cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

اندیشه ها و کتابهای جامعه شناسی

وابسته به گروه معلمان جامعه شناسی ایران

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
406
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
-230 روز
توزیع زمان ارسال

در حال بارگیری داده...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
تجزیه و تحلیل انتشار
پست هابازدید ها
به اشتراک گذاشته شده
ديناميک بازديد ها
01
فرهنگ نقد و انتقاد ✍️زهرا نجاتی/ فرهنگی انتقاد و نقد یکی از مفاهیم موثر تاثیر گذار علوم انسانی، خاص علوم اجتماعی ( جامعه شناسی)  است.. نقد در معنای ادبی تشخیص سره از ناسره  است  نقد و انتقاد یعنی اینکه بتوانیم تجزیه و ترکیب کنیم و اندیشه های موجود را وارسی کنیم و ضعف ها و قدرت ها را تشخیص دهیم. امکانات را فهم کنیم ویژگی های آنها را به درستی شناسایی کنیم و آنها را به شکل جدیدی صورت بندی کنیم‌. در‌ فرا روایت فوکو این واژه ذاتا در دنیای معاصر بیشتر بکار برده شده است. در توضیح قدرت در بعد از رشد سیستم جامعه شناسان،  محققین، بخصوص در دید گاه مکتب انتقادی هابرماس هست. هرچه مشکلات و معضلات در جامعه وجود دارد ناشی از ساختار قدرت نهادهای اجتماعی است.. نقد اجتماعی در سیر تکمیل خود بیشتر در دو حوزه بخصوص حوزه نقد ادبی ظهور  رشد کرده و نقد ادبی هویت یافته است. هویتی که ضعف های ساختار اخلاقی قدرت نا عدالتی بد رفتار خصیصه های مردمی را در آثار ادبی دیده زیبایی و انعکاس آن را به شکل متون  شعر یا رمان به منصه ظهور آورده مثل نقاشان کوبیسم، سورالیزم یا رئالیسم  موجب ساخت  مکاتب در دوره زمان های مختلف شدند. بیشتر نقدها به بی عدالتی های درک شده عام اجتماعی است در جنبش نقد اجتماعی معاصر فلیسوفانه به نقد فرهنگ و جامعه پرداخته که حاصل ساختار اجتماعی است. این نحله های نقد اجتماعی در هنر درسینما  با  ساختن فیلم های اجتماعی به نقد نرم مشکلات موثر اجتماعی پرداخته اند. مثلا زندان زنان از تهمینه میلانی. یا هزار فیلم با تم نقد اجتماعی پرداخته شده تا  این موارد بیان شود برای اصلاح آن‌ اقدام مقتضی مبذول داشته به رفرماسیون اجتماعی منجر شود. در سطح عمومی نقد بایست همراه با راهکار  باشد. برخی نقد کردن را زشت و آستانه تحمل آن را ندارند، که از دید روانشناسی اجتماعی فاقد سلامت اجتماعی اند یا آستانه تحمل کمی دارند. اما برخی افراد تحمل انتقاد را دارند معتقدند انتقاد قدرت نظم سازمان را بهبود می بخشد ضعف وقوت به قولی باعث کاهش آسیب ها افزایش قدرت نفوذ میشود. نقد بعنوان سازگاری مناسب جهت ارتقای کیفیت زندگی بهبود روابط می شود. نقد روابط اجتماعی را قوت می بخشد دراین دیدگاه خوشبینانه به نقد اما در نگاه  غیر خوشبینانه نقد مخالف دشمنی فرض است این  مکانیزم مورد تقبیح ناپسندی است. در نگاه خوشبینانه نقد اجتماعی مکانیزمی است که می تواند به شفافیت رفتارنسبت به اطراف  کسانی که در کنش و واکنش های اجتماعی در تعامل موثر هستند مفید مهم افتد. نقد اجتماعی در نقد های ادبی بیشتر مورد تحقیق وثوق دقت توجه است. در مراودات اجتماعی نقد اجتماعی همراه با راه کار بهترین شکل نقد است چنان مهم است که در جامعه شناسی بعنوان مکتب فرانکفورت شکل هویت گرفته است. در نظر روانشناسی اجتماعی افرادی هم بدلیل  عدم سلامت روانی یا ندیدن تربیت خوب،  از نقد گریزانند.. نقد وقتی سخت است بیشتر موجب تخریب  ترور شخصیت شود چون بجا در جای خود مناسب تر با مهارت کامل انجام نمی شود. داشتن مهارت زندگی موجب کاهش نقد و بهبود شکل مناسب نقد و رشد تعالی آگاهی مثبت می شود.. پس بیایید انتقاد پذیر باشیم تا جامعه ا ی سالم داشته باشیم. @sociology_1
170Loading...
02
🔸دیدگاه انتقادی استاد مطهری به علوم انسانی غربی و شرقی اسفند 1357
271Loading...
03
مارکس به طور کلی تکامل جامعه را روندی عینی می‌داند. در مقدمه‌ی سرمایه، تسلسل شکل‌های اقتصادی را نوعی روند تاریخی طبیعی قلمداد کرده است. در سال ۱۸۷۳، مارکس در پس‌گفتار چاپ دوم سرمایه مطلبی را از قول نقاد روسی چاپ اول نقل می‌کند که نوشته بود مارکس حرکت اجتماعی را نوعی روند تاریخی طبیعی می‌داند که تابع قوانینی است نه‌تنها مستقل از خواست و آگاهی و نیات انسان‌ها، بلکه برعکس، تعیین‌کننده‌ی خواست و آگاهی و نیات آن‌ها مارکس می‌نویسد که این تعبیرِ صحیح منظور اوست ، یعنی کشف قوانینی که بر تکامل اجتماعی حاکم‌اند. مطالبی نظیر این است که به تعبیر و تفسیر کاملاً جبرباورانه از دریافت مارکس در باب تاریخ انسان، و قوانینی که با «ضرورت آهنین» به آن تعین می‌بخشند، راه داده است. مفهوم آزادی بشر، چه از جنبه‌ی اجتماعی‌اش و چه از جنبه‌ی فردی‌اش، آشکارا مستلزم توضیح است. اگر بگوییم انسان‌ها مادام که قوانین حاکم بر زندگی خود را درک نکرده‌اند لاجرم بازیچه‌ی این قوانین‌اند و همچنان قربانی نیروهایی باقی می‌مانند که نمی‌دانند چیست، این خودش یک مطلب است؛ مطلب دیگر این است که بگوییم هر آنچه انسان‌ها می‌باشند و می‌کنند تابع این قوانین است، و آزادی صرفاً ادراک و فهم ضرورت این قوانین است و خود عاملی است در آن روند تغییرناپذیر که در آن انتخاب انسان، چه فردی و چه اجتماعی، تابع عللی است که موجب آن انتخاب می‌شوند، و على‌الاصول ناظر خارجی اگر اطلاعات کافی داشته باشد می‌تواند کاملاً پیش‌بینی‌اش کند. توضیحات خودِ مارکس را می‌توان گاه در تأیید مطلب اول و گاه در تأیید مطلب دوم آورد. تلاش برای تعبیر و تفسیر این دیدگاه‌های آشکارا متناقض، چه به قصد تشدید این تناقض و چه به قصد حل‌وفصل این تناقض، حجم عظیمی مطلب و نوشته پدید آورده است بخصوص در زمان ما. کارل مارکس: زندگی و محیط، آیزایا برلین با ترجمه‌ی رضا رضایی
331Loading...
04
🔺 عباس کاظمی، جامعه شناس: کلانشهرها مغزِ آدمی را دستکاری می‌کنند. در کلانشهرها، مردم نوعی زندگی عصبی دارند که ناشی از زیستن در اجتماع است @khabarfarda_ir
310Loading...
05
#تاریخ_جهان فروپاشی شوروی ▪️داستان سقوط یک ایدئولوژی @kolbe_ketab50
311Loading...
06
لیبرال دموکراسی ممکن است در اشکال مختلف قانون اساسی باشد: 🍒 ممکن است یک جمهوری مبتنی بر قانون اساسی باشد، مانند ایالات متحده، هند،  آلمان  یا برزیل، یا 🍒 پادشاهی مشروطه (پادشاهی پارلمانی)، مانند بریتانیا، ژاپن، کانادا یا اسپانیا. 🍒 این نظام‌ها ممکن است یک نظام ریاستی  (ایالات متحده آمریکا، برزیل)، 🍒 یک نظام پارلمانی (سیستم وست مینستر، بریتانیا و کشورهای مشترک‌المنافع، اسپانیا) یا 🍒 یک سیستم ترکیبی، نظام جمهوری-پارلمانی (فرانسه) داشته باشند. 🍒🍒بنابراین نظام فرانسه، شکلی از انواع لیبرال دموکراسی بنام #نظام‌جمهوری_پارلمانی است.
411Loading...
07
آیاحکومت های توتالیتر به دنبال ساختن نوع جدیدی از بشر هستند؟ ✍️ علی حسینی حاکمان توتالیتر نه خود را دادگستر می‌دانند و نه خردمند، بلکه مدعی‌اند که تنها قوانین تاریخی یا طبیعی را به اجرا می‌گذارند. هدف نهایی این حکومت ها، نه رفاه انسان‌ها یا مصلحت فرد، بلکه ساختن نوع جدیدی از بشر است و افراد را به خاطر این نوع جدید از بین می‌برد. حکومت توتالیتر کارش تنها این نیست که آزادی‌ها را محدود سازد یا آزادی‌های اساسی را از بین ببرد، بلکه تا آنجا که در توان دارد در ریشه کن کردن عشق به آزادی در دل‌های انسان‌ها نیز تلاش می‌کند. این حکومت با رشته آهنین ارعاب و سرکوب تکثر انسان‌ها را نابود می‌سازد و انسان واحدی که از این رهگذر پدید می‌آید چنان وفادارانه عمل می‌کند که گویی خود بخشی از سیر تاریخ و طبیعت است. برگرفته شده از کتاب، #توتالیتاریسم - هانا آرنت، ص (۳۱۱- ۳۱۴)
360Loading...
08
کتاب بخارای من ایل من( مجموعه داستان ها و خاطرات. دکتر محمد بهمن بیگی بنیانگذار آموزش و پرورش عشایری ایران. شیراز: نوید، 1389.
342Loading...
09
خلاصه ای درباره کتاب سرمایه کارل مارکس کتاب سرمایه، اثری نوشته ی کارل مارکس است که نخستین بار در سال 1867 به دنیای ادبیات عرضه شد. این کتاب فوق العاده مهم و جریان ساز، تحلیلی تأثیرگذار درباره ی دارایی های شخصی و ارتباطات اجتماعی ای است که از آن ناشی می شوند. مارکس که بخش عمده ی کتاب سرمایه را در دوران تبعید خود در انگلستان به رشته ی تحریر درآورد، با بهره گیری از درک وسیع و جامع خود از جامعه ی پیرامونش، تحلیل ها و بینش هایی نوین را در عرصه ی مطالعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی رقم زد. او با بیان این که کاپیتالیسم باعث گسترده تر شدن روزافزون شکاف میان ثروت و احساس رضایت از زندگی خواهد شد، به حاشیه رانده شدنِ آن را پیش بینی کرد و اعلام نمود که جای سرمایه داری را نظامی خواهد گرفت که مالکیت مشترک ابزار تولید در آن وجود دارد. کتاب سرمایه به سرعت نزد رهبران احزاب سوسیال دموکراتیک، به خصوص در روسیه و آلمان و در نهایت در تمام جهان، محبوب شد و به کتابی تبدیل گشت که دوست و همکار مارکس، فردریک انگلس، آن را کتاب مقدس طبقه ی کارگر نامید.
340Loading...
10
واژه‌نامه سیاسی - پرولتاریا
400Loading...
11
✍️ هانا آرنت 🖊 چرا نمی‌شود با حامیان ظلم بحث منطقی کرد؟ 🔹منبع : کتاب توتالیتاریسم @sokhanranihaa 📌وقتی حکومت هیتلر مشغول نسل‌کشی فجیع ۶ میلیون یهودی در سراسر اروپا بود، نه تنها یک نفر آلمانی به این موضوع معترض نبود بلکه از این اقدامات حمایت هم می‌کردند! نکته جالب اینکه در آن برهه زمانی، بحث منطقی با مردم آلمان اصلآ جواب نمی‌داد و اکثر آن‌ها این جنایت‌ها را برای سعادت مردم آلمان و حتی مردم جهان توجیه می‌کردند. 📌"هانا آرنت" در کتاب "توتالیتاریسم" می‌گوید: انتظار بحث منطقی با حامیان حاکم ظالم هرگز جواب نمی‌دهد. به‌خاطر اینکه به واسطه "ایدئولوژی" دو چیز در آن‌ها مُرده: ۱) خودانگیختگی ۲) خصایص انسانی 📌وقتی خودانگیختگی از بین‌ می‌رود، آن بخش از مغز که مسئول "تفکر انتقادی" است، انگار خاموش می‌شود. وقتی قابلیت تفکر نقادانه از بین می‌رود، فرد نمی‌تواند بر اساس ارزش‌های اخلاقی و انسانی درون‌زای خودش اتفاقات را بسنجد. در واقع ترازوی ذهنی این آدم‌ها، فقط با ایدئولوژی حکومت، خوب و بد را می‌سنجد. @sokhanranihaa 📌در جنگ‌جهانی دوم دستگاه تبلیغاتی آلمان به مردم تلقین کرده بود که یهودیان عامل بدبختی آلمان و جهان هستند. ذهن مردم آلمان هیچ‌وقت نمی‌پرسید که نسل‌کشی یهودیان، انسانی است یا نه. چون ترازوی ذهنی‌شان این طور می‌سنجید که آن‌ها موجودات پلیدی هستند که باید نابود شوند. 📌وقتی خصایص انسانی از بین‌ می‌رود، آدم برای انجام هر کاری که هم‌جهت با ایدئولوژی حکومت باشد، آماده‌ست؛ بدون اینکه فکر کند آن کار چقدر اخلاقی‌ و انسانی ست. یهودی‌ها زنده‌زنده داخل کوره‌ها سوزانده می‌شدند ولی هیچکس اعتراضی نداشت. ولی غیر از آلمانی‌های آن دوره، احتمالا همگان در طول تاریخ  قضاوتشان این است که این اتفاق چقدر نفرت‌انگیز و غم‌انگیز است. 📌ایدئولوژی، انسانیت را از آدم‌ها سلب کرده بود. ذهن آلمانی‌ها این شکلی شده بود: موقع قضاوت در باره هر اتفاقی، تفکر و احساس‌‌شان تعطیل می‌شد و قضاوت ایدئولوژی حاکمیت، جانشین می‌شد. گرایش ایدئولوژی حاکمیت، تعیین می‌کرد که کدام اقدام خوب و زیباست و کدام اقدام نفرت‌انگیز و زشت. ایدئولوژی، "انسانیت" و "اخلاق" آلمانی‌ها را به خدمت "ماکیاولیسم" در آورده بود. برای آلمانی‌های دوره نازی هر وسیله‌ای که باعث رسیدن به "هدف" مورد نظر حکومت بود، موجه، بدیهی، مجاز و مشروع بود. . 🆔 @sokhanranihaa 🆔 @ 🆑کانال سخنرانی ها 🌹
371Loading...
12
🔸برخی از دانش‌آموختگان برجسته #دبیرستان_شاهپور_رشت_گیلان 🔹 #دکتر_محمد_معین واژه‌شناس و نویسنده فرهنگ فارسی 🔹 #پروفسور_فضل_الله_رضا چهره سرشناس جهانی در حوزه مهندسی برق 🔹 #پروفسور_محمود_بهزاد ، پدر زیست‌شناسی مدرن ایران 🔹 #استاد_هوشنگ_ابتهاج_سمیعی شاعر و نویسنده 🔹 #پروفسور_عنایت_اله_رضا  نویسنده و مترجم مشهور جهانی 🔹 #پروفسور_مجید_سمیعی  متخصص مغز و اعصاب سرشناس جهان
370Loading...
13
اقتدار                                                                                               این اصطلاح بر توانمندی یك فرد یا مؤسسه كه بر اساس دارا بودن یك حق مشخص شده جهت مطالبه ی مشروع فرمانبرداری به او واگذار می شود تا بر آن اساس از زیر دستان در برابر سایرین محافظت نماید، دلالت دارد. به سخن دیگر، اقتدار سلطه ی مشروع است. مرجع اقتدار به این دلیل مورد اطاعت قرار می گیرد كه اعتقاد بر این است كه فرد یا مؤسسه ی صادركننده-ی فرمان حق این كار را دارد. ماكس وبر(1920  1864) سه نوع آرمانی از اقتدار را تعریف می كند: سنتی  كه بر تاریخ، افسانه  و مناسك  متكی است؛ فرمند  كه ریشه در اعتقاد به صفات استثنایی  و رسالت الهامی  دارد؛ و قانونی  عقلایی  كه بر پایه ی اصول مردم سالاری  و چهارچوب قانونی كه ‌همه¬ی افراد و مؤسسه¬ها در معرض آن قرار دارند، استوار است. اقتدار‌‌سنتی                                                                        از نظر وبر، اقتداری مبتنی بر آداب و رسوم است و توسط آن‌ها محدود می‌شود. اقتدار سنتی مبتنی بر این امر است كه مردم معینی (براساس خانواده یا قبیله یا تبار) برای همیشه اعمال اقتدار یا مرجعیت نموده‌اند. رهبران مدعی و پیروان معتقد به قدسیت فرمانروایی‌ها و قدرت‌های درازمدت هستند. شكل‌های گوناگون اقتدار سنتی شامل فرمانروایی توسط پیران، فرمانروایی توسط رهبرانی كه جایگاه‌های خود را به ارث می‌برند و غیره است. وبر فئودالیسم را به‌عنوان یك نوع اقتدار سنتی به‌حساب می‌آورد. ساختارهای اقتدار سنتی عقلانی نیستند و مانع فرآیند عقلانی شدن می‌شوند. گرچه‌ هنوز هم نشانه‌های اقتدار سنتی در دنیای امروز به‌ویژه در جامعه‌های كمتر توسعه‌یافته یافت می‌شود، ولی اكنون تا حد زیادی ناپدید شده یا به حاشیه رفته است (ریتزر، 1389، ص74) اقتدارعقلانی  قانونی                                              از نظر وبر، نوعی اقتدار است که در آن مشروعیت رهبران از این حقیقت ناشی می شود که مجموعه ای از مقررات و قواعد تنظیم شده وجود دارند و رهبران جایگاه خود را در نتیجه ی آن قواعد حفظ می¬کنند. بنابراین، برای نمونه، رئیس جمهوری ‌ایالات متحده یک نمونه از اقتدار عقلانی قانونی است و رهبریت آن توسط این حقیقت مشروعیت می یابد، که او فردی است که در انتخابات برنده شد و در کالج انتخاباتی  بیشترین رای را به دست آورد” (ریتزر، 1389، ص 78-77). اقتدارفرمندانه                                                                  اقتداری است که با اعتقاد پیروان به قدسیت استثنایی، قهرمانی، یا ویژگی های نمونه ای رهبر فرمند مشروعیت می یابد (ریتزر، 1389، ص 445). از نظر ماکس وبر (1905)، دیگران شخصی را دارای قدرت فرمندی می دانند. بنابراین، لازم نیست شخص موردنظر دارای صفت ها یا ویژگی های استثنایی قابل تمایزی باشد تا رهبر فرمند شود، بلکه این باور در میان پیروان ایجاد می گردد. فرهنگ توصيفی علوم اجتماعی خليل ميرزایی
480Loading...
14
قلاع حشاشین. پیتر ویلی. ترجمه و حواشی علی محمد ساکی. تهران: انتشارات علمی، 1374"چاپ2".
380Loading...
15
افسانه های حشاشین یا اسطوره‌های فدائیان اسماعیلی. فرهاد دفتری. ترجمه فریدون بدره ای. تهران: نشر و پژوهش فرزان روز، 1376.
390Loading...
16
ساخت سریال #الحشاشین (assassins) از شبکه ی dmc مصر این سریال روایت گر تشکیل گروه مخوف به نام حشاشین به فرماندهی #حسن_صباح است و ماجراهای این گروه رو در اصفهان، قلعه الموت،بغداد، مصر و در قزوین در زمان سلجوقیان نشون میده این سریال در ماه رمضان منتشر میشه @tamadone_islami
370Loading...
17
Media files
310Loading...
18
Media files
400Loading...
19
https://gitionline.ir/?p=48903 کاهش سن خودکشی ✍️زهرا نجاتی
520Loading...
20
قفس آهنین ماکس وبر استعاره قفس آهنین یکی از برجسته‌ترین انگاره‌های وبر برای توصیف شرایط انسان در جهانی بوروکراتیزه شده است، یا اگر بخواهیم به شکلی انتزاعی‌تر بگوئیم، شرایط انسان را در محدودیت امکانات و موقعیت‌ها، در جهانی که تحت سلطه‌ی هدف‌مندی یا عقلانیت ابزاری است، توصیف می‌کند. عقلانیت_ابزاری نوعی عقلانیت است که صرفا در جهت عملی شدن حداکثر اهداف، به کار می‌رود. چنین دید و تصوری عمق مسئله کار و تکلیف در دوران مدرن را آشکار می‌کند و در واقع بیشتر توجه وبر به تأمل درباره‌ی شرایط فعالیت کاری و اثرِ خواست‌های درونی بر روی رفتار و شخصیت افراد در حرفه‌های گوناگون معطوف می‌شود. این افراد نماینده حرفه‌ها و مشاغل مختلف بودند مانند دانشمندان، معلّمان، محققان، روحانیان، مقام‌های اداری، مدیران، وکلا، روزنامه‌نگاران، هنرمندان، متفکران و تجّار. وبر در علم به مثابه یک حرفه و سیاست به مثابه یک حرفه کلام آخر خود را درباره‌ی این موضوع بیان کرد. وی در هر دو متن درخواست‌های گویا و روشنی را بیان می‌کند که متضمن تعهد اخلاقی و فردی تقاضایی برای تشخص و برای یک نظام اخلاقی مبتنی بر مسئولیت و در برگیرنده‌ی سهیم کردنِ دانش و شناخت برای رسیدن به "روشن‌گری خویش" باشد. اگر پاسخی که وبر برای مفهوم قفس آهنین دارد بنظر ساده می‌آید و باعث تعجب نمی‌شود، لازم است به این نکته نیز توجه شود که وی بیشتر از هر نظریه‌پرداز اجتماعی دیگر، موارد روشن‌تری را برای ارائه پاسخی به این موضوع مطرح ساخت. بطور مثال وی برخلاف مارکس و دورکیم، دریافته بود که کار علمی و دنبال کردن دانش بعنوان فعالیتی مفید، بالنده و پیشرو است اما در عین‌حال فعالیتی وهم‌زُدا نیز هست در کلام وبر وهم‌زدایی مهم‌ترین بخش فرایند عقلانی‌گری است که ما هزاران سال است مشغول طی کردن آن هستیم. همانگونه که سیاست بالاجبار در برابر پیامدهای شیطانی استفاده از قدرت قرار گرفته، علم نیز مجبور شده است که با پیامدهای وهم‌زدای توجیهات عقل‌باورانه مواجه شود. متفکران بزرگ جامعه‌شناسی رابرت استونز ترجمه: مهرداد میردامادی
500Loading...
21
[1]: https://blog.faradars.org/%D8%AF%D9%88%D9%BE%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA/ "" [2]: https://yadmanteb.com/%D8%AF%D9%88%D9%BE%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86/ "" [3]: https://hamkadeh.com/blog/what-is-dopamine-and-how-does-it-affect-the-brain-and-body "" [4]: https://doctoreto.com/blog/dopamine/ "" دوپامین یک انتقال‌دهنده عصبی است که به ارسال سیگنال در مغز کمک می‌کند. انتقال‌دهنده‌های عصبی مواد شیمیایی هستند که توسط سلول‌های عصبی به نام نورون‌ها ساخته می‌شوند. آن‌ها برای برقراری ارتباط پیام‌ها در قسمت‌های مختلف مغز و بین مغز و بقیه بدن استفاده می‌شوند¹[1]. دوپامین به سلول‌های عصبی کمک می‌کند تا پیام‌هایی را برای یکدیگر ارسال کنند. این ماده توسط گروهی از سلول‌های عصبی در وسط مغز تولید می‌شود و پیام‌هایی را به قسمت‌های دیگر مغز ارسال می‌کند. همچنین، گیرنده‌های دوپامین نقش مهمی در بسیاری از فرآیندهای عصبی از جمله هماهنگی حرکت، کنترل حرکت ظریف، لذت، شناخت، حافظه و یادگیری دارند¹[1]. ارتباط دوپامین با سلامت روان نیز مورد مطالعه قرار دارد، زیرا مقدار زیاد یا کم آن می‌تواند علائم برخی از اختلالات سلامت روان را ایجاد یا بدتر کند¹[1]. برای مثال، کمبود دوپامین می‌تواند علائم افسردگی را ایجاد کند، در حالی که مقدار زیاد آن ممکن است منجر به بیماری‌های روانی جدی مانند مانیا یا اسکیزوفرنی شود¹[1]. از آنجایی که دوپامین یک انتقال‌دهنده عصبی مهم است که به ایجاد انگیزه و تنظیم پاسخ عاطفی شما به محرک‌ها کمک می‌کند، مقدار مناسب آن هم برای بدن و هم برای مغز مهم است¹[1]. منبع: مکالمه با Bing، ۱۴۰۳/۲/۷ (1) دوپامین چیست ؟ — نحوه تولید و کار آن به زبان ساده. https://blog.faradars.org/%D8%AF%D9%88%D9%BE%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA/. (2) دوپامین چیست - کاربرد دوپامین در مغز - کلینیک یادمان. https://yadmanteb.com/%D8%AF%D9%88%D9%BE%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86/. (3) دوپامین چیست و چگونه بر مغز و بدن تأثیر می گذارد؟. https://hamkadeh.com/blog/what-is-dopamine-and-how-does-it-affect-the-brain-and-body. (4) داروی دوپامین چیست؟ کاربرد و عوارض مصرف دوپامین – مجله سلامت دکترتو. https://doctoreto.com/blog/dopamine/. (5) Getty Images. https://www.gettyimages.com/detail/photo/blackboard-with-the-chemical-formula-of-dopamine-royalty-free-image/535912965.
510Loading...
22
Ⓜ️ مراسم هزار دف روستای پالنگان کردستان _ ایران #ایران_جان♥️ #فرهنگ #تاریخ_ایران 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
330Loading...
23
گفته شده که سرمایه از دعوا و اغتشاش می‌گریزد و ذاتاً ترسو است، که در جای خود سخنِ بسیار درستی است، اما این تمامِ حقیقت نیست... سرمایه از سودِ صفر يا سودِ بسیار کم متنفر است، به همان نحو که در گذشته می‌گفتند طبیعت از خلأ بیزار است؛ سرمایه با سودِ کافی بسیار جسور است. با ۱۰ درصد سودِ مطمئن، می‌توان آن را همه‌جا به کار برد؛ ۲۰ درصد سودِ مطمئن، بی‌قراری به وجود می‌آورد، ۵۰ درصد سود به تهورِ کامل می‌انجامد، با ۱۰۰ درصد سود آماده می‌شود تا تمامِ قانون‌های انسانی را لگدمال كند، در برابرِ ۳۰۰ درصد سود هيج جنایتی نیست که از ارتکابِ آن روی‌گردان باشد، وهیچ خطری نیست که به آن تن ندهد. حتی اگر احتمال رود که صاحب آن به دار آویخته می شود، اگر ناآرامی و ستیزه‌جویی سود‌آور باشند، آزادانه مشوقِ هر دوی آنها خواهد بود. قاچاق و تجارتِ برده به قدرِ کفایت آن چه را که در اینجا بیان شد، اثبات می‌کند. کارل مارکس-جلد نخست کاپیتال
470Loading...
24
. 🟨خلق و خوی ایرانی، از دیدگاه میلسپوی آمریکایی 🔻 یکی از معروف‌ترین مستشاران آمریکایی در تاریخ معاصر ایران آرتور میلِسپو است.او دو بار در ایران خدمت کرد، یک بار بین سال‌های 1301 تا 1306(دوران رئیس‌الوزرایی و دو سال نخست پادشاهی رضاخان) و بار دوم،پس از عزل رضاخان، در سال‌های 1321 تا 1323.میلسپو در دوران اول خدمتش رئیس کل مالیه و بار دوم ریاست کل دارایی بود.او پس از حضور اولش در ایران، کتابی نوشت و گزارش مفصلی از مأموریتش در ایران ارائه داد.این کتاب با عنوان «مأموریت آمریکایی‌ها در ایران» (با ترجمۀ ابوترابیان) پیش از انقلاب منتشر شد. دربارۀ وجوه سیاسی و تاریخی آرتور میلسپو و مأموریتش در ایران در پست‌هایی دیگر مفصل صحبت خواهم کرد. 🔻میلسپو صفحاتی از کتابش را به شرح "روحیات ایرانی‌ها" اختصاص داده که در این پست برخی از برداشت‌های او را مرور می‌کنیم. پیش از هر چیز،آنچه در روایت میلسپو جلب‌توجه می‌کند،نگاه منصفانه، دموکرات،انساندوستانه و غیرنژادی اوست.او هرگز درگیر انگاره‌های نژادی نیست؛در حالی که آن سال‌ها (دهۀ 1920) نگرش قومیت‌گرایانه و نژادباورانه اروپا و آمریکا را درنوردیده بود.میلسپو رفتار و منش ایرانیان را معلول ساختارهای کلی حاکم بر ایران،به خصوص ساختار اقتصاد زراعی ایران می‌داند.او می‌کوشد نیکی‌های ایرانیان را نیز بادقت بیان کند و نگاه منصفانه‌اش تحسین‌ برانگیز است. اما میلسپو به برخی معایب ایرانی‌ها نیز اشاره می‌کند که باید اعتراف کنیم درست تشخیص داده است. او می‌گوید: 🔻«دو کیفیت اجتماعی که به ندرت در ایران یافت می‌شود،پشتکار و وجدان کار است. حقیقت این است که کم‌کاری، غیرفعال بودن و امروز و فردا کردنِ ایرانی‌ها بسیار تأثرانگیز است.یک ایرانی کارهایش را با آرامی و با فراغ‌خاطر انجام می‌دهد و توجه او به فلسفه و ادبیات خیلی بیشتر از امور شغلی‌اش است.اغلب اوقات خود را به صحبت کردن، مخصوصاً دربارۀ سیاست تلف می‌کند. حرف‌های او بیشتر مربوط به مسائل و اشخاصی است که اصولاً ربطی به کار او ندارند. 🔻یکی از مهم‌ترین معایب کارمندان ایرانی تعلل و ناتوانی آن‌ها در مواجهه با مشکلات است. شرکت‌کنندگان در کنفرانس‌ها به ندرت کسانی‌اند که کاردان باشند و برای تحمیل نظرات خود پافشاری کنند. 🔻ایرانی‌ها به هیچ وجه خود را بردۀ ساعت نمی‌دانند و برای وقت ارزشی قائل نیستند و به طور کلی زندگی را به صورت اوقات حساب‌شده‌ای از زمان در نظر نمی‌گیرند...در قهوه‌خانه‌ها و کاروانسراها، در کنار خیابان‌ها و جاده‌ها گروه‌گروه از مردم ایران لم داده و صحبت می‌کنند و قلیان می‌کشند...در پیاده‌روها یا کنار جاده‌ها اغلب به کارگران یا کشاورزانی برمی‌خوریم که زیر آفتاب خوابیده‌اند. 🔻 تعطیلات بی‌شمار، خواب نمیروز... تعدد نوکران غیرضروری و بالاتر از همه دودلی و تعلل... را می‌توان عوامل فرضی در ایجاد تنبلی مردم دانست...ولی تا جایی که می‌دانم این عوامل مبتلا‌بهِ کشورهایی است که بر پایۀ اقتصاد کشاورزی زندگی می‌کنند. تنها صنعت اساسی و گستردۀ ایران کشاورزی است، ولی مشکلات حمل‌ونقل کم‌وبیش از گسترش آن جلوگیری کرده و به همین علت قدرت خرید مردم به آهستگی افزایش می‌یابد... ▪️حس میهن‌پرستی و مسئولیت اجتماعی در اغلب ایرانی‌ها تکامل نیافته است... هزاران ایرانی برای امور مختلف به وزارت مالیه مراجعه می‌کند که اغلب بجز ادعای مالی یا توصیه برای برادر، پسر، برادرزاده یا درخواست تخفیف مالیاتی انتظار دیگری ندارند. این عده حاضرند برای رسیدن به خواستۀ خود حقیقت را ندیده بگیرند و جز به منافع خود و خانوادۀ خویش به چیز دیگری توجه ندارند...» 🔻 در نهایت این پاراگراف درخشان از میلسپو را بخوانید که تا حدی توصیف حال امروزمان نیز هست! او با نگاهی ساختارگرایانه و جامعه‌شناختی می‌گوید نابسامانی در رفتار مردم، به علت ناتوانی ذاتی مردم نیست، بلکه «ناشی از وضع سیاسی و اداری ایران است»؛ و ادامه می‌دهد: وقتی قانونی ضمانت اجرا ندارد یا اصلاً وجود ندارد، وقتی وزرا ناگزیر از خریداری مقام خود هستند، وقتی وجدان عمومی و حس میهن‌پرستی فقط حرف است،وقتی حقوق کارمندانی که مالیۀ مملکت دست آن‌هاست کمتر از هزینۀ زندگی آن‌هاست... وقتی دولت زیر فشار سیاست‌های خارجی مجبور به تأمین منافع آن‌ها [= خارجیان] گردد، وگرنه بایستی منتظر مصیبت باشد... وجود ناگواری و نابسامانی اوضاع مالی ایران زیاد هم تعجب‌آور نیست، اگر این شرایط در کشور دیگری هم باشد، به همین سرنوشت مبتلا خواهد شد.» ▫️منبع: مأموریت آمریکایی‌ها در ایران، دکتر میلسپو، ۸۷-۱۰۲ #توضیح تحلیل و رصد: انعکاس نقطه‌نظرات دیگران، در خصوص نقاط ضعف جامعه ایرانی، به منزله تقدیس تمام ویژگی‌های جوامع دیگر نیست، و اگر بذری در زمین شایسته پراکنده شود؛ قطعاً آن جامعه ظرفیت گشودگی به وضعیت مطلوب و ایده‌آل را خواهد داشت. @tahlilvarasad
510Loading...
25
. ♦️عصر روشنگری «اروپا» چگونه مسیر پیشرفت را طی کرد؟ #اندیشه @Roshanfkrane
524Loading...
26
مشاعرهٔ جالب👌👌
580Loading...
27
کمونیست، فاشیست، کاپیتالیسم، سوسیالیست، توتالیتر، آنارشی، مونارکی، الیگارشی، فدرال
565Loading...
28
بعضی از کسانی که درباره‌ی سیاست مطالبی نوشته‌اند به وجود سه نوع حکومت قائلند: حکومت یک تن (مونارشی)، حکومت اشراف (آریستوکراسی) و حکومت مردم (دموکراسی)، و معتقدند کسی که می‌خواهد شهری را بنیاد نهد باید یکی از آن اشکال را، که مناسب‌تر از همه می‌داند، انتخاب کند. عده‌ای دیگر از نویسندگان، که خردمندتر از گروه نخستند، برآنند که شش نوع حکومت وجود دارد که سه تا از آن‌ها بسیار بدند و سه تای دیگر ذاتاً نیکند اما چنان در معرض انحطاطند که ممکن است مطلقاً مایه‌ی بدبختی شوند. انواع خوب حکومت همان سه نوعی است که برشمردم، و انواع بد حکومت‌هایی هستند که در نتیجه‌ی انحطاط انواع خوب پدید می‌آیند و هر یک از آن‌ها به نوع اصلی خود به‌قدری شبیه است که انتقال از یکی به دیگری به‌آسانی صورت می‌پذیرد: مونارشی به‌سهولت به حکومت تیرانی  مبدل می‌گردد و آریستوکراسی به الیگارشی و دموکراسی به آنارشی. پس اگر بنیادگذار شهر یکی از آن سه نوع خوب را انتخاب کند، آن نوع تنها زمانی کوتاه برقرار می‌ماند و هیچ وسیله‌ای برای ممانعت از تبدیل آن به ضد خود وجود ندارد، زیرا که در این مورد نوع خوب و بد بسیار شبیه همند. گفتارهای درباب ده کتاب ماکیاولی مترجم محمد حسن لطفی
590Loading...
29
🔹 چرا فلسفه در ایران شکوفا نشد؟ @solati_mehran ✍ مهران صولتی ☘ برخی از اندیشمندان معتقدند که تاریخ و فرهنگ ما محل نزاع دو دسته از نیروها بوده است؛ قوای دقت شامل فلسفه، منطق و ریاضیات، و قوای حیرت شامل شعر، هنر و عرفان. بر این اساس برخی از جامعه شناسان هم با مقایسه دو ساحت شاعرانگی و فلسفیدن این پرسش مهم را مطرح ساخته اند که؛ اگر تعداد فیلسوفان این سرزمین به شمارگان شاعران ما نزدیک تر بود آیا اوضاع ما بهتر از امروز نبود؟ و این که پیدایش پر تعداد شاعران در ایران حتما نسبت مهمی با اوضاع اجتماعی ایران داشته است. در این یادداشت اما به این پرسش می پردازم که چرا ایران در طول تاریخ خود بستر مناسبی برای رویش و شکوفایی فلسفه نبوده است؟ ✅ پایان دوره ارتباط با غرب: ایرانیان در عصر طلایی تمدن اسلامی با تمدن یونان که تبار تاریخی غرب محسوب می شد مرتبط شدند. برخی از آثار فلاسفه ای مانند افلاطون و ارسطو در این دوره ترجمه شده و فلسفه اسلامی رنگ و بوی یونانی گرفت. در همین دوره در طبیعیات نیز تبادلاتی میان دو تمدن شکل گرفت که به شکوفایی اقسام دانش ها انجامید. اما با هجمه نظری غزالی و حمله عملی ترکان و مغولان بنیان عقلانیت فلسفی فروریخت و صوفی گری و انزواجویی سکه رایج زمانه شد. فقدان ارتباط با جهان مدرن هم به پایان تلاش های فلسفی انجامید. ✅ رقابت مخرب دین با فلسفه: در جهان پیشامدرن دو منبع عمده برای معرفت وجود داشتند؛ دین و فلسفه. نزاع میان حاملان این دو منبع از همان روزگار هم داستان هایی شنیدنی خلق کرده است. در ایران اما چیرگی دین آن چنان عظیم بود که نهال نازک فلسفه مجالی برای تناور شدن نیافت. فقیهان چشمی برای دیدن فیلسوفان نداشتند و حداکثر دانش کلام را برای اثبات مدعیات دینی به رسمیت می شناختند. فلسفه اما برای بالیدن نیازمند تعیین تکلیف خود با دین بود تا با اتکای به عقل خودبنیاد ادعاهای آن را محک زند. در مجموع دین پیروز این رقابت نابرابر شد. ✅ استبداد، درون‌گزینی و پایان گفت‌و‌گو: شکوفایی فلسفه نیازمند نقد گذشته و اکنون است. از همین رو است که فیلسوفان به گفت‌و‌گوی انتقادی با میراث فکری پیشین می نشینند، از مسائل امروزین سراغ می گیرند و نگاهی رو به آینده دارند. در تاریخ ایران اما حضور پررنگ استبداد و فقدان حوزه عمومی به عزلت گزینی و حاشیه نشینی دامن زد و عدم شکل گیری گفت‌و‌گوی عقل گرایان با گذشته و حال، تداوم حیات پربار فلسفه را منتفی ساخت. فلسفه اگر نتواند با انسان، جامعه و جهان ارتباطی متقابل برقرار کند به وادی اوهام فرو خواهد غلتید. ✅ سیاست‌زدگی، عمل‌گرایی و میل به تغییر: با ورود اندیشه های مدرن، ایران آبستن تغییر و سیاست به بستری مناسب برای دگرگونی مبدل شد. فاصله ایجاد شده با جهان مدرن در پی دو قرن تعطیلات تاریخی (شایگان) نوعی شتاب زدگی را در کالبد کنش‌گران دمید. این که باید هر چه زودتر عمل کرد (وارد کردن مدرنیته به مثابه کالا در نگاه منورالفکران) یا (دست زدن به انقلاب برای آفرینش نظم جدید سیاسی از منظر روشنفکران). بدیهی است که چیرگی ایدئولوژی ها (سازه‌ هایی برای ساده کردن امور پیچیده) و ناشکیبایی جامعه، فضای مناسبی را برای شکوفایی دانشی مانند فلسفه که مخاطبان را به پیچیده دیدن امور، و صبوری ورزیدن نسبت به تحولات دعوت می کرد فراهم نیاورده است. @solati_mehran #فلسفه #قوای_دقت #قوای_حیرت
480Loading...
30
کانال تخصصی پیشگیری از خودکشی دکتر اردشیر بهرامی جامعه شناس @Ardeshir3bahrami پیشنهاد می کنم کتاب صوتی زیر را بشنوید👇👇👇 "دلایلی برای زنده ماندن" https://ketabrah.ir/go/b70890
200Loading...
31
متن پی دی اف با کیفیت عالی پنجاه ویکمین مقاله مهران اکبری قاضی چاکی (قسمت اول) با عنوان: ص مثل صمد! (نگاهی به شیوه تدریس صمد بهرنگی، نویسنده کودکان و معلم دگر اندیش) امروز دوشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ در صفحه ۴ روزنامه«سازندگی» در سراسر کشور متاسفانه با سانسور زیاد! منتظر نقد منصفانه و فنی تان هستم 👆👆👆👆👆👆👆👆👆 با تشکر مهران اکبری قاضی چاکی
310Loading...
32
📝🌿📝 « استان‌های ایران؛ ‌قوت‌ها و فرصت‌ها، ضعف‌ها و تهدیدها/ گیلان » ✏️ الف: مهم‌ترین قوت‌ها و فرصت‌های استان گیلان عبارتند از: ۱- سرمایه‌های جغرافیایی و مکانی* 🔹کشاورزی با تولیدات متنوع و قدمت طولانی در خاکی حاصلخیز 🔹تنوع اقلیمی کوهستان، جلگه، جنگل، دریا، رودخانه 🔹تنوع گردشگری 🔹بالاترین سرانه‌ی منابع آب و جنگل در کشور 🔹جلگه‌ی سپیدرود دومین رود بلند کشور 🔹دسترسی به ارتباطات آزاد دریایی 🔹قرار گرفتن در کریدور جنوب - شمال 🔹همسایگی با کشورهای آسیای میانه و وجود زمینه برای صادرات ۲- سرمایه‌های انسانی* 🔹دارای رتبه‌ی سوم کشور در تراکم جمعیت استانی و وجود تعاملات فشرده درون استانی 🔹دارای رتبه‌ی سوم کشور در نرخ مشارکت اقتصادی با سهم بالای #فعالیت_زنان گیلان 🔹وجود ظرفیت ویژه کسب و کارهای خانگی زنان در بخش کشاورزی و دست سازه‌های فرهنگی 🔹وجود دانشگاه و مراکز تحقیقاتی متعدد تخصصی و پیشرفته مرتبط با تولیدات استان (حدود یک هشتم جمعیت استان گیلان دانش آموخته مراکز آموزش عالی می‌باشند). ۳- سرمایه‌های اقتصادی* 🔹قابلیت تولید محصولات متنوع با ظرفیت اقتصادی در داخل و خارج از کشور، مانند: برنج، چای، زیتون، بادام زمینی، کیوی، فندق، ابریشم، داروهای گیاهی، سبزیجات، گل و گیاهان زینتی 🔹سابقه‌ی پیشتازی کشور در صنایع مرتبط با: ابریشم، نساجی، چوب، داروسازی 🔹امکان بهره‌برداری از منابع و فعالیت‌های دریایی کلاسیک و نوین هم‌چون: شیلات، گردشگری، حمل و نقل، نفت و گاز، پرورش ماهی، انرژی‌های تجدید پذیر، کشاورزی آبی، زیست فناوری، معادن دریایی، مواد مغذی دریایی و آنزیم‌ها 🔹وجود زمینهای فراوان متعلق به دولت(منابع طبیعی) بویژه در شهرستان رودبار که برای سرمایه گذاری در علوم جدید(Hi Tak) قابلیت اجرایی دارد 🔹نزدیکی گیلان به مرکز کشور زمینه مناسب جذب سرمایه گزار به جهت تسهیل در آمد و شد 🔹وجود شهرک‌های صنعتی 🔹وجود منطقه آزاد #انزلی 🔹امکان سرمایه‌گذاری در مناطق ویژه‌ی اقتصادی نظیر آستارا و لاهیجان 🔹قابلیت تولید انرژی‌های نو مانند: برق بادی، انرژی موج دریا، استحصال آب باران 🔹امکان دامپروری و تولید انواع گوشت و محصولات لبنی، پرورش زنبور عسل 🔹قابلیت متنوع و جذاب بوم‌گردی و گردشگری داخلی و خارجی، #رشت سومین شهر گردش‌گر پذیر کشور است و تقریبا تمامی شهرهای استان گیلان، از جاذبه‌های گردشگری طبیعی و تاریخی برخوردار هستند. 🔹وجود بنادر متعدد برای سرمایه‌گذاری اقتصادی مانند: انزلی، کیاشهر، آستارا، کاسپین، چمخاله   ✏️ب: مهم‌ترین ضعف‌ها و تهدیدهای استان گیلان عبارتند از: ۱- مدیریت غیر علمی و نادرست منابع آب ۲- سوء مدیریت زباله و پسماند ۳- مهاجرت فزاینده از استان‌های دیگر به روستاها و شهرهای کوچک استان ۴- مهاجرت مردم بومی استان برای کار در بخش صنعت و خدمات به سایر استان‌ها ۵- افزایش تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی و فروش آن به افراد غیر بومی ۶- تشدید سیر کاهش موالید و #رشد_سالمندی جمعیت در رتبه‌ی نخست کشور و نبود برنامه‌ریزی در این خصوص ۷- نبود برنامه‌ریزی صحیح به منظور حمایت از تولیدات بومی استان به دلیل عدم ایجاد ارزش افزوده این تولیدات ۸- افزایش آسیب‌های فردی و اجتماعی نسبت به سه دهه‌ی گذشته مانند: اعتیاد، قتل، سرقت ۹- سوء مدیریت بحران‌های طبیعی مانند سیل، زلزله، بارش برف ۱۰- سوء مدیریت تولید و توزیع محصولات داخلی و عدم برنامه‌ریزی درجهت #برندسازی از این تولیدات، مانند: برنج، چای، بادام زمینی، زیتون، سیر، ماهی، دست‌ سازه‌های فرهنگی  ۱۱- استاندارد نبودن جاده‌های بین شهری و روستایی استان از حیث: طراحی، جاده‌سازی، علائم جاده‌ای، آسفالت مناسب ۱۲- بالا بودن #نرخ_تصادفات_رانندگی ۱۳- دخالت بیش از حد دستگاههای نظارتی و دلسرد کردن سرمایه گذاران ۱۴- نبود خلاقیت در عملکرد برخی مدیران به دلیل ترس از احضار و اخطار دستگاه قضایی و وجود فساد گسترده‌ی اداری ۱۵- نبود همکاری لازم بانک‌ها برای تسهیلات کلان در حوزه‌ی سرمایه گذاری‌های اقتصادی و تجاری ۱۶- صید بی‌رویه ماهی نبود برنامه‌ریزی مدون به منظور حفظ ماهی‌های مولد   ✍️ فریبا نظری سوم اردیبهشت ۱۴۰۳ منابع مورد پژوهش: ۱- گفت‌و‌گو با متخصصان و شاغلین و کشاورزان مقیم و غیر مقیم استان ۲- گزارش«* معرفی ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های سرمایه‌گذاری استان گیلان، اداره کل امور اقتصاد و دارایی استان، سال ۱۳۹۶/۹۷». #گیلان #فرصت‌ها_و_قوت‌ها #تهدیدها_و_ضعف‌ها #ایران https://t.me/Sociologyofsocialgroups
360Loading...
33
Media files
270Loading...
34
مقاله: ترجمه متن استوانه کوروش بزرگ به پارسی توسط دکتر ارفعی از ترجمه نادانشی بپرهیزیم تا بهانه به دست ایرانستیزان ندهیم
401Loading...
35
📝🌿📝 « استان‌های ایران؛ قوت‌ها و فرصت‌ها، و ضعف‌ها و تهدیدها » ✏️ مدتی است با دغدغه‌ی توصیف و تبیین و آگاهی‌رسانی کنش‌مندانه از اوضاع و احوال مناطق مختلف کشورمان ایران و این سرزمین پهناور، براساس گفتگو با تعدادی از کنش‌گران حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نیز گروه‌های مختلف جامعه‌ی مقیم و بومی استان‌ها در رشته‌ها و تخصص های گوناگون شغلی و تحصیلی؛ در حال مطالعه و پژوهش مهم‌ترین فرصت‌ها و تهدیدهای استان‌های مختلف کشور، هستم. در این مطالعه و کنش هدفمند تنها درپی توصیف بحران‌های این مناطق نبودم که به تکرار گفته شده، بلکه ابتدا فرصت‌ها و قوت‌های مناطق متنوع جغرافیایی ایران را به تفکیک استان، شناسایی و بیان نموده‌ام و سپس آن‌چه  به‌عنوان ضعف و تهدید این مناطق را فراگرفته، برشمرده‌ام. حاصل کار و یافته‌هایم را به صورت مجموعه نوشتاری تدوین و تقدیم خوانندگان می‌کنم که هر قسمت به فرصت‌ها و تهدیدهای یک استان اشاره دارد. ✏️ یادآوری چند نکته ضروری بنظر می‌رسد: 1️⃣ چون اصالت گیلانی داشته و شناخت نسبی از این استان دارم، این مجموعه را از استان گیلان آغاز می‌کنم. 2️⃣ برای بیان فرصت‌ها و تهدیدهای هر استان، با سه تا پنج نفر گفتگو کرده‌ و از آن‌ها مشورت گرفته و درنهایت نوشتار نهایی را به خوانش ایشان رسانده ام. 3️⃣ گفتگو براساس پرسش باز بوده است. 4️⃣ ویژگی های جمعیت شناختی گفتگو شوندگان به‌عنوان مطلعین یا متخصصان بومی مقیم و غیرمقیم استان‌ها، در قسمت پایانی درج خواهد شد. 5️⃣ از دوستان، پژوهش‌گران، شاغلین و متخصصان رشته‌های مختلف هر استان درخواست می‌کنم اگر نکته‌ای از سوی نگارنده در هر دو بخش فرصت‌ها و تهدیدها، فراموش و نوشته نشده؛ حتما آن را برایم ارسال بفرمایند. پیشاپیش از آن‌ها سپاسگزارم. 6️⃣ بهره‌برداری دانش‌آموزان، دانشجویان، پژوهش‌گران، و برنامه‌ریزان دستگاه‌های مختلف اجرایی در استان‌ها از این مجموعه نوشتار مطالعاتی؛ موجب خرسندی و سبب مفید بودن تلاش نگارنده خواهد بود. ✍️ فریبا نظری سوم اردیبهشت ۱۴۰۳ https://t.me/Sociologyofsocialgroups
280Loading...
36
✅️پیام امیل دورکیم: تا پژوهش نکردی نمی شود تعمیم دهید. باید کار عمیق انجام داد. دورکیم یاد می دهد قضاوت ارزشی نکنیم، پیش داوری نکنیم. دورکیم گفته جامعه‌شناسی نیاز به وفاق و همبستگی اجتماعی دارد. بنابراین نیاز افراد جامعه مهم است. ثبات ،هم مهم است. اساس کار دورکیم تعادل اجتماعی، وفاق اجتماعی است. نقد باید منصفانه باشد در جهت اصلاحات جامعه در جهت اصلاح اجتماعی. دورکیم ترغیب دولت به استفاده از علم جامعه شناسی برای انجام اصلاحات اجتماعی و ایجاد نظم اجتماعی و ایجاد همبستگی و انسجام اجتماعی را بیان کرده است. جامعه براساس تغییرات فرهنگی و اجتماعی که رخ می دهد از ساده به پیچیده می‌رود. اگر شتاب تغییرات زیاد شود اتفاقی می افتد که بی هنجاری اجتماعی رخ می دهد. ما آدم ها تاب تحمل این شتاب را نداریم . مثلا اینترنت شتاب دارد ما تاب و تحمل این شتاب را نداریم. دورکیم متخصص تغییر است و معتقد است اولین قاعده در جامعه شناسی نگریستن به پدیده های فرهنگی و پدیده های اجتماعی بعنوان یک شی است یعنی فارغ از پیش داوری و قضاوت ارزشی.. فرهنگ و وجدان جمعی محورش بیشتر بر روی فرهنگ غیر مادی است. دورکیم کار را در تقسیم کار اجتماعی می بیند. دورکیم از قوانین اجتماعی گفته است. گفته اگر قوانین عرفی به مدنی تبدیل شوند کارکرد دارند. دورکیم کتاب صور بنیادی حیات دینی را براساس باور نوشته است. دورکیم اسم کم آوردن را آنومیک گذاشته است‌. از جوامع ساده به پیچیده سخن گفته است. درکتاب تقسیم کار در خصوص فرهنگ مادی و غیر مادی و همبستگی مکانیکی صحبت می‌کند. وقتی تغییر فرهنگی شتاب می گیرد ناهنجاری بیشتر ،حاشیه نشینی بیشتر، فرار از هویت ها و شهرنشینی بیشتر می‌شود. بخش همبستگی مکانیکی، مفاهیم وجدان جمعی، هنجار، باور و ارتباطات چهره به چهره بین انسان هاست. دورکیم دنبال جامعه‌شناسی تجربی بود که در جامعه چه خبر است. اولین کسی بود که در تمام جهان، جامعه‌شناسی را بعنوان درس دانشگاهی ارائه کرد.. ✍️زهرا نجاتی ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ @sociology_1
180Loading...
37
سلام آقا مهران.... مثل همیشه جالب بود... البته کامل نبود... در روزنامه ندیدم ولی در یادداشت‌ها دیدم که قسمت اول بود... به انتظار می‌نشینیم که کامل شود... زمان چاپش به ۱۲ اردیبهشت نزدیک‌تر می‌شد جالب‌تر بود... عکس جالب نبود... کاش روزنامه عکسی مرتبط با موضوع از کلاس‌های صمد انتخاب می‌کردند‌. مثلاً عکسی از پسرک لبوفروش... نوشتن از صمد به طور ناخودآگاه نویسنده را به سیاست می‌کشاند: چه بخواهد چه نخواهد. شاید بر همین روال بود که جلال، صمد را کشته می‌دیدید... قبول که معلمی چون صمد نیست ولی وقتی معلمانی زندان هستند یعنی هنوز معلم هست.... همین عزیز خودمان چه کار کرده است که باید لاکان باشد... والخ... دیروز مرخصی آمد‌... دستمریزاد...
250Loading...
38
https://gitionline.ir/%d8%b4%db%8c%d9%88%d9%87%db%8c-%d8%aa%d8%ad%d9%82%d9%82-%d8%a7%d9%85%d8%b1-%d8%a8%d9%87-%d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%88%d9%81-%d9%88-%d9%86%d9%87%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%85%d9%86%da%a9%d8%b1/ شیوه تحقق امر به معروف و نهی از منکر ✍️زهرا نجاتی
440Loading...
39
سلام ... ملی‌گرایی مربوط به یک کشور است ولی نژادپرستی شاید مربوط به چند کشور و حتی یک قاره یا مردم هم نژاد در قاره‌های مختلف را شامل شود. هیتلر نژادپرست ولی مصدق ملی‌گرا بود ✍️عزیزالله علیزاده
380Loading...
40
سلام یک ملت (به انگلیسی: nation) اجتماعی از مردم که بر اساس یک زبان، تاریخ، قومیت، فرهنگ مشترک و در بسیاری از موارد، از یک سرزمین مشترک تشکیل شده‌است. ملت یک هویت جمعی برای مردم است. یک ملت آشکارتر و بزرگ‌تر از یک گروه قومی می‌باشد.از ملت به عنوان «یک گروه قومی کاملاً منسجم یا نهادینه شده» نیز یاد شده‌است. همچنین ملت به گروهی از انسان‌هایی که دارای امور فرهنگی (همانند زبان و پوشش) و ریشهٔ زیستی (همانند نژاد و ژنتیک) مشترک و در قلمرو جغرافیایی مشخص و تحت سیطره یک قدرت سیاسی گفته می‌شود. نژادپرستی (به انگلیسی: Racism) یا تبعیض نژادی(انگلیسی: Racial discrimination) نوعی پیش‌داوری و تبعیض، که متمرکز بر تفاوت‌های نژادی حاصل از تفاوت‌های ظاهریِ جسمی/فیزیکی و نیز تفاوت‌های فرهنگی حاصل از زبان، آداب و رسوم، دین، تاریخ و امثال آن‌ها است. ساده‌ترین مثال برای نژادپرستی، برتر دانستن انسان‌های سفیدپوست (اروپایی) بر رنگین‌پوستان است. یکی از دلایلی که اغلب ملی گرایی را با نژادپرستی یکی می دانند این واقعیت تاریخی است که معمولا جنبش های ملی در جوامع غربی، ماهیت نژادپرستانه هم داشته اند. بعنوان مثال فاشیسم در ایتالیای موسولینی، و ناسیونال سوسیالیسم در آلمان هیتلری، و حتی تاریخچه ملی گرایی در فرانسه و انگلیس و آمریکا، همگی رگه های تند نژادپرستی را در خود داشتند. از تجارت برده های سیاه پوست در آمریکا تا حکومت آپارتاید در آفریقای جنوبی، بنیانهای نژادپرستانه بسیار پررنگ و اساسی در خود داشتند.در حقیقت علت اصلی که ملل غربی برای ایجاد هویت مشترک در جوامع خود ناچار به نژادپرستی متوسل می شدند این بوده که دیگر عناصر هویت ساز فرهنگی مشترک میان آنان یا بسیار ضعیف بوده و یا بکلی وجود نداشته اند.
370Loading...
فرهنگ نقد و انتقاد ✍️زهرا نجاتی/ فرهنگی انتقاد و نقد یکی از مفاهیم موثر تاثیر گذار علوم انسانی، خاص علوم اجتماعی ( جامعه شناسی)  است.. نقد در معنای ادبی تشخیص سره از ناسره  است  نقد و انتقاد یعنی اینکه بتوانیم تجزیه و ترکیب کنیم و اندیشه های موجود را وارسی کنیم و ضعف ها و قدرت ها را تشخیص دهیم. امکانات را فهم کنیم ویژگی های آنها را به درستی شناسایی کنیم و آنها را به شکل جدیدی صورت بندی کنیم‌. در‌ فرا روایت فوکو این واژه ذاتا در دنیای معاصر بیشتر بکار برده شده است. در توضیح قدرت در بعد از رشد سیستم جامعه شناسان،  محققین، بخصوص در دید گاه مکتب انتقادی هابرماس هست. هرچه مشکلات و معضلات در جامعه وجود دارد ناشی از ساختار قدرت نهادهای اجتماعی است.. نقد اجتماعی در سیر تکمیل خود بیشتر در دو حوزه بخصوص حوزه نقد ادبی ظهور  رشد کرده و نقد ادبی هویت یافته است. هویتی که ضعف های ساختار اخلاقی قدرت نا عدالتی بد رفتار خصیصه های مردمی را در آثار ادبی دیده زیبایی و انعکاس آن را به شکل متون  شعر یا رمان به منصه ظهور آورده مثل نقاشان کوبیسم، سورالیزم یا رئالیسم  موجب ساخت  مکاتب در دوره زمان های مختلف شدند. بیشتر نقدها به بی عدالتی های درک شده عام اجتماعی است در جنبش نقد اجتماعی معاصر فلیسوفانه به نقد فرهنگ و جامعه پرداخته که حاصل ساختار اجتماعی است. این نحله های نقد اجتماعی در هنر درسینما  با  ساختن فیلم های اجتماعی به نقد نرم مشکلات موثر اجتماعی پرداخته اند. مثلا زندان زنان از تهمینه میلانی. یا هزار فیلم با تم نقد اجتماعی پرداخته شده تا  این موارد بیان شود برای اصلاح آن‌ اقدام مقتضی مبذول داشته به رفرماسیون اجتماعی منجر شود. در سطح عمومی نقد بایست همراه با راهکار  باشد. برخی نقد کردن را زشت و آستانه تحمل آن را ندارند، که از دید روانشناسی اجتماعی فاقد سلامت اجتماعی اند یا آستانه تحمل کمی دارند. اما برخی افراد تحمل انتقاد را دارند معتقدند انتقاد قدرت نظم سازمان را بهبود می بخشد ضعف وقوت به قولی باعث کاهش آسیب ها افزایش قدرت نفوذ میشود. نقد بعنوان سازگاری مناسب جهت ارتقای کیفیت زندگی بهبود روابط می شود. نقد روابط اجتماعی را قوت می بخشد دراین دیدگاه خوشبینانه به نقد اما در نگاه  غیر خوشبینانه نقد مخالف دشمنی فرض است این  مکانیزم مورد تقبیح ناپسندی است. در نگاه خوشبینانه نقد اجتماعی مکانیزمی است که می تواند به شفافیت رفتارنسبت به اطراف  کسانی که در کنش و واکنش های اجتماعی در تعامل موثر هستند مفید مهم افتد. نقد اجتماعی در نقد های ادبی بیشتر مورد تحقیق وثوق دقت توجه است. در مراودات اجتماعی نقد اجتماعی همراه با راه کار بهترین شکل نقد است چنان مهم است که در جامعه شناسی بعنوان مکتب فرانکفورت شکل هویت گرفته است. در نظر روانشناسی اجتماعی افرادی هم بدلیل  عدم سلامت روانی یا ندیدن تربیت خوب،  از نقد گریزانند.. نقد وقتی سخت است بیشتر موجب تخریب  ترور شخصیت شود چون بجا در جای خود مناسب تر با مهارت کامل انجام نمی شود. داشتن مهارت زندگی موجب کاهش نقد و بهبود شکل مناسب نقد و رشد تعالی آگاهی مثبت می شود.. پس بیایید انتقاد پذیر باشیم تا جامعه ا ی سالم داشته باشیم. @sociology_1
نمایش همه...
03:22
Video unavailable
🔸دیدگاه انتقادی استاد مطهری به علوم انسانی غربی و شرقی اسفند 1357
نمایش همه...
مارکس به طور کلی تکامل جامعه را روندی عینی می‌داند. در مقدمه‌ی سرمایه، تسلسل شکل‌های اقتصادی را نوعی روند تاریخی طبیعی قلمداد کرده است. در سال ۱۸۷۳، مارکس در پس‌گفتار چاپ دوم سرمایه مطلبی را از قول نقاد روسی چاپ اول نقل می‌کند که نوشته بود مارکس حرکت اجتماعی را نوعی روند تاریخی طبیعی می‌داند که تابع قوانینی است نه‌تنها مستقل از خواست و آگاهی و نیات انسان‌ها، بلکه برعکس، تعیین‌کننده‌ی خواست و آگاهی و نیات آن‌ها مارکس می‌نویسد که این تعبیرِ صحیح منظور اوست ، یعنی کشف قوانینی که بر تکامل اجتماعی حاکم‌اند. مطالبی نظیر این است که به تعبیر و تفسیر کاملاً جبرباورانه از دریافت مارکس در باب تاریخ انسان، و قوانینی که با «ضرورت آهنین» به آن تعین می‌بخشند، راه داده است. مفهوم آزادی بشر، چه از جنبه‌ی اجتماعی‌اش و چه از جنبه‌ی فردی‌اش، آشکارا مستلزم توضیح است. اگر بگوییم انسان‌ها مادام که قوانین حاکم بر زندگی خود را درک نکرده‌اند لاجرم بازیچه‌ی این قوانین‌اند و همچنان قربانی نیروهایی باقی می‌مانند که نمی‌دانند چیست، این خودش یک مطلب است؛ مطلب دیگر این است که بگوییم هر آنچه انسان‌ها می‌باشند و می‌کنند تابع این قوانین است، و آزادی صرفاً ادراک و فهم ضرورت این قوانین است و خود عاملی است در آن روند تغییرناپذیر که در آن انتخاب انسان، چه فردی و چه اجتماعی، تابع عللی است که موجب آن انتخاب می‌شوند، و على‌الاصول ناظر خارجی اگر اطلاعات کافی داشته باشد می‌تواند کاملاً پیش‌بینی‌اش کند. توضیحات خودِ مارکس را می‌توان گاه در تأیید مطلب اول و گاه در تأیید مطلب دوم آورد. تلاش برای تعبیر و تفسیر این دیدگاه‌های آشکارا متناقض، چه به قصد تشدید این تناقض و چه به قصد حل‌وفصل این تناقض، حجم عظیمی مطلب و نوشته پدید آورده است بخصوص در زمان ما. کارل مارکس: زندگی و محیط، آیزایا برلین با ترجمه‌ی رضا رضایی
نمایش همه...
Repost from خبرفردا
01:13
Video unavailable
🔺 عباس کاظمی، جامعه شناس: کلانشهرها مغزِ آدمی را دستکاری می‌کنند. در کلانشهرها، مردم نوعی زندگی عصبی دارند که ناشی از زیستن در اجتماع است @khabarfarda_ir
نمایش همه...
Repost from کلبه کتاب
39:55
Video unavailable
#تاریخ_جهان فروپاشی شوروی ▪️داستان سقوط یک ایدئولوژی @kolbe_ketab50
نمایش همه...
لیبرال دموکراسی ممکن است در اشکال مختلف قانون اساسی باشد: 🍒 ممکن است یک جمهوری مبتنی بر قانون اساسی باشد، مانند ایالات متحده، هند،  آلمان  یا برزیل، یا 🍒 پادشاهی مشروطه (پادشاهی پارلمانی)، مانند بریتانیا، ژاپن، کانادا یا اسپانیا. 🍒 این نظام‌ها ممکن است یک نظام ریاستی  (ایالات متحده آمریکا، برزیل)، 🍒 یک نظام پارلمانی (سیستم وست مینستر، بریتانیا و کشورهای مشترک‌المنافع، اسپانیا) یا 🍒 یک سیستم ترکیبی، نظام جمهوری-پارلمانی (فرانسه) داشته باشند. 🍒🍒بنابراین نظام فرانسه، شکلی از انواع لیبرال دموکراسی بنام #نظام‌جمهوری_پارلمانی است.
نمایش همه...
ایالات متحده آمریکا

ایالات متحدهٔ آمریکا (به انگلیسی: United States of America و به اختصار: USA) که به صورت خلاصه ایالات متحده یا آمریکا خوانده می‌شود، یک کشور مستقل در آمریکای شمالی میان کشور کانادا و مکزیک و اقیانوس اطلس و آرام است. آمریکا به‌جز سرزمین اصلی؛ با شیوهٔ حکومت جمهوری فدرال متشکل از ۵۰ ایالت، یک حوزهٔ فدرال، پنج سرزمین خودمختار و مجموعه‌ای از جزایر پراکنده که مجموعاً دارای مساحتی معادل ۳٫۸ میلیون مایل مربع (۹٫۸ میلیون کیلومتر مربع)؛ سومین کشور پهناور جهان محسوب می‌شود و با جمعیتی بیش از ۳۴۰ میلیون نفر (آمار سال ۲۰۲۳) سومین کشور پرجمعیت جهان است. پایتخت آمریکا واشینگتن، دی.سی. و پرجمعیت‌ترین شهر آن نیویورک سیتی در ایالت نیویورک است.

آیاحکومت های توتالیتر به دنبال ساختن نوع جدیدی از بشر هستند؟ ✍️ علی حسینی حاکمان توتالیتر نه خود را دادگستر می‌دانند و نه خردمند، بلکه مدعی‌اند که تنها قوانین تاریخی یا طبیعی را به اجرا می‌گذارند. هدف نهایی این حکومت ها، نه رفاه انسان‌ها یا مصلحت فرد، بلکه ساختن نوع جدیدی از بشر است و افراد را به خاطر این نوع جدید از بین می‌برد. حکومت توتالیتر کارش تنها این نیست که آزادی‌ها را محدود سازد یا آزادی‌های اساسی را از بین ببرد، بلکه تا آنجا که در توان دارد در ریشه کن کردن عشق به آزادی در دل‌های انسان‌ها نیز تلاش می‌کند. این حکومت با رشته آهنین ارعاب و سرکوب تکثر انسان‌ها را نابود می‌سازد و انسان واحدی که از این رهگذر پدید می‌آید چنان وفادارانه عمل می‌کند که گویی خود بخشی از سیر تاریخ و طبیعت است. برگرفته شده از کتاب، #توتالیتاریسم - هانا آرنت، ص (۳۱۱- ۳۱۴)
نمایش همه...
کتاب بخارای من ایل من( مجموعه داستان ها و خاطرات. دکتر محمد بهمن بیگی بنیانگذار آموزش و پرورش عشایری ایران. شیراز: نوید، 1389.
نمایش همه...
خلاصه ای درباره کتاب سرمایه کارل مارکس کتاب سرمایه، اثری نوشته ی کارل مارکس است که نخستین بار در سال 1867 به دنیای ادبیات عرضه شد. این کتاب فوق العاده مهم و جریان ساز، تحلیلی تأثیرگذار درباره ی دارایی های شخصی و ارتباطات اجتماعی ای است که از آن ناشی می شوند. مارکس که بخش عمده ی کتاب سرمایه را در دوران تبعید خود در انگلستان به رشته ی تحریر درآورد، با بهره گیری از درک وسیع و جامع خود از جامعه ی پیرامونش، تحلیل ها و بینش هایی نوین را در عرصه ی مطالعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی رقم زد. او با بیان این که کاپیتالیسم باعث گسترده تر شدن روزافزون شکاف میان ثروت و احساس رضایت از زندگی خواهد شد، به حاشیه رانده شدنِ آن را پیش بینی کرد و اعلام نمود که جای سرمایه داری را نظامی خواهد گرفت که مالکیت مشترک ابزار تولید در آن وجود دارد. کتاب سرمایه به سرعت نزد رهبران احزاب سوسیال دموکراتیک، به خصوص در روسیه و آلمان و در نهایت در تمام جهان، محبوب شد و به کتابی تبدیل گشت که دوست و همکار مارکس، فردریک انگلس، آن را کتاب مقدس طبقه ی کارگر نامید.
نمایش همه...
01:01
Video unavailable
واژه‌نامه سیاسی - پرولتاریا
نمایش همه...