شعر درد موزون

و  فکر  کن  به  تنت،  در  حصار  آغوشم! قفس  همیشه  غم  انگیز  نیست،میبینی... #سجاد_صفری_اعظم 🍃🥀 @sher_o_sheidaee

با شب چه کند سینه ی این برکه ی بی تاب... وقتی که تو ای ماه نخواهی که بتابی #قاسم_صرافان وشب بخیر... 🍃🥀 @shdr_o_sheidaee

هواتو کردم دورت بگردم ... @bevaghtedivanegi | ali

اغیار در کمین تو و من قرینِ مرگ جان می‌سپارم و به خدا می‌سپارمت #عاشق_اصفهانی 🍃🥀 @shdr_o_sheidaee

نمی‌دانستم چرا می‌خواهم بگریم، امّا می‌دانستم اگر کسی با من حرف بزند یا دقیق نگاهم کند یک هفته‌ی تمام خواهم گریست. #سیلویا_پلات 🍃🥀 @shdr_o_sheidaee

تا دوست داری‌ام، تا دوست دارمت، تا اشک ما به گونه‌ی هم می‌چکد ز مهر، تا هست در زمانه یکی جانِ دوستدار، کِی مرگ می‌تواند نام مرا بروبد از یاد روزگار! #سیاوش_کسرایی 🍃🥀 @shdr_o_sheidaee

«روزهایی هست که خیلی دیرتر از زمانی که عقربه‌ها همیشه نشون میدن، بیدار میشم. نه از سر خستگی یا تنبلی. گیر میکنم.رویاهایی هستن که قلابشون گیر میکنه به قلبم و نمیذارن به سطح بیداری بیام.این خواب‌ها پر از احساسن، پر از لطافت، پر از عشق، پر از همه‌چیزهایی که تو واقعیت بهشون نرسیدم.زمانی که رویا تموم میشه دوباره و دوباره تکرارش میکنم تا جایی که همه چی شروع میکنه به محو شدن. حالا بیداری چنگ میزنه به مغزم و تو این جدال برنده مشخصه.» 🍃🥀 @sher_o_sheidaee

تو را فقط‌ به عنوانِ یک فرد دوست نداشته‌ام؛ بلکه تو را بسانِ میهنی دوست داشتم که "وابستگی" به غیر از آن را نمی‌خواهم.. #نزار_قبانی 🍃🥀 @sher_o_sheidaee

«زخم های من، بی حضور تو از تسکین سر باز می زنند » #شمس_لنگرودی 🍃🥀 @sher_o_sheidaee

و کاش وقتی ابر غم به گلوی کوچکت می رسد ، از یاد نبری شانه ای در کار نیست و بهتر است بپذیری همیشه قرار است در آغوش باد گریه کنی. زیرا رنج تنهاست و رنجور تنهاتر... و شب بخیر.. 🍃🥀 @sher_o_sheidaee