لاجوردیترین کُودِلی
از روزمرههام مینویسم چون میدونم یه روز از خوندنشون لذت میبرم. همینطور راننده ماشین زمان شما برای سفر به دنیای باستانم. Woman life freedom
نمایش بیشتر291مشترکین
-124 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
+130 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
مثلا من به خاطر پایاننامم میبایست قدمت باستانی چندتا بنا رو معلوم میکردم. یکی از اون بناها امامزاده شهر بود. وقتی متوجه شدم امامزاده با اون شهرت یه گور دسته جمعیه نه امامزاده اولش خودم خیلی تعجب کردم ولی حقیقت داشت. اوقاف وقتی فهمید من متوجه این موضوع شدم گفت جایی این موضوع رو نگم اما من چه کار کردم؟ هر جا که صحبت این امامزاده میشد واقعیت رو میگفتم. ناراحت میشدم میدیدم انقدر خالصانه میرن آویزون ضریحش میشن و ازش حاجت میخوان در حالی که نمیدونن اون زیر قبر یه عدهست که اسکلت نوجوون هم بینشونه.
💔 16👍 1❤ 1
بعضی وقتا فکر میکنم که چه موضوعات تاریخی میتونه براتون جالب باشه که اینجا بیشتر ازش براتون بگم. معمولا میسپرم به سوالای شما. مثلا یکی قبلا درباره ریشه حرام بودن گوشت خوک پرسیده بود که مردد بودم ازش بنویسم یا نه. میخوام سعی کنم من اون کسی نباشم که نظام باوریتون رو به چالش میکشه چون واقعاً مسئولیت سنگینیه.
ولی ولی ولی همونطور هم که قبلا گفتم خیلی از رفتارهای امروزی ما ریشه در باورهای باستان داره که ناخواسته انجامشون میدیم بدون اینکه چرایی این کار رو بدونیم و وقتی میبینم من به خاطر رشته تحصیلیم در جریانش هستم ولی خیلیها دربارش نمیدونن خیلی غصهام میشه.
❤ 11
بعد چی شد؟ زن احمق فکر کرد بابای بیچاره خدا بیامرزم الکلی، معتاد و کتک بزن بوده. :|
باورم نمیشد همگی داشتیم توضیح میدادیم بابای خودم اینجوری نبوده و این یه مثاله. 🤦🏻♀
😭 11😁 5🤣 2
با تمام وجودی که سعی میکردم باهاش بحث نکنم منو مخاطب قرار میداد که شما وقتی تو خونتون مشکل پیش میاد، مشکل رو بین خودتون حل میکنید یا میرید همسایهها رو خبر میکنید؟ مثلا میخواست بگه چرا دنیا باید توی مسائل کشور ما مداخله کنه.
منم گفتم اگه یه پدر دائمالخمر، معتادی داشته باشم که هر روز کتکمون بزنه و زورمون بهش نرسه بله هم همسایهها رو خبر میکنم هم زنگ میزنم اورژانس اجتماعی.
🤬 8
تو جمعی بودیم که مادر یکی از دوستامون هم تو جمعمون بود. یک مادر عرزشی که اومده بود نشسته بود بین ما و دست از سرمون ورنمیداشت.
جلو رو خودمون دستاشو میگرفت رو به آسمون و میگفت یا امام زمان خودت شاهد باش من نمیخوام با اینا بحث کنم فقط میخوام سر عقل بیارمشون. :| اصلا متوجه کلام توهینآمیزش نبود.
👀 7
امروز نرفتم حجره و خدا میدونه چه عذاب روحیای دارم میکشم که مجبورم با کیسه آب گرم بمونم تو تخت اما جسمم التماس میکنم تو رو خدا یه امروز رو دست از سر من بدبخت وردار!
کمیک از سایت جیپسی
👏 1
یادم میره باید توی برنامهریزیهای ماهانه اینو در نظر بگیرم که بابا جانِ من یه روزایی در ماه هستن که جسمت نمیکشه. استراحت کن، حجم کارت رو کم کن و از شدت اون خودسرزنشگری کوفتی که بهت احساس تلف کردن وقت میده بکاه!
بیاغراق بگم هر بار غافلگیر میشم!
❤ 1
من پریودی دقیقی دارم، هر ماه هم روزاش رو ثبت و یادداشت میکنم و تقویم به خصوصی دارم اما شگفتا که هر ماه، عین هر ماه، یادم میره که زنم و رحِم دارم! :|
😁 5👍 2