cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

جیم.

در خَم زلف تو آن خال سیه دانی چیست؟ نقطهٔ دوده که در حلقهٔ جیم افتادست ..... https://t.me/BChatBot?start=sc-453752-bhvEQT7

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
583
Suscriptores
+324 horas
-57 días
+6630 días
Distribuciones de tiempo de publicación

Carga de datos en curso...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Análisis de publicación
MensajesVistas
Acciones
Ver dinámicas
01
قصّه نکنم دراز، کوتاه کنم بازآ بازآ کز انتظارت مُردم حافظ
817Loading...
02
در آرزوی بوس و کنارت مُردم وز حسرت لعل آبدارت مُردم
814Loading...
03
«طاهره‌ی قشنگ، آیا روزی خواهد رسید که دست کوچک تو طپش های قلب محنت زده ی مرا احساس کند و من زلف های زرین تو را ببوی ام؟» - از نامه‌های غلامحسین ساعدی به طاهره‌.
904Loading...
04
«طاهره‌ی قشنگ، آیا روزی خواهد رسید که دست کوچک تو طپش های قلب محنت زده ی مرا احساس کند و من زلف های زرین تو را ببوی ام؟» - از نامه‌های غلامحسین ساعدی به طاهره‌ا.
10Loading...
05
تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطرها و نورها نشانده‌ای مرا کنون به زورقی ز عاجها، ز ابرها، بلورها مرا ببر امید دلنواز من ببر به شهر شعرها و شورها به راه پر ستاره میکشانیم فراتر از ستاره مینشانیم فروغ فرخزاد
213Loading...
06
نگاه کن که غم درون دیده‌ام چگونه قطره قطره آب میشود چگونه سایهٔ سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب میشود نگاه کن تمام هستیم خراب میشود شراره‌ای مرا به کام میکشد مرا به اوج میبرد مرا به دام میکشد نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب میشود تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطرها و نورها نشانده‌ای مرا کنون به زورقی ز عاجها، ز ابرها، بلورها مرا ببر امید دلنواز من ببر به شهر شعرها و شورها به راه پر ستاره میکشانیم فراتر از ستاره مینشانیم نگاه کن من از ستاره سوختم لبالب از ستارگان تب شدم چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ستاره چین برکه های شب شدم چه دور بود پیش از این زمین ما به این کبود غرفه‌های آسمان کنون به گوش من دوباره میرسد صدای تو صدای بال برفی فرشتگان نگاه کن که من کجا رسیده‌ام به کهکشان، به بیکران، به جاودان کنون که آمدیم تا به اوجها مرا بشوی با شراب موجها مرا بپیچ در حریر بوسه‌ات مرا بخواه در شبان دیر پا مرا دگر رها مکن مرا از این ستاره‌ها جدا مکن نگاه کن که موم شب براه ما چگونه قطره قطره آب میشود صراحی سیاه دیدگان من به لالای گرم تو لبالب از شراب خواب میشود به روی گاهواره‌های شعر من نگاه کن تو میدمی و آفتاب میشود فروغ فرخزاد
10Loading...
07
«مهر از تو توان برید؟ هیهات» سعدی
1005Loading...
08
Media files
1492Loading...
09
صدایم را به یاد آر گر آواز غمگینی به پا شد. @deleimaan
14813Loading...
10
از درون سوزناک و چشم تر نیمه‌ای در آتشم نیمی در آب
1665Loading...
11
حیف باشد بر چنان تن پیرهن ظلم باشد بر چنان صورت نقاب
1676Loading...
12
دوش در خوابم در آغوش آمدی وین نپندارم که بینم جز به خواب
1665Loading...
13
سعدیا گر در برش خواهی چو چنگ گوشمالت خورد باید چون رباب سعدی
1685Loading...
14
Media files
10Loading...
15
«شاهی‌جانم، باید برایم دعا کنی. قربان لب‌های عزیزت بروم. قربان چشم‌های عزیزت بروم. قربان بند کفش‌هایت بروم. چه دوستت دارم، چه دوستت دارم، چه دوستت دارم.» - از نامه های فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان.
1768Loading...
16
دیدمش، دیدی چه شد؟ آمد امیدم زنده شد
19217Loading...
17
Media files
27819Loading...
18
Media files
2732Loading...
19
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کند در شگفتم من نمی‌پاشد ز هم دنیا چرا شهریار
2675Loading...
20
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
2625Loading...
21
وه که با این عمرهای کوته بی‌اعتبار این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
2645Loading...
22
"تمام شعر هایم را از مردمک چشمانِ تو ربوده ام"
29111Loading...
23
روی بر خاک عجز می‌گویم هر سحرگه که باد می‌آید ای که هرگز فراموشت نکنم هیچت از بنده یاد می‌آید؟ سعدی
33112Loading...
24
هر سحرگه روی برخاک عجر کرده می‌گویم که باد می‌آید ای که هرگز فراموشت نکنم هیچت از بنده یاد می‌آید؟ سعدی
72Loading...
25
Media files
570Loading...
26
«..و امان از صدای او که ابدی شد در گوش من.»
3557Loading...
27
@deleimaan
3239Loading...
28
Media files
10Loading...
29
«ای نامه‌ی خوش‌اقبال که می‌روی به سویش به او بگو؛ بگو از آن‌چه ننوشته‌ام.» - امیلی دیکنسون.
3156Loading...
30
Media files
2993Loading...
31
جور تلخست ولیکن چه کنم گر نبرم چون گریز از لب شیرین شکربار تو نیست
2633Loading...
32
به جمال تو که دیدار ز من بازمگیر که مرا طاقت نادیدن دیدار تو نیست سعدی
2575Loading...
33
ای که شمشیر جفا بر سر ما آخته‌ای صلح کردیم که ما را سر پیکار تو نیست
2734Loading...
34
به جمال تو که دیدار ز من بازمگیر که مرا طاقت نادیدن دیدار تو نیست سعدی
10Loading...
35
ای که شمشیر جفا بر سر ما آخته‌ای صلح کردیم که ما را سر پیکار تو نیست
10Loading...
36
جور تلخست ولیکن چه کنم گر نبرم چون گریز از لب شیرین شکربار تو نیست
10Loading...
37
آنچه سیاهی‌ام را غیر قابل تحمل می‌کند، رگه‌های باریکی از نورهای مرده‌ای است که لابلای آن خفته‌است و هر کدام می‌توانست تمام جهانم را روشن کند‌‌. <colonel>🌱
2862Loading...
38
خواب ار چه خوش آمد همه را در عهدت حقّا که به چشم دَر نیامد ما را حافظ
3004Loading...
39
جز نقش تو در نظر نیامد ما را جز کوی تو رهگذر نیامد ما را
2945Loading...
40
ای شکسته خاطر من، روزگارت شادمان باد.
30014Loading...
قصّه نکنم دراز، کوتاه کنم بازآ بازآ کز انتظارت مُردم حافظ
Mostrar todo...
در آرزوی بوس و کنارت مُردم وز حسرت لعل آبدارت مُردم
Mostrar todo...
«طاهره‌ی قشنگ، آیا روزی خواهد رسید که دست کوچک تو طپش های قلب محنت زده ی مرا احساس کند و من زلف های زرین تو را ببوی ام؟» - از نامه‌های غلامحسین ساعدی به طاهره‌.
Mostrar todo...
«طاهره‌ی قشنگ، آیا روزی خواهد رسید که دست کوچک تو طپش های قلب محنت زده ی مرا احساس کند و من زلف های زرین تو را ببوی ام؟» - از نامه‌های غلامحسین ساعدی به طاهره‌ا.
Mostrar todo...
تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطرها و نورها نشانده‌ای مرا کنون به زورقی ز عاجها، ز ابرها، بلورها مرا ببر امید دلنواز من ببر به شهر شعرها و شورها به راه پر ستاره میکشانیم فراتر از ستاره مینشانیم فروغ فرخزاد
Mostrar todo...
نگاه کن که غم درون دیده‌ام چگونه قطره قطره آب میشود چگونه سایهٔ سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب میشود نگاه کن تمام هستیم خراب میشود شراره‌ای مرا به کام میکشد مرا به اوج میبرد مرا به دام میکشد نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب میشود تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطرها و نورها نشانده‌ای مرا کنون به زورقی ز عاجها، ز ابرها، بلورها مرا ببر امید دلنواز من ببر به شهر شعرها و شورها به راه پر ستاره میکشانیم فراتر از ستاره مینشانیم نگاه کن من از ستاره سوختم لبالب از ستارگان تب شدم چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ستاره چین برکه های شب شدم چه دور بود پیش از این زمین ما به این کبود غرفه‌های آسمان کنون به گوش من دوباره میرسد صدای تو صدای بال برفی فرشتگان نگاه کن که من کجا رسیده‌ام به کهکشان، به بیکران، به جاودان کنون که آمدیم تا به اوجها مرا بشوی با شراب موجها مرا بپیچ در حریر بوسه‌ات مرا بخواه در شبان دیر پا مرا دگر رها مکن مرا از این ستاره‌ها جدا مکن نگاه کن که موم شب براه ما چگونه قطره قطره آب میشود صراحی سیاه دیدگان من به لالای گرم تو لبالب از شراب خواب میشود به روی گاهواره‌های شعر من نگاه کن تو میدمی و آفتاب میشود فروغ فرخزاد
Mostrar todo...
«مهر از تو توان برید؟ هیهات» سعدی
Mostrar todo...
Photo unavailableShow in Telegram
صدایم را به یاد آر گر آواز غمگینی به پا شد. @deleimaan
Mostrar todo...
Aseman Ham Zamin Mikhorad (Even the Sky Falls to Ground) (1).mp39.01 MB
از درون سوزناک و چشم تر نیمه‌ای در آتشم نیمی در آب
Mostrar todo...