«بر ایران چه گذشت» به روایت خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی
Show more
1 650
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
+1 14930 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
غربيها روي سفر من به شوروي حساس شدهاند/نمايندگان از فكر دادن حق انحلال مجلس به رهبري كه در شوراي بازنگري مطرح است، نگرانند و دارند طومار تهيه ميكنند/با بدرقه رسمي ساعت يازده به سوي مسكو پرواز كرديم/مطابق برنامه کولياكف معاون اول گورباچف و [ادوارد شوارد نادزه] وزير خارجه و جمعي از شخصيتهاي شوروي در فرودگاه استقبال كردند، مراسم سان و رژه انجام شد؛ ميگويند در حد پذيرائي از سران كشورها است...
✍آیت الله هاشمی در آینه خاطرات
🗓سهشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۸
💠ساعت شش ونيم صبح به مجلس رسيدم. تا ساعت هفت ونيم گزارشها را خواندم. غربيها روي سفر من به شوروي حساس شدهاند. قبل از شروع جلسه در خصوص سفر به شوروي و موضوعات در دستور مذاكرات و نحوه انتخاب همراهان توضيحاتي به نمايندگان دادم. پس از شروع جلسه به دفترم برگشتم.
💠آقاي [مرتضی] الويري آمد. درباره مسائل آقاي منتظري و اصلاح قانون اساسي گفت. نمايندگان از فكر دادن حق انحلال مجلس به رهبري كه در شوراي بازنگري مطرح است، نگرانند و دارند طومار تهيه ميكنند . تا ساعت نه ونيم صبح كارهاي دفتر را انجام دادم. براي خداحافظي به دفتر رهبري رفتم. درباره سفر و مسائل انتخاب رئيس جمهور مذاكره كرديم.
💠به فرودگاه [مهرآباد] رفتم. مراسم بدرقه رسمي بود. نخست وزير و جمعي از نمايندگان و وزرا و فرماندهان هم بودند. مصاحبهاي انجام دادم . نخست وزير هم صحبت كردند. با بدرقه رسمي ساعت يازده به سوي مسكو پرواز كرديم. قبل از ما هواپيماي ديگري همراهان را برد. هيأت همراه خيلي بزرگ است؛ به خاطر كارهاي فراوان در دستور مذاكرات، تركيبي از دولت و مجلس و نظامي و ... در هواپيما مذاكرات و مشاوره انجام شد. برفراز خاك شوروي منظرههاي كوهها و مزارع و آبها و... را مشاهده ميكرديم.
ساعت دو ونيم بعد از ظهر در فرودگاه اختصاصي مهمانان در جنوب مسكو به زمين نشستيم. مطابق برنامه کولياكف معاون اول گورباچف و [ادوارد شوارد نادزه] وزير خارجه و جمعي از شخصيتهاي شوروي در فرودگاه استقبال كردند، مراسم سان و رژه انجام شد؛ ميگويند در حد پذيرائي از سران كشورها است.
💠از فرودگاه مستقيماً به كاخ كرملين حركت كرديم. در راه کولياكف كه در ماشين من بود، توضيحات درباره مسكو و سئوالات من ميداد. از جمله گفت مسكو در دشت است. كوهي در اطراف نيست. منطقه سرسبز است و پر از جنگل مصنوعي. هوا مرطوب است. درجه حرارت 22 است. تابستانشان كوتاه است. دو ماه ونيم باران زياد ميبارد. مسكو 9 ميليون نفر جمعيت دارد. شهر عمدتاً به صورت آپارتماني است. معدل ساخت آپارتمانها حدود 40 متر مربع است. دو ميليون نفر در انتظار رسيدن نوبت مسكن در مسكو هستند. معمولاً در خانه پدر يا... به صورت مشترك زندگي ميكنند.
در كاخ كرملين مورد استقبال گورباچف قرار گرفتيم. برخورد اول گرم و صميمانه بود. عكاسها و فيلمبرداران عكس و فيلم تهيه كردند. بلافاصله در يكي از سالنهاي كاخ با حضور جمعي از همراهان من و شخصيتهاي شوروي مذاكرات رسمي شروع شد. در اين مذاكرات صحبتها كلي و دوستانه و مثبت بود . سپس جلسه را با حضور وزراي خارجه و سفيرمان و مترجمي براي دو طرف خصوصي كرديم.
💠در جلسه خصوصي مذاكرات در مورد مسائل سياسي، فني، اقتصادي و نظامي، صريح و صميمي بود. دو جلسه مجموعاً دو ساعت طول كشيد و دو طرف راضي بودند. سپس بخشي از كاخ را تماشا كرديم. از آثار كليساها و تزارها بود. به اقامتگاه در محله «تپههاي لنين» رفتيم؛ باغ با صفائي است. ساختمان قديمي و مخصوص مهمانان سطح بالا است. بيشتر همراهان را به هتل بردند.
💠عفت و بچهها را قبلاً به محل آورده بودند. بعد از استراحت و نماز، همراه سفيرمان آقاي [ناصر حیرانی] نوبري با اتومبيل تشريفات در خيابانهاي مسكو گشتيم. خيابانها وسيع و تميز و سرسبز است. كنار دانشگاه مسكو و پانوراما پياده شديم. در موزه پانوراما فضاهاي جالبي از منظره آخرين جنگهاي ناپلئون و روسها و شكست نهايي ناپلئون است.
💠به سفارت خودمان رفتيم. همراهان و اعضای سفارت جمع بودند. درباره مذاكرات بحث كرديم. عمدتاً راضي هستند. اطلاع دادند با سفرمان به منطقه مسلمان نشين آذربايجان (باكو) موافقت كردهاند؛ قبلاً مخالفت شده بود. نتيجه مذاكرات خوب است.
💠شام مهمان سفارت بوديم. سپس با حضور وزراي خارجه و دارائي درباره مواد موافقتنامه مشورت كرديم. احوالپرسي كوتاهي از خانمهاي كاركنان سفارت كردم. ساختمان سفارت، كهنه و قديمي است. قبلاً خانه يكي از شاهزادههاي قديمي بوده و تابلوهاي ارزشمندي دارد. براي خواب به مقر برگشتيم. نزديك ساعت دو نيمه شب به مقر رسيديم.
✍️🏻«بر ایران چه گذشت»
به روایت خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی
@khaterat_Hashemi_rafsanjani
#خانهموزهآیتاللههاشمیرفسنجانی
آقای موسوی اردبيلي درباره توقف جنگ مذاكره كردند و طرحي داشتند/آقای مرندی نگران رأي نياوردن است؛ در خصوص ماندن در كابينه مشورت كرد
✍آیت الله هاشمی در آینه خاطرات
🗓دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۷
💠چمدان را بستم كه به منطقه بروم، ولي موفق به سفر نشدم. به مجلس رفتم. گزارشها را ديدم . منافقين و عراق مدعياند كه عمليات مهران را منافقين انجام دادهاند؛ با اينكه نيروهاي اصلي عراقياند. آقاي رضائي اطلاع داد كه دشمن مقداري عقب نشسته و نيروهاي ما در حال آماده شدن هستند.
💠آقاي فروزنده آمد و راجع به كارهاي مهندسي براي حفظ خرمشهر پرسيد و آقاي [محمد] باقري آمد و وضع مهران را توضيح داد. به جلسه شورايعالي پشتيباني جنگ رفتم که تا ظهر طول كشيد. چندين مصوبه داشتيم، منجمله ارز دفاع و تأسيس شركت هواپيمايي براي نهاجا [= نیروی هوایی ارتش] و....
💠ظهر آقاي موسوی اردبيلي درباره توقف جنگ مذاكره كردند و طرحي داشتند. به مجلس رفتم. آقاي رضائي اطلاع داد كه در گزارشها درگيريها شديد است. آقاي جمالي اطلاع داد، سرهنگ علياري و سرهنگ الماسیكه از ديروز اطلاعي از آنها نداشتهايم، پيدا شدهاند. عصر آقاي [محمد علی] رحماني [مسئول] بسيج آمد و درباره حضور او در ستاد مذاكره شد. آقاي بهزاد نبوي آمد و مطالبي درباره جنگ و ساخت لوله توپ داشت.
💠آقاي دكتر [علیرضا] مرندي [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] آمد. نگران رأي نياوردن است؛ در خصوص ماندن در كابينه مشورت كرد. قرار شد بعداً جواب بدهيم. آقاي افشار براي امور ستاد آمد.
💠شب بعد از نماز، آقاي رئيس جمهور آمدند و درباره جنگ و دولت و سپاه و ستاد و... مذاكره كرديم. به خانه آمدم. عفت، منزل محسن بود. شام را که از خانه محسن فرستاده بودند، تنها خوردم.
✍️🏻«بر ایران چه گذشت»
به روایت خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی
@khaterat_Hashemi_rafsanjani
#خانهموزهآیتاللههاشمیرفسنجانی
فرمانده نزاجا اطلاع داد كه عراق يك كشتي حامل فرآورده ما را در راه خارك زده است. مدت يك ماه است كه چنين حادثهاي نداشتهايم. ظاهراً ناامني در خليجفارس شروع شده است.
✍آیت الله هاشمی در آینه خاطرات
🗓شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۶
💠در منزل بودم. كمي تب داشتم. رفته رفته حالم مساعد شد. شنا در استخر خانه، در بهبودي موثر بود. وقتم به مطالعه گذشت.
💠فرمانده نزاجا [= نیروی زمینی ارتش] اطلاع داد كه عراق يك كشتي حامل فرآورده ما را در راه خارك زده است. مدت يك ماه است كه چنين حادثهاي نداشتهايم. ظاهراً ناامني در خليجفارس شروع شده است. دستور مقابله به مثل، به سپاه و ارتش داديم.
💠ظهر همشيره طيبه و ساير بستگان مهمانمان بودند. شب مهمان محسن بوديم. برگشتنی تا منزل پياده آمدم؛ راه كمي است.
✍️🏻«بر ایران چه گذشت»
به روایت خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی
@khaterat_Hashemi_rafsanjani
#خانهموزهآیتاللههاشمیرفسنجانی
از درخت كوچك توت كه در حياط منزل است توت چيدم، خاطرههاى دوران كودكى در نوق زنده شد/به واحد موشكى سپاه دستور دادم كه مركز صنعتى نفتى كركوك را بزند/امام يك چك حاوى حدود پنج هزار دلار كه براى جنگ به نام ايشان نوشته بودند، ارسال فرمودند كه خرج جنگ كنم
✍آیت الله هاشمی در آینه خاطرات
🗓جمعه ۳۰ خرداد ۱۳۶۵
💠در منزل بودم. آقاى امامى [كاشانى] نمازجمعه را اقامه كرد؛ از درخت كوچك توت كه در حياط منزل است توت چيدم، خاطرههاى دوران كودكى در نوق زنده شد. اطلاع دادند كه دو نفر گروگانهاى فرانسه در لبنان آزاد شدهاند.
💠آقاى نخستوزير تلفنى گفتند كه كاردار فرانسه تماس گرفته و براى مراحل بعد استفسار كرده است. گفتم بهتر است جواب را به بعد از مشورت و برنامهريزى و ارزيابى آزادى اين دو نفر موكول كنيم. به واحد موشكى سپاه دستور دادم كه مركز صنعتى نفتى كركوك را بزند.
💠امام يك چك حاوى حدود پنج هزار دلار كه براى جنگ به نام ايشان نوشته بودند، ارسال فرمودند كه خرج جنگ كنم.
✍️🏻«بر ایران چه گذشت»
به روایت خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی
@khaterat_Hashemi_rafsanjani
#خانهموزهآیتاللههاشمیرفسنجانی
آقاى محلوجى گزارشى از سفر ژاپن و پيشرفتهاى فنى اين كشور داد و خواستار تحكيم روابط با ژاپن و سفر من به آنجا براى اين مقصود و استفاده از تكنولوژى آنها بود
✍آیت الله هاشمی در آینه خاطرات
🗓چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۳
💠ساعت هشتونيم صبح، به مجلس رفتم. مجلس به خاطر عدم آمادگى دوره جديد، تعطيل است. چند نفر از كارگران قصابى آمدند و شكايت داشتند كه صاحبان مغازههاى قصابى، براى اخراج كاركنان مغازهها، برنامه ريزى كردهاند؛ چون با سهميه بندى گوشت، ساعات محدودى نياز به كارگر دارند و خودشان مىتوانند چند مغازه را اداره كنند.
💠مصاحبهاى، براى فيلمى كه به منظور نشان دادن زندگى و شخصيت امام تهيه مىشود، داشتم و روى ابعاد معنوى و علمى امام، تكيه كردم. خانواده شهيد دكتر مصطفى چمران به مناسبت سالگرد شهادتش آمدند. نماينده زابل آمد و از پياده شدن نيروهاى افغانى در نزديكى مرزهاى جنوب شرقى زابل خبر داد كه قابل توجه و رسيدگى است. آقاى مقصودى از ستاد برگزارى نمازجمعه [تهران] آمد و بيشتر روى انحصارطلبى در اداره امور حج و حذف نيروهاى غير همخط خودشان، شكاياتى داشت. به ايشان تذكر دادم كه در دعوت سخنرانان قبل از خطبههاى نمازجمعه، دچار همان رويه خطى نشوند.
💠آقاى فاضل هرندى آمد و راجع به قانون اراضى كشاورزى، مطالبى داشت و از تأخير [در برگزارى] انتخابات اصفهان شاكى بود. با وزارت كشور و شوراى نگهبان، برخورد كردم و سياست تأخير در انتخابات موارد باطل شده را - كه برخلاف حق و قانون است - مورد انتقاد قرار دادم؛ كه قرار شد تجديد نظر كنند.
💠آقاى [حسين] محلوجى آمد. گزارشى از سفر ژاپن و پيشرفتهاى فنى اين كشور داد و خواستار تحكيم روابط با ژاپن و سفر من به آنجا براى اين مقصود و استفاده از تكنولوژى آنها بود.
💠عصر، هيأتریيسه دایمى مجلس دوره دوم، اولين جلسه خود را تشكيل داد و مسئوليتهاى اعضا مشخص شد. برنامه هفته آينده و كارهاى جارى مجلس؛ ساختن سالن جديد بزرگ در مجلس قديم براى دوره بعدى مجلس و كارهاى ديگر.
💠افطار را با سران قوا در حياط منزل شخصى امام، مهمان احمدآقا بوديم. امام هم براى نماز مغرب و افطار تشريف آوردند و بعد براى كارهاى شب قدر، زود تشريف بردند. درباره جنگ، حفاظت منزل آقاى قمى در مشهد، آمدن هيأت نظارت سازمان ملل به ايران براى [كنترل] نزدن شهرها، ترميم كابينه و... بحث و در مواردى، اتخاذ تصميم شد.
✍️🏻«بر ایران چه گذشت»
به روایت خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی
@khaterat_Hashemi_rafsanjani
#خانهموزهآیتاللههاشمیرفسنجانی
عازم ليبى هستم، وقت هم كم دارم/با امام درباره مسایل لبنان كه بايد روى آن با ليبى و سوريه بحث شود، مشورت كردم. امام دعاى سفر در گوشم خواندند؛ لذت بردم/به ملاحظه مسایل امنيت سفر، مسير را طولانىتر كردند و از خاك شوروى و تركيه و يونان و... گذشتيم
✍آیت الله هاشمی در آینه خاطرات
🗓پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۴
💠بنا بود به زيارت امام برويم. اما تأخير كردم و امام به حسينيه آمدند. عازم ليبى هستم، وقت هم كم دارم. خاطرات عقبمانده را نوشتم. براى خداحافظى به زيارت امام در اندرون رفتم. درباره مسایل لبنان كه بايد روى آن با ليبى و سوريه بحث شود، مشورت كردم. امام دعاى سفر در گوشم خواندند؛ لذت بردم.
💠براى پرواز به ليبى ساعت دو بعد از ظهر به فرودگاه رسيديم. با مقدارى تأخير هواپيما حاضر شد. مصاحبهاى كردم و پرواز كرديم. جمعى از نمايندگان مجلس و نظاميان و سپاهيان و اعضاى وزارت خارجه همراه من بودند. به ملاحظه مسایل امنيت سفر، مسير را طولانىتر كردند و از خاك شوروى و تركيه و يونان و... گذشتيم.
💠ساعت دهونيم به وقت تهران و هشت صبح به وقت ليبى وارد طرابلس شديم. [سرگرد عبدالسلام] جلود [عضو شوراى فرماندهى ليبى] با مراسم رسمى نظامى استقبال كرد. به هتل كبير در ساحل درياى مديترانه رفتيم. مذاكرات مقدماتى انجام شد. شام خورديم و خوابيديم. مهدى و ياسر هم با من هستند.
✍️🏻«بر ایران چه گذشت»
به روایت خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی
@khaterat_Hashemi_rafsanjani
#خانهموزهآیتاللههاشمیرفسنجانی
طرح «عدم كفايت سياسى آقاى بنىصدر» در دستور بود/گروهكهاى مجاهدين خلق و پيكار و رنجبران و اقليت فدايى و... تدارك وسيعى براى ايجاد آشوب و جلوگيرى از كار مجلس ديده بودند و به نحوى اعلان مبارزه مسلحانه كردهاند/من در مجلس بودم. صداى تيراندازى از چندين نقطه شهر به گوش مىرسيد. خبر از جراحت و شهادت عدهاى نيز مىرسيد/اولين جلسه شوراى رياست جمهورى به خاطر عدم دسترسى به ریيسجمهور (متوارى است) با حضور آقايان بهشتى و رجایى و من - در دفتر من- تشكيل شد
✍آیت الله هاشمی در آینه خاطرات
🗓شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۰
💠اول وقت، عفت براى يك عمل جراحى كوچك به بيمارستان ايرانمهر رفت و بسترى شد و من به مجلس رفتم. طرح «عدم كفايت سياسى آقاى بنىصدر» در دستور بود. آقاى مهندس سحابى به عنوان اولين مخالف، مىخواست ايراد آیيننامهاى به دستور كار بگيرد كه موفق نشد، سپس مخالفان و موافقان صحبت كردند. مخالفان حرفى براى گفتن نداشتند. خودشان را هم مخالف بنىصدر قلمداد مىكردند و هم مخالف عزل او. موافقان هم با اينكه حرف حسابى زياد داشتند، خوب صحبت نكردند.
💠جمعيت عظيمى از حزب اللهىها در بيرون مجلس جمع شده بودند و خواستار سرعت كار بودند. هنگام تنفس و بعدازظهر با آنها صحبت كردم.
گروهكهاى مجاهدين خلق و پيكار و رنجبران و اقليت فدايى و... تدارك وسيعى براى ايجاد آشوب و جلوگيرى از كار مجلس ديده بودند و به نحوى اعلان مبارزه مسلحانه كردهاند. از ساعت چهار بعدازظهر به خيابانها ريختند و تخريب و قتل و غارت و آشوب را در تهران و بسيارى از شهرستانها آغاز كردند.
💠كم كم نيروهاى سپاه و كميتهها و حزب اللهىها به مقابله برخاستند. من در مجلس بودم. صداى تيراندازى از چندين نقطه شهر به گوش مىرسيد. خبر از جراحت و شهادت عدهاى نيز مىرسيد. جمعى از نمايندگان در دفتر من جمع شده بودند.
💠نزديك غروب، آقاى [رضا] زوارهاى مسئول ستاد امنيت آمد و نوار ضبط شده از ارتباطات تلفنى مركز فرماندهى مجاهدين خلق با رابطهاى آشوب خيابانى را آورد كه برنامه وسيع تخريب و آشوب آنها را مشخص مىكرد.
💠اوایل شب، آشوبگران شكست خوردند و متفرق شدند، بدون اينكه كار مهمى از پيش ببرند؛ به جز تخريب چند ماشين و مرگ و جرح چند نفر از طرفين. شب را در مجلس ماندم.
💠اولين جلسه شوراى رياستجمهورى به خاطر عدم دسترسى به ریيسجمهور (متوارى است) با حضور آقايان بهشتى و رجایى و من - در دفتر من- تشكيل شد. براى امضاى آیيننامه مصوب مجلس و ضمناً درباره مسایل جارى و آينده رياستجمهورى هم، تبادل نظر كرديم. از عفت در بيمارستان، تلفنى احوالپرسى كردم. حالش خوب بود.
خبر رسيد، خانم بنىصدر را هم بازداشت كردهاند. نظر داديم ايشان را آزاد كنند و در خانه تحت نظر داشته باشند.
✍️🏻«بر ایران چه گذشت»
به روایت خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی
@khaterat_Hashemi_rafsanjani
#خانهموزهآیتاللههاشمیرفسنجانی
آقاى [ميرحسين موسوى] نخستوزير گفت ژاپنىها آمدهاند و درباره ادامه كار ساختمان پتروشيمى مذاكره مىكنند/آقاى غرضى وزير نفت، از اينكه اعضاى كميسيون نفت [مجلس] به خاطر شكايت آقاى ابراهيمى آنها را تحت سئوال قرار دادهاند، دستش مىلرزد
✍آیت الله هاشمی در آینه خاطرات
🗓دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۲
💠بعد از نماز صبح، نخوابيدم. مقدارى از خاطرات مربوط به روزهاى عزل آقاى بنىصدر و انفجار در دفتر مركزى حزب جمهورى [اسلامى] را خواندم؛ براى نوشتن مقالهاى كه در دست دارم. بعد از اخبار ساعت هفت، خوابيدم. از نخست وزيرى اطلاع دادند كه ديشب مأموران عراقى در تهران، به جان دو نفر از اعضاى مجلس اعلاى انقلاب اسلامى عراق، سوء قصد كردهاند. يك مورد كار ناموفق و مورد ديگر آقاى خالصى مجروح و دو نفر ضارب دستگير شدهاند. تأكيد كردم، خوب تحقيق كنند؛ لابد شبكهاى دارند.
💠آقاى [ميرحسين موسوى] نخستوزير گفت ژاپنىها آمدهاند و درباره ادامه كار ساختمان پتروشيمى مذاكره مىكنند. آقاى غرضى وزير نفت، از اينكه اعضاى كميسيون نفت [مجلس] به خاطر شكايت آقاى ابراهيمى آنها را تحت سئوال قرار دادهاند، دستش مىلرزد. نزديك ظهر احمدآقا آمد. راجع به فرماندهى سپاه و نمايندگى امام در سپاه و مشكل گرانى صحبت كرديم. مقدارى از وقت، صرف خواندن گزارشها شد.
💠ساعت سه بعد از ظهر براى شركت در كميسيون آييننامه به مجلس رفتم. از روابط عمومى [مجلس] براى كارهاى مربوطه به مشورت آمدند. به آنها توصيه كردم، از بزرگ كردن نقش ریيس مجلس، خوددارى كنند. افطار را به دفتر رياستجمهورى رفتيم؛ با حضور بخشى از اعضاى دولت درباره علل گرانى و راههاى مبارزه با آن بحث شد؛ ناتمام ماند و قرار شد جلسات تا حصول نتيجه ادامه داشته باشد. ساعت دوازده شب به مجلس برگشتم. كمى خوابيدم و براى سحرى خوردن بيدار شدم.
✍️🏻«بر ایران چه گذشت»
به روایت خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی
@khaterat_Hashemi_rafsanjani
#خانهموزهآیتاللههاشمیرفسنجانی
آقاى ساداتيان اطلاع داد كه صدام هم اكنون مشغول نطق است و قرار است سياست جنگىاش را به مناسبت ماه رمضان و جنگ لبنان اعلام كند؛ احتمالاً اعلام آمادگى خروج از خاك ما و آتشبس است: معلوم شد كه ضمن ادعاهاى زياد و ستايش از ارتش عراق و ادعاى متجاوز بودن ما، اعلام كرده است كه تا ده روز ديگر از خاك ما بيرون مىرود.
✍آیت الله هاشمی در آینه خاطرات
🗓یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۱
💠[رياست] جلسه علنى را به آقاى [محمد] موسوى خوئينىها سپردم و به مجلس نرفتم. با خانوادههاى شهداى هفتم تير، همراه با ریيسجمهور به زيارت امام رفتيم. آقاى خامنهاى صحبت كردند و امام صحبت نكردند.
💠سپس در دفتر امام با حضور فرماندهان سپاه و نيروى زمينى، وزير خارجه و وزير دفاع كه امروز از سفر سوريه آمدهاند، درباره جنگ لبنان و جنگ با عراق بحث كرديم. آقاى دكتر ولايتى [وزير امور خارجه] و آقاى سليمى[وزير دفاع] در مذاكرات خود با سوريه به اين نتيجه رسيدهاند كه سوريه مايل به جنگ است، ولى بايد مطمئن به كمك كشورهاى اسلامى باشد. از تركيه هم اجازه گرفتهاند كه بتوانيم كمكهاى انساندوستانه به سوريه منتقل كنيم. درباره حمله آينده ما به عراق و ورود به خاك عراق هم بحث شد. منتظر نيروهاى مردمى هستند.
ناهار را در دفتر امام خورديم. 💠عصر براى مطالعه و استراحت در خانه بودم. گزارشها را از مجلس آوردند و خواندم؛ مطلب مهمى نداريم. شوراى [مركزى] حزب جمهورى [اسلامى] در دفتر من تشكيل شد، ولى من شركت نكردم. اول شب آقاى [سيد جلال] ساداتيان اطلاع داد كه صدام هم اكنون مشغول نطق است و قرار است سياست جنگىاش را به مناسبت ماه رمضان و جنگ لبنان اعلام كند؛ احتمالاً اعلام آمادگى خروج از خاك ما و آتشبس است. معلوم شد كه ضمن ادعاهاى زياد و ستايش از ارتش عراق و ادعاى متجاوز بودن ما، اعلام كرده است كه تا ده روز ديگر از خاك ما بيرون مىرود.
✍️🏻«بر ایران چه گذشت»
به روایت خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی
@khaterat_Hashemi_rafsanjani
#خانهموزهآیتاللههاشمیرفسنجانی
Photo unavailableShow in Telegram