cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

جامعه‌شناسی

🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است. 💢 جستارهایی در: - جامعه شناسی - روانشناسی - اقتصاد - فلسفه - ادبیات - سینما 📞 تماس و تبلیغ: @irsociology بزرگترین مرجع علوم‌انسانی کشور

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
41 073
Suscriptores
-1524 horas
-887 días
-13930 días
Distribuciones de tiempo de publicación

Carga de datos en curso...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Análisis de publicación
MensajesVistas
Acciones
Ver dinámicas
01
📃 تمام چشم‌های آبی روی رفح است ✍️ #مهرپویا_علا نفس اینکه اقشار مختلفی از ایرانی‌ها در هر زمینه‌ای می‌خواهند ادای شهروند غربی را در بیاورند - یا بدون تعارف بگوییم ادای کسانی را در بیاورند که ناخودآگاه از خودشان بالاتر و بهتر می‌دانند - شاید اشکالی نداشته باشد. به‌عنوان یک لیبرال حتی شاید بد نباشد که این را به فال نیک بگیریم. حداقل در مقایسه با خیلی از عادات رفتاری و فکری چهل یا پنجاه سال پیش خودمان و حال حاضر خیلی از خاورمیانه‌ای‌ها بهتر است. اگر بخواهیم مثبت نگاه کنیم معنایش این است که یک تصوری از جامعۀ بهتر و متمدنانه‌تر وجود دارد و می‌خواهند مانند آن باشند. این اما چند تا اشکال اساسی هم دارد. مثلاً وقتی می‌گویند «اغلب کشورها و اقشار فرهیخته و نهادهای بین‌المللی و حقوق بشری دارند اسرائیل را محکوم می‌کنند» منظورشان که البته به زبانش نمی‌آورند این است که سفیدپوست غربی هم دارد اسرائیل را محکوم می‌کند تو کی باشی که خلافش را بگویی. این را چنانکه گفتم به زبان نمی‌آورند و حتی وانمود می‌کنند که وارون این فکر می‌کنند و همین عقیده و احساسی را که تا مغز استخوانشان رسوخ کرده است (سفید غربی از ما بهتر است) به طرف مقابلشان نسبت می‌دهند، ولی معنای تمام گفتارها و رفتارهایشان حاکی از همین طرز فکر است. چون در واقعیت حمایت از فلسطین را اتفاقاً فقط بخشی از همان سفیدپوست‌های غربی دارند انجام می‌دهند؛ اعم از اینکه از نوع اینستاگرامی آن باشد یا از انواع قدری غیرنمایشی‌تر آن مثل امدادرسانی و کارهای مشابه. حتی تصور اینکه دولت چین یا هند اسلکه‌ای را مشابه آنچه دولت آمریکا در غزه ساخت بسازند خنده‌آور است؛ یا مثلاً شما کجا دیدید دانشجوی چینی در پکن و شانگهای ادا و اطوارهای مشابه دانشجویان کلمبیا و هاروارد را در بیاورد؟ شرق آسیا که سهل است در همین کشورهای حاشیه خلیج فارس کجا دیدید این مردمی که هم‌زبان و هم‌دین‌شان هم هستند یک روز مثلاً اقتصاد دبی و ابوظبی و کویت و مسقط را مختل کنند و از دولت‌هایشان بخواهند فراتر از مواضع رسمی و دیپلماتیک قدری قضیه را جدی‌تر بگیرند؟ یک تجمع ده نفره در دبی یا کویت دیدید؟ متن کامل را اینجا بخوانید درج دیدگاه 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
4 07570Loading...
02
🔻دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گزارشی از تشدید برخورد با زنان دانشجو منتشر کرده اند. آنها گفته‌اند که در دو سال گذشته سختگیری با دانشجویان در دانشگاه‌ها و خوابگاه‌‌ها بیشتر شده و حتی به خانواده‌های بعضی از دختران دانشجو پیشنهاد شده که از آنها بخواهند تست بکارت و اعتیاد بدهند. به گفته آنها، بعد از جنبش اعتراضی زن زندگی آزادی، حکومت از هیچ تلاشی برای شکستن مقاومت در برابر مسئله حجاب اجباری فروگذار نکرده. گزارش فرنوش امیرشاهی را در یوتیوب ببینید. https://bbc.in/4bNo4yX 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
4 61556Loading...
03
📃 آیا چپ‌ها به خاطر اخلاق و عدالت‌خواهی با اسرائیل می‌‌ستیزند؟ ✍️ #بهزاد_مهرانی تصور اشتباهی وجود دارد که چپ‌های ایرانی از ابتدای تشکیل کشور اسراییل با آن مخالف بوده‌اند و به دلیل روحیه حق‌طلبی و عدالت‌طلبی‌شان است که همواره مخالف اسراییل بوده‌اند. چنین نیست. همایون کاتوزیان در کتاب «خلیل ملکی، سیمای انسانی سوسیالیسم ایرانی» چنین می‌آورد: «ملکی مثل همهٔ سوسیالیست‌های اروپایی در دههٔ ۱۹۵۰، اسراییل را الگوی یک کشور سوسیالیست و بدیل معتبری در برابر الگوی شوروی می‌دانست و علم و زندگی و نبرد زندگی، در بحث از برنامهٔ محتمل برای اصلاحات ارضی در ایران، مقالاتی در تایید کیبوتص‌های کشاورزی نوشته بودند.» خلیل ملکی به دعوت «اتحادیه بین‌المللی سوسیالیسم» به اسراییل سفر می‌کند و در کنفرانسی شرکت می‌کند که «گلدا مایر» وزیر خارجه وقت اسراییل هم شرکت داشت. خلیل ملکی ‌ سوسیالیست به دعوت همین خانم وزیر و با هواپیمای او به اسراییل سفر می‌کند و همینطور با موشه دایان وزیر دفاع وقت اسراییل هم دیدن می‌کند. پس از او است که جلال آل احمد و همسرش هم به تشویق مقتدای‌شان ملکی به اسراییل سفر می‌کنند. و همه‌شان در وصف اسراییل زبان به تایید می‌گشایند. آل احمد در کتاب خود با نام «سفر به ولایت عزاییل» که سفرنامه‌اش به اسراییل است «کلخوز» یا همان مزرعه اشتراکی و «خانه‌داری اشتراکی» را همان قبله آمال سوسیالیستی خود می‌بیند که در آن «هیچ کس مالک چیزی نیست جز لباسش که با همان می‌آید و با همان می‌رود» و خبری هم از مالیات و مالکیت و مزد نیست. داریوش آشوری هم به اسراییل سفر می‌کند و او هم در اسراییل همه تمایل به سوسیالیسم می‌بیند. چپ‌ها در اساس با جنایت و اشغالگری مشکلی ندارند بلکه اگر این جنایت به اردوگاه سوسیالیسم و چپ جهانی منتسب باشد سراپا شوق و تشویق می‌شوند. شما به چند صدهزار کشته در سوریه نظر کنید و تعداد کشته‌شده‌های فلسطینی در سوریه را از نظر بگذرانید؛ همینطور به کشتار و جنایت علیه مسلمانان در اویغور چین بنگرید که کک چپ‌ها نمی‌گزد و صدای رسایی از رسانه‌های‌شان بلند نمی‌شود تا دریابید که مسئله چپ اساسا کشتار انسان‌ها نیست. پ.ن، افزوده از نیما قاسمی: نسبت چپ کلاسیک ایرانی با «ناسیونالیسم» نسبت پیچیده‌ایست. اما نه به این معنا که منطقش را نتوان فهمید. صورت مساله را می‌توانم به طور ساده به این شکل بیان کنم: اینجا پرچم شیر و خورشید برایشان «کوفت و زهر مار» است، اما البته پای حق فلسطینی برای تاسیس دولت ملی که به میان بیاید، کاسه‌ی داغ‌تر از آش! یعنی ناسیونالیسم عربی خوب است یا دست‌کم قابل توجیه است! دقت کنید که ناسیونالیسم عربی، محتوا ندارد و فقط در ضدیت با اسرائیل و غرب است، که بروز پیدا می‌کند. بنابراین معنایش این نیست که چپ‌های ما مفهوم «ملیت» را جایی پذیرفته‌اند. ماجرا این است که ناسیونالیسم پرخاشگر ضدغربی خوب است. اما اگر این ناسیونالیسم توسعه‌گرا باشد و به جای جنگ با بازار آزاد، به استقبال بازار آزاد برود، این بد است! اگر بی‌محتوا و نفی‌کننده باشد، قابل قبول است. اگر به تاریخی و فرهنگی و چیزی استناد کند و سرجنگ هم نداشته باشد، این بد است! 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
10 143252Loading...
04
🟢 دو ضربه جبران‌ناپذیر به کارون! 🟢 📚 @darvishnameh 1️⃣ کارون مهم‌ترین رودخانه راهبردی ایران و دلیل تداوم تمدنی در بخش بزرگی از زاگرس تا خوزستان است. 2️⃣ درحقیقت، اگر قرار باشد پنج ثروت ممتاز طبیعت ایران معرفی شود، بی‌شک و با فاصله، کارون در رتبه نخست قرار دارد. 3️⃣ هیچ حکومتی، هرقدر هم ضعیف یا خودفروخته یا بدون پشتوانه مردمی در ایران سراغ نداریم که کوشیده باشد به عمد یا سهو از تاب‌آوری و توان زیست‌پالایی مهم‌ترین نشانه تداوم برکت فلات ایران بکاهد. 4️⃣ اینک اما انگار طرح‌هایی بسیار خطرناک در حال اجراست که نفس کارون را می‌رود تا به شماره اندازد. دقت کنیم اگر نفس کارون له شماره افتد، نفس زاگرس و ایران هم به شماره خواهد افتاد و بزرگ‌ترین موج مهاجرت و تبعات امنیتی ویرانگر از غرب به مرکز بی‌آب ایران شتاب خواهد گرفت. 5️⃣ هر نوع انتقال آب از حوضه آبخیز کارون بزرگ به سمت حوضه‌های آبخیزی دیگر در ایران مرکزی، یعنی زدن میخی جدید بر تابوت کارون. طرح‌هایی مانند سد خرسان سه، سد ماندگان و تغییر مسیر رودخانه ماربر حتی بسیار ویرانگرتر، مرگبارتر و جبران‌ناپذیرتر از طرح‌های انتقال آب چشمه لنگان، خدنگستان، کوهرنگ یک و دو است و می‌تواند تداوم حیات در هر دو سوی کارون را به خطر انداخته و برای هر دو حوضه مبدا و مقصد ویرانی به بار آورد و کدورت‌های بیشتر قومیتی. 6️⃣ لطفاً گزارشم را که در محل تهیه کردم به صورت کامل در کانالم در یوتوب به نشانی زیر تماشا کرده و بکوشیم با تبدیل دانایی فردی به آگاهی پراقتدار ملی، اجازه تاراج آینده ایران را ندهیم: https://youtu.be/0r0KUo-7zoM?si=EUn20fnnGrFMRsCA ♦️ سرنوشت رای شجاعانه قاضی دادگاه یاسوج علیه ادامه ساخت سد خرسان۳ به کجا رسید؟ #نه_به_غلبه_تفکر_سازه_ای_در_مدیریت_آب #نه_به_سد_خرسان_سه #نه_به_سد_ماندگان #محمد_درویش
7 08591Loading...
05
📃 دولت شکست می‌خورد ولی بازار خیر! ✍️ #امیرحسین_خالقی در هر کتاب مقدماتی اقتصاد که بگردید بلافاصله با واژه شکست بازار روبه رو می شوید؛ حرف هم اینست که در بسیاری موارد بازار نمی تواند از پس توزیع «بهینه» منابع بربیاید و بهبود اوضاع برخی به بهای بدتر شدن اوضاع برخی دیگر تمام می شود. مواردی مثل کالاهای عمومی، برونریزها، کژمنشی و کژگزینی را مصداق آن ذکر می کنند و البته یک ایده کلی دیگر اینست که اگر شروط رقابت کامل (همگنی کالا، تعداد زیاد مصرف کننده و تولیدکننده و ...) برقرار نباشد پس کار عیب می کند. اهل دل برای بهبود شکست بازار تجویزهای مختلفی کرده و می کنند ولی حرف کلی اینست که اگر چنین شد دستی از غیب (دولت!) باید کاری کند؛ در واقع چشم ها به دست مرئی دولت است. اما کمتر از «شکست دولت» می شنویم؛ تصور می شود آدم ها وقتی به دولت می روند تمام کاستی ها و ضعف هایشان یکشبه دود می شود و فقط به منافع عمومی فکر می کنند. اما از قضا «شکست دولت» مضمونی جدی در اقتصاد سیاسی است که چنانکه باید قدر ندیده و به آن پرداخته نشده است. دولت ها به طور ذاتی دچار بحران دانش و انگیزش هستند یعنی نه خیلی می دانند و نه خیلی می خواهند! بحث های هواداران آنارشیسم (بی دولتی) البته خواندنی است ولی به نظرم دولت می تواند جاهایی نقش مثبت ایفا کند و البته باید محدودیت های آن را در ذهن داشت. چند علت اصلی شکست دولت را اینجا می آورم تا هر از چندی نگاهی به آن بینداریم و تصویری واقعیتر از ماجرا داشته باشیم: 1. اطلاعات ناقص: اهالی دولت نمی توانند همه چیز را بدانند و در موارد خاص اطلاعات کافی ندارند؛ چه مقدار با چه کیفیتی و به چه قیمتی باید فلان کالا را تولید کرد چیزی است که باید در بازار با آزمون و خطا و طی زمان فهم شود نه در پستوهای ظلمانی ادارات دولتی! 2. سیاست زدگی: هیچ دولتی بی طرف نیست؛ گروه های ذینفع عرصه سیاسی منافع خودشان را پی می گیرند و هرکدام به فراخور قدرت چانه زنی خود روی سیاست های دولت اعمال نفوذ می کنند. 3. بوروکرات های اهل دل: حزبی، گروهی یا باندی به قدرت می رسد و آدم های خودش را می آورد؛ این آدم ها هم یونیفرم دولتی تن می کنند ولی زیر آن دنبال منافع شخصی خودشان هستند تا سهم خودشان و گروهشان از قدرت و ثروت را بیشتر کنند. نظریه انتخاب عمومی بیوکان را ببینید. 4. نزدیک بینی: حتی در دموکراسی ها، اهالی دولت نزدیک بین می شوند، برای آنها مهم نیست کاری ریشه ای حل شود بلکه زمان و فوریت «اصلاحات» مهمتر است. اهالی دولت می خواهند توفیقات خود را به افکار عمومی بفروشند و دنبال راه حل های اساسی و البته بلندبرد نمی روند. 5. هزینه های بالا: تجربه بسیاری از ما می گوید که دولت ها کارها را با هزینه بیشتر، کیفیت کمتر و پاسخگویی پایینتر انجام می دهند؛ عجیب هم نیست؛ وقتی رقابتی نباشد نمی شود انتظاری داشت. دولت گران کار می کنند و این ربطی به حوالی ما ندارد کم و بیش همه جا شاهدش هستیم. هر قانون اضافی به معنای اضافه شدن به هزینه های دولت است! 6. تصاحب تنظیم گری: استیگلر نظریه مشهوری دارد که بسیاری از نهادهای تنظیمگر که برای نظارت بر فلان صنعت یا گروه به وجود می آیند به مرور زمان توسط افراد ذینفع در آن صنعت یا گروه تصاحب می شوند؛ تنظیم گری آن به مرور به جای به اصطلاح منافع عمومی به سمت تامین منافع آن صنعت یا گروه می رود حتی اگر به زیان دیگران باشد. این هم فقط به دلیل ذات خراب دولتی ها نیست درواقع پیامد طبیعی این تنظیم گری هاست. 7. پیامدهای ناخواسته: آدم ها در مقابل اجبار واکنش نشان می دهند و هر اجبار دولتی (اگر به نفع افراد تلقی نشود) یعنی آنها به سراغ راه هایی برای دور زدن محدودیت می روند و البته که دراین راه بسیار خلاق هستند! یک نمونه خوب آن کنترل قیمت هاست که به قولی چهل قرن است حاکمان در اجرای آن شکست خورده اند. به همه اینها شرایط خاص وطنی را هم اضافه کنید؛ هر وقت به نظرتان دولت باید کاری کند بد نیست این فهرست را مرور کنید، الله اعلم. درج دیدگاه 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
6 91277Loading...
06
📊لیست کشورهایی که بیشترین تعداد پناهندگان را در خود جای داده است اینجا نیز رتبه نخستیم...
7 469103Loading...
07
⭕️درگذشت جامعه‌‌شناس ایرانی در سن ۵۴ سالگی غلامرضا گودرزی پژوهشگر جامعه شناس و نویسنده آثاری چون دین و روشنفکران مشروطه، تجددناتمام و روشنفکران ایران و درآمدی بر جامعه شناسی استبداد ایرانی در ۵۴ سالگی درگذشت. به گزارش اعتمادآنلاین، وی سال ها برغم تضییقات و موانع و مشکلاتی که برای کار و  تدریس او در دانشگاه ها پیش آوردند در دزفول  به پژوهش و نوشتن  می پرداخت. دغدغه همیشگی او در گفتگوها و صحبت هایش آزادی و توسعه ایران بود.آخرین آثار وی که در حال تکمیل و نوشتن  بود "ایران در برزخ" و  "پوپولیسم و استبداد "است. غلامرضا گودرزی استاد فرهیخته و مدرس دانشگاه، متولد ششم مهر ۱۳۴۹ در دزفول بود. به گفته دوستان ایشان وی در اثر ایست قبلی درگذشته است. رسانه جامعه‌شناسی این ضایعه دردناک را به جامعه علوم اجتماعی کشور و خانواده ایشان تسلیت عرض می‌کند. 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
9 281113Loading...
08
آزادی چنان گران‌سنگ و مهم است که نمی‌توان آن را به روشنفکران سپرد. نیکلاس باور
9 26083Loading...
09
📖 کمونیسم به این دلیل در بازار پرآشوب اندیشه‌ها به موفقیت چشمگیر دست‌یافت که می‌توانست قدرت مطلق را به‌طورکلی توجیه کند. درواقع استالین به‌عنوان دیکتاتور نیمه دوم قرن بیستم با تکیه بر سابقه لنین، برنامه‌های رهایی‌بخشی را تبلیغ کرد و از این طریق مشروعیت بی‌سابقه‌ای به دست آورد. او ادعا می‌کرد می‌تواند کشورش را با نسخه‌ی جدیدی از دموکراسی مدرن، از رهن سرمایه‌داری برهاند و به‌سوی سوسیالیسم سوق بدهد. این الگوی نظری به‌قدری گسترده بود که می‌توانست دولت‌های بسیار مختلفی از ویتنام و یمن تا لهستان و چکسلواکی را شامل شود؛ اما همیشه قدرت باید به تمامی در یک حزب واحد متمرکز می‌بود، حتی اگر احزاب دیگری نیز به‌طور اسمی در کشور وجود داشته باشند. قدرت باید در دست الیگارشی کوچکی باقی می‌ماند که حزب را به نام قوانین تاریخ هدایت کند و دبیرکل حزب بالاتر از تمام اعضای آن محفل سیاسی قرار می‌گرفت. به‌این‌ترتیب رژیم شوروی بر اساس دروغی در خاک روسیه بنا شده بود و همین دروغ را نیز تحت لوای انقلاب جهانی به تمام کشورهای دنیا تسری می‌داد. طی این برنامه شوروی در مواردی مستقیماً به سمت کشورگشایی می‌رفت و خاک کشورهای دیگر را ضمیمه می‌کرد مثل کشورهای بالتیک، و در مواردی جمهوری‌های اقماری ایجاد می‌کرد که تحت کنترل احزاب کمونیستی محلی و تابع مسکو باشند، مثل کشورهای شرق اروپا. اما قدرت این نظام مکتبی و سیاسی، به فتوحات نظامی و ارتباط هم‌جواری بین احزاب برادر ختم نمی‌شد، بلکه دایره‌‌ی بسیار گسترده‌تری داشت و به همه‌جا قابل صدور بود و در تمام کشورهای اروپای ثروتمند و جهان تهی‌دست راه پیدا می‌کرد. با تماشای تأیید و تحسین این نظام از سوی مردمان کشورهای دیگر، اروپا باید قبول می‌کرد که کمونیسم شوروی واقعاً جهانی است. #بریده_ای_از_کتاب گذشته‌ی یک توهم: جُستاری درباب اندیشه‌ی کمونیسم در قرن بیستم فرانسوا فوره کتابستان برخط 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
10 19596Loading...
10
📃ماهیت انتخابات در ساختار کنونی ✍️ شهریار خسروی پس از بهمن ۵۷ انقلابیون میخواستند دولت حاصل اراده‌ی اکثریت باشد اما رعایت حقوق اقلیت برای آن‌ها چندان مهم نبود. اسم این وضعیت را می‌توان «انتخابات بدون لیبرالیسم» نامید. نو-انقلابی‌های امروز اما از جلب حمایت اکثریت ناامید شده‌اند. برای همین می‌کوشند در انتخاباتی با مشارکت محدود، با بسیج اقلیتی از مردم بر پدرخوانده‌های خودشان پیروز شوند. این وضعیت را می‌توان «رای‌گیریِ بدون انتخابات» نامید. «انتخابات بدون لیبرالیسم» به ثبات کلی جامعه کمک می‌کند و به دولت حدی از مشروعیت را می‌بخشد اما ماهیتا غیراخلاقی و شکلی از دیکتاتوری اکثریت است و چنان که در دهه‌ی شصت دیدیم به فجایع حقوق بشری منجر می‌شود. اما «رای‌گیری بدون انتخابات» شرّ خالص است، سودی برای جامعه ندارد، منابع را اتلاف می‌کند و فقط به باند بازی و فساد منجر می‌شود. درواقع، در چنین شرایطی انتخابات با نتیجه‌ی مشخص، مثل انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰، از انتخابات با نتیجه‌ی نامشخص، مثل انتخابات مجلس ۱۴۰۲، بهتر است. حتی در چنین سیستمی حذف رئیس جمهور (منتخب مردم) و احیای نخست‌وزیری (منتخب مجلس) شاید ایده‌ی بدی نباشد، زیرا حداقل مانع غلبه‌ی پوپولیسم بر ساختار کشور می‌شود. هیچ‌کدام چیز مطلوبی نیست اما شر دومی کمتر است. 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
9 495108Loading...
11
قدرتِ برتر هیچ‌گاه وجود را تخریب نمی‌کند، بلکه او را بی‌رمق کرده، و امید را از او سلب می‌کند تا ملّت به یک مشت حیوانِ ترسو و صنعتی‌شده تبدیل شود که چوپانشان دولت است. همیشه بر این اعتقاد بوده‌ام که این نوع بردگیِ آرام و بی سر و صدا، می‌تواند راحت‌تر از آن‌چه فکر می‌کنیم با برخی از انواع آزادی‌های بیرونی همراه بوده و حتی می‌تواند خود را زیر پوشش حاکمیت ملّت تثبیت کند. توکویل
12 131178Loading...
12
بسیاری آدم‌ها فقط به این دلیل شریف‌اند که احمق‌اند.  فیودور داستایوسکی برادران کارامازوف درج دیدگاه 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
14 985290Loading...
13
⚠️پیش‌بینی ایلان ماسک از آینده: هوش مصنوعی جایگزین همه مشاغل می‌شود/ افراد [فقط] می‌توانند در صورت تمایل به صورت تفریحی به کاری مشغول شوند ایلان ماسک، مدیرعامل شرکت‌های تسلا و اسپیس ایکس، در کنفرانس فناوری ویواتک ۲۰۲۴ در پاریس پیش‌بینی کرد که هوش مصنوعی به زودی جایگزین تمامی مشاغل خواهد شد و گفت احتمالا هیچکدام از ما در آینده شغلی نخواهیم داشت. ماسک آینده‌ای را توصیف کرد که در آن مشاغل «اختیاری» خواهند بود و افراد می‌توانند در صورت تمایل به صورت تفریحی به کاری مشغول شوند. او گفت در این آینده، هوش مصنوعی و ربات‌ها قادر به تامین تمامی کالاها و خدمات مورد نیاز انسان خواهند بود. این کارآفرین مشهور آمریکایی، تحقق این سناریو را در گرو ایجاد «درآمد بالای جهانی» دانست؛ درآمدی که با مفهوم «درآمد پایه جهانی» متفاوت است و به معنای تامین رفاه مالی همه افراد جامعه بدون در نظر گرفتن میزان درآمد آنهاست. ماسک توضیح بیشتری ارائه نداد. وی همچنین نگرانی خود را نسبت به آینده هوش مصنوعی ابراز کرد و آن را «بزرگترین ترس» خود نامید. ماسک با طرح این پرسش که آیا در چنین آینده‌ای انسان‌ها احساس رضایت عاطفی خواهند داشت، گفت «اگر کامپیوترها و ربات‌ها بتوانند همه کارها را بهتر از ما انجام دهند، آیا زندگی ما معنا خواهد داشت؟ شاید هنوز نقشی برای انسان‌ها در این آینده وجود داشته باشد، این که ما به هوش مصنوعی معنا ببخشیم.» ایلان ماسک در پایان سخنرانی خود، والدین را به محدود کردن استفاده فرزندانشان از شبکه‌های اجتماعی تشویق کرد، و گفت معتقد است این شبکه‌ها کودکان را با الگوریتم‌های مبتنی بر «بیشینه کردن دوپامین» برنامه‌ریزی می‌کنند. درج دیدگاه 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
15 605288Loading...
14
قانون چپاول کردن را به حق تبدیل کرده است. فردریک باستیا
11 210104Loading...
15
📃 «سکان قفل‌شده» ✍️ مهدی تدینی به همین دلیل است که عادت دارم وقتی دربارۀ آینده ــ حتی فردا ــ صحبت می‌کنم، بگویم «اگر عمری باشد...» سیدابراهیم رئیسی چشم از جهانی فروبست که هم قاضی‌القضاتش بود و هم رئیس جمهورش ــ و البته تنها کسی بود که ردای ریاست این دو قوه را بر تن کرد. می‌خواهم پیش‌بینی‌ام را بگویم ــ همان‌طور که روز اول جنگ اوکراین و روز اول جنگ غزه پیش‌بینی‌ام را گفتم. از اینکه خطا کنم باکی ندارم، زیرا پیش‌بینی در برهه‌های بحرانی بهترین محک برای سنجش درک آدمی از واقعیات است. والاترین هنر این جهان درک واقعیت است؛ همین ساده‌ترین کاری که سخت‌ترین است! از یافتن الماس در دل صخرۀ خارا سخت‌تر. بُهت سقوط پریده و همه یک به یک به خود می‌آیند. غبار حیرت که فرومی‌نشیند، فکر بیدار می‌شود. گمانه‌زنی‌ها آغاز شده است. یکی از فلان دسیسه می‌گوید و دیگری از فلان توطئه؛ از چرخش به سوی اصلاح‌طلبان تا گشایش دریچۀ بایدن. تاریخ انتخابات هم مشخص شده است — هشتم تیر — و می‌دانم این حدس و گمان‌ها در روزهای آتی فوران خواهد کرد و ایده‌های عجیبی خواهیم شنید. حدس قریب‌به‌یقین من اما این است که این سکان روی مسیر ثابتی قفل شده است. هیچ نشانه‌ای از اینکه تغییری، حتی دو درجه‌ای، در مسیر رخ دهد، وجود ندارد. همان سخت‌ونرم‌افزاری که بر انتخابات ۱۴۰۰ حاکم بود و در انتخابات مجلسِ ۴۰۲ تشدید شد، هشتم تیر را هم رقم خواهد زد. نه رنگی و نه لعابی؛ نه شوری و نه تحرکی. همان سیاست‌هایی که در سه سال اخیر پیاده شد، با همان فرمان و با جدیتی بیشتر پی گرفته خواهد شد. گزینۀ متفاوتی از کابینه سیزدهم نخواهد آمد. اصلاح‌طلبان حتی برای گرم کردن تنور به بازی گرفته نخواهند شد. البته وقتی هنوز ثبت‌نام نامزدها هم صورت نگرفته، پیش‌بینی اینکه چه کسی رئیس‌جمهور خواهد شد مضحک است، اما باز حدس قریب‌به‌یقینم این است که یکی از اعضا یا نزدیکان همین دولت رئیس بعدی خواهد شد. چه بسا همین آقای مخبر. برای اینکه همه‌چیز به روال کنونی برسد، بی‌پروا سنگین‌ترین هزینه‌ها داده شده است. برای تغییر این روال زمینه‌هایی لازم است که چنین زمینه‌هایی دیگر وجود خارجی ندارد؛ معنای «سکان قفل‌شده» همین است. نه افراد و نه نهادهایی وجود دارند که اراده، انگیزه، توان و قابلیت تغییر مسیر را داشته باشند. تیمِ بزرگِ پیدا-ناپیدایی که دولت سیزدهم را چید، قوی‌تر از قبل سر جایش است و فقط باید دوباره رئیس‌جمهوری برگزیند ــ و هر چه شبیه‌تر به رئیسی‌ فقید باشد، راضی‌تر است. ما هم به کناری در سایه‌ای نشسته‌ایم و نظاره‌گرِ آمدوشدِ خسروانی که صلاح کار خویش... 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
15 318253Loading...
16
📃 معنایِ سیاسیِ مرگِ رئیسی ✍️ شهریار خسروی از لحاظ سیاسی مرحوم رئیسی یک جانگهدار بود. یعنی نقشی را اشغال کرده بود که عملا وجود نداشت. هیچ‌ کاری نبود که اونجام بدهد و دیگران ناتوان از انجامش باشند. احمدی‌نژاد یک «رئیس جمهور بد» بود که با حقه‌بازی به قدرت رسیده بود و حکمرانی فاجعه‌باری داشت. اما برکشیده شدن رئیسی نماد حذف نقش ریاست جمهوری به عنوان بازتاب مشروعیت مردمی حکومت بود‌. اگر رئیسی به مقام بالاتری هم می‌رسید معنای آن مقام بالاتر هم از بین می‌رفت. در واقع، در ایران بعد از انقلاب نهادهای رهبری و ریاست جمهوری هرکدام نماد مشروعیت الهی و مردمی حکومت بودند و به همین دلیل هم در مواقع مختلف دچار تنش می‌شدند. جنبش اصلاحات می‌خواست مشروعیت الهی را ذیل مشروعیت مردمی قرار دهد، اما رییسی فراخوانده شده بود تا حکومت را تحت یک اقتدار عمودی یک کاسه کند. اگرچه نمی‌توان تصویر دقیق از آینده به دست داد، یک چیز روشن است: پروژه‌ای که از آغاز دهه‌ی نود با برکشیدن ابراهیم رئیسی آغاز شد، تمام شده است. پنجاه روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری آینده، تنها گزینه‌ی عاقلانه برای حکومت، کوتاه آمدن از اجرای پروژه‌ی مشابه حداقل برای یک دوره‌ی چهارساله و سپردن دولت به نیروهای متعارف برای اداره‌ی امور اجرایی است. در حال حاضر، برنامه‌ریزی بلندمدت برای حکومت ممکن نیست. (مگر آنکه اطلاعات ما خیلی ناکافی باشد). درج دیدگاه 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
18 960465Loading...
17
📃 ماموریت مقدس ✍️ #جواد_کاشی آنکه دختری را در خیابان کتک می‌زند، ماموریت مقدسی دارد: خدا را از زمین می‌تاراند. آوردن خدا بر روی زمین و او را متولی عدالت بر روی زمین کردن، خطای بزرگی بود. خدای زمینی شده آلوده به همه شرارت‌ها و خودخواهی‌ها و زیاده‌خواهی‌های انسانی است. اصلا خدا نیست، شیطان است در پوست خداوند. این خطا در ابتدای راه بر مردم پوشیده بود.  آنکه خداوند را این همه سهمگین و خشن و بی‌رحم به صحنه تماشا می‌آورد، به قصد جان خدای زمینی شده آمده است. مردم دلتنگ خدای آسمانی هستند. خدایی که با همه قدرت و حضورش، پنهان است. در نهانگاه آسمان است و تنها هنگامی حاضر می‌شود که بندگانش او را فرابخوانند. او تنها برای تسلای دردی خواهد آمد. خدا در این جهان خدای تصمیم و اجرا و عمل نیست. این همه به انسان‌ها سپرده شده است. در سویه شاعرانه زندگی خانه کرده است. آنجا که سنگ یک تصمیم به دیوار خورده و آدمیان وامانده‌اند. خداوند امید دوباره عطا می‌کند. جان و خون زندگی را دوباره به جریان می‌اندازد. خدای زمینی شده را می‌تارانند آنگاه واقعیتی که در زمین وجود دارد، با همان سویه‌های ناسازوارش پدیدار خواهد شد. توهمات باطل رخت خواهند بست و چشم‌ها به آلام آدمیان گشوده خواهد شد. خدای زمینی شده تارانده می‌شود تا آدمیان بتوانند بی‌واسطه به یکدیگر نظر کنند. رابطه‌های انسانی بدون وساطت امکان‌پذیر شود. بتوانند با یکدیگر صریح باشند. با هم به نحو انسانی دوستی یا دشمنی کنند. با تکاپوهای کاملاً انسانی خود تلاش کنند موانع را از پیش پای زندگی بردارند و در هنگام ناکامی، از خدا مدد بجویند. خدایی که از دور منتظر فراخوانده شدن است. تا او را نخوانی، قدم از قدم برنخواهد داشت. مثل مادری است که فرزندانش را به حال خود رها کرده تا زندگی کردن را بیاموزند و بیاموزانند. 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
12 413140Loading...
18
📃چرا کارفرمای ایرانی میتواند به کارگر زور بگوید؟ ✍🏻محمد ماشین‌چیان ▪️بزرگترین صدمه به کارگر ایرانی از سمت افرادی وارد میشود که آگاهانه یا ناآگاهانه با انباشت قوانین جلوی ایجاد شغل را گرفته و با سخت‌تر و گرانتر کردن کسب و کار قانونی در کشور شرایطی بوجود آورده‌اند که انتخاب‌های زیادی برای کارگر باقی نمیماند و ناچار میشود به ستم هر کارفرمای ظالمی تن بدهد خواه در چارچوب قانون و در غالب قراردادهای یک‌سویه سفت و سخت که هیچ حقی برای او باقی نمیگذارد، خواه در مشاغل غیرقانونی که در سایه قوانین نابجا ایجاد میشود. در یک بازار آزاد رقابتی، در یک شراکت داوطلبانه دوطرفه میان کارگر و کارفرما، هر دو در تلاش برای یافتن بهترین همکار هستند. در یک بازار شکوفا کارگر انتخاب‌های بیشتری خواهد داشت. در یک اقتصاد آزاد همواره مشاغل جدیدی ایجاد میشود چرا که کارآفرین‌ها برای رساندن خدمات جدید به جامعه، براحتی کسب و کار ایجاد کرده و ارزش آفریده و در این مسیر تقاضا برای کارگر را افزایش میدهند. تقاضای بیشتر برای کارگر به معنای افزایش درآمد کارگر است و انتخاب‌های بیشتر برای او. ▪️چگونه ممکن است محدود کردن آزادی‌های اولیه و تعدی به کرامت انسانیِ کوتاه‌ترین دیوارهای یک جامعه حرکتی همسو با آزادی‌خواهی و لیبرالیسم تلقی شود؟ مطابق تمامی گزارش‌های موجود ایران، در قعر جدول آزادی اقتصادی، یکی از کنترل شده‌ترین اقتصادهای دنیا است. این در حالی است که اگر غریبه‌ای پا به ایران بگذارد، تصور می‌کند همه‌چیز خصوصی است و سرمایه‌داری بیداد می‌کند و یکی دو بخش باقی‌مانده در کنترل بخش‌های غیرخصوصی هم عنقریب از دست خلق خارج و به دامن لیبرال‌ها خواهد افتاد. اخیرا کارفرمایی، با سوء‌استفاده از موضع ضعف کارگران، پا را از فعالیت حرفه‌ای فراتر گذاشته و به خود اجازه داده بود در امور شخصی و معنوی صدها انسان دخالت کند. عده‌ای، مثل همیشه، این موضوع را دست‌آویز قرار داده و به لیبرالیسم و بازار آزاد تاخته‌اند، چنانکه ظریفی گفته بود کارخانه حضرتش مدینه فاضله لیبرال‌ها است.چ ▪️آنچه بعدها لیبرالیسم نام گرفت ابتدا از تلاش برای دفاع از آزادی‌های مذهبی آغاز شد و این موضوع همواره محور اندیشه لیبرال بوده و هست. البته لیبرال‌ها اولین افرادی نبوده‌اند که به اهمیت آزادی عقیده پی بردند. سخن کوتاه اینکه مشروط کردن شرایط شغلی به ادای فرایض معنوی نه فقط ره به تعالی نخواهد برد که امری قدسی را به ابزاری برای پیشرفت شغلی فروخواهد کاست. ▪️در اقتصاد بازار، حقوق منفی هستند یعنی برخورداری کارفرما از حق نمی‌تواند به معنای وادار کردن کارگر به عملی باشد. آنچه مثال‌هایی از این دست می‌آفریند، توسل به حقوق مثبت است. حقوق مثبت، که انباشت روزافزون آن از خصوصیات اقتصاد سوسیالیستی باشد، آن است که من حق دارم تو را مجبور به انجام عملی کنم. پای این قبیل حقوق را، هرچند با نیت خیر، (به اصطلاح) طرفداران حقوق کارگران به رابطه کارگر و کارفرما باز کرده‌اند، غافل از آنکه وقتی پای حقوق مثبت بین دو طرف باز شد، وقتی افراد را مقابل قانون نابرابر گرفتیم، آن طرفی که زورش بیشتر است، نه فقط از این فرصت استفاده خواهد کرد، بلکه به مرور معادله را به نفع خود تغییر خواهد داد. عده‌ای فرصت را برای ماهی گرفتن از آب گل‌آلود مغتنم شمرده و موضوع قوانین حداقل دستمزد و امنیت شغلی و نظایر آن را پیش کشیده بودند؛ عده دیگری چاره و پاسخ به هر موضوعی را در تصویب قوانین جدید می‌جویند، هردو غافل از آنکه وقایعی از جنس آنچه رفت اتفاقا معلول همین‌ها است نه علت آن. ▪️آنچه امروز به‌عنوان قوانین انسان‌دوستانه حداقل دستمزد می‌شناسیم، در اوج رونق نژادپرستی در نیمه نخست قرن بیستم برای محافظت از کارگران گران‌تر سفیدپوست آمریکایی و انگلیسی در مقابل سیاهان و زردپوست‌های مهاجر و ایتالیایی‌های لاابالی در آمریکا تصویب شد. نخستین قربانی قوانین حداقل دستمزد، کارگر کم‌مهارت است که ارزش کارش کمتر از مقدار حداقل تعیین شده است و در عمل ناچار می‌شود، بین کار غیرقانونی و بیکاری یکی را انتخاب کند. نتیجه دوم این قوانین کاهش نرخ رشد اشتغال و افزایش بیکاری است. ▪️نتیجه سوم آن است که کارفرما مبلغ مابه‌التفاوت حقوق کارگر را روی قیمت تمام‌شده کالا خواهد کشید و در عمل، کالای داخلی قدرت رقابتش را بیش از پیش از دست خواهد داد و هم اینکه قیمت محصولات داخلی که طبقات ضعیف‌تر مشتری عمده‌اش هستند افزایش خواهد یافت. یعنی در عمل، خود کارگر آن مابه‌التفاوت را پرداخت خواهد کرد. ▪️... به‌طور کلی هرچه قوانین سخت‌تری علیه کارفرما به تصویب برسد، نرخ بیکاری افزایش خواهد یافت، رکود شدت خواهد گرفت و رشد اقتصادی کمتری خواهیم داشت. 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
13 272127Loading...
19
«دولت‌ها برای این که نظر مردم را از تقصیر و گناهانشان در ایجاد تورم منحرف کنند، بارها انگشت اتهام را به سمت گروه‌ها و موسسات گوناگون در بازار دراز کرده و آنها را قربانی می‌کنند. آن‌ها بارها سعی کرده اند با کنترل قیمت‌ها با تورم مبارزه کنند اما موفق نشده اند؛ مثل این که کسی بخواهد برای بهبود تب، ستون جیوه را با زور در دماسنج پایین نگه دارد. لیکن تنها چیزی که باید انجام شود محدود و کوچک کردن بانک مرکزی است و این چیزی است که دولت‌ها هرگز با آن موافق نیستند». مورای نیوتن روتبارد 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
9 525108Loading...
20
#کتابستان_برخط منتشر کرد: جامعه‌شناسی فاجعه: نظریه‌ای در باب فاجعه برایان ترنر ترجمه‌ی آرش موسی کتابستان برخط چاپ اول ۱۴۰۳ «فاجعه» در زبان یونانی، پرده‌ی آخرِ زنجیره‌ای شورانگیز از رقص‌های شاعرانه به شمار می‌رفت. فاجعه، آخرین صحنه‌ی نمایشنامه‌ای غم‌بار بود. حوادث فاجعه‌بار، حتی اندک کورسوی امید را نوید نمی‌دهند: نسل کشی، اشغال نظامی، طاعون، تنگسالی و زلزله. نظریه‌ی فاجعه، پمپئی، مرگ سیاه، نسل کشی استعماری در آمریکای شمالی، جنگ جهانی اول، آنفولانزای اسپانیایی، آلمان نازی و دست آخر، سده‌ی بیست و یکم را واکاوی می‌کند: تروریسم، جنگ‌های جدید، تغییرات اقلیمی و بیماری‌های همه‌گیر. جامعه‌شناسی فاجعه‌ی برایان ترنر حول محور انگاره‌ی «آگاهی از فاجعه» می‌چرخد؛ به‌این معنا که هرچند جامعه‌شناسی نظریه‌های تغییر اجتماعی را در زمینه‌های تکامل، تعارض و مدرنیزاسیون ساخته پرداخته کرده است، ولی فاجعه را به‌طور جدی مورد واکاوی قرار نداده است. او استدلال می‌کند که فاجعه یک فروپاشی کلی و سیستماتیک از نهادهای اجتماعی و سیاسی است که پیامد آن چیزی است که او آن را «آگاهی از فاجعه» می‌نامد. لینک کتاب #معرفی_کتاب
10 28045Loading...
21
فرار ۲۰ میلیارد دلار سرمایه از ایران طی ۹ ماه نخست ۱۴۰۲ گزارش جدید بانک مرکزی نشان می‌دهد خالص حساب سرمایه ایران در ۹ ماه اول سال گذشته خورشیدی به رقم بی‌سابقه منفی ۲۰ میلیارد و ۱۹۳ میلیون دلار رسیده است. بدین ترتیب، در ۹ ماه ابتدایی سال ۱۴۰۲ بیش از ۲۰ میلیارد دلار فرار سرمایه از ایران اتفاق افتاده که نسبت به دوره مشابه در سال گذشته، یک چهارم رشد نشان می‌دهد. همچنین آرشیو آمار بانک مرکزی نشان می‌دهد از ابتدای سال ۱۳۹۱ و آغاز تحریم‌های بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی تا آذرماه پارسال، به طور کلی نزدیک ۱۳۷ میلیارد دلار فرار سرمایه از ایران اتفاق افتاده است. این رقم معادل تقریباً یک سوم تولید ناخالص داخلی ایران در سال گذشته است. بر اساس آرشیو آمارهای بانک مرکزی، تراز منفی خالص حساب سرمایه کشور در سال‌های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ روند کاهشی محسوسی داشته، اما بعد از اعمال تحریم‌های آمریکا علیه ایران هر سال به فرار سرمایه از کشور افزوده شده است. (رادیو فردا) 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
11 305151Loading...
22
سرمقاله جدید اکونومیست: 🗓نظم اقتصادی جدید 📃سیستم بین‌المللی لیبرال به تدریج به هم می‌ریزد در ابتدا، اقتصاد جهانی به نظر انعطاف‌پذیر می‌آید. آمریکا در حالی که درگیر جنگ تجاری با چین است، به شدت رونق پیدا کرده است. حتی آلمان، با از دست دادن تأمین گاز از روسیه، بدون اینکه به فاجعه‌ای اقتصادی برخورد کند، مقاومت کرده است. همچنین، جنگ در منطقه خاورمیانه هیچ تکانه‌ای در بازدهی نفت به وجود نیاورده است. علاوه بر این، شورشیان هوثی با شلیک موشک، تاثیر ناچیزی بر جریان جهانی کالاها داشته‌اند. به علاوه، به نسبت تولید ناخالص ملی جهانی، تجارت از رکود ناشی از ویروس کرونا بهبود یافته و پیش‌بینی می‌شود که امسال به‌طور سالم رشد کند. با دقت بیشتر، شاهد نشانه‌های آسیب‌پذیری هستید. از سال‌ها قبل، نظمی که از پس دومین جنگ جهانی، اقتصاد جهانی را اداره می‌کرده، فرسایش یافته است و اکنون نزدیک به فروپاشی است. تعداد نگران‌کننده‌ای از عوامل می‌توانند فرآیندی را رقم بزنند که به فراروی آشوب و نظم‌ناپذیری منجر شود، جایی که قدرت به عنوان حق ارزش یافته و جنگ دوباره به‌عنوان راه حل برای ابرقدرت‌ها مطرح می‌شود. حتی اگر به تعارض نهایی نرسد، اثر یک شکست در اصول می‌تواند به‌سرعت و به‌صورت خشنی احساس شود. استفاده چندبرابری از تحریم‌ها در جنگ‌های تجاری و رقابت برای پشتیبانی از تولید سبز، همچنین شکست جریانات سرمایه‌ای جهانی، نشان از فروپاشی و تفکیک نظام قدیمی اقتصاد جهانی می‌دهد. مؤسساتی که اقتصاد جهانی را حفظ می‌کردند، اکنون اعتبار خود را از دست داده‌اند؛ از جمله سازمان جهانی تجارت، صندوق بین‌المللی پول و شورای امنیت سازمان ملل. فروپاشی مالیات مخفی بر اقتصاد جهانی، نشان میدهد تهدیدهایی نیز وجود دارد که به‌طور ناگهانی می‌توانند ظاهر شوند. بازگشت دونالد ترامپ و ترس از موج دوم واردات‌های چینی، فرایند فرسایش مؤسسات و اصول را تسریع می‌کند. دستاوردهای دهه‌های ۹۰ و ۲۰۰۰، اوج کاپیتالیسم لیبرال را بی‌نظیر ترتیب داده‌اند، اما چالشهای فعلی ممکن است این پیشرفت را بازگرداند. فروپاشی نظام کنونی می‌تواند منجر به کند شدن پیشرفت‌ها و حتی برگشت آنها شود. بدون جایگزینی مستقیم، امکان زندگی به دور از قوانین و نظم ایجاد می‌شود. برخی از ابرقدرت‌ها این فرایند را به‌عنوان یک فرصت برای بازگشت به اوج تلقی می‌کنند، به خصوص آن که قدرت آمریکایی در حال افت و از بین‌رفتن است. این درست است که سیستمی که پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد، از اصول بین‌المللی آمریکا و منافع استراتژیک آن مطابقت داشت. اما نظام لیبرال همچنین به جهان بسیاری از فواید گسترده را داده است. بسیاری از فقیران جهان از ناتوانی صندوق بین‌المللی پول در حل بحران بدهی پس از ویروس کرونا رنج می‌برند. کشورهای با درآمد متوسط مانند هند و اندونزی به امید تجارت برای رسیدن به ثروت، از فرصت‌هایی که به دلیل تفکیک نظام قدیمی ایجاد شده، بهره می‌برند، اما در نهایت به ادامه یکپارچگی و پیش‌بینی اقتصاد جهانی نیاز دارند. و رفاه بسیاری از جهان توسعه‌یافته، به ویژه اقتصادهای کوچک و باز، به طور کامل به تجارت وابسته است. اقتصاد جهانی که با رشد قوی در آمریکا تقویت شده، ممکن است به نظر برسد می‌تواند هر چیزی که به آن پرتاب می‌شود را بپذیرد. اما این گونه نیست. درج دیدگاه 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
10 836118Loading...
23
۴ میلیون بازمانده از تحصیل روزنامه اعتماد نوشت: دو سال بعد از خروج از بحران کرونا، وضعیت آموزش و پرورش هنوز عادی نشده است. بیش از ۹۰۰ هزار نفر دانش‌آموز بازمانده از تحصیل، آمار رسمی بازماندگان از تحصیل در دوره ابتدایی است. آمارهای غیررسمی با افزایش دوره‌های مورد مطالعه عدد ۴ میلیون بازمانده از تحصیل را نشان می‌دهد.
11 546107Loading...
📃 تمام چشم‌های آبی روی رفح است ✍️ #مهرپویا_علا نفس اینکه اقشار مختلفی از ایرانی‌ها در هر زمینه‌ای می‌خواهند ادای شهروند غربی را در بیاورند - یا بدون تعارف بگوییم ادای کسانی را در بیاورند که ناخودآگاه از خودشان بالاتر و بهتر می‌دانند - شاید اشکالی نداشته باشد. به‌عنوان یک لیبرال حتی شاید بد نباشد که این را به فال نیک بگیریم. حداقل در مقایسه با خیلی از عادات رفتاری و فکری چهل یا پنجاه سال پیش خودمان و حال حاضر خیلی از خاورمیانه‌ای‌ها بهتر است. اگر بخواهیم مثبت نگاه کنیم معنایش این است که یک تصوری از جامعۀ بهتر و متمدنانه‌تر وجود دارد و می‌خواهند مانند آن باشند. این اما چند تا اشکال اساسی هم دارد. مثلاً وقتی می‌گویند «اغلب کشورها و اقشار فرهیخته و نهادهای بین‌المللی و حقوق بشری دارند اسرائیل را محکوم می‌کنند» منظورشان که البته به زبانش نمی‌آورند این است که سفیدپوست غربی هم دارد اسرائیل را محکوم می‌کند تو کی باشی که خلافش را بگویی. این را چنانکه گفتم به زبان نمی‌آورند و حتی وانمود می‌کنند که وارون این فکر می‌کنند و همین عقیده و احساسی را که تا مغز استخوانشان رسوخ کرده است (سفید غربی از ما بهتر است) به طرف مقابلشان نسبت می‌دهند، ولی معنای تمام گفتارها و رفتارهایشان حاکی از همین طرز فکر است. چون در واقعیت حمایت از فلسطین را اتفاقاً فقط بخشی از همان سفیدپوست‌های غربی دارند انجام می‌دهند؛ اعم از اینکه از نوع اینستاگرامی آن باشد یا از انواع قدری غیرنمایشی‌تر آن مثل امدادرسانی و کارهای مشابه. حتی تصور اینکه دولت چین یا هند اسلکه‌ای را مشابه آنچه دولت آمریکا در غزه ساخت بسازند خنده‌آور است؛ یا مثلاً شما کجا دیدید دانشجوی چینی در پکن و شانگهای ادا و اطوارهای مشابه دانشجویان کلمبیا و هاروارد را در بیاورد؟ شرق آسیا که سهل است در همین کشورهای حاشیه خلیج فارس کجا دیدید این مردمی که هم‌زبان و هم‌دین‌شان هم هستند یک روز مثلاً اقتصاد دبی و ابوظبی و کویت و مسقط را مختل کنند و از دولت‌هایشان بخواهند فراتر از مواضع رسمی و دیپلماتیک قدری قضیه را جدی‌تر بگیرند؟ یک تجمع ده نفره در دبی یا کویت دیدید؟ متن کامل را اینجا بخوانید درج دیدگاه 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Mostrar todo...
تمام چشم‌های آبی روی رفح است!

نفس اینکه اقشار مختلفی از ایرانی‌ها در هر زمینه‌ای می‌خواهند ادای شهروند غربی را در بیاورند - یا بدون تعارف بگوییم ادای کسانی را در بیاورند که ناخودآگاه از خودشان بالاتر و بهتر می‌دانند - شاید اشکالی نداشته باشد. به‌عنوان یک لیبرال حتی شاید بد نباشد که این را به فال نیک بگیریم. حداقل در مقایسه با خیلی از عادات رفتاری و فکری چهل یا پنجاه سال پیش خودمان و حال حاضر خیلی از خاورمیانه‌ای‌ها بهتر است. اگر بخواهیم مثبت نگاه کنیم معنایش این است که یک تصوری از جامعۀ بهتر و متمدنانه‌تر وجود دارد و می‌خواهند مانند آن…

🔻دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گزارشی از تشدید برخورد با زنان دانشجو منتشر کرده اند. آنها گفته‌اند که در دو سال گذشته سختگیری با دانشجویان در دانشگاه‌ها و خوابگاه‌‌ها بیشتر شده و حتی به خانواده‌های بعضی از دختران دانشجو پیشنهاد شده که از آنها بخواهند تست بکارت و اعتیاد بدهند. به گفته آنها، بعد از جنبش اعتراضی زن زندگی آزادی، حکومت از هیچ تلاشی برای شکستن مقاومت در برابر مسئله حجاب اجباری فروگذار نکرده. گزارش فرنوش امیرشاهی را در یوتیوب ببینید. https://bbc.in/4bNo4yX 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Mostrar todo...
بیانیه دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه تهران: استفاده حکومت ازهرابزاری برای سرکوب مخالفان حجاب اجباری

دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گزارشی از تشدید برخورد با زنان دانشجو منتشر کرده اند. آنها گفته‌اند که در دو سال گذشته سختگیری با دانشجویان در دانشگاه‌ها و خوابگاه‌‌ها بیشتر شده و حتی به خانواده‌های بعضی از دختران دانشجو پیشنهاد شده که از آنها بخواهند تست بکارت و اعتیاد بدهند. به گفته آنها، بعد از جنبش اعتراضی زن زندگی آزادی، حکومت از هیچ تلاشی برای شکستن مقاومت در برابر مسئله حجاب اجباری فروگذار نکرده. فرنوش امیرشاهی گزارش می‌دهد.

📃 آیا چپ‌ها به خاطر اخلاق و عدالت‌خواهی با اسرائیل می‌‌ستیزند؟ ✍️ #بهزاد_مهرانی تصور اشتباهی وجود دارد که چپ‌های ایرانی از ابتدای تشکیل کشور اسراییل با آن مخالف بوده‌اند و به دلیل روحیه حق‌طلبی و عدالت‌طلبی‌شان است که همواره مخالف اسراییل بوده‌اند. چنین نیست. همایون کاتوزیان در کتاب «خلیل ملکی، سیمای انسانی سوسیالیسم ایرانی» چنین می‌آورد: «ملکی مثل همهٔ سوسیالیست‌های اروپایی در دههٔ ۱۹۵۰، اسراییل را الگوی یک کشور سوسیالیست و بدیل معتبری در برابر الگوی شوروی می‌دانست و علم و زندگی و نبرد زندگی، در بحث از برنامهٔ محتمل برای اصلاحات ارضی در ایران، مقالاتی در تایید کیبوتص‌های کشاورزی نوشته بودند.» خلیل ملکی به دعوت «اتحادیه بین‌المللی سوسیالیسم» به اسراییل سفر می‌کند و در کنفرانسی شرکت می‌کند که «گلدا مایر» وزیر خارجه وقت اسراییل هم شرکت داشت. خلیل ملکی ‌ سوسیالیست به دعوت همین خانم وزیر و با هواپیمای او به اسراییل سفر می‌کند و همینطور با موشه دایان وزیر دفاع وقت اسراییل هم دیدن می‌کند. پس از او است که جلال آل احمد و همسرش هم به تشویق مقتدای‌شان ملکی به اسراییل سفر می‌کنند. و همه‌شان در وصف اسراییل زبان به تایید می‌گشایند. آل احمد در کتاب خود با نام «سفر به ولایت عزاییل» که سفرنامه‌اش به اسراییل است «کلخوز» یا همان مزرعه اشتراکی و «خانه‌داری اشتراکی» را همان قبله آمال سوسیالیستی خود می‌بیند که در آن «هیچ کس مالک چیزی نیست جز لباسش که با همان می‌آید و با همان می‌رود» و خبری هم از مالیات و مالکیت و مزد نیست. داریوش آشوری هم به اسراییل سفر می‌کند و او هم در اسراییل همه تمایل به سوسیالیسم می‌بیند. چپ‌ها در اساس با جنایت و اشغالگری مشکلی ندارند بلکه اگر این جنایت به اردوگاه سوسیالیسم و چپ جهانی منتسب باشد سراپا شوق و تشویق می‌شوند. شما به چند صدهزار کشته در سوریه نظر کنید و تعداد کشته‌شده‌های فلسطینی در سوریه را از نظر بگذرانید؛ همینطور به کشتار و جنایت علیه مسلمانان در اویغور چین بنگرید که کک چپ‌ها نمی‌گزد و صدای رسایی از رسانه‌های‌شان بلند نمی‌شود تا دریابید که مسئله چپ اساسا کشتار انسان‌ها نیست. پ.ن، افزوده از نیما قاسمی: نسبت چپ کلاسیک ایرانی با «ناسیونالیسم» نسبت پیچیده‌ایست. اما نه به این معنا که منطقش را نتوان فهمید. صورت مساله را می‌توانم به طور ساده به این شکل بیان کنم: اینجا پرچم شیر و خورشید برایشان «کوفت و زهر مار» است، اما البته پای حق فلسطینی برای تاسیس دولت ملی که به میان بیاید، کاسه‌ی داغ‌تر از آش! یعنی ناسیونالیسم عربی خوب است یا دست‌کم قابل توجیه است! دقت کنید که ناسیونالیسم عربی، محتوا ندارد و فقط در ضدیت با اسرائیل و غرب است، که بروز پیدا می‌کند. بنابراین معنایش این نیست که چپ‌های ما مفهوم «ملیت» را جایی پذیرفته‌اند. ماجرا این است که ناسیونالیسم پرخاشگر ضدغربی خوب است. اما اگر این ناسیونالیسم توسعه‌گرا باشد و به جای جنگ با بازار آزاد، به استقبال بازار آزاد برود، این بد است! اگر بی‌محتوا و نفی‌کننده باشد، قابل قبول است. اگر به تاریخی و فرهنگی و چیزی استناد کند و سرجنگ هم نداشته باشد، این بد است! 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Mostrar todo...
Repost from محمد درویش
🟢 دو ضربه جبران‌ناپذیر به کارون! 🟢 📚 @darvishnameh 1️⃣ کارون مهم‌ترین رودخانه راهبردی ایران و دلیل تداوم تمدنی در بخش بزرگی از زاگرس تا خوزستان است. 2️⃣ درحقیقت، اگر قرار باشد پنج ثروت ممتاز طبیعت ایران معرفی شود، بی‌شک و با فاصله، کارون در رتبه نخست قرار دارد. 3️⃣ هیچ حکومتی، هرقدر هم ضعیف یا خودفروخته یا بدون پشتوانه مردمی در ایران سراغ نداریم که کوشیده باشد به عمد یا سهو از تاب‌آوری و توان زیست‌پالایی مهم‌ترین نشانه تداوم برکت فلات ایران بکاهد. 4️⃣ اینک اما انگار طرح‌هایی بسیار خطرناک در حال اجراست که نفس کارون را می‌رود تا به شماره اندازد. دقت کنیم اگر نفس کارون له شماره افتد، نفس زاگرس و ایران هم به شماره خواهد افتاد و بزرگ‌ترین موج مهاجرت و تبعات امنیتی ویرانگر از غرب به مرکز بی‌آب ایران شتاب خواهد گرفت. 5️⃣ هر نوع انتقال آب از حوضه آبخیز کارون بزرگ به سمت حوضه‌های آبخیزی دیگر در ایران مرکزی، یعنی زدن میخی جدید بر تابوت کارون. طرح‌هایی مانند سد خرسان سه، سد ماندگان و تغییر مسیر رودخانه ماربر حتی بسیار ویرانگرتر، مرگبارتر و جبران‌ناپذیرتر از طرح‌های انتقال آب چشمه لنگان، خدنگستان، کوهرنگ یک و دو است و می‌تواند تداوم حیات در هر دو سوی کارون را به خطر انداخته و برای هر دو حوضه مبدا و مقصد ویرانی به بار آورد و کدورت‌های بیشتر قومیتی. 6️⃣ لطفاً گزارشم را که در محل تهیه کردم به صورت کامل در کانالم در یوتوب به نشانی زیر تماشا کرده و بکوشیم با تبدیل دانایی فردی به آگاهی پراقتدار ملی، اجازه تاراج آینده ایران را ندهیم: https://youtu.be/0r0KUo-7zoM?si=EUn20fnnGrFMRsCA ♦️ سرنوشت رای شجاعانه قاضی دادگاه یاسوج علیه ادامه ساخت سد خرسان۳ به کجا رسید؟ #نه_به_غلبه_تفکر_سازه_ای_در_مدیریت_آب #نه_به_سد_خرسان_سه #نه_به_سد_ماندگان #محمد_درویش
Mostrar todo...
📃 دولت شکست می‌خورد ولی بازار خیر! ✍️ #امیرحسین_خالقی در هر کتاب مقدماتی اقتصاد که بگردید بلافاصله با واژه شکست بازار روبه رو می شوید؛ حرف هم اینست که در بسیاری موارد بازار نمی تواند از پس توزیع «بهینه» منابع بربیاید و بهبود اوضاع برخی به بهای بدتر شدن اوضاع برخی دیگر تمام می شود. مواردی مثل کالاهای عمومی، برونریزها، کژمنشی و کژگزینی را مصداق آن ذکر می کنند و البته یک ایده کلی دیگر اینست که اگر شروط رقابت کامل (همگنی کالا، تعداد زیاد مصرف کننده و تولیدکننده و ...) برقرار نباشد پس کار عیب می کند. اهل دل برای بهبود شکست بازار تجویزهای مختلفی کرده و می کنند ولی حرف کلی اینست که اگر چنین شد دستی از غیب (دولت!) باید کاری کند؛ در واقع چشم ها به دست مرئی دولت است. اما کمتر از «شکست دولت» می شنویم؛ تصور می شود آدم ها وقتی به دولت می روند تمام کاستی ها و ضعف هایشان یکشبه دود می شود و فقط به منافع عمومی فکر می کنند. اما از قضا «شکست دولت» مضمونی جدی در اقتصاد سیاسی است که چنانکه باید قدر ندیده و به آن پرداخته نشده است. دولت ها به طور ذاتی دچار بحران دانش و انگیزش هستند یعنی نه خیلی می دانند و نه خیلی می خواهند! بحث های هواداران آنارشیسم (بی دولتی) البته خواندنی است ولی به نظرم دولت می تواند جاهایی نقش مثبت ایفا کند و البته باید محدودیت های آن را در ذهن داشت. چند علت اصلی شکست دولت را اینجا می آورم تا هر از چندی نگاهی به آن بینداریم و تصویری واقعیتر از ماجرا داشته باشیم: 1. اطلاعات ناقص: اهالی دولت نمی توانند همه چیز را بدانند و در موارد خاص اطلاعات کافی ندارند؛ چه مقدار با چه کیفیتی و به چه قیمتی باید فلان کالا را تولید کرد چیزی است که باید در بازار با آزمون و خطا و طی زمان فهم شود نه در پستوهای ظلمانی ادارات دولتی! 2. سیاست زدگی: هیچ دولتی بی طرف نیست؛ گروه های ذینفع عرصه سیاسی منافع خودشان را پی می گیرند و هرکدام به فراخور قدرت چانه زنی خود روی سیاست های دولت اعمال نفوذ می کنند. 3. بوروکرات های اهل دل: حزبی، گروهی یا باندی به قدرت می رسد و آدم های خودش را می آورد؛ این آدم ها هم یونیفرم دولتی تن می کنند ولی زیر آن دنبال منافع شخصی خودشان هستند تا سهم خودشان و گروهشان از قدرت و ثروت را بیشتر کنند. نظریه انتخاب عمومی بیوکان را ببینید. 4. نزدیک بینی: حتی در دموکراسی ها، اهالی دولت نزدیک بین می شوند، برای آنها مهم نیست کاری ریشه ای حل شود بلکه زمان و فوریت «اصلاحات» مهمتر است. اهالی دولت می خواهند توفیقات خود را به افکار عمومی بفروشند و دنبال راه حل های اساسی و البته بلندبرد نمی روند. 5. هزینه های بالا: تجربه بسیاری از ما می گوید که دولت ها کارها را با هزینه بیشتر، کیفیت کمتر و پاسخگویی پایینتر انجام می دهند؛ عجیب هم نیست؛ وقتی رقابتی نباشد نمی شود انتظاری داشت. دولت گران کار می کنند و این ربطی به حوالی ما ندارد کم و بیش همه جا شاهدش هستیم. هر قانون اضافی به معنای اضافه شدن به هزینه های دولت است! 6. تصاحب تنظیم گری: استیگلر نظریه مشهوری دارد که بسیاری از نهادهای تنظیمگر که برای نظارت بر فلان صنعت یا گروه به وجود می آیند به مرور زمان توسط افراد ذینفع در آن صنعت یا گروه تصاحب می شوند؛ تنظیم گری آن به مرور به جای به اصطلاح منافع عمومی به سمت تامین منافع آن صنعت یا گروه می رود حتی اگر به زیان دیگران باشد. این هم فقط به دلیل ذات خراب دولتی ها نیست درواقع پیامد طبیعی این تنظیم گری هاست. 7. پیامدهای ناخواسته: آدم ها در مقابل اجبار واکنش نشان می دهند و هر اجبار دولتی (اگر به نفع افراد تلقی نشود) یعنی آنها به سراغ راه هایی برای دور زدن محدودیت می روند و البته که دراین راه بسیار خلاق هستند! یک نمونه خوب آن کنترل قیمت هاست که به قولی چهل قرن است حاکمان در اجرای آن شکست خورده اند. به همه اینها شرایط خاص وطنی را هم اضافه کنید؛ هر وقت به نظرتان دولت باید کاری کند بد نیست این فهرست را مرور کنید، الله اعلم. درج دیدگاه 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Mostrar todo...
آرشیو و نظرات جامعه شناسی

📃 دولت شکست می‌خورد ولی بازار خیر! ✍️ #امیرحسین_خالقی

Photo unavailableShow in Telegram
📊لیست کشورهایی که بیشترین تعداد پناهندگان را در خود جای داده است اینجا نیز رتبه نخستیم...
Mostrar todo...
⭕️درگذشت جامعه‌‌شناس ایرانی در سن ۵۴ سالگی غلامرضا گودرزی پژوهشگر جامعه شناس و نویسنده آثاری چون دین و روشنفکران مشروطه، تجددناتمام و روشنفکران ایران و درآمدی بر جامعه شناسی استبداد ایرانی در ۵۴ سالگی درگذشت. به گزارش اعتمادآنلاین، وی سال ها برغم تضییقات و موانع و مشکلاتی که برای کار و  تدریس او در دانشگاه ها پیش آوردند در دزفول  به پژوهش و نوشتن  می پرداخت. دغدغه همیشگی او در گفتگوها و صحبت هایش آزادی و توسعه ایران بود.آخرین آثار وی که در حال تکمیل و نوشتن  بود "ایران در برزخ" و  "پوپولیسم و استبداد "است. غلامرضا گودرزی استاد فرهیخته و مدرس دانشگاه، متولد ششم مهر ۱۳۴۹ در دزفول بود. به گفته دوستان ایشان وی در اثر ایست قبلی درگذشته است. رسانه جامعه‌شناسی این ضایعه دردناک را به جامعه علوم اجتماعی کشور و خانواده ایشان تسلیت عرض می‌کند. 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Mostrar todo...
Photo unavailableShow in Telegram
آزادی چنان گران‌سنگ و مهم است که نمی‌توان آن را به روشنفکران سپرد.

نیکلاس باور
Mostrar todo...
📖 کمونیسم به این دلیل در بازار پرآشوب اندیشه‌ها به موفقیت چشمگیر دست‌یافت که می‌توانست قدرت مطلق را به‌طورکلی توجیه کند. درواقع استالین به‌عنوان دیکتاتور نیمه دوم قرن بیستم با تکیه بر سابقه لنین، برنامه‌های رهایی‌بخشی را تبلیغ کرد و از این طریق مشروعیت بی‌سابقه‌ای به دست آورد. او ادعا می‌کرد می‌تواند کشورش را با نسخه‌ی جدیدی از دموکراسی مدرن، از رهن سرمایه‌داری برهاند و به‌سوی سوسیالیسم سوق بدهد. این الگوی نظری به‌قدری گسترده بود که می‌توانست دولت‌های بسیار مختلفی از ویتنام و یمن تا لهستان و چکسلواکی را شامل شود؛ اما همیشه قدرت باید به تمامی در یک حزب واحد متمرکز می‌بود، حتی اگر احزاب دیگری نیز به‌طور اسمی در کشور وجود داشته باشند. قدرت باید در دست الیگارشی کوچکی باقی می‌ماند که حزب را به نام قوانین تاریخ هدایت کند و دبیرکل حزب بالاتر از تمام اعضای آن محفل سیاسی قرار می‌گرفت. به‌این‌ترتیب رژیم شوروی بر اساس دروغی در خاک روسیه بنا شده بود و همین دروغ را نیز تحت لوای انقلاب جهانی به تمام کشورهای دنیا تسری می‌داد. طی این برنامه شوروی در مواردی مستقیماً به سمت کشورگشایی می‌رفت و خاک کشورهای دیگر را ضمیمه می‌کرد مثل کشورهای بالتیک، و در مواردی جمهوری‌های اقماری ایجاد می‌کرد که تحت کنترل احزاب کمونیستی محلی و تابع مسکو باشند، مثل کشورهای شرق اروپا. اما قدرت این نظام مکتبی و سیاسی، به فتوحات نظامی و ارتباط هم‌جواری بین احزاب برادر ختم نمی‌شد، بلکه دایره‌‌ی بسیار گسترده‌تری داشت و به همه‌جا قابل صدور بود و در تمام کشورهای اروپای ثروتمند و جهان تهی‌دست راه پیدا می‌کرد. با تماشای تأیید و تحسین این نظام از سوی مردمان کشورهای دیگر، اروپا باید قبول می‌کرد که کمونیسم شوروی واقعاً جهانی است. #بریده_ای_از_کتاب گذشته‌ی یک توهم: جُستاری درباب اندیشه‌ی کمونیسم در قرن بیستم فرانسوا فوره کتابستان برخط 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Mostrar todo...

📃ماهیت انتخابات در ساختار کنونی ✍️ شهریار خسروی پس از بهمن ۵۷ انقلابیون میخواستند دولت حاصل اراده‌ی اکثریت باشد اما رعایت حقوق اقلیت برای آن‌ها چندان مهم نبود. اسم این وضعیت را می‌توان «انتخابات بدون لیبرالیسم» نامید. نو-انقلابی‌های امروز اما از جلب حمایت اکثریت ناامید شده‌اند. برای همین می‌کوشند در انتخاباتی با مشارکت محدود، با بسیج اقلیتی از مردم بر پدرخوانده‌های خودشان پیروز شوند. این وضعیت را می‌توان «رای‌گیریِ بدون انتخابات» نامید. «انتخابات بدون لیبرالیسم» به ثبات کلی جامعه کمک می‌کند و به دولت حدی از مشروعیت را می‌بخشد اما ماهیتا غیراخلاقی و شکلی از دیکتاتوری اکثریت است و چنان که در دهه‌ی شصت دیدیم به فجایع حقوق بشری منجر می‌شود. اما «رای‌گیری بدون انتخابات» شرّ خالص است، سودی برای جامعه ندارد، منابع را اتلاف می‌کند و فقط به باند بازی و فساد منجر می‌شود. درواقع، در چنین شرایطی انتخابات با نتیجه‌ی مشخص، مثل انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰، از انتخابات با نتیجه‌ی نامشخص، مثل انتخابات مجلس ۱۴۰۲، بهتر است. حتی در چنین سیستمی حذف رئیس جمهور (منتخب مردم) و احیای نخست‌وزیری (منتخب مجلس) شاید ایده‌ی بدی نباشد، زیرا حداقل مانع غلبه‌ی پوپولیسم بر ساختار کشور می‌شود. هیچ‌کدام چیز مطلوبی نیست اما شر دومی کمتر است. 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Mostrar todo...