𝐒𝐜𝐚𝐫𝐥𝐞𝐭 𝐀𝐧𝐠𝐞𝐥

‌                            ℕ𝕠𝕧𝕖𝕝𝔹𝕠𝕠𝕜𝕚 ‌           «چنل مرجع ترجمه رمان‌های خارجی» 🔘فایل نمونه تمامی رمان‌ها + لینک دریافت 🟣آرشیوی از رمان‌های ترجمه شده رایگان و فروشی 🔘گپ و گفت با مترجمین 🟡مرجع معتبر تمام مترجمین 🔘معرفی کامل هر رمان 🟣متنوع‌ترین دسته‌بندی از ژانرها 🔘بزرگترین اجتماع مترجمین و طرفداران رمان‌های ترجمه 🧡 https://t.me/NovelBooki

#Part_140 داد می‌زنه: - تو کدوم خری هستی؟ همچنان گوشه‌ای ایستاده‌م و اون با خودش کلنجار می‌ره. چراغی بالای سرش می‌تابه و دایره‌ای رو زیر بدنش و زنجیرهایی که ازشون آویزونه رو روشن می‌کنه. در انتظار رسیدن زندانی دوممون هستم. همین که به ماشین رسیدیم، دو بار سرش رو به کنار در کوبیده بودم تا مطمئن بشم قبل از اینکه باسن سنگینش رو سوار ماشینم می‌کنم بیهوشه. عضله‌هاش سفته و اندازه چی سنگین بودن توی نقشه‌م نبود. تقلاها ارزشش رو داشت. کبودی‌های خوشگلی دور چشم‌ها و پیشونیش داره شکل می‌گیره. مطمئنم که اثر ضربه به در، بهتر از ضربه عادی اون رو از هوش برده. پارس می‌کنه: - کجایی؟ من کدوم گوری هستم؟ با طناب‌ها ور می‌ره و صدای زنجیرها بلند می‌شه. سرش رو بالا می‌‌بره، این سمت و اون سمت کش میاد و سعی می‌کنه چیزی جز نور بالای سرش رو ببینه. فقط چهار دیوار سنگیه و یه زندون نسبتا بزرگه. اینجا، خود کابوس شبانه‌ست. باید خیلی قبل‌تر دنبال جای ترسناک‌تری واسه کشتنشون می‌گشتم، چون عاشق دیدن لرزش از سر وحشت‌ بدنش، به خاطر محیط اطرافش هستم.

3:45 [این قسمت رو روی کلیپ‌های تیک‌تاکی باید شنیده باشید.] این ورژن بیشتر پسندمه. می‌فرماید که: بابایی بهت دنیا رو می‌ده. واسه‌ت مرغ مقلد می‌خره. واسه‌ت انگشتر الماس می‌خره. و اگه مرغ مقلد آواز نخونه، و انگشتر الماس ندرخشه... گردن پرنده رو خرد می‌کنه. برمی‌گرده پیش جواهر فروش و قیرات به قیرات انگشتر رو به خورد خودش می‌ده.

[حلقه‌ای دور گل رز یه جیب پر گل رز خاکستر، خاکستر ما همه می‌میریم.] خیلی گشتم یه نسخه‌ از ترانه‌ها رو پیدا کنم که وایب ترسناک‌تری داشته باشه. توی حالت عادی شاید ترسناک نباشه، اما واسه من که همزمان با ترجمه پخش می‌شد واقعا مور مورم شد😂🫠 داستانش مثل اینکه به طاعون برمی‌گرده. حلقه کبود دور چشم بیمارا. مردم باور داشتند گل رز نمی‌ذاره بیماری رو بگیرند. و بو رو هم می‌برده. قربانیان طاعون هم در آخر سوزونده می‌شدند و خاکستر می‌شدند.

#Part_139 فصل چهارده من به فساد اخلاقی اشخاص باور ندارم، به عقیده من، اخلاقیات صرفا مسئله‌ای بشریست که هیچ نفوذ فرا انسانی پشت آن نیست. - آلبرت انیشتین. •لنا• "هیس بچه کوچولو، هیچی نگو. مامانی واسه‌ت یه مرغ مقلد می‌خره. و اگه اون مرغ مقلد آواز نخونه مامانی واسه‌ت حلقه الماس می‌خره." آهنگ توی سرداب زیرزمینی پخش می‌شه و من قدم می‌زنم. و همزمان لورنس به آرومی بهوش میاد. از سایه‌ها با شیفتگی هزاران احساساتی که توی چهره‌ش سوسو می‌زنه رو تماشا می‌کنم. گیجی... حیرت... شناخت... و مورد مورد علاقه‌م، وحشت! با زنجیرهایی که دست‌ و بازوهاش رو از هم فاصله داده و اون رو توا هوا نگه داشته، کلنجار می‌ره. وضعیت خوشگلی واسه مردنه. و اجازه می‌ده ضعف و بی‌دفاعی مقابل این باز شدن و بی‌حرکت موندن رو احساس کنی. باید بدونم. آهنگ عوض می‌شه و "حلقه‌ای به دور گل سرخ" با صدای مور مور کننده اون بچه، پخش می‌شه. عاشق بازی با ذهنشون هستم.

[ترانه بچگونه]

‌❗️ هشدار: خطر اعتیاد.❗️ •●| نشونه رو بگیر، دنی براون|●• 💯 نامزد بهترین رمان عاشقانه‌ی گودریدز در سال ۲۰۲۰ ♨️ عاشقانه- اروتیک- مخصوص رده سنی بزرگسال خانم‌ها و آقایون معرفی می‌کنم یکی از عزیزترین و دوست‌داشتنی‌ترین زوج‌های داستانی و #جذاب‌ترین، #سکسی و #رمانتیک‌ترین دوست‌پسری که دیدید: ظفیر. عاشقانه‌ای #داغ، #مهیج و #بامزه بین بازیکن سابق تیم راگبی که رمان‌های عاشقانه می‌خونه و رویای خوشبختی ابدی رو در سر داره، اما دیوارهای اطراف قلبش به ضخامت رون‌هاشن! و دنی براون، دانشجوی دکترای معتاد به کاری که مطلقا به روابط عاشقانه و #تعهد آلرژی داره. تموم خواسته‌ی اون پیدا کردن پارتنر #جنسیه که کارش رو توی #تخت بلد باشه. وقتی ظفیر اون رو از آسانسور خراب نجات می‌ده و جلوی دانشجوها مثل #قهرمان‌ها روی دست‌هاش بیرون می‌بره، ویدئویی مثل ویروس توی توییتر ترند می‌شه: #دکترراگبی! دنی حاضره در ملا عام نقش دوست دختر ساختگیش رو بازی کنه و در پشت صحنه اون رو #اغوا کنه؟ ❗️علاقه‌مندان به خرید رمان‌ به قیمت 35 هزار تومان، جهت دریافت شماره کارت به آی‌دی زیر پی‌ام بدید: T.ME/Ray_Ra

‌‌‌‌‌•●| شورانگیز باش، کلوئی براون |●• ♨️ عاشقانه- اروتیک- مخصوص رده سنی بزرگسال کلوئی، بعد از اینکه تقریبا مرگ رو به چشم دید، لیستی چید تا کارهای #ممنوعه‌ای که هرگز انجام نداده رو انجام بده. لیستی که بهش کمک کنه #شورانگیز زندگی کنه. و از قبل اولین مورد رو انجام داده: بالاخره از خونه‌ی خانوادگی #فریبنده‌اش بیرون زده. مورد بعدی چیه؟ 2. #لذت از یک #مستی شبانه. 3. سواری موتور سیکلت. 4. اردو زدن. 5. داشتن #سکسی بی معنا اما کاملا لذت بخش. 6. گشتن دنیا فقط با یک چمدون دستی. 7. و... #بد بودن. اما بد بودن آسون نیست. چیزی که کلوئی نیاز داره یه معلمه، و اون می‌دونه فقط یه مرد برای این کار هست... ❗️علاقه‌مندان به خرید رمان‌ به قیمت 35 هزار تومان، جهت دریافت شماره کارت به آی‌دی زیر پی‌ام بدید: T.ME/Ray_Ra

•●| مغرور کت و شلواری |●• ♨️ عاشقانه- اروتیک- مخصوص رده سنی بزرگسال خلاصه‌ی رمان: اون روز مثل هر روز دیگه‌ای توی مترو شروع شد، تا اینکه من مجذوب مردی که اون سمت راهرو نشسته بود شدم. اون طوری بر سر کسی که پشت تلفن بود داد می‌زد، انگار حاکم جهان بود. اون مغرور کت و شلواری فکر می‌کرد کیه... فرمانروا؟ واقعتیش، شبیه‌اش بود. موقع پیاده شدن، موبایلش رو جاگذاشت و من اون رو برداشتم. چند روز موبایل اون مرد مرموز رو نگه داشتم، بین عکس‌هاش چرخیدم و به چندتایی از شماره‌هاش زنگ زدم، تا اینکه بالاخره شهامتش رو پیدا کردم تا اون رو بهش برگردونم. وقتی به شرکت مجللش رفتم، اون زیر بار دیدن من نرفت.  پس من هم موبایلش رو روی میز منشیش، مقابل دفتر خود عوضیش گذاشتم و چند تایی #عکس #کثیف از خودم براش فرستادم. انتظار نداشتم اون جواب پیام‌هام رو بده. انتظار نداشتم رابطه‌مون تا این حد #هات بشه. ما دو نفر نمی‌تونستیم بیش از این دو قطب مخالف هم باشیم. آره، می‌دونی که درباره‌ی بار‌های متضاد چی می‌گن... ❗️علاقه‌مندان به خرید رمان‌ به قیمت 35 هزار تومان، جهت دریافت شماره کارت به آی‌دی زیر پی‌ام بدید: T.ME/Ray_Ra

•●| روم هیت |●• ♨️ عاشقانه- اروتیک- مخصوص رده سنی بزرگسال خلاصه‌ی رمان: شریک شدن یه خونهء تابستونی با یه #هم‌خونه‌ی فوق‌العاده #هات و جذاب باید رویایی باشه که به حقیقت می‌پیونده، درسته؟ نه وقتی که اون جاستین باشه. تنها کسی که تا به حال عاشقش بودم- که الان از من متنفره. به زودی می فهمم که مرز نازکی بین عشق و #نفرته. ❗️علاقه‌مندان به خرید رمان‌ به قیمت 35 هزار تومان، جهت دریافت شماره کارت به آی‌دی زیر پی‌ام بدید: T.ME/Ray_Ra