دنت وبیون | Dentwebion

چرا انتخابات جامعه‌ی دندانپزشکی باطل شد؟! 🔻دوقطبی‌های موجود؛ آفت فضاهای صنفی و علمی دندانپزشکی 🔻 سیطره‌ی عده‌ای خاص بر ساختارهای صنفی و علمی 💥 همراه با دکتر قاسم رجب بلوکات استاد دیروز و فعال صنفی امروز صفحه اینستاگرام دنت‌وبیون https://instagram.com/dentwebion?igshid=MzRlODBiNW 🆔 @dentwebion | دنت‌وبیون

🔻دوقطبی‌های موجود؛ آفت فضاهای صنفی و علمی دندانپزشکی 🔻لزوم انتقادپذیری و طرح دیدگاه‌های متفاوت 🔻وعده‌های واهی 🔻 سیطره‌ی عده‌ای خاص بر ساختارهای صنفی و علمی 💥 همراه با دکتر قاسم رجب بلوکات استاد دیروز و فعال صنفی امروز صفحه اینستاگرام دنت‌وبیون https://instagram.com/dentwebion?igshid=MzRlODBiNW 🆔 @dentwebion | دنت‌وبیون

🔰از انحصار تا افزایش بیکباره قیمت کارپول لازمه های فعالیت صنفی و ایجاد تغییر تعرفه های دولتی و بیمه ها راهکار.... همراه با دکتر تاجرنیا مسئول جامعه دندانپزشکی ایران صفحه اینستاگرام دنت‌وبیون https://instagram.com/dentwebion?igshid=MzRlODBiNW 🆔 @dentwebion | دنت‌وبیون

🔰دانشجویان امروز دندانپزشکان فردا جایگاه دانشجویان در جامعه دندانپزشکی نقش دانشجویان در درکنگره ها افزایش ظرفیت، طرح امروز، فاجعه فردا نقش نهادها و جامعه دندانپزشکی در جریان افزایش ظرفیت همراه با دکتر تاجرنیا مسئول جامعه دندانپزشکی ایران صفحه اینستاگرام دنت‌وبیون https://instagram.com/dentwebion?igshid=MzRlODBiNW 🆔 @dentwebion | دنت‌وبیون

«من نباید ثابت کنم که انتخابات جامعه دندانپزشکی سالم بوده، آنکه می‌گوید انتخابات مشکل داشته باید بیاید بگوید دلیل مشکل چیه؟» 👤دکتر تاجرنیا 🔸گفت‌و‌گو با دکتر تاجرنیا در مورد ابطال انتخابات جامعه‌ دندانپزشکی ⁉️ سوال این جاست که چرا در یک انجمن علمی که نقاط اشتراک افراد پیشرفت علمی مجموعه است، افراد به دو گروه با دو تفکر سیاسی مختلف تقسیم‌بندی می‌شوند؟ مگر نقطه‌ی مشترک تمام این افراد علم نیست؟ و تضادشان نباید در داشتن یا نداشتن علم باشد؟ آیا ما گرفتار تفکر سیاست‌زده شده‌ایم؟ تمام افراد با تفکر سیاسی خاصی نابلد و غیرعلمی و افرادی با تفکر سیاسی دیگر حرفه‌ای و علمی هستند؟🤔 #دنت‌وبیون #جامعه_دندانپزشکی #دانشجو_دندانپزشکی #دندانپزشکی #علم #گفت‌وگو #جنجالی صفحه اینستاگرام دنت‌وبیون https://instagram.com/dentwebion?igshid=MzRlODBiNW 🆔 @dentwebion | دنت‌وبیون

#علمی #اسکراب مشکی نپوشیم! 📍 در این مطالعه نشون داده شده که از نظر بیمارها دندانپزشکانی که اسکراب مشکی می‌پوشند کمتر قابل اعتمادند مهارت کمتری دارند دانش کمتری دارند و کمتر از بقیه مراقب یا مهربان هستند. پس بهتره اسکراب آبی بپوشیم! در این مقایسه آبی تیره از همه بهتر بوده، بعد آبی روشن، بعد سبز روشن و در آخر مشکی! صفحه اینستاگرام دنت‌وبیون https://instagram.com/dentwebion?igshid=MzRlODBiNW 🆔 @dentwebion | دنت‌وبیون

جمعه ۲۴ آذرماه، ساعت ۲۰ از کانال تلگرام دنت‌وبیون 🔰از گرانی کارپول تا ابطال انتخابات گفت‌و‌گو با دکتر تاجرنیا ریاست حال حاضر جامعه‌ای دندانپزشکی ایران همون‌طور که میدونین چند ماه پیش انتخابات جامعه‌ی دندونپزشکی باطل شد. علت ابطال انتخابات تقلب در انتخابات عنوان شد. از طرفی هم چند ماهی هست کارپول گرون شده. دوربین به دست گرفتیم و به سراغ دکتر تاجرنیا رفتیم تا پاسخ سوالاتمون ازشون بگیریم. اما آیا به جواب تمام سوالاتمون رسیدیم؟ قضاوت با شما صفحه اینستاگرام دنت‌وبیون https://instagram.com/dentwebion?igshid=MzRlODBiNW 🆔 @dentwebion | دنت‌وبیون

روز دانشجو بر همه‌ی دانشجوهای عزیز مبارک 🌹😍

اپیزود اول: ۱۶ آذر ۱۳۵۰- میدان ۲۴ اسفند- به سمت چهارراه کالج- درب جنوبی دانشگاه تهران دو پسر دانشجو از در جنوبی وارد می‌شوند. در حالیکه گرم صحبتند، به سمت دانشکده فنی می‌روند و روی یکی از نیمکتهای بیرون دانشکده می‌نشینند. راوی مشغول خواندن روزنامه است. یکی از انها نگاهش را از دور به او می‌اندازد و وقتی اورا مشغول می بینند، کتابی از کیف خود در می‌اورد و به دوست خود می دهد. راوی چشمان تیزی دارد. از دور عنوان کتاب رامی‌خواند : "علی(ع) : مکتب ، وحدت ، عدالت- دکتر علی شریعتی " پس از چند دقیقه دوست او همان کار را تکرار می‌کند. این دفعه حرکت انقدر سریع است که حتی چشمان تیز  راوی نیز نمی‌تواند ان را دنبال کند و تنها نام نویسنده را می‌تواند با چشمان خود ثبت کند :  "صمد بهرنگی" __ اپیزود دوم ۱۶ آذر ۱۳۵۹ میدان انقلاب- درب جنوبی دانشگاه تهران میتینگ سازمان چریکهای فدایی خلق به هم ریخته است. دو جوان دانشجو در حالیکه شدیدا با یکدیگر بحث می‌کنند وارد دانشگاه شده و به سمت دانشکده فنی می‌روند. هر دو از شدت بحث براشفته‌اند. یکی از انها ریشی دارد و کفش کتانی به پا کرده است. دیگری سبیلی دارد تا بنا گوش. و کتابی به زیر بغل. راوی از کنارشان رد می‌شود.  عنوان کتاب در چشمش می ماند : " مادر  نوشته  ماکسیبم گورگی " __ اپیزود سوم ۱۶ آذر ۱۳۶۵- داخل دانشگاه تهران - مسجد دانشگاه صدای نوحه در فضا پیچیده است : با نوای کاروان ، با نوای کاروان ........... گروهی از دانشجویان از داخل دانشگاه  عازم   جبهه‌های نبردند. خداحافظی سخت است. شاید اخرین دیدار باشد. باران می‌بارد و شیشه اتوبوس رابخار گرفته است. چشمان راوی از پشت شیشه دو دانشجو را می‌بیند که کنار هم روی صندلی اتوبوس نشسته‌اند و کتابی را به طور مشترک می‌خوانند. نام کتاب از پشت شیشه مه‌گرفته مشخص نیست ولی نوری که از ان به آسمان می‌رود، چشمان راوی را می‌زند. __ اپیزود چهارم ۱۶ آذر ۱۳۷۷- داخل دانشگاه تهران-مقابل درب دانشکده فنی جمعی از دانشجویان اینجا در ميتينگ جمع شده‌اند. منتظر سخنرانی هستند که هنوز نیامده. مجری پشت تریبون اعلام می‌کند: " متاسفانه حراست مانع از ورود سخنران به دانشگاه شده است. اما ایشان با تلفن همراه سخنرانی خود را انجام‌ خواهند داد که از بلندگو پخش می‌شود.‌" دانشجویان‌ کف می‌زنند. گروهی دیگر نیز در مقابل انها شعار می‌دهند. یکی از دانشجوها سعی میکند از جمعیت بیرون بیاید. چند کتاب و‌مجله در دستش سنگینی می‌کند. روی یکی از مجلات را راوی میخواند : "ماشاله شمس‌الواعظین " پوستر تجمع  به گوشه‌هایی از نمای بیرون دانشکده فنی نصب شده. راوی که دیگر چشمانش سوی قدیم را ندارد به سختی فقط نام سخنران را میتواند بخواند: "عبدالکريم سروش" __ اپیزود پنجم ۱۶ آذر ۱۴۰۲–خیابان انقلاب – درب جنوبی دانشگاه تهران دو نفردانشجو از دانشگاه خارج میشوند . ظاهرا کلاسها را به علت مراسم روز دانشجو تعطیل کرده اند و فرصتی فراهم شده است. دست هر دو موبایلی است و در حین راه رفتن، چت می کنند. در این بین پای یکی به جدول می گیرد و لمبری می‌خورد و کتابهایش روی زمین ولو می شود. یکی از کتابها بغل راوی می‌افتد . راوی عنوان کتاب را میخواند : "کتابخانه نیمه‌شب". دانشجو با تانی کتابها را جمع می‌کند و با دوستش به راه خود ادامه می دهند. هیچ عجله‌ای ندارند.  برگه ای از وسایلش جا می ماند. راوی آن را برمی دارد. عینک ته استکانیش را جا به جا می کند. بیش از چهار دهه  از روایت اول می گذرد ودیگر چشمانش سوی اولیه را ندارد. با سختی نوشته را می‌خواند: "بین مرگ و زندگی یه کتابخونه‌ست، و توی اون کتابخونه، قفسه‌های کتاب تا ابد ادامه دارن. هر کتاب شانس امتحان کردن یکی از زندگی‌هایی رو بهت می‌ده که می‌تونستی تجربه‌شون کنی. تا ببینی اگه انتخاب دیگه‌ای کرده بودی، چی می‌شد... اگه شانس این رو داشتی که حسرت‌هات رو از بین ببری، کار متفاوتی انجام بدی، چه اتفاقی میفتاد.» راوی یاد قسمتی ازیکی شعر های فریدون مشیری می‌افتد: " یاران همکلاس تو از پا نشسته‌اند ،  در هم شکسته‌اند ؛ اما تو همچنان ؛  با موی در غبار زمان رنگ باخته با جان از شرار محبت گداخته پای طلب به رهگذری داری ! در سینه عشق شعله‌وری داری ! در بزم ماه چشم تری داری ! دریاب . لحظه‌ها گذرانند چون شهاب " __ روز دانشجو مبارک @yastoroon

🔻 اولین دوره‌ی آزمون برگزار شده و طبق قول دبیرخونه و آقای دکتر خرازی‌فرد اکثر بچه‌ها آزمون رو پاس شدن. ✅😎 🔻 تو این چند دقیقه عارف برامون می‌گه که فکر می‌کنه دانشجوها برای دوره‌های بعدی آزمون صلاحیت بالینی باید چه مطالباتی رو پیگیری کنن. 💬 صفحه اینستاگرام 👇🏻 https://instagram.com/dentwebion?igshid=MzRlODBiNW 🆔 @dentwebion | دنت‌وبیون