cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

『My_MANSI ✎ مانسی من』

* تحت حمایت انجمن قلم سازان * به قلم: BLUE SAMA Wattpad: https://www.wattpad.com/story/359834726?utm_source=androi ناشناس نویسنده: http://t.me/HidenChat_Bot?start=852085420 روندِ پارت گذاری: هر روز بجز روزهای تعطیل [10AM]

Show more
Advertising posts
2 039
Subscribers
+20224 hours
+1277 days
+26330 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
دختر اشراف زاده‌ای که به اسارت گرفته میشه و برای باج گیری ازش سواستفاده میشه و..🙈🔥 https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8 دست و پاهام به صندلی چوبی‌ای بسته شده بود و نمی‌تونستم تکون بخورم. #نزدیکم شد و دور تا دورم #چرخید و #چونه‌ام رو با دستش بالا آورد. غرید: -فکر فرار به سرت نزنه دختر کوچولو چون هیچ جوره نمی‌تونی از دستم فرار کنی🔞 ترسیده نگاهش کردم و با صدای لرزونی گفتم: -ولم کن برم از من چی می‌خوای؟! نیشخندی زد و دستش رو نوازش‌وار روی گردنم کشید و گفت: -نظرت چیه یه دور ازت استفاده کامل و بکنم؟! آب دهنم رو قورت دادم و ترسیده لب زدم: -تروخدا ولم کن... پوزخندی زد و به سمتم اومد و دستش رو به سمت لباس‌هام برد و..🔞💧🔥 https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8 https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8 #ظرفـــیت_محــــدود🔞💦 صبح پاک
10Loading...
02
پسر شیطون کلاس عاشق پسر مذهبی کلاس میشه و غافل از اینکه پشت نقاب مذهبیش یه پسر هات پنهون شده و... 😱🫠🏳‍🌈🔥 روی گردنش و پشت گردنش رو بوسیدم و لب زدم: آماده ای عزیزم؟! 🍆 سرش رو تکون داد و برگشت سمتم و با چشای خمارش نگاهم کرد و لب زد: فقط آروم باش و وحشی بازی درنیار! 🍑 خندیدم و روی صورتش رو بوسیدم و سر عضوم رو روی ورودیش مالیدم که بی اختیار باسنش رو تکون داد و آهی کشید. 🍌 مست حرکتش بودم که نفهمیدم چطوری واردش کردم! 🍒 آه عمیقی از ورود یهوییم کشیدم و به دستم که کنار سرش بود چنگ زد و گفت: آههه...اوممم...عرفانننن...لعنت بهت... 🥥 🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥 https://t.me/+J8kTniPXsAsxNTU0 https://t.me/+J8kTniPXsAsxNTU0
140Loading...
03
#گی_اجباری 🔥💦 به زور عقدش کرد و بهش تجاوز کرد😳👌🏳️‍🌈🔞 دستم رو روی صورتم کشیدم و #خون رو پاک کردم، #پوزخندی زدم، دستش رو پشت گردنم برد و سرم رو کشید سمت خودش، تا به خودم بجنبم لبهاش روی لبهام بود و با ولع می بوسیدم. همین الان داشتم بهش می گفتم #گورش رو گم کنه، اما دلم بوسه های بیشتری میخواست، حتی خیلی بیشتر از یه #بوسه، به دستور قلبم دستم رو پایین بردم و دکمه ی شلوارش رو باز کردم. 😱🏳️‍🌈🔞🔞 با یه حرکت دستش روی #شونه ام نشست و مجبورم کرد زیر #پاهاش زانو بزنم، با دیدن د🔞یک قد کشیده اش سرم رو برگردوندم که چونه ام رو گرفت و با #فشار دهنم رو باز کرد، بلافاصله د🔞یکش رو تا ته تو #دهنم فرو برد. اینبار قانون این زندگی هرچی من بگمه. نفسم رفت، دلم میخواست با عمق وجودم عُق بزنم اما دهنم پر بود. رابطه و ازدواج اجباری با یه ترنس💦🔥 https://t.me/+RwEoraXQCHJjZTg0 https://t.me/+RwEoraXQCHJjZTg0
110Loading...
04
Horny's mom🍑 اشکان پسرخرخون خانواده که سال اخر دبیرستانه و سختی های زیادی کشیده و پدرش کاظم ۴۰ ساله که بعد از جدا شدن از زنش عاشق یه دختر ۲۲ ساله میشه که ۱۸ سال ازش کوچیکتره و حالا چی میشه که کاظمو و همون دختر باهم ازدواج کنن و با ورودش به خونه ی کاظم دختره به پسر کاظم دل ببنده؟🔞🍑 https://t.me/+_mC6Wv_UsopmMzVk https://t.me/+_mC6Wv_UsopmMzVk
310Loading...
05
#گی   🔥💦 شونه های پسر از‌ترس از جا پرید و مرد شلوارش رو پایین کشید  و دیکش پرید بیرون  بی توجه به نگاه وحشت زده پسر،مرد موهای پسر‌رو  گرفت ‌و سرشو  به دیکش نزدیک کرد. _دندون بزنی، سیاه وکبودت میکنم شب جهنمیت رو جهنمی‌تر نکن.🔞💦 https://t.me/+8wpeTEfGiRNlOTM0 https://t.me/+8wpeTEfGiRNlOTM0
330Loading...
06
Y dont Have a P tomorrow
540Loading...
07
Media files
660Loading...
08
اوهه چه چیزای جالبی گفتید
670Loading...
09
واقعا چرا؟😂 بیاید بگید منم بدونم
1220Loading...
10
دیدید این دوتا سریال بازی کردن؟ یک قسمتش امد.. اخبار شبانگاهی
10Loading...
11
Media files
210Loading...
12
ممبرای جدید فکر نکنم بدونن من درباره چی حرف میزنم😂😭 و شایدم قدیمیا هم ندونن...
970Loading...
13
Media files
200Loading...
14
و پدر صلواتی
200Loading...
15
یوآر مادر اشتراکی
210Loading...
16
اوه ساری
220Loading...
17
زلیخا ایز دت یو؟
210Loading...
18
Horny's mom🍑 پسر #شوهرم روی #مبل بود و داشت درس می خوند #خیلی وقت بود تو #کفش بودم و تا حالا #ندیده بودم بهم چراغ #سبز #نشون بده هزاربار بهش چراغ سبز نشون داده بودم و #اون #هربار نادیده میگرفت و الان حسابی تپلم خیس شده بود کتاب رو روی #رونش گذاشته بود اما یه طور عجیب داشت به کتاب نگاه می‌کرد انگار #چشم هاش #خمار شده بود..آروم و سلانه سلانه جلو رفتم و پشت بهش ایستادم که در #کمال تعجب دیدم گوشی رو گذاشته روی #کتابش و داره فیلم #سوپر میبینه چشم هام خمار #خمار شده بود باورم نمیشد پسرخرخون #شوهرم که همیشه توی فامیل به باادب ترین و خرخون ترین معروف بود داشت با دیدن فیلم #سوپر توی حس میرفت تپلم #خیس شده بود و دیگه نتونستم طاقت بیارم کتاب و گوشی رو ازش قاپیدم و با چشم های خمار گفتم _چطوره به #جای فیلم #سوپر دیدن به نامادریت یه حالی بدی؟! https://t.me/+_mC6Wv_UsopmMzVk https://t.me/+_mC6Wv_UsopmMzVk #س‌ک.س‌نامادری‌باپسرشوهرش🍑💦
980Loading...
19
❂Name: We Are این سریال جدیده و هنوز تموم نشده. خودم دیدمش و بهتون پیشنهاد میکنم. فضای دوستانه و پر از خنده داره و کاری میکنه حسرت داشتن همچین اکیپی رو بخورید✨👌 پ.ن: قیافشون هم خوبهU.U →#movie
1470Loading...
20
Media files
820Loading...
21
کاری که دوست دارم با کسی که وسط چت میزاره میره بکنم:
1280Loading...
22
پسره از لج‌شوهرش مخفیانه دیلدو خریده که شوهرش میفهمه و...💦🔞 #گی #عاشقانه با سیلی که خورد چشماش نمناک شد ولی نزاشت اشکاش سرریز بشه. _خفههه شو سگم‌نکن اراد که بد پارت میکنم. _من کاریت ندارم،من یه پسر #مجردم نیاز جنسی خودم رو دارم باید یه جوری #تخلیه بشه،من فقط #اسباب تخلیم رو خرید... وقتی پرت شد روی مبل‌و لبای غیاث با خشونت روی لباش نشست و سینه بدبختش اسیر دستای غیاث شد،تازه اوج خشم غیاث رو حس کرد. غیاث با خشم وغرید و سیلی روی آلت پسرکش زد _کاری میکنم که کلمه #مجرد از ذهنت برای همیشه #پاک شه....❌ با شورت اضافه وارد شو بیب🤤 https://t.me/+8wpeTEfGiRNlOTM0 https://t.me/+8wpeTEfGiRNlOTM0
960Loading...
23
بیاید حرف بزنیم
10Loading...
24
دلم دعوا میخواد... یه دعوای شدید و بزرگ. الان که بهش فکر میکنم هیچوقت نشده با کسی دعوای سنگین داشته باشم...
10Loading...
25
🍭پسری که عاشق دخترکوچولوی کیوتش میشه وچند سال بعد متوجه حقیقتایی میشن که...🍭 - شب‌هات رو با من سر می کنی و می مالیم روز به خواهر بزرگم رحم نمی کنی؟ ❌♨️ پیک دومش رو بالا برد سر سمتم خم کرد به بغلش اشاره زد - خانم کوچولوم امروز بهونه گیر شده؟ دلش می خواد خانمش روی پاهاش بشینه...🔞🧸 بی حوصله روی پاهاش نشستم تکونی خورد که حرکت پایین تنه‌اش رو حس کردم لبش رو به گوشم چسبوند🫦🍌 - تنم فقط برای تو بالا میزنه پرنسس! حسش می کنی دلش تو رو می خواد نه خواهرتو...💦🎀 لبش رو به لبم چسبوند پرصدا لبمو بوسید و دستش روی تنم نشست خلسه شیرینمون توسط خواهرم از بین رفت.. - ولکان داری با خواهرم چیکار میکنی؟!😱🍒 https://t.me/+JJnZWQslciVkYTQ8 https://t.me/+JJnZWQslciVkYTQ8 دوست دختر کوچولوشو لیتل🍼 خودش میکنه و هرشب مخفیانه دور از چشم همه با پوزیشنای مختلف میگادش تا اینکه حامله میشه و ...😱💦🔞
1060Loading...
26
#گی🔥 صحنه های🔞_خون‌آشام_گرگینه💦 بعد از یه #شکنجه طولانی توسط آرگوت، لئو با تنی #لخ_ت و پر از #خون روی تخت افتاد. دیگه توان مقابله یا پوشوندن #ال_تش رو نداشت. _میبینم خسته شدی #شاهزاده!!!😏 دستش روی #ال_ت لئو نشست، اینبار باندیدن مخالف، به سرعت برش گردوند و تفی به #س_وراخ_با_کره‌‌ی لئو انداخت💦 و.....😨🫣 https://t.me/+5-obFqg_AJNmNDFk https://t.me/+5-obFqg_AJNmNDFk
1040Loading...
27
Media files
2100Loading...
28
پایین خونمون کافه زده... و این یعنی من هربار از خونه میرم بیرون باسد با یه مشت ادم روبرو بشم
2110Loading...
29
#تپلم خیس خی💧س شده بودهرچی بیشتر تقلا میکردم سرعت ویبراتور رو بیشتر میکرد لی👅سی به گردنم زد +جنده کوچولو دلش میخواد ارض🔞ا شه؟؟ با بدجنسی خندید ولی باید درد بکشی توله سگ برای تو واجبه دوتا دختر#لزبین که از قضا باهم همخونه میشن و هم دیگه رو بفا⭕️ک ‌میدن یکیشون سا🔞دیسم‌شدید داره و اون یکی ام مجبوره برای اینکه زندگی بگذرونه همراهیش کنه اما یه جا بهم دل میدن و مجبورن از هم جداشن https://t.me/+7bHooczQBO40NjI0 https://t.me/+7bHooczQBO40NjI0
640Loading...
30
قویترین موجود تاریکی که خوناشامها طلسمش میکنن..بعد از پانصد سال ولیعهد خوناشامها اسیر آرگوت میشه ولی آرگوت نمیدونه ولیعد یک دورگه ست و همون امگاییه که سالها منتظرش بوده...😨🔞🔞 #گی #انتقامی🔞 #امگاورس🐺🐺 با لکنت گفتم: _من...من چرا...لباسهام کجاست؟! آلفا به آرامی سرش را بالا آورد رگهای بزرگ گردنش تا شقیقه هایش برجسته شده بود پوزخندی زد _ فکر نکنم به لباس نیاز داشته باشی🔞 بلند شد خودم را عقب کشیدم ولی دیگر راهی نداشتم عقب برم..زانویش را روی رختخواب گذاشت _ بهت گفته بودم فرار نکن نگفته بودم..؟؟ گفتم به خونت تشنه ام که دنبال یه بهانه ام یه بهانه برای تکه پاره کردنت.. بهت گفتم جوری#می_کنمت🔞 نتونی راه بری _دیگه فرار نمیکنم قسم میخورم...این کارو نمیکنم _ دیگه دیره خطا کردی... پتویی که دور خودم پیچیده بودم را پرت کرد وحشت زده گفتم: _ چکار میکنی..این کارو نکن..😨🔞🔞 https://t.me/+5-obFqg_AJNmNDFk https://t.me/+5-obFqg_AJNmNDFk لئو #ولیعهد خوناشامها که دورگه امگا و خوناشامه اسیر آرگوت#آلفای گرگینه ها و قدرتمندترین موجود میشه و هر شب آرگوت برای انتقام..🔞🔞🔞
560Loading...
31
#گ‍ـــی‌ل‍ـــاو 😍🩸🎀 - باسنتو بالا ببر سوراخ کونت معلوم بشه میخوام بکنمت... دستم رو روی لمپرای باسنم گذاشتم تفی به کونم زد - رایان دوست داری ازم حامله بشی؟ چشم هام گرد شد نعره زد - اسپرمم رو میریزم توی تنِ شیرینت... لیتل طرد شده‌اش رو حامله می کنه تا بتونه بگرده به خونه...🥹🧸🤍 https://t.me/+_JoXt3zvMc1iYjA0 https://t.me/+_JoXt3zvMc1iYjA0
590Loading...
32
کلی فایل ص*کصی جدید از هر ژانری رو که توی گذاشته شده 🌸👠💦 ددی لیتل مامی گرل لزبین گی لاو اجتماعیی🍌💦 یه عالمه رمان با متن هایی خیس کننده و تحریک کننده واسه حشری های عزیز🍓💧 عاشقانه🔥 انتقامی و ممنوعه🔞 سک..سی اتاق قرمز خون بازی💧🤤 هر رمانییی از فروشی چاپی توی چنل ممنوعه پیدا می کنی با هر ژانری رمان بخوای میذاریم🤝🫂 رمان هایی که سالیان سال دنبالشونم بگردی پیدا نمی کنی تو چنل ماست🦧💫 https://t.me/+wuXva6Bl76g2NDBk https://t.me/+wuXva6Bl76g2NDBk
750Loading...
33
#رمان‌لزبین🍆. #خیانت‌انتقامی #بکن‌بکن🍌 #bdsm🔞🔞 موهامو محکم کشید و بیشتر دی🍆لدو رو توم فرو کرد -هرزه ی خیابونی یجوری میکنمت که‌ نتونی ‌رو پات وایسی +آخ غلط کردممم دیگه نمیتونمممم…. چک دیگه ای به باس🍑نم زد و من و برگردوند -بیشتر از حدت حرف میزنی #جن🔞ده کوچولو و کوسن مبل و روی صورتم فشار میداد و دیلدو رو محکم تو #نازم فشار میداد از شدت درد چشام داشت در میومد دیگه نمیتونستم نفس بکشم و اون محکم تر به صورتم فشار میورد که نتونستم تحمل کنم و از حال رفتم دختره خیانت میکنه دوس دخترش برای اینکه تنبیهش کنه حسابی بهش #تجاوز🔞 میکنه و حسابشو میرسه https://t.me/+7bHooczQBO40NjI0 https://t.me/+7bHooczQBO40NjI0 https://t.me/+7bHooczQBO40NjI0
790Loading...
34
۳۰ خرداد میشه ۴ روز دیگه؟
10Loading...
35
#گی‌لاو_لیتل‌ددی🔥💦 طوری گلوم رو فشار داد که #رگ های دستش بیشتر برآمده شدن به خرخر افتادم - دارم... خ... ف... می... شم!🥹🫦 تکونی به تنش داد تا یکم #قفسه سینه‌ام رو بتونم‌تکون بدم جنون آمیز غرید - فقط بگو چی کم گذاشتم برات رایان که زخم زدی؟ اون #بچه از کدوم بی ناموسیسه؟ نکنه از جاویده؟!🧸👶👅 دستم رو روی گردنش کشیدم با ناخن زخم شد که تنش رو بهم فشرد دیک بیست و هفت #سانتیش شق شده بود - بچه‌ام... اخ... از خودمه مال من! 🫃💧 عصبی بطری مشروب رو روی تنم خالی کرد و دیکش رو روی سوراخ بهشتم گذاشت - پس توله سگ منم باید دنیا بیاری! وارثِ منو به رحم می کشی لیتلم! 🩸🔞 https://t.me/+_JoXt3zvMc1iYjA0 https://t.me/+_JoXt3zvMc1iYjA0
720Loading...
36
🔶 فایل رمانای BDSM و LGBT میخوای؟ 🔹کافه منو جوین شو🔹 🧸🍷🧸🍷🧸🍷 🔶 به رمانای ددی لیتلی و مستر اسلیوی علاقه داری؟ 🔹کافه منو جوین شو🔹 🧸🍷🧸🍷🧸🍷 🔶 یه چنل با کلی فایل های هات ممنوعه میخوای؟ 🔹کافه منو جوین شو🔹 🧸🍷🧸🍷🧸🍷 🔶 از خوندن رمان های آنلاین با پارت گذاری نا منظم خسته شدی؟ 🔹کافه منو جوین شو🔹 🧸🍷🧸🍷🧸🍷 🔶از رمان هایی که توش بیبی بوی های کیوت حامله میشن میخوای؟ 🔹کافه منو جوین شو🔹 🧸🍷🧸🍷🧸🍷 🔶دنبال رمان های کمیاب و صحنه دار با ژانر مورد علاقت میگردی؟ 🔹کافه منو جوین شو🔹 https://t.me/+wuXva6Bl76g2NDBk صصکی ترین چنل فایل رمان های اتمام شده رو دارم بهت میدم ناز میکنی میخوای جوین شی؟😈🚸👅 جوین شو بچه خوش میگذره🤤💦🍿
420Loading...
37
اولین رابطه اشونه🥹🍓 گـــــــ🏳‍🌈ــــــی‌لـــــــ🩵ــــــاو پــــــــــــــارت‌واقـــــــعـــــــی #پاهای پرهام کمی جمع شد که دست خدایار از هم جدایشان کرد. چند باری دستش روی #آلت پرهام بالا و پایین برد. + اهههه🍆 _ جان✨ ریز ریز #وول میخورد و #کبودی های متفاوتی روی #سرشانه هایش ساخته میشد. به دست خدایار نگریست که آلت #کوچکش را در #مشتش به آرامی بالا و #پایین میکرد و باعث #لذت در بند بند وجودش میشد. _ جانم... پسر مو طلایی من🥰 به آرامی دستش را بالا آورد و از #بازو خدایار چسبید. + اههه خدایار😮‍💨 _ جان... خوبه؟ خوشت میاد؟😈 https://t.me/+ktJTNP99oJ1kZTRk گی‌لاو ♡ مجموعه گوزن ♡ پارت واقعی
500Loading...
38
Media files
1360Loading...
39
ددی با لیتل بویش توی جنگل روی اسب سکس میکنه🔥 گـ🔞ــی عاشقانه _الان انقدر #تحریک شدی که با یه فشار کل کی_رم لیز میخوره تو اون سوراخ گرم و نرمت بیبی بوی خودش رو روی کی*رم حرکت داد و نمیدونست که چقدر دیوونم کنه #لیسی رو لبش زدم و لاله ی گوشش رو مک زدم جلوی نالش گرفته بود و به زور نفس میکشید که دستم رو از سر #کی_رش تا تخم هاش از روی شلوار کشیدم مثل سنگ سفت شده بود که بالاخره...👅🍆 https://t.me/+CGkW6tOhk2M4ODM0 https://t.me/+CGkW6tOhk2M4ODM0
240Loading...
40
امتحاناتتون تموم شد؟
2310Loading...
دختر اشراف زاده‌ای که به اسارت گرفته میشه و برای باج گیری ازش سواستفاده میشه و..🙈🔥 https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8 دست و پاهام به صندلی چوبی‌ای بسته شده بود و نمی‌تونستم تکون بخورم. #نزدیکم شد و دور تا دورم #چرخید و #چونه‌ام رو با دستش بالا آورد. غرید: -فکر فرار به سرت نزنه دختر کوچولو چون هیچ جوره نمی‌تونی از دستم فرار کنی🔞 ترسیده نگاهش کردم و با صدای لرزونی گفتم: -ولم کن برم از من چی می‌خوای؟! نیشخندی زد و دستش رو نوازش‌وار روی گردنم کشید و گفت: -نظرت چیه یه دور ازت استفاده کامل و بکنم؟! آب دهنم رو قورت دادم و ترسیده لب زدم: -تروخدا ولم کن... پوزخندی زد و به سمتم اومد و دستش رو به سمت لباس‌هام برد و..🔞💧🔥 https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8 https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8 #ظرفـــیت_محــــدود🔞💦 صبح پاک
Show all...
Repost from N/a
00:08
Video unavailable
پسر شیطون کلاس عاشق پسر مذهبی کلاس میشه و غافل از اینکه پشت نقاب مذهبیش یه پسر هات پنهون شده و... 😱🫠🏳‍🌈🔥 روی گردنش و پشت گردنش رو بوسیدم و لب زدم: آماده ای عزیزم؟! 🍆 سرش رو تکون داد و برگشت سمتم و با چشای خمارش نگاهم کرد و لب زد: فقط آروم باش و وحشی بازی درنیار! 🍑 خندیدم و روی صورتش رو بوسیدم و سر عضوم رو روی ورودیش مالیدم که بی اختیار باسنش رو تکون داد و آهی کشید. 🍌 مست حرکتش بودم که نفهمیدم چطوری واردش کردم! 🍒 آه عمیقی از ورود یهوییم کشیدم و به دستم که کنار سرش بود چنگ زد و گفت: آههه...اوممم...عرفانننن...لعنت بهت... 🥥 🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥 https://t.me/+J8kTniPXsAsxNTU0 https://t.me/+J8kTniPXsAsxNTU0
Show all...
0.45 KB
Repost from N/a
00:05
Video unavailable
#گی_اجباری 🔥💦 به زور عقدش کرد و بهش تجاوز کرد😳👌🏳️‍🌈🔞 دستم رو روی صورتم کشیدم و #خون رو پاک کردم، #پوزخندی زدم، دستش رو پشت گردنم برد و سرم رو کشید سمت خودش، تا به خودم بجنبم لبهاش روی لبهام بود و با ولع می بوسیدم. همین الان داشتم بهش می گفتم #گورش رو گم کنه، اما دلم بوسه های بیشتری میخواست، حتی خیلی بیشتر از یه #بوسه، به دستور قلبم دستم رو پایین بردم و دکمه ی شلوارش رو باز کردم. 😱🏳️‍🌈🔞🔞 با یه حرکت دستش روی #شونه ام نشست و مجبورم کرد زیر #پاهاش زانو بزنم، با دیدن د🔞یک قد کشیده اش سرم رو برگردوندم که چونه ام رو گرفت و با #فشار دهنم رو باز کرد، بلافاصله د🔞یکش رو تا ته تو #دهنم فرو برد. اینبار قانون این زندگی هرچی من بگمه. نفسم رفت، دلم میخواست با عمق وجودم عُق بزنم اما دهنم پر بود. رابطه و ازدواج اجباری با یه ترنس💦🔥 https://t.me/+RwEoraXQCHJjZTg0 https://t.me/+RwEoraXQCHJjZTg0
Show all...
253435249_1943352022502747_3965245300401066398_n.mp41.71 KB
Horny's mom🍑 اشکان پسرخرخون خانواده که سال اخر دبیرستانه و سختی های زیادی کشیده و پدرش کاظم ۴۰ ساله که بعد از جدا شدن از زنش عاشق یه دختر ۲۲ ساله میشه که ۱۸ سال ازش کوچیکتره و حالا چی میشه که کاظمو و همون دختر باهم ازدواج کنن و با ورودش به خونه ی کاظم دختره به پسر کاظم دل ببنده؟🔞🍑 https://t.me/+_mC6Wv_UsopmMzVk https://t.me/+_mC6Wv_UsopmMzVk
Show all...
#گی   🔥💦 شونه های پسر از‌ترس از جا پرید و مرد شلوارش رو پایین کشید  و دیکش پرید بیرون  بی توجه به نگاه وحشت زده پسر،مرد موهای پسر‌رو  گرفت ‌و سرشو  به دیکش نزدیک کرد. _دندون بزنی، سیاه وکبودت میکنم شب جهنمیت رو جهنمی‌تر نکن.🔞💦 https://t.me/+8wpeTEfGiRNlOTM0 https://t.me/+8wpeTEfGiRNlOTM0
Show all...
Y dont Have a P tomorrow
Show all...
00:03
Video unavailable
sticker.webm0.46 KB
اوهه چه چیزای جالبی گفتید
Show all...
💅 1
Photo unavailable
واقعا چرا؟😂 بیاید بگید منم بدونم
Show all...
دیدید این دوتا سریال بازی کردن؟ یک قسمتش امد.. اخبار شبانگاهی
Show all...