dark light + red tail
[تو روشن ترین نیمه ی تاریک وجودمی ] ....نور تاریک .... زمان پارت گذاری:هر روز به جز روزایی که ذهنم قفله 🥲😂 لینک ناشناس نویسنده: https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-1617600-cbaatqS
Show more2 409
Subscribers
No data24 hours
-387 days
+17530 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from N/a
00:01
Video unavailable
داستانک های #کوتاه و ابــ💦 اور 𝙗𝙙𝙨𝙢
پروفایل های #خیــس کننده و دارک 𝒎𝒊𝒔𝒔/𝒎𝒂𝒔𝒕𝒆𝒓
تکست های 🅑🅓🅢🅜 مثبــت🔞
ویدیو های اسـپنک شدن #اسلیو های سر کش🚼
عکس های ست کاپلای 𝐛𝐝𝐬𝐦 #گی
ایده های تنبیه و #تحقیر جدید مخصوص 𝐦𝐢𝐬𝐬/𝐦𝐚𝐬𝐭𝐞𝐫 ها🕯
#داستانک های کوتاه و قشنگ مخصوص 𝕝𝕚𝕥𝕥𝕝𝕖 ها🥹🍼
پیشنهاد #بازی های جدید و هیجــان انگیزی بی دی اس امی🩸👅
https://t.me/+4ntm4DOps1QwOWM0
https://t.me/+4ntm4DOps1QwOWM0
100
Repost from " تبادل شبانه "🎀
00:08
Video unavailable
اگه جز دسته رمان های lgbt پسند هستی این چنل خوراکته🍼❤️🩹😁
فایل تموم رمان گی لاو و تخیلی
عاشقانه امپرگ
بیناجنس و ترنس
لزبین و ددی
مامی #لیتل بوی و رمان های صکصی شورت خیس کن💦🫦
کلی رمان صکصی و پر #صحنه که چشمک زنون منتظرتن🍼💃
اجتماعی انتقامی
جنایی تخیلی جنی
مستر و #میسترس و خلاصه که هر #ژانر توی هر سلیقهای رو برات داره❤️🩹🏳🌈🍓
https://t.me/+nvv0r20tR-c3ZjJk
https://t.me/+nvv0r20tR-c3ZjJk
500
Repost from " تبادل شبانه "🎀
00:04
Video unavailable
چرخوندتم روبهروی آیینه، روی میز خمم کرد و توی بهشتم با انگشت #تلمبه میزد🥵
_وقتی #میکنمت میخوام خودت رو ببینی هـر*زه کوچولو.
با تنظیم کردن خودش تا ته خودش رو بهم کوبید و شروع کرد به وحشیانه تلمبه زدن داخل بهشتم🫦
_جوری سوراخاتو میگام که خودت التماسم کنی برا ادامه دادن♨️
موهام رو محکم کشید و شدت تلمبههاش رو بیشتر کرد.
_نـالـه کن دختر ایرونی بذار همه بفهمن جـ*نده ارباب داره میده🤤
نالههام رو آزاد کردم و از توی آیینه به خودمون نگاهی انداختم🔞
بدنم از شدت ضربههاش جلو و عقب میرفت ولی اون #وحشیتر سوراخ هامو پر و خالی میکرد که یهو...🙊
https://t.me/+nff4LdXCiWs1Yjlk
https://t.me/+nff4LdXCiWs1Yjlk
600
#p183
خشمگین چرخیدم که چیزی حوالش کنم که با دیدن چشماش خشک شدم این اینجا چیکار میکرد ؟
+نی... نیهاد
منو به خودش چسبوند و رو به اون عفریته کرد _چه غلطی کردی ؟
همشون ترسیده و خودشون رو جمع کردند
موهای زردش بهم ریخته بودند رژش هم کمی پاک شده بود اون چشمای سبز حالا شوکه و ترسیده بودند ولی هنوزم حماقت توشون موج میزد زبون باز کرد
«ت... تو دیگه کدوم خری ؟ کی بهت اجازه داده وارد اینجا بشی »
خواستم برم دهنشو سرویس کنم که نیهاد کمرم رو به خودش فشرد
کلافه چنگی توی موهام زدم و عقب روندمشون. د نکن مرد من الان نمیدونم عصبی باشم یا از دست کارای تو داغ کنم
نمیدونست آتیش به جونم میندازه با هر حرکتش؟
با لحنی تهدید وار غرید _کافیه یک بار دیگه فقط از کنارش رد بشی و حتی نفس کشیدنت بهش آسیب بزنه اونوقت نگاه نمیکنم از کدوم خانواده ای و کی پشتته زندگیتو جهنم میکنم
به همشون نگاه کرد تقریبا داد زد
_فهمیدین؟
زیر چشمی نگاهش کردم متفاوت شده بود چشماش بشدت ترسناک شده بودند مثل اون شیری که شغال ها به منطقهش نزدیک شده بودند میتونستم ببینم که نگاه یه قاتل رو بخودش گرفته بود .
_این جهنم دره صاحب نداره که هر احمقی قلدری میکنه ؟ کمیته انضباطی پس برای چیه
دستش رو گرفتم انگار من باید اونو آروم میکردم نگاهم کرد
+ولشون کن بیا بریم
بعد به زور دنبال خودم کشیدم با دیدن کلاس موسیقی واردش شدم مثل همیشه خلوت بود
دستش رو ول کردم،سوالی پرسیدم +تو اینجا چیکار میکنی ؟
❤ 3
3700
#p182
«نکنم چه غلطی میکنی ؟»
سرم رو کج کردم +عذرخواهی نمیکنی نه؟
عقب رفت و متکبرانه گفت: نه
عصبی خندیدم و دامنم رو توی مشتم گرفتم +پس عواقبش پای خودت
سمتش خیز برداشتم موهای زبر دکلره شدش رو توی مشتم گرفتم و سرش رو به عقب کشیدم
جیغ گوش خراشی کشید «ولم کن عوضی دیوونه »
بیشتر کشیدم + عذرخواهی کن
شروع کرد به جیغ داد و چنگ زدن به دستم .خواستم بیشتر بکشم ولی دوتا پسری که همیشه همراهش بودند دستامو گرفتن و قفلم کردند .
نمیتونستم تکون بخورم سعی کردم ازشون جدا بشم که با نشستن سیلی روی صورتم از تقلا افتادم
چی شد ؟ او...اون بهم سیلی زد ؟
اطراف به یکباره ساکت شد بود بچه ها بدون حرفی و با هیجان به ما نگاه میکردند
خون جلوی چشم هامو گرفت . خشم بود یا نفرت هرچی که بود باعث شد جوری نگاهش کنم که حتی اونم احساس ترس کنه و قدمی عقب بره
هیچکس تا به حال حتی جرعت نکرده بود بهم دست بزنه و اون بهم سیلی زد؟
انگاری دیگه واقعا ساکت بودن جواب نبود و باید کاری میکردم
با پام محکم روی پای پسر کناری زدم که خم شد و دستم رو آزاد کرد سریع مشتی به شکم سمت راستیم زدم
خب دیگه وقتش بود نشون بدم من اون آدم بی سر و صدای توی کلاس نیستم حتما باید نشونت میدادم که من دختر رییس مافیام بچ
سریع تر از اون دوتا احمق به سمتش رفتم و مشتم رو بالا بردم که جواب سیلیش رو بدم
اما دستم توی هوا غلاف شد کسی مچم رو گرفت و بشدت به عقب کشیدتم
3700
Repost from N/a
00:02
Video unavailable
بهترین رمان های بی دی اس ام و ال جی بی تی فقط توی این چنل 😍🔥
رمان pdf کمیاب میخوای
رمان های #bdsm و #lgbt بیا هر چقدر دوست داری رمان #هات و #نایاب بخون💃
چنلی پر از رمان های #تکمیل شده با ژانر های مختلف از جمله:
#گی #لزبین #بی_دی_اس_ام 💦🔞
رمان های #جدید با پر از #صحنه های #اسمات و #هات 🔥
ژانر های بی نظیر #تریسام #فورســـــام 💦⛔️
https://t.me/+e6TOMVzJrB0zZGY5
https://t.me/+e6TOMVzJrB0zZGY5
2200
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
#گیلاو🏳🌈👨👩👦 #اسلیو_مستر 🍆💦 #خشن_اتاقسرخ🛏🩸
پسره خونبس مافیای خشنی شده و با بچهاش فرار کرده و پسرش باباش رو می خواد🔗🔞😭
گیج و منگ به سقف زل زدم و چشم هام روی صورت طوفان نشست
- اون حرومزاده کی بود که بهت گفت بابا؟ وقتی زیر من می خوابیدی از کی بچه پَس انداختی؟🔞🍆
قفسه سینهام رو بیشتر فشار داد که نفسم گرفت
- بچ.. ام.. ر.. و چی... کار .... کردی؟ 🥹🥹
سیلی به گونهام زد و دستش رو بین پایین تنهام کشید
- جواب سوالمو ندادی میخوام رحمت رو پر از اسپرم های خودم بکنم سامین!👅💧
لیسی به بهشتم زد که تنم لرزید و یاد تجاوزهاش و در آخر حاملگیم ازش افتادم
- طوفان بچهام کجاست؟ ماهورم میترسه از تنهایی...🍓🧸🎀
چشم های سرخش رو بهم دوخت و سر دیک سی سانتیش رو دم ورودی واژنم گذاشت تکونی به تنش داد که رحمم سوخت
- انقدر نگو بچم! خودم شکمتو بالا میارم سامین لیتل حقیر باید انقدر بکنمت که تن نجست پاک بشه و نطفهام به رحم بکشی! 🔞🍑
https://t.me/+2CrGj9C5qoExMTQ0
https://t.me/+2CrGj9C5qoExMTQ0
2700
Repost from N/a
00:11
Video unavailable
جذاب ترین گپ LGBTوBDSM🏳️🌈
https://t.me/+q4EBqz0n4GozZGU8 🌈
همه دوستات پارتنر دارن تو هنوز سینگلی؟🐸
پس وقتو هدر نده بیا تو گپمون
خوشگله پشیمون نمیشی🐸
https://t.me/
+q4EBqz0n4GozZGU8 🌈
هرهفته شیپ و کلی چالشای جذاب دارم🔥
https://t.me/+q4EBqz0n4GozZGU8 🌈
لاس زدن ازاده خوشگلا😈
ادمین فعالم
https://t.me/+q4EBqz0n4GozZGU8 🌈
3400
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
‼️پسر جوونی که اشتباهی پا به دنیای تاریکی میذاره و اسلیو ارباب تاریکی میشه‼️
-یکی اینجا دوباره داره #شق🍆 میکنه.
دلت میخواد برات #س🔞اک بزنم مت؟
#کیرت انگار بدجوری دوست داره تو دهنم #تلمبه بزنه.
-خفه شو و فقط بخورش اریک.
میخوام گرمای دهنتو دور #دیکم🔥 احساس کنم.
https://t.me/+bo4aIXh-fNxjZGEx
https://t.me/+bo4aIXh-fNxjZGEx
3300