cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

شه💦وت گیسو

خالی کردن شَهوت مردونَم روی جِسم ظریف هَرزت‼️🔞 رمانی با صحنه های اروتیک و باز مخصوص افراد بزرگسال💦❌

Show more
Advertising posts
9 690
Subscribers
+42724 hours
+4627 days
+1 72730 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

_میخوای فیلم دادنتو به خانوادن نشون بدم که بفهمن دخترشون پرده نداره یا از خیر بردن آبروت بگذرم و به جاش زیر خواب عربا بشی؟ روی پام میزارمش و کی*رمو وارد بهشت تپل و ابدارش میکنم انگشتمو کنار کی*رم وارد سوراخش میکنم و با گرفتن کمرش داخلش تل*مبه میزنه و...🔞💦🔞⚠️ https://t.me/+mhQ2eVznb8QwYzNk https://t.me/+mhQ2eVznb8QwYzNk
Show all...
#شهوتی‌باپرستاربچم😱👅 توی انباری بودیم لای کـ**صم قرار گرفت و لیسی به چ.چوله ام زدم که کمرم رو بالا بردم و دوباره روی زمین کوبیدم _آهههه....اخخخخخ عوضی چقد زبونت داغه لبه های کـ*صم رو از هم باز کرد و زبون تنگ و داغش رو بیشتر توی کـ*صم فرو کرد با چشم های خمار دستی به کـ**یر برجسته و رگ رگیش کشیدم که خندید _از گاییدن اون کـ**ص سیر نمیشم این کـ**ص ماله کیه؟ با عشوه کـ**یرشو دراوردم و تا ته حلقم فرو کردم و..🔞🥵💦 https://t.me/+5aDPsabThe4xN2I0 https://t.me/+5aDPsabThe4xN2I0 سک*س با پرستار بچه #خواهرم توی انباری🥵🍑🫦
Show all...
#وکلای_حشری 🍑🔥 اردلان دستی روی #سینه های بزرگم کشید و مثل بوق فشارشون داد. آهی از #لذت کشیدم و #کون بزرگم رو به ک_یر اردلان چسبوندم 🔞 -- اهههههه اردلان منو بکننننن با ک_یر کلفتت سوراخ تنگ کونمو جر بده عااااحححح اردلان جونی گفت و ک_یر شق شدش رو روی سوراخ کونم گذاشت ارسلان از جلو خودش رو بهم چسبوند _داداش میخوای تنهایی #کون برده خوشگلمون رو جر بدی؟🍑 اردلان خندید _برده جدیدمون میدونه ما همیشه تریسام میریم مستانه خندیدم و با شهوت دست روی ک_یر کلفت شده ارسلان گذاشتم _تو از جلو منو بکن اردلان از پشت!🔞 با شنیدن این حرف ارسلان جری شده ک_یرش رو توی ک_صم فرو کرد و همزمان اردلان از پشت....🫦💦 https://t.me/+fQROpyhbYtk1NTNk https://t.me/+fQROpyhbYtk1NTNk #تریسام #گروپ #ممنوعه #اسمات⚠️
Show all...
#پارت_۹🔥 وارد اتاق شدم مهسا نیمه جون رو تخت بود طبق روال همیشه اشکان زیرش بود و از .مه و .ص سفیدش لذت می‌برد و من از #کو.ن تنگش پشتش جا گرفتم و شروع کردیم انگار مسابقه گذاشته بودیم هرکی زودتر به او. ج برسه برنده است این بین دو باری مهسا به اوج رسید ولی این کافی نبود بود؟ جامون و عوض کردیم این سری من زیر بودم‌ و توی #کو.ن مهسا تلمبه میزدم و اشکان روش بود با فشاری که اشکان داد #نا.له کردم و محکم تر د.اخل مهسا تلم. به زدم🥵❤️ اشکان هم خودشو محکم تر و سریع تر داخلش حرکت میداد. صدای #تخ. م هامون و بدن های عرق کردمون که روی هم سر می‌خورد تو اتاق پیچیده بود و فضا رو س.کسی تر می‌کرد اشکان با ی نعره مردونه خودشو رو شکم مهسا خالی کرد ولی من هنوز نیاز داشتم و ...🥵 🖤🍑🔞🔞🔞🔞🔞 https://t.me/+mhQ2eVznb8QwYzNk https://t.me/+mhQ2eVznb8QwYzNk #گروووووووپ🔞 #تریسام🔞
Show all...
●تـنِ شهــ💦ــوتی●

شورتتو بزنه کنار نو‌ک زبون👅شو رو چـو..چـو🍓لت قلقلک بده🍭

خوش اومدید🍃 بنر ها پارت رمان هستند دوستان صبور باشید
Show all...
⛔️مژده مژده⛔️ ⭕️ دوستان عزیز چنل VIP رمان #شهوت_گیسو👅💦 تاسیس شده و کلی از از چنل اصلی جلوتره !! ⭕️ تو چنل VIP خبری از تبلیغات نیست و فقط و فقط پارت های رمان اون هم به تعداد بیشتر گذاشته میشه! ⭕️ هفتگی پارت گذاری داره و از این به بعد پارت های #اروتیک و ممنوعه به دلیل مسائل #فیلترینگ تو چنل اصلی قرار داده نمیشه و فقط و فقط تو چنل VIP گذاشته میشه‼️ میخوای زودتر پارت های هات و هیجانی رمان رو بخونی بیا چنل VIP😻👇🏼 آیدی ادمین فروش: @mimmimmimmimmimmimmimmim پ ن: دوستان قیمت چنل VIP به مدت #محدود 25 هزار تومن هست اما به زودی افزایش قیمت میخوره❌
Show all...
تو VIP به پارت های حساسی رسیدیم دوستان😱 تخفیف و قیمت استثنایی رو از دست ندین که از هفته آینده افزایش قیمت داریم❌
Show all...
#پارت_۱۵۵ دستش رو روی سرم گذاشت و اروم موهام رو نوازش کرد. ضربان قلبم کمی بالا رفت و بدنم گرم شد. جوری داشت بدنم رو نگاه میکرد انگار داره به جنس داخل یک مغازه نگاه میکنه. یکم از مشروبش رو خورد و پاکت سیگارش رو برداشت، یک نخ گوشه لبش گذاشت. با فندکی که داخل جیب کتش بود، سیگارش رو روشن کرد. یک کام گرفت و همزمان دستی که روی سرم گذاشته بود رو اروم اروم از روی صورتم نوازش وار روی چونم گذاشت، سرم رو بالا داد و داخل چشمام خیره شد. داخل چاه مطمئنم از سیاهی چشماش روشن تر بود. سیگارش رو به سمت لبم گرفت و چیزی نگفت. نمیدونستم باید چیکار کنم باهاش. تعجب کردم و نگاهم رو بین چشماش و سیگار حرکت دادم. -بکش، مگه سیگار نمیکشی؟ -چرا... گاهیی -پس بکش. -چ...ششمم میترسیدم که اتفاقی که میخواست بیوفته. منطقم میگفت هربار این آدم انقدر اروم و مهربون برخورد کنه، یعنی قراره اذیت بشم. صورتم رو با همراهی دستش جلو تر بردم و لبام رو به سیگار چسبوندم. یک کام قوی و محکم از سیگارش کشیدم و داخل ریه هام حبس کردم. چشمام رو بستم تا چند لحظه داخل قفسه سینم حبس بمونه و بعد همزمان با باز کردن چشمام، اروم دود رو خارج کردم. به محض خارج شدن دود، احساس داغی زیادی روی سر شونم بهم دست داد که جیغ کشیدم و بدنم رو عقب کشیدم. -اییی نگاهی به سر شونه سمت چپم انداختم، روش خاکستر سیگار بود! با عصبانیت و تعجب به سمت عامر برگشتم. -چرااا؟؟ مگه چه کار اشتباهی کردم؟؟؟ هیچی نگفت و از سیگارش کام گرفت. و دوباره همزمان با پخش کردن دودش تو صورت من، سیگار رو به سمت من گرفت. -ممنون.نمیخوام. -درخواست نکردم، دستور دادم. از قبل عصبی تر هم شدم. نمیخواستم مگه زوره!!! به اجبار یک کام دیگه از سیگار گرفتم و سریع دودش رو بیرون دادم که تع سیگارش رو روی شونه سمت راستم تکوند. -ااایییی خواستم از بین پاهاش بلند بشم که دستش رو روی همون قسمت شونم که ته سیگارش رو ریخته بود گذاشت و فشار داد. -کجا؟؟؟ -ااایییییی کتفففمممم -بشین سرجات -میسووزههه خببب سیگارش رو کشید و وبعد نزدیک من اورد. درد داخل کتفم نمیزاشت حرف بزنم و دلم میخواست از اونجا برم. -خواهش میکنم ارباب کتفم خیلی میسوزه. اروم دستش رو از روی کتفم برداشت و اروم شدم. نفس عمیقی کشیدم که با سوزش بازوم جیغ کشیدم و سریع خواستم بلند بشم که پاهاش رو دور کمر پیچید دستش رو مخکم داخل موهام کرد و من رو به سمت خودش کشید. -ااااااااایییییییی اشک تو چشمام جمع شد و با نگاه به کتفم دیدم سیگارش رو خاموش کرده، اونم روی پوست من!!! Horney sisy🔞 _نظرت راجب کـ**ص خواهرت چیه؟ کامیار حیرت زده بهم زل زده بود که دستشو روی کـ**صم گذاشتم و اهی کشیدم _ببین چقد پف کرده..همش بخاطر اینه که#کــ*یر داداشمو میخاد.. _غزل این حرفا چیه؟ من داداشتم! با دستم ویلچرش رو نگه داشتم و چون فلج بود و زورش بهم نمی‌رسید وادار به ایستادن شد _اگه همین الان کـ**صم رو لیس نزنی با ویلچر چپه ات میکنم داداشی! https://t.me/+WvMvgbXEsGdiZjY0 دختره داداششو مجبور میکنه براش کـ**صشو لیس بزنه🔥💦💦
Show all...
#وکلای_حشری 🍑🔥 اردلان دستی روی #سینه های بزرگم کشید و مثل بوق فشارشون داد. آهی از #لذت کشیدم و #کون بزرگم رو به ک_یر اردلان چسبوندم 🔞 -- اهههههه اردلان منو بکننننن با ک_یر کلفتت سوراخ تنگ کونمو جر بده عااااحححح اردلان جونی گفت و ک_یر شق شدش رو روی سوراخ کونم گذاشت ارسلان از جلو خودش رو بهم چسبوند _داداش میخوای تنهایی #کون برده خوشگلمون رو جر بدی؟🍑 اردلان خندید _برده جدیدمون میدونه ما همیشه تریسام میریم مستانه خندیدم و با شهوت دست روی ک_یر کلفت شده ارسلان گذاشتم _تو از جلو منو بکن اردلان از پشت!🔞 با شنیدن این حرف ارسلان جری شده ک_یرش رو توی ک_صم فرو کرد و همزمان اردلان از پشت....🫦💦 https://t.me/+fQROpyhbYtk1NTNk https://t.me/+fQROpyhbYtk1NTNk #تریسام #گروپ #ممنوعه #اسمات⚠️
Show all...