POV
به اشتراک میگذارم، پس هستم. -https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-1212504-b0WYhnx -https://t.me/TheWeepingMeadowPostscript -https://boxd.it/38hRv
نمایش بیشتر761
مشترکین
-224 ساعت
+77 روز
+11230 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Repost from Hall of Doom
اگر میخواید درک خوبی از شیوهٔ مواجههٔ حکومت با فرهنگ پیدا کنید، «مجسمههای تهران» رو ببینید. مخصوصاً بخشی که دربارهٔ مجسمهٔ مرد نیلبکزنِ بهمن محصصه. آخر اون بخش مدیر وقت تئاتر شهر میگه: «ناچار شدیم مجسمه رو برداریم چون مردم نمیفهمیدنش و چیزهایی دربارهش میگفتن که ضرورت نداشت». خلاصهای از نگاه حکومت به مردم و هنر.
بایگانی
#مستند #بهمن_کیارستمی 🔸 مستند«مجسمههای تهران» کارگردان بهمن کیارستمی @bankema کانال بایگانی
Repost from N/a
راستی نوشته های که ایشون برای بعضی فیلمها مینویسن هم دوست دارم
https://t.me/secreti0ns
ولی خیلی زیباست که من این چنل رو مدتهاست میخونم و اصلاً نمیدونستم ادمینش اینجاست که هیچ، اون رو دوست هم میداره. بسیار ممنونم.
Repost from N/a
کارمو سخت کردی چون چنلایی که من دارم اکثرا برای فیلمن ولی خب چندتا هستن که خودم دوستشون دارم
https://t.me/tonoteventryingthefuck
https://t.me/dyingtoforget
https://t.me/FeetFeelWeak
https://t.me/screaminthesilence
https://t.me/TheWeepingMeadow
https://t.me/blueandrabi
Repost from Sempé
سامپه چگونه ما را به تسخیر خود در آورد؟
«...آثار سامپه بهظاهر از ساز و کار سادهای فراهم آمدهاست. اما به باور من نزدیک شدن به دنیایی که سامپه شکل داده است، نه بهعنوان مخاطب، بلکه آفریننده، کاری بسیار سخت و دشوار است و گاه ناشدنی. زیرا بیگمان آنچه در طراحیهای وی به چشم میخورد، حاکی از استعداد عجیبی است که سامپه از آن برخوردار بوده.
در دورهای که طراحان فرانسوی در ایران بیشتر شناخته شدند، دوستان من که علاقهمند به این رشته بودند بیشتر تحت تأثیر توپور (Roland Topor) ، گورمهلن (Jean Gourmelin)، بُک¹ و کاردون (Jacques Cardon) قرار گرفتند و اساساً کمتر کسی پیگیر طنزی به شیوهٔ سامپه بود. شاید به این خاطر که دیگر هنرمندان بیشتر از ساز و کار گرافیک بهره میبردند و با استفاده از نمادها و نشانهها آثارشان را شکل میدادند، اما برای آفرینش طراحیهایی به شیوهٔ سامپه باید در درون جامعه بود و چشم و گوشی حساس داشت.
هنرمندان کارتونیستی را میتوان نام برد که به واسطه پرداخت زیاد در کارشان مشهور هستند، مانند هانس گئورگ راوخ که از بابت کمیت (تعداد عناصر خطی و تعداد آدمها) کارهایش گاه سرگیجهآور است، اما بیگمان سامپه در ساختن فضای پیرامون شخصیتهای داستانهایش، از خود رکوردی بیسابقه به جا نهاده است. او در طرحهایش فضای زندگی یک آدم پاریسی را به نمایش میگذارد؛ با همهٔ آنچه در پیرامونش پراکنده است. دقت نظر سامپه برای هرکسی که بخواهد در این زمینه فعالیتی داشته باشید رشکبرانگیز است. بارها سعی داشتهام که جای ″بیننده-طراح″ را در کارهای سامپه مشخص کنم. غالباً از نگاه ناظری رسم شدهاند که بالاتر از سطح زمین قرار گرفتهاست. ظاهراً به این شکل، سامپه بهتر میتوانسته تا دورترین نقطهای را که به چشم میبیند، پیشنگاه مخاطب بگستراند و همهچیز را در سر جای خودش قرار دهد، تا زمینه برای طنزی که او را روایت میکند آماده شود.
سامپه خود به آنچه نشان میدهد و آدمهایی که سوژهایش را شکل میدهند میخندد. خندهاش بیشتر از سر مهر است، به همین خاطر میتوان باور داشت که تمام شخصیتهایی که آفریدهاست، حتی اگر نقش منفی را بر عهده دارند، میتوانند دوستداشتنی باشند.»
–محمدعلی بنیاسدی (نقاش و کاریکاتوریست)، بخشِ شبنامهٔ مجلهٔ آگاهیِ نو، شمارهٔ ۹.
—
¹-هزارتا هنرمند با این فامیل داریم ولی چون اسمش رو قید نکردن نمیتونم دقیق ارجاع بدم. اگه شما میدونید منظور دقیقاً چه شخصیه، ممنون میشم بگید بهم.
@sempearchive