cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

نواندیشی دینی

🌐رسانه تحلیلی-نظری نواندیشی دینی🌐 دینِ‌‌ مدنی 《این کانال به هیچ فرد، گروه و جریانی وابسته نیست و قرائت خود را از مکتب نواندیشی دینی ارائه می‌کند》 . آدرس صفحه اینستاگرامی: https://instagram.com/_u/noandishi_dini

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
1 112
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+57 روز
+1230 روز
توزیع زمان ارسال

در حال بارگیری داده...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
تجزیه و تحلیل انتشار
پست هابازدید ها
به اشتراک گذاشته شده
ديناميک بازديد ها
01
سه هم‌پیمان عشق این‌روزها مصادف است با سیزدهمین یادمان مهندس عزت‌الله سحابی یکی از بزرگان جریان مصدقی، ملی‌مذهبی و نوگرایی دینی. کسی یک عمر برای اعتلای ایران و اسلام کوشید و در این مسیر هزینه‌های بسیار داد و شاگردانی بزرگ تربیت کرد (بیشتر بخوانید: #عزت_الله_ایران ) هاله سحابی قرآن پژوه، فعال حقوق بشر، شاعر و نقاش، فرزند او بود که خود در شرافت و نجابت و پایداری کم از پدر نداشت زمانی که از زندان برای تشییع جنازه پدر آمده بود در مراسم پدر به شهادت رسید (بیشتر بخوانید: #درباره_هاله_سحابی ). در اثر آنچه بر سر هاله سحابی آمد، هدی صابر شاگرد مهندس سحابی در زندان دست به اعتصاب غذا زد و به شهادت رسید تا سه هم‌پیمان عشق در جهان باقی به یکدیگر رسند. هدی صابر در حیات خود نهایت زندگی آرمانی و اخلاقی را در دین و سیاست به جا گذاشت (بیشتر بخوانید: #جان_سخت_روان ). در روزگاری زندگی می‌کنیم که عامه مردم و نسل‌های جدید به علت وجود پروپاگاندا و سانسور شناختی از قهرمان‌ها و نمونه‌های آرمانی خویش نداشته و دل به سلبریتی‌ها، شومن‌ها و لمپن‌ها و کاسبان و فاندبگیران تحت نام اپوزيسيون بسته‌اند که نان‌شان در فلاکت و سیه‌روزی خلق است. باید ایشان را با سحابی و شاگردانش آشنا کرد. شاگردانی که هنوز راه سه هم‌پیمان عشق را ادامه داده و هزینه می‌دهند. شاگردانی چون نرگس محمدی، سعید مدنی و علیرضا رجایی. آنانکه زندگی شرافتمندانه و اخلاقی برگزیده‌اند و برده زور و زر و تزویر در داخل یا خارج نشدند. درود بر روح پرفتوح عزت ایران و دختر دلبندش هاله و شاگرد شریفش هدی. پاینده باد نام و یاد و راه ایشان. مِنَ المُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا {الأحزاب:23} از میان مؤمنان مردانی‌اند که به آنچه با خدا عهد بستند، صادقانه وفا کردند. برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند. https://www.instagram.com/p/C7oBbHZu0Ay/?igsh=MXYwc3NzOXVtY2pzYw==
5078Loading...
02
Media files
2253Loading...
03
#خودآگاهی_عقیدتی_سیاسی تاکنون و در فرسته‌های پیشین روشن شد مقصود از میانه‌روی در عرصه سیاسی و عقیدتی به چه معناست. همچنین گفته شد منظور از میانه‌روی نه انفعال که ایستادگی سرسختانه بر روی اصول اخلاقی و آرمانی در حوزه عقیدتی و سیاسی است. حال در این فرسته به این موضوع پرداخته می‌شود که میانه‌روی در جامعه‌شناسی سیاسی نیروهای حاضر در عرصه سیاسی ایران به چه معناست. مقصود از اقتدارگرایی روشن است. نیروهای افراطی بنیادگرا که همان طالبانی‌ها و داعشی‌های وطنی محسوب می‌شوند. منظور از بهبودخواه آن نیروهای معقول‌تر اصولگرا، اعتدالگرا و اصلاح‌طلب است که بهبود اوضاع را در تغییر سیاست‌های موجود می‌جویند. اصلاح‌طلبی(Reformism) در علوم سیاسی به معنای باور به امکان تغییر ساختارهای سیاسی و نظام اقتصادی بنیادی یک جامعه از طریق تغییر تدریجی از درون نهادهای موجود است.‌ بنابراین آنکه معتقد به حفظ ساختارهای سیاسی و اقتصادی موجود و تنها تغییر خط‌مشی و سیاست‌هاست، بهبودخواه و آنکه معتقد به اصلاح تدریجی ساختارهای سیاسی و اقتصادی (به جای فروپاشی یا انحلال آن با انقلاب که توسط براندازان دنبال می‌شود) می‌باشد، اصلاح‌طلب واقعی است. مهم این نیست که افراد خود را چه بنامند، مهم مواضع و عملکرد است. مهم اسم نیست، مهم رسم است. به نام می‌توان خود را اصلاح‌طلب نامید اما در عمل بهبودخواه و یا بدتر استمرارطلب بود. چنانچه در پرونده #نقد_اصلاح‌طلبان آمد اصلاح‌طلبی دولت‌محور در تاریخ معاصر ایران، از امیرکبیر در دوره قاجار تا مصدق در دوران پهلوی و خاتمی در دوران فعلی یک رویه شکست‌خورده است و اصلاح‌طلبان واقعی باید به اصلاحات جامعه‌محور و فعالیت در جامعه مدنی روی آورند که ثمره بیشتری دارد. طیف بعدی تحول‌خواهان هستند که در پرونده #تحول_خواهی_ایرانی به ایشان پرداخته شد و در تفاوت ایشان با براندازان و تفاوت گذار تحول‌خواهانه با گذار براندازانه سخن گفته شد. در لیگ پوزیسیون رقابت میان اقتدارگرایان و بهبودخواهان و اصلاح‌طلبان است. در لیگ اپوزیسیون رقابت میان اصلاح‌طلبان ساختاری، تحول‌خواهان و براندازان است. روشن است که میانه‌روی نه ایستادن در این سوی نمودار یعنی در صف جبهه پایداری و قالیباف و کرباسچی و نه آن سوی نمودار یعنی شاهزاده و مسیح علی‌نژاد و فرقه رجوی و تجزیه‌طلبی است. میانه ایستادن کنار تاجزاده و نرگس محمدی و سعید مدنی است. میانه یعنی نه یک سوی نمودار که بنیادگرایی دینی و اقتدارگرایی سیاسی است ایستادن و نه آن سوی نمودار که سکولاریسم ستیزه‌گر و راست و چپ افراطی سیاسی است. https://www.instagram.com/p/C7itkUsuh4U/?igsh=a3k4YXZrNTVvNWRu
1824Loading...
04
Media files
1591Loading...
05
#مجاهدین_بنیانگذار در تاریخ ما سه عنصر کاریزماتیک وجود داشته‌اند که میان مردم محبوبیت داشته‌اند: شاه/سلطان، شیخ/ روحانیت و مجاهد/چریک. میان چریک‌ها و مجاهدان ما با دو گروه مواجهیم، مبارزان آزادی (freedom fighter) چون محمد حنیف‌نژاد و مصطفی چمران که مبارز آزادی برای میهن و نوع بشر بودند و دسته دوم کسانی چون مسعود رجوی و برخی کمونیست‌ها و تجزیه‌طلبان که قدرت‌طلب بودند و در پی برقراری نظامی مشابه آنچه فیدل کاسترو در کوبا بر پا ساخت. همانطور که روحانیت بر دو دسته مرتجع و متحجر چون شیخ فضل الله نوری و نواب صفوی و آزادی‌خواه و میهن‌دوست چون پدر طالقانی و سیدرضا موسوی زنجانی که رهبر نهضت معاونت ملی علیه کودتای ۲۸مرداد بود تقسیم می‌شوند، چریک‌ها و مجاهدان و نظامی‌ها نیز چنین‌اند. در نظر گرفتن این تفکیک‌ها ضروری است. جریان راست سلطنت‌طلب و ایرانشهری می‌‌خواهد تمام چریک‌ها را تروریست بنامد و بی‌اعتبار کند. این روزها سالروز شهادت مجاهدین بنیان‌گذار و آزادی خرمشهر است. اگر چریک‌ها و مجاهدین و پاک‌بازان در نبرد ایران و عراق نبودند، دیگر اثری از ایران نبود که خویش را ایران‌گرا بنامند. همواره برابر سپاهیان شر، مبارزان آزادی وجود داشته باشند تا برابر ایشان قد علم کنند. محمد حنیف‌نژاد شهید و شاهدی بود که اولویت او فنای خویش برای بقای دیگران بود. دردا و دریغا که امروز فرقه رجوی خود را به او نسبت می‌دهند. کسانی که هیچ نسبتی با مرام و منش او ندارند. #محمد_حنیف_نژاد https://www.instagram.com/p/C7Wqju9xPuf/?igsh=M3R6eTA4aXdnazE2
1264Loading...
06
#بازخوانی_انتقادی_سنت_دینی اسلام ابتدا یک جنبش دینی بوده است، سپس در مدینه و طی امارت پیامبر به یک قدرت اجتماعی-سیاسی بدل و پس از جنگ‌های رده و فتوحات بدل به یک دین نهادین شد. در پایان دوران خلافت راشدین و پس از جنگ‌های داخلی مسلمانان موسوم به فتنه اول تا پایان فتنه دوم و با تشکیل امپراطوری اموی بدل به یک دین دولتی می‌شود. به تدریج دین جنبشی پیامبر تحت تاثیر حکومت ساسانی و بیزانس بدل به دین نهادینه شده و ابزار دست قدرت و استبداد دینی می‌گردد و تبديل به یک دین دولتی می‌شود. دین جنبشی وقتی بدل به نهاد شود و با دولت ادغام شود یک سلسله ملزوماتی با خود به همراه می‌آورد. یکی از آن‌ها تبدیل فقه به قانون و اجرای آن است، دومی توجیه عملکرد قدرت به نام دین است، سومی رویگردانی بخشی از مردم از آن دین و مسلک به علت عملکرد قدرت به نام دین است. مواردی از این دست را پیش از اسلام در عصر ساسانی نیز برای دین زرتشتی اتفاق افتاده است. تفاوت دین جنبشی و دین نهادی را تاریخ به درستی به ما نشان می‌دهد. در نیم قرن پس از رحلت پیامبر و در واقعه عاشورا، حسین نماد دین جنبشی بود و یزید نماد دین نهادی. او در انتقاد از عملکرد دین نهادی بود که می‌گفت: «من برای اصلاح دین جدم پیامبر خروج کردم». به تعبیر شریعتی: «… و اكنون حسين به عنوان يك رهبر مسؤل می‌بيند كه اگر خاموش بماند تمام اسلام به صورت يك دين دولتی در می‌آيد . اسلام تبديل می‌شود به يك قدرت نظامی - سياسی و ديگر هيچ! حادثه‌ای و سپس رژيمی و قدرت حاكمی، مثل قدرت مغول، مثل قدرت حكومت سلوكيه، جانشينان اسكندر و يا جانشينان چنگيز..». «…حسین مرز فاصل حقیقت و دروغ و دیوار جدا کننده جلاد و شهید است در نظامی که هم شهید و هم جلاد یک کتاب دارند و یک پیامبر و یک دین ». شریعت در تمامی این مراحل طی شده از یک جنبش دینی که در آن هنوز چیزی تحت عنوان شریعت وجود نداشت تا یک دین دولتی که شریعت در آن به استخدام دستگاه خلافت درمی‌آید تطور یافته و در این مسیر از وضعیت ذهنی و روانی پیامبر، از وضعیت عرف و آداب و رسوم عربستان باستان، وضعیت خشونت‌بار قرن نخست اسلام و حکومت‌های استبداد دینی اموی و عباسی و فهم فقیهان از تمامی این دوران‌ها تاثیر پذیرفته و به شمایل امروزی درآمده است. شمایلی که امروز بخش‌هایی از آن در تضاد با جهان مدرن قرار گرفته است. به گوهر دین از زمانی که وحی در رودخانه تاریخ جاری شد و اسلام معنوی بدل به اسلام تاریخی شد، ناخالصی‌هایی افزوده شد. دین را باید از این ناخالصی‌ها که در طول تاریخ با آن آمیزش داشته‌اند زدود. https://www.instagram.com/p/C7Pj-olPJoj/?igsh=MTQ1MjJhNHhjMWk2bw==
1819Loading...
07
Media files
4373Loading...
08
#خودآگاهی_عقیدتی_سیاسی پیشتر در این پرونده روشن شد مقصود از میانه‌روی نه آن میانه‌روی اعتدالی که اصلاح‌طلبان می‌گویند که همان انفعال، استمرارطلبی و عملگی وضع موجود است، که سرسختانه ایستادن و پایبندی به رویکردهای میانه‌رو و جواب پس داده دموکراتیک در حوزه عقیدتی-سیاسی است‌. مهندس بازرگان مصداق بارز این انسان میانه‌رو است. او با وجود مشی مسالمت‌آمیز و میانه‌روی خویش سرسختانه در حوزه سیاسی بر روی حاکمیت ملی، حقوق بشر و دموکراسی ایستادگی می‌کرد و در حوزه عقیده با ارتجاع مذهبی و بنیادگرایی دینی در ستیز بود. در فرسته پیشین مقصود از میانه‌روی سیاسی روشن شد. در این فرسته مقصود از میانه‌روی عقیدتی روشن می‌شود. همانطور که دو سر طیف ایدئولوژی‌های سیاسی در منتهاالیه راست فاشیسم و منتهاالیه چپ کمونیسم قرار دارند، در حوزه عقیدتی نیز در منتهاالیه خداباوری، خداباوری ستیزه‌گر وجود دارد که به نام بنیادگرایی دینی شناخته می‌شود که باور دارد باید به زور تمام مردمان را به بهشت برد و احکام شریعت را به زور اجرا نمود و مردم را وادار به انجام آن کرد. در منتهاالیه خداناباوری نیز سکولاریسم ستیزه‌گر وجود دارد که بر این باور است که تمامی مردم باید بی‌دین شوند. هر چه از این دو سو به مرکز نمودار نزدیک می‌شویم به خداناباوری دوستانه و خداباوری دوستانه نزدیک می‌شویم. این دو طیف طرف مقابل خود را ناحق می‌دانند اما برخلاف افراطی‌ها برای طرف مقابل خویش حق ناحق بودن قائلند و هوادار همزیستی مسالمت‌آمیز خداناباوران و خداباوران و کثرت‌گرایی عقیدتی هستند. چاره نفی راست و چپ افراطی در حوزه عقیدتی (خداناباوری مهاجم، سکولاریسم ستیزه‌گر، سیانتیسم‌آتئیسم در سکولارها و بنیادگرایی دینی در میان مذهبی‌ها) و سیاسی ( کمونیسم، سوسیالیسم، مارکسیسم-لنینیسم و پانیسم در چپ‌ و فاشیسم، ناسیونالیسم، نئولیبرالیسم-کاپیتالیسم و لیبرالیسم کلاسیک در راست‌) و تقویت گرایش‌های میانه در حوزه عقیدتی ( خداناباوری دوستانه در میان سکولارها و نواندیشی دینی در میان مذهبی‌ها) و سیاسی (سوسیال دموکراسی، جماعت‌گرایی، لیبرالیسم مدرن، لیبرالیسم اجتماعی، پاتریوتیسم و..) است. ما در میانه ایستاده‌ایم؛ ما اینجا هستیم به ما بپیوندید... https://www.instagram.com/p/C63FMr9OhrR/?igsh=cTh6dXZhczV2M2ph
4056Loading...
09
♨️ کتابِ "اسلام، جامعه و سیاست"، اثر جدید استاد حسن یوسفی اشکوری، محقق و‌ دین پژوه ساکن شهر بُن آلمان، اکنون در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. 📌 برای خوانش و‌ دسترسی رایگان کتاب، فایل pdf را لمس‌ نمایید. ـــــــــــــــــــــــ #حسن_یوسفی_اشکوری #سپاس_نیوز @Sepas_news
50127Loading...
10
راست چیست، چپ چیست، میانه چیست؟ ✍رضا یعقوبی @rezayaghoubipublic
48921Loading...
11
#خودآگاهی_عقیدتی_سیاسی در نوشتارهای این مبحث گفته شد که رادیکالیسم و افراطی‌گری جز خشونت و فلاکت در پی نمی‌آورد، راست و چپ افراطی چون ابتدا و انتهای یک نعل اسب به یکدیگر می‌رسند و چاره کار در میانه‌روی و گرایش‌های عقیدتی-سیاسی میانه‌رو است. در این نوشتار به این مسأله پرداخته می‌شود که مقصود از میانه‌روی در سیاست چیست؟ در فایل pdf زیر بخوانید.
4824Loading...
12
ما در میانه ایستاده‌ایم به ما بپیوندید
4924Loading...
سه هم‌پیمان عشق این‌روزها مصادف است با سیزدهمین یادمان مهندس عزت‌الله سحابی یکی از بزرگان جریان مصدقی، ملی‌مذهبی و نوگرایی دینی. کسی یک عمر برای اعتلای ایران و اسلام کوشید و در این مسیر هزینه‌های بسیار داد و شاگردانی بزرگ تربیت کرد (بیشتر بخوانید: #عزت_الله_ایران ) هاله سحابی قرآن پژوه، فعال حقوق بشر، شاعر و نقاش، فرزند او بود که خود در شرافت و نجابت و پایداری کم از پدر نداشت زمانی که از زندان برای تشییع جنازه پدر آمده بود در مراسم پدر به شهادت رسید (بیشتر بخوانید: #درباره_هاله_سحابی ). در اثر آنچه بر سر هاله سحابی آمد، هدی صابر شاگرد مهندس سحابی در زندان دست به اعتصاب غذا زد و به شهادت رسید تا سه هم‌پیمان عشق در جهان باقی به یکدیگر رسند. هدی صابر در حیات خود نهایت زندگی آرمانی و اخلاقی را در دین و سیاست به جا گذاشت (بیشتر بخوانید: #جان_سخت_روان ). در روزگاری زندگی می‌کنیم که عامه مردم و نسل‌های جدید به علت وجود پروپاگاندا و سانسور شناختی از قهرمان‌ها و نمونه‌های آرمانی خویش نداشته و دل به سلبریتی‌ها، شومن‌ها و لمپن‌ها و کاسبان و فاندبگیران تحت نام اپوزيسيون بسته‌اند که نان‌شان در فلاکت و سیه‌روزی خلق است. باید ایشان را با سحابی و شاگردانش آشنا کرد. شاگردانی که هنوز راه سه هم‌پیمان عشق را ادامه داده و هزینه می‌دهند. شاگردانی چون نرگس محمدی، سعید مدنی و علیرضا رجایی. آنانکه زندگی شرافتمندانه و اخلاقی برگزیده‌اند و برده زور و زر و تزویر در داخل یا خارج نشدند. درود بر روح پرفتوح عزت ایران و دختر دلبندش هاله و شاگرد شریفش هدی. پاینده باد نام و یاد و راه ایشان. مِنَ المُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا {الأحزاب:23} از میان مؤمنان مردانی‌اند که به آنچه با خدا عهد بستند، صادقانه وفا کردند. برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند. https://www.instagram.com/p/C7oBbHZu0Ay/?igsh=MXYwc3NzOXVtY2pzYw==
نمایش همه...

👍 1
Photo unavailableShow in Telegram
#خودآگاهی_عقیدتی_سیاسی تاکنون و در فرسته‌های پیشین روشن شد مقصود از میانه‌روی در عرصه سیاسی و عقیدتی به چه معناست. همچنین گفته شد منظور از میانه‌روی نه انفعال که ایستادگی سرسختانه بر روی اصول اخلاقی و آرمانی در حوزه عقیدتی و سیاسی است. حال در این فرسته به این موضوع پرداخته می‌شود که میانه‌روی در جامعه‌شناسی سیاسی نیروهای حاضر در عرصه سیاسی ایران به چه معناست. مقصود از اقتدارگرایی روشن است. نیروهای افراطی بنیادگرا که همان طالبانی‌ها و داعشی‌های وطنی محسوب می‌شوند. منظور از بهبودخواه آن نیروهای معقول‌تر اصولگرا، اعتدالگرا و اصلاح‌طلب است که بهبود اوضاع را در تغییر سیاست‌های موجود می‌جویند. اصلاح‌طلبی(Reformism) در علوم سیاسی به معنای باور به امکان تغییر ساختارهای سیاسی و نظام اقتصادی بنیادی یک جامعه از طریق تغییر تدریجی از درون نهادهای موجود است.‌ بنابراین آنکه معتقد به حفظ ساختارهای سیاسی و اقتصادی موجود و تنها تغییر خط‌مشی و سیاست‌هاست، بهبودخواه و آنکه معتقد به اصلاح تدریجی ساختارهای سیاسی و اقتصادی (به جای فروپاشی یا انحلال آن با انقلاب که توسط براندازان دنبال می‌شود) می‌باشد، اصلاح‌طلب واقعی است. مهم این نیست که افراد خود را چه بنامند، مهم مواضع و عملکرد است. مهم اسم نیست، مهم رسم است. به نام می‌توان خود را اصلاح‌طلب نامید اما در عمل بهبودخواه و یا بدتر استمرارطلب بود. چنانچه در پرونده #نقد_اصلاح‌طلبان آمد اصلاح‌طلبی دولت‌محور در تاریخ معاصر ایران، از امیرکبیر در دوره قاجار تا مصدق در دوران پهلوی و خاتمی در دوران فعلی یک رویه شکست‌خورده است و اصلاح‌طلبان واقعی باید به اصلاحات جامعه‌محور و فعالیت در جامعه مدنی روی آورند که ثمره بیشتری دارد. طیف بعدی تحول‌خواهان هستند که در پرونده #تحول_خواهی_ایرانی به ایشان پرداخته شد و در تفاوت ایشان با براندازان و تفاوت گذار تحول‌خواهانه با گذار براندازانه سخن گفته شد. در لیگ پوزیسیون رقابت میان اقتدارگرایان و بهبودخواهان و اصلاح‌طلبان است. در لیگ اپوزیسیون رقابت میان اصلاح‌طلبان ساختاری، تحول‌خواهان و براندازان است. روشن است که میانه‌روی نه ایستادن در این سوی نمودار یعنی در صف جبهه پایداری و قالیباف و کرباسچی و نه آن سوی نمودار یعنی شاهزاده و مسیح علی‌نژاد و فرقه رجوی و تجزیه‌طلبی است. میانه ایستادن کنار تاجزاده و نرگس محمدی و سعید مدنی است. میانه یعنی نه یک سوی نمودار که بنیادگرایی دینی و اقتدارگرایی سیاسی است ایستادن و نه آن سوی نمودار که سکولاریسم ستیزه‌گر و راست و چپ افراطی سیاسی است. https://www.instagram.com/p/C7itkUsuh4U/?igsh=a3k4YXZrNTVvNWRu
نمایش همه...

Photo unavailableShow in Telegram
#مجاهدین_بنیانگذار در تاریخ ما سه عنصر کاریزماتیک وجود داشته‌اند که میان مردم محبوبیت داشته‌اند: شاه/سلطان، شیخ/ روحانیت و مجاهد/چریک. میان چریک‌ها و مجاهدان ما با دو گروه مواجهیم، مبارزان آزادی (freedom fighter) چون محمد حنیف‌نژاد و مصطفی چمران که مبارز آزادی برای میهن و نوع بشر بودند و دسته دوم کسانی چون مسعود رجوی و برخی کمونیست‌ها و تجزیه‌طلبان که قدرت‌طلب بودند و در پی برقراری نظامی مشابه آنچه فیدل کاسترو در کوبا بر پا ساخت. همانطور که روحانیت بر دو دسته مرتجع و متحجر چون شیخ فضل الله نوری و نواب صفوی و آزادی‌خواه و میهن‌دوست چون پدر طالقانی و سیدرضا موسوی زنجانی که رهبر نهضت معاونت ملی علیه کودتای ۲۸مرداد بود تقسیم می‌شوند، چریک‌ها و مجاهدان و نظامی‌ها نیز چنین‌اند. در نظر گرفتن این تفکیک‌ها ضروری است. جریان راست سلطنت‌طلب و ایرانشهری می‌‌خواهد تمام چریک‌ها را تروریست بنامد و بی‌اعتبار کند. این روزها سالروز شهادت مجاهدین بنیان‌گذار و آزادی خرمشهر است. اگر چریک‌ها و مجاهدین و پاک‌بازان در نبرد ایران و عراق نبودند، دیگر اثری از ایران نبود که خویش را ایران‌گرا بنامند. همواره برابر سپاهیان شر، مبارزان آزادی وجود داشته باشند تا برابر ایشان قد علم کنند. محمد حنیف‌نژاد شهید و شاهدی بود که اولویت او فنای خویش برای بقای دیگران بود. دردا و دریغا که امروز فرقه رجوی خود را به او نسبت می‌دهند. کسانی که هیچ نسبتی با مرام و منش او ندارند. #محمد_حنیف_نژاد https://www.instagram.com/p/C7Wqju9xPuf/?igsh=M3R6eTA4aXdnazE2
نمایش همه...

👍 3👎 1
#بازخوانی_انتقادی_سنت_دینی اسلام ابتدا یک جنبش دینی بوده است، سپس در مدینه و طی امارت پیامبر به یک قدرت اجتماعی-سیاسی بدل و پس از جنگ‌های رده و فتوحات بدل به یک دین نهادین شد. در پایان دوران خلافت راشدین و پس از جنگ‌های داخلی مسلمانان موسوم به فتنه اول تا پایان فتنه دوم و با تشکیل امپراطوری اموی بدل به یک دین دولتی می‌شود. به تدریج دین جنبشی پیامبر تحت تاثیر حکومت ساسانی و بیزانس بدل به دین نهادینه شده و ابزار دست قدرت و استبداد دینی می‌گردد و تبديل به یک دین دولتی می‌شود. دین جنبشی وقتی بدل به نهاد شود و با دولت ادغام شود یک سلسله ملزوماتی با خود به همراه می‌آورد. یکی از آن‌ها تبدیل فقه به قانون و اجرای آن است، دومی توجیه عملکرد قدرت به نام دین است، سومی رویگردانی بخشی از مردم از آن دین و مسلک به علت عملکرد قدرت به نام دین است. مواردی از این دست را پیش از اسلام در عصر ساسانی نیز برای دین زرتشتی اتفاق افتاده است. تفاوت دین جنبشی و دین نهادی را تاریخ به درستی به ما نشان می‌دهد. در نیم قرن پس از رحلت پیامبر و در واقعه عاشورا، حسین نماد دین جنبشی بود و یزید نماد دین نهادی. او در انتقاد از عملکرد دین نهادی بود که می‌گفت: «من برای اصلاح دین جدم پیامبر خروج کردم». به تعبیر شریعتی: «… و اكنون حسين به عنوان يك رهبر مسؤل می‌بيند كه اگر خاموش بماند تمام اسلام به صورت يك دين دولتی در می‌آيد . اسلام تبديل می‌شود به يك قدرت نظامی - سياسی و ديگر هيچ! حادثه‌ای و سپس رژيمی و قدرت حاكمی، مثل قدرت مغول، مثل قدرت حكومت سلوكيه، جانشينان اسكندر و يا جانشينان چنگيز..». «…حسین مرز فاصل حقیقت و دروغ و دیوار جدا کننده جلاد و شهید است در نظامی که هم شهید و هم جلاد یک کتاب دارند و یک پیامبر و یک دین ». شریعت در تمامی این مراحل طی شده از یک جنبش دینی که در آن هنوز چیزی تحت عنوان شریعت وجود نداشت تا یک دین دولتی که شریعت در آن به استخدام دستگاه خلافت درمی‌آید تطور یافته و در این مسیر از وضعیت ذهنی و روانی پیامبر، از وضعیت عرف و آداب و رسوم عربستان باستان، وضعیت خشونت‌بار قرن نخست اسلام و حکومت‌های استبداد دینی اموی و عباسی و فهم فقیهان از تمامی این دوران‌ها تاثیر پذیرفته و به شمایل امروزی درآمده است. شمایلی که امروز بخش‌هایی از آن در تضاد با جهان مدرن قرار گرفته است. به گوهر دین از زمانی که وحی در رودخانه تاریخ جاری شد و اسلام معنوی بدل به اسلام تاریخی شد، ناخالصی‌هایی افزوده شد. دین را باید از این ناخالصی‌ها که در طول تاریخ با آن آمیزش داشته‌اند زدود. https://www.instagram.com/p/C7Pj-olPJoj/?igsh=MTQ1MjJhNHhjMWk2bw==
نمایش همه...

Photo unavailableShow in Telegram
#خودآگاهی_عقیدتی_سیاسی پیشتر در این پرونده روشن شد مقصود از میانه‌روی نه آن میانه‌روی اعتدالی که اصلاح‌طلبان می‌گویند که همان انفعال، استمرارطلبی و عملگی وضع موجود است، که سرسختانه ایستادن و پایبندی به رویکردهای میانه‌رو و جواب پس داده دموکراتیک در حوزه عقیدتی-سیاسی است‌. مهندس بازرگان مصداق بارز این انسان میانه‌رو است. او با وجود مشی مسالمت‌آمیز و میانه‌روی خویش سرسختانه در حوزه سیاسی بر روی حاکمیت ملی، حقوق بشر و دموکراسی ایستادگی می‌کرد و در حوزه عقیده با ارتجاع مذهبی و بنیادگرایی دینی در ستیز بود. در فرسته پیشین مقصود از میانه‌روی سیاسی روشن شد. در این فرسته مقصود از میانه‌روی عقیدتی روشن می‌شود. همانطور که دو سر طیف ایدئولوژی‌های سیاسی در منتهاالیه راست فاشیسم و منتهاالیه چپ کمونیسم قرار دارند، در حوزه عقیدتی نیز در منتهاالیه خداباوری، خداباوری ستیزه‌گر وجود دارد که به نام بنیادگرایی دینی شناخته می‌شود که باور دارد باید به زور تمام مردمان را به بهشت برد و احکام شریعت را به زور اجرا نمود و مردم را وادار به انجام آن کرد. در منتهاالیه خداناباوری نیز سکولاریسم ستیزه‌گر وجود دارد که بر این باور است که تمامی مردم باید بی‌دین شوند. هر چه از این دو سو به مرکز نمودار نزدیک می‌شویم به خداناباوری دوستانه و خداباوری دوستانه نزدیک می‌شویم. این دو طیف طرف مقابل خود را ناحق می‌دانند اما برخلاف افراطی‌ها برای طرف مقابل خویش حق ناحق بودن قائلند و هوادار همزیستی مسالمت‌آمیز خداناباوران و خداباوران و کثرت‌گرایی عقیدتی هستند. چاره نفی راست و چپ افراطی در حوزه عقیدتی (خداناباوری مهاجم، سکولاریسم ستیزه‌گر، سیانتیسم‌آتئیسم در سکولارها و بنیادگرایی دینی در میان مذهبی‌ها) و سیاسی ( کمونیسم، سوسیالیسم، مارکسیسم-لنینیسم و پانیسم در چپ‌ و فاشیسم، ناسیونالیسم، نئولیبرالیسم-کاپیتالیسم و لیبرالیسم کلاسیک در راست‌) و تقویت گرایش‌های میانه در حوزه عقیدتی ( خداناباوری دوستانه در میان سکولارها و نواندیشی دینی در میان مذهبی‌ها) و سیاسی (سوسیال دموکراسی، جماعت‌گرایی، لیبرالیسم مدرن، لیبرالیسم اجتماعی، پاتریوتیسم و..) است. ما در میانه ایستاده‌ایم؛ ما اینجا هستیم به ما بپیوندید... https://www.instagram.com/p/C63FMr9OhrR/?igsh=cTh6dXZhczV2M2ph
نمایش همه...

♨️ کتابِ "اسلام، جامعه و سیاست"، اثر جدید استاد حسن یوسفی اشکوری، محقق و‌ دین پژوه ساکن شهر بُن آلمان، اکنون در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. 📌 برای خوانش و‌ دسترسی رایگان کتاب، فایل pdf را لمس‌ نمایید. ـــــــــــــــــــــــ #حسن_یوسفی_اشکوری #سپاس_نیوز @Sepas_news
نمایش همه...
1
Repost from رضا یعقوبی
راست چیست، چپ چیست، میانه چیست؟ ✍رضا یعقوبی @rezayaghoubipublic
نمایش همه...
👍 2