرات متوجه تغییر رفتار خاتون بود اما ذره ای تغییری در خونسردی اش ایجاد نشد _: حالش چطوره خاتون ؟ خاتون اخمی کرد و با عصبانیت گفت _: زدی آش و لاشش کردی حالا زنگ زدی میگی حالش چطوره ؟ تو وجدان نداری پسر؟ چطور تونستی همچین کاری و با کسی که دوسش داری بکنی ؟ آخه تجاوز؟ سر چی .... چراااا؟ شما که همو دوست داشتید یه چند وقت دندون رو جیگر میذاشتی آرات بی توجه به گفته های خاتون گفت _: حالا حالش چطوره؟ آدرس و بفرست که بیام اونجا خاتون دیگر نتوانست تحمل کند و با صدایی بلند گفت _: بیای چیکار ؟ مگه اون موقع که داشتی زجرش میدادی حالش برات مهم بود؟ اونقدر حالش بد بود که بردنش اتاق عمل ، پارگی داخلی و آسیب دیدگی دهانه رحم داشت .... حالام تو ICU‌ هوشیاریش پایینه آرات گویی دلش تکان خورد از وضعیت خراب ماهک اما به سرعت چهره غرق در خون خواهرش آیلار جلوی چشمانش را گرفت تا بداند نباید دلش برای دختر قاتل خواهرش بسوزد _: اوکی ، هروقت مرخص شد بگو‌ یکی از محافظا رو بفرستم بیاردتون خونه ، خودمم خسته ام و سرم شلوغه نمیتونم بیام دیگه و سپس تلفن را قطع کرد خاتون متعجب نگاهی به گوشی اش انداخت چه به سر آرات آمده بود که آنقدر سرد و بی احساس شده بود نسبت به ماهک؟ خاتون بالاخره باید سر از این ماجرا در می آورد -ببند دهنتو بذار قشنگ بکنه توش دیگه! گریه بلندی سر داد؛سعی کردم دستام رو آزاد کنم از اسارت طناب و جیغ زدم: -- این سگه عوضی؛گفتی تری‌سام نه اینکه سگ بیاری بندازی به جونم! سیلی ای به س‌ی‌نه‌‌ی لختم زد،نگاهی به سگ بزرگش که خودش رو داخل بهشتم می‌کوبید انداخت و غرید: -- دلت کلفتای دوستامو میخواد!؟ مالِ سگ ارضات نمیکنه گشاد خانم!؟ https://t.me/+T2SDwJF5nOZhMTgx https://t.me/+T2SDwJF5nOZhMTgx دختر هاااتی ک فقط با رابطه #گروهی ارضا میشه و....🤤🔞👅👆
4 52622Loading...
18
با هر پارتش ک*صت خیس میشه👅💦🔞
1 3221Loading...
19
#part11 -اههه…اهییی…فااااااک خیلی ک*یراتون کلفته…اههه سوراخای ک*ص و ک*ونم داره جر میخورههه…اهیییی دوتایی توی ک*ص و ک*ونم تلنبه میزدن و بدن عضله ای و ورزشکاریشونو بهم میکوبیدن ارحام ک*یر کلفتشو توی ک*ص داغ و تنگم فرو کرده بود و تند تلنبه های سرعتی میزد آب ک*صم از سوراخم شره کرده بود روی ک*یر قطور و درازش… -اوووف …چه ک*صت خیسه ..جوون ادم خسته نمیشه هر چقد تو ک*ص داغ و تنگت تلنبه بزنه…اووممم اسعد تند توی باسنم ضربه میزد و ک*یر درازشو توی سوراخ تنگم عقب جلو میکرد نبضه ک*یر کلفتش توم شدت گرفت و چیزی نگذشت که با حس مایع داغی توی باسنم ک*ی. کلفتشو بیرون کشید و همزمان با حمید ک*یرشو توی ک*ص ابدارم فرو کرد -چه حسی داره زیر شاهزاده های عرب داری از ک*ص و ک*ون گاییده میشی؟ با لذت و شهوت نالیدم -میخااام ..اهییی..تندتر جرم بدید …اهییی ک*صم داره پاره میشههه… با حس داغی و گرمی چیزی توی ک*صم ک*یرای کلفتشو نو بیرون کشیدن و بی حال روی تخت افتادن با دیدن خون لای پام…❌👇😱 https://t.me/+ofByY-qBK_RiNGU0 https://t.me/+ofByY-qBK_RiNGU0 اووف دوتایی همزمان ک*یراشونو تو ک*ص دختره فرو میکنن 💦🫦🍑
2 7515Loading...
20
#قسمت9 #عشقبازی‌با‌دکــتر💉👨‍⚕ چنگی به پشتش زدم وباـ سنشو تو دستم گرفتم هیکل خوبی داشت و پایین تنه توپری داشت همزمان شروع کردم به خوردن و لیس زدن گردنش اه و ناله ش بلند شده بود و حسابی حال میکرد خوابوندمش رو تخت و خیمه زدم روش از نوک پا تا پیشونیشو بوسیدم و لیس زدم که بلند گفت :وااای بسههه بکن تومممم _دا*گی شو _ویی چربش کن فقط باشه ای گفتم و وازلین اوردم و براش چرب کردم! اووف که سوراخ خوشگلی داشت تنگ هم بود. بعد اینکه چربش کردم خودمو با سوراخش تنظیم کردم و با یه حرکت کردم توش اخ بلندی گفت : ویی درد دارم چقدر کلـ، فتی! شروع به تلنـــ..ـبه زدن کردم و.... https://t.me/+ZBjTE_6iB6xiMGJk https://t.me/+ZBjTE_6iB6xiMGJk پارت امشبشششش 💦💦💦💦
3 5205Loading...
21
💊➡️
5 0492Loading...
22
Part 17 یه کراپ تاپ مشکی با یه پیرهن سفید مردونه پوشیدم و آستین هاشو تا آرنج تا زدم و با یه شلوار کارگو خاگی رنگ و مینی اسکارف سفید تیپمو تکمیل کردم اگه حاج بابا منو با این تیپ میدید قطعا سکته می کرد هیچکدوم از فامیل همچین تیپی تاحالا به خودشون ندیدن با اینکه تیپم کاملا ساده افراطی نبود اینم شانس منه که تو یه خانواده ای به دنیا اومدم که افکارمون با هم همخونی نداره یه ضد آفتاب مالیدم به صورتم و دستام و قسمت های یقه و شکمم که پیدا بود تهشم با یه رژ قرمز سر و ته آرایشمو یکی کردم دل و دماغ نداشتم که مثل همیشه آرایش کنم به همراه گیسو و آیسو از چادر خارج شدیم و به سمت جمع و سرگروه تور رفتیم گیسو و آیسو دو قلو های نا همسان بودن و تو هیچ چیزی با هم اشتراک نداشتن با ورودم به دانشگاه باهاشون آشنا شدم و رفیق شدیم سرگروه تور ایستاد بود و برنامه امروزمونو توضیح میداد هرچند اصلا توجهی بهش نداشتم چشمم دنبال فرد دیشبی می گشت _سک*س گروپ بزنیم؟ داشتم به بچم شیر میدادم که نیما و رادان همراه دوقلوها داخل اومدن. _بچه گرسنشه نریمان اون یکی سینمو چنگ زد. _تو به بچه شیر بده ما کار خودمونو میکنیم تا خواستم مخالفت کنم نیما دامن کوتاهمو بالا زد و ک*یرشو توی بهـ*شتم کوبید! _آیی... اوم... رادان ک*یرشو توی دهنم فرو کرد و نریمان سینمو... https://t.me/+NnM7XU75x54wODFk https://t.me/+NnM7XU75x54wODFk چهارتا شوهرش هر روز پاره اش میکنن💦🔞 #سک‌س_گروپ
5 3647Loading...
23
دوتا عرب ک*یر کلفت باهم ک*ص باکرشو جر میدن👅🔞
1 5690Loading...
24
#part11 -اههه…اهییی…فااااااک خیلی ک*یراتون کلفته…اههه سوراخای ک*ص و ک*ونم داره جر میخورههه…اهیییی دوتایی توی ک*ص و ک*ونم تلنبه میزدن و بدن عضله ای و ورزشکاریشونو بهم میکوبیدن ارحام ک*یر کلفتشو توی ک*ص داغ و تنگم فرو کرده بود و تند تلنبه های سرعتی میزد آب ک*صم از سوراخم شره کرده بود روی ک*یر قطور و درازش… -اوووف …چه ک*صت خیسه ..جوون ادم خسته نمیشه هر چقد تو ک*ص داغ و تنگت تلنبه بزنه…اووممم اسعد تند توی باسنم ضربه میزد و ک*یر درازشو توی سوراخ تنگم عقب جلو میکرد نبضه ک*یر کلفتش توم شدت گرفت و چیزی نگذشت که با حس مایع داغی توی باسنم ک*ی. کلفتشو بیرون کشید و همزمان با حمید ک*یرشو توی ک*ص ابدارم فرو کرد -چه حسی داره زیر شاهزاده های عرب داری از ک*ص و ک*ون گاییده میشی؟ با لذت و شهوت نالیدم -میخااام ..اهییی..تندتر جرم بدید …اهییی ک*صم داره پاره میشههه… با حس داغی و گرمی چیزی توی ک*صم ک*یرای کلفتشو نو بیرون کشیدن و بی حال روی تخت افتادن با دیدن خون لای پام…❌👇😱 https://t.me/+ofByY-qBK_RiNGU0 https://t.me/+ofByY-qBK_RiNGU0 اووف دوتایی همزمان ک*یراشونو تو ک*ص دختره فرو میکنن 💦🫦🍑
2 55910Loading...
25
اوووف آب کـ*صم اومد👅💦🍑
1 1890Loading...
26
#part3 تلمبه های محکمش تو بهشت صورتیم حسابی حشریم کرده بود🔞🔥 سینه های بزرگ و سفیدم با قدرت بالا پایین می شدن نگاه گرسنه و شهوتی مردای رو به روم خیس ترم می کرد مرد گلومو از پشت گرفتو سرعت تلمبه هاشو بیشتر کرد : می بینی چجوری نگات می کنن 👅 همشون می خوان پارت کنن کارم که باهات تموم شه میری زیرشون جر می خوری بهشون گفته بودن یه فاحشه گشاد بفرستن که سه تا کیر توش جا شه اما تو انقدر تنگی که داری آلتمو له می کنی قراره حسابی جیغ بکشی جوجه سکسی🔥 پشت بند حرفش اسپنک محکمی بهم زد صدای جیغو ناله هام یکی شدن : اوممم گشادمم کنییید می خوام امشب زیر تک تکتون جر بخورمممممم اوووففف اهههه🔞 خیلی کلفتی دوستش دارمممم محکم تر بکنممممم https://t.me/+ylZM9qsD3g5kODZk https://t.me/+ylZM9qsD3g5kODZk
1 9005Loading...
27
اووف کـ*صمممم آبش اومد👅🍑
8370Loading...
28
#part3 تلمبه های محکمش تو بهشت صورتیم حسابی حشریم کرده بود🔞🔥 سینه های بزرگ و سفیدم با قدرت بالا پایین می شدن نگاه گرسنه و شهوتی مردای رو به روم خیس ترم می کرد مرد گلومو از پشت گرفتو سرعت تلمبه هاشو بیشتر کرد : می بینی چجوری نگات می کنن 👅 همشون می خوان پارت کنن کارم که باهات تموم شه میری زیرشون جر می خوری بهشون گفته بودن یه فاحشه گشاد بفرستن که سه تا کیر توش جا شه اما تو انقدر تنگی که داری آلتمو له می کنی قراره حسابی جیغ بکشی جوجه سکسی🔥 پشت بند حرفش اسپنک محکمی بهم زد صدای جیغو ناله هام یکی شدن : اوممم گشادمم کنییید می خوام امشب زیر تک تکتون جر بخورمممممم اوووففف اهههه🔞 خیلی کلفتی دوستش دارمممم محکم تر بکنممممم https://t.me/+ylZM9qsD3g5kODZk https://t.me/+ylZM9qsD3g5kODZk
2 0494Loading...
29
🫦-
7 1575Loading...
30
Part 174 دکتر پس از معاینه به سمت خاتون رفت خاتون هول زده پرسید _: چیشد خانم دکتر ؟ حالش چطوره؟ دکتر کمی تعمل کرد و گفت _: معاینه اش کردم و باید بگم که تجاوز وحشیانه ای بهش شده و پارگی شدیدی داره که باید عمل بشه و اینکه وضعیتش هم اصلا خوب نیست هوشیاریش پایینه و فقط باید دعا کنید واسش که حالش بهتر بشه تا نیم ساعت دیگه هم گفتم اتاق عمل و آماده کنن که عمل بشه شما هم لطفا کارای پذیرششو انجام بدید مادر جان دکتر حرف هایش را زد و خاتون را با شوکی عظیم رها کرد تنها یک شب در عمارت نبوده و حالا تن خونی ماهک را که ناشی از تجاوزی بی رحم یخ بسته بود را به بیمارستان رسانده بود؟ با خود فکر کرد چه کسی به ماهک تجاوز کرده؟ آرات؟ نه محال ممکن است آرات به دختری که دوستش دارد و این علاقه دو طرفه است تجاوز کند نکند یکی از محافظان به ماهک تجاوز کرده باشد نه این امکان ندارد به خیال خودش ماهک و آرات را تنها گذاشته بود که اختلافشان را حل کنند و شب خواستگاری را از یاد ببرند و اکنون شاهد تن تجاوز شده ماهک بود چه کرده بود با تصمیات نادرستش؟ هم تصمیم خواستگاری نا درست بود و هم تنها گذاشتن ماهک و آرات اصلا چه شده بود که آرات به ماهک این گونه تجاوز کرده است؟ با حالی گرفته و عذاب وجدانی شدید به سمت پذیرش رفت تا کارهای ماهک را انجام دهد از طرفی ماهک روی تخت افتاده بود زیر دستگاه های تنفسی و سِرُم و دارو و آراتی که خبر نداشت از بلایی که با این شدت به سر ماهک آورده بود آرات با خاتون تماس گرفت اما خاتون آنقدر از دستش عصبانی بود که رد تماس کرده بود و آرات نیز گمان کرده بود که ماهک تمام قضیه را برای خاتون گفته که چنین رفتاری با آرات دارد #پارت_۲۵ #پارت_وانشات_رمان نبود بلف 🔞👇 -- با دو دستات این ک*ون سک*سیتو باز کن نهال.‌میخوام دل دل زدن سوراخای ک*ص و ک*ونتو ببینم. - توروخدا اینجا نه! تو جنگل بین این همه آدم نه! با دادی کشید دو طرف کپلام گذاشتم لرزون لاشو باز کردم: - خوده بیشرفت کرم داری تا دهنتو سرویس کنم‌! با کندن یه تیکه چوب از درخت پشت سرش سمتم اومد‌‌‌ و با همون چوب تو دستش یه دفعه کاری کرد ک...👅🔥🫦 https://t.me/+liD1ocZqmqtjNTRk https://t.me/+liD1ocZqmqtjNTRk دختره رو وسط جنگل بین یه عالمه آدم با یه تیکه چوب بگااا میده🚫😱🙈
7 13726Loading...
31
#part3 تلمبه های محکمش تو بهشت صورتیم حسابی حشریم کرده بود🔞🔥 سینه های بزرگ و سفیدم با قدرت بالا پایین می شدن نگاه گرسنه و شهوتی مردای رو به روم خیس ترم می کرد مرد گلومو از پشت گرفتو سرعت تلمبه هاشو بیشتر کرد : می بینی چجوری نگات می کنن 👅 همشون می خوان پارت کنن کارم که باهات تموم شه میری زیرشون جر می خوری بهشون گفته بودن یه فاحشه گشاد بفرستن که سه تا کیر توش جا شه اما تو انقدر تنگی که داری آلتمو له می کنی قراره حسابی جیغ بکشی جوجه سکسی🔥 پشت بند حرفش اسپنک محکمی بهم زد صدای جیغو ناله هام یکی شدن : اوممم گشادمم کنییید می خوام امشب زیر تک تکتون جر بخورمممممم اوووففف اهههه🔞 خیلی کلفتی دوستش دارمممم محکم تر بکنممممم https://t.me/+ylZM9qsD3g5kODZk https://t.me/+ylZM9qsD3g5kODZk
1 9217Loading...
32
ک*ص زن رفیقشو جر میده😱👅
1 7051Loading...
33
#part31 کلفتشو تند تند توی بهشتم عقب جلو میکرد: -اه اههه دوست زنم چه ک.ص تنگی داره. شتت ایکایش میشد بجای اون لادنِ گشاد ، هر شب تورو جر بدم. -اوووم فااک تندتر فرمان اهه ، اره جرم بده. برای من تپل تره یا دوستم؟ هوووم؟ چکی به بهشتم زد و محکم‌تر تو بهشتم تلنبه زد: -ک.ص لادن سیاه و گشاده ادم رغبت نمیکنه حتی دست بهش بزنه. https://t.me/+gg7J9fQ9MChkMDFk https://t.me/+gg7J9fQ9MChkMDFk
2 7622Loading...
34
🕸!
7 95318Loading...
35
Part 175 پس بیخیال ماهک شد و به کارهایش رسیدگی کرد خاتون برگه عمل ماهک را امضاء کرد و با کلی غصه و دعا ماهک را راهی اتاق عمل کرد و پشت درب اتاق عمل مدام برای حال ماهک دعا می خواند حدود چند ساعتی ماهک در اتاق عمل بود و پارگی داخلی و آسیب دیدگی دهانه رحمش باعث طول کشیدن عملش بود خاتون با استرس دعا می خواند و حال ساعت از 4 عصر گذشته بود آرات نیز بی خبر هنوز در شرکت بود بالاخره عمل ماهک به اتمام رسید و از اتاق عمل خارج شد خاتون با دیدن دکتر با عجله برخاست و گفت _: چی شد خانم دکتر ؟ عملش چطور بود حالش چی دکتر با آرامش لبخندی زد _: حالش خوبه عملشم خوب بود ، فقط تا چند وقت استراحت مطلق باید باشه آسیبش خیلی زیاد بوده و دارو باید مصرف کنع و دوره نقاحتشو بگذرونه خاتون لبخندی زد و تشکری کرد و دکتر رفت پست سرش ماهک با آن چهره رنگ پریده اش روی تخت از اتاق عمل خارج شد خاتون با غصه نگاهش کرد و در دل گفت الهی بمیرم برات که انقد درد کشیدی کاش پام میشکست و نمیرفتم ماهک را به ICU منتقل کردند تا هوشیاری اش را به دست آورد خاتون نگرانش بود و از آرات آنقدر عصبی بود که قصد نداشت حتی او را از حال وخیم ماهک با خبر کند آرات تا 6 عصر در شرکت سرگرم کارهایش بود اما باید دیگر به خانه می رفت تا از وضعیت ماهک با خبر شود پس از شرکت خارج شد و به عمارت رفت اما با ندیدن خاتون و ماهک بار دیگر شماره خاتون را گرفت خاتون در راهروی ICU روی صندلی انتظار نشسته بود که تلفنش زنگ خورد با دیدن نام آرات اخمی کرد و خواست رد تماس کند که نتوانست بالاخره باید به او می گفت هیچکس تو کلاس نبود، از فرصت‌ استفاده کردم و ماژیک رو برداشتم و شروع کردم به عقب و جلو کردنش روی ســـوراخــم. با تصور آقای معلم که کـ*یــرش‌‌ داره تو ک*صـم عقب جلو میشه چشم بستم و شروع کردم به آه و ناله کردن و مثل مار به خودم می پیچیدم - آه، آقای معلم، بیشتر، بیشتر... منو جر بدم بده، آه با صدای خنده ای تمام حسم پرید و با وحشت چشم‌ باز کردم و آقای معلم رو بالای سرم دیدم. - خانم کوچولو تا اصلش هست چرا با فیکش ور میری؟ اینو گفت و زیپ شلوارش کشید پایین و... https://t.me/+dkbORUyV7XFhOWU0 #س‌ک‌س_با‌_معلم‌سن‌بالا🤫💦🔞
7 98529Loading...
36
#part_22 🍑💦 - که زن داداشمی آره؟ من ک*ون همچین زن داداشی رو پاره می‌کنم. موهامو چنگ زد پرتم کرد به سمت میز ناهار خوری با اون نگاه خیرش رو س*ینه‌هام نزدیکم شد. - سامیار لطفا بهم رحم کن! بهم چسبید سالار داغش روی بهشتم کشیده شد، زبونشو روی گردنم کشید. تنم لرزید ناخداگاه به بازوش چنگ زدمو آه کشیدم. لیس دیگه‌ی به گردنم زد و تو همین حین سالارش رو تو بهشتم کرد: - آههه... ایی... حداقل آروتر.... آخخ. - من عاشق درد کشیدنتم چرا باید آروم بکنمت؟! لب‌هام از بغض می‌لرزید، نالیدم: - دیگه نمی‌تونم. خشک و بدون ملایمتی جواب داد: - به منچه؟ این‌مشکل خودته نه من. میخواست ضرباتش رو شروع کنه که باغبون داخل آشپزخونه شد! سریع خودم رو تو بغل سامیار انداختم هیچ دوست نداشتم کسی تنم رو دید بزنه. https://t.me/+VyWrY-9RwPFiZDUx https://t.me/+VyWrY-9RwPFiZDUx ک*ص زن داداششو خشن جر میده که…💦🍑🔞
1 4816Loading...
37
ک*ص و ک*ون نویسنده باکرشو یکی میکنه💋💦👅
1 0080Loading...
38
#Part_1 -اههه…انگشتتو بکنش تو سوراخ داغم…اهیییی ارههه همینو میخاااام …اوممم دوربین رو روی ک*ص داغ و پف کردم تنظیم کرد و انگشت فاک درازشو توی سوراخم فرو کرد ترشحات داغ ک*صم هر لحظه بیشتر میشد و سوراخ صورتی و تنگم حسابی خیس و لزج شده بود چاک ک*ص ابدار و پف کردمو از هم باز کرد دو تا از انگشتاشو توی ک*صم فرو کرد که از درد و لذت قوسی به کمرم دادم و اه بلندی کشیدم نگاهم مات به خشتکش بود که داشت از ش*ق بودن ک.یر قطورش جر میخورد -اهههه…بیا اون کلفتتو بکن تو ک*صمم…اههییی ببین ک*صم چه خیس شده برات برات…اهییی دوربین رو روی خشتکش تنظیم کرد و ک*یر کلفتشو از شورتش بیرون کشید با دیدن حجم کلفت و دراز ک*یرش هین بلندی کشیدم که با کاری که کرد…❌💦👇 https://t.me/+2iStszxxIKBlNjY0 https://t.me/+2iStszxxIKBlNjY0 پارت اولش نبود لفت بده🔞🍓
2 4432Loading...
39
🦋
8 24110Loading...
40
Part 16 اگه پدرم میفهمید همچین کاری می کنم خیلی بد می شد واسم ولی خب تفکرات من با خانواده ام همخونی نداشت خواهرم ترمه که ده سالی ازم بزرگتره 31 سالشه طبق خواست پدرم با کسی که اونا انتخاب کردن ازدواج کرد و هیچوقتم چادر یا حجابش عقب نرفت و زندگی خوبی با شوهر و بچه هاش داره برادرم تیام 7 سال ازم بزرگتره و تا حدودی عقایدش با خانواده یکی هست اما خب خیلی از اونا روشن فکر تره و اونقدرا بهم گیر نمیده اما امان از حاج بابا و ارسلان و خان عمو اونقدر تعصبی هستن که نمیتونی باهاشون بحث کنی فقط چند باری با ارسلان هم کلام شدم که همون کافی بود تا بفهمم که حتی یه روزم نمیتونم تحملش کنم چه برسه به یک عمر گیسو در حال تعویض لباساش بود که گفت _: زود آماده شید بریم که از بقیه جا نمونیم غمگین بودم و حوصله نداشتم اما ناچار همراه آیسو از روی تشک بلند شدم اونقد تو اون خانواده متعصب و سختگیر محدود شده بودم که حالا عین عقده ای ها افراطی عمل می کردم -من برادرتم... لنگاتو واسه من باز کردی؟؟ انگشتمو به آب دهنم آغشته میکنم و آروم رو چو×چولم میکشم -شاهان وا بده... نمیبینی دارم برات له‌له‌ میزنم؟؟ ک××صم ک×یرتو میخواد داداش سمتم حمله میکنه و سینمو تو مشتش میگیره -خودت خواستی هر×زه‌ی احمق... جوری بگا×مت که جیغات به گوش بابا و مامانم برسه🔞🤤 https://t.me/+GhHk6N-L9j02MjFk برادر ناتنیش میک×نتش 🔞💦
8 46217Loading...
پدرشوهرش ک*ص باکرشو جر میده👅💦
نمایش همه...
#بهشت_باکره🍓🔞 #پارت1 _تو....تو اینجا چیکار میکنی عروس؟ چشمام خمار بود و خیره به خشتکش جلوتر رفتم و قبل اینکه به خودش بجنبه ک*یرشو تو دست گرفتم و رو پاهاش نشستم! -- من بدجوری خیس کردم....پسرت هنوز منو باکره نگه داشته....میشه تپلمو تو جر بدی؟ تپلم هنوز تشنه‌ی کلفتش بود و با پرویی رو زانوهام نشستم و یهویی ک*یرشو تو دست گرفتم و کلاهکشو کردم تو دهنم که شوکه از لبای داغ و خیسم ناله ای کرد و با شه.وت زبونمو رو سرش کشیدم ک با ورود شوهرم تو اتاق.... https://t.me/+_G5WhgSRfVowYTdk https://t.me/+_G5WhgSRfVowYTdk میخواد به پدرشوهرش ک^ص بده ک شوهرش میرسه....🙈🍑🔞
نمایش همه...
•𝙝𝙤𝙩 𝙣𝙞𝙜𝙝𝙩🍑•

انقدر وحشیانه ترتیبتو داده باشه که تا دست رو کـ‌لوچه ات میزنی جاش بسوزه و درد کنه...🍑🔞 #کپی_ممنوع❌ ورود افراد زیر🔞سال به هیچ عنوان توصیه نمیشود‼️

00:03
Video unavailable
#پارت2 با دو انگشتش داشت #تندتند تو کصم 🔞 #تلمبه میزد. آه و نالم بند نمیومد. -آه #جرم بده بکن منو آههه #کیرتو میخوام آرتین! -جوون #کیر میخوای؟ سوراختو جر بدم؟ -آه جرم بدهه. https://t.me/+c-LaFgLKqjBlMzk0 https://t.me/+c-LaFgLKqjBlMzk0 با هر پارتش جـق میزنی💧🔞
نمایش همه...
animation.gif.mp40.21 KB
Photo unavailable
👸💋*
نمایش همه...
🔥 9👍 1
Part 177 چند روزی به همان منوال گذشت و ماهک در آی سی یو بود خاتون نیز مدام مراقب ماهک بود و فقط برای تعویض لباس و استراحتی کوتاه به خانه می رفت در تمام مدت آرات اصلا به بیمارستان نرفته بود و هرچه خاتون سعی کرده بود ماجرا را بفهمد او را پیچانده بود بالاخره بعد از چند روز ماهک چشمانش را گشود و به هوش آمد * ماهک سردرد عجیبی داشتم و حس درد شدیدی هم داخل واژنم حس می کردم پلکام اونقدر سنگین بودن که انگار وزنه بهشون متصل شده با زحمت چشمامو وا کردم و با دیدن سقف سفید اتاق فهمیدم اینجا اتاقم نیست نگاهی گردوندم که با دیدن تجهیزات دور و اطرافم فهمیدم بیمارستانم یعنی آرات منو آورده؟ دلش به رحم اومده؟ چطور ممکنه با اون حجم از خشم و نفرت دلش به حالم سوخته باشه حتما بخاطر علاقشه درد توی تنم میپیچید و گیج بودم ، سردرد لعنتیمم حالمو بدتر می کرد سعی کردم پرستارو صدا کنم که بیاد و از این درد نجاتم بده _: پرستار ..... پرستاااار سرفه ای کردم و دوباره صدا زدم تا اینکه یه پرستار جوون وارد اتاق شد _: به به خانم خوشگله ما بالاخره به هوش اومدی ، نمیدونی مادرت چقد نگرانت بود و پشت این در همش به انتظار هوشیاری تو بود حالا هم که رفت یه سر خونه تا استراحت کنه با شنیدن لفظ مادرت انگار چیزی تو دلم فرو ریخت مادرم؟ من که مادر ندارم پس کی ...... با به یاد آوردن خاتون لبخندی از اطمینان روی لبام نشست اما با تیر کشیدن سرم لبخندم رنگ باخت _: سرم و تنم درد میکنه، خیلی درد دارم خنده ای کرد و گفت _: الان برات آرامبخش میزنم ، ولی خدایی چه قدرتی داری تو دختر با اون خونریزی و سرمای تنت و هوشیاری کمت همه فکر میکردن دووم نیاری با به یاد آوردن اون شب و دردی که کشیده بودم بغض کردم تو مطب پلاگ میکنه تو لیتلشه... با پایین تنه لختو موهای زائد روی نازم جلوش بودم. _کرمو بذار رو میزو،خم شو رو میزو پاهات باز دست کشید لای نازم و گفت:دریاچه راه انداختی که... باخجالت یکم خودمو جمع کردم که ضربه ایی بین پام زدو گفت: باز کن... انگشت کرد پشتموو با کرم چرب کرد.بغض کرده از وضعیتم بودم که یه چیز گرد و سردی رو پشتم حس کردم... _شل کنی خودتو.صدات درنیاد تا منشی نفهمه.حالا دمر شو رو پام... دمر رو پاش خوابیدم. بادستاش لای باسنمو باز کردو... https://t.me/+kE77xSRMZIdhMDM0 برای ادامه رمان لینک بالا رو بزن👆
نمایش همه...
😢 37👍 21💔 7 6🍓 1🎅 1
00:03
Video unavailable
#پارت2 با دو انگشتش داشت #تندتند تو کصم 🔞 #تلمبه میزد. آه و نالم بند نمیومد. -آه #جرم بده بکن منو آههه #کیرتو میخوام آرتین! -جوون #کیر میخوای؟ سوراختو جر بدم؟ -آه جرم بدهه. https://t.me/+c-LaFgLKqjBlMzk0 https://t.me/+c-LaFgLKqjBlMzk0 با هر پارتش جـق میزنی💧🔞
نمایش همه...
animation.gif.mp40.21 KB
👍 3
Photo unavailable
✅کامبوی امروز همستر این سه کارت را پیدا کنید و ارتقا دهید تا از 5,000,000 سکه روزانه همستر بهره مند شوید - کارت های امروز در دسته های PR&Team,Legal,Market قرار دارند. 🐹 لینک ورود ب بازی همستر https://t.me/hamster_koMbat_bot/start?startapp=kentId910453335
نمایش همه...
👍 3
اگه از نات کوین جا موندی !! هیچ اشکالی نداره چون نات کوین 2 اومده سریعتر ربات زیر رو استارت کن و سکه جمع کن اخر ماه هم قراره لیست شه پس فرصتو از دست نده😍💕 https://t.me/hamster_koMbat_bot/start?startapp=kentId910453335
نمایش همه...
Hamster Kombat

Just for you, we have developed an unrealistically cool application in the clicker genre, and no hamster was harmed! Perform simple tasks that take very little time and get the opportunity to earn money!

اووف آب ک.صم اومد💦💦
نمایش همه...
00:03
Video unavailable
#پارت2 با دو انگشتش داشت #تندتند تو کصم 🔞 #تلمبه میزد. آه و نالم بند نمیومد. -آه #جرم بده بکن منو آههه #کیرتو میخوام آرتین! -جوون #کیر میخوای؟ سوراختو جر بدم؟ -آه جرم بدهه. https://t.me/+c-LaFgLKqjBlMzk0 https://t.me/+c-LaFgLKqjBlMzk0 با هر پارتش جـق میزنی💧🔞
نمایش همه...
animation.gif.mp40.21 KB