اشارات ِ نظر
آن نَفس که شد عاشق، اَمّاره نخواهد شد!
Mostrar más489
Suscriptores
Sin datos24 horas
+17 días
+430 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
«زندگی نیازموده قطعاً ارزش زیستن دارد، امّا آیا زندگی نازیسته ارزش آزمودن دارد؟»
همه ما دو زندگی داریم: چیزی که هم اکنون در حال زندگیکردن آن هستیم و چیزی که معتقدیم باید داشته باشیم. همانطور که توان و انرژیمان را بر زندگیای که داریم متمرکز میکنیم، درحال نادیده گرفتن گزینههای دیگر هستیم و این به معنی حضور همیشگی زندگیهای زیستنشده در ذهن ماست.
فارغ از اینکه با سرگذشت امروزمان چگونه کنار میآییم، زندگیهای دیگری که از آنها صرف نظر کردیم، محروم شدیم یا توان به چنگ آوردنشان را نداشتیم به یک شکل درمیآیند: مرثیهای برای آرزوهای از دست رفته.
آدام فیلیپس؛ نویسنده کتاب «حسرت» در ستایش زندگی نازیسته معتقد است سایه چیزی که میتوانستیم باشیم میتواند همیشه بر وجودمان سنگینی کرده و حتی شاید ما را تسخیر کند!
شاهنشین چشم من تکیهگه خیال توست
جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو
#حافظ
Repost from یادداشتها | فاطمه بهروزفخر
پنجشنبهای که گذشت، ما اولین دورهمی حلقه مطالعاتی زناندیشیمان را در سال ۱۴۰۳ برگزار کردیم.
در سالِ تازه، کنار دو رویکرد جامعهشناختی و نگاه دینی به مسائل زنان، قرار است خواننده روایتهای زنانه هم باشیم.
اولین چراغ را با کتاب «گورهای بیسنگ» (دربارهٔ نازایی) نوشتهٔ خانم بنفشه رحمانی روشن کردیم. این جلسه یک تفاوت دلچسب هم داشت: از نویسندهٔ کتاب دعوت کردیم و بهمهر پذیرفتند.
تنوع و تکثر این جمعِ عزیز بیش از هر چیزی برای ما ارزشمند و مایهٔ مباهات است. با این جمع متکثر و نویسندهٔ عزیز کتاب، دربارهٔ مادری (نه از منظر فرزندپروری، از حیث تنانه یا همان تجربه بارداری) حرف زدیم و بیاینکه بخواهیم حرفهایمان رنگوبوی الاهیاتی هم به خودش گرفت.
بیش باد! ✌️🍃
عکسها و فیلمهای کوتاهی از این نشست را بهاشتراک گذاشتم که نماینده گوشهٔ از لحظههای خوب پنجشنبه ماست.
#زن_اندیشی #زن_ایرانی
5.60 MB
5.60 MB
چی میخواستم که امروز نبود؟
یا چه کسی؟
چی و کی میخواستم امروز که بود؟
سرِ دوراهی
یه قلعه بود
یه خشت از مهتاب و
یه خشت از سنگ
سرِ دوراهی
یه قلعه بود
یه خشت از شادی و
یه خشت از جنگ
□
سرِ دوراهی
یه قلعه بود
دو خشت از اشک و
دو خشت از خنده
سرِ دوراهی
یه قلعه بود
سه خشت از شغال و
یه خشت از پرنده.
#شاملو
سرِ دوراهی
یه قلعه بود
یه خشت از مهتاب و
یه خشت از سنگ
سرِ دوراهی
یه قلعه بود
یه خشت از شادی و
یه خشت از جنگ
□
سرِ دوراهی
یه قلعه بود
دو خشت از اشک و
دو خشت از خنده
سرِ دوراهی
یه قلعه بود
سه خشت از شغال و
یه خشت از پرنده.
#شاملو
سرِ دوراهی
یه قلعه بود
یه خشت از مهتاب و
یه خشت از سنگ
سرِ دوراهی
یه قلعه بود
یه خشت از شادی و
یه خشت از جنگ
□
سرِ دوراهی
یه قلعه بود
دو خشت از اشک و
دو خشت از خنده
سرِ دوراهی
یه قلعه بود
سه خشت از شغال و
یه خشت از پرنده.
#شاملو
سخن اندک و مفید،
همچنان است که چراغی افروخته،
چراغی ناافروخته را بوسه داد
و رفت
آن در حقّ او بس است،
و او به مقصود رسید.
#مولانا
#فیه_مافیه
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.