انجمن مخفی کتابداران📜🕯

کتاب سوم هم فروردین سال آینده منتشر میشه 📜@Wonderland_Library🕯

📜@Wonderland_Library🕯

📜@Wonderland_Library🕯

فایل هر دو کتاب👇🏻👇🏻 زبان اصلی

📚Powerless فانتزی/عاشقانه/یانگ‌ادالت دهه‌هاست برگزیدگان قدرت‌هایی دارند که توسط طاعون به آن‌ها هدیه شده، در حالی که آن‌هایی که بی قدرت به‌دنیا می‌آیند معمولی هستند، و از پادشاهی ایلیا رانده و از جامعه حذف خواهند شد. هیچ‌کس این را بهتر از پِی‌دن گری نمی‌داند، دختری معمولی که خود را به‌عنوان کسی که قدرتِ علم غیب دارد جا زده تا شبیه برگزیدگان شود. وقتی پی‌دن یکی از شاهزادگان ایلیا، کای ازر را نجات می‌دهد، محکوم به ملحق شدن به مسابقه پاکسازی می‌شود، رقابتی وحشیانه که اوج قدرت برگزیدگان را به نمایش می‌گذارد. حتی اگر مسابقه‌ و رقیب‌هایش در مسابقه او را به کشتن ندهند، کای، شاهزاده‌ای که پی‌دن دارد با احساساتش به او می‌جنگد، این کار را می‌کند اگر بفهمد او چیست: یک معمولی. کتاب درحال ترجم‌ست میتونید از اینجا بخونیدش و اینکه ترجمه‌ش فوق‌العاده‌س🔥🥺 📜@Wonderland_Library🕯

کدوم کرکتر هست که یه رد فلگ متحرکه ولی بازم دوستش دارید؟☕️ 📜@Wonderland_Library🕯

موافقید یا نه ؟ شماهم یه مثال فیلمش یا کتابش بزنین واسمون

همیشه خوک‌ها تصمیم می‌گرفتند، سایر حیوانات هرگز نمی‌توانستند تصمیمی اتخاذ کنند؛ ولی رأی‌ دادن را یاد گرفته بودند. 🛖 مزرعه‌ی حیوانات 🐾 جورج اورول @Romaanico🤎

علاقمندان به فن فیکشنی درباره سوپرنچرال، دکتر هو و آزگارد هستند، اگه دوست‌داشتید خوشحال میشم توی کانالم درحال خوندن ببینمتون 🥹❤️‍🔥✨ 💚تعدادمون فزونی یافت بقیه پارتها رو قرار خواهم داد، چون داستانم تا آخرین پارت نوشته شده و آمادست همش😌🥂✨ @Multiverse1998

جوکر میگه: خیلی خب، آرتمیس، شهرزادِ قصه‌گوی خدایان، برام بگو، چطوری شروع شد! طوری که انگار به یک دیونه زنجیری از تیمارستان فرار کرده نگاه میکنم، سری تکون میدم: چی چطوری شروع شد، دلقک؟ با لبخند موذیانه‌یی میگه: سفر در زمان و مکان! بهم بگو، داستان زندگی آرتمیس وینچستر، با چی شروع میشه؟ فوری و بدون فکر جواب میدم: با کفش های قرمز بلوریِ دوروتی! جوکر باخوشحالی میگه: پس داستانت از اینجا شروع میشه! لبخند از روی صورتم رنگ می‌بنده، برای لحظه یی کوتاه و طولانی، جهان ذهنم ناگهان شاهد بیگ بنگی از خاطراتم شد، کابوس یا تراژدی؟ سوال دوباره تکرار شد! هر چه که بود، اکنون که گذشته به شکارم آمده، در نظرم، لحظه شروع نه مثل یک خاطره دور در یک رویای زیبا و شاد، بلکه مثل صحنه‌یِ تئاتری بود از آغاز یک داستان کلاسیک تراژدیی که هنوزم هم در گوشه‌ای از کائنات در حال اتفاق افتادن بود... به درون چشمهای هیجان زده جوکر می‌نگرم و میگم: یکـی بـود، یـکی نـبود.. داستانِ Multiverse of Madness (جنون دنیاهای موازی)، برای طرفداران و علاقه‌مندان سوپرنچرال و دکترهو و به خودم☕️*-*🥂😌😂 ژانر: کمدی، اکشن، سفر در زمان و قصه ها!✨ @Multiverse1998 👈 👆👆👆👆