cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

فرفری✨

حرفی، سخنی، چیزی بود بفرمائید🌱 https://telegram.me/BChatBot?start=sc-952059-4Py9hOh

Show more
Advertising posts
409
Subscribers
No data24 hours
-117 days
-930 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

عیدتون مبارک رفقا♥️
Show all...
24
「بعید نیست که گرتو به عهد بازآیی به عید وصل تو، من خویشتن کنم قربان.」
Show all...
22
هی دفن می‌کنم و دفن می‌کنم و دفن‌ می‌کنم امیدهای رفته پی روزهای رفته را. هی قرض می‌کنم و قرض می‌کنم و قرض می‌کنم از فردای خود امید.
Show all...
💔 35 2
نَخُفته‌ایم که شب بگذرد سَحَر بزند که آفتاب و قُقنوس بال و پَر بزند نَخُفته‌ایم که تا صُبحِ شاعرانه‌ی ما ز رَه رسیده و همراهِ عشق دَر بزند
Show all...
64💔 2
ﻣﻦ ﺧﻨﺪه ﺯﻧﻢ ﺑﺮ ﺩﻝ ﺩﻝ ﺧﻨﺪه ﺯﻧﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ  ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻣﻦ ﺧﻨﺪه ﺯﻧﻢ ﺑﺮ ﻏﻢ ﻏﻢ ﺧﻨﺪه ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ  ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ  ﻣﻦ ﺧﻨﺪه ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﻋﻘﻞ ﺍﻭ ﺧﻨﺪه ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ  ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ  ﻣﻦ ﺧﻨﺪه ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺗﻮ ﺧﻨﺪه ﮐﻨﯽ ﺑﺮ ﻣﻦ  ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﯾﻢ ﻫﺮ ﺩﻭ ﭼﻮ ﺩﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ  ﻣﻦ ﺧﻨﺪه ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺍﻭ ﺧﻨﺪه ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﻡ ﺩﻝ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ.
Show all...
💔 86 3
اگر دوزخ مرا بخشند هرگز هیچ عاشق را نسوزم! از بهر آنکه عشق، خود او را صدبار سوخته است.
Show all...
💔 96 7
«غمی است که قلب مرا می‌فشارد عذابی است که از دستش راحتی ندارم و نمی‌دانم تا چه‌وقت این چنین خواهم بود خدا می‌داند روز و شب مثل کسی که خوره در جسدش افتاده باشد ناراحتم، قلب من مشتعل است بدون این‌که کسی بداند چه آتشی در آن شعله می‌کشد!»
Show all...
💔 103 6
ماندن یا نماندن سؤال این است آی که چشم های تو می‌گویند؛ بمان می‌مانم حتما اگر جهان را بر شانه های خسته ی من آوار کرده باشی!
Show all...
114💔 3
از نسیم سحر آموختم و شعله شمع رسم شوریدگی و شیوه شیدائی را صبح سر میکشد از پشت درختان خورشید تا تماشا کند این بزم تماشائی را...
Show all...
125💔 6
من به خود آمدم انگار تویی در من بود این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود.
Show all...
144💔 5