🌓نیمه تاریک ماه 🌗
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها رمانی با ژانر #مافیایی #عاشقانه #سیاسی ❤️ رمان های درحال تایپ نویسنده: نیمه تاریک ماه افسونگر عشق
Show more1 540
Subscribers
-1024 hours
-757 days
+39330 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
بیاید کلمه وحشتناک بازی کنیم.
کی پایه ست؟
🎮 @kalamebot 🎮
در حال ایجاد بازی
لطفا صبر کنید
200
🥀 ❤️ 🥀
#part133
کلافه دستمو تو موهام کشیدم پشیمونی و نگرانیش دو برابر شده بود
_قسم میخورم مراقبشم آنا
_رونختی و جمع کن
سمت تخت رفت و روتختی و طنابارو برداشت
خدمتکار با تشت و پارچه جدیدی وارد اتاق شد و اونارو روی میز گذاشت خواست بدن دخترو تمییز کنه که دادی زدم
_برو بیرون
دختر هول شده سکسکه ای کرد و از در خارج شد
_یالا تمییزش کن قبل از اومدن دکتر ،گندی که خودت زدی
جک بی حرف سمت تشت رفت و دستمال برداشت آروم روی پوست رز کشید باورش نمیشد که او باکره بود حتی حدسشم نمیرد
آروم خون های خشک شده را پاک کرد با دستور نورا یکی از لباس های آزادش را به اتاق آوردند
_بفرمایید خانوم
_بدش جک
لباسو به جک دادند که نورا نگاهش کرد بدن دختر تمییز شده بود
_اینو تنش کن
🥀 ❤️ 🥀
❤ 24👍 7😭 3🤬 1
27800
❌❌❌تخفیف ویژه vip رمان ❌❌❌
بجای پرداخت 60 تنها با پرداخت 38 وارد وی آی پی رمان شوید
♥️پارت گذاری 10-12 پارت هفتگی
♥️حذف تبلیغات
♥️اتمام رمان یکسال زودتر از چنل اصلی
♥️تا پارت 190در vip اپ شده یعنی دو ماه جلوتر از چنل اصلی
برای خریداری vip رمان مبلغ 38 طبق وسعت مالی خود به شماره کارت زیر واریز نمایید و فیش را برای ادمین ارسال کنید
6104338903673222
@M_T_hz
👍 2😁 2
32300
🥀 ❤️ 🥀
#part132
عمارت پشتی یک ساختمان دو طبقه ساده بود سمت یکی از اتاق رفتیم که نور برگشت سمتم
_تو همینجا بمون آن
با نگاه پر اخم جک سرمو تکون دادم که وارد اتاق شدند
نورا
با دیدن وضعیت دختر سمتش رفتم خدای من
با آرامش چاقومو از زیر لباسم درآوردم و دستاشو که با طناب به بالای تخت بسته شد بود باز کردم
با خونی که تخت و برداشته بود به خدمتکار همراهم نگاه کردم
_برو سوفیا و بیدار کن بگو دکتر و خبر کنه با پارچه تمییز و تشت آب نیمه گرم برگرد
آروم دستمو روی نبض دست دختر گذاشتم ضعیف بود
نفس عمیقی کشیدم و سیگارمو در آوردم سمت میز رفتم و با فندک روشنش کردم و پوکی زدم رد اون طنابا روی دستش خودنمایی میکرد
آروم دود سیگار و بیرون فوت کردم و سمت جک برگشتم که با اخم و نگرانی به رزالین خیره بود
__فکر میکردم اون شب عشق و خواستن و تو چشمات دیدم جک ،این دختر آنقدری ارزشمند بود که بدون اجازه و لطفم انگشتتم نتونه بهش بخوره
به حرف اومد
_عاشقشم
با برگشت ناگهانی و صدای سیلی که تو اتاق پخش شد
صورت جک کج شد
_اینو زدم بخاطر کاری که کردی
خدمتکاری که با تشت آب داشت میومد هیین بلندی کشید و تشت از دستش به زمین پرتاب شد زمین راهرو پر از آب شد آنیل نگران از جا بلند شد در سالن
جک با خشم صورتش را صاف کرد که با سیلی بعدی دوباره صورتش به سمتی فرود اومد
_اینم زدم تا یادت نره اون سیلی و بخاطر چی خوردی
_نمیخواستم اینجوری شه
_پس گوه خوردی سر دختر مردم بلایی آوردی که کم از تجاوز نداره،نذار کاری کنم دیگه رنگشم نبینی جک
_قسم میخوردم فکر نمیکردم اینجوری بشه من فقط ...
_فکر کردی مثل هرزه های دورت اون خرطوم و هر جا فرو کنی ....هوف.... این دختر دست کمی از تجاوز و پشت سر نگذاشته جک یکبار دیگه تکرار بشه دیگه نمیبینیش
🥀 ❤️ 🥀
👍 37❤ 8🤬 2😈 1
31100
❌❌❌تخفیف ویژه vip رمان ❌❌❌
بجای پرداخت 60 تنها با پرداخت 38 وارد وی آی پی رمان شوید
♥️پارت گذاری 10-12 پارت هفتگی
♥️حذف تبلیغات
♥️اتمام رمان یکسال زودتر از چنل اصلی
♥️تا پارت 190در vip اپ شده یعنی دو ماه جلوتر از چنل اصلی
برای خریداری vip رمان مبلغ 38 طبق وسعت مالی خود به شماره کارت زیر واریز نمایید و فیش را برای ادمین ارسال کنید
6104338903673222
@M_T_hz
31500
Repost from N/a
00:26
Video unavailable
مشت خوردی باید خودتو تکون بدی
زخم خوردی باید مرهم بزاری
زمین خوردی دوباره باید رو پاهات بایستی
تو این دنیا زن بودن یعنی این♥️
8.25 MB
👍 3
278013
Repost from N/a
00:05
Video unavailable
هر چیزی سرجاش قشنگه مثلا لب من رو لب تو♥️😈
5.50 KB
28700
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.