محمدعلی محمدپور

راوی نقل می‌کند آل هاشم هنوز دنبال تلفن می‌گردد که بوسیله آن به این دنیا بازگردد.

تراپی؟ نه ممنون منتظر می‌مونم ببینم ویدئوی شیر تعزیه جدید چی میاد بیرون.

ولی کار خودشونه. شما گفتید سر شهید کِندی پیاده می‌شید؟ بفرمایید اینم شهید کندی به یاد کِندیِ جمهور.

حالا سوال پیش میاد که آقای محمدپور! چه کار کنیم که در آینده دوباره ضربه نخوریم؟ آها! الان جای درستی اومدی. یه فرمول کلی بر پایه دو اصل میگم همینو راه زندگی خودت قرار بده. اگه جواب نداد بیا تف کن تو صورت من. اصل اول: دست‌بوسی فقط دست پدر و مادر. عه شاه مملکته، نبوسم؟ نه. شاهه و خدماتی داشته بجای خودش اما دست‌بوسی نداریم. خمینیه، نبوسم؟ نه. آفتابه دستش گرفته و فلان، بجای خودت اما نه. علی داییه ها! بازم محترمه، ۱۰۹ تا گل ملی زده، اما دستش رو نمی‌بوسیم. اصل دوم: هر جا زیادی برای یکی داشتی اکلیل می‌ری، سریعا قرص ضداسهال بخور.‌ بذار استاپ شه قضیه. بگو ممنون زیبا بود ولی دیگه اجازه بده خیلی هم بهت نپردازیم. همین. پایان.

می‌دونی کجا ضربه خوردی؟ اون‌جایی که بهرام رادان تو فیلم پل چوبی با صدای زیباش گفت: «عشق یعنی حالت خوب باشه» و تو گفتی: «عه چه قشنگ!» تو اونجا بذر مجتبی شکوری رو کاشتی که امروز اینجوری ضربه بخوری. همون‌موقع من گفتم زیاد بهش نپرداز و تو پرداختی.

حلاج از تکه گِلی که شبلی انداخت گفت آخ! گفتند مرد حسابی این همه سنگ آخ نگفتی از گِل آخ گفتی؟ گفت بله او می‌داند و می‌زند این درد دارد. بله آقای محمدپور می‌داند و می‌زند. خیلی قبل‌ترها هم می‌دانست. اما جامعه ظرفیت پذیرشش رو نداشت. وگرنه اون زمان که مهدی رستم‌پور داشت قضیه مهران مدیری رو تعریف می‌کرد که با قایق موتوری افتاده دنبال علی کریمی، محمدپور داشت واقعیت مجتبی شکوری رو می‌گفت. بله نشنیدی چون گوش نکردی. چون نخواستی گوش کنی.

بله الان مجتبی شکوری افتاده زیر دست و پا. الان اونجاییه که نیزه‌دار نیزه‌شو فرو می‌کنه. شمشیرزن شمشیر می‌زنه. آقای محمدپور هم هیچ کدوم دستش نیست یه سنگی پرتاب می‌کنه. چرا که نه.

اون موقع که داشتم می‌گفتم همه می‌گفتن برو بابا حسودی نکن. ببین چه حرف‌هایی قشنگی می‌زنه. چه قشنگ حرف می‌زنه. حرف‌ می‌زنه دلمون می‌خواد تا صبح بشنویم ازش. بله اینجا همونجاییه که تو باید احساس خطر کنی. یکی داره تو رو خوابت می‌کنه.

این استوری‌ایه که دیشب گذاشتم. حالا می‌پرسن عه آقای محمدپور نظر شما در مورد این قضیه اینه؟ نه. پس اونه؟ نه. الان آقای محمدپور یه اشاره می‌کنه از این قضیه رد میشه می‌ره. چون اون موقع که داشت نظرش رو می‌گفت کسی گوش نمی‌کرد. الانم همین بسشه یه لگد می‌زنی رد میشی.