ترازوی تاریخ
مجالی برای بازتاب تأملات صاحبنظران "فلسفه تاریخ" و گشتی در تاریخ ایران. @Ehsan_Eshfagh
Show more247
Subscribers
-124 hours
-37 days
-230 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Photo unavailableShow in Telegram
📍 یکی از معتبرترین و دست اول ترین منابع شناخت حکومت پهلوی یادداشتهای اسدالله اعلم از رجال عصر پهلوی و محارم شاه است. این یادداشتها از زمستان ۴۷ شروع می شود و در بهار ۵۶ خاتمه می یابد. این خاطرات اهمیت تاریخی دارد چون که علم تنها کسی است که در حکومت پهلوی یادداشتهای خود را ثبت می کرده است.
این اثر توسط سه ناشر در ایران به چاپ رسید: کتاب سرا، ثالث و مازیار.
امتیاز نشر این خاطرات به انتشارات کتاب سرا در دهه ۷٠ شمسی داده شد و بنظر می رسد که این نشر معتبرترین و کامل ترین چاپ از این اثر را ارائه داده است.
@tarazooh
▶️ فایل صوتی
نشست «مغولان و انحطاط ایران ( بررسی نظریه های انحطاط)»
با ارایۀ #جواد_عباسی
6 ژانویه 2024
🔹 @didgahenochannel
#حلقه_دیدگاه_نو
مغولان+__انحطاط+ایران+.mp364.34 MB
Repost from آزاد | Azad
01:43
Video unavailableShow in Telegram
🎥 کودتای ۲۸ مرداد بحران مشروعیت ساخت
🔸گفتگو با یرواند آبراهامیان
🔻کودتای ۲۸ مرداد از ایده سلطنت مشروعیتزدایی کرد و حتی ایده قانون اساسی و لیبرالیسم را تضعیف کرد. در خلأ ایجاد شده، امکان اینکه کسی بیاید و بگوید من از جانب خدا مشروعیت دارم امکانپذیر شد.
🔻استالین و مائو در موارد مشابهی آمدند و گفتند اعتبار ما ریشه در تاریخ دارد و ما نیروهای تاریخی را نمایندگی میکنیم.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/mGHBqecLn4E
🆔 @AzadSocial
Teaser 1 - Low.mp43.64 MB
Photo unavailableShow in Telegram
📍قصه ی ورود اسلام به ایران یا به عبارتی فتح ایران توسط اعراب یکی از پرمناقشه ترین مباحث تاریخی در بین ما ایرانیان بوده و هست. کارهای ماندگار مرحومان نولد که، کریستین سن و زرین کوب از جمله روایتهای بوده است که هر کدام سعی در خوانش و صورت بندی این رخداد مهم و سرنوشت ساز داشته اند. اما این اندیشمندان هر کدام فرزند زمانه ی خود بودند و البته در تفسیر تاریخی هیچ سخنی کلام نهایی نیست.
به نظرم این چند کتاب، آثار ارزشمند و مهمی هستند برای کسانی که حوصله و فرصت توقف و تأمل در انبوهی از منابع دست اول را ندارند و نیز بدنبال یک روایات واقع بینانه و خالی از عشق و نفرت هستند. این آثار البته که تحقیقات گذشتگان را در هم کارهای خود لحاظ کرده اند اما قطعا درک و نگاه تازه ای از جریان ورود عربها به ایران بدست می دهند.
در این میان پیشنهاد و توصیه من برای شروع مطالعه با کتاب ارزشمند و محققانه ی پروانه پورشریعتی است.
@tarazooh
👍 1
📍ایران در راهیابی سیاسی
🖋: فخرالدین عظیمی
نشریه نگاه نو شماره ۱۳۸
@tarazooh
@negahenou29
4_5771609857325012504.pdf6.64 KB
📍شاه و خارخار مشروعیت
🖋: محمد علی موحد
نشریه نگاه نو شماره ۱۳۸
@tarazooh
@negahenou29
Negaheno 11-20.pdf11.07 MB
در این چند ماه دو مقاله ی خوب ، نکته دار و عبرت آموز از دو تن از آگاهان تاریخ معاصر خواندم. محمد علی موحد و فخرالدین عظیمی از آن دست مورخانی هستند که آثارشان خالی از کینه و عداوت، سطح نگری و نیز گواهی است بر انصاف ، دقت نظر و و اشراف بر تاریخ چند دهه ی اخیر .👇
Photo unavailableShow in Telegram
ولی مورخ چگونه به افکاری که در صدد کشف آنهاست پی می برد؟ فقط یک راه وجود دارد: با بازاندیشی آنها در ذهن خودش. مورخ با خواندن فلسفه ی افلاطون می کوشد بداند افلاطون هنگامی که اندیشه ی خودش را در الفاظ خاصی تبیین می کرده چه فکر می کرده است. تنها راهش این است که خود نیز به آنها فکر کند. این در واقع معنایی است که ما از « فهمیدن» کلمات در نظر داریم. پس مورخ سیاست یا جنگ هم با شرحی از برخی افعال ژول سزار می کوشد تا این افعال را بفهمد؛ یعنی کشف کند چه افکاری در ذهن ژول سزار او را به انجام آنها مصمم کرد. این امر متضمن آن است که نزد خودش وضعی را که سزار در آن قرار داشت در نظر آورد و برای خودش فکر کند که سزار درباره ی آن وضع و طریقه های ممکن برخورد با آن چه فکر می کرد.
تاریخ اندیشه، و بنابراین همه ی تاریخ، عبارت است از باز آزمودن [باز آفرینی] اندیشه ی گذشته در ذهن مورخ.
📖 : مفهوم کلی تاریخ/ آر. جی. کالینگوود/ ترجمه ی: علی اکبر مهدیان/ نشر اختران/ ص۲۷۳.
@tarazooh
Repost from N/a
همه نامهای یک حرفه: درباره واژه "مورخ"
تنوع و تعدد معادلهای بیمسمایی که دربرابر واژه Historian گذاشته میشود دیگر دارد کلافهکننده میشود: از تاریخنگار، تاریخپژوه، تاریخشناس و ... گرفته تا مسخرهترین (و گویا رایجترین) آنها یعنی "تاریخدان". دردناکتر از همه اینکه گاهی حتی برخی از مترجمان مورخ هم هنگام برابرگزینی برای این واژه پا سست میکنند و به جای همان معادل مألوف و کاملا روشن "مورخ" از یکی از همان برابرنهادههای بیمسمای مزبور استفاده میکنند.
اما مشکل به همینجا و وادی ترجمه ختم نمیشود. بسیاری از مورخان آکادمیک ما هم هنگام نامیدن خویش دچار تردید و لکنت میشوند و اکراه یا واهمه شگفتی در اطلاق واژه "مورخ" بر خود یا همکاران خویش نشان میدهند.
این امتناع گاه با توجیهات غریبی نیز همراه میشود که حتی در میان برخی از برجستهترین استادان رشته تاریخ نیز برای آن حامیان و مبلغانی یافت میشود. مهمترین این توجیهات، که مبتنی بر درکی سنتی از حرفه مورخ است، از این قرار است: اکنون دیگر موجودی به نام مورخ وجود ندارد! مورخ یعنی وقایعنگاری که رخدادهای معاصر خویش را بدون واسطه از منابع دست اول معاصر، یا از مسموعات و مشاهدات خویش، نقل میکند. در این معنا، مورخ یعنی طبری، مسعودی، جوینی، و آخرین آنها، احمدعلی سپهر. مورخ یعنی گردیزی که شخصا بسیاری از رخدادهای عصر غزنوی را دیده و ضبط کرده یا اسکندربیک که ناظر مستقیم و موثق بخشی از وقایع عصر شاه عباس کبیر بوده است.
از این قرار، سعید نفیسی، احمد کسروی، فریدون آدمیت یا کاوه بیات مورخ نیستند؛ آنها "تاریخپژوه" یا یکی از همین تعبیرهای حاصل از ترکیب کلمه تاریخ و آن پسوندهای جورواجور هستند. چرا؟ چون مثلا آدمیت چند دهه پس از وقوع مشروطیت و از روی آثار ناظران و ناقلان مستقیم (همان مصادیق حقیقی اصطلاح مورخ) تاریخ مشروطه را مینویسد.
@microhismuseum
این تمایز به وضوح من درآوردی و بیاعتبار است. مسعودی، حمزه اصفهانی، ابن اثیر، خواندمیر و امثالهم تنها بخشی از رخدادهای عصر خویش را مستقیما مشاهده و ضبط کردهاند. بخش اعظم کار آنها هم حاصل مطالعه، گزینش، بازنویسی و احیانا بازتفسیر منابع پیش از خودشان بوده است. یعنی آنها هم بیشتر از آنکه مورخ باشند، "تاریخپژوه" بودهاند! (خواهشا نیایید بگویید پس تکلیف سالنامهنویسان بابلی چه میشود!) اگر این استدلال قانعکننده نیست، سری به مراجع غربی بزنید: آنها از هرودوت و توکودیدس و تاکیتوس گرفته تا رانکه، میشله و برودل و ... همه را بیهرگونه تبصره و اما و اگری Historian مینامند. و این بیدلیل نیست، چون هر کدام از آنها تقریبا هدف یکسانی، هرچند به اشکال و با روشهای گاه متفاوتی، پیگیری میکنند. همانطور که همه جامعهشناسان را، با همه تفاوتها و اختلافاتشان، "جامعهشناس" میخوانند نه مثلا "جامعهپژوه"، "جامعهنگار" یا "جامعهشناسیدان" و ...
اصطلاح "مورخ" چنان جاافتاده، ریشهدار و گویا است که نزد متخصصین و عامه غیرمتخصص هم دلالت کاملا روشنی دارد و همه تقریبا به فهم مشترکی از آن رسیدهاند.
باری، هر کسی که درباره گذشته مینویسد "مورخ" است، حتی اگر فیالمثل ابراهیم صفایی باشد.
@microhismuseum
👍 3
Repost from Sherwin Vakili (شروین وکیلی)
1:01:22
Video unavailableShow in Telegram
◽️فیلم نشست ماهانهی فروردینماه که برای دانشجویان کلاسهای مجازیام برگزار میکنم:
✅ خواندن تاریخ اکنون: شرحی بر تاریخنگاری و تاریخاندیشی سیستمی- بخش دوم
#پیچیدگی
#تاریخ
@sherwin_vakili
C 5402-01-02-1.m4v425.12 MB
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.