cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

جیم.

در خَم زلف تو آن خال سیه دانی چیست؟ نقطهٔ دوده که در حلقهٔ جیم افتادست ..... https://t.me/BChatBot?start=sc-453752-bhvEQT7

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
511
Suscriptores
-124 horas
-67 días
+1430 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

«تو را از ته دل به یاد می آوردم، دلی فشرده به غم، غمی که آشنای توست.» -پابلو نرودا / فارسی بیژن الهی.
Mostrar todo...
به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
Mostrar todo...
هر که عیبم کند از عشق و ملامت گوید تا ندیدست تو را بر منش انکاری هست
Mostrar todo...
من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
Mostrar todo...
گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست در و دیوار گواهی بدهد کآری هست
Mostrar todo...
عشق سعدی نه حدیثیست که پنهان مانَد داستانیست که بر هر سر بازاری هست #سعدی
Mostrar todo...
نه منِ خامْ طمعِ عشق تو می‌ورزم و بس که چو منْ سوخته در خیلِ تو بسیاری هست
Mostrar todo...
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست یا شب و روز به جز فکر توام کاری هست
Mostrar todo...
ایمانِ من در حلقهٔ هندسهٔ اندامِ توست!
Mostrar todo...
«آخ، قربانت بروم. دلم با تو در اتاق خودم بودن را می‌خواهد. آن بعدازظهرهای گرم بیهوش‌کننده و آن خواب‌های تابستانی و آن عریانی سراپای ترا چسبیده به عریانی سراپای خودم می‌خواهد. یعنی می‌شود ‌می‌شود که دوباره ببینمت و ببوسمت، می‌شود؟» - از نامه های فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان.
Mostrar todo...