cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬𝘷𝘓𝘢𝘯𝘥༢࿔

🌈 𝘢 𝘚𝘢𝘧𝘦 𝘢𝘳𝘦𝘢 𝘵𝘰 𝘭𝘰𝘷𝘦 𝘛𝘈𝘌𝘒𝘖𝘖𝘒 ꪶ Subset @SubsTkvLand ꪶ Tab تبلـیغات @TkvLandTab 𐤀 April2020ꫂ 𝘽𝙐𝙉𝙉𝙔 𝘢𝘯𝘥 𝙏𝙄𝙂𝙀𝙍 𝘍𝘰𝘳𝘦𝘷𝘦𝘳🐯🐰

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
17 101
مشترکین
-1924 ساعت
-717 روز
-21030 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Repost from VkClub🫦
ᯓ #Imagine🔞 #Nsfw • #Homoqi درحالی‌که از پیست خارج می‌شدن، دست‌هاش رو به بدن مربیش رسوند و از پشت به آغوش کشیدش. بالأخره موفق شده بود مقام اول رو به دست بیاره و عمراً اگر می‌ذاشت جئون جونگ‌کوک زیر حرفش بزنه! بی‌توجه به تلاش مرد برای فاصله گرفتن ازش، دستش رو از زیر لباس کوک رد کرد و با پایین‌تر بردن سرش، بوسه‌ی عمیقی روی پوست روشنش کاشت. همینطور که دست دیگه‌ش رو به زیپ شلوار مربیش می‌رسوند، لبخندی به نفس‌های عمیقش زد. "زیر قولت نزن مربی! مگه نگفتی اگر نفر اول بشم یکی از خواسته‌هام رو قبول می‌کنی؟" "ولی نگفتی خواسته‌ت..." تهیونگ بدنش رو محکم‌تر به تن مرد مقابلش چسبوند و مانع حرف زدنش شد. "تو خواسته‌ی منی. بیا با هم امتحانش کنیم جونگ‌کوک، مطمئنم بعدش معتاد هر بار برنده شدنم می‌شی." جئون سرش رو تا حدی که بتونه چهره‌ی مشتاق تهیونگ رو ببینه چرخوند و لبه‌ی لباسش رو به قصد به دندون گرفتش، بالا کشید. "این تویی که قراره معتاد بشی کیم..." "و شک نکن برای رسیدن به تنها مخدرم، هرکاری ازم برمیاد." 《 برای دیـدن ویدیـو+18 کلیـک کنیـن 》 🔴این ویدیو فقط یه ایمجینه! اگه اسمات دوست ندارین به هیچ‌وجه سمتش نرین‼️ ᯊ @VkookvClubVK
نمایش همه...
🔥 10 3
سلام و شبتون بخیر. با عرض پوزش، باید به اطلاعتون برسونم که کریزی دنس امشب آپ نمی‌شه. لطفا آخر هفته منتظر پارت جدیدش باشید.~ #CrazyDance
نمایش همه...
7
  • File unavailable
  • File unavailable
⨾ೃ‌𖤐⃟⁦🎼𝐈 𝐥𝐨𝐯𝐞 𝐲𝐨𝐮 𝐌𝐲 𝐨𝐧𝐥𝐲 𝐨𝐧𝐞 ▸ #Wallpaper ◂ ╭─────────────⊰‧໋݊ ╰─≽ 𝙏𝙖𝙚𝙠𝙤𝙤𝙠𝙫𝙇𝙖𝙣𝙙 𐤀
نمایش همه...
13
Repost from N/a
── متفاوت ترین مولتـی‌شـات ویـکـــوک🏳‍⚧🪩 اینجاسـت!!!  از دستش نـده!!!  به هیچ عنوان ☎️📵 〃⭑ 🌕  #MultiShot 〃⭑ 🌑  #Vkook —  تهیونگ یک‌ ماهی🐟 می‌شد که با یه کاپل هم‌خونه بود🫂؛؛ ولی بحث و دعوای هر روز اون دو پسر کلافه‌اش کرده بود🚩. ── چرا یکیشون باتم‌بودن رو قبول نمی‌کرد🔞؟ کنجکاو شدی نه؟!  ‼️ یه موضوع غیرتکراری,  متفاوت  و هـــات 💯❤️‍🔥 🪞 ֗ ִ ˖  https://t.me/+vzRIfEp4NngxYTVl 🪞 ֗ ִ ˖  https://t.me/+vzRIfEp4NngxYTVl ✖️لینک محدووود فقط ٥٠ نفر جوین شن ✖️
نمایش همه...
Repost from N/a
⎯⎯ببخشيد نونا ولي عاشق دوست پسرت شدم  !!!  💘 🧷ㅤ ﹙  #Nonas_BoyFriend 🧷ㅤ ﹙ Romance, Fluff, Smut جونگ‌کوک بعد از اینکه به اصرار مادرش توی شام معرفي #دوست‌پسر 💍 خواهرش اشتراک میکنه❗️، توی نگاه اول از اون پسر قد بلند و خوش‌تیپ خوشـش میاد و روش « #کراش❗️» میزنه 💗🪞ৎ୭ تصمیم میگیره شانسش رو همه‌جوره برای به دست آوردن تهـیونگ امتحان کنه🫀!
ولی بعداً متوجه میشه رفتار‌خواهرش اصلا با تـهیونگ خوب نیست و‌کم کم بعضی رازهایی رابطه‌شون برملا میشه..🔇᪤ ˖
🗒 🪽  هــات ترین فِـیک چتـ ویــکوک اینجاست ۰ ᥫ᭡ › 🍓 https://t.me/+vzRIfEp4NngxYTVl 🍓 https://t.me/+vzRIfEp4NngxYTVl
نمایش همه...
Repost from N/a
اخـــطار‼️: با جنبه‌ها عکس بالا رو باز کنن🔞🔥 یکی داره بطــور ناشناس با تهیونگ *** میزنه🎹 🔠 🔠 🔠 🔠 🔠 🖤❗️ ⚪️⚪️⚪️⚪️⚪️⚪️⚪️⚪️⚪️⚪️ #تهیونگ یـک ماه میشه از یه #ناشناس پیام دریافت می‌کنه که ادعا داره #عاشقش ـه😀 ، تنها چیزی که ازش می‌دونه اینه که 😀 هم #مدرسه‌ای هستن!!! 😀 درحالی‌که اون پسر مثل #اسـتاکرا از هر دقیقه و هر کاری که تهیـونگ انجام می‌ده باخـبره.🤍🖤. 📏📏 t.me/+vzRIfEp4NngxYTVl 📏📏 t.me/+vzRIfEp4NngxYTVl ➿➿ #My_Unk_Lover. ➿➿➿
هـــــات ترین فیک چت کوکـــــوی ❤️⚠️
کـوک توي مدرسه از تهیونـگي که سال بالـایی هست خوشـش میاد و شـروع میکنه به طـور #ناشنــاس بهش پـــیام دادن ⚠️ 🤩ʿʿ ヤ
نمایش همه...
  • File unavailable
  • File unavailable
فهمیدید چی‌ شد؟ ما بهش بگیم "خرگوش" خوشش نمیاد. ولی تهیونگی بگه، اوکیه! ▸ #Moment ◂ ╭─────────────⊰‧໋݊ ╰─≽ 𝙏𝙖𝙚𝙠𝙤𝙤𝙠𝙫𝙇𝙖𝙣𝙙 𐤀
نمایش همه...
39😭 10
╭ ┆Name: A life we never lived ┆Taekook Scenario ╰ ~ "خسته‌ای، نه؟ همش تقصیر منه... می‌دونم و متأسفم، متأسفم و عاشقتم حتی اگه نتونم با صدای بلند و هر روز بگمش." بـرای خـوندن سـناریـو کلیـک کنیـد 📌شرایط آپ سناریو بعدی +30 کامنت! #Scenario ◂  Deluna ╭─────────────⊰‧໋݊ ╰─≽ 𝙏𝙖𝙚𝙠𝙤𝙤𝙠𝙫𝙇𝙖𝙣𝙙 𐤀
نمایش همه...
😭 38 3
  • File unavailable
  • File unavailable
تماس با صدای بوق برقرار شد. "ببینم اونجا چه‌ خبره، بانی کوچولو چرا اخمالو شده؟" جونگ‌کوک موهاش رو درست کرد و نگاهی به صفحه موبایلش انداخت. "بهت نگفتم نمی‌خوام باهات حرف بزنم؟" تهیونگ خنده ریزی کرد. "بانی کوچولو خب مگه تقصیر منه نتونستم برگردم کره؟" "ولی تو قول دادی امشب پیشم باشی و الان اینجا نمی‌بینمت." جونگ‌کوک راست می‌گفت، تهیونگ بهش قول داده بود برای آخر هفته برگرده و پسر رو برای گردش بیرون ببره. "معذرت می‌خوام قشنگم، منو می‌بخشی؟" "نه!" تهیونگ کلافه دستی توی موهاش کشید. "چیکار بکنم تا بانی کوچولوم راضی شه؟ من دو روز دیگه برمی‌گردم و می‌خوام برات یه چیزی بخرم!" توجه جونگ‌کوک به حرف‌های ته جلب شد. " چی می‌خوای برام بخری؟" " شاید یه خرگوش کوچولو درست مثل خودت؟" جونگ‌کوک سر جاش پرید و شروع به دست زدن کرد. "قبوله زود بیا، الانم باهات آشتی‌ام." تهیونگ نمی‌دونست از این همه شیرین بودن پسر چه کاری باید بکنه، فقط می‌دونست در برابرش زیادی ناتوانه. ▸ #ImagineReen ╭─────────────⊰‧໋݊ ╰─≽ 𝙏𝙖𝙚𝙠𝙤𝙤𝙠𝙫𝙇𝙖𝙣𝙙 𐤀
نمایش همه...
51🍓 1