کانال رسمی عبدالرضا حاج علی بیگی

ا

آنچه تا اکنون می دانیم لاریجانی و جلیلی مهمترین چهره هایی هستند که در دو روز گذشته نام خود را بر لوح انتخابات ریاست جمهوری دوره چهاردهم سیاهه کرده اند. در سال ۱۴۰۰ هر دو این افراد در این مرحله حضور داشتند، یکی رد صلاحیت و دیگری در روزهای پایانی انصراف داد به نظر می رسد علی لاریجانی این بار با چراغ سبز مراجع تصمیم گیر در مورد صلاحیت خود وارد صحنه شده و با یکی دو توییت جنجالی اعلام حضور پر سر و صدایی را تا این لحظه رقم زده است باید منتظر باشیم و ببینیم تا پایان روز دوشنبه و آخرین لحظات ثبت نام چه رخ خواهد داد و چه کسانی پا به این عرصه می گذارند احمدی بیغش و کواکبیان هم از دیگر چهره هایی بودند که اعلام حضوری کم فروغ داشته اند @hajalibeigy

بسم الله الرحمن الرحیم در شرایط کنونی و با توجه به شرایط ویژه ای که بر کشور به دلیل بروز سانحه دردناک برای رئیس جمهور فقید و همراهان حادث شد لاجرم انتخاباتی زود رس برای تعیین دولت چهاردهم پیش رو داریم انفعال، سکوت و بی عملی دردی از مردم و کشور عزیزمان درمان نمی کند. بنابراین در این ایام که ثبت نام از داوطلبان ریاست جمهوری آغاز شده به بررسی راهبردها و راهکارها و بحث و تحلیل در مورد آنچه در جریان است در گروه تلگرامی تالار گفتگو خواهیم پرداخت برای مشارکت در مباحث به لینک زیر مراجعه نمایید ضمنا دوستان خود را هم فرا بخوانید. @hajalibeigy

همه هستند،همه چیز هست،چای هست،سکوت هست، آرامش هست،لم داده ای، به پنجره خیره می شوی،همه چیز آرام است،ناگهان  قطره های باران از آسمان می چکند روی شیشه ی پنجره و  بعد سر می خورند پائین و بعد صدای چیک چیک باران شروع می شود.   صدای غرش صاعقه و بعد صدای شُر شُر باران قطره های درشت باران آرامشت را می شوید و با خود می برد، حس غریبی تمام وجودت را می گیرد،انگار یاد کسی می افتی، انگار جای یکی خالیست،دلت آشوب می شود، دور و برت را نگاه می کنی، همه هستند اما دلت قرار نمی گیرد نمی دانی چرا ولی بی قراری،دلت برای او پر می کشد،جای او خالیست اما یادش کوران می کند، غم غریبی وجودت را می لرزاند،مثل غم فراق،نمی دانی او کسی است یا چیزی، فقط می دانی که نیست ولی هست،جاری است، چیک چیک باران سمفونی یادش را می نوازد، به قطره های باران خیره می شوی، او در قطره های باران است ،ضربان قلبت بالا می رود، باران شدید می شود آب در جوی روان می شود، هر چه بیشتر می بارد آب جوی زلال تر می شود،باران غبار از روی کوچه می شوید،عطر خاک باران خورده بی قراری ات را دو چندان  می کند، با خودت می گویی قطره های باران،عطر خاک باران خورده، جوی آب، کدام بیشتر شبیه اوست؟از عذاب این نسيان می خواهی گریبانت را بدری،تصویر گنگی از ته دالان این فراموشی پیش چشمت به حرکت در می آید،نور، نوری از انتهای کوچه نسيان پیداست، اما دریغ، باران بند می آید و پریشان و خمار نرسیدن باید منتظر بمانی شاید دوباره باران ببارد. با خودت می گویی شاید این بار که باران بارید بشود،آری دوباره باران خواهد بارید،دوباره جوی ها روان خواهد شد،دوباره عطر خاک باران خورده یاد او را فریاد خواهد کرد. عبدالرضا حاج علی بیگی @hajalibeigy