کلوپ یزدیا

سکوت وقت صدا و صدا زمان سکوت چه ماجرای عجیبی‌ست داستان سکوت چه بغض‌ها که اسیرند در گلوی صدا چه حرف‌ها که نگفته‌ست در دهان سکوت چه خوب! راز مرا هیچ‌کس نمی‌داند به این دلیل دعا می‌کنم به جای سکوت مرا تحمل این راز در دل آسان نیست که درد عشق نیرزد به امتحان سکوت چه بود پرسشت ای سنگدل که وقت جواب شکست قلب من و بغض ناگهان سکوت شدیم پاک چو آیینه خیره در تو ولی سخن چگونه بگوییم با زبان سکوت؟ احسان_انصاری 🥀

❤️❤️

‏دوس پسر داشتن هم عجیبه ها پشت تلفن داره واست میو میو میکنه یهو یکیو میبینه با صدای جدی میگه چاکر اقای فلانی 🥀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

نفس توعمق چشماتم قرنطینه... 🪷🪷🪷🕊

توڪلاس منتظرزنگ تفریح میشینم ...😍😍 ᭀ៑ဳ✶❃☬✶៑ဳ ‌ᭀ

ناگهان آیینہ حیران شد، گمان ڪردم تویی ماہ پشت ابر پنهان شد، گمان ڪردم تویی ردّ پایے تازہ از پشت صنوبرها گذشت... چشم آهوها هراسان شد، گمان ڪردم تویی اے نسیم بے قرار روزهاے عاشقی هر ڪجا زلفے پریشان شد، گمان ڪردم تویی سایہ ے زلف ڪسے چون ابر بر دوزخ گذشت آتشے دیگر گلستان شد، گمان ڪردم تویی باد پیراهن ڪشید از دست گل ها ناگهان عطر نیلوفر فراوان شد، گمان ڪردم تویی چون گلے در باغ، پیراهن دریدم در غمت غنچہ اے سر در گریبان شد، گمان ڪردم تویی ڪشتہ اے در پاے خود دیدے یقین ڪردے منم سایہ اے بر خاڪ مهمان شد، گمان ڪردم تویی... فاضل_نظری 🥀

شدم مجنون چشمانت فدای آن نگاهت یار تو ای افسونگر شیدا ، فدای روی ماهت یار تویی شیرینتر از لیلا، به چشمم ماهتابی تو منم مجنونتر از فرهاد فدای ناز و آهت یار #کریم‌زاده 🥀