cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

بیایید قدری بیندیشیم

اين كانال با هدف معرفي برخي از دغدغه هاي فكري، اعتقادي، سياسي و اجتماعي اينجانب محمد حسن يزدي زاده ايجاد شده است.پيشا پيش ورود يكايك عزيزاني را كه دغدغه ي مشترك دارند و در اين مسير همراهي مي نمايند؛ خوش آمد عرض مي كنم.

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
211
Suscriptores
+124 horas
+17 días
-230 días
Distribuciones de tiempo de publicación

Carga de datos en curso...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Análisis de publicación
MensajesVistas
Acciones
Ver dinámicas
01
‍ صدیقه وسمقی: مامور متعرض به زنان را به جای نرگس محمدی محاکمه کنید ♦صدیقه وسمقی، اسلام‌پژوه و فعال سیاسی، خواستار محاکمه "مامور متعرض به زنان" به جای نرگس محمدی شد که به گفته او: «با شهامت صدای اعتراض خود را نسبت به حرمت‌شکنی‌های یک مامور بلند کرده است». ♦در صفحه منسوب به این زندانی سیاسی در اینستاگرام، توضیحاتی درباره رفتار ماموری که دینا قالی‌باف را بازداشت کرده، نوشته شده است. ♦دینا قالی‌باف، روزنامه‌نگار و فعال دانشجویی معترض به حجاب اجباری پیش از این در شبکه اکس (توییتر سابق) از مواجهه خود با نیروهای گشت ارشاد جمهوری اسلامی خبر داده و نوشته بود که مورد تعرض جنسی قرار گرفته است. او پس از این روایت بازداشت و زندانی شد. ♦روایت دینا‌ قالی‌باف در بین زندانیان زن زندان اوین سبب واکنش نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح و انتشار فایل صوتی در این باره شد. ♦صدیقه وسمقی نیز این روایت را توسط خود دینا ‌قالی‌باف در بند زنان اوین شنیده و جداگانه نیز با این زندانی سیاسی صحبت کرده است. ♦وسمقی محاکمه نرگس محمدی به جای مامور متجاوز را به این معنا می‌داند که "حاکمیت تعرض به حیثیت، حرمت و امنیت زنان و رفتارهای برخی ماموران خود، مانند دست‌بند زدن به زنان و در آن وضعیت استفاده از شوکر و لمس کردن سر و صورت و یا بدن آنان را به دلیل نداشتن روسری رسما مجاز می‌داند و از آن حمایت می‌کند". ♦وسمقی در پیام خود نوشت: «حکومت نمی‌تواند انتظار داشته باشد که همه در برابر چنین فجایعی سکوت کنند.» @mellimazzhabi @MostafaTajzadeh
140Loading...
02
‍ ✅حاکمیت قانون یا تغییر قانون اساسی! ✍️سیدمصطفی تاجزاده ✅تا چندی پیش نظر غالب این بود که حاکمیت قانون، توسعه و دمکراسی، باهم هم‌بسته هستند و لازمه رسیدن به یک کشور پیشرفته و دمکراتیک، دنبال‌کردن هم‌زمان این سه مطلوب بشری است. ✅اما در دو-سه دهه گذشته، ما با جوامعی روبه‌رو شده‌ایم که باوجود دیکتاتوربودن رژیم‌هایشان، شاهد حاکمیت قانون در آن‌ها هستیم. اتفاقا اغلب آن‌ها به توسعه و گاه جهش علمی و فنی دست یافته‌اند. ✅در نقطه مقابل آن‌ها حکومت‌های دیکتاتوری‌ای می‌بینیم که حاکمیت قانون ندارند و اغلب توسعه‌نیافته باقی مانده‌اند. یعنی می‌شود ساختار رژیمی انسدادی و اقتدارگرا باشد یا یک دیکتاتور بر آن‌ها حکم براند و در نتیجه شاهد حقوق شهروندی به شمول آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در آن‌ها نباشیم، اما حاکمیت قانون داشته باشند و مانند کشورها آسیای جنوب شرقی، باوجود نظام استبدادی بتوانند توسعه چشمگیری پیدا کنند. ✅پس لزوما حاکمیت قانون همزاد دمکراسی نیست. اگرچه چنین رژیم‌هایی شاید مجبور شوند و به نظر من خواهند شد که روزی تکلیف‌شان را با دیکتاتوری روشن کنند و موازین دمکراتیک را بپذیرند. اما واقعیت آن است که درحال‌حاضر برخی کشورها باوجود نظام استبدادی، هم جهش‌های اقتصادی بزرگ و هم حاکمیت قانون داشته‌اند. ✅به نظر می‌رسد شرط توسعه، حاکمیت قانون است نه دمکراسی! هرچند دمکراسی‌ها معمولا به توسعه ختم می‌شوند. ✅بنابراین این حرف که ما مستقل از دمکراسی می‌توانیم شاهد حاکمیت قانون باشیم و بر آن تاکید کنیم تا هرروز رهبر و اقتدارگراها نتوانند نظر جدیدی بدهند و هرچه دلشان خواست را قانونی بخوانند و اجرایی کنند و دستِ‌کم از نظر اقتصادی، تکلیف همه شهروندان و کارآفرینان و سرمایه‌گذاران و کارگران روشن باشد تا اقتصاد کشور رونق یابد و توسعه ممکن شود، سخن درستی است. ✅به‌علاوه یکی از بزرگ‌ترین مشکلات تاریخی ما، عدم حاکمیت قانون بوده است. ما از پیش از انقلاب مشروطه تا پس از آن در سلطنت قاجار و پهلوی و جمهوری اسلامی از عدم حاکمیت قانون رنج برده‌ایم. ✅پس تاکید بر حاکمیت قانون پسندیده است و مطلوب. اما از موانع حاکمیت قانون در جمهوری اسلامی کنونی آن است که رهبر سررشته تمام امور را خود در دست گرفته است و درعین‌حال استراتژی جامع و مانع و روشنی ندارد و به اعلام شعار سال دلخوش کرده و بسته به اینکه چه گزارش‌هایی به او برسد یا چه بولتن‌هایی بخواند، تصمیمات خود را تغییر می‌دهد. ✅در چنین کشوری تاکید بر حاکمیت قانون، فی‌نفسه هم لازم است و هم مفید. اما هیچ دلیلی نداریم که آن را مقابل تغییر قانون اساسی یا دمکراسی‌خواهی قرار دهیم و بگوییم یا این و یا آن. ما می‌توانیم و باید هم‌زمان بر هردو پافشاری کنیم. (بخشی از فصل پانزدهم مصاحبه حسین رزاق با سیدمصطفی تاجزاده) (گفت‌وگوهای زندان-پاییز۱۴۰۲) 🔗برای خواندن متن کامل فصل پانزدهم 👈🏿اینجا را لمس کنید. 🆔@MostafaTajzadeh
120Loading...
03
کران تا بیکران عشق است بیابان در بیابانت هوای زندگی دارد خیابان در خیابانت بخشی از کنسرت همایون شجریان شب گذشته در دالاس T.me/khamneveshteha
120Loading...
04
🎬 مراسم رونمایی از کتاب 📙 روایت محمد-سان (روایت محمدرضا سرکار آرانی از مسئله توسعه در ایران) 🗓 سه شنبه ۲۲ خردادماه ۱۴۰۳ 📍شهر کتاب مرکزی 🔖 نشانی: تهران، خیابان دکتر شریعتی، بالاتر از مطهری، نبش کوچه کلاته، پلاک ۷۶۵ 🧾 برنامه رونمایی: 🎙 گزارش کتاب توسط دکتر حسین قربانی و دکتر محسن رنانی (نویسنده و دبیر علمی گفت و گوهای توسعه) 👥 تحلیل و بررسی کتاب توسط دکتر مقصود فراستخواه، دکتر محمود مهرمحمدی و دکتر زهرا گویا ✅ و با حضور دکتر محمدرضا سرکار آرانی برای رونمایی از کتاب 📚 این کتاب چهارمین کتاب از سلسله کتابهای گفت و گوهای توسعه است که در پویش فکری توسعه به چاپ رسیده است. به زودی سه روایت دیگر از این مجموعه منتشر می شود که به اطلاع عزیزان خواهد رسید. 🟢 این مراسم صرفاً به صورت حضوری برگزار می شود و شرکت در آن برای عموم علاقمندان آزاد و بدون ثبت نام قبلی امکان پذیر است. 📙 کتاب روایت محمد-سان را می توانید از اینجا تهیه کنید. @pooyeshfekri
150Loading...
05
. . 👈 نقدهای «جنبش قیطریه» در فضای مجازی هر سه‌ گونه «کنش منفعل»، «کنش‌ فعال عقل‌گرا» و «کنش‌ فعال خشم‌گرا» قابل مشاهده است. «نقد» اگر با نام نویسنده واقعی و به صورت اخلاقی و عقلانی نوشته و منتشر شود یک «کنش فعال عقل‌گرا» محسوب می‌شود. جامعه‌ای که بخش بزرگی از شهروندانش مهارت نقد عقلانی و اخلاقی دارند می‌تواند با نوشتن نیز دست به «کنش جمعی فعال عقل‌گرا» بزند. مشکل امروز ما این‌جاست که بخش اعظم فضای مجازی را کنش‌‌های منفعلانه و کنش‌های خشم‌گرا پرکرده‌اند. پس از نگارش یادداشت «جنبش قیطریه»، تعداد زیادی نقد در فضای مجازی منتشر شده است که بسیار امید بخش است. از همه ناقدان سپاسگزار و منت‌‌پذیر آنانم. آن تعداد از نقدها که به شیوه‌های مختلف به دست من رسیده و فراتر از درد دل یا اهانت است را عیناً در این‌جا بازنشر می‌کنم (نقدهایی که از گروههای خصوصی برایم بازفرست شده است را بدون نام منتشر می‌کنم). با برخی از نقدها همدلم؛ برخی را نیز معتقدم نوشته‌ من نارسا و مستعد سوء برداشت بوده است؛ برخی را هم برای آنها پاسخ دارم. اما قصد پاسخ ندارم. آن‌که باید داوری کند و پاسخ گوید، عقل سلیم جمعی است نه منِ نویسنده. برای من شهد نقد بیش از شیرینی پاسخ است. آن‌که نقد می‌کند مرا گرامی داشته و سخنم را ارج نهاده است و همین برای من بس است. (نقد سایت مشرق نیوز را هم با آن که اهانت‌آمیز است بازنشر می‌کنم، شاید تصمیم‌بگیرند در‌آینده کمی منطقی‌تر و اخلاقی‌تر نقد کنند). البته به گمانم در باب اهمیت «کنش‌های جمعی فعال عقل‌گرا» به عنوان راهکاری برای خروج از بن‌بست امروز جامعه ایران، خیلی می‌توان و باید سخن گفت. شاید همت کنم و در‌آینده چیزی بنویسم. اما از همه اندیشه‌ورزان دغدغه‌مند نیز دعوت می‌کنم در این باب نظرات خود را منتشر کنند تا گفت‌وگویی جمعی درگیرد، شاید راهکاری بین‌الاذهانی پدیدار شود. محسن رنانی / سروشِگانْ روز از فروردین ۱۴۰۳ ------------------------ پی‌نوشت: البته فراموش نکنید که همچنان کارزار توقف ساخت مسجد در پارک قیطریه را امضا کنید. در پیوند زیر: https://www.karzar.net/106414 پیوندهای یادداشت «جنبش قیطریه»: https://t.me/Renani_Mohsen/610 https://renani.net/texts/notes/gheytariyeh-movement/ .
90Loading...
06
. 🔰خاطره ای از دوران ریاست جمهوری آقای‌احمدی نژاد نقل میکنم که در تاریخ ثبت بشه دوستی داشتم که سفیر اکرودیته ایران در منطقه امریکای لاتین (امریکای مرکزی ) بود (به سفیری که علاوه بر کشور محل ماموریت سفارت کشورش در چند کشور اطراف که سفیر ندارد را سرپرستی کند اکرودیته می‌گویند) در ایام ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد دیدم چند وقتی هست که دوستم تهران هست و بر خلاف معمول به محل ماموریت برنگشت، ازش پرسیدم چند روز دیگه برمیگردی؟ گفت از سفارت استعفا دادم و برنمیگردم ... !!! پرسیدم چرا ..!؟ گفت ماه گذشته اقای احمدی نژاد به منطقه آمریکای لاتین سفر کرد و علاوه بر مکزیک (محل ماموریت دوستم) از چند کشور دیگر از جمله نیکاراگوئه بازدید کرد. طبق روال در تنظیم برنامه دیدار رئیس جمهورهای دو کشور تیتر و اطلاعات موارد مذاکرات را هم تنظیم کردیم و برای مطالعه به اقای احمدی نژاد دادیم. ایشان نگاهی به دستور مذاکرات انداخت و با ناراحتی پرسید این بند ۳ دیگه چیه!؟ اقای متکی به من گفت: آقای سفیر  جزییاتش رو به اقای رییس جمهور توضیح بدید. گفتم ما از حدود دو دهه قبل چند صد میلیون دلار طلب از نیکاراگوئه داریم که در سر رسیدها پرداخت نکردند، الان با توجه به بهبود اوضاع اقتصادی این کشور و مذاکراتی که من با وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکزی و وزیر خارجه‌شان داشتم آمادگی دارند در چند قسط پرداخت کنند نیمی از طلب را ابتدا و مابقی در دوسال پرداخت میکنند...!!! اقای احمدی نژاد با عصبانیت گفت شما با اجازه چه کسی به اینها فشار اوردید که بدهی شون رو پرداخت کنند ...!! شما فقط  سفیر هستید. مملکت ما رییس جمهور داره. من از یک کشور انقلابی که در خط مقدم نبرد با امریکا هست، طلب وصول نمی کنم. اتفاقاً قصد دارم یک خط تسهیلات اعتباری یک میلیارد دلاری مجدد بهشون بدم. گفتم آقای رییس جمهور من سه سال زحمت کشیدم، طلب کشور که قابل بخشش نیست...!! الان اینها توان بازپرداخت رو دارن بعداً چنین فرصتی شاید پیش نیاد ...!! اقای احمدی نژاد گفت: همین‌که که گفتم صورتجلسه آماده کنید مبنی بر بخشش بدهی نیکاراگوئه به ایران وزیر اقتصاد هم امضا میکنه. من‌هم امضا میکنم. نگاهی به اقای متکی کردم دیدم سرش رو انداخته پایین و ناراحته ولی چیزی نمیگه.  گفتم اقای رییس جمهور باور کنید ساندنیست‌ها و دانیل اورتگا اون انقلابیون سابق نیستند الان که بعد از بیست سال دوباره به‌قدرت بازگشتند ادبیاتشون تغییر کرده حتی مانیفستِ ساندنیستها رو تغییر دادن و مبارزه با امپریالیسم ایالات متحده را حذف کردند. آقای اورتگا سه روز بعد از ادای سوگند ریاست جمهوری به امریکا سفر کرد و در ملاقات با رییس جمهور امریکا گفت: پیام‌ این سفر، تغییر دیدگاههای ما و فشردن دست دوستی با ایالات متحده آمریکاست. یهو آقای احمدی نژاد با عصبانیت گفتند: آقای متکی چقدر گفتم این سفرای لیبرال و سازشکار رو عوض کن و سفیر انقلابی بذار جاشون. این سفیرت داره به من درس سیاست میده. هنوز نفهمیده دوره هاشمی و خاتمی تمام شده الان رییس جمهور خائن و سازشکار نداریم. متکی گفت: آقای احمدی نژاد ایشون از باسابقه‌ترین و خوشنام‌ترین سفرای ما هستند احمدی نژاد نگاهی به من انداخت و گفت آقای سفیر برید تفاهم‌نامه بخشش بدهی‌ها رو با وزارت خارجه نیکاراگویه آماده کنید فردا تو ملاقات با آقای اورتگا امضا کنم. گفتم آقای رییس جمهور من از همین لحظه از سفارت استعفا میدم، خودم را تا این حد پایین نمیارم! شما هم  بیاموزید اگر در مواردی خاص قرار بر بخشش یا تخفیف بدهی کشوری باشه باید دولت با ادله  کافی لایحه رو بفرسته مجلس پس از تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان  به امضای رهبری برسه تا قابل اجرا بشه شما اصلاً چنین اختیاری ندارید. گفت:  مجلس  کیلویی چنده ...!؟ من انجام‌ میدم ؛ ببین اختیار یک رییس جمهور ارزشی و انقلابی تا کجاست؟ اقای احمدی نژاد اون کار رو انجام داد و صورتجلسه رو امضاء کرد. در هشت سال دولت روحانی؛ به هر دری زد تا برای دریافت طلب ایران از نیکاراگوئه راهی پیدا کنه نشد تا بحث شروع میشه میگن این امضای رییس جمهور خودتونه ما بدهی به شما نداریم. ✍اصغر احمدخانی / کارشناس بازنشسته وزارت خارجه @tahlilvarasad
80Loading...
07
نامزدهاى اختصاصى جبهه اصلاحات ايران براى انتخابات رياست جمهورى تعيين شدند؛ آخوندى، پزشكيان، جهانگيرى 🔺عباس آخوندى، مسعود پزشكيان و اسحاق جهانگيرى به عنوان نامزدهاى اختصاصى جبهه اصلاحات ايران با رأى دوسوم اعضاى مجمع عمومى براى انتخابات رياست جمهورى تعيين شدند. 🔹در جلسه امروز مجمع عمومى جبهه اصلاحات ايران كه با حضور نامزدهاى معرفى شده از سوى اعضاى اين جبهه براى رياست جمهورى برگزار شد، از ميان پنج نامزدى كه انتخاب آنها طى سازوكارى مصوب صورت گرفته بود، سه نامزد موفق به كسب آراى دوسوم اعضاى حاضر در اين جلسه شدند. 🔹در اين جلسه كه بيش از ٨ ساعت به درازا كشيد، ابتدا پنج نامزد به طور جداگانه برنامه هاى خود براى اداره كشور را ارائه كرده و سپس به پرسش هاى مطرح شده از سوى اعضاى حاضر در جلسه پاسخ دادند. در نهايت در باره اين نامزدها رأى گيرى انجام شد و عباس آخوندى به عنوان نفر اول و مسعود پزشكيان و اسحاق جهانگيرى با رأى برابر توانستند دوسوم آراى مجمع عمومى را به دست آورند. 🔹حميده زرآبادى يكى ديگر از نامزدهاى حاضر در جلسه امروز بود كه با وجود كسب رأى اكثريت مجمع عمومى نتوانست رأى دوسوم را داشته باشد. محمود صادقى نيز در رديف پنجم قرار گرفت. 🔹لازم به توضيح است پيش از حضور اين پنج نامزد در جلسه مجمع عمومى، متن راهبرد انتخابات و ميثاق نامه جبهه اصلاحات ايران به رويت آنها رسيده و پس از توافق بر سر اين ميثاق نامه در خصوص تعيين آنها به عنوان نامزدهاى اختصاصى اين جبهه رأى گيرى شد. 🔹به موجب ميثاق نامه جبهه اصلاحات ايران، اين نامزدها بايد به کلیه سازوکارهای تصمیم برای رسیدن به نامزد واحد پایبند باشند و در صورتى كه يكى از اين سه فرد، بر اساس سازوكار تعيين شده نامزد نهايى اين جبهه شود، ساير نامزدها بايد کناره گیری از رقابت انتخاباتی را به نفع نامزد منتخب به طور رسمى اعلام كنند. 🔹کانال رسمی جبهه اصلاحات ایران @jebheheslahat
140Loading...
08
🟢 میثاق‌نامه جبهه اصلاحات ایران در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ به نام خدا اینجانب ... متعهد می شوم: ۱. به کلیه سازوکارهای تصمیم جبهه اصلاحات ایران برای رسیدن به نامزد واحد پایبند باشم. ۲. در صورتی‌که نامزد منتخب جبهه اصلاحات ايران براساس سازوکارهای تعیین شده فرد دیگری بود، رسماً کناره گیری از رقابت انتخاباتی را به نفع نامزد منتخب اعلام نمایم. ۳. قبل و بعد از اعلام صلاحیت‌ها و تا رسیدن به نامزد واحد علیه هیچیک از نامزدهای جبهه موضع‌گیری نداشته باشم. ۴. به منظور اجرای فصل سوم قانون اساسی یعنی تأمین کلیه حقوق ملت ایران از جمله: حق حاکمیت ملی، حق آزادی بیان، حق استفاده از فرصت های برابر فارغ از جنسیت، قومیت و مذهب، گرایش سیاسی و اصلاح ساختارها، سیاست‌ها و عملکردها همه توان خود را بکار گیرم. ۵. برای قدرتمند شدن جامعه مدنی ایران که از لوازم دولت توانمند است، بکوشم و تقویت جامعه مدنی را از اولویت‌های دولت خود بدانم. ۶. حل مشکلات معیشتی و تامین رفاه و کاهش آلام مردم ایران را با اصلاح اقتصاد سیاسی کشور و نیز تعامل سازنده با جهان در رأس اولویت های دولت خود قرار دهم. جبهه اصلاحات ایران | خرداد ماه ۱۴۰۳ 🔹کانال رسمی جبهه اصلاحات ایران @jebheheslahat
130Loading...
09
(ادامه از پست قبل) جنبش اجتماعی گیاه آپارتمانی و گلخانه‌ای نیست که بتوان آن را در گلدان و آزمایشگاه پدید آورد. نمی‌توانید با ادبیات محافظه‌کارانه و با ستایش حکومت و ترویج آرمان‌های تکراری جنبش اجتماعی ایجاد کنید. اگر توده می‌خواهید باید زبان و کنش توده‌ای داشته باشید. این مشکل دیرینۀ «محافظه‌کاران» در همه‌جای دنیاست که سرشتشان اجازه نمی‌دهد توده‌ها را جذب کنند. توده زبان انقلابی را می‌پسندد، نه زبان محافظه‌کارانه. اما سرشت «محافظه‌کار» در نامش پیداست: «محافظت‌کننده»؛ از حکومت در برابر انقلاب/تحول. پس محافظه‌کاران مجبورند لژیونری به خدمت بگیرند تا بتواند نوعی رفتار ضدمحافظه‌کارانۀ کنترل‌شده را انجام دهد. محمود دقیقاً همین لژیونر بود. عجیب نبود که محمود به نیروهای محافظه‌کار به تندی می‌تاخت؟ از هاشمی و ناطق تا اصلاح‌طلبان. این کاری بود که یک اصول‌گرای سنتی نمی‌توانست انجام بدهد، بلکه به پدیده‌ای نیاز بود که می‌توان آن را «محافظه‌کار انقلابی» نامید؛ تعبیری تناقض‌آمیز که البته توصیف درستی است؛ محمود هم پدیدۀ متناقضی بود و رسالتی هم که برای آن تعریف شده بود چنین تناقضی را ایجاب می‌کرد. جنبش‌سازی محمود آغاز شد. مخاطبان محمود خواب بودند؛ باید آنها را بیدار می‌کرد. طبقۀ متوسط شهری، جامعۀ تحصیل‌کرده و بدنۀ بوروکراتیک از قضا همان نیرویی را تشکیل می‌دادند که جنبش اصلاحی را پدید آورده بود. پس محمود نمی‌توانست روی این اقشار حساب کند. در واقع، نه تنها این اقشار مخاطب محمود نبودند، بلکه اصلاً محمود آمده بود جنبشِ این اقشار را مسدود و متوقف کند (این همان چیزی است که در دانش سیاسی به آن «بُناپارتیسم» می‌گویند). پس سفرهای استانی خارق‌العادۀ او شروع شد. پدیدۀ سفر استانی سابقۀ دیرینه‌ای دارد و دولت اقبال (۱۳۳۶-۱۳۳۹) مبدأ آن بود؛ هیئت دولت به یک شهرستان می‌رفت و جلسات خود را ضمن بازدید در نقاط مختلف آن استان برگزار می‌کرد. اما محمود سفر استانی را به «کار روتین دولت» بدل کرد و کارنامه‌اش خیره‌کننده بود! به بیش از هزار شهر و روستا رفت. مردمی که فرصت دیدار با یک مدیرکل را نداشتند، رودررو رئیس‌جمهور را می‌دیدند. به این ترتیب آن قشرِ همیشه‌خواب، آن قشر غیرسیاسی، بیدار شد؛ بیدار به معنای «امیدوار» و حاضر به «کنش سیاسی». محمود در پایان چهار سال نخست خود می‌توانست ادعا کند جنبش اجتماعی خود را پدید آورده است. ریشۀ هشتادوهشت هم در اینجا بود؛ در هشتادوهشت باید با کمک این «جنبش اجتماعیِ محمودی» آن «جنبش اجتماعی تحول‌خواه» پیشین شکست می‌خورد. اما از قضا آن جنبش قدیمی مقاومت سرسختانه‌ای از خود نشان داد، ایستاد و کشته‌های زیادی داد ــ و البته باز هم نیروی پیشران اصلی خود جامعه بود، گرچه طبیعی است چوب آن را چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب می‌خوردند، زیرا یک جنبش اجتماعی را نمی‌توان در مشت گرفت، اما ده بیست سیاستمدار را به سادگی می‌توان؛ اما آن سران اصلاحات بازداشت‌شده، سر این جنبش نبودند، جزئی از آن بودند. سر در جامعه پراکنده بود. به این ترتیب، احمدی‌نژاد «ضدجنبشی» را پدید آورده بود و وقتی در سال ۱۳۹۰ رفته‌رفته آخرین تکانه‌های ۸۸ هم فرونشست و گردوغبار خوابید، طبیعی بود که می‌خواست به همگان، به ویژه به اصول‌گرایان، بفهماند کت تن اوست و صاحب و بانی این «ضدجنبش» اوست. در اینجا هم حق با او بود و هم نبود. محمود از یک جهت راست می‌گفت و از یک جهت بیراه می‌گفت: از این جهت که «فقط او» می‌توانست چنین گردوخاکی کند، راست می‌گفت؛ این کار از عهدۀ اصول‌گرایان خارج بود. اما از این جهت بیراه می‌گفت که تمام این گردوخاک و بولدوزورسواریِ او با حمایت تبلیغاتی و لجستیکی اصول‌گرایان و چراغ سبز آنها میسر شده بود، وگرنه او در نهایت می‌توانست فرماندار شهر کوچکی باشد، نه رئیس‌جمهوری که تمام رسانه‌های حکومت شبانه‌روز از او دفاع کنند. این تقلای محمود برای استقلال محکوم به شکست بود. ماجراجوییِ ازپیش‌باخته‌ای بود که نتیجه‌اش را هم دیدیم. محمود رفت... ته‌مانده‌ای ضعیف از جنبش تحول‌خواه سال ۹۲ پای صندوق آمد و پیروز شد. عصر محمود سپری شد. ضدجنبشی هم که ساخته بود کارکردش را انجام داد و مثل مونوریل‌های پرهزینه‌اش نیمه‌کاره رها شد؛ از هم فروپاشید... و نتیجه‌اش در ۹۶ و ۹۸ دیده شد. محمود سکوت پیشه کرد و فکر کرد. دیگری چیزی دربارۀ اسرائیل نمی‌گفت. گاهی تلنگری می‌زد و باز می‌رفت. تا اینکه دوباره آمده نامزد شده است، گرچه مانند دور قبل به احتمال زیاد رد صلاحیت خواهد شد. مردی که نمی‌خواهد بپذیرد دوره‌اش گذشته است، دست‌بردار نیست. اما شاید عجیب‌ترین اتفاق این باشد که محمود بدش نمی‌آید این‌بار یا در آینده صدای همان جنبش تحول‌خواهی باشد که زمانی خود در خاموش کردنش نقش اصلی را داشت. به هر روی، چه در این نقش و چه در نقش پیشین، عصر محمود به گمان من گذشته است. مهدی تدینی @tarikhandishi  |  تاریخ‌اندیشی
110Loading...
10
«پروژۀ محمود» شاید زنده‌ترین خاطراتی که از محمود در ذهن ما ایرانیان مانده باشد، «خس و خاشاک» باشد، یا «کاغذپاره» خواندن تحریم‌ها ــ «تحریم اصلاً نمَنه‌دی» ــ یا دختری که در زیرزمین خانه‌شان انرژی هسته‌ای تولید می‌کرد... تصاویری هم در ذهن‌ها مانده است؛ مثل نگاهِ متأسف آقای جوای آملی به احمدی‌نژاد، وقتی تعریف می‌کرد در سازمان ملل هاله‌ای گشوده شده و او را در بر گرفته بود ــ و در نهایت شاید، اشتیاق وافر احمدی‌نژاد برای اینکه از مردمی که زیر آفتاب یا در سرمای زمستان در ورزشگاهی جمع شده بودند بپرسد: «از ساعت چند اومدید اینجا؟» و بعد همسُراییِ طنازانه میان او و مردم که ساعت به ساعت عقب می‌رفت تا مشخص شود مردم ساعت‌ها انتظار آمدن او را کشیده‌اند و ترجیع‌بند محبوب او: «کی خسته‌ست؟» و طبعاً تنها گزینۀ مردم این است که بگویند «دشمن!» اما شبی که پرونده‌زیربغل و با شعار «بگم؟ بگم؟» و آن نگاه تهدیدآمیز و نفرت‌آلود به مناظره با موسوی نشست، کبریتی در مادۀ اشتعال‌زای جامعه انداخت تا به اهدافش برسد... «پسران آقای هاشمی...»، «پسران آقای ناطق...» این خاطرات که برای برخی دلخنک‌کننده و برای برخی دیگر مشمئزکننده است، نمای بیرونی دوران محمود است؛ نمایی چنان جنجالی که نمی‌گذارد فکر به لایه‌های عمیق‌تر برود. می‌خواهم در این متن از این جنجال‌ها بگذریم و حال که دوران محمود به راستی «تاریخ» شده است ببینیم محمود چه بود و چه کرد؛ «پروژۀ محمود» چه بود. اما در عین حال از زیاده‌گویی هم پرهیز می‌کنم و فقط جان کلام را می‌گویم؛ دربارۀ دولتمردی که با سرعتی نامنتظره، از شهرداری تهران سر درآورد و در آنجا تختۀ پرشی برای ریاست‌جمهوری یافت. محمود آمده بود تا «جنبش اجتماعی» ایجاد کند (و به بیان دقیق‌تر «ضدجنبشی اجتماعی»؛ دقیقاً همان ‌چیزی که اصول‌گرایان به آن نیاز داشتند و اما از ایجاد آن ناتوان بودند. پیش‌زمینۀ تاریخِ محمود از ۷۶ آغاز می‌شود. تغییراتی در جامعۀ ایران از ۵۷ تا ۷۶ رخ داده بود. بخش جوان و پیشروی جامعه میل وافری به تغییر داشت و جدی‌ترین نیروی تحول‌خواه از قضا نه دولتمردان و سیاستمداران موجود (که همگی میراثداران انقلاب ۵۷ بودند و در خلوص پنجاه‌وهفتی از هم پیشی می‌گرفتند)، بلکه درون جامعه بود: جوانان ــ دو نسل جدیدی که می‌کوشید دست‌کم در تیپ‌ و ظاهرش تمایز خود را با آن شهروندِ سربه‌راهِ مطلوب حکومت نشان دهد. همین نسل جوان در حالی که حتی خوش‌بین‌ترین اطرافیان خاتمی هم انتظارش را نداشت، پیروزی قاطعی برای خاتمی رقم زدند. «سیب ناچیده‌ای» به دامان خاتمی و کادر اطراف او افتاده بود که حتی از کنترل و ادارۀ آن عاجز بودند. آنها بارانی نم‌نمک خواسته بودند، سیل آمده بود. ریشۀ سوءتفاهم بزرگ اصلاح‌طلبان هم در اینجاست که از همان روز اول نفهمیدند این رأی «وام» است؛ «عاریت» است؛ خودشان آن را پدید نیاورده‌اند؛ سرمایۀ خودشان نیست، بلکه جامعه این امید را به آنها بسته است ــ و ممکن است روزی این وام را پس بگیرد. دو جناح سیاسی روشن در سیاست ایران صف‌ آراستند (البته جایی هم برای غیر این دو گروه نبود). آن جنبشِ اجتماعیِ قدیمی و مطلوبِ اصول‌گرایان که انقلاب ۵۷ را رقم زده بود، متلاشی شده بود؛ چپ‌ها همان ابتدا به دشمن تبدیل شدند و جمهوری‌خواهان میانه‌روتر هم حتی زودتر از چپ‌ها از جنبش ۵۷ جدا/حذف شده بودند (بدون اینکه دلبستگی‌شان را به ۵۷ از دست بدهند). اینک در میانۀ دهۀ ۱۳۷۰ جنبشی جدید سر برآورده بود و «ائتلافی نانوشته» میان این جنبش و گروهی از سیاستمداران که خود را اصلاح‌طلب می‌نامیدند شکل گرفت. از این پس یک چیز محرز شده بود: یک نیروی اجتماعی قدرتمند وجود داشت که هر انتخاباتی را می‌توانست ببرد. رأیش را هم به کسانی می‌داد که ادعا می‌کردند توان اصلاح و تحول گام‌به‌گام را دارند. معضل بزرگی برای محافظه‌کاران (اصول‌گرایان) ایجاد شد. نیروی تندرویِ آنها هم گاه و بی‌گاه خامی می‌کردند و با اقداماتشان جامعه را فقط بیش از پیش علیه اصول‌گرایان تحریک می‌کردند (مثل ترور حجاریان یا حادثۀ کوی دانشگاه). باید چاره‌اندیشی می‌شد، با چند روزنامه و کمک صداوسیما نمی‌شد جلوی این جنبش اجتماعی را گرفت. اصول‌گرایان از اصلاح‌طلبان خشمگین بودند و تصور می‌کردند اصلاح‌طلبان جماعتی فرصت‌طلبند که روی موج تحول‌خواهیِ مردمی لیبرال‌شده سوار شده‌اند و برای رسیدن به کرسی‌ها حاضرند به آرمان‌های قدیمی خودشان پشت کنند (بیراه هم نمی‌گفتند؛ به هر حال عموم اصلاح‌طلبان تندروترین جناح انقلاب ۵۷ بودند). هر سلاحی را فقط با سلاحی مانند خود آن می‌توان خنثی کرد. اسلحۀ اصطلاح‌طلبان این بود که سوار جنبشی اجتماعی شده بودند، پس به جنبشی اجتماعی نیاز بود تا این جنبش را خنثی کند. فلسفۀ ظهور احمدی‌نژاد همین بود. اما یک مشکل بزرگ وجود داشت! (ادامه در پست بعد) @tarikhandishi  |  تاریخ‌اندیشی
130Loading...
11
در طلبی؟ یا طربی؟ «اگر تو یار نداری، چرا طلب نکنی؟! وگر به یار رسیدی، چرا طرب نکنی؟!»* کجا آن مقام که این باشد و آن دیگری نه؟ طا گر نشان طاعت است دعایش همان اجابت است که بنده «لب» به بیانش نگشوده «رب»، ز نهان او شنوده وز طلب تا طرب، راه از لام است تا راءِ الرحمن و الرحیم ✍ حمید فتح‌اللهی‌پور ۱۸ خرداد ۰۳ * غزلیات شمس - غزل ۳۰۶۱ مولانا #قطعه T.me/khamneveshteha
140Loading...
12
♈️ این آقا پدر مریم میرزا خانی است. تفکر و بینش این آقا رو ببینید! ♈️ بدون شک عامل اصلی رشد و شکوفا شدن چنین نبوغ و استعدادی، وجود چنین شخصیت های بزرگ در جامعه است. ♈️ با وجود این که دخترش یکی از نوابغ جهان بود، میگه از مریم اسطوره نسازیم، مریم فروتن بود. #جمهوریت ⚛ @jomhuriyat
130Loading...
13
📔تغییر الگویی نظام خانواده در ایران سخنرانان: #دکتر_عالیه_شکربیگی #دکتر_بی_تا_مدنی #فریده_ملاعسگری مدیر نشست: #دکتر_فاطمه_موسوی_ویایه 🗓شنبه 19 خرداد 1403 ساعت 17 🏡سالن خیام 🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد. 🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است. 💢انجمن جامعه شناسی ایران💢 💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢 🆔 @iranianhht
100Loading...
14
‍ ‍ برای دکتر جعفر میلی منفرد ازشمار دو چشم‌ یک‌تن کم/ وز شمار خرد هزاران بیش امروز خبر از دست دادن استاد مسلم دانشگاه جناب آقای دکتر جعفر‌ میلی منفرد اهل دانش، علاقمندان به توسعه علم و فناوری، دوستداران، هم‌دانشگاهیان و دانشجویان ایشان‌ را غمگین کرد. به‌خانواده محترمشان و تمام‌علاقمندان ایشان تسلیت می‌گویم.‌ بی‌گمان فقدان مردان نیکی چون ایشان برای جامعه‌ی ایران خبری سهمگین و تلخ است. ولی چه توان کرد که این تقدیر الهی است و باید رضا به رضای او بود. این راهی است که همگان باید بپیماییم،‌ چه نیکوتر که چون ایشان به نیکنامی طی مسیر کنیم. از درگاه الهی برای ایشان غفران و رضوان و برای خانواده گرامی‌شان و دوستدارانش شکیبایی و سزای نیک مسالت می‌کنیم.‌  ۱۸خرداد۱۴۰۳ عباس آخوندی
130Loading...
15
Media files
120Loading...
16
گزارش(2527) خدای زنده در برابر خدای" کتابخانه ای" که کسانی درمیان کتب قدیمی دنبال خدا میگردند ودربرابر خدای "ذهنی  وعقلی وفلسفی" که برای  متخصصین مطرح است ودربرابر خدای" اعتقادی" مومنان متعصب وخشن وایدئولوژیک که فرمان به خشونت وکشتن و قتل وقتال میدهد و خدایشان ،مردم را مورد آزار واذیت و تجاوز قرارمیدهد، به خداوند زنده روی می آوریم واورا معرفی میکنیم که از رگ گردن هم به خودما نزدیک تراست(ق-۱۶) وازهمین مکان نزدیک است که با ما سخن میگوید (الهام تقوی و وحی و القائات و غیره) وکلامش رابه مامیرساند وباماتکلم میکند(شوری-۵۱) وبعنوان" مشاور شخصی" ما هرلحظه که اراده میکنیم دراختیار ما قرارمیگیرد وتا اسم اورا می آوریم (اعلی-۱۵) حاضر میشود وحتی اسمش ،موجب رفع اضطراب وترس میشود(نمل -۶۲) چنانچه خودش فرمود مرا صدا ودعا وفراخوانی کنید، همان لحظه شمارا اجابت خواهم کرد (غافر-60)و دراین لحظه ،خدا بین ما وقلب ما قرارمیگیرد (یحول-انفال -24) وآنچه را که ما نیاز داریم به ما مشورت میدهد وراهنمائی میکند وراه ،نشان میدهد وماهم باید درحین دعا وصداکردن او،  اورا اجابت کنیم زیرا سخنانی را به ما میگوید (بقره-186) وایمانی را ازما میخواهد بطوریکه با این ارتباط واتصال با او موجب فعال تر شدن عقل ما میشود وکورتکس های مغزی وکانون های تفکر مارا  تحریک میکند تا ما به "عقل کل"(ام الکتاب) متصل شویم انگار که باکامپیوترشخصی خود ازطریق اینترنت به سرور متصل میشویم وازمنبع حافظه ومنبع اطلاعات (ام الکتاب) ،آگاهی های لازم وتازه ای بدست می آوریم وبدینوسیله  بهترین فرامین واحکام را از خود خدای زنده میگیریم که فرمود  او بهترین فرمان دهنده است(یونس -۱۰۹) : الیس الله باحکم الحاکمین (تین-۸) این خدای زنده متعلق به تک تک مردم جهان است اماشیاطین باسخنانشان قصد دارند، تا مردم به خدای زنده ، دست نیابند وجدایی وانفصالی بین مردم وخدای زنده بوجود می آورند و"صراط مستقیم" راقطع می کنند(اعراف -۱۶و۱۷)وباسخنان خود در رادیو وتلویزیون ودرمجالس و منبرها و کلاس های حوزوی ودانشگاهی خود  میخواهند این ایمان واین آگاهی مارا نسبت به خدای زنده، ضعیف یا نابود کنند تادکان دین داری خود را رونق دهند و بازارشان ازسکه نیفتد اما خدای زنده در میان مردم ودرقلب مردم حضور دارد واین جهان را وحتی خودش را با فرشتگانش را دراختیار مردم میگذارد وبسوی مردم می آید(احزاب-۴۳) مشروط به اینکه ،مردم خواهان خدای زنده باشند وبه زنده بودن خدا، ایمان بیاورند و"منیب "باشند وطالب او باشند(فرقان -۷۷) وتشنه حقیقت ونیازمند کسی باشند که مشکلاتشان را آسان میکند وموانع را از جلوی پای آنها برمیدارد (طلاق-۲و۴)و انسان ها باعقل فعال شده خود، میخواهند آلودگی وپلیدی ورجس وخرافات را کناربزنند (یونس-۱۰۰) وباتلاش مستمر خود میخواهند از رفتار وعملیات خود نتیجه مطلوب رابگیرند(نجم-۳۹ و۴۰) خدای زنده کسی است که ازذات او زندگی وحیات بیرون می آید و مردمی را که  دعوت به مردگی توسط استحمارگران شده اند،  اما خدای زنده چنین مردمی را زنده وبیدار وهشیار وباشعور میکند همچنانکه خدای زنده، زمین مرده را بانزول باران به حیات وبه جنبش درمی آورد(فصلت-۳۹) ولشگریان خودرا بکارمیگیرد تا مردم ازحالت مردگی بیرون بیایند تا جهان ناامیدی وجهان تاریکی را رها کنند وبه جهان امید ونور وشادی  وتسبیح وترانه  داخل شوند (بقره-۲۵۷) مشروط براینکه ، مردم ایمان بیاورند که خدا زنده است و مولا وکارساز مردم است (نسا-۱۳۲)وخدای زنده را وکیل خودبگیرند(طلاق-۳) وخدای زنده را دوست و ناصر وناجی خود تلقی کنند(بقره -۱۰۷) وفرشتگانش را دوست و اولیا خود بگیرند(فصلت-۳۰و۳۱) خدای زنده، سرچشمه زندگی از خدای زنده است که به ما زندگی و رزق میرسد و او نیازهای حیاتی مارا به ما هرلحظه میدهد از هوای پاکیزه اکسیژنی گرفته تا خوردنی ها  ونوشیدنی ها و میوه ها همه نزد خدای زنده است واز او به ما میرسد(عنکبوت-۱۷) زیرا خدای زنده ،در برابرما حضور دارد وظاهر شده است وخودش رابه ما درطبیعت ودر کیهان ،نشان میدهد و خدای زنده ما همان "خدای ظاهر"است(حدید-۳) وما به هرطرف که روی بیاوریم با چهره خدا روبرو میشویم که " وجه الله" همه جا است(بقره-۱۱۵) وچنین خدای زنده ای که ظاهر است ، رنگ و بوی خاص خودش را دارد چون همان طبیعت ،خدای زنده ما میباشد (بقره-۱۳۸)و نگارگری میکند به بهترین طراحی ها ودکوراسیون ها وآراستن ها وزیبایی ها وآنچنان تصویرگری های زیبا ونیکو میکند(تغابن-۳) وآنچنان جذبه ها ولذت ها در زمین(کهف-۷) ودر طبیعت برای ماقرارداده  که  ازما دلربایی میکند(ق-۷) وباگیاهان وباغ های دل انگیزش، هوش از سرما برده ومارا عاشق وشیفته خودش کرده است او سخنان مارا می شنود و مارا لحظه به لحظه می بیند وبه زندگی ورفتارما بینا وبصیر است آری خدای زنده ما ، خدایی ظاهر وآشکار است که همان طبیعت و زمین وآسمان میباشد محمدجهانی
110Loading...
17
انا‌لله و انا الیه راجعون خبر تلخ درگذشت برادر عزیزمان، دکتر جعفر میلی منفرد پس از تحمل ماه‌ها درد و رنج بیماری، موجب تألم و‌تأسف اینجانب شد. خداوند آن روح پاک را غرق نور و رحمت واسعه خود نموده به خانواده ارجمندشان صبر و اجر عطا فرماید. سیدمصطفی تاجزاده @MostafaTajzadeh
100Loading...
18
#سید_مصطفی_تاجزاده_را_آزاد_کنید #جرم_نقدرهبر @MostafaTajzadeh
80Loading...
19
آخرت خردمند بر بنیان سست پای نگذارد، چه رسد به تقلای صعود! بالاتر ایستادن، همه جا افتخار نیست حماقت محض است ✍ حمید فتح‌اللهی‌پور ۱۸ خرداد ۰۳ #دیدگاه T.me/khamneveshteha
80Loading...
20
نقطه در انتهای ضیافت شوم گرگ‌ها جدال شرم‌آور لاشه‌خواران بی‌شرم بر سر تکه‌ای پوست و چند پاره استخوان افتاده بر لگدکوب سفره‌ای از جامه‌های خون‌آلود چشمی را به تماشا نمی‌خواند مگر به وسوسهٔ پردهٔ آخر. ✍ حمید فتح‌اللهی‌پور ۱۸ خرداد ۰۳ #قطعه T.me/khamneveshteha
110Loading...
21
انتشار هزاران عکس قاجاری در اینترنت برای اولین بار دسترسی به عکس‌ها: drive.google.com بیشتر بدانید: telegra.ph @Khamneveshteha
110Loading...
22
به اطلاع می رساند مراسم سیزدهمین سالگرد عزت اله سحابی، هاله سحابی و هدی صابر توسط دادستانی لواسان لغو گردید. ضمن اعتراض به چنین برخوردهای غیر قانونی و تضییع حقوق خانواده ها، به اطلاع همه دوستان و آشنایان میرساند برنامه سخنرانی امروز هفدهم خرداد ماه برگزار نخواهد شد. یاد و خاطره آن سه عزیز همواره زنده و پاینده خواهد ماند. پ.ن: تو‌در نماز عشق چه خواندی که سالهاست بالای دار رفتی و این شحنه‌های پیر از مرده‌ات هنوز پرهیز می‌کنند نام تو را به رمز رندان سینه چاک نیشابور در لحظه های مستی مستی و راستی آهسته زیر لب تکرار می کنند @MostafaTajzadeh
110Loading...
23
گزارش(2526) شکر ۱ شکر کردن به معنای استفاده صحیح از نعمت ها نیست زیرا هرانسانی میداندکه باید از نعمت ها بخوبی بهره ببرد(حتی ظالمان و مافیاها درحال بهره بری بهتر ازنعمت هاهستند) پس شکر نعمت ها وشکر" مایه های دلخوشی انسان ها "وشکر تمام خوبی ها وهدایت ها وکمک هایی که ازنعمت ها میبرید ، عقلانیت میگوید که دربرابر این همه مایه های دلخوشی می بایست همچون یک انسان نرمال وسالم وعادی ، شماهم عکس العمل مناسب یک انسان فهیم، داشته باشید و باید قدر دانی کرد اینک که شماتوسط خوبی ها ونعمت ها ورزق ها وهدایت ها به حالت" سورپرایز شدن" رسیدید وغرق درشادی شدید، چرا در برابرچنین شادمانی، شماهم بانعمت ها ارتباط انسانی ومعنوی برقرارنمیکنید وان راوسیله رشد وکمال خودقرارنمیدهید(اتصال وارتباط) ،سطحی بین وبیماردل نباشید ،عکس العمل سورپرایزشدن شماچیست؟ اولا ازهمان نعمت ها بایدشکر گزاری راشروع کرد یعنی آن نعمت ها را تمجید وتعریف وتحسین وستایش کرد مثلا: (چه گل زیبا وخوشبویی! آفرین برتو ای گل زیبا چه دخترنیکو وزیبایی ،ماشاالله برتو چه آب زلال وگوارا وخنکی نوشیدم ،کیف کردم آفرین به این آب حیاتبخش) باشکر نعمت ها داخل" ستایش" نعمت هامیشوید اشکروا نعمت ... دوما از "ولی نعمت" هم باید تمجید وتعریف وتحسین وحمد کردمثلا: (ای خدای مهربان که این نعمت هارابه مادادی، آفرین برتو وتوراتحسین وحمد میگوییم) باشکر خداکردن ،  "عبادت خدا "کرده اید ومتصل میشوید: اشکروالله ...تعبدون(بقره-۱۷۲) وعلت آفرینش انسانها همین عبادت وشاکرشدن میشود(ذاریات-۵۶) یعنی بانعمتها وشکرها توانستید باجهان "پیوند" وبا مردم "پیوند" برقرارکنید وازطریق نعمت ها به خدا رسیده اید یعنی نعمت هارا وسیله ای برای تشکر و تحسین وقدر دانی قراردهید: چه ازنعمت ها وچه از صاحب و  ولی نعمت ها(سجده-۹) محمدجهانی
160Loading...
24
‍ ◾عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد ✍️فخرالسادات محتشمی‌پور ✅بازجو تماس گرفت و بعد از حال و احوال پرسید امشب برنامه‌تان چیست. گفتم همان برنامه‌ای که همه امشب دارند. می‌روم به منزل پدرم و پدر همسر جان برای عرض تبریک. گفت منظورم این است که برای افطار قرار است کجا بروید. گفتم برنامه من چه ربطی به شما دارد. گفت تماس گرفتم که هشدار دهم به منزل خانم صابر نروید! ✅با عصبانیت گفتم من وظیفه انسانی و اخلاقی خود می‌دانم که برای عرض تسلیت به منزل دوست و همکار خود بروم و لازم نمی‌دانم برای این کار از کسی اجازه بگیرم. ✅بازجو گفت این کار برایتان تبعاتی دارد. گفتم اگر قرار است خطری میهمانان محترم امشب منزل خواهر گرامی هدی صابر را تهدید کند من هم یکی از آنها و ... ✅قصه آن شب کذایی را قبلا نقل کرده ام. اما امروز با شنیدن خبر لغو برنامه سیزدهمین سالگرد درگذشت سه عزیز از دست رفته و سه گوهر آسمان سیاست و جامعه مدنی ایران یاد خاطره آن شب و تلخی‌های آن ایام افتادم. ✅هدی صابر که در اعتراض به مرگ مشکوک هاله سحابی در مراسم تشییع پیکر پاک پدر عزیزش، اعتصاب غذا کرده بود، به دنبال مشکل قلبی با اهمال مسئولین زندان جان عزیزش را از دست داد. زندانیان سیاسی هم‌بند او اعلام اعتصاب غذا و خانواده‌های آنان اعلام روزه سیاسی کردند. ✅آن زمان خانواده سوگوار هدی صابر را از برگزاری یک مراسم ساده افطاری در پشت بام منزل خواهر او، فیروزه خانم منع کردند.  ✅و حالا پس از سال‌ها به بهانه واهی مخل امنیت ملی بودن مراسم سیزدهمین سالگرد آن سه عزیز توسط دادستان لواسان لغو می‌شود. ✅چه کسی باید پاسخگوی این اقدام غیرقانونی و تضییع حقوق خانواده درگذشتگان باشد؟ ✅بی تردید این اقدام موجب توجه و آگاهی بیشتر مردم نسبت به این موضوع و انزجار از ظلم به عزیزان از دست رفته و خانواده هایشان خواهد شد. هرچند هیچ دادگاهی برای رسیدگی به شکایت ذی‌حق تشکیل نشد و هیچ مجازاتی برای مقصرین درنظر گرفته نشد اما بی‌شک خون مظلوم‌ عاقبت گریبان ظالم را خواهد گرفت و رهایی او از محکمه عدل الهی ممکن نیست. @MostafaTajzadeh
150Loading...
25
به اطلاع می رساند مراسم سیزدهمین سالگرد عزت اله سحابی، هاله سحابی و هدی صابر توسط دادستانی لواسان لغو گردید. ضمن اعتراض به چنین برخوردهای غیر قانونی و تضییع حقوق خانواده ها، به اطلاع همه دوستان و آشنایان میرساند برنامه سخنرانی امروز هفدهم خرداد ماه برگزار نخواهد شد. یاد و خاطره آن سه عزیز همواره زنده و پاینده خواهد ماند. پ.ن: تو‌در نماز عشق چه خواندی که سالهاست بالای دار رفتی و این شحنه‌های پیر از مرده‌ات هنوز پرهیز می‌کنند نام تو را به رمز رندان سینه چاک نیشابور در لحظه های مستی مستی و راستی آهسته زیر لب تکرار می کنند @MostafaTajzadeh
90Loading...
26
دکتر: بعضی وقتا احساس افسردگی میکنم. این حس منو می‌ترسونه. قاضی: نمی‌تونی با دارو کنترلش کنی؟ دکتر: ترجیح میدم بدون دارو این کارو بکنم. قاضی: پس توام به دارو اعتقاد نداری دکتر! دکتر: مگه تو به عدالت اعتقاد داری؟! 👤آگاتا کریستی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
180Loading...
27
‍ ✅سه دوره رهبری آقای خامنه‌ای ✍️سیدمصطفی تاجزاده ✅ایام رهبری آیت‌الله خامنه‌ای را مانند دوره پادشاهی محمدرضا شاه، می‌توان به سه دوره تقسیم کرد؛ تا پایان دولت خاتمی، رهبر بازیگری مهم در کنار بازیگران دیگر بود. در دوره احمدی‌نژاد به مهم‌ترین بازیگر تبدیل شد و اکنون رهبر تنها بازیگر عرصه سیاست گردیده است. ✅آقای خامنه‌ای اکنون قدرت بی‌نظیری یافته و تصمیماتش اثرات مثبت یا منفی گسترده‌ای پیدا کرده است. ✅فراموش نکنید یکی از مهم‌ترین انتقادهای نسل جوان این است که چرا شما دولت بختیار را نپذیرفتید و اجازه ندادید وعده‌های او در زمینه انحلال ساواک، تامین آزادی مطبوعات و احزاب و انتخابات محقق شود؟ و ملت بدون انقلاب، دستاوردهای محمدرضا شاه را حفظ و استبداد او را مهار کند؟ و به سوی دمکراسی پیش برود؟ ✅به نظر شما اگر اکنون به فرض تاریخ تکرار شود، باید به اصلاحات عمیق و ساختاری در چارچوب نظم موجود تن داد؟ یا همچنان بر طبل سرنگونی نظام به‌هرقیمت کوبید؟ ✅درهرحال من اصلاحات ذیل سیاست‌های رهبر را شکست‌خورده و پایان‌یافته می‌دانم، اما از اصلاح سیاست‌های کلان و نیز اصلاحات ساختاری دفاع می‌کنم و هرگز فکر نمی‌کنم مادام‌که رفراندوم برگزار نشده و قانون اساسی تغییر نکرده است، برداشتن گام‌های کوچک و حتی بزرگ به سود ملت، توسط حکومت ممکن نیست. ممکن است، اما به آن‌ها نباید و نمی‌توان اکتفا کرد. ✅حتما من قدرت بی‌قدرتان را بالاتر از همه می‌دانم و قابلِ‌مقایسه با قدرت رهبر نمی‌یابم، به شرط آنکه بی‌قدرتان عزم خود را جزم کنند و به خود سازمان دهند. بارها دیده‌ام که وقتی مردم اراده کرده‌اند و به میدان آمده‌اند، رهبر چاره‌ای جز عقب‌نشینی و تمکین به حقوق شهروندان و منافع ملت نداشته، آخرین نمونه‌اش جنبش زن، زندگی، آزادی است. (بخشی از فصل دوازدهم مصاحبه حسین رزاق با سیدمصطفی تاجزاده) (گفت‌وگوهای زندان-پاییز۱۴۰۲) 🔗برای خواندن متن کامل فصل دوازدهم 👈🏿اینجا را لمس کنید. 🆔@MostafaTajzadeh
210Loading...
28
خاصیت حکومت استبدادی مردم کاره‌ای نیستند... #انتخابات @MostafaTajzadeh
150Loading...
29
📝📝📝انتخاب دبیرکل جدید توسط شورای مرکزی نهضت آزادی ایران اطلاعیه بسمه تعالی ✅با توجه به آخرین اصلاحات اساسنامه نهضت آزادی ایران در شهریور ۱۴۰۲ مبنی بر محدود بودن دوره مسئولیت دبیرکل و ضرورت گردش مسئولان، در جلسه مورخ ۱۰ خرداد۱۴۰۳ شورای مرکزی، ضمن قدردانی و سپاسگزاری از خدمات ارزنده و صادقانه و مواضع شجاعانه آقای مهندس محمد توسلی، آقای دکتر محمد حسین بنی‌اسدی رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی با رأی اکثریت قاطع شورای مرکزی به سمت دبیرکل نهضت آزادی ایران انتخاب شدند. ✅از خداوند متعال توفیق ایشان را در ادامه راه پیشگامان نهضت آزادی ایران برای تحقق آزادی و خدمت به ملت شریف ایران خواستاریم. ✅شورای مرکزی نهضت آزادی ایران ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ @nehzatazadiiran @MostafaTajzadeh
130Loading...
30
Media files
200Loading...
31
نیایش ای خدای دانا مرابیاگاهان دانش مرا بیافزای "دانایی" رابه من عطاکن آنچنانکه بتوانم نور را ازتاریکی تشخیص دهم تا تو مرا غرق زندگی نورانی کنی ای خدای دانا عقل و خرد مرا فعال کن تابه تو بیشترنزدیک شوم رزق امروز مرابه من برسان چنانکه دیروز رساندی سپاس وستایش و تحسین مرا برای انچه که مایه شادی و خوشدلی من از سوی تو بود ازمن بپذیر استعدادهای درونی مراشکوفا کن ومرا ازآلودگی وخرافات وجهل، نجات ده ورها کن وآزادی وآزادگی وعشق رابه من عطاکن ملکوت تورا درزمین میخواهیم چنانچه ملکوت تو درآسمان است (مورخ۱۲-۳-۱۴۰۳) دوستان عزیز، برای یافتن مقالات وگزارشاتم به کانال های تلگرامی و واتساپی ام رجوع کنید چون بمرور ازارسال آنها معذورم lohemahfooz محمدجهانی
200Loading...
32
گزارش(2525) شفا بخشی   ۲ روح جهانی روح جنینی روح  انسانی ریشه ومنشا شفابخشی معنوی به" روح پاک" بازمیگردد اکنون میخواهیم به شناخت انواع روح های پاک این جهان بپردازیم: کلا با ۳ دسته عظیم‌ ، روح خدایی روبرو هستیم که همگی از "روح مطلق" بدست می آیند وبترتیب بزرگی واهمیت عبارتند از: ۱-روح جهانی روح  یا روان جهان که حاکم برطبیعت وکیهان است(اکوسیستم جهانی که "روح جهانی" را درگزارش قبلی دیدیم -فروهر) ودرحال نگهداری ومدیریت طبیعت وهستی توسط فرشتگان‌ زیرمجموعه خودمیباشد وچون خدا به این روان جهان (فرشتگان) گفت میخواهم آدم را خلیفه درزمین قراردهم‌ ، آنهااعتراض کردند(بقره-۳۰) وناسازگاری  وفساد آدم را درگذشته مطرح کردند و  "روان جهان " از اهورامزدا درخواست یک یاور و یک‌مدیر (شهریار وشهریوری)متناسب با خودشان را کردند که" ویژگی های امشاسپندان" را نیز داشته باشدتا بتوان با آدم وبنی آدم همکاری کند وآدم رایا زرتشت را افسر کارهای زمین قرارداده(خلیفه) ودرمدیریت صحیح طبیعت داخل شود(وفرشتگان درسجده آدم درآیند) برای شفاگرفتن میتوانیم از این" فرشتگان و روح" بهره بگیریم ۲-روح جنینی دسته دوم از روح های پاک الهی ، در جان بخشی جانداران و انسان ها میباشند (روح جنینی یا روح جانبخش) که خلقت آدمیان  ازخاک شروع میشود و سپس نطفه میشود ومراحلی را در بطن مادر بصورت جنینی طی میکند وبه "سویته" که رسید ،آنگاه از روح جان بخش (سجده -۹) برای مدیریت تمام دستگاه های درونی جسم انسان استفاده میشود و مغز سوسماری باسابقه ۸۵ میلیون سال را مبنای مدیریت داخلی بکمک دیگر اندام ها و  ۱۰ سیستم های دیگر داخلی بدن ،قرار میدهد اطفال وبچه ها ونوجوانان دارای روح جان بخش هستند ولی هنوز "نفس انسانی"آنها فعال نشده ودر طول جوانی ودر بلوغ با اولین تعلیمی که ازخدامیگیرند وبه "حکمت وعلم"مناسب  دست می یابند (مانند دوره جوانی موسی و یوسف -یوسف-۲۲وقصص-۱۴  ) و روحی تازه ازخدا میگیرند لذا" نفس انسانی" هم درهمین زمان ،فعال میشود ومسئولیت کارهایش رابعهده میگیرد و"کارما" دارد نفس انسان درشرایط زیر، فعال نیست: هنگام خواب وکما ، اما روح جنینی فعال است هنگام دیوانه شدن انسان، اما روح جان بخش ،فعال است روح جنینی دراین دنیا همراه جسم است وبامرگ انسان، بسوی خدابازمیگردد چنانچه" نفس انسانی" هم بسوی خدابازمیگردد روح دسته دوم کاملا جبری است وانسان ها دخالتی درگرفتن آنها ندارند اماقابلیت تقویت وتضعیف دارند ۳- روح انسانی معنوی دسته سوم روح بخشی ها توسط خدا به انسان ها درطول زندگی داده میشود وبراساس تلاش و خواسته های انسانها و براساس رفتار های آنها ازخدا روح های پاک تازه گرفته میشود  وانسانها به "روحیات تازه" و شخصیت های تازه ای(شاکله) دست می یابند و خدا وجودبخشی معنوی میکند وممکن است یک انسان به مراحل رشد وکمال بیشتری دست بیابد لذا از انواع روح های پاک ، پر میشود(که ازواج او در بهشت میشوند) مانند ارواح پاک زیر: روح ایمانی ، روح قدسی، روح رحمانی، روح کریمی، روح خلاقیت روح محسنی  ،روح صالح بودن، روح سکینه و روح تسلی بخش یا روح راستی(اردیبهشتی) ،روح منش نیک (  بهمنی) ،روح عشق ومحبت(اسفندی)،روح شهریاری(شهریوری) ،روح دانایی(فروردینی) وغیره شفابخشی هدایت بخشی آگاهی بخشی نور بخشی و حیاتبخشی چگونه میتوانیم به ارواح پاک دست بیابیم ودرجهت سلامتی انسانی وعشق ومحبت وصلح و عمران وهدایت و رشد وکمال ،بهره بگیریم ارتباط بین این ۳ دسته ارواح پاک باشناخت این ۳ دسته ارواح پاک در جهان ودر بنی آدم ودر انسان ها میخواهیم داخل موضوع شفابخشی و هدایت گیری و کمک ویاری ازخدا درزندگی انسانی خود بشویم و گروهی عظیم را بنام "جبهه حق" وانسانی تشکیل دهیم (وانسانی الهی شویم) وخدا راه راستی می نماید حق دربرابر باطل اما نیروهای پلید و ارواح خبیث با انسانهای ظالم ومتجاوز و فاسد یکی شده اند و"جبهه باطل "را تشکیل داده اند ،  وقصد ضربه زدن وخسارت و آلودگی وبیماری ومرگ خواهی مردم جهان را دارند (شیطان ، راه صحیح دوم رانشان میدهد یعنی مخالفت را) می بایست مردم آگاه وانسان دوست باهم متحدشوند ودرهمه عرصه ها خودشان رانشان دهند ودربرابر جبهه باطل ایستادگی ومخالفت ومبارزه کنند تا باطل راشکست داده وباعقایدشان ومکاتبشان مخالفت نمایندتامردم به عشق و صلح وعمران بیایند قدر مسلم هر روز شیاطین به دوستانشان کمک و "وحی" میکنند(انعام - ۱۱۲ و۱۲۱) وانواع الهامات فجور (شمس-۸)و ووسوسه های شیطانی وهمزات ویورش های اهریمنی به مردم بیگناه جهان وارد میکنند که می بایست باشناخت وآگاهی های حیاتبخش ونورانی ،دربرابرشان بایستیم تانیروهای مثبت ماورایی را همراه خودکنیم یعنی علاوه بر بهره گرفتن از"عقل وعلم" وحقوق بشر، میخواهیم از  خدا و ارواح پاک وفرشتگان(خدای باطن) درجهت زندگی انسانی وسالم استفاده کنیم و سپس بادروغگویان وشیاطین، مبارزه کنیم محمدجهانی
170Loading...
33
📝📝📝مقالات پیشنهادی هفته‌ی دوم خردادماه ۱۴۰۳ سیدمصطفی تاج‌زاده ✅"هوش مصنوعی و معمای کاهش تقاضای کل"، از غلامرضا حداد، روزنامه شرق، ۰۷/خردادماه/۱۴۰۳ ✅"خروج از مه"، از امیر سیدین، روزنامه شرق، ۰۷/خردادماه/۱۴۰۳ ✅"خرد انقراض"، از عبدالرضا ناصر مقدسی، روزنامه شرق، ۰۷/خردادماه/۱۴۰۳ ✅"مافیا در تشخیص و درمان اتیسم بیداد می‌کند"، از سمیه جاهد عطائيان، روزنامه شرق، ۰۷/خردادماه/۱۴۰۳ ✅"لایحه حجاب مغایر با سیاست‌های کلی نظام است"، از محسن برهانی، روزنامه شرق، ۰۷/خردادماه/۱۴۰۳ 🔗برای خواندن متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید. 🆔@MostafaTajzadeh
150Loading...
34
♦️پیام مکرر ✅می‌گویند: گزارش ملاقات‌هایتان با آقای تاج‌زاده را به ما بدهید تا از احوالات و دیدگاه های ایشان مطلع شویم. ✅می‌گویم: یک‌شنبه همسرجان را آوردند دندانپزشکی. موفق به دیداری کوتاه شدم.سلام رساندند. داروهایشان را که در داروخانه زندان موجود نیست از داروخانه پایین ساختمان پزشکان گرفتند و برگشتند. همین! @MostafaTajzadeh
180Loading...
35
🖊در جایی که تجلی آزاد وجدان ها و مغزهای تمدن بزرگترین قدرتهای امروز جهان است، و [نامش] سازمان ملل متحد است، یعنی همه ی بشریت امروز به صورت آزاد در آن جا متجلی و معرفی می شود، طرحی می آید مبنی بر اینکه بمباران کردن زن و بچه ی بی پناه و بی وطن، زندگی می کنند، منع شود، طرح رد شود. کسی که خودش می خواهد این کار را بکند، طرح را رد نمی کند، غرب طرح را رد می کند. یک کس دیگر، یک جایی را بمباران می کند. تقاضا می رسد که، این زن ها و بچه ها، پیرزن و پیرمرد و بچه های کوچک را که یک وقتی وطنی داشته اند و حالا بیرونشان کرده اند و گناهی ندارند بگویید بمباران نکنند، می گویند : نخیر نمی شود ! یعنی بمباران کنند، بزنند. کی چنگیز چنین بود ؟ این وجدان قرن بیستم است. سازمان ملل متحد است، جایی است که [اعلامیه] حقوق بشر در آنجا به تصویب رسیده است. قرنی است که حتی حقوق حیوانات و حمایت از حیوانات، موسسات بزرگ دفاع و حمایت از حقوق حیوانات وجود دارد. این قرن، قرنی است که لطافت روحی پیدا کرده است. گاهی برای اینکه حقوق اجتماعی یک انسان، یک فرد، جریحه دار شده تمام دنیا به لرزه در می آید. و گاه نیز ملتی را که امروز هست، در طی دو سه هزار سال گذشته نیز بوده است، فردا می گویند نیست. هم شرق و هم غرب اسلحه می دهند تا وی را درو کنند. این کار مال همین قرن بیستم است، سازمان ملل هم سازنده این مجموعه است 📌 - 📚کتاب نیایش ، صفحه 157 و 158 ، چاپ دهم #دکتر_علی_شریعتی #دکتر_شریعتی #علی_شریعتی #شریعتی #سخنان_و_جملات_شریعتی 👇👇👇👇👇👇 @doctor_alishariati @doctor_alishariati @doctor_alishariati
180Loading...
36
امید هیچ دانشی را یارای آن نیست که بگوید تا صبح فردا، از رستنی و ریختنی و ماندنی، چند برگ بر این شاخه خواهد بود. آنکه عکس فردا را می‌فروشد، چه باغ دلگشا باشد، چه بیابان برهوت، فروشندهٔ زبردستی است: خواه رؤیا، خواه کابوس من اما، نه امید قطعی دارم و نه قطعا ناامیدم. که قطعیت هلاکت است پس امید را برنمی‌تابم مگر آنگاه که پای از دایرهٔ دانسته‌های اکنون، بیرون کشد و آن را به دست و اندیشه واگذارد و خود برود تا آغوشت را بگشاید به هر آنچه از فردا که نمی‌دانی و نمی‌توانی بدانی از رستنی و ریختنی و ماندنی. ✍ حمید فتح‌اللهی‌پور ۱۶ خرداد ۰۳ #دیدگاه T.me/khamneveshteha
171Loading...
37
گفتار قرآنی گویی از دل می‌جوشد و لبریز است از زندگی روزمره و رخدادهای تاریخی که محمد(ص) طی بیست سال در آنها نقش اصلی داشت. در نتیجه عقل موجود در قرآن، عقلِِ عملی و تجربی است(یعنی معطوف به رویدادها و مشکلات هر روزی و واکنش به آنهاست). این عقل جوشان و خروشان است، درست مانند زندگی. عقل سرد تأمل‌گر و استدلالی و برهانی(به شیوه مثلا گفتار فلسفی) نیست. به همین دلیل دانش تفسیری که تأثیر پذیرفته از فلسفه ارسطویی بعدها در بصره و بعد در بغداد پدید آمد، مفهوم عقل به معنای منطقی و استدلالی را بر قرآن فرافکند. این خطاست، چون چنین چیزی در قرآن نیست. مسلمانان معاصر نیز درست در همین دام افتادند و حتی در قرآن به دنبال اتم شناسی گشتند! این قرائت ِ فرافکنانه قرآن است، نه قرائتی هماهنگ با زمان نزول وحی. چیزی را بر قرآن افکندند که در آن نیست. به اصطلاح زبان شناسان امروزی قرائت من قرائت به روش "هم_زمانی "(synchronic) است. به این معنا که همه چیز را فراموش می‌کنم و قرآن را در عصر نزول قرار می‌دهم، یعنی در محیط عربی و بَدَوی و شهری قرن هفتم میلادی. این نص قرآن نیست که مفهوم ارسطویی یا مفهوم فلسفی مدرن عقل و نیز اکتشافات علمی و فیزیکی جدید را در بر نداشته باشد. قرآن کتاب دینی عظیمی است، نه کتابی در دانش جغرافیا یا تاریخ یا اتم یا زیست شناسی و ... ولی غیرتمندی افراطی مسلمانان موجب می‌شود دوست داشته باشند همه این‌ها در قرآن وجود داشته باشد. اکنون وقت آن رسیده که مسلمانان قرآن را "قرائت" کنند تا به حقیقت آن راه یابند و چیزی که نمی‌خواهد بگوید را بر دهان آن ننهند. وقت آن رسیده که از فرافکنی شهوات و امیال سیاسی خود بر قرآن دست بردارند تا آن را پیش از هر چیز، کتابی دینی بدانند و نه چیز دیگر. موسم آن است که آن را بر بافت زبانی واقعی آن که بر نماد‌های درخشان و استعاره‌های زیبا و جوشان استوار است ببینند. نماد‌ها و استعاره‌هایی که خرد را خیره می کند( سرِّ بُهت قریشیان همین بود، با آنکه با محمد(ص) دشمن بودند و به او تهمت می‌بستند که شاعر و دیوانه است...). در نتیجه گفتار مجازی یا رمزی را نمی‌توان به معنایی یک سویه تقلیل داد و مانند فقیهان و متکلمان و مفسران کلاسیک آن را در قالب‌هایی جامد زندانی کرد، کاری که آنها در دوران خود برای پاسخ به نیاز‌های جامعه خود انجام می‌دادند. ولی آنها چون معنای استعاری را به معنای واژگانی تحویل می‌کردند، فکر می‌کردند به تمام معنا دست پیدا کرده‌اند، در حالی که چنین نبود، آنها تنها معنا را محدود کردند و به نسل‌های بعدی چنین وانمودند که گویی این معنا تنها معنای ممکن است. (آیات تشریعی به تنهایی گواه این امرند). محمد ارکون (فيلسوف بزرگ اسلامي معاصر) گفت و گوی "نقد عقل اسلامی و خدا" @Tafakkor
180Loading...
38
🔴🔴🔴 اصلاح طلب واقعی یک نفر، یک لحظه هم جرات نکرد حتی ادای تو را در آورد! ✍️محمدحسین روانبخش به اسم مردم آمدند و برای خودی‌های‌شان. با ادعاهایی که تریلی نمی‌تواند آن‌ها را بکشد و توهمی که با نسیمی بهم می‌ریزد. با شعارهای فراوان و صداقت اندک، با عناوین پرطمطراق و تفکرات کودکانه. آمدند، همه ادایی درآوردند... اما یک نفر، یک لحظه هم جرات نکرد حتی ادای تو را در آورد! مصطفی_تاجزاده
150Loading...
39
✍مریم قدس، عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران: ای مرغ گرفتار بمانی و ببینی آن روز همایون که به عالم قفسی نیست ثبت‌نام برای جایگاهی که صاحبان صلاحیت واقعیش در حصر و حبس هستند و بانیان و آمرین ظلم‌ها برای تصاحب آن صف کشیده‌اند تمام شد و .... #میر_حسین_موسوی #شیخ_مهدی_کروبی #زهرا_رهنورد #سید_مصطفی_تاجزاده #زندانیان_سیاسی #ظلم_پایدار_نیست #صبح_ما @MostafaTajzadeh
100Loading...
40
📝📝📝از مقدسات خود چگونه دفاع کنیم؟ ✍🏻 اکبر ثبوت ✅اسلام به هر مسلمانی حق داده است که وقتی دید شخصی به مقدسات اسلام توهین می‌کند، خونش را بریزد. این حکم اسلام است، دادگاه هم نمی‌خواهد.» (سخنرانی پیش از خطبهٔ نماز جمعه تهران ۷۸/۶/۱۲) ✅من به دلیل خویشاوندی دوری که با مرحوم آل احمد داشتم، در ضمن گفت‌وگوهای اقوام و خویشان شنیده بودم که در دورهٔ جوانی جلال، پاره‌ای از محافل مذهبی او را به جرم اهانت به پیامبر - صلى الله عليه و آله - مرتد شناخته و محکوم به اعدام کرده بودند، اما چند و چون قضیه برایم روشن نبود و … متن کامل در INSTANT VIEW @akbarsobout @MostafaTajzadeh
140Loading...
صدیقه وسمقی: مامور متعرض به زنان را به جای نرگس محمدی محاکمه کنید ♦صدیقه وسمقی، اسلام‌پژوه و فعال سیاسی، خواستار محاکمه "مامور متعرض به زنان" به جای نرگس محمدی شد که به گفته او: «با شهامت صدای اعتراض خود را نسبت به حرمت‌شکنی‌های یک مامور بلند کرده است». ♦در صفحه منسوب به این زندانی سیاسی در اینستاگرام، توضیحاتی درباره رفتار ماموری که دینا قالی‌باف را بازداشت کرده، نوشته شده است. ♦دینا قالی‌باف، روزنامه‌نگار و فعال دانشجویی معترض به حجاب اجباری پیش از این در شبکه اکس (توییتر سابق) از مواجهه خود با نیروهای گشت ارشاد جمهوری اسلامی خبر داده و نوشته بود که مورد تعرض جنسی قرار گرفته است. او پس از این روایت بازداشت و زندانی شد. ♦روایت دینا‌ قالی‌باف در بین زندانیان زن زندان اوین سبب واکنش نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح و انتشار فایل صوتی در این باره شد. ♦صدیقه وسمقی نیز این روایت را توسط خود دینا ‌قالی‌باف در بند زنان اوین شنیده و جداگانه نیز با این زندانی سیاسی صحبت کرده است. ♦وسمقی محاکمه نرگس محمدی به جای مامور متجاوز را به این معنا می‌داند که "حاکمیت تعرض به حیثیت، حرمت و امنیت زنان و رفتارهای برخی ماموران خود، مانند دست‌بند زدن به زنان و در آن وضعیت استفاده از شوکر و لمس کردن سر و صورت و یا بدن آنان را به دلیل نداشتن روسری رسما مجاز می‌داند و از آن حمایت می‌کند". ♦وسمقی در پیام خود نوشت: «حکومت نمی‌تواند انتظار داشته باشد که همه در برابر چنین فجایعی سکوت کنند.» @mellimazzhabi @MostafaTajzadeh
Mostrar todo...

✅حاکمیت قانون یا تغییر قانون اساسی! ✍️سیدمصطفی تاجزاده ✅تا چندی پیش نظر غالب این بود که حاکمیت قانون، توسعه و دمکراسی، باهم هم‌بسته هستند و لازمه رسیدن به یک کشور پیشرفته و دمکراتیک، دنبال‌کردن هم‌زمان این سه مطلوب بشری است. ✅اما در دو-سه دهه گذشته، ما با جوامعی روبه‌رو شده‌ایم که باوجود دیکتاتوربودن رژیم‌هایشان، شاهد حاکمیت قانون در آن‌ها هستیم. اتفاقا اغلب آن‌ها به توسعه و گاه جهش علمی و فنی دست یافته‌اند. ✅در نقطه مقابل آن‌ها حکومت‌های دیکتاتوری‌ای می‌بینیم که حاکمیت قانون ندارند و اغلب توسعه‌نیافته باقی مانده‌اند. یعنی می‌شود ساختار رژیمی انسدادی و اقتدارگرا باشد یا یک دیکتاتور بر آن‌ها حکم براند و در نتیجه شاهد حقوق شهروندی به شمول آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در آن‌ها نباشیم، اما حاکمیت قانون داشته باشند و مانند کشورها آسیای جنوب شرقی، باوجود نظام استبدادی بتوانند توسعه چشمگیری پیدا کنند. ✅پس لزوما حاکمیت قانون همزاد دمکراسی نیست. اگرچه چنین رژیم‌هایی شاید مجبور شوند و به نظر من خواهند شد که روزی تکلیف‌شان را با دیکتاتوری روشن کنند و موازین دمکراتیک را بپذیرند. اما واقعیت آن است که درحال‌حاضر برخی کشورها باوجود نظام استبدادی، هم جهش‌های اقتصادی بزرگ و هم حاکمیت قانون داشته‌اند. ✅به نظر می‌رسد شرط توسعه، حاکمیت قانون است نه دمکراسی! هرچند دمکراسی‌ها معمولا به توسعه ختم می‌شوند. ✅بنابراین این حرف که ما مستقل از دمکراسی می‌توانیم شاهد حاکمیت قانون باشیم و بر آن تاکید کنیم تا هرروز رهبر و اقتدارگراها نتوانند نظر جدیدی بدهند و هرچه دلشان خواست را قانونی بخوانند و اجرایی کنند و دستِ‌کم از نظر اقتصادی، تکلیف همه شهروندان و کارآفرینان و سرمایه‌گذاران و کارگران روشن باشد تا اقتصاد کشور رونق یابد و توسعه ممکن شود، سخن درستی است. ✅به‌علاوه یکی از بزرگ‌ترین مشکلات تاریخی ما، عدم حاکمیت قانون بوده است. ما از پیش از انقلاب مشروطه تا پس از آن در سلطنت قاجار و پهلوی و جمهوری اسلامی از عدم حاکمیت قانون رنج برده‌ایم. ✅پس تاکید بر حاکمیت قانون پسندیده است و مطلوب. اما از موانع حاکمیت قانون در جمهوری اسلامی کنونی آن است که رهبر سررشته تمام امور را خود در دست گرفته است و درعین‌حال استراتژی جامع و مانع و روشنی ندارد و به اعلام شعار سال دلخوش کرده و بسته به اینکه چه گزارش‌هایی به او برسد یا چه بولتن‌هایی بخواند، تصمیمات خود را تغییر می‌دهد. ✅در چنین کشوری تاکید بر حاکمیت قانون، فی‌نفسه هم لازم است و هم مفید. اما هیچ دلیلی نداریم که آن را مقابل تغییر قانون اساسی یا دمکراسی‌خواهی قرار دهیم و بگوییم یا این و یا آن. ما می‌توانیم و باید هم‌زمان بر هردو پافشاری کنیم. (بخشی از فصل پانزدهم مصاحبه حسین رزاق با سیدمصطفی تاجزاده) (گفت‌وگوهای زندان-پاییز۱۴۰۲) 🔗برای خواندن متن کامل فصل پانزدهم 👈🏿اینجا را لمس کنید. 🆔@MostafaTajzadeh
Mostrar todo...

02:11
Video unavailableShow in Telegram
کران تا بیکران عشق است بیابان در بیابانت هوای زندگی دارد خیابان در خیابانت بخشی از کنسرت همایون شجریان شب گذشته در دالاس T.me/khamneveshteha
Mostrar todo...
14.75 MB
Photo unavailableShow in Telegram
🎬 مراسم رونمایی از کتاب 📙 روایت محمد-سان (روایت محمدرضا سرکار آرانی از مسئله توسعه در ایران) 🗓 سه شنبه ۲۲ خردادماه ۱۴۰۳ 📍شهر کتاب مرکزی 🔖 نشانی: تهران، خیابان دکتر شریعتی، بالاتر از مطهری، نبش کوچه کلاته، پلاک ۷۶۵ 🧾 برنامه رونمایی: 🎙 گزارش کتاب توسط دکتر حسین قربانی و دکتر محسن رنانی (نویسنده و دبیر علمی گفت و گوهای توسعه) 👥 تحلیل و بررسی کتاب توسط دکتر مقصود فراستخواه، دکتر محمود مهرمحمدی و دکتر زهرا گویا ✅ و با حضور دکتر محمدرضا سرکار آرانی برای رونمایی از کتاب 📚 این کتاب چهارمین کتاب از سلسله کتابهای گفت و گوهای توسعه است که در پویش فکری توسعه به چاپ رسیده است. به زودی سه روایت دیگر از این مجموعه منتشر می شود که به اطلاع عزیزان خواهد رسید. 🟢 این مراسم صرفاً به صورت حضوری برگزار می شود و شرکت در آن برای عموم علاقمندان آزاد و بدون ثبت نام قبلی امکان پذیر است. 📙 کتاب روایت محمد-سان را می توانید از اینجا تهیه کنید. @pooyeshfekri
Mostrar todo...
. . 👈 نقدهای «جنبش قیطریه» در فضای مجازی هر سه‌ گونه «کنش منفعل»، «کنش‌ فعال عقل‌گرا» و «کنش‌ فعال خشم‌گرا» قابل مشاهده است. «نقد» اگر با نام نویسنده واقعی و به صورت اخلاقی و عقلانی نوشته و منتشر شود یک «کنش فعال عقل‌گرا» محسوب می‌شود. جامعه‌ای که بخش بزرگی از شهروندانش مهارت نقد عقلانی و اخلاقی دارند می‌تواند با نوشتن نیز دست به «کنش جمعی فعال عقل‌گرا» بزند. مشکل امروز ما این‌جاست که بخش اعظم فضای مجازی را کنش‌‌های منفعلانه و کنش‌های خشم‌گرا پرکرده‌اند. پس از نگارش یادداشت «جنبش قیطریه»، تعداد زیادی نقد در فضای مجازی منتشر شده است که بسیار امید بخش است. از همه ناقدان سپاسگزار و منت‌‌پذیر آنانم. آن تعداد از نقدها که به شیوه‌های مختلف به دست من رسیده و فراتر از درد دل یا اهانت است را عیناً در این‌جا بازنشر می‌کنم (نقدهایی که از گروههای خصوصی برایم بازفرست شده است را بدون نام منتشر می‌کنم). با برخی از نقدها همدلم؛ برخی را نیز معتقدم نوشته‌ من نارسا و مستعد سوء برداشت بوده است؛ برخی را هم برای آنها پاسخ دارم. اما قصد پاسخ ندارم. آن‌که باید داوری کند و پاسخ گوید، عقل سلیم جمعی است نه منِ نویسنده. برای من شهد نقد بیش از شیرینی پاسخ است. آن‌که نقد می‌کند مرا گرامی داشته و سخنم را ارج نهاده است و همین برای من بس است. (نقد سایت مشرق نیوز را هم با آن که اهانت‌آمیز است بازنشر می‌کنم، شاید تصمیم‌بگیرند در‌آینده کمی منطقی‌تر و اخلاقی‌تر نقد کنند). البته به گمانم در باب اهمیت «کنش‌های جمعی فعال عقل‌گرا» به عنوان راهکاری برای خروج از بن‌بست امروز جامعه ایران، خیلی می‌توان و باید سخن گفت. شاید همت کنم و در‌آینده چیزی بنویسم. اما از همه اندیشه‌ورزان دغدغه‌مند نیز دعوت می‌کنم در این باب نظرات خود را منتشر کنند تا گفت‌وگویی جمعی درگیرد، شاید راهکاری بین‌الاذهانی پدیدار شود. محسن رنانی / سروشِگانْ روز از فروردین ۱۴۰۳ ------------------------ پی‌نوشت: البته فراموش نکنید که همچنان کارزار توقف ساخت مسجد در پارک قیطریه را امضا کنید. در پیوند زیر: https://www.karzar.net/106414 پیوندهای یادداشت «جنبش قیطریه»: https://t.me/Renani_Mohsen/610 https://renani.net/texts/notes/gheytariyeh-movement/ .
Mostrar todo...
Renani Mohsen / محسن رنانی

. 👈 جنبش قیطریه ✍ محسن رنانی من رای ندادم. من برای اولین بار، در انتخابات اسفند شرکت نکردم. قبلاً بارها نوشته‌ام (این‌جا) که هیچ دموکراسی کاملی وجود ندارد. دموکراسی مثل فوتبال است که هر بازی، تمرینی است برای حرفه‌ای‌تر شدن بازی‌های بعدی. هر انتخابات نیز یک بازی تمرینی برای دموکراسی است که آن را گامی به سوی بلوغ به‌پیش‌ می‌برد. همیشه گمان می‌کرده‌ام اصلاح‌ کشور از طریق انتخابات، سالم‌تر و کم‌هزینه‌تر است. اما این‌بار به احترام اکثریت ملت ایران، رأی ندادم. توافق نانوشته جامعه برای شرکت نکردن اعتراضی در انتخابات، یک «کنش جمعی منفعلانه» است که البته پیامدهای مثبت کوتاه مدتی دارد؛ اما اگر منجر به تغییر ساختاری در داخل یا تغییر رفتاری در خارج نشود، هیچ اثر بلندمدتی نخواهد داشت. کنش‌های جمعی دو دسته‌اند: منفعل و فعال. «کنش‌های جمعی منفعل» (مثل تحریم انتخابات یا تحریم گردهمایی‌های حکومتی)، هزینه و ریسک ندارند اما دستاوردهای کمی دارند و به سرعت دستاوردهای‌شان محو می‌شود. آنچه ماندگار است و تأثیر گذار، «کنش‌های جمعی فعال» است که معمولا حدی از هزینه و ریسک را با خود دارند. کنش‌های جمعی فعال نیز دو…

. 🔰خاطره ای از دوران ریاست جمهوری آقای‌احمدی نژاد نقل میکنم که در تاریخ ثبت بشه دوستی داشتم که سفیر اکرودیته ایران در منطقه امریکای لاتین (امریکای مرکزی ) بود (به سفیری که علاوه بر کشور محل ماموریت سفارت کشورش در چند کشور اطراف که سفیر ندارد را سرپرستی کند اکرودیته می‌گویند) در ایام ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد دیدم چند وقتی هست که دوستم تهران هست و بر خلاف معمول به محل ماموریت برنگشت، ازش پرسیدم چند روز دیگه برمیگردی؟ گفت از سفارت استعفا دادم و برنمیگردم ... !!! پرسیدم چرا ..!؟ گفت ماه گذشته اقای احمدی نژاد به منطقه آمریکای لاتین سفر کرد و علاوه بر مکزیک (محل ماموریت دوستم) از چند کشور دیگر از جمله نیکاراگوئه بازدید کرد. طبق روال در تنظیم برنامه دیدار رئیس جمهورهای دو کشور تیتر و اطلاعات موارد مذاکرات را هم تنظیم کردیم و برای مطالعه به اقای احمدی نژاد دادیم. ایشان نگاهی به دستور مذاکرات انداخت و با ناراحتی پرسید این بند ۳ دیگه چیه!؟ اقای متکی به من گفت: آقای سفیر  جزییاتش رو به اقای رییس جمهور توضیح بدید. گفتم ما از حدود دو دهه قبل چند صد میلیون دلار طلب از نیکاراگوئه داریم که در سر رسیدها پرداخت نکردند، الان با توجه به بهبود اوضاع اقتصادی این کشور و مذاکراتی که من با وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکزی و وزیر خارجه‌شان داشتم آمادگی دارند در چند قسط پرداخت کنند نیمی از طلب را ابتدا و مابقی در دوسال پرداخت میکنند...!!! اقای احمدی نژاد با عصبانیت گفت شما با اجازه چه کسی به اینها فشار اوردید که بدهی شون رو پرداخت کنند ...!! شما فقط  سفیر هستید. مملکت ما رییس جمهور داره. من از یک کشور انقلابی که در خط مقدم نبرد با امریکا هست، طلب وصول نمی کنم. اتفاقاً قصد دارم یک خط تسهیلات اعتباری یک میلیارد دلاری مجدد بهشون بدم. گفتم آقای رییس جمهور من سه سال زحمت کشیدم، طلب کشور که قابل بخشش نیست...!! الان اینها توان بازپرداخت رو دارن بعداً چنین فرصتی شاید پیش نیاد ...!! اقای احمدی نژاد گفت: همین‌که که گفتم صورتجلسه آماده کنید مبنی بر بخشش بدهی نیکاراگوئه به ایران وزیر اقتصاد هم امضا میکنه. من‌هم امضا میکنم. نگاهی به اقای متکی کردم دیدم سرش رو انداخته پایین و ناراحته ولی چیزی نمیگه.  گفتم اقای رییس جمهور باور کنید ساندنیست‌ها و دانیل اورتگا اون انقلابیون سابق نیستند الان که بعد از بیست سال دوباره به‌قدرت بازگشتند ادبیاتشون تغییر کرده حتی مانیفستِ ساندنیستها رو تغییر دادن و مبارزه با امپریالیسم ایالات متحده را حذف کردند. آقای اورتگا سه روز بعد از ادای سوگند ریاست جمهوری به امریکا سفر کرد و در ملاقات با رییس جمهور امریکا گفت: پیام‌ این سفر، تغییر دیدگاههای ما و فشردن دست دوستی با ایالات متحده آمریکاست. یهو آقای احمدی نژاد با عصبانیت گفتند: آقای متکی چقدر گفتم این سفرای لیبرال و سازشکار رو عوض کن و سفیر انقلابی بذار جاشون. این سفیرت داره به من درس سیاست میده. هنوز نفهمیده دوره هاشمی و خاتمی تمام شده الان رییس جمهور خائن و سازشکار نداریم. متکی گفت: آقای احمدی نژاد ایشون از باسابقه‌ترین و خوشنام‌ترین سفرای ما هستند احمدی نژاد نگاهی به من انداخت و گفت آقای سفیر برید تفاهم‌نامه بخشش بدهی‌ها رو با وزارت خارجه نیکاراگویه آماده کنید فردا تو ملاقات با آقای اورتگا امضا کنم. گفتم آقای رییس جمهور من از همین لحظه از سفارت استعفا میدم، خودم را تا این حد پایین نمیارم! شما هم  بیاموزید اگر در مواردی خاص قرار بر بخشش یا تخفیف بدهی کشوری باشه باید دولت با ادله  کافی لایحه رو بفرسته مجلس پس از تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان  به امضای رهبری برسه تا قابل اجرا بشه شما اصلاً چنین اختیاری ندارید. گفت:  مجلس  کیلویی چنده ...!؟ من انجام‌ میدم ؛ ببین اختیار یک رییس جمهور ارزشی و انقلابی تا کجاست؟ اقای احمدی نژاد اون کار رو انجام داد و صورتجلسه رو امضاء کرد. در هشت سال دولت روحانی؛ به هر دری زد تا برای دریافت طلب ایران از نیکاراگوئه راهی پیدا کنه نشد تا بحث شروع میشه میگن این امضای رییس جمهور خودتونه ما بدهی به شما نداریم. ✍اصغر احمدخانی / کارشناس بازنشسته وزارت خارجه @tahlilvarasad
Mostrar todo...
نامزدهاى اختصاصى جبهه اصلاحات ايران براى انتخابات رياست جمهورى تعيين شدند؛ آخوندى، پزشكيان، جهانگيرى 🔺عباس آخوندى، مسعود پزشكيان و اسحاق جهانگيرى به عنوان نامزدهاى اختصاصى جبهه اصلاحات ايران با رأى دوسوم اعضاى مجمع عمومى براى انتخابات رياست جمهورى تعيين شدند. 🔹در جلسه امروز مجمع عمومى جبهه اصلاحات ايران كه با حضور نامزدهاى معرفى شده از سوى اعضاى اين جبهه براى رياست جمهورى برگزار شد، از ميان پنج نامزدى كه انتخاب آنها طى سازوكارى مصوب صورت گرفته بود، سه نامزد موفق به كسب آراى دوسوم اعضاى حاضر در اين جلسه شدند. 🔹در اين جلسه كه بيش از ٨ ساعت به درازا كشيد، ابتدا پنج نامزد به طور جداگانه برنامه هاى خود براى اداره كشور را ارائه كرده و سپس به پرسش هاى مطرح شده از سوى اعضاى حاضر در جلسه پاسخ دادند. در نهايت در باره اين نامزدها رأى گيرى انجام شد و عباس آخوندى به عنوان نفر اول و مسعود پزشكيان و اسحاق جهانگيرى با رأى برابر توانستند دوسوم آراى مجمع عمومى را به دست آورند. 🔹حميده زرآبادى يكى ديگر از نامزدهاى حاضر در جلسه امروز بود كه با وجود كسب رأى اكثريت مجمع عمومى نتوانست رأى دوسوم را داشته باشد. محمود صادقى نيز در رديف پنجم قرار گرفت. 🔹لازم به توضيح است پيش از حضور اين پنج نامزد در جلسه مجمع عمومى، متن راهبرد انتخابات و ميثاق نامه جبهه اصلاحات ايران به رويت آنها رسيده و پس از توافق بر سر اين ميثاق نامه در خصوص تعيين آنها به عنوان نامزدهاى اختصاصى اين جبهه رأى گيرى شد. 🔹به موجب ميثاق نامه جبهه اصلاحات ايران، اين نامزدها بايد به کلیه سازوکارهای تصمیم برای رسیدن به نامزد واحد پایبند باشند و در صورتى كه يكى از اين سه فرد، بر اساس سازوكار تعيين شده نامزد نهايى اين جبهه شود، ساير نامزدها بايد کناره گیری از رقابت انتخاباتی را به نفع نامزد منتخب به طور رسمى اعلام كنند. 🔹کانال رسمی جبهه اصلاحات ایران @jebheheslahat
Mostrar todo...
🟢 میثاق‌نامه جبهه اصلاحات ایران در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ به نام خدا اینجانب ... متعهد می شوم: ۱. به کلیه سازوکارهای تصمیم جبهه اصلاحات ایران برای رسیدن به نامزد واحد پایبند باشم. ۲. در صورتی‌که نامزد منتخب جبهه اصلاحات ايران براساس سازوکارهای تعیین شده فرد دیگری بود، رسماً کناره گیری از رقابت انتخاباتی را به نفع نامزد منتخب اعلام نمایم. ۳. قبل و بعد از اعلام صلاحیت‌ها و تا رسیدن به نامزد واحد علیه هیچیک از نامزدهای جبهه موضع‌گیری نداشته باشم. ۴. به منظور اجرای فصل سوم قانون اساسی یعنی تأمین کلیه حقوق ملت ایران از جمله: حق حاکمیت ملی، حق آزادی بیان، حق استفاده از فرصت های برابر فارغ از جنسیت، قومیت و مذهب، گرایش سیاسی و اصلاح ساختارها، سیاست‌ها و عملکردها همه توان خود را بکار گیرم. ۵. برای قدرتمند شدن جامعه مدنی ایران که از لوازم دولت توانمند است، بکوشم و تقویت جامعه مدنی را از اولویت‌های دولت خود بدانم. ۶. حل مشکلات معیشتی و تامین رفاه و کاهش آلام مردم ایران را با اصلاح اقتصاد سیاسی کشور و نیز تعامل سازنده با جهان در رأس اولویت های دولت خود قرار دهم. جبهه اصلاحات ایران | خرداد ماه ۱۴۰۳ 🔹کانال رسمی جبهه اصلاحات ایران @jebheheslahat
Mostrar todo...
(ادامه از پست قبل) جنبش اجتماعی گیاه آپارتمانی و گلخانه‌ای نیست که بتوان آن را در گلدان و آزمایشگاه پدید آورد. نمی‌توانید با ادبیات محافظه‌کارانه و با ستایش حکومت و ترویج آرمان‌های تکراری جنبش اجتماعی ایجاد کنید. اگر توده می‌خواهید باید زبان و کنش توده‌ای داشته باشید. این مشکل دیرینۀ «محافظه‌کاران» در همه‌جای دنیاست که سرشتشان اجازه نمی‌دهد توده‌ها را جذب کنند. توده زبان انقلابی را می‌پسندد، نه زبان محافظه‌کارانه. اما سرشت «محافظه‌کار» در نامش پیداست: «محافظت‌کننده»؛ از حکومت در برابر انقلاب/تحول. پس محافظه‌کاران مجبورند لژیونری به خدمت بگیرند تا بتواند نوعی رفتار ضدمحافظه‌کارانۀ کنترل‌شده را انجام دهد. محمود دقیقاً همین لژیونر بود. عجیب نبود که محمود به نیروهای محافظه‌کار به تندی می‌تاخت؟ از هاشمی و ناطق تا اصلاح‌طلبان. این کاری بود که یک اصول‌گرای سنتی نمی‌توانست انجام بدهد، بلکه به پدیده‌ای نیاز بود که می‌توان آن را «محافظه‌کار انقلابی» نامید؛ تعبیری تناقض‌آمیز که البته توصیف درستی است؛ محمود هم پدیدۀ متناقضی بود و رسالتی هم که برای آن تعریف شده بود چنین تناقضی را ایجاب می‌کرد. جنبش‌سازی محمود آغاز شد. مخاطبان محمود خواب بودند؛ باید آنها را بیدار می‌کرد. طبقۀ متوسط شهری، جامعۀ تحصیل‌کرده و بدنۀ بوروکراتیک از قضا همان نیرویی را تشکیل می‌دادند که جنبش اصلاحی را پدید آورده بود. پس محمود نمی‌توانست روی این اقشار حساب کند. در واقع، نه تنها این اقشار مخاطب محمود نبودند، بلکه اصلاً محمود آمده بود جنبشِ این اقشار را مسدود و متوقف کند (این همان چیزی است که در دانش سیاسی به آن «بُناپارتیسم» می‌گویند). پس سفرهای استانی خارق‌العادۀ او شروع شد. پدیدۀ سفر استانی سابقۀ دیرینه‌ای دارد و دولت اقبال (۱۳۳۶-۱۳۳۹) مبدأ آن بود؛ هیئت دولت به یک شهرستان می‌رفت و جلسات خود را ضمن بازدید در نقاط مختلف آن استان برگزار می‌کرد. اما محمود سفر استانی را به «کار روتین دولت» بدل کرد و کارنامه‌اش خیره‌کننده بود! به بیش از هزار شهر و روستا رفت. مردمی که فرصت دیدار با یک مدیرکل را نداشتند، رودررو رئیس‌جمهور را می‌دیدند. به این ترتیب آن قشرِ همیشه‌خواب، آن قشر غیرسیاسی، بیدار شد؛ بیدار به معنای «امیدوار» و حاضر به «کنش سیاسی». محمود در پایان چهار سال نخست خود می‌توانست ادعا کند جنبش اجتماعی خود را پدید آورده است. ریشۀ هشتادوهشت هم در اینجا بود؛ در هشتادوهشت باید با کمک این «جنبش اجتماعیِ محمودی» آن «جنبش اجتماعی تحول‌خواه» پیشین شکست می‌خورد. اما از قضا آن جنبش قدیمی مقاومت سرسختانه‌ای از خود نشان داد، ایستاد و کشته‌های زیادی داد ــ و البته باز هم نیروی پیشران اصلی خود جامعه بود، گرچه طبیعی است چوب آن را چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب می‌خوردند، زیرا یک جنبش اجتماعی را نمی‌توان در مشت گرفت، اما ده بیست سیاستمدار را به سادگی می‌توان؛ اما آن سران اصلاحات بازداشت‌شده، سر این جنبش نبودند، جزئی از آن بودند. سر در جامعه پراکنده بود. به این ترتیب، احمدی‌نژاد «ضدجنبشی» را پدید آورده بود و وقتی در سال ۱۳۹۰ رفته‌رفته آخرین تکانه‌های ۸۸ هم فرونشست و گردوغبار خوابید، طبیعی بود که می‌خواست به همگان، به ویژه به اصول‌گرایان، بفهماند کت تن اوست و صاحب و بانی این «ضدجنبش» اوست. در اینجا هم حق با او بود و هم نبود. محمود از یک جهت راست می‌گفت و از یک جهت بیراه می‌گفت: از این جهت که «فقط او» می‌توانست چنین گردوخاکی کند، راست می‌گفت؛ این کار از عهدۀ اصول‌گرایان خارج بود. اما از این جهت بیراه می‌گفت که تمام این گردوخاک و بولدوزورسواریِ او با حمایت تبلیغاتی و لجستیکی اصول‌گرایان و چراغ سبز آنها میسر شده بود، وگرنه او در نهایت می‌توانست فرماندار شهر کوچکی باشد، نه رئیس‌جمهوری که تمام رسانه‌های حکومت شبانه‌روز از او دفاع کنند. این تقلای محمود برای استقلال محکوم به شکست بود. ماجراجوییِ ازپیش‌باخته‌ای بود که نتیجه‌اش را هم دیدیم. محمود رفت... ته‌مانده‌ای ضعیف از جنبش تحول‌خواه سال ۹۲ پای صندوق آمد و پیروز شد. عصر محمود سپری شد. ضدجنبشی هم که ساخته بود کارکردش را انجام داد و مثل مونوریل‌های پرهزینه‌اش نیمه‌کاره رها شد؛ از هم فروپاشید... و نتیجه‌اش در ۹۶ و ۹۸ دیده شد. محمود سکوت پیشه کرد و فکر کرد. دیگری چیزی دربارۀ اسرائیل نمی‌گفت. گاهی تلنگری می‌زد و باز می‌رفت. تا اینکه دوباره آمده نامزد شده است، گرچه مانند دور قبل به احتمال زیاد رد صلاحیت خواهد شد. مردی که نمی‌خواهد بپذیرد دوره‌اش گذشته است، دست‌بردار نیست. اما شاید عجیب‌ترین اتفاق این باشد که محمود بدش نمی‌آید این‌بار یا در آینده صدای همان جنبش تحول‌خواهی باشد که زمانی خود در خاموش کردنش نقش اصلی را داشت. به هر روی، چه در این نقش و چه در نقش پیشین، عصر محمود به گمان من گذشته است. مهدی تدینی @tarikhandishi  |  تاریخ‌اندیشی
Mostrar todo...
تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی

ایدئولوژی‌، اندیشه و تاریخ سیاسی مهدی تدینی، مترجم، نویسنده و پژوهشگر برخی کتاب‌ها: عناصر و خاستگاه‌های حاکمیت توتالیتر (سه جلد) فاشیسم و کاپیتالیسم نظریه‌های فاشیسم جنبشهای فاشیستی لیبرالیسم بوروکراسی اینستاگرام

https://instagram.com/tarikhandishii

«پروژۀ محمود» شاید زنده‌ترین خاطراتی که از محمود در ذهن ما ایرانیان مانده باشد، «خس و خاشاک» باشد، یا «کاغذپاره» خواندن تحریم‌ها ــ «تحریم اصلاً نمَنه‌دی» ــ یا دختری که در زیرزمین خانه‌شان انرژی هسته‌ای تولید می‌کرد... تصاویری هم در ذهن‌ها مانده است؛ مثل نگاهِ متأسف آقای جوای آملی به احمدی‌نژاد، وقتی تعریف می‌کرد در سازمان ملل هاله‌ای گشوده شده و او را در بر گرفته بود ــ و در نهایت شاید، اشتیاق وافر احمدی‌نژاد برای اینکه از مردمی که زیر آفتاب یا در سرمای زمستان در ورزشگاهی جمع شده بودند بپرسد: «از ساعت چند اومدید اینجا؟» و بعد همسُراییِ طنازانه میان او و مردم که ساعت به ساعت عقب می‌رفت تا مشخص شود مردم ساعت‌ها انتظار آمدن او را کشیده‌اند و ترجیع‌بند محبوب او: «کی خسته‌ست؟» و طبعاً تنها گزینۀ مردم این است که بگویند «دشمن!» اما شبی که پرونده‌زیربغل و با شعار «بگم؟ بگم؟» و آن نگاه تهدیدآمیز و نفرت‌آلود به مناظره با موسوی نشست، کبریتی در مادۀ اشتعال‌زای جامعه انداخت تا به اهدافش برسد... «پسران آقای هاشمی...»، «پسران آقای ناطق...» این خاطرات که برای برخی دلخنک‌کننده و برای برخی دیگر مشمئزکننده است، نمای بیرونی دوران محمود است؛ نمایی چنان جنجالی که نمی‌گذارد فکر به لایه‌های عمیق‌تر برود. می‌خواهم در این متن از این جنجال‌ها بگذریم و حال که دوران محمود به راستی «تاریخ» شده است ببینیم محمود چه بود و چه کرد؛ «پروژۀ محمود» چه بود. اما در عین حال از زیاده‌گویی هم پرهیز می‌کنم و فقط جان کلام را می‌گویم؛ دربارۀ دولتمردی که با سرعتی نامنتظره، از شهرداری تهران سر درآورد و در آنجا تختۀ پرشی برای ریاست‌جمهوری یافت. محمود آمده بود تا «جنبش اجتماعی» ایجاد کند (و به بیان دقیق‌تر «ضدجنبشی اجتماعی»؛ دقیقاً همان ‌چیزی که اصول‌گرایان به آن نیاز داشتند و اما از ایجاد آن ناتوان بودند. پیش‌زمینۀ تاریخِ محمود از ۷۶ آغاز می‌شود. تغییراتی در جامعۀ ایران از ۵۷ تا ۷۶ رخ داده بود. بخش جوان و پیشروی جامعه میل وافری به تغییر داشت و جدی‌ترین نیروی تحول‌خواه از قضا نه دولتمردان و سیاستمداران موجود (که همگی میراثداران انقلاب ۵۷ بودند و در خلوص پنجاه‌وهفتی از هم پیشی می‌گرفتند)، بلکه درون جامعه بود: جوانان ــ دو نسل جدیدی که می‌کوشید دست‌کم در تیپ‌ و ظاهرش تمایز خود را با آن شهروندِ سربه‌راهِ مطلوب حکومت نشان دهد. همین نسل جوان در حالی که حتی خوش‌بین‌ترین اطرافیان خاتمی هم انتظارش را نداشت، پیروزی قاطعی برای خاتمی رقم زدند. «سیب ناچیده‌ای» به دامان خاتمی و کادر اطراف او افتاده بود که حتی از کنترل و ادارۀ آن عاجز بودند. آنها بارانی نم‌نمک خواسته بودند، سیل آمده بود. ریشۀ سوءتفاهم بزرگ اصلاح‌طلبان هم در اینجاست که از همان روز اول نفهمیدند این رأی «وام» است؛ «عاریت» است؛ خودشان آن را پدید نیاورده‌اند؛ سرمایۀ خودشان نیست، بلکه جامعه این امید را به آنها بسته است ــ و ممکن است روزی این وام را پس بگیرد. دو جناح سیاسی روشن در سیاست ایران صف‌ آراستند (البته جایی هم برای غیر این دو گروه نبود). آن جنبشِ اجتماعیِ قدیمی و مطلوبِ اصول‌گرایان که انقلاب ۵۷ را رقم زده بود، متلاشی شده بود؛ چپ‌ها همان ابتدا به دشمن تبدیل شدند و جمهوری‌خواهان میانه‌روتر هم حتی زودتر از چپ‌ها از جنبش ۵۷ جدا/حذف شده بودند (بدون اینکه دلبستگی‌شان را به ۵۷ از دست بدهند). اینک در میانۀ دهۀ ۱۳۷۰ جنبشی جدید سر برآورده بود و «ائتلافی نانوشته» میان این جنبش و گروهی از سیاستمداران که خود را اصلاح‌طلب می‌نامیدند شکل گرفت. از این پس یک چیز محرز شده بود: یک نیروی اجتماعی قدرتمند وجود داشت که هر انتخاباتی را می‌توانست ببرد. رأیش را هم به کسانی می‌داد که ادعا می‌کردند توان اصلاح و تحول گام‌به‌گام را دارند. معضل بزرگی برای محافظه‌کاران (اصول‌گرایان) ایجاد شد. نیروی تندرویِ آنها هم گاه و بی‌گاه خامی می‌کردند و با اقداماتشان جامعه را فقط بیش از پیش علیه اصول‌گرایان تحریک می‌کردند (مثل ترور حجاریان یا حادثۀ کوی دانشگاه). باید چاره‌اندیشی می‌شد، با چند روزنامه و کمک صداوسیما نمی‌شد جلوی این جنبش اجتماعی را گرفت. اصول‌گرایان از اصلاح‌طلبان خشمگین بودند و تصور می‌کردند اصلاح‌طلبان جماعتی فرصت‌طلبند که روی موج تحول‌خواهیِ مردمی لیبرال‌شده سوار شده‌اند و برای رسیدن به کرسی‌ها حاضرند به آرمان‌های قدیمی خودشان پشت کنند (بیراه هم نمی‌گفتند؛ به هر حال عموم اصلاح‌طلبان تندروترین جناح انقلاب ۵۷ بودند). هر سلاحی را فقط با سلاحی مانند خود آن می‌توان خنثی کرد. اسلحۀ اصطلاح‌طلبان این بود که سوار جنبشی اجتماعی شده بودند، پس به جنبشی اجتماعی نیاز بود تا این جنبش را خنثی کند. فلسفۀ ظهور احمدی‌نژاد همین بود. اما یک مشکل بزرگ وجود داشت! (ادامه در پست بعد) @tarikhandishi  |  تاریخ‌اندیشی
Mostrar todo...