cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

💋𝙎𝙀𝙓 𝙃𝙊𝙏💋

عاشق وقتاییم که توشه و داری لبامو میک میزنی.🤤💧 جهت رزرو تبلیغات: @tablighat_mon

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
30 742
مشترکین
-3124 ساعت
+1 9037 روز
+1 45330 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

برادرشوهرش ک*ص باکرشو جلوی شوهرش جر میده🍑💦
نمایش همه...
#part5 _آهههه آییی مسیح اووف الان داداشت میاد محکمترر اووف آهههه محکمتر #ک**ص خیس و تنگمو به #ک*یر درشت و کلفتش کوبیدم #پستون های تپلم توی دهن مسیح بالا پایین میشد و مسیح همزمان که #ک**صمو میمالوند توی #ک*صم خشن تلمبه میزد _ #ک*ص و کو*نت زیر #ک*یر من جر میخوره آههه اوف اون داداش بی خایه ام نمیتونه مثل من #ک*صتو جر بده... حش‍*‍ری تر از قبل آه و ناله کردم و کو*نمو از هم باز کردم که یهو #ک*یرشو از توی #ک*صم بیرون کشید و با یه حرکت... https://t.me/+7XbhF45W_YZiYTRk https://t.me/+7XbhF45W_YZiYTRk
نمایش همه...
👍 1
#برادرشوهر_هات 🔞💦 #part3 مسیح با انگشت دور سوراخمو ماساژ داد و حشری گفت: _اخ مردم برای سوراخ تنگت و خم شد و یه لیسی در سوراخم زد و انگشتشو کرد توش و یکم تاب داد که جیغم در اومد. یه آن با فشار ک*رشو کرد تو ک*ونم _اخخ وحشی جرخوردم آیییی میسوزه درش بیار.. اروم اروم تو کون*م تلمبه میزد تا جا باز کنه و همزمان مسیح شروع کرد به مالیدن چوچ*ولم و فشار دادن سینه هام. بعد ک*یرشو دراورد و هولم داد رو تخت و اومد پشتم دراز کشید و پامو داد بالا و ک*یرشو محکم  فرو کرد تو ک*ص داغم و تند تند تلمبه میزد _ایییی اهه اره تند تر برادرشوهر سکسی مننن.. https://t.me/+7XbhF45W_YZiYTRk https://t.me/+7XbhF45W_YZiYTRk برادر شوهر جذاب 36ساله و هاتش #ک*ص و کو*نشو با #ک**یرکلفتش جر میده..🔞💦🍑👆🏼
نمایش همه...
👍 2
رو ک*یر استاد فلجش سواری میکنه😰💦🍑
نمایش همه...
#پارت_1 -اهههه….اهیییی استاد ک*صمو جر بده با ک*یر کلفتت اهیییی…تندترش کن …اهههه تند تند خودمو روی ک*یر قطور و کلفتش بالا و پایین میکردم و با دستم ک*صمو میمالیدم -اوممم…پارم کن…ارههه همینههه اهههه… ک*یر کلفت و پر از رگش توی ک*ص داغ و خیسم نبض میزد و منو به جنون میرسوند حرکتمو روی ک*یرش کمتر کردم تا نبض ک*یرشو توی سوراخ ک*ص تپل و گوشتیم بیشتر حس کنم استاد بخاطر فلج بودن چیزی حس نمیکرد و ارضا نمیشد ولی من حسابی ک*صم خیس شده بود ترشحاتم چکه میکردن روی ک*یر کلفتش.. -اهههه…منو بگاااا..جرم بدههه اوومم …دلم میخاد تا صب ک*یرت تو ک*ص تپل گوشتیم بمونه اووممم… یه دفه با حس مایع داغی توی ک*صم…👇❌🔞 https://t.me/+IQnXNdRwKYZhM2E0 https://t.me/+IQnXNdRwKYZhM2E0 پارت اولش نبود فحش بده💦👅🔞
نمایش همه...
Photo unavailable
👍 1🌚 1
Part 11 نیم نگاهی نثار آیسو و بعد گیسو کردم _: مگه تور دیگه ای هم این اطراف هست آخه آی‌کیو ؟ هرکی بوده از همین تور خودمون بوده دیگه آیسو نا امید نگاهی به اطراف گردوند و منم حالم خراب بود نمیتونستم حتی به بعد از این سفر فکر کنم به نامزدی با ارسلان و این بدبختی که به بار اومده گیسو دستمو گرفت و به دنبال خودش کشوند نزدیک چادرمون چندتا دختر ایستاده بودن و راجب موضوعی با آب و تاب حرف می زدن _: وایییی دیدینش چقد جذاب و خفنه؟ _: بارمان خدای جذابیته بابا ولی چه فایده سگ محل هیچکس نمیده ، حالا هم که تور و سفر و گذاشته رفته لحظه ای مکث کردم تصویری از مردی که دیشب باهاش بودم خیلی تار اومد تو ذهنم جذاب بود دستمو از توی دست گیسو کشوندم و ایستادم کنار دخترا _: ببخشید این بارمان که میگید ، کی رفت ..... یعنی کی از تور گذاشت و رفت؟ دخترا یه حالت بدی نگاهم کردن که گیسو بازم دستمو گرفت تا منو ببره همراه خودش اما با لجبازی بازم موندم _: میشه لطفاً جواب بدید ، مهمه برام #شهوانی‌گروپ🍑💧 انواع و اقسام #کـ*یرای کلفت اونجا بود نمی‌دونستم رو کدومشون بشینم #کـ*یرا رو به ردیف جلوم چیده بودن و دراز کش بودن #کـ*یرای همشون سیخ بود اونقدر همشون #کـ*یر کلفت بودن ک*صم به نبض زدن افتاد و حشری شورتم رو تو صورت یکیشون پرت کردم. _جووون چه #کـ**یرای کلفتی رو همتون سواری میرم اوممم بلافاصله بعد از حرفم روی #کـ**یر یه مرد سیاه پوست نشستم که بقیشون با سوت شروع به جق زدن کردننو..😱👅💦 https://t.me/+1Ydu7p7UFA9kMGFh https://t.me/+1Ydu7p7UFA9kMGFh
نمایش همه...
❤‍🔥 13👍 7 1
Photo unavailable
💚💦
نمایش همه...
👍 2❤‍🔥 1
Part 168 با وحشت نالیدم _: رفتم سر خیابون لوازم تحریر خریدم...... کمی به سمتم خم شد _: سر خیابون رفتن و لوازم تحریر خریدن یک و نیم ساعت طول میکشه؟؟ منو خر فرض کردی؟؟؟ بهت گفته بودم وقتی خونه نیستم بیرون نرو!!!! قطعا باور نمیکرد حرفمو !! ولی باید از خودم دفاع می کردم _: باور کن اونجا بودم برزخی بود و عصبی از چشاش خون می بارید _: باور نمیکنم! چیه نکنه پیش امیر جونت بودی ؟؟ همون که دیشب ازش دفاع کردی و دم زدی که میخوای باهاش باشی؟؟؟ نفهمیدم که چطور منم عصبی شدم و فریاد زدم که _: آره اصلا پیش اون بودم ،‌ میخوامم زنش بشم تورو سننه؟ نکنه فکر کردی واقعا برده توام؟؟ انگار این حرفم عین بمب اتمی روش عمل کرد رسما منفجر شد و به سمتم حمله کرد _: تو گوه میخوری ، نکنه یادت رفته خریدمت؟ مقصر خودمم آدم حسابت کردم ولی دیدم لیاقتشو نداشتی از این به بعد هرچی دیدی بدون سزای بی لیاقتی خودت بوده حالا هم مهر مالکیتمو میزنم رو تنت که بفهمی برده منی
نمایش همه...
57👍 28😱 5🍓 4🍾 1
استادش تا صب توی ک*صش تلمبه میزنه💦👅
نمایش همه...