l'Albertine del Café Paris
Take me into your loving arms Kiss me under the light of a thousand stars Maybe we found love right where we are. ☆ @AlbertineOfCafeParis_bot
Show more291
Subscribers
-124 hours
+397 days
+6130 days
Posting time distributions
Data loading in progress...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Publication analysis
Posts | Views | Shares | Views dynamics |
01 این پیام و فور کن برات ممبر بیارم .
اینجا جوین باش . | 28 | 0 | Loading... |
02 بینوایان نیازی به نوشتن اسمهاش نداشت چون ویکتور هوگو معمولا آدمها رو با اتفاقات خطاب میکنه. مثلا میگه " هموت سناتوری که فلانی باهاش جر و بحث کرد". حالا روسها توی صفحه ۶۵۷۶ مینویسن ایوانوویچ وارد شد. حالا ایوانوویچ کیه؟ صفحه ۸۶ صرفاً از کنار میخائیلیچ رد شده بود.
| علیرضا در ریگ وان | 47 | 2 | Loading... |
03 @RegaPlus | 1 | 0 | Loading... |
04 starbucks COFFEE. | 41 | 0 | Loading... |
05 Media files | 1 | 0 | Loading... |
06 دفتر خاطراتی که ورقات نصفه اش بوی نبودن تورا میدهد. | 40 | 1 | Loading... |
07 Media files | 68 | 3 | Loading... |
08 day of emtehane tarikh. | 1 | 0 | Loading... |
09 میتوانست با بطری های پر از مایع انرژی بخش مست کند
یا با بالشت های روی تختش تانگو برقصد
با با میزش پیانو بنوازد
و با دوستانش درباره سیاست مزخرف کشور ها صحبت کند
برای معشوقه نداشته اش کیلومتر ها بنویسد
موسیقی هارا نفس بکشد
سفرکند به دنیای کتاب های کتابخانه کوچکش
شب های تاریک را بگریستد
و به ویولن زدن مرد کنار جدول گوش کند
و فکر کند زندگی هنوز زیباست.
آلبرتین | پاییز ۱۴۰۱ | نوشت در کافه پاریس | 71 | 1 | Loading... |
10 Media files | 11 | 0 | Loading... |
11 بیا یه کاری کنیم. هر موقع پیش منی اجازه داری خوشحال باشی. بیا هر وقت باهمیم خوشحال باشیم و اینو به کسی نگیم. | 53 | 1 | Loading... |
12 Media files | 96 | 2 | Loading... |
13 Media files | 1 | 0 | Loading... |
14 صدای برخورد موج ها به سنگ ها
مرغان دریایی بیصدا فریاد میزدند از ابی دریا
نهنگ هایی که بر ساحل افتاده بودند؛
فانوس دریایی که نورش از روزنه صدای امواج بود؛
هرچیزی که صدا داشت را مینوشت و کلمات را مینواخت.
آلبرتین | زمستان ۱۴۰۲ | نوشت برای فانوس دریایی | 125 | 1 | Loading... |
15 صدای برخورد موج ها به سنگ ها
مرغان دریایی بیصدا فریاد میزدند از ابی دریا
نهنگ هایی که بر ساحل افتاده بودند
فانوس دریایی که
نورش از روزنه صدای امواج بود
هرچیزی که صدا داشت را مینوشت
و کلمات را مینواخت.
آلبرتین | زمستان ۱۴۰۲ | نوشت برای فانوس دریایی | 1 | 0 | Loading... |
16 صدای برخورد موج ها به سنگ ها
مرغان دریایی بیصدا فریاد میزدند از ابی دریا
نهنگ هایی که بر ساحل افتاده بودند
فانوس دریایی که نورش از روزنه صدای امواج بود
هرچیزی که صدا داشت را مینوشت
و کلمات را مینواخت.
آلبرتین | زمستان ۱۴۰۲ | نوشت برای فانوس دریایی | | 1 | 0 | Loading... |
17 صدای برخورد موج ها به سنگ ها
مرغان دریایی بیصدا فریاد میزدند از ابی دریا
نهنگ هایی که بر ساحل افتاده بودند
فانوس دریایی که نورش از روزنه صدای امواج بود
هرچیزی که صدا داشت را مینوشت
و کلمات را مینواخت.
آلبرتین | زمستان ۱۴۰۲ | نوشت برای فانوس دریایی کلماتش | 1 | 0 | Loading... |
18 Media files | 1 | 0 | Loading... |
19 night at museum. | 96 | 0 | Loading... |
20 من محکم تر🤌🏻 | 1 | 0 | Loading... |
21 میبوسم شمارو بانو:)🫶🏽🎀🍓✨ | 1 | 0 | Loading... |
22 نه به زیبایی تمام شما :) | 1 | 0 | Loading... |
23 انقد خوشگل بود که دلم نیومد نذارمش اینجا:) | 3 | 0 | Loading... |
24 night at the paris. | 1 | 0 | Loading... |
25 Media files | 1 | 0 | Loading... |
26 Media files | 1 | 0 | Loading... |
27 Media files | 1 | 0 | Loading... |
28 Media files | 1 | 0 | Loading... |
29 Media files | 1 | 0 | Loading... |
30 Media files | 1 | 0 | Loading... |
31 🧜♀️ میخوام براتون چالش بذارم.🦢
این تکست رو فور کنین تا قشنگترین پستتون رو فور کنم اینجا...🕯📜🎁🫖 | 39 | 2 | Loading... |
32 | Happy pride month | | 127 | 1 | Loading... |
33 Elin Danielson-Gambogi (1861 - 1919, Finnish) | 1 | 0 | Loading... |
34 | Happy pride month🏳🌈 | | 1 | 0 | Loading... |
Repost from ݃ խ𐐼des ⌁
این پیام و فور کن برات ممبر بیارم .
اینجا جوین باش .
بینوایان نیازی به نوشتن اسمهاش نداشت چون ویکتور هوگو معمولا آدمها رو با اتفاقات خطاب میکنه. مثلا میگه " هموت سناتوری که فلانی باهاش جر و بحث کرد". حالا روسها توی صفحه ۶۵۷۶ مینویسن ایوانوویچ وارد شد. حالا ایوانوویچ کیه؟ صفحه ۸۶ صرفاً از کنار میخائیلیچ رد شده بود.
| علیرضا در ریگ وان
میتوانست با بطری های پر از مایع انرژی بخش مست کند
یا با بالشت های روی تختش تانگو برقصد
با با میزش پیانو بنوازد
و با دوستانش درباره سیاست مزخرف کشور ها صحبت کند
برای معشوقه نداشته اش کیلومتر ها بنویسد
موسیقی هارا نفس بکشد
سفرکند به دنیای کتاب های کتابخانه کوچکش
شب های تاریک را بگریستد
و به ویولن زدن مرد کنار جدول گوش کند
و فکر کند زندگی هنوز زیباست.
آلبرتین | پاییز ۱۴۰۱ | نوشت در کافه پاریس