cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

Ali Babachahi

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
645
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+17 روز
+1230 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Photo unavailableShow in Telegram
Photo unavailableShow in Telegram
https://aftab.pub/%d8%ac%d9%87%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%aa%d9%88%d8%ac%d9%87-%d8%b4%d8%af-%d8%b4%d8%b9%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%b6/ جدیدترین کتاب نشر آفتاب: جهان متوجه شد ، شعرهای اعتراضی علی باباچاهی
نمایش همه...
Photo unavailableShow in Telegram
عزیزان این لوگو برای تبریک سال نو طراحی شده لطفا برای تبریک سال 1402 استفاده کنید و پخش کنید تا اطلاع رسانی شود🌹پیشاپیش سال نو مبارک🍀
نمایش همه...
00:04
Video unavailableShow in Telegram
به کانال : #علی_باباچاهی بپیوندید 👇 @alibabachahi
نمایش همه...
0.63 KB
01:01
Video unavailableShow in Telegram
سخن‌سرا گزیده‌ای از شعر «زندانی اختیاری» علی باباچاهی @iranintltv
نمایش همه...
426410672_1108194423526062_731357942501066227_n.mp41.49 MB
چه میشود ها سوراخ شدن لایه ی اوزن ربط دارد شاید به سالکی که پروانه ها را مجذوب صورت تو کرده است سوراخ شدن انواعی دارد صدامی قذافیایی سوراخ های بالقوه سقف زندان را گاهی وصل می‌کنند به قصر حورالعین سعد آباد هم خشتهای طلا داشت. حوض های بلور داشت دریای اخضر و احمر داشت طاق کسری داشت درویش از سوراخ های سوزنیْ عبور می‌کند شعبده باز از دروازه های شیراز به لوله‌ی تفنگ‌که نمی‌گویند سوراخ حلاجی کردم و بدنم سوراخ سوراخ نشد میر غضب ماشه را نکشید ساطور را برداشت قطع عضو حکمت دارد و لذت آفرین هم هست خون جاری شد و انار فروش را به اشتباه انداخت روی صحنه رنگ پریدگی ام یک مرتبه رنگ باخت (خنده ی حضار) لوطی ما رستمی کردو سینه‌ی پسرش را سوراخ سوراخ گریم معجزه گر نیست افسونکار هست گریمور گفت بعد انگار نه انگار! طب جديد سوراخ هاي جديد بدون مته بدون دریل با فشار یک انگشت هم چشم به سوراخی عمیق بدل می شود ناف آهو چطور؟ کاشتن و گذاشتن یک شاخه ی نرگس در این یکی مناسب ترست آبان ماه ۱۳۹۱ 🟫🅱🅰🅱🅰🟫 https://t.me/kanale_alibabachahi @kanale_alibabachahi #کانال_علی_باباچاهی
نمایش همه...
مبهم که نیست تقدس زدایی از" کانون" کاری است جبارانه مگر این که و افسون زدایی کردم از تقدس ابطال پذیر فکرم آن است که برق بیندازم امضا هایم را سرم که درد نمی کند اما این دستمال وقارم را دوبرابر کرده است فعال ادبی بودم و در زندان های به فرض عشاق دیگری هم بودند و مهیا بود از همه جور جور به جور ۱۳۴ نفر امضا بودیم و شبتابی میکردیم بیرون از کادر عکس نگیر عینک بزنم بهتر است! تبسم به اراده تهوع آور نیست؟ ادم متعهد ول نمی کند تورا برود به صید قزل آلا اهو بازی در بیار قدری شعر امروز فاقد معصو میت است و گفتم و در نمی روم از تو امضا! این رابطه محض به یکصد و بیست و پنج هزارساله ریز و درشت می رسد ارتباط ربط محبوبه مربوطه! گفتم تو و زنجره بازی درآوردند سوسک ها شهره ی افاق شدنش آرزوست من ؟ جای انارهای خندان را تنگ نمی کنم و توهم محض است این! پرانتز بسته ) متغزل می شود این متن مکتوب و به تدریج منتشر! قهر نکن! باسیم برهنه ی برق فقط کار دارد: دختر خاص زن خاص دزد سر پوشیده بودم و در به درم بود پلیس بلند گو اینجایی تری تو ادم های بی گناه تبهکارترند دوسه بار اعدام شده ام درخواب و دویست سال زندانی بودم من! او گفت لبان مرا دوختند و عشق به نام تو ثبت شد ای آزادی! و پزشک احمدی بخش تزر یقات راه انداخته از نو و درزندان ها! ⚪️#علی_باباچاهی
نمایش همه...
دو میلیون سه گلوله به طرفم شلیک شد( باورنکنید! تشخیص دادم ونیمه ی صورت مهتابی اش نادرپوری ست ! تلفط اسم ام ناممکن که نه ممکن نبود! الفبارا ازبرکرد و تمرین کرد ممکن نبود‌! بانفربر نفرات اش را به کودکستان فرستاد که علم بهتراست ! عشق گوشه ی تابوت خواهرم را گرفته بود و لنین به چه فکرمی کند؟ مجسمه ام را باگچ و گل ساختند و رقصیدن کم اوردند ! نام دومیلیون گرسنه را برکاغذ گلاسه نوشتم و خواب از سرم نپرید مبادله ام کردند باادم عاقلی که باکشیدن کبریت جرقه بازی می کرد در مناطق سیل زده کشتار چند نوع است : وحشیانه نزاکت بار و شانه بالاانداخت و به صراحت نگفت غروب وقت بوسیدن هوشبرکان است ولی از راه دور به جرم سوء قصد به جان خودم نه زندانی شدم نه زندانبان ! قصیده سرایان بعد ازمرگ هم خبرهولناک برشتی را نمی شنوند ! راستی قضیه چه بود اقایان ؟ علی-باباچاهی @alibabachahi
نمایش همه...
Repost from Ali Babachahi
دو میلیون سه گلوله به طرفم شلیک شد( باورنکنید! تشخیص دادم ونیمه ی صورت مهتابی اش نادرپوری ست ! تلفط اسم ام ناممکن که نه ممکن نبود! الفبارا ازبرکرد و تمرین کرد ممکن نبود‌! بانفربر نفرات اش را به کودکستان فرستاد که علم بهتراست ! عشق گوشه ی تابوت خواهرم را گرفته بود و لنین به چه فکرمی کند؟ مجسمه ام را باگچ و گل ساختند و رقصیدن کم اوردند ! نام دومیلیون گرسنه را برکاغذ گلاسه نوشتم و خواب از سرم نپرید مبادله ام کردند باادم عاقلی که باکشیدن کبریت جرقه بازی می کرد در مناطق سیل زده کشتار چند نوع است : وحشیانه نزاکت بار و شانه بالاانداخت و به صراحت نگفت غروب وقت بوسیدن هوشبرکان است ولی از راه دور به جرم سوء قصد به جان خودم نه زندانی شدم نه زندانبان ! قصیده سرایان بعد ازمرگ هم خبرهولناک برشتی را نمی شنوند ! راستی قضیه چه بود اقایان ؟ علی-باباچاهی @alibabachahi
نمایش همه...
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.