cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

𝙨𝙚𝙭 𝙥𝙡𝙖𝙘𝙚 🔞

عشق یعنی اشکشو پاک کنی و بیشتر توش فشار بدی🤤🚫

Show more
Advertising posts
7 047
Subscribers
-15924 hours
+7367 days
+2 47430 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

#لزبین دوتا دختر دبیرستانی🥰🏳️‍🌈 بچه ها داشتن از مدرسه می رفتند روژان منو از دور دید دوان دوان اومد با صورت خندان سوار شد و بغلم کرد بوس کرد و نشست و حرکت کردیم سمت خونه رسیدیم خونه بهش گفتم من لباسمو عوض کنم بیام رفتم تو اتاق درو نبستم لباسامو کامل در آوردم در اتاق باز بود پشتم به در بود نگو روژان اومده جلو در وایساده منم لخت یهو گفت _خاله هیکلت واقعا عالیه برگشتم گفتم دیوونه نگام میکردی میام میکشمت با خنده اومد تو گفت بخدا راست میگم خیلی خوبی ،باشگاه میری صد درصد گفتم آره میرم چطور _هیچی همینجوری گفتم اگه دوس داری تو هم بیا _نه من همه چیم اوکیه واسه چی بیام میدونم اوکیه اما اگه بتونی حفظشون کنی عالیه باشگاه و ورزش بدنتو سالم نگه میداره البته تو خونه هم لوازم دارم اینجا با هم کار می کنیم. تیشرت بلند مو تا پایین باسنم بود سفید رنگ تنم کردم و بهش گفتم تو میخوای همینجوری بشینی گفت من لباس نیاوردم ک کمد و گذاشتم تو اختیارش گفتم همشون تمیزه هر کدومو دوس داری بپوش بیا منم برم سر وقت ناهار بعد اومدم آشپزخونه مشغول پخت بودم دیدم با خنده اومد بغل در وایساده بیرون نمیاد گفتم چی شده شیطون بلا واسه چی میخندی با خنده پرید بیرون چی میدیدم واااااای،یه ست لباس شب قرمز توری داشتم اونو برداشته پوشیده از خنده روده بر شدیم اومد جلوتر با دستم لپاشو گرفتم و گفتم چقد سکسی شدی تو شیطونکم چشم تو چشم دماغم و به دماغش مالیدم دوست داشتم لبای خیس و کوچلوشو یه لقمه کنم یه دل سیر بخورمش اما به زور جلو خودمو گرفتم. گفت چطوره بهم میاد گفتم آره عشقم میاد اما یکم واست بزرگه از مغازه یکی واست میدم که کامل سایزت باشه _اتفاقا دیروز تو مغازت دیدم یکی خیلی خوشم اومد گفتم همون میدم بهت بغلم کرد و گفت خیلی دوست دارم تیشرت من نخی نازک بود اونم ک لباس خواب پوشیده بود وقتی بغلم کرد گرمی بدنشو خوب حس کردم فهمیدم ک لباسی ک پوشیده حشریش کرده گفتم بشین ناهار بخوریم ،ناگت مرغ گرفته بودم سرخ شد و نشستیم ناهار و خوردیم جمع کردیم لباس تو تنش یکم گشاد بود وقتی خم میشد سینه هاش کامل دیده می‌شد سینه هاش اندازه یه گلابی تازه رسیده بود نوک تیز صاف و خوشگل از دیدنش یه جوری میشدم من تا بحال با هیچ زن و دختری رابطه نداشتم اما این یه حس فوق العاده بود دوست داشتم لمسش کنم بوش کنم بوسش کنم اما جرات نمیکردم می‌سپردم به زمان اومدم برس و از جلو اینه برداشتم نشستم رو تختم که موهامو مرتب کنم روزان اومد کنار من گفت بده من شونه کنم واست تو هم واسه منو موهای منو شونه کرد و تموم کرد بعد برس و داد دستم و گفت نوبت توعه گفت یکم عقب میشینی میخوام بغلت بشینم خودمو کشیدم یکم عقب تر اومد نشست تو بغلم پشتش به من شروع کردم به مرتب کردن موهاش ،طوری نشسته بود ک پاهای لختش کامل چسبیده بود به پاهای من اگه یکم دیگه پامو باز میکردم کصم کامل می‌چسبید به کونش در حین مرتب کردن موهاش پامو کم کم بازتر کردم و خودمو سر میدادم جلوتر تا اینکه روژان هم تو یه لحظه خودشو سر داد عقب تر و گفت داشتم می افتادم زمین،کصم کامل لخت چسبید به کونش بعد اینکه کار برس تموم شد شروع کردم به نوازش موهاش واسش شعر گفتن اینقد نازش کردم یه لحظه صداش کردم دیدم جوابمو نمیده،فهمیدم خوابش گرفته به آرومی از پشتش در اومدم سرشو آروم گذاشتم رو تخت کنارش دراز کشیدم لباس تو تنش جابجا شده بود سینه سمت راستش کامل افتاده بود بیرون سرم و نزدیک کردم به سینش ،چی میدیدم واااااای انگار ک حوری بهشتی بود اول یکم به چشماش زل زدم مطمئن شدم ک خوابه،به آرومی زبونمو زدم نوک سینش هیچ عکس العملی نشون نداد دوباره زبونمو چسبوندم رو نوکش بیشتر جرات کردم این بار لبامو چسبوندم نوکش لای لبام بود همزمان با دستم داشتم کصم و می‌مالیدم خیلی حس خوبی بود نفسم بند اومده بود نوک سینش کامل تو دهنم بود دیدم هنوز خوابه تکون نمیخوره این بار همه سینشو کردم دهنم همه سینش اندازه کله یه کیر بود داشتم میکش میزدم بعدش بلند شدم یه نگاه بهش انداختم پاهاش باز بود طاق باز خوابیده بود شورت که تنش بود آسترش فقط یه نخ بود چون تو تنش گشاد بود نخ هم افتاده بود بغل پاش کصش کامل لخت بود سرمو بردم لای پاش یکم بوش کردم هیچ بویی نداشت خیلی تمیز بود پشمای بالاش یکم در اومده بود پایین کصش دور لبهای کصش تمیز بود سفید با یه خط صورتی،دست نخورده وآک دوباره به چشماش نگاه کردم دیدم هنوز خوابه زبونمو زدم رو چوچولش کشیدم دهنم دوباره چسبوندم ،این بار دیگ نکشیدم همینجوری چسبوندم این بار یکم لیست زدم بعد از پایین شروع کردم... برای خوندن ادامه این داستان سکسی بمال رو لینک زیر👇🏻💦 https://t.me/+ljE7ch_uh0NjNjlk https://t.me/+ljE7ch_uh0NjNjlk
Show all...
ظرفیت فقط 7 نفر دیگه ✅
Show all...
اگه ۱۵ تا ۲۵ سالته، و وضع مالی خوبی نداری، به این‌ کانال نیاز داری.. 🖤 LINK-CHANNEL روزی 1 تا 4 میلیون در بیار 🙏🏻
Show all...
👍 1
#𝙝𝙤𝙩_𝙥𝙖𝙥𝙖🔞🔥 #پارت۱ همزمان که داشتم جلو #پدربزرگ_ناتنیم خم و راست میشدم و حرکتای یوگا رو انجام میدادم یه چشمم به #خشتکش بود که کی...رش با هر #لرزش_باسنم سیخ و سیخ تر میشد و همزمان که داشتم رو زمین پاهامو باز میکردم و زانوهای خودمو کش میدادم با صدای #جر خوردن شلوارم چشمام گرد شد و شک نداشتم #تپل صورتیم از زیر بند لامبادام بیرون پرید! فک میکردم حواسش بهم نیست اما با قفل شدن نگاهش رو #ک...ص تپلم لبمو گزیدم و دستمو رو ک...صم گذاشتم _ک...صمو میخوای #لیس بزنی #بابابزرگ؟🔞🔞 https://t.me/+-paU1dwfY8pjOGVk https://t.me/+-paU1dwfY8pjOGVk پدر بزرگ ناتنیش کو*ن تپلشو جر میده🍑💦
Show all...
Photo unavailable
#زیرنویس_فارسی پسره واسه دوسدخترش سوتین کادو میخره نامادریش میگه سایزش بزرگه و میره میپوشه و... 🔞🍑 📥 مشاهده فیلم
Show all...
#پارت1 -اهیییی…درد دارممم…ک*صم داره ج.ر میخوره …اههه بسهههه…خیلی کلفتی اهیییی…. اسپنکی روی باسن گرد و تپلم زد و پاهامو روی شونه هاش انداخت و بی رحمانه توی ک*ص پف کرده و خیسم تل*مبه میزد -خفه شو هرزه…اینجا زندانه الان همه میریزن سرمون جن*ده.. با ضربه محکمی به داخل ک*صم کوبید که جیغ بلندی از درد کشیدم -اهههه…اوممم…خیلی درد دارممم…اهیییی.. ترشحات ک*صم حسابی زیاد شده بود و روی ک*یر زندانبان ریخته بود با حس مایع داغی توی وا*ژن تنگ و خیسم خودمو عقب کشیدم و…👅🍑💦 https://t.me/+v85olW9ljIU2NDRk https://t.me/+v85olW9ljIU2NDRk توی زندان ک*ص و ک*ونشو با دیلدو یکی میکنن😱💦🔞
Show all...
- از زندانیا شنیدم ک.ص خانم رییس صورتی و تنگه...... تا حالا برا چند تاشون لنگاتو دادی هوا؟💦👅 خمار به ک.یر کلفتش زل زدم و حشری دستمو به ک.ص خیسم رسوندم و مالیدمش - چیه! نکنه ک.یرت برا زندانبانت سیخ شده؟ خشن بهم نزدیک شد و دستمو پس زد و انگشت کلفتشو لایه شیار های ک.صم کشید که ناله ی بلندی کردم و یدفعه انگشتش فرو رفت تو سوراخم - میبینم که برای ک.یر یه خلافکار خیس کردی کوچولو - آههه....حرف نزن بجاش سینه هامو بمال و با مردونگیت جرم بده رایمون... - ساکش بزن خانم رییس امشب قراره عقب و جلوتو یکی کنم...... https://t.me/+e8KixLgL4ig2Nzc0 https://t.me/+e8KixLgL4ig2Nzc0 زن حشری که رییس بزرگترین زندان کالیفرنیاست و در ازای گاییدن سوراخای تنگش به زندانی های ک.یر کلفت عفو میده و آزادشون میکنه.......🔞🔥😈
Show all...
Photo unavailable
🔥داستان سک‌سی لزبین رابطه مشاور و دانش‌آموز هورنیش که تو زنگ تفریح همو میمالن😏💦 ⛔️مشاهده داستان سک‌سی🔞
Show all...
00:03
Video unavailable
-کلفت دوس داری جند.ه؟ پیراهنمو پایین کشیدم که چشمای پرشهوتشُ روی سینه های گردم چرخوند در حالی که انگشتمو دور نیپلام میچرخوندم کنار گوشش زمزمه کردم +اوم ک.یر کلفت اوف اما چیزی که تو نداری! وحشیانه هُلم داد به دیوارو بهم چسبید لباسمو بالا دادو زیپ شلوارشو باز کرد با حس کردن کلاهک کلفتش روی ک.صم یهو....💦🔞 https://t.me/+tCzvW93McaI2ZGM0 https://t.me/+tCzvW93McaI2ZGM0 #تریسام_خشن💦🔞
Show all...
sex.mp40.35 KB
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.