دل نوشته ها و اشعار شیدا_التیام

هر چند پیوسته دویدم از تب وتاب نیفتاد دغدغه‌ های بسیار بی زمزمه نشستم بین خودم ، خودت و نیزار عمری بر خلاف  امواج شنا کردم گاه قطره بودی گاهی سیلاب دلم ریش ست سینه ام ریش تر جانفرسا ست سفر بی پناهی در هیاهو ها... بی همسفر #شیدا_ التیام #هشت- شعر

بیچاره منی که جان فدایت بودم شیدای تو وگرم دعایت بودم گفتی همه جا فقط مرا میخواهی گفتم به خودم مگر خدایت بودم!؟ یک عمر دعا پشت و پناهت بوده وقتی که قنوت بی ریایت بودم آزرده دلم ازاین همه بی رحمی آی آنکه همیشه در هوایت بودم تو نیستی و کل شبای عمرم من خیره به عکس چشمهایت بودم ✍به قلم زیبای بانو شیدا التیام 🎙اجرا :ریما

‍ ز فکرت تا سحر جانا، خدا داند که بیدارم من از درد ِ جدایی‌ها پریشان روح‌و بیمارم غمی دارم درون دل، به پهنای خیال ِ تو بیا یک شب به بالینم، مکن اینقدر آزارم نهاده بار ِ سنگینی، فراقت روی دوش ِ من خودم روی خودم هَردَم، ز هجران ِ تو آوارم توهستی تار و پود ِ من، برایت شعر می‌بافم تمام عمر بعد از تو، به توصیفت گرفتارم جنون بلعیده عقلم را، منم تنها‌ترین شیدا مخواه ای عشق یک لحظه، من از تو، دست بردارم #شیدا_التیام...........اوافریماه

‍ بر دل من عشق پاک تو خدایی می کند چشم هایت از دل من دلربایی می کند من كه از چشمت پلى تا آسمانها بسته ام پس چرا چشمان تو ميل جدايى مى كند ما كه رسواى تمام عالميم از عشق تو عاقبت اين رابطه ما را فدايى مى كند عمق آغوش تو خود حاشيه ى امنيت است در شب و شعرم كه مى آيد هوايى مى كند کاشکی باور کنی که این دل دیوانه ام در کنار تو عجب شور و صفایی می کند #شيدا_التيام

‍ مرا به شهر دلت بی بهانه دعوت کن به بهترین شب ِ خود عاشقانه دعوت کن تو با تمام وجودت بیا در این غربت مرا به حسّ ِ قشنگ ِ ترانه دعوت کن دلم گرفته از این روزهای بی خورشید بیا و بغض ِ دلم را به شانه دعوت کن عقاب ِ خسته‌ی چشمم شکسته شد بالش برای مرهم ِ دردش به خانه دعوت کن اگر اسیر ِ غمی در زمانه‌ی نا اهل مرا به جنگ و جدل با زمانه دعوت کن #شیدا_التیام✍ ┏━━━━━ 🦋━━━┓ @SheidaaEltiyam ┗━━━━━ 🦋━━━┛

‍ بیچاره منی که جان فدایت بودم شیدای تو و گرم ِ دعایت بودم گفتی همه جا فقط مرا میخواهی گفتم به خودم مگر خدایت بودم!؟ یک عمر دعا پشت و پناهت بوده وقتی که قنوت ِ بی ریایت بودم آزرده دلم از این همه بیرحمی ای آنکه همیشه در هوایت بودم من

اینقدرطوفان زدگان  کشتی بی بادبان  دل  را حواله نده به امواج سرکش اقیانوس دورافتاده ی  حیرانی خودت همیشه ریگ های داغ کویر سرانگشتان اشاره اند برای  بیگانگی  دریا سالاران بی کاروانسرا بیابان زده که سرآغازشان    آخر  تضاد ست "صغری کبری چیدن" فلسفه بافی می خواهد چرتکه ای بیانداز فیلسوف... #شیدا_التیام #هشت_شعر

‍ روزی عبور خواهیم کرد از لحظات بی حوصلگی جاده ها از  دیروزهایی که خودت را جا گذاشته ایی در آغوش سرد فرسنگها حسرت دور اگر همسفرم نباشی همیشه غروبست همه ی طلوع آرزوهای من بگذار روراست  بگویم زندگانیم  شده ایی زندگی.... ✍#شیدا_التیام 🎤#ماریا_ تقدسی 📓📓#هشت_شعر

روزی عبور خواهیم کرد از لحظات بی حوصلگی جاده ها از  دیروزهایی که خودت را جا گذاشته ایی در آغوش سرد فرسنگها حسرت دور اگر همسفرم نباشی همیشه غروبست همه ی طلوع آرزوهای من بگذار روراست بگویم زندگانیم  شده ایی زندگی.... #شیدا_التیام #هشت_شعر