night forest🍀🍃

..

.₊°🤩 از بین ستاره های زیر یکیو شانسی انتخاب کنین ✩     ✩     ✩ نقاشی مربوط بهش رو به همراه این پیام فورواد کنین و پست موردنظرتونو انتخاب کنین تا بذارم اینجا مدتی بمونه🤩🤩

🤩     تا وقتی خط بخوره میتونین فوروارد کنین🤩

..

وقتی همه نگران این بودن که شب اولش تو قبر چطوری میگذره،من از دیدن اون پروانه اشک شوق میریختم🙃🥹

جاش امنه!

ولی من مطمئنم که دیدمش و بعد اون فهمیدم که این مرد وسط بهشته پیش خانوادش.با کلی غذا های خوشمزه که سال هاس نخورده

شاید عجیب بیاد واستون یا شاید یه توهم بوده باشه شایدم یه نشونه از بابا بزرگم

و خب من دقیقا پشت جایی بودم که داشتن سنگ میذاشتم چون خاک بود دید خوبی نداشتم ولی سنگارو که عمو و بابابزرگم میذاشتن میدیدم خلاصه که اخرین سنگ گذاشتن بلافاصله بعد گذاشتن اخرین سنگ یه پروانه سفید از بالاسر همسرش پسرا ها و دختراش و نوه هاش رد شد و از بقل شونم رد شد رفت روی یکی از بوته های اونور تر نشست یکی صدام کرد و برگشتم.بعد دو سه ثانیه که برگشتم نبود

ولی یه دوسالی میشد که مریض و زمین گیر شده بود.و خوشبختانه امروز فوت شد و از اون عذابی که میکشید راحت شد.حدودای سه چهار بود که دفن شد.مطمئنم که شنیدین شخصی که مرده وقتی اخرین سگ رو روی جناره میذارن تازه روح به خودش میاد و میفهمه مرده.