cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

سروش دباغ

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
12 168
Suscriptores
+424 horas
+227 días
+2530 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

این نکته¬سنجی مولانا مشخص است که از تجربه¬های زیستۀ او حکایت می¬کند. اینها را دیده بوده و این صبوری و پذیرش را تجربه کرده. و اینکه اجازه دهد تا موج رد شود. اگر بخواهی با آن در بپیچی، تو را در کام میکشد.»
Mostrar todo...
. بخش هایی از گفتگویم با عادله پورصمیمی دربارۀ تلقی شخصی ام از معنای زندگی تحت عنوان « کودکی شور آبها»؛ فصلی از کتاب در آستانۀ انتشار: « یادم است نوجوان که بودم و سری پُر شر و شور داشتم و ابتدای جوانی به شنا هم علاقه داشتم، شمالِ کشور که رفته بودیم آقایی بود که می-خواست به ما درس شنا کردن در دریا بدهد. خب من در استخر زیاد شنا کرده بودم، واترپولو بازی کرده بودم و مسلّط بودم به شنای در استخر. آن آقا به ما گفت شنای در دریا خیلی فرق می¬کند با شنای در استخر. گفت اتفاقاً پاره ای از شناگرانی که در استخر خوب شنا می-کنند در دریا غرق می¬شوند. چون که نمی¬دانند و توجه ندارند به تفاوت قوانین حاکم بر استخر و دریا. یکی از آنها این بود که الان با بحث ما تناسب تام دارد، می¬گفت وقتی که موج برمی¬خیزد (البته آن موقع این حرف¬ها را این¬گونه نمی¬فهمیدم¬، همان معنای تحت¬اللفظی¬اش را درک می¬کردم. بعدها این¬ها در ذهنم با خوانده¬ها، تأملات و سن اضافه می¬شد و کم¬کم به نحو دیگری فهم کردم)، شما نباید در فکر این باشید که بر موج غلبه کنید. یا وقتی که موج هست انگار بروید در دل موج. آن وقت موج کاملاً شما را برمی¬دارد بلند می¬کند و می¬کوباند زیر آب. آب فراوان وارد بینی و دهان شما می¬شود، نه اینکه الزاماً غرق شوید اما آبِ حسابی می¬خورید. و اگر دریا طوفانی باشد که دیگر هیچ. می-گفت اجازه بدهید موج از شما عبور کند و این یک فنّ است که روی موج بخوابید. تو که زورت به موج نمی¬رسد باید اجازه بدهی این موج از تو بگذرد. اگر روی موج خوابیدی و موج از روی تو گذشت آن وقت می-توانی دوباره به شنا کردنت ادامه دهی. نه اینکه همان موقع که موج می¬آید و بلند شده است، تو بخواهی تندتر شنا کنی. اصلاً جواب نمی-دهد. بعضی¬ها فکر می¬کنند باید تند شنا کنند یا در راستای این موج بروند به اصطلاح در شکم موج. موج تو را پرت می¬کند آن طرف. اینجا کاری نکردن به معنای پذیرش است. من هر از گاهی این را تجربه کرده¬ام و فکر می¬کنم همین کار را می¬کنم. البته این را هم بگویم به لحاظ شخصی¬ و توصیفی، من آدم پر کاری هم هستم. کار زیاد میکنم. فکر میکنم یک بخشی از این کار زیادم را هم برای این انجام می¬دهم که آن سنگینی بار هستی را کمتر بچشم و کمتر با مسئلۀ مهیب معنای زندگی به نحوی که آدم را در کام بکشد مواجه بشوم. فکر کنم این یکی از راهکارهایی است که من به آن پناه می¬برم. با نوشتن، با خواندن، با تدریس، در کنار کار حرفه¬ای تراپی که میدانید. آنجاها https://www.instagram.com/p/C7rftx5q-dd/?igsh=bWZtZ212YnRlbXZy
Mostrar todo...

امیدوارم خوانندۀ این کتاب، از لابلای سطور، تلاطم‌ها، زیر و زیر شدن‌ها، بی قراری ها، پریشانی ها و دلمشغولی‌های فکری-سیاسیِ نگارنده طی سالیان اخیر را رصد کند و با روایت او از مقطعی از تحولات اجتماعی- سیاسی این دیار آشنا گردد و از پی او، سرزدنِ خورشید آزادی، مدنیت و مدارا در افق ایران زمین را آرزو کند، به دعا آنرا از جان جهان بخواهد و با خود زمزمه کند: « روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت روزی که کمترین سرود بوسه است... روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی... و من آنروز را انتظار میکشم حتی روزی که دیگر نباشم.»
Mostrar todo...
. فقراتی از مقدمۀ کتاب « راه طی نشده» که به مصطفی تاجزاده و سعید مدنی، دو نازنینِ در بند تقدیم شده و بناست حوالیِ 20 خردادِ پیش رو منتشر گردد: « از یاد مبر که ما _ من و تو_ انسان را رعایت کرده‌ایم، خود اگر شاهکار خدا بود یا نبود» به روایتِ مهدی بازرگانِ فقید، در کتاب « راه طی شده» که در دهۀ سوم سدۀ شمسیِ گذشته منتشر شد، انسانها، دانسته یا نادانسته، در مسیری که پیامبران پیش روی بشر قرار داده و نقشۀ راهی که کشیده‌اند، حرکت کرده، پیش آمده و به ادامه دادن ادامه داده اند. نگارنده، با وام کردنِ تعبیر «راه طی شده» از بازرگانی که « بزرگ بود و از اهالی امروز/ و با تمام افقهای باز نسبت داشت»، و بکار بستن آن در وادیِ سیاست، اثر پیش رو را « راه طی نشده» نامیده است. ایرانیان طی صدسال گذشته، دو نظام سیاسیِ متفاوت را تجربه کرده‌اند که از آن می‌توان تحت عناوینِ « استبداد سلطنتی» و « استبداد دینی» یاد کرد. در دوران پهلوی، آبادانی و توسعۀ آمرانه در دستور کار رضا شاه و محمدرضا شاه قرار داشت؛ در عین حال هر دو به آزادی سیاسی عنایت و باوری نداشتند و در عمل به آن پشت کردند و مناسباتی استبدادی را رقم زدند. در بهمن سال 57، طومار نظام سلطنتی در هم پیچیده شد و بجای آن « جمهوری اسلامی» سر برآورد. گنجانده شدن اصل « ولایت فقیه» در قانون اساسی و « ولایت مطلقه فقیه» در بازنگری قانون اساسی، سوگمندانه روایتی دیگر از مناسبات و روابطِ استبدادی را برای ایرانیان رقم زد و استبدادی مستظهر به دیانت و ولایت و فقاهت جایگزین استبداد سلطنتی شد. تجربۀ زیستن ذیلِ دو نظام استبدادی به مثابۀ راهی بوده که در دوران معاصر طی کرده‌ایم؛ مسیر پر سنگلاخی که با صرف هزینۀ بسیار طی شده؛ اما همچنان راه طی نشده ای پیش روی ماست؛ که « هزار باده ناخورده در رگ تاک است». چنانکه در می‌یابم، مقصد و غایتِ قصوای سیاست در روزگار کنونی، عبارتست از نهادینه شدنِ ساز و کار دموکراتیک با پاسداشت و مدّ نظر قرار دادن آموزه‌های حقوق بشری به عنوان سند بالادستی. در این میان، پیش چشم قرار دادنِ راهی که طی شده و درس گرفتن از خطاها و اشتباهات گذشته، برای افق گشایی و بدست دادنِ تصویری روشن از راه طی نشده ضروری می نماید. کتاب پیش رو، ماحصل تاملات، تجربۀ زیسته و مکتوبات نویسنده با محوریت امر سیاسی طی سالیان اخیر است. در بخش نخست، برخی از ایده‌های سیاسیِ نگارنده از جمله « گذارطلبی» که با « گذار امن خشونت پرهیز» در می‌رسد و و در برخی از جستارهای این اثر سربرآورده، تقریر شده است...بخش دوم کتاب با مکتوبات نگارنده دربارۀ چرایی عدم مشارکت https://www.instagram.com/p/C7orZZEOQSV/?igsh=Z25zZXVuODYydHV1
Mostrar todo...

Repost from آزاد | Azad
Photo unavailableShow in Telegram
🎙#پادکست مناظره سروش دباغ و حسین سوزنچی «آیا حجاب شرعی یک وظیفه اخلاقی است؟» سروش دباغ: آن‌چه اخلاقا غیرمجاز است، بی‌عفتی است. نپوشاندن موی سر و گردن خلاف عفت نیست. حسین سوزنچی: ‌وقتی کلیت دین ذیل ضرورت‌های اخلاقی تعریف شود احکامش هم ضرورت اخلاقی پیدا می‌کنند. این‌جا بشنوید: کست‌باکس | اپل | اسپاتیفای | گوگل ویدئوی کامل را اینجا ببینید: یوتوب آزاد | وبسایت آزاد 🆔 @AzadSocial
Mostrar todo...
Mostrar todo...
چشم‌انداز: روابط یواشکی ابراهیم رئیسی با امامان شیعه

. مهدی دونده، فرماندار نیشابور، اخیرا در مراسم ختم سید ابراهیم رئیسی، که هفتۀ پیش دچار سانحۀ سقوط شد و روی در نقاب خاک کشید، گفته: «فردی که در نیشابور با امام زمان مرتبط است، در شب سانحه سقوط بالگرد حامل رییس جمهور و همراهانش، امام غایب را در قالب مثلثی دیده که یک‌ ضلع مثلث محل استقرار امام عصر، ضلع دیگر، محل سقوط بالگرد و ضلع دیگر آن حرم امام هشتم بوده است... آن حضرت هنگام سقوط بالگرد رئیسی در آن مسیر با اضطراب رفت و آمد می‌کرد، اما نهایتا گفته‌اند که قرار نیست کارمان را با معجزه پیش ببریم.» شیخ احمد مروی، تولیت آستان قدس رضوی نیز به زعم خود، از ارسال پیام توسط امیر المومنین برای ابراهیم رئیسی در شهر نجف پرده بر گرفته است. سوگمندانه، در دو دهۀ اخیر، هر چه پیشتر آمده ایم، بساط خرافه گستری و کرامت تراشی و جهالت پراکنیِ حضرات در فضای سیاسی بیشتر شده است. از سخنان غریب نزدیکان محمود احمدی نژاد دربارۀ ارتباط ویژه با امام زمان گرفته تا ادعای سید محمد سعیدی، نمایندۀ ولی فقیه در استان قم دربارۀ نحوۀ زاده شدن رهبری و یا علی گفتنِ سید علی خامنه ای هنگام تولد، تا سخنان حیرت انگیز جدید فرماندار نیشابور و مدیر آستان قدس رضوی. متاسفانه حضرات بر آن اند تا بجای بررسی کارشناسانۀ کارنامۀ سید ابراهیم رئیسی، کارنامۀ حدودا سه ساله ای که به گواهی عموم متخصصان و کارشناسان، مشحون از گیر و گرفت و ناکار آمدی و کژی و کارنابلدی در حوزه های گوناگون است، در فضای عاطفی و هیجانی، دست به دامان متافیزیک و کرامت تراشی شوند و هاله ای از قدسیت ترسیم کنند و دست ردّ به سینۀ نقد عالمانه، منصفانه و جرات مندانۀ میراث مندرسِ رئیسی بزنند؛ غافل از اینکه «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» و طرح این سخنان سخیف و رهزن و رماننده، رویگردانیِ بیشتر خلایق و شهروندان را در پی دارد: «خواجه پندارد که طاعت می کند بی خبر از معصیت جان می کند» https://www.instagram.com/p/C7ecgaSujkZ/?igsh=Z3F0cGplY2hleXFn
Mostrar todo...
“سفرهای فلسفی پسا-رنسانسی” فلسفه لویناس (جلسه بیست و سوم) @theopensociety
Mostrar todo...
Photo unavailableShow in Telegram
" فلسفه لویناس" جلسه  بیست و سوم کلاب جامعه باز خرداد ماه ۱۴۰۳ دکتر #سروش_دباغ @SoroushDabbagh_official 🔻🔻🔻
Mostrar todo...