cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

مولوی و عرفان

مثنوی،فیه مافیه،دیوان شمس، سخنرانی اساتید، معرفی عرفان ها ادمین @MolaviAdmin کانال @MolaviPoet . لینک ابتدا کانال t.me/molavipoet/1 . اینستاگرام Molavipoet . خیریه کانال @hayatmolavi

نمایش بیشتر
Advertising posts
32 477مشترکین
-624 ساعت
-757 روز
-9330 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

🔊 فایل صوتی 💬سعدی، ادب فارسی و اندیشیدن ایرانی 🎙 دکتر سیدجواد طباطبایی در بنیاد سعدی شیراز 🗓 ۱ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۵ حجم :5,4MB 🆔 @MolaviPoet 🆑 کانال مولوی وعرفان
نمایش همه...
👍 5
🌹🌹 @MolaviPoet لینک جلسه قبل👈 اینجا "نقل است که در بغداد دزدی را آویخته بودند، جنید برفت و پای او بوسه داد. از او سؤال کردند. گفت: هزار رحمت بروی باد که در کار خود مرد بوده است و چنان این کار را به کمال رسانیده است که سر در سر آن کار کرده است." "این سینه تو حرم خاص خدای است، تا توانی هیچ نامحرم را در حرم خاص راه مَده". "دل دوستان خدای، سرّ خداى است و خدای، سرّ خود در دل ننهد که در وی دوستی دنیا بود." "روزی سخن می‌گفت، یکی برخاست و گفت در سُخن تو نمی‌رسم. گفت طاعت هفتاد ساله زیر پای نه. گفت نهادم و نمی‌رسم. گفت سر زیر پای آر، اگر نرسی جرم از من دان". "خُنک آن کس که او را در همه عمر یک ساعت حضور بوده است." "هرگاه که برادران و یاران حاضر شوند، نافله بیفتد." بعضی از گفته‌های جنید از مسئله "وحدت وجود" حکایت می‌کند که برای نمونه چند فقره از آن گفته‌ها در این جا نقل می‌شود: "نقل است که شبی با مریدی در راه می‌رفت. سگی بانگ کرد. جنید گفت لبیک لبیک. مرید گفت: این چه حال است. گفت: قوّه و دمدمه سگ از قهر حق تعالی دیدم و آواز از قدرت حق تعالی شنیدم و سگ را در میان ندیدم. لاجرم لبیک جواب دادم." "تصوف آن بود که تو را خداوند از تو بمیراند و به خود زنده کند". "هر که گوید الله بی‌مشاهده این کس دروغ زن است." "معرفت وجود جهل است در وقت حصول علم تو، گفتند زیادت کن، گفت عارف و معروف او است". "و تا تو خدای و بنده می‌گویی، شرک می‌نشیند. بلکه عارف و معروف یکی است. چنان که گفته‌اند در حقیقت اوست اینجا، خدای و بنده کجا است، یعنی همه خدای است". "محبت درست نشود، مگر در میان دو تن که یکی دیگری را گوید ای من". «اهل انس در خلوت و مناجات، چیزها گویند که نزدیک عام کفر نماید. اگر عام آن را بشنوند، ایشان را تکفیر کنند." "معرفت مکر خدای است، یعنی هر که پندارد که عارف است، ممکور است". " غایت توحید انکار توحید است، یعنی هر توحیدی که بدانی انکار کنی که این نه توحید است". "باز پرسیدند از توحید، گفت یقین است. گفتند چگونه، گفت آن که بشناسی که حرکات و سکنات خلق، فعل خدای است که کسی را با او شرکت نیست. چون این به جای آوردی، شرط توحید به جای آوردی". از مقایسۀ این گفته‌ها، با سخنان اسلاف جنید به خوبی می‌بینیم که تحوّل فکری بسیار مهمی در بین آنها پیدا شده و افکار تازه‌یی و اصطلاحات و تعبیرات مخصوصی به وجود آمده است. از قبیل عدم اعتنای به مرقع و صورت ظاهر درویشی و پشمینه پوشی و عقیده به آن که زهد و ترک دنیا و عبادت، منظور نهایی و غایت مطلوب نیست. بلکه مقدمه است برای منظور عالی‌تری و عدم اعتماد بر طاعت که گاهی خود آن طاعت، ممکن است حجاب راه شود و نیز اهمیت بسیار به عشق و محبت و دل و بی‌خودی و دل باختگی دادن و یکی دانستن عارف و معروف و همه چیز را مظهر حق دیدن". سایر بزرگان صوفیه این عهد هم از قبیل ذوالنون مصری و بایزید بسطامی و حسین بن منصور حلاج و ابوبکر شبلی، اگر چه هر یک با زبان مخصوصی افکار صوفیان را بیان می‌کنند، ولی همۀ آن‌ها کم یا بیش، متمایل به عقیدۀ وحدت وجوداند و جز خدا چیزی نمی‌بینند. این تغییر در افکار و گفتار و رفتار صوفیان، نظر مردم را جلب نموده، مخصوصاً طبقه فقها این سخنان را برای جامعه مسلمین خطرناک می‌شمرند و صوفیه را به بدعت‌گذاری و گاهی الحاد و کفر متهم می‌سازند. البته نتیجه این فشارها، این است که بزرگان صوفیه بیش از پیش به قرآن و حدیث و تفسیر و ادله عقلیه و امثال آن متشبث می‌شوند و با همۀ مخالفتی که مبانی و اصول تصوف، با تألیف و تصنیف کتاب دارد و به گفته ابوسعیدابوالخیر، قدم اول تصوف پاره کردن دفتر و فراموش کردن علم است، این طایفه هم به حکم ضرورت دست به کار تألیف و تصنیف می‌زنند و با سلاح کتاب به دفاع از خود برمی‌خیزند، که به موقع خود شرح خواهیم داد. ذوالنون مصری که به قول جامی، رئیس و سر صوفیان محسوب است، اول کسی است که برای فرار از اعتراض معترضین، رموز صوفیانه به کار برده است. ولی ذوالنون از صوفیان معتدل است و در کلمات خود از معرفت الهی بیشتر صحبت می‌کند تا از اتحاد و وصول . 📗 تاریخ تصوف در اسلام_تطّورات و تحوُّلات مختلفه آن از صدر اسلام تا عصر حافظ_صفحه ۵۷ و ۵۹ ✍ دکتر قاسم غنی 🆔 @MolaviPoet 🆑 کانال مولوی وعرفان
نمایش همه...
👍 5
🔊 فایل صوتی 🎙 دکتر اسلامی 💬 پادکست افسردگی 🆔 @MolaviPoet 🆑 کانال مولوی وعرفان
نمایش همه...
👍 2 1
لینک جلسه قبل👈 اینجا 🔊 فایل صوتی _2 💬 سعدی شیرین سخن 🎙دکتر عبدالکریم سروش حجم : 13,5MB 🆔 @MolaviPoet 🆑 کانال مولوی وعرفان
نمایش همه...
👍 3
🌹🌹 @MolaviPoet جامعیت انسان کامل صاحبِ دل، کُلّ است. چون او را دیدی، همه را دیده باشی که: الصَّيْدُ كُلُّهُ فِي جَوْفِ الْفَرا*. خلقانِ عالَم همه اجزای وی‌اند و او کُّل است. جزوِ درویش‌اند* جمله نیک و بد هر که نَبوَد او چنین، درویش نیست اکنون چون او را دیدی که کُلّ است قطعاً همه عالَم را دیده باشی، و هرکه را بعد از او ببینی مکرّر باشد و قول ایشان در اقوالِ کلّ است. چون قول ایشان شنیدی هر سخنی که بعد از آن شنوی مکرّر باشد. فَمَن* يَرَهُ فى مَنزلِِ فَكاَنَّما رَأى كُلّ إنسانٍ وَ كُلَّ مَكانٍِ ای نسخه نامه الهی* که تویی وی آینه جمال شاهی که تویی بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر آن چه خواهی که تویی شرح: مولانا پس از خداوند سبحان، انسان برین را برترین موجود عالم هستی می‌شناسد و او را با ویژگی‌های کمالی توصیف می‌کند. از جمله او را به منزله «کُلّ» می‌داند. كُلّ تویی و جملگان اجزای تو برگُشا که هست پاشان پای تو از تو عالم روحزاری می‌شود پشت صد لشکر سواری می‌شود (دفتر پنجم ۳۶-۳۵) اما این کُلّ از نوع کُلِّ منطقی نیست که فقط در انتزاعات ذهنی جای داشته باشد و کُلِّ طبیعی نیز نیست که با انفکاک اجزائش کاستی گیرد و به مَحق و نابودی کشیده شود. بل کُلّیت انسان برین کُلّیتی حقیقی است. *الصَّيْدُ كُلُّهُ في جَوْفِ الْفَرا: "صيد تماماً در درون گور خر است". معروف است که سه نفر به شکار رفتند یکی‌شان خرگوشی شکار کرد و دیگری آهویی و سومی گورخری. آن دو به صیدی که کرده بودند مباهات کردند و سومی :گفت صید من از حیث بزرگی چندین و چند برابر صید شماست. پس همه صیدهایی که شما کرده‌اید در صید من نهفته است. "چون که صد آمد نود هم پیش ماست". صورت رایج این ضرب المثل معروف چنین است: كُلُّ الصَّيْدِ في جَوْفِ الفَرا. (به" فرائد الادب" المنجد، ص ۹۹۷ ). *جزو درویش اند...: این بیت ششم از غزل (۴۲۵) دیوان شمس است. *فَمَنْ يَرَه...: پس کسی که او را در منزلی بیند گویی که همۀ آدمیان و همه مکان‌ها را دیده است. *ای نسخهٔ نامه الهی...: این رباعی از آنِ نجم الدین رازی مؤلف مرصاد العباد است، چنان که خود وی در کتاب منارات السائرين بدين مطلب تصریح می نماید. (حواشی چنان که فروزانفر، ص ۲۹۰). 📗 شرح کامل فیه‌ما‌فیه صفحه ۲۳۶ و ۲۳۷ ✍ استاد کریم زمانی 🆔 @MolaviPoet 🆑 کانال مولوی وعرفان
نمایش همه...
👍 5 2
لینک جلسه قبل👈 اینجا 🔊فایل صوتی _ 6 💬شرح مثنوی دفتر اول 🎙 دکتر عبدالحمید          ضیایی حجم : 11,2MB 🆔 @MolaviPoet 🆑  کانال مولوی وعرفان
نمایش همه...
3
🌹🌹 @MolaviPoet لینک جلسه قبل 👈 اینجا گفت: «ای موسی از آن بگذشته‌ام من کنون در خون خود آغشته‌ام من ز سدره منتهی بگذشته‌ام صد هزاران ساله زآن سو رفته‌ام سدره‌المنتهی درختی است که جبرئیل، پیامبر را در سفر معراج تا آنجا همراهی کرد و از آن پس پیامبر تنها رفت. محرم ناسوت ما‌ لاهوت‌ باد آفرین بر دست و بر بازوت باد ناسوت، یعنی عالم انسانی و لاهوت، يعنى عالم الهى."محرم ناسوت ما لاهوت باد"؛ یعنی همسایه عالم انسانی ما، در عالم ربوبی باد. به تعبیر دیگر، تو چنان کردی که ناسوت من همسایه لاهوت شد. متشکّرم و دست و بازویت را می‌بوسم. قصه را با رمزها و رازهایش به پایان بردیم. در واپسین سطور این مقال، درس تسامح را یادآور می‌شویم. موسی و شبان، نقد حال ماست. ما مخاطب رازهای شنیدنی و چشم گشای این قصه‌ایـم. خسـران است اگر فرافکنی کنیم. نگوییم شبانی بود و حرفهای ناسنجیده می‌زد و موسی به او عتاب کرد! همه ما شبانیم! اگر موسی صفتی پیدا شود، درخواهیم یافت که ما هم شبان عامی‌ای بیش نیستیم. و کفر می‌گوئیم و دین می‌پنداریم و دیگران می‌شماريم. کافر می‌شماریم. کافی است عالم تر و مؤمن‌تری از ما درآید، تا آشکار کند حدّ کفر و ایمان هر یک کجاست. همه ما نشسته بر سر سفره‌ای واحد هستیم. همه از ساکنان یک کوییم و دیگر چه جای تكبر و تکفیر و چه جای فخر فروشی و چه جای تخطئه دیگران؟، خاصه در عالم دین که اولویت با دل است. همـه مـا محتاج یک معلمیم که با تازیانه‌مان بنوازد؛ همه ما در حکم آن شبانیم. اگر این نکات را دریابیم بسیاری از مردم را معذور خواهیم داشت و نسبتی دیگر با افراد برقرار خواهیم کرد و کفر و ایمان و کافر و مؤمن چهره دیگری پیدا خواهند کرد و آن طبقه بندیِ خشک و ناتراشیده در باب کافر و مؤمن که در میان ما روان است، رخت برخواهد بست. تسامح یعنی دیگران را مثل خود دیدن. و لذا هیچ کس را به روانی محکوم نکردن و در نقصان و کمال همواره همه را در نیمه راه دیدن. از امروز به بعد، همۀ ما خود را چوپان حس کنیم و همواره در انتظار موسی مردی به سر بریم تا ما را راست کند. اما هوس موسایی نکنیم که عتاب حق ما را فرا خواهد گرفت و فرو خواهد کوفت. حمد تو نسبت بدان گر بهتر است لیک آن نسبت به حق هم ابتر است... این قبول ذکر از تو رحمت است چون نماز مستحاضه رخصت است.. در سجودت کاش رو گردانیـی معنی سبحان ربّی دانیی کای سجودم چون وجودم ناسزا هر بدی را تو نکویی ده جزا (مثنوی،دفتر دوم، ابیات_ ۱۷۹۵ ۱۷۹۷، ۱۸۰۱، ۱۸۷۲) در همین راستا و به همین انگیزه و درد بود که نگارنده، سال‌ها پیش در ضمن منظومه‌ای، موسای کلیم را مخاطب قرار داد که: موسیا چوپان چوپان توئیم ما هم از فرعون کوبان توئیم در عتاب صد عنایت مضمر است تلخیی کن کر شکر شیرین تر است نرم نرمک‌مان فسون، دیو کُشت ای کلیم الله کم از بانگ درشت؟ 📗 قمار عاشقانه شمس و مولانا صفحه ۲۰۸ تا ۲۱۰ ✍ دکتر عبدالکریم سروش 🆔 @MolaviPoet 🆑 کانال مولوی وعرفان
نمایش همه...
👍 4 1💯 1😐 1
🌹🌹 @MolaviPoet I feel you, In every stone من تو را احساس می‌‌كنم، در هر سنگی In every leaf of every tree That you ever might have grown در هر برگى از هر درختى كه تا حالا رشد داده‌اى I feel you, In everything من حست می‌‌كنم، در همه چیز In every river that might flow در هر رودخانه که در حال خروش است In every seed you might have sown در هر دانه‌اى كه كاشته‌اى I feel you(x5) من تو را احساس می‌کنم(5بار) I feel you, In every vain من حست می‌كنم، در تمام رگ هایم In every beating of my heart در هر تپش از قلبم Each breath I take در هر نفسى كه می‌کشم I feel you,Anyway حست می‌كنم، در همه حال In every tear that I might she’d در هر قطره‌ی اشكى كه ریخته‌ام In every word i’ve never said در هر كلمه‌اى كه هرگز نگفته‌ام I feel you(x5) من تو را احساس می‌کنم(5بار) In every vain من حست می‌كنم، در تمام رگ هایم In every beating of my heart در هر تپش از قلبم Each breath I take در هر نفسى كه می‌کشم I feel you ,Anyway حست می‌كنم، در همه حال In every tear that I might shed در هر قطره‌ی اشكى كه ریخته‌ام In every word i’ve never said در هر كلمه‌اى كه هرگز نگفته‌ام I feel you(x5) من تو را احساس می‌کنم(5بار) 🆔 @MolaviPoet 🆑 کانال مولوی وعرفان
نمایش همه...
9👍 6
12
🌹🌹 @MolaviPoet شیلر (به آلمانی: Schiller) نام یک گروه موسیقی الکترونیک آلمانی است که در سال ۱۹۹۸ به شهرت رسید و به افتخار شاعر و نمایشنامه نویس آلمانی فردریش شیلر نامگذاری شده‌است. گروه شیلر سال ۱۹۹۸ توسط کریستوفر فن دیلن (Christopher Von Deylen) و میرکو فون شلیفن در هامبورگ تأسیس شد. در سال ۲۰۰۳ فن شلیفن گروه را ترک کرد. شیلر در سال ۲۰۰۲ برنده جایزه ECHO برای بهترین آهنگ رقص سال با "Dream of You" شد. شیلر بیش از ۷ میلیون آلبوم در سراسر جهان به فروش رسانده‌است. کریستو فر فن دیلن همکاری‌های بسیار زیادی با هنرمندان مطرح دنیا برای آلبوم‌هایش انجام داده‌است، همچنین در شهریور ماه سال ۱۳۹۷ که برای ضبط بخشی از آلبوم جدیدش (morgenstun) به ایران آمده بود، با یلدا عباسی (وکال) در ساخت قطعه "Das goldene Tor" و همچنین با پویا سرایی (نوازنده سنتور)، پیروز ارجمند (نوازنده دف) در آهنگ بی کلام "Berlin Tehran" همکاری کرد. یلدا عباسی در تور ۲۰۱۹ شیلر در آلمان نیز حضور داشت. کنسرت گروه شیلر در آذر ماه سال ۱۳۹۶ طی ۶ شب در تالار وزارت کشور برگزار شد و ۱۵ هزار نفر به تماشای اجرای موسیقی بی‌کلام این گروه نشستند.این برای اولین بار بود که یک گروه موسیقی معروف آلمانی در ایران کنسرت برپا می‌کرد. کریستوفر فن دیلن در مصاحبه با خبرنگاران دربارهٔ تجربه برگزاری کنسرت در ایران گفت: اولین بار در زندگیم بود که از هواداران گروهمان فیلم می‌گیرم. آنقدر فضا ما را شوکه کرده بود که تنها فکری که به ذهنمان آمد فیلم گرفتن بود. وقتی به آلمان برگردیم ممکن است کسی حرف ما را باور نکند اما فیلم‌ها برای ما سند هستند. در آلمان مخاطبان اول و آخر کنسرت دست می‌زنند و در حین اجرا هم خیلی واکنشی نشان نمی‌دهند. اما اینجا واکنش‌های مردم عالی بود. شور و اشتیاق و انرژی ای که از مردم در تالار وزارت کشور گرفتیم فوق‌العاده بود.گرچه به دلیل شور و استقبال بسیار زیاد طرفداران این گروه آلمانی آنها در اسفند ماه همان سال بار دیگر برای اجرای کنسرت به تهران آمدند و سه اجرای فوق‌العاده دیگر را به نمایش گذاشتند (آهنگ برلین-تهران) نیز در این کنسرت‌ها برای اولین بار به‌صورت زنده اجرا شد. 🆔 @MolaviPoet 🆑 کانال مولوی وعرفان
نمایش همه...
10