ع‌ج؛

بنده مرید فلاسفه‌ی فیلسوف بزرگ، ژان‌ ژاک روسوأم.

خیلی به این خندیدم. :)))))

من به کسی رأی می‌دم که فصل تابستون رو همراه طرفدارانش از ایران حذف کنه.

انیمیشن «Inside Out» به‌ خوبی نشون می‌ده که ما چطوری مسخره‌ی پدر هورمون‌هاییم.

انیمیشن «Inside Out» به‌ خوبی نشون می‌ده که ما چطوری مسخره‌ی پدر هورمون‌هاییم.

واژه‌ی "حبس" هم عجیبه. توی زندان از طرف می‌پرسند چندماه حبسی؟ میگه ۶ ماه، ۱ سال، ۲ سال، حتی حبس اَبَد. انگار آدمو می‌برند یه‌جایی حبسش می‌کنند تا زندگی نکنه؛ همونقدری که مستحقش هست. ما آمار زندانی‌ها رو داریم اما متاسفانه از آمار نفس کشیدن آدم‌ها غافل موندیم. [ حالا نفس‌تو حبس کن و ادامه‌ی متن رو با من بیا.] کی می‌فهمه همین آدمی که کنارش زندگی می‌کنه چندماهه بهش حبس خورده و نمی‌تونه نفس بکشه؟ مثلا من خودم تازه از حبس دراومدم. اما مثلِ اون زندانی که تازه آزاد شده و نمی‌دونه با زندگیش چیکار کنه شدم. می‌ترسمم دوباره بیافتم حبس‌، نفس نکشیدن راحت نیست. ممکنه وسطش شانس بیاری بمیری و تموم شه. اونقدر که حبس شدن نفس و زندگی نکردن موقعِ نفس داشتن و زنده بودن سخته که مُردن سخت نیست. حالا نفس‌تو بده بیرون؛ فقط خواستم بدونی حبس راحت نیست و مرگ و زندگی برای خلاصی از دردش تنها گزینه‌اند. و به نظرم حبسی‌ها از آمار مُرده‌ها بالاتره. آدمی که مُرده درد نمی‌کشه اما گاهی حتی درد از چشمای یه آدمِ حبسی بیرون می‌زنه اما هنوزم آمار دقیق در دسترس نیست و نگران کنندس. -ف،ر @Rahiiiq

«شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل»؟ «در طوفان، غریق موج موی تو آسان، رها شود ز رنج بی‌پایان».

چون این‌جا بارون میاد.

«ابری‌ترین هوا رو تو چشم تو می‌بینم». [ع‌ج؛]

عزیز من؛ دنیای بدون تو، تمام شادی‌هایش ناتمام است و تمام غم‌هایش مبسوط.