cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

l'Albertine del Café Paris

Take me into your loving arms Kiss me under the light of a thousand stars Maybe we found love right where we are. ☆ @AlbertineOfCafeParis_bot

Show more
Iran185 907Farsi174 223The category is not specified
Advertising posts
291
Subscribers
-124 hours
+397 days
+6130 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
این پیام و فور کن برات ممبر بیارم . اینجا جوین باش .
280Loading...
02
بینوایان نیازی به نوشتن اسم‌هاش نداشت چون ویکتور هوگو معمولا آدم‌ها رو با اتفاقات خطاب میکنه. مثلا می‌گه " هموت سناتوری که فلانی باهاش جر و بحث کرد". حالا روس‌ها توی صفحه ۶۵۷۶ می‌نویسن ایوانوویچ وارد شد. حالا ایوانوویچ کیه؟ صفحه ۸۶ صرفاً از کنار میخائیلیچ رد شده بود‌. | علیرضا در ریگ وان
472Loading...
03
@RegaPlus
10Loading...
04
starbucks COFFEE.
410Loading...
05
Media files
10Loading...
06
دفتر خاطراتی که ورقات نصفه اش بوی نبودن تورا میدهد.
401Loading...
07
Media files
683Loading...
08
day of emtehane tarikh.
10Loading...
09
میتوانست با بطری های پر از مایع انرژی بخش مست کند یا با بالشت های روی تختش تانگو برقصد با با میزش پیانو بنوازد و با دوستانش درباره سیاست مزخرف کشور ها صحبت کند برای معشوقه نداشته اش کیلومتر ها بنویسد موسیقی هارا نفس بکشد سفرکند به دنیای کتاب های کتابخانه کوچکش شب های تاریک را بگریستد و به ویولن زدن مرد کنار جدول گوش کند و فکر کند زندگی هنوز زیباست. آلبرتین | پاییز ۱۴۰۱ | نوشت در کافه پاریس
711Loading...
10
Media files
110Loading...
11
بیا یه کاری کنیم. هر موقع پیش منی اجازه داری خوشحال باشی. بیا هر وقت باهمیم خوشحال باشیم و اینو به کسی نگیم.
531Loading...
12
Media files
962Loading...
13
Media files
10Loading...
14
صدای برخورد موج ها به سنگ ها مرغان دریایی بیصدا فریاد میزدند از ابی دریا نهنگ هایی که بر ساحل افتاده بودند؛ فانوس دریایی که نورش از روزنه صدای امواج بود؛ هرچیزی که صدا داشت را مینوشت و کلمات را مینواخت. آلبرتین | زمستان ۱۴۰۲ | نوشت برای فانوس دریایی
1251Loading...
15
صدای برخورد موج ها به سنگ ها مرغان دریایی بیصدا فریاد میزدند از ابی دریا نهنگ هایی که بر ساحل افتاده بودند فانوس دریایی که نورش از روزنه صدای امواج بود هرچیزی که صدا داشت را مینوشت و کلمات را مینواخت. آلبرتین | زمستان ۱۴۰۲ | نوشت برای فانوس دریایی
10Loading...
16
صدای برخورد موج ها به سنگ ها مرغان دریایی بیصدا فریاد میزدند از ابی دریا نهنگ هایی که بر ساحل افتاده بودند فانوس دریایی که نورش از روزنه صدای امواج بود هرچیزی که صدا داشت را مینوشت و کلمات را مینواخت. آلبرتین | زمستان ۱۴۰۲ | نوشت برای فانوس دریایی |
10Loading...
17
صدای برخورد موج ها به سنگ ها مرغان دریایی بیصدا فریاد میزدند از ابی دریا نهنگ هایی که بر ساحل افتاده بودند فانوس دریایی که نورش از روزنه صدای امواج بود هرچیزی که صدا داشت را مینوشت و کلمات را مینواخت. آلبرتین | زمستان ۱۴۰۲ | نوشت برای فانوس دریایی کلماتش
10Loading...
18
Media files
10Loading...
19
night at museum.
960Loading...
20
من محکم تر🤌🏻
10Loading...
21
می‌بوسم شمارو بانو:)🫶🏽🎀🍓✨
10Loading...
22
نه به زیبایی تمام شما :)
10Loading...
23
انقد خوشگل بود که دلم نیومد نذارمش اینجا:)
30Loading...
24
night at the paris.
10Loading...
25
Media files
10Loading...
26
Media files
10Loading...
27
Media files
10Loading...
28
Media files
10Loading...
29
Media files
10Loading...
30
Media files
10Loading...
31
🧜‍♀️ میخوام براتون چالش بذارم.🦢 این تکست رو فور کنین تا قشنگ‌ترین پستتون رو فور کنم اینجا...🕯📜🎁🫖
392Loading...
32
| Happy pride month |
1271Loading...
33
Elin Danielson-Gambogi (1861 - 1919, Finnish)
10Loading...
34
| Happy pride month🏳‍🌈 |
10Loading...
این پیام و فور کن برات ممبر بیارم . اینجا جوین باش .
Show all...
بینوایان نیازی به نوشتن اسم‌هاش نداشت چون ویکتور هوگو معمولا آدم‌ها رو با اتفاقات خطاب میکنه. مثلا می‌گه " هموت سناتوری که فلانی باهاش جر و بحث کرد". حالا روس‌ها توی صفحه ۶۵۷۶ می‌نویسن ایوانوویچ وارد شد. حالا ایوانوویچ کیه؟ صفحه ۸۶ صرفاً از کنار میخائیلیچ رد شده بود‌. | علیرضا در ریگ وان
Show all...
Repost from RegaPlus
Photo unavailableShow in Telegram
Show all...
starbucks COFFEE.
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
دفتر خاطراتی که ورقات نصفه اش بوی نبودن تورا میدهد.
Show all...
04_-_i_walk_the_line_2017_remaster.mp36.38 MB
day of emtehane tarikh.
Show all...
میتوانست با بطری های پر از مایع انرژی بخش مست کند یا با بالشت های روی تختش تانگو برقصد با با میزش پیانو بنوازد و با دوستانش درباره سیاست مزخرف کشور ها صحبت کند برای معشوقه نداشته اش کیلومتر ها بنویسد موسیقی هارا نفس بکشد سفرکند به دنیای کتاب های کتابخانه کوچکش شب های تاریک را بگریستد و به ویولن زدن مرد کنار جدول گوش کند و فکر کند زندگی هنوز زیباست. آلبرتین | پاییز ۱۴۰۱ | نوشت در کافه پاریس
Show all...