cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

Reasonable Mind

محفلی برای جان‌های آزاده‌، که می‌کوشند برای پایداری در هستیِ خویش، شناختِ ناقصِ اَمیال را با گذر از شاهراهِ عقل درنوردند و آزادیِ خود را تا اَعلیٰ‌ترین حدّ، توسعه بخشند.🌱 عضویت: https://t.me/Reasonable_Mind_Support

Show more
Iran104 693Farsi98 166The category is not specified
Advertising posts
1 414
Subscribers
+924 hours
+1217 days
+45230 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

هـر چـند اگـر از ایـن منظر بـه اشیا بنگریم، نمی‌توانیم از سرزنش کردن مادّی‌گرایان ــــ کسانـی که کلِ اندیشه را بـه امتداد پیوند مـی‌زنند ـــ اجـتناب ورزیم، بـا این‌حال اندکـی تـأمل، دلیلی بـرابر برای سرزنش مخالفان آن‌ها را نیز بر ما آشکار خـواهد کرد، یـعنی کسانـی کـه کلِ تفکر را بـه جـوهری بسـیط و تقسیم‌ناپذیر پـیوند مـی‌زنند. عامیانه‌ترین فـلسفه بـه مـا مـی‌آموزد که هیچ متعلق بیرونـی‌ای نـمی‌تواند خـود را بدونِ واسطه و بدونِ میانجیگریِ یک تصویر یـا ادراک برای ذهـن معلوم سـازد، میزی کـه هـم‌اکـنون بـرای من پـدیدار مـی‌شود صرفاً یک ادراک است و همهٔ کیفیات ِ آن کیفیات یک ادراک‌اند. حال واضح‌ترین کیفیت آن امتداد است. ادراک از اجـزایـی تشکیل یافته است. این اجـزا چـنان قـرار گـرفته‌انـد که مفهوم فاصله، هم‌جواری، طول، عرض و ارتفاع را در اختیار ما قرار می‌دهند. بـه هـم رسیدن این سه بُعد چیزی است که بدان شکل می‌گوییم. این شکل قابلیت جابه‌جایی، جدایی و تقسیم دارد. قابلیت جـابه‌جـایی و جـدایی برجسته‌ترین خصوصیات متعلق‌های ممتدند. اگر بخواهیم بحث خود را خلاصه کنیم، باید بگوییم که خود ِ تصور ِ امتداد نیز روگرفت چیزی جز یک انطباع نیست و در نتیجه باید در توافق کامل با آن انطباع قرار داشته باشد. این قول که تصور ِ امتداد با هر چیزی سازگار است، معادل این قول است که تصور ِ مذکور ممتد است. ممکن است متفکر آزاداندیش در تغییر عقیدهٔ خویش توفیق یافته باشد و به اعتبار این‌که دریافته است که انطباعات و تصوراتی وجود دارند که واقعاً ممتدند، از مخالفان خویش بپرسد که شما چگونه یک موضوعِ بسیط و تقسیم‌ناپذیر را با یک ادراک ِ ممتد متحد می‌کنید؟ در اینجا می‌توان همۀ استدلال‌های متألهان را پیش پای خودشان انداخت. موضوع تقسیم‌ناپذیر، یا اگر شما بخواهید جوهر ِ غیرمادی، در سمت چپ ادراک واقع شده است یا در سمت راست آن؟ آیا در این قسمت خاص قرار دارد یا در آن قسمت؟ یا این‌که در همهٔ قسمت‌ها قـرار دارد، بـی‌آن‌که ممتد باشد؟ یا این‌که در هر بخشی [حضورش] تام و تمام است، بی‌آن‌که بقیهٔ بخش‌ها را ترک کند؟ ارائهٔ پاسخ به این پـرسش‌ها نـاممکن است، و هـر پاسخی که داده شود در عین این‌که فی‌نفسه باطل خـواهد بـود، اتحاد ادراکات ِ تقسیم‌ناپذیر ما را با جوهری ممتد تبیین خواهد کرد. این موضوع مجالی برای من فـراهـم می‌سازد که در مـورد پرسش مربوط به جوهر ِ نفس مجدداً تأمل کنم. هر چند پرسش مذکور را به دلیل بی‌معناییِ کامل آن کنار گذاشتم، نمی‌توانم از تـأمل بـیشتر دربـارهٔ آن اجتناب ورزم. مدعی‌ام که آموزۀ غیرمادی بودن، بساطت و تقسیم‌ناپذیریِ جوهر ِ متفكر حقيقتاً الـحاد 1 است و برای توجیه همۀ آن آرا و افکاری به کار می‌آید که اسپینوزا 2 به اعتبار آن‌ها چنین شهرت گسترده‌ای کسب کرده است. امیدوارم بحث من در این موضوع دست‌کم این حسن را داشته باشد که وقتی مخالفان من چنین جواب دنـدان‌شکـنی دریـافت کـردند، دیگر بهانه‌ای نداشته باشند تا این آموزه را با نطق‌های خود به آموزه‌ای نفرت‌انگیز و نامطلوب مبدل سازند. اصل بنیادیِ الـحاد اسپینوزا آموزۀ بـساطت عـالم و وحدت جوهری آن است. او معتقد است فکر و مادّه خصوصیت ذاتی آن جوهرند. به بــاور وی، در جهان فقط یک جـوهر وجـود دارد و آن جـوهر کـاملاً بسيـط و تقسیم‌ناپذیر است و در همه‌جا هست، بی‌آن‌که در محلی حضور داشته باشد. هر آنچه با حواس خویش در باب عالم خارج کشف می‌کنیم و هر آنچه با تأمل در باب عالم درون خویش درمی‌یابیم، چیزی نـیستند جـز حالات ِ 3 آن هستیِ بسیط و واجب‌الوجود. هر انفعال نفس، هر شکلی از مادّه، هر قدر هم متفاوت و مختلف باشند حالّ در جوهری واحدند و در خود خصایص متمایز‌کننده‌شان را حفظ می‌کنند، بی‌آن‌که آن خصایص را به موضوعی که حالّ در آن‌اند تسری دهند. اگر بخواهم به زبـان ایشـان سخن بگویم، همان جوهر ِ پشتیبان متفاوت‌ترین حالات است، بدون آن‌که تفاوتـی در خودش ایجـاد شود، و آن حالات را تـغییر مـی‌دهد، بـی‌آن‌که خـودش تـغییر یـابد. نـه زمان نـه مکان و نـه هیچ‌کدام از تـنوع‌هـای 4 موجـود در طبیعت نـمی‌توانـند در بساطت و ایـن‌همانـیِ کاملِ آن هـیـچ تـرکـیب یـا تـغییـری ایجـاد کـنند. 1. atheism 2. Spinoza 3. modifications 4. diversity
Show all...
👍 1 1
Show all...
For how long is each Opeth song title sung? - Dark Horse2.mp33.46 MB
1
07:47
Video unavailableShow in Telegram
Dream Theater - Fall into the Light - Distant Memories Live in London
Show all...
Dream_Theater_Fall_into_the_Light_Distant_Memories_Live_8mPsDGHeutc.mp4103.86 MB
Katatonia - Austerity.flac26.12 MB
🔥 1
Photo unavailableShow in Telegram
🎧 Track: Austerity 👤 Artist: Katatonia 💽 Album: Sky Void of Stars 📅 Date: 2023-01-20
Show all...
👍 1
زندگی ون‌گوگ تحت تسلط روابط جامع و همه‌جاگسترِ او با خورشید بود؛ با این همه، نقاشی‌هایی که «مردِ گوش بریده» از خورشید کشیده بود، شهره‌ء خاص و عام است و بعید است که افراد زیادی این نقاشی‌ها را نپسندند؛ با این حال، نقاشی‌های مذکور تنها هنگامی قابل درک می‌شوند که آنها را نفسِ بیان شخصیت نقاش دانست. بخش اعظم این نقاشی‌ها پس از مثله کردن ون‌گوگ به دست خودش در شب کریسمس 1888 کشیده شده. مکاتبات این دوران معرف آن است که وسواس ون‌گوگ به خورشید سرانجام به اوج خود رسیده بود. در همین ایام است که او عبارت «خورشید، در شکوه تام و تمامش» را در نامه‌ای به برادرش به کار می‌برد و احتمالا خیره شدن به این کره‌ء کورکننده از پنجره‌اش را شروع می‌کند. پس از خروج ون‌گوگ از سن-رمی در ژانویه‌ء 1890 و تا هنگام خودکشی‌اش در ژوئیهء همان سال،خورشید تقریبا به‌کل از نقاشی‌هایش رخت بر می‌بندد. [ژرژ باتای-مثله کردن به مثابه‌ء قربانی و گوش بریده‌شده‌ ونسان ون‌گوگ.صص ۱۹۴_۱۹۵]
Show all...
👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
Vincent Van Gogh Title Sower at Sunset Series Date : 1888
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
Vincent van Gogh Title: Wheatfield with a Reaper Date:1889
Show all...
👍 1
Photo unavailableShow in Telegram
Vincent Van Gogh Title : Sower under the Sun Date :1888
Show all...
2
«مثله کردن به مثابهء قربانی و گوش بریده شدهء ونسان ونگوگ»، نوشته ژرژ باتای، ترجمه:شهریار وقفی پور
Show all...
bataille _ vangog 2.pdf3.41 KB
2
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.