cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

🌺کانال آناوطن آغمیون🌺

کانال آغمیون (آناوطن) @Mfarazi @Mohamadnajafzade @Aliatiedan @mallah54 @Akbarezzati1

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
1 704
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+37 روز
+2530 روز
توزیع زمان ارسال

در حال بارگیری داده...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
تجزیه و تحلیل انتشار
پست هابازدید ها
به اشتراک گذاشته شده
ديناميک بازديد ها
01
﷽ ✨ یارب العالمین ✨                    🌸 بهار_۱۴۰۳  📆 شنبه    ۰۵ خرداد / ۱۶ ذیقعده / ۲۵ مي   مناسبت:
610Loading...
02
هم این و هم آن! هُناك من يرَى الحبَّ حيَاة و هُنَاك منْ يَراه كِذبة كِلاهما صَادق: فالأوَّل التَقى بروحِه، والثانِي فقدها...! یکی عشق را زندگی می‌داند دیگری آن را دروغ پندارد هر دو بر حق‌اند: که آن‌‌ یک، جانِ خویش را باز یافته و این‌ دیگری، بر باد داده...! ✍محمود درويش صبح هم ولایتی های عزیز بخیر
570Loading...
03
🚫هشدار سازمان جهادکشاورزي استان آذربايجان شرقي نسبت به بارشهای سنگین و وقوع سیل های مهیب در برخی از نقاط استان همچون سراب ⚡️⛈ مهیا بودن یکی از حساس ترین شاخص های دخیل در وقوع بارش های رگباری - تندری در آذربایجان و استان‌های شمالغرب کشور طی ساعات پیش رو پیش بینی شده است و احتمال بارش های غافلگیر کننده و وقوع حوادثی ناشی از بارش های شدید آنی، ریزش سنگین تگرگ، وقوع پی در پی رعدوبرق، اصابت صاعقه های مهیب و... را به شدت افزایش می دهد. ⚡️🌧 طی ساعات آینده از ظهر و عصر تا اواخر وقت امشب؛ در برخی مناطق شاهد رشد ابر، رگبار، رعدوبرق و محلا ریزش تگرگ، اصابت صاعقه و سایر حوادث متعاقب ناشی از فعالیت ابرهای همرفتی-جوششی خواهیم بود. 🔴 از نزدیک شدن و اتراق در حریم و بستر رودخانه ها، مسیل ها و دره های سیل گیر خودداری نموده و در صورت شنیدن صدای غرش آسمان در فضای باز، خود را از اصابت صاعقه ایمن کنید. 💦🌊از بامداد امشب، در طول روز شنبه ۵ خرداد و تا روز یکشنبه شاهد بارش سنگین در استانهای آذربايجان شرقی ، آذربایجان غربی و اردبیل خواهیم بود و احتمال سیلابی شدن در برخی از شهرستانهای نیمه شرقی استان به ویژه شهرستان سراب(بارش بالای ۳۰ میلی متر) بالا می باشد. 🗓 جمعه ۴ خرداد ۱۴٠۳
4035Loading...
04
یک شب آمدند در را زدند، خیلی راحت، و بعد من پا شدم و گفتند که یک مریض بدحال اینجا هست. بدو بدو رفتم بالا سر یک مریض فکر کردم که این دارد می‌میرد، بعد معلوم شد که نه این زائو است. وسط تابستان بود، فراوان چراغ گذاشته بودند و اتاق گرم و همه پیرزن و این‌ها در حال گریه. خلاصه من اینها را به زور از اتاق بیرون کردم چون اصلاً هوا نداشت، یک اتاق درب و داغان. بعد رفتم بالای سر این و دیدم این زائو است منتهی بچه به دنیا آمده و من به زور شلوار او را کندم، یک خانواده ی فقیر بدبخت و فلک‌زده‌ای بودند، بعد دیدم کله‌ی بچه بیرون است، گرفتم و کشیدم بیرون، بچه مرده بود و دور گردنش بند ناف پیچیده بود. من برق‌آسا گفتم یک کمی آب داغ به من بدهید، دست‌هایم را شستم و بعد بند ناف را بستم و نعش بچه را انداختم آن‌ور و شروع کردم به تنفس مصنوعی و رسیدگی به مادر. مادره حالش جا آمد و بعد دیدم که این جفتِ بچه کنده نمی‌شود، دکوله نمی‌شود. گفتم بهرحال باید بکنم. یک مانوری است که با دست می‌دهیم از توی رحم می‌کنیم. این‌طوری کردم و انداختم دور. گفتم بدوم بروم دوا و درمان بیاورم. همین‌طوری که داشتم می‌رفتم دیدم این نعش بچه این‌جاست. همه‌ی مردم هم پشت پنجره ایستاده‌اند و ما را همین‌طور تماشا می‌کنند. این بچه را دوباره برداشتم و بند ناف را از گردنش باز کردم، خیلی سریع این کارها انجام شده بود، و شروع به کتک زدن این بچه کردم. یک دفعه جیغ زد و من در عمرم برای بار اول شادی را حس کردم، این‌که شروع به گریه کرد. من وقتی به طرف مطبم می‌دویدم آن‌چنان از شادی اشک به پهنای صورتم می‌ریختم و احساس خلاقیت برای بار اول و برای بار آخر فکر می‌کنم آن موقع کردم... از میان خاطرات غلام‌حسین ساعدی
4522Loading...
05
🍃🌸🍃 امروز ساعت ۵ صبح دخترم بیدارم کرد گفت بابا من عروس دارم من و میبری سالن گفتم اره دخترم میبرم. وقتی اومدم از در پارکینگ بیرون، تو ماشین نشستم تا دخترم بیاد دیدم یه آقای پاکبانی داره کوچه رو جارو میکنه، ولی خیلی ناشیانه و اصلا معلومه بلد نیست خب من پاکبان کوچه رو میشناختم اقای عزیزی یه پیرمرد خوش برخورد و با حال بود.. ولی نوع جارو كردن این كمى ناشيانه بود؛ تا حالا  در طى صدها روز ده‌ها پاكبان رو ديدم و حاليم بود كه اين يارو اين كاره نيست؛  رفتم دخترم رو رساندم و برگشتم. دیدم هنوز داره با آشغالها بازی میکنه. كم كم اين مشكوك بودنش رفت رو مُخم. در ماشین  رو باز كردم و صداش كردم «عزيز   خوبى؟ يه لحظه تشريف بيار. خيلى شق و رق اومد جلو و از پشت عينك ظريف و نيم فريمش خيلى شُسته رُفته جواب داد: «سلام. در خدمتم  مشكلى پيش اومده؟» از لحن و نوع برخوردش جا خوردم. نفس هاش تو سحرگاه زیادی پر انرژی بود؛ به ذهنم رسید که یه کم مهربان‌تر برخورد کنم. "خسته نباشی، گفتم بیا تو الاچیق یه قهوه بزنیم" بعد تكه پاره كردن يه چندتا تعارف  اومد داخل و نشست. اون يكى هدفون هم از گوشش در آورد؛ دنباله سيم هدفون رو با نگاهم دنبال كردم كه ميرفت تو يقه ش و زير لباس نارنجى شهرداريش محو مي‌شد. پرسيدم «چى گوش ميدى؟». گفت: «يه كتاب صوتى به زبان انگليسيه». كنجكاوتر شدم : « انگليسى؟! موضوعش چيه؟» گردنشو كج كرد و گفت: «در زمينه اقتصادسنجى». شكّم ديگه داشت سر ريز مي شد! « فضولى نباشه؛ واسه چى يه همچی چيزى رو گوش‌میدی؟». با يه حالت نيم خنده تو چهره‌اش گفت: «چيه؟ به يه پاكبان نمياد كه مطالعه داشته باشه؟ ... به خاطر شغلمه. » از سرایدار ساختمان دو تا آبجوش گرفتم، دو تا علی کافه انداختم، رفتم سر میز متعجب‌تر پرسیدم که  متوجه نميشم! اين اقتصاد و سنجش و اين داستان ها چه ربطي به كار شما داره؟». نگاه‌اش را يه لحظه برگردوند و بعد دوباره به سمت من نگاه كرد و گفت: « من استاد هستم تو دانشگاه. » قبل از اينكه بخام چيزي بپرسم انگار خودش فهميد گيج شدم و ادامه داد: « من پدرم پاكبان اين منطقه است. اقاى عزيزى. در مورد شما  و روانشاد پسرتونم  هم براى ما خيلى تعريف كرده همیشه میگفت یه پهلوون تو کوچه هست که مهربانه.   امشب تا دیدم شناختمون چون عکس تون رو با بابا دیده بودم.  جناب خمارلو  من دكتراى اقتصاد دارم؛ و دو تا داداشم يكي مهندسه و اون يكى هم داره دكتراشو مي گيره. به پدرم هر چى ميگيم زير بار نمى ره که بازخريد شه؛ ما هم هر ماه روزايي رو به جاى پدرمون ميايم كار مى كنيم كه استراحت كنه. هم كمكش كرده باشيم هم يادمون نره با چه زحمتى و چطورى پدرمون ما رو به اينجا رسوند.» چند لحظه سكوت فضای بین ما  رو گرفت و نگاه‌مون تو هم قفل شده بود. استكان رو گذاشتم رو ميز و بلند شدم رفتم سمتش. بغلش كردم و گفتم «درود به شرفت مرد. قدر باباتم بدون. خيلى آدم درست و مهربونیه.. ✍️ سپهرخمارلو ◽️◾️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◾️◽️
4394Loading...
06
گذر عُمر
4202Loading...
07
🔺امروز 24 مي روز جهاني برادر نام گذاري شده است. 🔸 روزی برای قدردانی از برادرها یا کسانی که مثل برادر بوده‌اند و در روزهای سخت، حامی و پشتیبان ما هستند
5205Loading...
08
﷽ ✨ اللهم صل علی محمدوآل محمد✨                    🌸 بهار_۱۴۰۳  📆 جمعه     ۰۴ خرداد / ۱۵ ذیقعده / ۲۴ مه مناسبت : 
4610Loading...
09
مولانا می گوید علت سقوط افراد ازمقام انسانی به حالت  ظلم و جور و خودپرستی و... چهار دلیل دارد و این چهار عامل را به چهار مرغ شوم و فتنه گر در درون انسان تشبیه کرده: 🦆 اردک _نماد آز و طمع : اردک حیوانی است چه سیر و یا گرسنه باشد همیشه نوکش روی زمین است .و بعضی از انسان ها به این خاطر به اردک تشبیه کرده است که هر چه دارای پول ومقام باشند باز هم می خواهند و این طمع شان قابل سیر شدن نیست 🐓 خروس_ نماد قدرت وشهوت : این را هم یکی دیگر از مشکلات دنیا می داند. ستمگری و قدرت پرستی و شهوت و بی بند و باری جنسی که در جوامع مشاهده می شود و همچنین تجاوز به حقوق انسان ها و آزار جنسی آدم ها ناشی از این مسئله می داند 🦚 طاووس_ نماد زیبایی ظاهری : چشم و هم چشمی ها ، تلاش برای رسیدن به زیبایی کذایی ، خودنمایی ، گفتار بی عمل ، دروغ فریبنده و خوش آیند گفتن به جای بیان واقعیت ، این گونه اعمال انسان ها را تشبیه به طاووس کرده  🐦‍⬛️  کلاغ_ نماد بلندپروازی کذایی است : منظور مولانا از کلاغ افراد نارسیسم یا خود پرست می باشند چون در تمثیل ها ، کلاغ آرزو دارد که عقاب باشد یعنی کسی که عقده دارد خود را در مقام بالا ببیند ولی این توانایی رشد یا در او نیست یا نمی خواهد با سعی و تلاش و کوشش به آن برسد بنابراین  برای رسیدن به مقصود دست به هر کاری می زند به ویژه می کوشد تا از دیگران پل ساخته و از آن عبور کند مولوی در توصیف این چهار مرغ می خواهد بگوید تنها راهی که انسان  می تواند به اخلاقیات روی آورد و از ظاهر به معنا برسد باید این چهار مرغ شوم درون خود را گردن زده و یا آن را نابود کند . مهم ترین اصل در اگزیستنسیالیسم این است که خود شوی و هراسی از ابراز آزادانه خود واقعی ات نداشته باشی.
4631Loading...
10
🌸دروود🌸 به گمانم، ما موسیقی و عطر رو اصلاً برای این دوست داریم که فضاهای قبلی زندگیمون رو تداعی می‌کنن. این هم راهیه برای این‌ که با مرگِ لحظه بجنگیم و اون رو به زندگی برگردونیم و سایه‌ها و بازتاب‌هاش رو زنده کنیم، هرچند موقت . . .! بامداد آدینه به نشاط🌹
4681Loading...
11
✅امام شنبه تا جمعه 🔻یادی از زنده یاد آیت الله شهید آل هاشم ✍پنج نقطه سرابی در میان امام جمعه ها ی محترم کشور تعدادی  هستند که  امام جمعه نیستند!! تعجب کردید!؟ آری امامِ جمعه نیستند یعنی  فقط جمعه ها امامت نمیکنند! آنها امامِ شنبه نیز هستند شاید کنار راننده تاکسی باشند و به حرفهایش گوش کنند امام یکشنبه ای باشند که در پادگان ها کنار سربازها باشد و شب کنارشان باشد و دورهمی داشته باشند! امام دوشنبه ای که کنار معلمان بوده باشد و دردشان را بشنود امام سه شنبه ها که امام کارگران ساختمانی هم باشد امام چهارشنبه هایی که کنار سخنان و مصائب کارخانه داران بنشیند و یادداشت بردارد امام پنج شنبه ها هم شود و سر قبور شهدا و اموات برود و پیش خانواده هایشان! و  سپس وقتی جمعه می رسد امام جمعه ای در مصلا باشد و به اقامه ی نماز بپردازد پای نماز با همین جمعی که جذبشان کرده همین اقشار مردمی که در طول هفته با آنها بوده و حداقل اگر کاری نیز از دستش بر نمی آمده به سخنانشان گوش کرده باشد همین اقشاری که عاشقش شده باشند دوستش داشته باشند پشتش به نماز خواهند ایستاد و این راز جاذبه ی مردان خداست اما امام‌ِ فقط جمعه ها اینگونه نیستند بیشتر دافعه دارند حوصله ندارند خوش رو نیستند چندان به جوانها میدان نمیدهند اما امام شنبه تا جمعه ها امام مردم و اقشار مختلف است و تقریبا هیچ کاری نیست که آنها بگویند به ما مربوط نیست و در حیطه ی مسئولیت ما نیست همه چیز به آنها مربوط است پایِ هردرد دلی مینشینند فرقی نمیکند از معتاد و زندانی گرفته تا محتاج و بازاری از اداری و نظامی تا راننده و خواننده و الی آخر... مرد شریف تبریز و استان ما جاوید نام  آل هاشم اینچنین بود امام شنبه تا جمعه بود و هر چه در بالا گفتم با صدها مصداق دیگر برایش بود و ذکر و ثبت شده است! البته انصاف را زین میان باید بگویم ما سرابیها هم در تاریخ شهرمان یک امام شنبه تا جمعه داشتیم هر چند در سراب امام جمعه نشد ولی وقتی چندی قبل به بیله سوار رفته بودم همه جای سخن از او ( مرحوم حجت الاسلام اصغر جدایی) بود روحانی که با نوجوان ها به استخر میرفت شام فقرا و اغنیا یکسان حضور می یافت برای رسیدگی به کار مردم به همراهشان به ادارات میرفت ضامن میشد درِ اطاق کارش همیشه باز بود در وفات حضرت فاطمه زهرا (ع) عزا میگرفت و همه جا را سیاه پوش‌میکرد و در ولادت کوثر در کنار مردم شادی و شعف میکرد آری ما سرابیها نیز یک امام شنبه تا جمعه داشتیم که اجل مهلتش نداد! نمیدانم چه حکمتی دارد که امام های شنبه تا جمعه زود از کنار مردم میروند و اجل مهلتشان نمیدهد امام شنبه تا جمعه ی استان آیت الله  زنده یاد آل هاشم همیشه در میان مردم بود وازین روی در قلبشان جاوید خواهد ماند! وقتی آمد نرده های مصلا را برداشت درب ورود ویژه ی شخصیت ها را برداشت اصلا ویژه ها را کم کرد و عمومی کرد آثار فساد در خود و خانواده اش هیچ نبود و سیدی پاکدست و نیک نژاد بود مال‌نیدوخت و هر چه میگفت همان عمل میکرد و زبان و دستش از هم فاصله نداشت! و پاداشش جاودانگی در قلب مردمش خواهد بود که از بازار تا ادارات گرفته برایش گریه کردند و #همه  ی اقشار به عنوان‌پدر ازو یاد کردند حتی پدرش! بله حتی پدرش میگفت او جای پدر من هست!! عجیب هست این حد از بزرگواری و سیادت! امام جمعه چنین باید و شاید! امامِ شنبه تا جمعه! لاجرم مردم نیز از اعماق قلب برای چنین مرد شریفی با بغض و گریه به پیشگاه پروردگار خواهند گفت: "اللهم انا لانعلم‌منه الا خیرا" به امید داشتن چنین امام جمعه هایی برای همه شهرهای ایران بهشت برین نثارش                و                  نعمت جوار حق نصیبش! #پنج_نقطه_سرابی #امام_جمعه_تراز
5400Loading...
12
پدر شهید آل هاشم اصالت، نجابت و اخلاق را یکجا ببینیم... 🔹 در مراسم تدفین فرزندش وقتی متوجه می‌شود، صندلی خودش از صندلی میهمانش راحت‌تر است، از جایش بلند می‌شود و از او می‌خواهد روی آن صندلی راحت بنشیند ..
5101Loading...
13
Media files
5330Loading...
14
‍ ‌ 🔴 خرمشهر ✍️ جواد رنجبر درخشی‌لر ‌ در خانه نشسته‌ای. غذا می‌خوری یا کتاب می‌خوانی. تلویزیون تماشا می‌کنی یا معاشقه می‌کنی. ظرف می‌شویی یا لباس. غذا می‌پزی یا اتو می‌کنی. هر کاری که در خانه می‌شود کرد را می‌کنی. خانۀ امن و آرام. صدایی می‌شنوی. سوت بلند. پسرِ همسایه بود؟ نه. صدای مهیب انفجار. سوت و انفجار. لرزه‌ای بر اندامت و خانه‌ات می‌افتد. انگار وسطِ فیلمی. اما اینجا سینما نیست. خانه است. بچه‌ها و عشق زندگی‌ات را همراهی می‌کنی و بیرون می‌روی. همسایه‌ها ریخته‌اند بیرون؛ همه. هراسان. ترسیده و گیج. سوتِ بلندِ دیگری و باز انفجار. این‌بار، دود را هم می‌بینی. صدای مسلسل هم می‌آید. چند مرد می‌دوند. انفجار در نانوایی محلۀ بالا بوده. دیگری در آرایشگاه مردانۀ محلۀ پایین. سومی در یک مدرسه. چند مرد می‌دوند محلۀ بالا و چند مرد دیگر به محلۀ پایین. دوچرخه‌سواری خونین، تعادل‌اش را از دست داده و به زحمت، خود را می‌رساند. می‌افتد. خبر می‌دهد راه‌آهن را گرفته‌اند. کی؟ چه کسی؟ بریده بریده می‌گوید: عراقی‌ها. می‌میرد. جریانِ زندگی عوض می‌شود. کارهای همیشه تعطیل می‌شود. یکی به اسلحه‌خانه می‌دود و دیگری به بیمارستان و آن دیگری به زمین فوتبال، تا بچه‌های محل را جمع کند. جنگ، واردِ زندگی می‌شود. بخشی از زندگی؟ شاید نابود کننده زندگی. نه، خودِ زندگی. زندگی به شیوه‌ای دیگر. همان پخت و پز و اتو کردن و معاشقه. اما این بار با هدف دیگر. با هدفِ حفظِ همۀ آن‌ها. برتر از همۀ آن‌ها؟ شاید. اما فقط وقتی که در برابر صدام ایستاده باشی یا هیتلر. زندگی آب گوارایی است. ظرفش، وطن است. زندگی نوشیدن هر روزۀ آب گوارایی است؛ اگر وطن باشد و بماند. ظرف نباشد که آب پابرجا نمی‌ماند و زبان، رمز برقراری ارتباط است. میان ظرف و زندگی. آب و بلور. پس غذا پختن و معاشقه و لباس شُستن و زبان و وطن، همه با هم معنی می‌شود. پس دستور پختنِ ماهی و دستور زبان فارسی و تاکتیک‌های جنگی همه از زندگی است. زنده باد زندگی! زنده باد خرمشهر! زنده باد ایران! ‌
5840Loading...
15
سوم خرداد سالروز آزادي خرمشهر گرامي باد
5530Loading...
16
🔺نکاتی از زندگی ۳ شهید کادر پرواز 🔹اما بشنوید نکاتی از خانواده ۳ شهید: شهید خلبان مصطفوی برادر شهید است. پدر شهید خلبان  دریانوش جانباز ارتشی است و همسرش فرزند یکی از شهدای ناوچه سهند نیروی دریایی ارتش است که در درگیری با آمریکا به شهادت رسید. خانواده شهید سرهنگ بهروز قدیمی هم همه نظامی هستند برادرش افسر نیروی زمینی ارتش است و  فرزند گرانقدرش  خلبان جنگنده است که راه پدر شهیدش را ادامه خواهد داد و چه گوهری بودند این عزیزان شهید ما
6023Loading...
17
پیچ رسمی پل معلق سراب (اغمیون،سهزاب) برای اطلاع از اخبار بروز پل معلق پیج های اینستاگرامی مارا دنبال کنید. ⬇️⬇️⬇️ پیج پل معلق 👇 https://www.instagram.com/pol_moallag_sarab?igsh=MWtxanpxNm9nc25tdw%3D%3D&utm_source=qr پیج مجتمع گردشگری (بام سراب)👇 https://www.instagram.com/bame_sarab?igsh=enF1Y3poc2k2YXYy&utm_source=qr کانال تلگرامی ما👇👇👇 https://t.me/bame_sarab
5775Loading...
18
Media files
5594Loading...
19
Media files
5610Loading...
20
تنت را به شاخه‌های جوان گیلاس بسپار. از درختان بیاموز که چگونه در پاییز تسلیم باد هستند و در تابستان تسلیم آفتاب. کاش چشمان، یارای اشک و شبنم داشتند که بر زمین ببارند. مرا به سایه‌ درختان مهمان کن... احمدرضا احمدی 🍎❤️
5900Loading...
21
🔴بازار شهرستان سراب فردا پنجشنبه تعطیل است ◼️ رئیس اتاق اصناف شهرستان سراب اعلام کرد به استناد مصوبه هیات رئیسه اتاق اصناف در راستای زمینه سازی برای حضور هرچه باشکوه مردم در آیین تشییع پیکر مطهر شهدای خدمت، فردا پنجشنبه سوم خرداد بازار شهرستان تعطیل است. ⚫مراسم تشیع پیکر مطهر آیت الله شهید آل هاشم، ساعت ۹/۳۰ صبح پنجشنبه این هفته از میدان شهدا به سمت میدان ساعت تبریز برگزار می شود. همچنین مراسم شام غریبان ساعت ۱۶/۳۰ همان روز در مصلی امام (ره) تبریز برپا خواهد بود. ⚫مراسم تشیع پیکر مطهر شهید مالک رحمتی نیز ساعت ۱۰ صبح جمعه، چهارم خرداد از مسجد شهدای مراغه به سمت مصلی و بعد از اقامه نماز به سمت گلزار شهدای این شهر برگزار می شود. همچنین مراسم شام غریبان همان روز ساعت ۱۶ برای برادران در مسجد جامع و خواهران در مسجد شهدای شهر مراغه برپا خواهد بود. 🇮🇷روابط عمومی اتاق اصناف و بسیج اصناف و بازاریان شهرستان سراب
6241Loading...
22
Media files
6140Loading...
23
صبا! به لُطف، بگو، آن غزالِ رَعنا را، که سَر به کوه و بیابان، تو داده‌ای ما را. شِکرفُروش که عُمرَش دراز باد، چرا تَفَقُّدی نَکُنَد، طوطیِ شِکرخا را؟ غرورِ حُسنت اجازَت مَگَر نداد، اِی گُل؟ که پُرسِشی نَکُنی، عَندَلیبِ شِیدا را. به خُلق و لُطف تَوان کرد صیدِ اهلِ نَظَر؛ به بند و دام نَگیرَند، مرغِ دانا را. نَدانَمَ ازْ چه سبب رنگِ آشنایی نیست، سَهی‌قَدانِ سیَه‌‌چشمِ ماه‌سیما را. چو با حبیب نِشینی و باده پِیمایی، به یاد دار، مُحِبّانِ بادپیما را. جُز این قَدَر نَتوان گفت در جَمالِ تو عیب؛ که وضع، مِهر و وفا نیست، رویِ زیبا را. در آسمان، نه عجب، گَر به گفته‌یِ حافظ، سُرودِ زُهره به رقص آوَرَد مَسیحا را. 🖤🖤🖤🖤🖤🖤
6820Loading...
24
🏴مراسم بزرگداشت ویابودشهدای خدمت(ویژه بانوان) زمان:روز پنج شنبه ۳خردادازساعت ۱۵الی۱۶:۳۰بعدازظهر مکان حسینیه زنجیرزنان اباعبدالله(ع)آغمیون
6581Loading...
25
🏴مراسم بزرگداشت ویابودشهدای خدمت(ویژه بانوان) زمان:روز پنج شنبه ۳خردادازساعت ۱۵الی۱۶:۳۰بعدازظهر مکان حسینیه زنجیرزنان اباعبدالله(ع)آغمیون
10Loading...
26
پسرش را معلمِ هنرستان کتک زده بود. وقتی به مدرسه مراجعه کرده بود، با معلم درگیر شده بود و معلم گفته بود: کاری را کردم که تو باید خیلی قبل‌تر می‌کردی و پسرت را ببر دکتر. مرد حالا پسرش را آورده بود تا ببینمش. بعد از ویزیت پسرش، پرسید چطور بود؟ گفتم: به نظرم معلم درست میگه، بذار معلم کارش را بکنه، اگر الان شاخش نشکنه، کل زندگیت را شخم میزنه. پسرش مبتلا به اختلال سلوک( Conduct disorder) بود. در این اختلال که عمدتا بخاطر عدم وجود نظم و اتوریته و اقتدار در خانواده و یا اختلاف قدرت بین پدر و مادر رخ می‌دهد، فرزندِ قدرت‌طلب از این فضای پرآشوب، برای کشورگشایی و شکستن قوانین سود می‌جوید و تبدیل به موجودی سرکش و قانون شکن، دروغ‌گو و تعدی‌گر به حقوق دیگران می‌شود که اگر شاخش نشکند، حداقل یک سوم آنها تبدیل به اختلال شخصیت ضداجتماعی می‌شوند. با توجه به فقدان قدرت متمرکز در خانواده، سه جا برای بهبود آنها باقی می‌ماند: «مدرسه‌ی مقتدر، سربازی منضبط و یا زندان» آنها وقتی خوب می‌شوند که مطمئن شوند که درختی که سرشان را به آن می‌کوبند، نخواهد شکست، آنگاه یاد می‌گیرند که دورش با خضوع بچرخند. و ضرب‌المثل معروف سربازی مردش میکنه و یا چوب معلم گله....برای این اختلال بکار می‌رفته است. منتها معمولا دوتای اولی( مدرسه و سربازی) را این فرزندان با رندی و فریب والدین و پول و پارتی دور می‌زنند و خانواده هم از این زرنگی ذوق می‌کنند، بعد خانواده می‌ماند و فرزند سرکشی که کسی را یارای کنترلش نیست و حالا از ما می‌خواهند که آن اتوریته‌ای باشیم که بر این اسب وحشی لجام می‌زند ولی این کار ما نیست، بستری کردن این فرزندان باعث می‌شود که بخاطر نقش بیماری که پیدا می‌کنند از حداقل مسئولیتها هم معاف شوند. در آخر تنها ابزار درمانی، محیط‌های درمانی یا اصطلاحا Therapeutic Community (TC)  هستند که چیزی شبیه دوره‌ی آموزشی سربازیست ولی کادرش، کادر درمانند. که متاسفانه در ایران خیلی کم هستند و در آخر این هم نشد، تنها امید می‌شود اتوریته‌ی قانون و زندان که متاسفانه باز همان پاتولوژی خانواده، مکرر او را به اسم والد خوب بودن از این فرصت بهبودی، نجات می‌دهند و این آشوب و جنگهای داخلی در سرزمین امپراتوری نامقتدر، معمولا تا مرگ والدین یا فرزندان ادامه پیدا می‌کند... »روح الله صدیق«
6611Loading...
27
دوره بعدی شوراهای شهر و روستا ۳ ساله شد ◼️با تصویب مجلس دوره هفتم شوراهای شهر و روستا ۳ ساله شد و سال آینده (۱۴۰۴) انتخابات دوره هفتم شوراها برگزار خواهد شد. ◼️بر این اساس اگر شورای نگهبان این مصوبه را تایید کند، مدت زمان دوره هفتم شوراهای اسلامی شهر و روستا در سراسر کشور به منظور برگزاری همزمان انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا ۳ ساله خواهد بود.
7130Loading...
28
مراسم بزرگداشت و یادبود شهدای خدمت زمان روز پنجشنبه بعداز نماز مغرب مکان مسجد موسی بن جعفر علیه السلام https://eitaa.com/dehyariaghmiyun دهیاری آغمیون @Aghmiun
7461Loading...
29
عكسي قديمي از مرحوم آل هاشم در كنار استاد شهريار
7931Loading...
30
Media files
7961Loading...
31
﷽ ✨ یا ارحم الراحمین ✨                    🌸 بهار_۱۴۰۳  📆 سه‌شنبه    ۰۱ خرداد / ۱۲ ذیقعده / ۲۱ مه مناسبت : عزای عمومی
7560Loading...
32
🎥بخش‌هایی از سخنان منتشر نشده آیت الله آل هاشم نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز در حضور رهبر انقلاب. ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ روحشان شاد
8724Loading...
33
🔺احمد مطهری اصل، با صدور حکم شورای سیاست گذاری ائمه جمعه کشور به عنوان امام جمعه موقت تبریز منصوب شد.
8252Loading...
34
تراب محمدی سرپرست استانداری آذربایجان شرقی شد احمد وحیدی، وزیر کشور در جلسه امروز شورای تامین آذربایجان شرقی، تراب محمدی را به عنوان سرپرست استانداری این استان منصوب کرد. وزیر کشور امروز برای شرکت در جلسه هماهنگی برنامه های بدرقه و تشییع پیکر شهدای سانحه سقوط بالگرد رییس جمهور و همراهانش در تبریز حضور دارد.
8001Loading...
35
خبر فوری 🔹چهارشنبه سراسر کشور تعطیل است ▫️معاون اجرایی رئیس‌جمهور: به‌دلیل برگزاری مراسم تشییع پیکر رئیس‌جمهور چهارشنبه تعطیل است. ▫️امتحانات دانش‌آموزان تا پایان هفته لغو شد ▫️لازم به ذکر است به دلیل برگزاری مراسم تشییع در تبریز کلیه ادارات و دستگاه‌های اجرایی شهرستان تبریز، فردا سه‌شنبه اول خرداد تعطیل است
7770Loading...
36
امتحانات دانش اموزان تا پایان هفته لغو شد
7781Loading...
37
خبر رسمی چهارشنبه در سراسر کشور تعطیل رسمی اعلام شد
7710Loading...
38
#فوری مخبر با حکم رهبر معظم انقلاب مدیر قوه مجریه شد بخشی از پیام رهبر انقلاب به مناسبت شهادت آیت الله رییسی: 🔹️جناب آقای مخبر طبق اصل ۱۳۱ قانون اساسی در مقام مدیریت قوه‌ی مجریه قرار میگیرد و موظف است به همراهی رؤسای قوای مقنّنه و قضائیه ترتیبی دهند که ظرف حداکثر پنجاه روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود.
8861Loading...
39
﷽ ✨ یا قاضی الحاجات ✨                    🌸 بهار_۱۴۰۳  📆 دوشنبه     ۳۱ اردیبهشت / ۱۱ ذیقعده / ۲۰ مه مناسبت: ولادت امام رضا علیه‌السلام  
8280Loading...
40
آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی به شهادت رسید 🔹بالگرد حامل رئیس جمهور ـ که برای افتتاح سد خداآفرین به منطقه مرزی رفته بود ـ در مسیر بازگشت به تبریز، دچار سانحه شد. این بالگرد علاوه بر رئیس جمهور، حامل وزیر امور خارجه، امام جمعه تبریز و استاندار آذربایجان شرقی بود. #فردیس_پرس 🆔 @fardispress
8050Loading...
Photo unavailableShow in Telegram
﷽ ✨ یارب العالمین ✨                    🌸 بهار_۱۴۰۳  📆 شنبه    ۰۵ خرداد / ۱۶ ذیقعده / ۲۵ مي   مناسبت:
نمایش همه...
هم این و هم آن! هُناك من يرَى الحبَّ حيَاة و هُنَاك منْ يَراه كِذبة كِلاهما صَادق: فالأوَّل التَقى بروحِه، والثانِي فقدها...! یکی عشق را زندگی می‌داند دیگری آن را دروغ پندارد هر دو بر حق‌اند: که آن‌‌ یک، جانِ خویش را باز یافته و این‌ دیگری، بر باد داده...! ✍محمود درويش صبح هم ولایتی های عزیز بخیر
نمایش همه...
🚫هشدار سازمان جهادکشاورزي استان آذربايجان شرقي نسبت به بارشهای سنگین و وقوع سیل های مهیب در برخی از نقاط استان همچون سراب ⚡️⛈ مهیا بودن یکی از حساس ترین شاخص های دخیل در وقوع بارش های رگباری - تندری در آذربایجان و استان‌های شمالغرب کشور طی ساعات پیش رو پیش بینی شده است و احتمال بارش های غافلگیر کننده و وقوع حوادثی ناشی از بارش های شدید آنی، ریزش سنگین تگرگ، وقوع پی در پی رعدوبرق، اصابت صاعقه های مهیب و... را به شدت افزایش می دهد. ⚡️🌧 طی ساعات آینده از ظهر و عصر تا اواخر وقت امشب؛ در برخی مناطق شاهد رشد ابر، رگبار، رعدوبرق و محلا ریزش تگرگ، اصابت صاعقه و سایر حوادث متعاقب ناشی از فعالیت ابرهای همرفتی-جوششی خواهیم بود. 🔴 از نزدیک شدن و اتراق در حریم و بستر رودخانه ها، مسیل ها و دره های سیل گیر خودداری نموده و در صورت شنیدن صدای غرش آسمان در فضای باز، خود را از اصابت صاعقه ایمن کنید. 💦🌊از بامداد امشب، در طول روز شنبه ۵ خرداد و تا روز یکشنبه شاهد بارش سنگین در استانهای آذربايجان شرقی ، آذربایجان غربی و اردبیل خواهیم بود و احتمال سیلابی شدن در برخی از شهرستانهای نیمه شرقی استان به ویژه شهرستان سراب(بارش بالای ۳۰ میلی متر) بالا می باشد. 🗓 جمعه ۴ خرداد ۱۴٠۳
نمایش همه...
👍 5
یک شب آمدند در را زدند، خیلی راحت، و بعد من پا شدم و گفتند که یک مریض بدحال اینجا هست. بدو بدو رفتم بالا سر یک مریض فکر کردم که این دارد می‌میرد، بعد معلوم شد که نه این زائو است. وسط تابستان بود، فراوان چراغ گذاشته بودند و اتاق گرم و همه پیرزن و این‌ها در حال گریه. خلاصه من اینها را به زور از اتاق بیرون کردم چون اصلاً هوا نداشت، یک اتاق درب و داغان. بعد رفتم بالای سر این و دیدم این زائو است منتهی بچه به دنیا آمده و من به زور شلوار او را کندم، یک خانواده ی فقیر بدبخت و فلک‌زده‌ای بودند، بعد دیدم کله‌ی بچه بیرون است، گرفتم و کشیدم بیرون، بچه مرده بود و دور گردنش بند ناف پیچیده بود. من برق‌آسا گفتم یک کمی آب داغ به من بدهید، دست‌هایم را شستم و بعد بند ناف را بستم و نعش بچه را انداختم آن‌ور و شروع کردم به تنفس مصنوعی و رسیدگی به مادر. مادره حالش جا آمد و بعد دیدم که این جفتِ بچه کنده نمی‌شود، دکوله نمی‌شود. گفتم بهرحال باید بکنم. یک مانوری است که با دست می‌دهیم از توی رحم می‌کنیم. این‌طوری کردم و انداختم دور. گفتم بدوم بروم دوا و درمان بیاورم. همین‌طوری که داشتم می‌رفتم دیدم این نعش بچه این‌جاست. همه‌ی مردم هم پشت پنجره ایستاده‌اند و ما را همین‌طور تماشا می‌کنند. این بچه را دوباره برداشتم و بند ناف را از گردنش باز کردم، خیلی سریع این کارها انجام شده بود، و شروع به کتک زدن این بچه کردم. یک دفعه جیغ زد و من در عمرم برای بار اول شادی را حس کردم، این‌که شروع به گریه کرد. من وقتی به طرف مطبم می‌دویدم آن‌چنان از شادی اشک به پهنای صورتم می‌ریختم و احساس خلاقیت برای بار اول و برای بار آخر فکر می‌کنم آن موقع کردم... از میان خاطرات غلام‌حسین ساعدی
نمایش همه...
1
🍃🌸🍃 امروز ساعت ۵ صبح دخترم بیدارم کرد گفت بابا من عروس دارم من و میبری سالن گفتم اره دخترم میبرم. وقتی اومدم از در پارکینگ بیرون، تو ماشین نشستم تا دخترم بیاد دیدم یه آقای پاکبانی داره کوچه رو جارو میکنه، ولی خیلی ناشیانه و اصلا معلومه بلد نیست خب من پاکبان کوچه رو میشناختم اقای عزیزی یه پیرمرد خوش برخورد و با حال بود.. ولی نوع جارو كردن این كمى ناشيانه بود؛ تا حالا  در طى صدها روز ده‌ها پاكبان رو ديدم و حاليم بود كه اين يارو اين كاره نيست؛  رفتم دخترم رو رساندم و برگشتم. دیدم هنوز داره با آشغالها بازی میکنه. كم كم اين مشكوك بودنش رفت رو مُخم. در ماشین  رو باز كردم و صداش كردم «عزيز   خوبى؟ يه لحظه تشريف بيار. خيلى شق و رق اومد جلو و از پشت عينك ظريف و نيم فريمش خيلى شُسته رُفته جواب داد: «سلام. در خدمتم  مشكلى پيش اومده؟» از لحن و نوع برخوردش جا خوردم. نفس هاش تو سحرگاه زیادی پر انرژی بود؛ به ذهنم رسید که یه کم مهربان‌تر برخورد کنم. "خسته نباشی، گفتم بیا تو الاچیق یه قهوه بزنیم" بعد تكه پاره كردن يه چندتا تعارف  اومد داخل و نشست. اون يكى هدفون هم از گوشش در آورد؛ دنباله سيم هدفون رو با نگاهم دنبال كردم كه ميرفت تو يقه ش و زير لباس نارنجى شهرداريش محو مي‌شد. پرسيدم «چى گوش ميدى؟». گفت: «يه كتاب صوتى به زبان انگليسيه». كنجكاوتر شدم : « انگليسى؟! موضوعش چيه؟» گردنشو كج كرد و گفت: «در زمينه اقتصادسنجى». شكّم ديگه داشت سر ريز مي شد! « فضولى نباشه؛ واسه چى يه همچی چيزى رو گوش‌میدی؟». با يه حالت نيم خنده تو چهره‌اش گفت: «چيه؟ به يه پاكبان نمياد كه مطالعه داشته باشه؟ ... به خاطر شغلمه. » از سرایدار ساختمان دو تا آبجوش گرفتم، دو تا علی کافه انداختم، رفتم سر میز متعجب‌تر پرسیدم که  متوجه نميشم! اين اقتصاد و سنجش و اين داستان ها چه ربطي به كار شما داره؟». نگاه‌اش را يه لحظه برگردوند و بعد دوباره به سمت من نگاه كرد و گفت: « من استاد هستم تو دانشگاه. » قبل از اينكه بخام چيزي بپرسم انگار خودش فهميد گيج شدم و ادامه داد: « من پدرم پاكبان اين منطقه است. اقاى عزيزى. در مورد شما  و روانشاد پسرتونم  هم براى ما خيلى تعريف كرده همیشه میگفت یه پهلوون تو کوچه هست که مهربانه.   امشب تا دیدم شناختمون چون عکس تون رو با بابا دیده بودم.  جناب خمارلو  من دكتراى اقتصاد دارم؛ و دو تا داداشم يكي مهندسه و اون يكى هم داره دكتراشو مي گيره. به پدرم هر چى ميگيم زير بار نمى ره که بازخريد شه؛ ما هم هر ماه روزايي رو به جاى پدرمون ميايم كار مى كنيم كه استراحت كنه. هم كمكش كرده باشيم هم يادمون نره با چه زحمتى و چطورى پدرمون ما رو به اينجا رسوند.» چند لحظه سكوت فضای بین ما  رو گرفت و نگاه‌مون تو هم قفل شده بود. استكان رو گذاشتم رو ميز و بلند شدم رفتم سمتش. بغلش كردم و گفتم «درود به شرفت مرد. قدر باباتم بدون. خيلى آدم درست و مهربونیه.. ✍️ سپهرخمارلو ◽️◾️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◾️◽️
نمایش همه...
👍 5👏 4
00:36
Video unavailableShow in Telegram
گذر عُمر
نمایش همه...
😢 1
Photo unavailableShow in Telegram
🔺امروز 24 مي روز جهاني برادر نام گذاري شده است. 🔸 روزی برای قدردانی از برادرها یا کسانی که مثل برادر بوده‌اند و در روزهای سخت، حامی و پشتیبان ما هستند
نمایش همه...
👍 3
Photo unavailableShow in Telegram
﷽ ✨ اللهم صل علی محمدوآل محمد✨                    🌸 بهار_۱۴۰۳  📆 جمعه     ۰۴ خرداد / ۱۵ ذیقعده / ۲۴ مه مناسبت : 
نمایش همه...
2🔥 2
مولانا می گوید علت سقوط افراد ازمقام انسانی به حالت  ظلم و جور و خودپرستی و... چهار دلیل دارد و این چهار عامل را به چهار مرغ شوم و فتنه گر در درون انسان تشبیه کرده: 🦆 اردک _نماد آز و طمع : اردک حیوانی است چه سیر و یا گرسنه باشد همیشه نوکش روی زمین است .و بعضی از انسان ها به این خاطر به اردک تشبیه کرده است که هر چه دارای پول ومقام باشند باز هم می خواهند و این طمع شان قابل سیر شدن نیست 🐓 خروس_ نماد قدرت وشهوت : این را هم یکی دیگر از مشکلات دنیا می داند. ستمگری و قدرت پرستی و شهوت و بی بند و باری جنسی که در جوامع مشاهده می شود و همچنین تجاوز به حقوق انسان ها و آزار جنسی آدم ها ناشی از این مسئله می داند 🦚 طاووس_ نماد زیبایی ظاهری : چشم و هم چشمی ها ، تلاش برای رسیدن به زیبایی کذایی ، خودنمایی ، گفتار بی عمل ، دروغ فریبنده و خوش آیند گفتن به جای بیان واقعیت ، این گونه اعمال انسان ها را تشبیه به طاووس کرده  🐦‍⬛️  کلاغ_ نماد بلندپروازی کذایی است : منظور مولانا از کلاغ افراد نارسیسم یا خود پرست می باشند چون در تمثیل ها ، کلاغ آرزو دارد که عقاب باشد یعنی کسی که عقده دارد خود را در مقام بالا ببیند ولی این توانایی رشد یا در او نیست یا نمی خواهد با سعی و تلاش و کوشش به آن برسد بنابراین  برای رسیدن به مقصود دست به هر کاری می زند به ویژه می کوشد تا از دیگران پل ساخته و از آن عبور کند مولوی در توصیف این چهار مرغ می خواهد بگوید تنها راهی که انسان  می تواند به اخلاقیات روی آورد و از ظاهر به معنا برسد باید این چهار مرغ شوم درون خود را گردن زده و یا آن را نابود کند . مهم ترین اصل در اگزیستنسیالیسم این است که خود شوی و هراسی از ابراز آزادانه خود واقعی ات نداشته باشی.
نمایش همه...
👍 3
🌸دروود🌸 به گمانم، ما موسیقی و عطر رو اصلاً برای این دوست داریم که فضاهای قبلی زندگیمون رو تداعی می‌کنن. این هم راهیه برای این‌ که با مرگِ لحظه بجنگیم و اون رو به زندگی برگردونیم و سایه‌ها و بازتاب‌هاش رو زنده کنیم، هرچند موقت . . .! بامداد آدینه به نشاط🌹
نمایش همه...
👏 2👍 1