cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

آوای اصیل برمدارعشق❤👇👇👇

‍ 🔻#دعوتید_به_بخشی_ازمجموع_کانالهای_ادبی_هنری🔻 #آوای_اصیل_برمدارعشق❤️ #شعربداهه_ناب_وآوای_دکلمه_آنلاین🎤 @ShVDekNabVAsill https://t.me/avayeasill ┏━━━❤️━━━┓ 🎻 @avayeasill 🇮🇷 ┗━━━❤️━━━┛ #ادمین_کانال👍👍👇👇 @Mohammadr22222

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
490
مشترکین
+124 ساعت
-77 روز
-3130 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

اینقدرطوفان زدگان  کشتی بی بادبان  دل  را حواله نده به امواج سرکش اقیانوس دورافتاده ی  حیرانی خودت همیشه ریگ های داغ کویر سرانگشتان اشاره اند برای  بیگانگی  دریا سالاران بی کاروانسرا بیابان زده که سرآغازشان    آخر  تضاد ست "صغری کبری چیدن" فلسفه بافی می خواهد چرتکه ای بیانداز فیلسوف... #شیدا_التیام #هشت_شعر
نمایش همه...
1
https://t.me/banoo_noorani بیا اینجا دوست عزیز  افتخار بدید خوشحال میشم👆
نمایش همه...
🕊مجمــوعه ی اشعارو دلنوشــته های بانــو اکـرمــ نــورانــی

دلنوشته های من❤❤کتاب‌های چاپ شده از این شاعر ۱_ماه بی سر ۲_بی تو حیران تر از آنیم که توصیف شویم ۳-آبشار نور ۴-آهو - نگاه

روزی عبور خواهیم کرد از لحظات بی حوصلگی جاده ها از  دیروزهایی که خودت را جا گذاشته ایی در آغوش سرد فرسنگها حسرت دور اگر همسفرم نباشی همیشه غروبست همه ی طلوع آرزوهای من بگذار روراست بگویم زندگانیم  شده ایی زندگی.... #شیدا_التیام #هشت_شعر
نمایش همه...
1
Photo unavailableShow in Telegram
باید گذر می کردم از تنهایی ِ محتوم تردید اگر هم در دل ِ آئینه جریان داشت گاهی تَرَک می خورد ، انگشتان ِ احساسم از سوز سردی که به‌ ظاهر حکم ِ ‌‌درمان داشت در جای جای ِ حادثه من بودم و افسوس قلبی که بر ویرانی و عجز ِ خود ایمان داست فریاد ِ حزن آلوده ام در خویش می پیچید وقتی سکوت ِ حنجره ، تصویر ِ عریان داشت درد امتداد ِ لحظه های هست و بودَش ، بود قلبم که سر بر شانه ی اندوه ِ پنهان داشت بر نیلی ِ گیسوی من ، ماهی نمی رقصید این برکه از آغاز ، تقدیری پریشان داشت مانداب ِ احساس ِ مرا ، موجی نمی آشفت هرچند صد دریای غم ، در سینه مهمان داشت هر  آینه از چشم ِ خود وقتی مرا می دید در قلب ِ خود تصویری از سیمای گریان داشت بسیار می شد غصه ام وقتی که دل می دید در پیش ِ رویش ، آسمان آئینه بندان داشت من می شکستم در خود و تکثیر می گشتم در انکسارش ، آینه چون من فراوان داشت ... #سیما_اسعدی✍ https://t.me/avayeasill
نمایش همه...
2
Repost from شهرکبود
Photo unavailableShow in Telegram
گوری   دهلیز نفسم را می‌چرد نشخوار می‌شوم در معده‌ی زالی که هرگز من نبوده‌ام ✍#اڪرم_نورانی 📚#خوشه_خوشه
نمایش همه...
1
Repost from شهرکبود
Photo unavailableShow in Telegram
شیشه‌ی تنت شکسته سنگفرش‌ها رد تو را بو می‌کشند تا خمیدن تاک‌های مست خوشه‌ها شوخی گرفته‌اند شراب شدن را ✍#اڪرم_نورانی 📚#خوشه_خوشه
نمایش همه...
1
02:47
Video unavailableShow in Telegram
این شعر و آواز آنقدر زیباست که اگر روزی ۱۰۰ بار گوش کنیم سیر نمیشیم.. #استادابتهاج✒️ #استاد_شجریان🎙 روحشون شاد یادشان گرامی و ماندگار 🖤🖤 تقدیم به همراهان کانال https://t.me/avayeasill
نمایش همه...
8.13 MB
1
Photo unavailableShow in Telegram
بسمه اللطیف #اوج_دلتنگی دستی بر آر و طرح غزل را قلم بزن نقشی به واژه های پر از درد و غم بزن دیری است رفته است پدر سوی آسمان در بوستان خاطره با او قدم بزن باران ببار در دل بستان به یاد او بر روی سرخ لاله غمدیده نم بزن دشت زرند زر شده از گندم ای نسیم از وسعت بهشتی این دشت دم بزن در زیر سایه سار درختان آن دیار بوسه بر آن مزار خوش و محترم بزن مهدی به ذکر فاتحه از دوردست ها یادش کن اوج تنگدلی را رقم بزن سنگین شده است سینه تو پیش از انفجار دستی بر آر و طرح غزل را قلم بزن #جناب_مهدی_رستگاری✍ https://t.me/avayeasill
نمایش همه...
2
ما شوكرانِ هجرِ تو را سر كشيده ايم یک عمر پای هر قدمِ تو دویده ایم دنياي مان اگر چه پر از درد سر شده در يك توهمى مگرش خوب ديده ايم هر فصلمان عصاره ىِ درديست بی امان با بغضمان به گوشه ىِ دنجى خزيده ايم از ديدِ صبر ما كه به پايانِ راه خويش انگشتمان به خنجرِ دندان جويده ايم ما وصف تو و عشق تو را دلبر وطن .... در داستانِ رستمِ دستان شنيده ايم اما براىِ آنچه كه در زندگى نبود جنبده اى نماند كه نازش خريده ايم از كودكى به درد دو همزاد بوده ايم كابوس بدی بوده به رويا پريده ايم در هر بهار هديه ىِ نوروز مان چه بود؟ دلخون شديم از رخِ گلها چكيده ايم نقاشِ قابلى شده ايم و به ذهنِ خود دنياى بى تو را به قفس می كشيده ايم هميشه گفته اند ، بدان علم ثروت است ما عشق را موضعِ انشاء گزيده ايم اما روا نبود كه در عشق اينچنين از بودنت ، مضايقه ، تلخى چشيده ايم در انزواىِ خويش به دور از هواىِ تو چون عنكبوت تارِ فراوان تنيده ايم افسوس تاول است كه در انتهاىِ راه در ازدحامِ حرف به پايان رسيده ايم #شیدا_التیام✍ آوا #بانومائده_ابوالفتحی 🎙 https://t.me/avayeasill
نمایش همه...
attach 📎

2
ما شوكرانِ هجرِ تو را سر كشيده ايم یک عمر پای هر قدمِ تو دویده ایم دنياي مان اگر چه پر از درد سر شده در يك توهمى مگرش خوب ديده ايم هر فصلمان عصاره ىِ درديست بی امان با بغضمان به گوشه ىِ دنجى خزيده ايم از ديدِ صبر ما كه به پايانِ راه خويش انگشتمان به خنجرِ دندان جويده ايم ما وصف تو و عشق تو را دلبر وطن .... در داستانِ رستمِ دستان شنيده ايم اما براىِ آنچه كه در زندگى نبود جنبده اى نماند كه نازش خريده ايم از كودكى به درد دو همزاد بوده ايم كابوس بدی بوده به رويا پريده ايم در هر بهار هديه ىِ نوروز مان چه بود؟ دلخون شديم از رخِ گلها چكيده ايم نقاشِ قابلى شده ايم و به ذهنِ خود دنياى بى تو را به قفس می كشيده ايم هميشه گفته اند ، بدان علم ثروت است ما عشق را موضعِ انشاء گزيده ايم اما روا نبود كه در عشق اينچنين از بودنت ، مضايقه ، تلخى چشيده ايم در انزواىِ خويش به دور از هواىِ تو چون عنكبوت تارِ فراوان تنيده ايم افسوس تاول است كه در انتهاىِ راه در ازدحامِ حرف به پايان رسيده ايم #شیدا_التیام✍ https://t.me/avayeasill
نمایش همه...
attach 📎