cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

Art 4

@Art4rah

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
8 148
مشترکین
-424 ساعت
-187 روز
-5430 روز
آرشیو پست ها
برای پیوستن به«کارزار ثبت بناهای ارزشمند در معرض تخریب بافت تاریخی شیراز» به لینک زیر مراجعه کنید: https://www.karzar.net/30629?fbclid=PAAaZEkERsv7xlTGo1G-ZOeVC0g8ZpRBCu-9RfTR83R2oDJCZ9n9HuD9Ax9q0
نمایش همه...
🎙 سخنرانی دکتر #ژاله_آموزگار درباره شب #چله و زایش مهر در یکی از نشست‌های شب‌های بخارا #یلدا #تاریخ #اسطوره #ایران_فرهنگی #ریشه‌های_مشترک در «جریان» باشید. @Jaryaann
نمایش همه...
درباره شب چله و زایش مهر.mp34.09 MB
Photo unavailableShow in Telegram
Repost from tootimag
Photo unavailableShow in Telegram
دیگر نمی‌میرم مرده‌ها زنده با مرگ خویش‌اند. بر روی سنگ سنگی را که به زنجیر بسته‌اند، برجسته بتراشند. درون مقبره، پائین سنگ، خاک نرم ریخته و روی آن همیشه نقشی از کف پا دیده می‌شود. با قمقمه‌ای آب برای پدر که روزی به سایه‌ی خود در راه کویر می‌گفت که جای پا به من آموخت، که آنچه از چیزی بر جا می‌ماند، هیچوقت صورت آن چیز نیست. - یداله رویایی از مجموعه شعر «هفتاد سنگ قبر» درگذشت یدالله رویایی شاعر بزرگ معاصر را تسلیت می گوییم🖤
نمایش همه...
Photo unavailableShow in Telegram
◾️ در گذشت عباس معروفی نویسنده برجسته ایرانی را تسلیت می گوییم.
نمایش همه...
🔻دو کلام حرف حساب: ضیاء موحد با اشاره به این‌که در زمان حیات «سایه» دربارۀ او اغراق شده است، می‌گوید که او غزل‌های حافظ و سعدی را تقلید کرده و حتی به اندازۀ سیمین بهبهانی یا رهی معیری هم غزل‌سرای خوبی نیست. این شاعر و پژوهشگر ادبی در گفت‌وگو با ایسنا دربارۀ ویژگی‌های شعر امیرهوشنگ ابتهاج (هـ. ا. سایه) و در پی درگذشت این چهره ی فقید ادبیات فارسی بیان کرد: ایشان غزل‌های سعدی و بیشتر حافظ را با همان بیان و فضای سنتی تقلید کرده است. البته تا وقتی کسی حوزه‌های سنتی شاعران ما را نداند و نشناسد، متوجه نمی‌شود که اهمیت ایشان در این حوزه چیست. او افزود: در حوزه ی غزل‌سرایان سنتی هم مرحوم «سایه»، غزل‌سرای خوبی بود، اما نه به خوبی خانم بهبهانی یا حتی رهی معیری. به‌خصوص، گمان می‌کنم در حق خانم بهبهانی ظلم شده است، چون وقتی کتاب شعر خانم بهبهانی را ملاحظه می‌کنید، به‌نحوی سرنوشت تاریخی جامعۀ ماست و تمام مسائل جامعۀ ما در آن منعکس شده است ولی در شعرهای سایه چنین چیزی نیست. موحد در توصیف غزل‌های ابتهاج اظهار کرد: مثل اینکه یک نفر در انجمن‌های قدیمی در حال غزل‌سرایی است و عجیب است که با همه ارادتی که به شهریار دارد، حتی به اندازۀ شهریار هم به مسائل اجتماعی توجه نکرده است. البته من اصلا کاری به مسائل اجتماعی ندارم. محتوای شعر او، هر چه هست، هست. در خصوص سبک و سخنش، باید گفت که کاملاً قدیمی است. این شاعر پیشکسوت باور دارد که شعر «سایه» برای نسل جوان ما جذبه‌ای ندارد و گفت: شعر آقای «سایه»، شعر امروز نیست. در زمان حیات او دربارۀ او زیاد اغراق کردند؛ چنان اغراق کردند که گویی در ایران غزل‌سرایی بهتر از او وجود نداشته است. اما آثاری که از ایشان باقی مانده، آثار قابل توجهی نیست؛ در حوزه ی شعر نو که اصلا. ضیاء موحد در پایان بیان کرد: آن‌چنان که طرفداران ایشان دارند سعی می‌کنند «سایه» را شاعر شعر نو به حساب بیاورند، نیست. شعر نویی که ایشان گفته، از ضعیف‌ترین شعرهای نویی است که یک نفر می‌تواند بگوید. در مجموع، چند غزل خوب هم دارد که البته در همان فضای سنتی است.
نمایش همه...
Repost from نشر نی
00:38
Video unavailableShow in Telegram
‌ ‌گاسپار فلیکس تورناشون (نادار) ۱۸۲۰-۱۹۱۰ «بهترین تک‌چهره‌ها را از کسانی گرفته‌ام که کاملاً آن‌ها را می‌شناسم.» در اواسط قرن نوزدهم، پاریس چه در عالم خیال‌پردازی‌های ادبی و چه به صورت حقیقی، شهر کولیان بود. شاعران، نقاشان، نویسندگان و موسیقیدانان با شکم گرسنه در اتاق‌های زیر شیروانی زندگی می‌کردند، در قهوه‌خانه‌های کارتیه لاتن رفت‌وآمد داشتند، به دختران جذابی که در خیاطخانه‌ها شاگردی می‌کردند یا مدل نقاشان بودند دل می‌باختند و اندیشه‌های پر شرّ و شور انقلابی در سر می‌پروراندند. یکی از آن‌ها کسی بود که اگرچه نقاشی از جمله‌ی استعدادهای متعددش بود اما بیشترین موفقیت خود را به عنوان عکاس به دست آورد. نام حقیقی او گاسپار فلیکس تورناشون بود، اما آیندگان او را با نام مستعار نادار که بسیار مشهور گشت شناختند. نادار معتقد بود عکس «چنان وفادار و شبیه واقعیت است که مورد پسند مدل‌های زن قرار نمی‌گیرد، هرچند هم که زیبا باشند.» عکاسان بزرگ جهان برایان کو ترجمه‌ی پیروز سیار
نمایش همه...
nadar-telkegram1.mp42.34 MB
Repost from tootimag
Photo unavailableShow in Telegram
◾️◾️◾️ بمن بگو بمن بگو، بگو، چگونه بشنوم صدای ریزش هزار برگ را ز شاخه‌ها؟ بمن بگو، بگو، چگونه بشنوم صدای بارش ستاره را ز ابرها؟ من از درخت زاده‌ام تو ای که گفتنت وزیدن نسیم‌هاست بر درخت‌ها بمن بگو، بگو، درخت را که زاده است؟ مرا ستاره زاده است تو ای که گفتنت چو جویبارهاست، جویبارهای سرد بمن بگو، بگو، ستاره را که زاده است؟ ستاره را، درخت را تو زاده‌ای تو ای که گفتنت پریدن پرنده‌هاست بمن بگو، بگو، تو را که زاده است؟ #آهوان_باغ دکتر#رضا_براهنی درگذشت.◾️◾️◾️
نمایش همه...
▫️◽️ . کارنمـــای «هادی محیط» — از جمعه ۸ بهـــــــــمن ۱۴۰۰ ساعت بازدیـد ۳ تا ۸ عصـر جمعه‌ها | ۳ عصر تا ۹ شب — آدرس | خیابان انقلاب | خیابان دانشگاه | پلاک ۱۰۵ — نمایشــگاه تــا ۲۹ بهمن برقــرار اســت — فضای تالار شنبه و یکشنبه تعطیل است — https://www.instagram.com/p/CZj5m_nMiez/?utm_medium=copy_link
نمایش همه...
نمایش همه...
Do Not Kill & Eat The Animals.mp311.35 MB
Title : Do Not Kill & Eat The Animals Artist : Mehrdad Rezvani Album : The Dance of Fire Mix and mastering : @coldsweatproject
نمایش همه...
"Do Not Kill & Eat The Animals" third single from "The Dance of Fire" album, is out.
نمایش همه...
. #سخنرانی • فایل صوتی شبه هنرمند؛ سخنرانی غلامحسین ساعدی در شب‌های شعر گوته گزینش: گروه ادبی پیرنگ «در این سال‌‌ها [سال‌های منتهی به انقلاب ۵۷]، ساعدی در حرکت‌های آشکار فرهنگی و مبارزات پنهان سیاسی به نوعی مشارکت مستقیم داشت. در نوشتن نامه به نخست وزیر وقت، جمشید آموزگار، در اعتراض به سد سانسور و آزادی بیان، و در فعالیت برای برپا کردن برنامه‌ی ده شب در انجمن ایران و آلمان، و ایراد سخنرانی در آن، با موضوع روز آن سال‌ها «شبه هنرمند» -شبه هنرمندهای بی‌استعدادی که از طرف نهادهای فرهنگی حکومت برای فریب عوام ناآگاه در برابر هنرمندان اصیل علم شده بودند- با شور و حرارت بسیار به فعالیت پرداخت و سخنرانی خود را با یک دوبیتی شورانگیز جنوبی به پایان برد: سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی / ما را ز سر بریده می‌ترسانی؟ گر ما ز سر بریده می‌ترسیدیم / در مجلس عاشقان نمی‌رقصیدیم» منبع متن: کتاب «همسایه هدایت»، قهرمان شیری، نشر ورا، ۱۳۹۸ متن کامل این سخنرانی را از فایل پیوست بشنوید. #غلامحسین_ساعدی @peyrang_dastan
نمایش همه...
دو شعر از نیما (تو را من چشم در راهم، داروگ) با صدای غزاله علیزاده @qadahha
نمایش همه...
نیما_mixdown.mp31.76 MB
🌈⚡️🌈⚡️🌈⚡️🌈⚡️🌈⚡️ دوستان عزیز ما به تازگی پیجی در اینستاگرام راه انداخته ایم برای انتشار نقاشی و در کل هنر ِ کودکان. اگر مایل بودید، دنبال کنید: https://www.instagram.com/p/CXnf9IRIUr8/?utm_medium=copy_link
نمایش همه...
شعری از کتاب “روزنامه‌ی شیشه‌ای” با صدای احمدرضا‌احمدی از نخستین مصاحبه‌ی او با رادیو ایران- ۱۳۴۶ برنامه‌ی “صدای‌شاعر”
نمایش همه...
New Recording 4.m4a1.52 MB
. گاهنامه‌ی ادبی پیرنگ شماره‌ی دو، جادوی ادبیات آمریکای لاتین، آبان ۱۴۰۰ در مجله‌ی پیرنگ می‌خوانید: پیرنگ - چهره‌ها پیرنگ - نگاه پیرنگ - ناداستان / جستار پیرنگ - داستان پیرنگ - باهم‌نویسی عناوین روی جلد شماره‌ی دوم مجله‌ی پیرنگ: دو داستان «برخورد با خائن» و «حفاری»؛ آاوگوستو روآ باستوس / مترجم: مزدک صدر زنی که پشتوانه‌ی دوران شکوفایی ادبی آمریکای لاتین بود؛ مترجم: فرناز حائری دو گفت‌وگو با «خولیو کرتاثار» و «آریل دورفمن»؛ مترجم: شبنم عاملی معرفی و یادداشتی درباره‌ی رمان «روزگار سخت»؛ ماریو بارگاس یوسا شقایق بشیرزاده زنان نویسنده در دوران شکوفایی ادبیات آمریکای لاتین و پس از آن؛ نغمه کرم‌نژاد چرا موقعیت و موفقیت ادبیات امریکای لاتین در جهان با موقعیت ادبیات ایران مقایسه می‌شود؟ عطیه رادمنش احسنی رئالیسم جادویی و نقش آلخو کارپانتیه در «بازگشت به خاستگاه»؛ حدیث خیرآبادی مدیر هنری و طراح گرافیک: علیرضا وکیلی ورجوی خرید ریالی و ارزی از طریق لینک زیر: فروشگاه پیرنگ #آمریکای_لاتین #گاهنامه_پیرنگ_شماره_دو @peyrang_dastan www.peyrang.org http://instagram.com/peyrang_dastan/
نمایش همه...
◾️◾️◾️ میراث شعر و صدای هوشنگ چالنگی BG music: Nicolas Jaar, Muse @tootim1
نمایش همه...
4_5834679905878540932.mp33.10 MB
▫️▫️▫️▫️⚪️ ⚪️▫️▫️▫️▫️  ▪️ ▫️از ابرها از ابرها آن تکه که تویی نخواهد بارید مه همان خواهد بود چشم بسته و فروزنده که بهتر ببیند پرنده ی گلگون را و تنها پرنده ی گلگون نه اینکه هر لحظه شکوفا ترست بر فرق ِ اسب ِ رهگذر نه چکمه های کوچکش که به گونه های او مهمیز می زنند. 🔹 از زنگوله تنبل هوشنگ چالنگی نشر سالی - 1380 @tootim1
نمایش همه...
◾️◾️◾️◾️◾️ . مرگ هوشنگ چالنگی، همچون مرگ یک مراد است. مرگ یک آیین. هوشنگ چالنگی متشخص ترین شاعر ِ شعر دیگر بعد از #بیژن_الهی بود. او اما خود پیشوای شعر ناب بود. بی ادعا، ساکت و خالی از حاشیه. برخی از شعرهای او ناب ترین شعرهای مدرن فارسی اند. برخی از شعرهای او نه شعر که نشانه اند. نشانه ی شعر، شعر ِ ناب. یادش جاودان #هوشنگ_چالنگی (۱۴۰۰_۱۳۱۹) . به مرگ که دیوانه می کند صبح را در فاصله ی لباس من به شب که چرخشم می دهد و بی دستم می کند که اگر مرا دیده ای که نمی خندیدم پس مرا ندیده ای که هر بار بیشتر دوست داشته ام تنفس چشم هایم را و این حباب هایی که  به تن دارم . #هوشنگ_چالنگی @tootim1
نمایش همه...
نمایش همه...
نمایش همه...
Sardargomi.mp310.56 MB
"Sardargomi? " , second single from " The Dance of Fire" album , is out.
نمایش همه...
Title : Sardargomi? Artist : Mehrdad Rezvani Album : The Dance of Fire Mix and mastering : @coldsweatproject
نمایش همه...
در پروژه #خشکسالی١۴٠٠ از شما حامیان طبیعت کمک خواستیم تا برای تأمین آب و علوفه در مناطق درگیرِ خشکسالی کمک کنید و مثل همیشه یاری گر حیات وحش بودید. در این پروژه تا کنون بیش از ١۵٠میلیون تومان جمع آوری شده که با آن توانستیم چندین تلمبه بادی ساخته یا تعمیر کنیم و دهها تُن علوفه برای مناطق مختلف بفرستیم. اما حجم خشکسالی آنقدر بالاست که بازهم به یاری تان نیازمندیم. شما میتوانید از راههای زیر حمایت نمایید؛ پرداخت آنلاین👇 🌐 www.nazretabiat.ir 💳شماره کارت: 5041727010029716 📱 *780*5077#
نمایش همه...
IMG_5710.MP45.55 MB
IMG_5711.MP41.14 MB
حذف قانونی اینترنت این فایل صوتی از سخنرانی عادل طالبی دبیر انجمن کسب و کارهای اینترنتی به دقت توضیح می‌دهد که #طرح_صیانت مجلس چه بلایی بر سر اینترنت خواهد آورد. ارزش دارد ۲۸ دقیقه را صرف شنیدن آن کنید و برای دیگران نیز بفرستید. @fazeli_mohammad
نمایش همه...
AUD-20210731-WA0002.mp36.55 MB
#اسلاوی_ژیژک از سینمای آندری تارکوفسکی می گوید تهیه از: مجله ی فرهنگی هنری پتریکور
نمایش همه...
46.67 MB
از دریچه یک اثر Pierre-Auguste Renoir, Dance at Le Moulin de la Galette (1876) عصر طلایی سرخوشی! جنبش امپرسیونیسم سرآغاز تجزیه نقاشی به انبوه لکه‌های آشکار و برجسته در رنگ‌های درخشان بود که فرجام آن در میانه قرن بیستم به نقاشی‌های پاشیدنی جکسون پولاک منتهی شد. مشهورترین تجربه آغازین در این خط محوری مدرنیسم ''رقص در مولن دولا گالت'' اثر نقاش فرانسوی ''پیر-آگوست رنوار'' است. این تابلو ۱۳۱در۱۷۵ سانتی‌متری یکی از بهترین آثار نمایشگاه امپرسیونیست‌ها در سال ۱۸۷۷ بود که هم در ارائه صحنه‌ای پرشور از نشاط جمعی با سودای لذت‌جویی و خوشی‌پرستی و هم در تکنیک ضربه‌قلم‌های برجسته و بی‌پروا، در پیشگامی هنر مدرنیستی جای می‌گیرد. رنوار با درآمیختن سه مضمون اصلی نقاشی امپرسیونیستی؛ منظره، طبیعت بیجان و پرتره دست‌جمعی، یک عصر یکشنبه شورانگیز در فضای باز جلوی مولن دولا گالت؛ یکی از چندین آسیاب بادی در محله مونمارت پاریس، به تصویر کشیده تا جلوه‌ای زیبا از زندگی طبقه متوسط پاریسی را در دوران موسوم به عصر طلایی بیان کند. آگوست رنوار به نقاشی از صحنه‌های دلپذیر شهرت دارد، اما این اثر که یکی از شادترین کارهای اوست، بیشتر به بازنمایی یک عکس فوری از زندگی واقعی شباهت دارد؛ با ضربه‌قلم‌های سریع و روان و بازی تماشایی نور و سایه که در همه‌جا سوسو می‌زند. نگاه بیننده بی‌وقفه روی دریای لکه‌های خروشان و سطوح رنگارنگ سیر می‌کند، اما قادر نیست روی چهره‌های تار و مبهم متوقف و به احساس فردی آنها نفوذ کند. تلألو ضربه‌قلم‌ها، باعث تحرک بصری فیگورها و نوساناتی بی‌پایان در صحنه‌ای پرطراوت شده است؛ کل نقاشی با نورهای موضعی و سایه‌هایی که لکه‌های نور را تشدید می‌کنند، همچون رنگین کمان می‌درخشد. استفاده از رنگ‌های متضاد در لکه‌هایی کوچک برای خلق جلوه‌ای زنده و پرانرژی، تکنیکی ابداعی است که رنوار در تجربه مشترک با کلود مونه به‌کار بست. آن دو کشف کردند که سایه‌ها، قهوه‌ای یا سیاه نیستند، بلکه از نور و رنگ محیط و انعکاس اشیاء پیرامونی سرچشمه می‌گیرند. نتیجه این رهیافت، درخشش رنگ‌ها در لکه‌گذاری‌هایی ضخیم بود، همراه با طرد رنگ سیاه و محو خطوط کناره که شیوه امپرسیونیسم را پدیدار ساخت و حالا این اثر رنوار شاخص‌ترین نماد آن به‌شمار می‌رود. چهره‌های این صحنه اغلب دوستان هنرمند هستند که بعضاً در دیگر آثار وی نیز ظاهر شده‌اند. همتایان امپرسیونیست او نظیر کلود مونه، کامیل پیسارو و ادگار دگا که در این زمان متاهل بودند، در جمع سرخوشان غایب هستند و درعوض نویسندگان و روشنفکرانی حاضرند که گفته می‌شد به نقاشی آکادمیک اعتقاد داشته و ضدامپرسیونیسم بودند؛ مردانی جوان در کنار دوشیزگان زیبا غرق در سرمستی و شعف، با چرخش اندام در محیطی پرجنب و جوش زیر پرتوهای نوری که از لابلای درختان جاری شده‌اند تا احساسی بلاواسطه، آکنده از نشاط و پویایی را القاء کنند. مدرنیسم رنوار خوش‌بینانه و کامجو بود، بدون تنش و بار اجتماعی. چهره‌های امیدوار و بانشاط وی در نقطه مقابل فیگورهای مالیخولیایی در کارهای دگا و ونگوگ قرار می‌گیرند. او دنیای اتوپیایی خود را در سرور و هیجان جمعی در لحظه‌ای اغواکننده، لیکن واقعی، سرشار از حرکت و نور تجسم می‌بخشید و این همان گوهر عصر طلایی است که از زندگی معاصر رخت بربسته. رنوار نسخه کوچکتری از این اثر در ابعاد ۷۸در۱۱۴ سانتی‌متر را نیز در همان سال نقاشی کرد که مشخص نیست کدامیک اثر اولیه و اوریژینال بوده است. این نسخه در سال ۱۹۹۰ با قیمت ۷۸ میلیون دلار در حراج به فروش رسید که در آن زمان، در کنار تابلوی دکتر گاشه ونگوگ، رکوردگران‌ترین اثر هنری تاریخ را ثبت کرد. رقص در مولن دولا گالت که حالا مهمترین اثر رنوار شناخته می‌شود، تا سال ۱۹۸۶ در موزه لوور و از این زمان در موزه اُرسی پاریس نگهداری می‌شود. @alirezasamiazar
نمایش همه...
از دریچه یک اثر Pierre-Auguste Renoir, Dance at Le Moulin de la Galette (1876) عصر طلایی سرخوشی! @alirezasamiazar
نمایش همه...
وارد شوید و به اطلاعات مفصل دسترسی پیدا کنید

ما این گنجینه ها را پس از تأیید هویت به شما نشان خواهیم داد. ما وعده می‌دهیم که سریع است!