🍁🎙🎵 نَِوَِاَِیَِ د'ل‌ شعر ودکلمه موسیقی🎵🎙🍁

(تصادفه عاشقونه) بهرام ستاره (برخورد دوتا ماشین  ) بهرام :(عصبانی)خانم کوری خب ترمز کن به جا ترمز گاز میدی چرا ستاره:درست حرف بزن آقا چه طرز حرف زدنه  خب دادو بیداد نداره که پیش میاد خوب  بهرام:بله پیش میاد ماشین صفرو زدی داغون کردی ....لابد می خوای بگی بیمه دارم میده ستاره:خوبه ماشینت یه پرایده  اینقدر کلاس میزاری بهرام:اصلا من گاری دارم  شمارو سننه گواهینامتو بفهمم ازکجاگرفتی  افسرشو خلع درجه میکنم  .... ستاره:عه ببخشید شب بود شاخ سیبیلاتونو ندیدن  جناب افسرمون آقای شوماخر ..ماشین بیمه کردم برای اینروزا بهرام:سلام ببخشید جناب دوتا ماشین تصادف کردن  ..بله بله..باشه چشم خیابون کرمی چهارراه دوم کناره بیمه پاسارگارد (بعد اومدن افسر ستاره مقصر شناخته شد  و بهرام رفت ) بهرام :قربونت جناب سربان زحمت کشیدی یاعلی ستاره:(زمزمه باخودش) عه این موبایل برای کیه رو زمین افتاده.. قفلم داره (شب ساعت ۹ زنگ موبایل بهرام) ستاره:الو جانم بفرمایید بهرام:سلام عذرمیخوام این گوشی برای بندس اگر امکانش هست  بهم برشگردونید ستاره :چشم فقط ما مهمونی هستیم صبر کنید اخرشب که اومدم خونه تماس بگیرید بیایید ببرید بهرام:کدوم منطقه اید؟الان ستاره: دربند بهرام :به ما دوره خودتون کدوم سمتید؟ ستاره:خیابون پیروزی بهرام:خب چه خوب ما هم پیروزی هستیم  پس باهاتون تماس میگیرم تشکر معذرت مزاحم شدم ستاره:خدانگهدار ...چقدر صداش آشنا بود بهرام :(ساعت ۱۱ شب تلفن)الو سلام خوبین ستاره:سلام ممنون تا نیم ساعت دیگه خونه ایم ادرسو اسمس میکنم بهرام:خیلی زحمت دادم معذرت خدانگهدار ستاره:ن خواهش میکنم خداحافظ (ستاره با مادرش از تاکسی پیاده میشن   کلید میندازه به در) ستاره: خب گفتم قرصاتو بیارخوبی الان؟  ..وای مامان چیشد عه عه مامان ..کمک  مامان توروخدا چیشد یا ابالفضل بهرام:عه چیشده  حاج خانم حاج خانم ستاره :توروخدا کمک کنید یهو حالش بد شد  (گریه ) بهرام:کمک کن بزاریمش تو ماشین ستاره:(گریه)مامان توروخدا پاشو الهی دورت بگردم چیشد (داخل ماشین) بهرام:نگران نباش ده دقیقه تا بیمارستانه الان میرسیم  امروز دوبار به پست هم خوردیم  خدابخیر کنه ستاره:مامان مامان جون  قربونت برم پاشو دیگه بهرام :(درحال زنگ زدن)چرا جواب گوشی نمیده لعنتی ستاره:(صدا بغض)فکر کنم به این گوشی دارید زنگ میزنید بهرام:بله عه دست شما بود  ممنون ازتون‌‌..چیشد چشماشو بازنکرد ستاره:نه بیهوشه (بیمارستان) بهرام:چیشد دکتر چی گفت ؟ ستاره: گفت:سکته کرده ولی خدارو شکر ردشد بهرام:خدارو شکر..  بابت امروز معذرت می‌خوام بابته رفتارم ستاره:ن این چه حرفیه من باید شرمنده باشم فقط با صدای بلند حرف زدین منم خودمو نتونستم کنترل کنم بهرام:دیگه راننده های خانم همینن دیگه (لبخند) ستاره:بله آقای شوماخر  افسررو رو خلع درجه کردین؟(لبخند) بهرام:ن دلم نیومد هرچی باشه افسره امتحان شما بوده (خنده) ....راستی نگفت مادرتون کی مرخص میشه ؟ ستاره:گفتن :امشبو باید بمونه شما هم برید خیلی زحمتتون دادم بهرام:ن این چه حرفیه میخواهید بمونم کمکتون ستاره:ن زنگزدم برادرم توراهه بهرام:خب بسلامتی انشالله حالشون خوب بشه من رفتم خانم راننده تریلی (لبخند) ستاره:خدانگهدار آقای شوماخر بهرام:این کارت مغازه منه عطر فروشی دارم ستاره:مرسی فقط اومدم عطر بخرم تلافی ماشینتو سرمون درنیاری (لبخند) بهرام:قول نمی‌دم ولی چشم (خنده) (سه روز بعد عطر فروشی بهرام) ستاره:سلام خوبین بهرام: عه سلام حال شما راننده تریلی (خنده) ستاره:مرسی ممنونم (خنده)ببخشید عطره ورسوزم دارین؟ بهرام:داریم ولی گرونه دیگه تلافی اینا دیگه یادتونه چه بلایی سر ماشینم آوردین(خنده دوتایی) ستاره:واقعا معذرت بخدا اینقدر تو سر من نزنید من یک‌ماهه گواهینامه گرفتم بهرام:شوخی میکنم شما دستور بفرمایید ستاره:خواهش میکنم (یک‌ماهه بعد کافی شاپ) بهرام:عجیب نیست ستاره؟تصادف .دعوا گوشی موبایل..بردنه مادرت بیمارستان الآنم یک لحظه بدون هم نمی‌تونیم باشیم  مخصوصا سر این میز تو این کافی شاب قرارای عاشقونه همیشگی ستاره:واقعا خیلی عجیبه میگن هرچیزی حکمتی داره  اولش شاید اتفاق تلخی باشه ولی پشتش یه اتفاق قشنگ وشیرینیه ومن خدارو همیشه سرنمازم شکر میکنم که تورو بهم داد ..راستی  خیلی دوست دارم بهرام :چاکرخاتیم ما بیشتر خانم شوماخر (هردو خنده ) ستاره:راستی نوبته تالار رو گرفتی بهرام :آره تالار گرفتم برات اون بالاماها فقط یه چیزی اینا قبل ورود به تالار تست رانندگی میگیرن از عروسو دوماد  آماده ای؟ یا میری وسط جمعیت تو تالار همرو به کشتن میدی؟(خنده) ستاره:لعنتی (خنده) #مجیدتقوی ..✍️

(پله های خوشبختی) ♦️بهرام میدونی دلم چی می خواد؟ ♣️ نه عزیزم،نمیدونم،دلت چی می خواد؟ ♦️دلم می خواد داد بزنم، بگم خداجوووونم، مممنونم که منو عشقمو بهم رسوندی،خییییلی دوسسسست دارم خداا بعد جیغ بکشم ،بگم سختیا،روتون کم شد،دیدین کم نیاوردیم،دیدین خواستن توانستن است ♣️ الهی دورت بگردم ،همیشه که میگفتم غصه نخور،خدا خودش کمکمون می‌کنه،الانم نمیخواد داد بزنی،ملت میریزن اینجا، فکر می کنن می خوایم خودمونو از این بالا بندازیم پایین ♦️بهرام تو حاضری بخاطر من خودتو بکشی؟ ♣️نه بابا مگه دیونه ام ،خب میمیرم! ♦️ عه پس فکر کردی عاقلی، حضرت آقااا؟ ♣️تابلو بود،توام فهمیدی دیونه ام؟! ♦️پس چی، فکر کردی کم الکیم،من تورو بهتر از خودت میشناسم؟ ♣️آخه دختر دیونه اگر عاقل بودم که سراغ تو نمیومدم،اصلا به اون مغز فندقیت خطور کرد که آخه کی تو رو میگیره ولی من مثل کنه چسبیدن به تو،میگم بهار تو منو جادو نکردی؟ ♦️خیلی لوس و  بی مزه ای ♣️خدایش من بی مزه ام؟ ♦️نه حالا که فکر میکنم خیلیم بی مزه نیستی آخه شبا تو آب نمک میخوابی با نمک ♣️عه توام خیلی تیزیا نکنه شبا تو مداد تراش میخوابی ،من خودم فکر میکردم خیلی شیرینم ♦️خوابت بخیر آقااا شیرین شوهر کرد دوتا هم بچه داره اسمشونم قندو نبات😂 ♣️😂بخاطر همین بلبل زبونیاته که عاشقتم،اصلا هم استرس افتادن از اینجا رو ندارم چون زبونت درازه هشت متره ماشاءالله میگیرم میام بالا ♦️بهرام بخدا میزنم تو سرتا اینقدر منو حرص نده وقتی اینجا،بالای پشت بوم این برج،کنار تو  وایسادم و به سختی هایی که پشت سر گذاشتیم، فکر می کنم انگار آسانسور خراب بوده از پله ها آمدم تمام وجودم تیر می کشه ♣️اره عزیزم واقعا سخت بود وترسناک همش می ترسیدم نشه کم بیارم،کم بیاری میترسیدم  یه جاهایی جا بزنیم تو  عمق مشکلات غرق بشیم دستمون از هم جدا بشه ♦️ولی حالا که نگاهت می کنم  خیلی خوشحالم که کم نیاوردیم و به هم رسیدیم همیشه فکر میکردم عشق تو نرسیدنه،عشق اینه که شکست بخوری گریه باشه غم باشه غصه باشه مثل شیرین مثل فرهاد مثل لیلی مثل مجنون فکر میکردم قصه ی ماهم مثل قصه ی اونا  تکراری میشه مثل بقیه ♣️تو دنیا آدما همه ادعا دارن که عاشقن ولی تا عاشق نشی فرقشو نمی فهمی یکی به یکی عادت کرده میگه عاشقم یکی به یکی احتیاج داره فکر می کنه عاشقشه یکی تو زندگیش محبت ندیده تا یکم محبت بهش می کنن فکر می کنه عاشقه ی عده ام بخاطر بدن و قیافه و پول فکر می کنن عاشقن ولی عشق اینا نیست ♦️اره درست میگی همینا هستن که آدما از عاشق شدن میترسن و راه دلشون و گم میکنن تو تاریکی تنهایشون تنها تر میشن، بهرام عشق از نظر تو یعنی چی؟ ♣️عشق یعنی فردا باهاش قرار داری خون تو رگت بجوشه نتونی بخوابی از ذوق عشق یعنی هر لحظه تو فکرت باهاش حرف بزنی عشق یعنی حرفی برای گفتن نداشته باشی ولی۳ساعت پشت خط بمونی تا صدای نفساشو بشنوی و بگی دلبرم من اینجا ساکت میمونم تا فقط صدای نفسای تو رو بشنوم آخرشم دلت نیاد قطع کنی و اپراتور بیاد بگه مشترک مورد نظر شارژ شما در حال اتمام می‌باشد بازم بگم؟ ♦️نه دیگه همش تو داری حرف میزنی بذار منم بگم ♣️اول بزار لپتو بکشم ،بعد میزارم  توام بگی اووممم ،جون چه لپی داری، حالا بگو ♦️عشق یعنی مریض باشی تب و لرز بگیری ولی بری حموم چون باهاش قرار داری از لرزش زیاد از زیر دوش ابگرم نتونی بیای اینور خودتو بشوری بعدشم که امدی بیرون حسابی  خودتو بپوشونی از لرز ولی زنگ نزنی قرارتو کنسل کنی،یعنی نتونی بدی هاشو ببینی، یعنی سنگم بباره باز بری سر قرارت چون عاشقشی  یعنی تو فکرت خونتنو بچینی اسم بچه هاتو انتخاب کنی یعنی همه دنیات بشه ی نفر ،به هر چیزی که نگاه میکنی اون باشه همه ی صداها صدای اون باشه ، عشق یعنی نتونی آهنگ مورد علاقه ی عشقتو وقتی نیست گوش کنی ♣️میدونی چیه بهار ؟الان تو دلم دارم خدا را شکر میکنم  ♦️اع منم همینطور چرا از رو من تقلب میکنی🥺 ♣️برو بابا اول خودم شکر کردم اصن تو بگو ببینم برای چی شکر میکنی؟ ♦️خودت چرا اگه راس میگی ♣️من خب خدارو شکر می کنم که عشقم دو طرفس اگر یک طرفه بود باید چی کار می کردم دیونه میشدم ♦️دیونه که هستی یادت رفته دیونه ی من، همیشه فکر می کردم تا اخر عمر مجرد میمونم چون هیچ مردی به چشمم نمیومد تا اینکه خدا زد پس کلم و عاشق تو شدم ♣️اخی دلم برات سوختا خدا محکم زد ♦️جدی گفتما شوخی ندارم ♣️زندگی رو نباید جدی گرفت ، نمیشه همرو نجات داد نمیشه همه چیزرو درست کرد همه قرار نیست دوست داشته باشن زندگی قابل کنترل نیست پس جدی نگیرش حرصم نخوری بخند و از زندگیت لذت ببر ♦️یکی مثل تو توی زندگیمه مگه میشه نخندم؟😂 ♣️من همیشه جدی ام به توکه میرسم شیرین میشم بمونیم براهم❤️ ♣️آقا ♦️خانم به قلم✍ #MARS #bahar_frahani

دِلْ به دِلَْبر دادم و دلدار، دلْ را دلْ ندید دلْ به دلبر دلْ سپرد، دلْدار پا از دلْ کشید دلْ به دنبال دِلَشْ، دلْ‌دلْ‌کنان دلْخونِ دل دلْ ز دلبر خواستم، دلبر دلْ از این دلْ برید دلْ شکست و تیره روزی شد، نصیب دلْ، دِلا دلْ در آتش سوخت، دلبر بی‌مهابا شد، پرید حالْ، دِلْ ماند و غم دِلْدار و اینْ دِلْداده، آهْ داده دِلْ، این دِلْ، دِلِ دلْدار، مُفتْ این دِلْ خرید دل شکست، دلبر بریدْ و دِلْ ز دلبر سوخت، دلْ دِلْ بماند و یاد دِلدار و دلِ بی‌دلْ، شهید #فیض_کاشانی

دامن مکش به ناز که هجران کشیده‌ام نازم بکش که ناز رقیبان کشیده‌ام شاید چو یوسفم بنوازد عزیز مصر پاداش ذلتی که به زندان کشیده‌ام از سیل اشک شوق دو چشمم معاف دار کز این دو چشمه آب فراوان کشیده‌ام جانا سری به دوشم و دستی به دل گذار آخر غمت به دوش دل و جان کشیده‌ام دیگر گذشته از سر و سامان من مپرس من بی‌تو دست از این سر و سامان کشیده‌ام تنها نه حسرتم غم هجران یار بود از روزگار سفله دو چندان کشیده‌ام بس در خیال هدیه فرستاده‌ام به تو بی خوان و خانه حسرت مهمان کشیده‌ام دور از تو ماه من همه غم‌ها به یک طرف وین یک طرف که منت دونان کشیده‌ام ای تا سحر به علت دندان نخفته شب با من بگوی قصه که دندان کشیده‌ام جز صورت تو نیست بر ایوان منظرم افسوس نقش صورت ایوان کشیده‌ام از سرکشی طبع بلند است شهریار پای قناعتی که به دامان کشیده‌ام #شهریار

آنچه من یافتم از چهره زیبای کسی به دو عالَم ندهم ذوق تماشای کسی از خدا می طلبم عمر درازی چون زلف که کنم مو به مو سِیرِ سراپای کسی تیغ از جوهر خود سلسله جنبان دارد نیست اَبروی ترا چشم به اِیمای کسی آن که در خلوت آیینه ندارد آرام چه خیال است شود انجمن آرای کسی؟ بخت سبزی ز خدا همچو حنا می خواهم که بمالم رخِ پر خون به کفِ پای کسی چشم دارم که مرا از دو جهان طاق کند طاق مردانه اَبروی دلآرای کسی خار در پیرهنم جلوه یوسف دارد تا شدم بی خبر از ذوق تماشای کسی خاک دریا شده از موجهِ آغوش امید تا کجا جلوه کند قامتِ رعنای کسی من که از تلخی دشنام شوم شادی مرگ چه توقع کنم از لعلِ شکرخای کسی؟ جای رحم است بر آن قطره شبنم صائب که نظر آب نداد از رخِ زیبای کسی #صائب_تبریزی

🌱‍ بہ دلم پناہ مے برم از شر تنهایی... پاے حرف هایش مے نشینم همہ بوے سوختگے مے دهند بوے سال ها دوری... بوے تنهایی... ڪاش بودے اے مرهم بے تابے من تا باران ..! عاشقانہ نبارد تا نبودن تو را بہ رخ دلم نڪشد... نامردی دنیاست که وقتی به پای یک زندگی و کنار آدمها سالها زحمت میکشی بعد از اینکه دیگر  آدمها رشد کردند و خودت  را صاحب دانستند تو را  بیرون کنند نامردی دنیاست.... کجای قانون دنیا گفته ست نتیجه ی صبر و تحمل آدمها باید تنهایی باشد کدام قانونی گفته ست خدایا گر تو شاهد بوده ای این درد و تنهایی بی حد و حصار و نخواهی از برای جان تنها یک نفس از نغمه ی سار و بهار دل به چه دلخوش کند وقتی نخواهی غمگسار #حمیده_طاهریان 🌱

🍃 اي رفته به باد از هوس موي تو، سرها وي خون شده از نافه ی خط تو، جگرها چون ديده ی دريا دل ما هر که تو را ديد گريان شد و در پاي تو افشاند گهرها دل خواند رخت را مه و جان، ديده ي روشن يکسان نبود در دم نظاره، نظرها بردي ز تن آرام و قرار و دل و دينم جان نيز عجب، گر نبري همچو دگرها در عشق تو از خيل خرد ديده ببستم بر لشکر بيگانه ببندند، گذرها آه جگرم را دل صد پاره رفيق است زان گونه که با آتش سوزنده، شررها رو "کاتبي" از هشت در روضه مينديش خوش با سگ آن کوي درآ از همه درها #کاتبی_نیشابوری 🍃

شده یک باره دلت هی نوسان پخش کند قلب اخبار بد از روح و روان    پخش کند شده یک باره به آغوش کسی زل بزنی بعد افکار تو آهنگ بنان پخش کند مثل دیوانه شب و روز بخواهیش، ولی خبر بیست برایت غم نان پخش کند خسته وگیج به خانه برسی آخرشب عشق در گوشه ی چشمت  هیجان پخش کند نشده چشم ببندی و کسی آن ور خط روی اندام تو با لب ضربان پخش کند دست را حلقه کنی دور تن رویایت ودلت تاپ ..بمان ..تاپ ..بمان پخش کند باز بیدارشوی روی تشک گریه کنی دلت از حسرت رویا خفقان پخش کند تو و آن طرز نگاهت چه سرم آوردید باید اینبار دلم فن بیان پخش کند کاش می شد که به دنیای تو میفهماندم سازمان مللت صلح جهان پخش کند.. #وحیده_تقی_پور

🍃 صبح چون میلِ تماشایِ گلستان می‌ کنیم سر برون چون غنچه از چاکِ گریبان می‌ کنیم حالِ ما آشفتگان در کارِ عالم عبرت است همچو گُل تعبیرِ هر خوابِ پریشان می‌ کنیم همنشین گرید بِه وقتِ مرگ بر بالینِ ما ما وداعِ او چو شمعِ صبح، خندان می‌ کنیم بس که بی‌ دردی زِ اهلِ این گلستان دیده‌ ایم چاک‌ هایِ سینه را چون غنچه پنهان می‌ کنیم گر چِه عاجز دیده‌ ای ما را، زِ ما غافل مباش قطرهٔ اشکِ اسیرانیم، طوفان می‌ کنیم هر که دم از کینهٔ ما زد، مهیایِ فناست خصم می‌ پوشد کفن تا تیغ عریان می‌ کنیم در دِلآزاری زِ یکدیگر حریفان بدترند کار چون با غنچه اُفتد، یادِ پیکان می‌ کنیم بس که در عِشق از پیِ سامانِ خود افتاده‌ ایم داغ اگر در دستِ ما باشد، نمکدان می‌ کنیم ذوقِ گلگشتِ خراسان رفته است از یادِ ما در سوادِ هند، سیر باغِ زاغان می‌ کنیم گُل بِه دامن می‌ کنند احباب در گُلشن "سلیم" جایِ گُل، ما پاره‌ هایِ دِل بِه دامان می‌ کنیم #سلیم_تهرانی 🍃

همه ما یک نفر را "داریم" که "نداریمش"..! می دانید چه می گویم ..؟ دوستش داریم و با قلبمان میخواهیم کنارش باشیم.. به یادش بیدار می شویم و شب قبل از خواب به اوفکر می کنیم.. برایش ستاره ستاره دلخوشی آرزو می کنیم و دوست داریم سبدِ دلتنگی هایش همیشه خالی از دیگران و پر از ما باشد! یک نفر که می خواهیم دنیا خالی شود اما خودش باشد.. کنار ما و بی حوصلگی هایمان.. این یک نفر همانی است که با ما، ولی بی ماست... زیور_شیبانی