دبیرستان شهوتـ
-یه جوری برام ناله کن که موقع تلمبه زدن کنترلمو از دست بدم و وحشی تر بشم💦🍓
Show moreData loading in progress...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Posts | Views | Shares | Views dynamics |
01 افرادی که اینجا" جوین بدن میرم پیویشون VIP رو میدم!❤️💦
افراد قبلیای که تو چالشمون برنده شدن میدونن دروغ و تبلیغ نیست! انشالله بعدی شما باشین❤️ | 53 | 0 | Loading... |
02 -من برادرتم... لنگاتو واسه من باز کردی؟؟
انگشتمو به آب دهنم آغشته میکنم و آروم رو چو×چولم میکشم
-شاهان وا بده... نمیبینی دارم برات لهله میزنم؟؟ ک××صم ک×یرتو میخواد داداش
سمتم حمله میکنه و سینمو تو مشتش میگیره
-خودت خواستی هر×زهی احمق... جوری بگا×مت که جیغات به گوش بابا و مامانم برسه🔞🤤
https://t.me/+5bzKnej_h_wxNmJk
برادر ناتنیش میک×نتش 🔞💦 | 70 | 0 | Loading... |
03 _اومم آقا معلم #کــیرت خیلی خوشمزس اومم آهه اوففففف دوست دارم توی #کـ*صم وقتی داری تلمبه میزنی میکنمششش💦💦
#کــیر آقا معلم با حرفای حش*ری کنندم سیخ تر شد که با شهوت بیشتر توی دهنم فرو کردم و حسابی بالا پایینش کردم..
-عااحححح آقا معلم بسه الان #آبم میاد💦
مکی به سر #کـ**ـیرش و تخماش زدم که صدای ناله هام بلند شده بود و توج بودم که یهو در کلاس...
https://t.me/+rbhO8P1QAYY5YTc0
#سکستویمدرسهبامعلمکیرکلفت💦🔞🍑 | 60 | 0 | Loading... |
04 ده نفر دیگه برن پاک کنم لطفا🙏🏻 | 79 | 0 | Loading... |
05 #پارت13
_اوفف دریا آهـهه بخور برام آهـهه زبونت #چ*چ*ولمو آتیش میزنه اوففف.
جـوونی زیر لب گفتم و همینطور که #مر*د*و*نگیمو بالا پایین میکردم و #جـ*ق میزدم به #لزبین نوه های حـ*شریم نگاه میکردم .
با صدای شلپ شلوپ تلمبه زدن ،طاقت نیاوردم و در ماشینو باز کردم و شـ*هوتی گفتم :
_اوفف #کس طلاهای من بیاین این ک*ر منو بخورید تا بابایی جرتون بده.
با اون پستونای گندهاشون حمله کردن سمت #ک*رم و دریا یک ضرب #ک*رمو تا ته فرو کرد تو ...
https://t.me/+VMG35BRyOgpmZGY8
https://t.me/+VMG35BRyOgpmZGY8
اوووف پدربزرگ حشری دو تا نوه دختر داره که هر روز میکنه شون...🔞🍑💦 | 94 | 0 | Loading... |
06 -من ک..صشو میخورم تو نوک سینههاشو بکن تو دهنت بابا...
با شهو..ت و لذت رو تخت مبخوابمو پاهامو برای بابام باز میکنم
-بابای سک..سیه من... زبونتو تا ته بکن توم... آههه
داداشم تنشو روی تنم میندازه و لباشو محکم روی لبام میکوبه
-ناله هاتو تو دهنش خالی کن... قراره بابات ار..ضات کنه کوچولو
انگشتشو روی شیاره های ک..صم میکشه و زبون خیس و داغشو روی چو.چولم میماله
-باباا... لعنتی من کی..رتو میخوام... آییی...
با زبونش تند تند تل..مبه میزنه انگشت فاکشو توی سوراخ کو..نم میفرسته.
با گزیده شدن نوک سینم جیغی میکشم که در باز میشه و مامانم...💦
https://t.me/+5bzKnej_h_wxNmJk
با بابا و داداشش #تری.سام میزنه که یهو مامانش میاد و...💦🔞 #تری.سام | 158 | 1 | Loading... |
07 #پارت_۹🔥
وارد اتاق شدم مهسا نیمه جون رو تخت بود طبق روال همیشه اشکان زیرش بود و از #م.مه و #ک.ص سفیدش لذت میبرد
و من از #کو.ن تنگش پشتش جا گرفتم و شروع کردیم انگار مسابقه گذاشته بودیم هرکی زودتر به او. ج برسه برنده است این بین دو باری مهسا به اوج رسید ولی این کافی نبود بود؟
جامون و عوض کردیم این سری من زیر بودم و توی #کو.ن مهسا تلمبه میزدم و اشکان روش بود
با فشاری که اشکان داد #نا.له کردم و محکم تر د.اخل مهسا تلم. به زدم🥵❤️
اشکان هم خودشو محکم تر و سریع تر داخلش حرکت میداد. صدای #تخ. م هامون و بدن های عرق کردمون که روی هم سر میخورد تو اتاق پیچیده بود و فضا رو س.کسی تر میکرد
اشکان با ی نعره مردونه خودشو رو شکم مهسا خالی کرد ولی من هنوز نیاز داشتم و ...🥵🍑🔞🔞
https://t.me/+yZcmqpfNPI9mZDc0
https://t.me/+yZcmqpfNPI9mZDc0
#گروووووووپ🔞 #تریسام🔞 | 202 | 1 | Loading... |
08 _پشت کن #کـ…صتو بنداز بیرون بابا بزرگ ببینه.
باور نمیشد. بابابزرگم گفته بود باید خودش #کـ…ـص و #کـ…ونمو ببینه تا اگه خوشش اومد منو به عقدِ پسر عموم در بیاره. هق زدم و سعی کردم دست بابا رو از روی کمرم پس بزنم ولی نمیزاشت
آقاجون بین پام نشست و #کصمو با دست باز کرد.
_جووون… نومو ببین. سعید همچین کصی تو خونتون داشتی و اینجوری باباتو تشنه گذاشتی؟
دست بابا روی کمرم سفت شد.
_ولی بابا دخترم خیلی کوچیکه. نمیتونه به شما سرویس بده. تازه باکره هم هست…
آقاجون یه انگشتش رو توی #کصم فرو برد که ناخودآگاه آهی کشیدم و خجالت زده به بابام نگاه کردم.
_به این #کص تنگش کاری ندارم. برو به زنت بگوامادش کنه. امشب از کون تستش میکنم. اگه خوب باشه بعد میزارم با برادر زاده ات ازدواج کنه.
و انگشتش رو که از #ترشحاتم خیس شده بود از #کصم در اورد و نیشخندی زد.
https://t.me/+VMG35BRyOgpmZGY8
#سکسپدربزرگبانوه۱۳سالش❌🔞 | 1 | 0 | Loading... |
09 نشسته بودم رو صورت #برادرشوهرم و اون بهشتمو لیس میزد.👅
با زبونش لای #نازمو باز میکرد و مک میزد.
- اهه. تندتر بخور. عین داداشت بی بخاری.🍑
خودمو روش تکون دادم که منو کشید زیرش و #مردونگیشو گذاش لا پام.
- ولی داداشم عمرا عین من جرت بده.
#ک..یر درازشو تا ته کرد توم که...
https://t.me/+FzaQubsq8ScyZGI0
https://t.me/+FzaQubsq8ScyZGI0
❌با برادر نامزدش س.ک.س میکنه🥰 | 70 | 0 | Loading... |
10 داستان کر.دن زنم از ک.و.ن بعد طلاق🔞💦👇🏻
سلام دوستای عزیزم.من علی هستم ۴۰ سال دارم و۵ساله که از همسرم جدا شدم وبچه هام پیش من هستن…اوایل طلاق پسرم گفت پیش مامان میمونم.منم مخالفتی نکردم وبا دخترم زندگی میکردم هر از گاهی به پسرم زنگ یا سر میزدم …یه روز دخترمو بردم که مادر وداداشش ببینه .داخل پارک باهم بازی میکردن .زن سابقم شروع کرد به نق زدن که من نمیتونم بچه رو نگه دارم خرجا سنگینه باید به من کمک مالی کنی.که من مخالفت کردم.کفتم به یه شرط پول میدم که خودش دوزاریش افتاد …اولش مخالفت کرد.دید چاره ای نداره گفت باشه …گفتم هفته ای یه بار میام میکنمت .از جلو بهت سیصد میدم از کو.ن پنصد .گفت باشه …بچه هارو تو پارک گذاشتیم وسوار موتور شدیم رفتیم خونه زنم…بردم اتاق خواب بهش گفتم زود باش بچه ها تو پارک تنها هستن زود لخت شد .اول دادم یه س.اک مشتی برام زد .بعدش طاق باز خوابوندمش رفتم وسط پاش .
از انجا که یه چند ماهی بود طلاق گرفته بودیم میدونستم کو.س.ش تنگ شده یه مقدار روغن بچه به ک.ی.رم زدم سر گیرمو رو کو.س.ش گداشتم با یه فشار تا ته کردم توش یه خورده راحت رفت توش تعجب کردم اما به روش نیووردم
شروع کردم به تل.مبه زدن .یه چند دقیقه فقط از ک.و.س کردمش بهش کفتم از ک.و.ن میدی یه خورده ناز کرد وگفت زود باش منم یکم کرم بی حسی در سو.راخ کو.ن.ش مالیدم و....
https://t.me/+HMX4rXIMH4syNTlk
https://t.me/+HMX4rXIMH4syNTlk
ادامه این داستان کوتاه سک.سی رو اینجا بخون👅 منبع کلی داستان کوتاه شه.وانی🔞👅👅 | 62 | 0 | Loading... |
11 نشسته بودم رو صورت #برادرشوهرم و اون بهشتمو لیس میزد.👅
با زبونش لای #نازمو باز میکرد و مک میزد.
- اهه. تندتر بخور. عین داداشت بی بخاری.🍑
خودمو روش تکون دادم که منو کشید زیرش و #مردونگیشو گذاش لا پام.
- ولی داداشم عمرا عین من جرت بده.
#ک..یر درازشو تا ته کرد توم که...
https://t.me/+FzaQubsq8ScyZGI0
https://t.me/+FzaQubsq8ScyZGI0
❌با برادر نامزدش س.ک.س میکنه🥰 | 77 | 0 | Loading... |
12 _اومم آقا معلم #کــیرت خیلی خوشمزس اومم آهه اوففففف دوست دارم توی #کـ*صم وقتی داری تلمبه میزنی میکنمششش💦💦
#کــیر آقا معلم با حرفای حش*ری کنندم سیخ تر شد که با شهوت بیشتر توی دهنم فرو کردم و حسابی بالا پایینش کردم..
-عااحححح آقا معلم بسه الان #آبم میاد💦
مکی به سر #کـ**ـیرش و تخماش زدم که صدای ناله هام بلند شده بود و توج بودم که یهو در کلاس...
https://t.me/+rbhO8P1QAYY5YTc0
#سکستویمدرسهبامعلمکیرکلفت💦🔞🍑 | 54 | 0 | Loading... |
13 -من ک..صشو میخورم تو نوک سینههاشو بکن تو دهنت بابا...
با شهو..ت و لذت رو تخت مبخوابمو پاهامو برای بابام باز میکنم
-بابای سک..سیه من... زبونتو تا ته بکن توم... آههه
داداشم تنشو روی تنم میندازه و لباشو محکم روی لبام میکوبه
-ناله هاتو تو دهنش خالی کن... قراره بابات ار..ضات کنه کوچولو
انگشتشو روی شیاره های ک..صم میکشه و زبون خیس و داغشو روی چو.چولم میماله
-باباا... لعنتی من کی..رتو میخوام... آییی...
با زبونش تند تند تل..مبه میزنه انگشت فاکشو توی سوراخ کو..نم میفرسته.
با گزیده شدن نوک سینم جیغی میکشم که در باز میشه و مامانم...💦
https://t.me/+5bzKnej_h_wxNmJk
با بابا و داداشش #تری.سام میزنه که یهو مامانش میاد و...💦🔞 #تری.سام | 128 | 0 | Loading... |
14 👩❤️💋👨 بازگشت معشقوق و یا همسر ۱۰۰ درصد تضمینی
👰♀🤵♂ بخت گشایی و جفت روحی تضمینی
🖤جادو سیاه
🕯 باطل کردن انواع سحر و جادو و طلسم
💰 رزق و روزی و ثروت ابدی
🔓🔑 راهگشایی و مشگل کشایی
🪞 آینه بینی با موکل گفتن کل زندگی شما
💍 انگشترهای موکل دار تضمینی
🫀👅 تسخیر قلب و زبان بند قوی
🧞♀ احضار هر فردی که مدنظر باشد
🎓قبولی در آزمون و کنکور و استخدامی
❌ظرفیت کارها محدوده❌ 2sh
https://t.me/joinchat/AAAAAE57mXt6dkjF0iovog
https://t.me/joinchat/AAAAAE57mXt6dkjF0iovog | 511 | 0 | Loading... |
15 #ک*یر کلفتشو توی #ک*صم فرو میکنه و با شدت تلمبه میزنه
-اههه... لعنت بهت... دارم جِر میخورمم
سینمو تو مشتش میگیره و منو با شکم روی تخت میخوابونه
-تنگی ه.رزه... انقدر که دلم میخواد سگمم بیارم تا #بکنتت...
با ترس بهش خیره میشم که تلمبه هاشو بیشتر میکنه
-خودتم حال میکنی دخترِ قشنگم... قراره حسابی لذت ببری جن.ده خانم💦🤤⚠️
https://t.me/+ZWUjP21E2mxlZTE0
اووووف ببین چطور ک*ص دختره رو میگ.اد🥵🔥 | 489 | 0 | Loading... |
16 کوصخلی بشینی 24 ساعت درس بخونی برای امتحانای خردادماه اخرشم نمره کم بگیری بیا این کانال سوالارو گذاشته😂😂😂
📥 دانلود سوالات | 652 | 0 | Loading... |
17 سوالا دینی شنبه لو رفت😳😱 مشاهده | 677 | 1 | Loading... |
18 -من ک..صشو میخورم تو نوک سینههاشو بکن تو دهنت بابا...
با شهو..ت و لذت رو تخت مبخوابمو پاهامو برای بابام باز میکنم
-بابای سک..سیه من... زبونتو تا ته بکن توم... آههه
داداشم تنشو روی تنم میندازه و لباشو محکم روی لبام میکوبه
-ناله هاتو تو دهنش خالی کن... قراره بابات ار..ضات کنه کوچولو
انگشتشو روی شیاره های ک..صم میکشه و زبون خیس و داغشو روی چو.چولم میماله
-باباا... لعنتی من کی..رتو میخوام... آییی...
با زبونش تند تند تل..مبه میزنه انگشت فاکشو توی سوراخ کو..نم میفرسته.
با گزیده شدن نوک سینم جیغی میکشم که در باز میشه و مامانم...💦
https://t.me/+5bzKnej_h_wxNmJk
با بابا و داداشش #تری.سام میزنه که یهو مامانش میاد و...💦🔞 #تری.سام | 158 | 2 | Loading... |
19 -من برادرتم... لنگاتو واسه من باز کردی؟؟
انگشتمو به آب دهنم آغشته میکنم و آروم رو چو×چولم میکشم
-شاهان وا بده... نمیبینی دارم برات لهله میزنم؟؟ ک××صم ک×یرتو میخواد داداش
سمتم حمله میکنه و سینمو تو مشتش میگیره
-خودت خواستی هر×زهی احمق... جوری بگا×مت که جیغات به گوش بابا و مامانم برسه🔞🤤
https://t.me/+5bzKnej_h_wxNmJk
برادر ناتنیش میک×نتش 🔞💦 | 814 | 5 | Loading... |
20 رمانهای اربابی🔞⛓ مشاهده رمان | 870 | 2 | Loading... |
21 رمان های پولی رو از اینجا دانلود کن: | 886 | 1 | Loading... |
22 رمان عاشقانه مافیایی 365 روز بدون سانسور🔞 | 907 | 1 | Loading... |
23 رمان بزرگسال و ممنوعه🔞: مشاهده | 945 | 2 | Loading... |
24 رمان BDSM کابوس رویاهام👿: مشاهده | 977 | 2 | Loading... |
25 رمان BDSM شکنجه گر من💦: مشاهده | 995 | 2 | Loading... |
26 #سکس_تو_اتاق_جلسه⛔️🙈
در رو بستم و سریع بهش نزدیک شدم و #لب هاش رو #عمیق شروع به #بوسیدن کردم.
شروع به در اوردن #لباس هاش کردم که شلوارم رو از #پام در اورد و سرش رو به #کی*.رم نزدیک کرد و #لیس کوتاهی بهش زد.
#ناله ی #مردونه بلند شد که دوباره #لیس زد!
نتونستم تحمل کنم و موهاي بلوندش رو چنگ زدن و #کی*.رم رو تا ته وارد #حلقش کردم که #صدای عقش بلند شد و...🍑👅💦
https://t.me/+FzaQubsq8ScyZGI0
https://t.me/+FzaQubsq8ScyZGI0
سک*س های هااات و اروتیک میخوای این رمان رو از دست نده🔞❌👆 | 199 | 1 | Loading... |
27 -ک.صتو بخورم تانیا؟🔞
هینی میکشم و عقب میرم، سرگرد صیغهم کرده بود که از جونم محافظت کنه و حالا!
ک.یر شق شدهش رو توی دستش می گیره و روم خیمه میزنه!
-ک.ص تنگتو خودم افتتاح می کنم دختر جون!💦
سوتینم و بالا میزنه و روی نوک سینهم لیسی میزنه که براش آه می کشم!
حشری میشه و خشن گردنم رو چنگ میزنه، ک.یرش رو با یه حرکت توی ک.ص خیسم فرو میکنه و وقتی که تلمبههاش و بیشتر میکنه از شدت درد و لذت...💦😈
https://t.me/+p6RW_PsWeY00NDJk
به خاطر جونش صیغهش کرد اما هر شب ک.ص و کونش رو وحشیانه می کنه و...🔞 | 264 | 0 | Loading... |
28 #سکسبازنایصیغهایش❌🤤🔥
#پارت98
بی طاقت غرید:
_بیا زودتر بکن تو ک*ـصم فاااک عااااه
ک*ـیرکلفتتو میخواام یاشـار...
با شنیدن التماساش حـشرم بیشتر رفت بالا
کـ*یرمو محکم کردم تو ک*ـصش و با یه دست دیگم ک*ـصشو از جلو میلرزوندم
جیغ بلندی کشید که یکدفعه در باز شد.
با دیدن پروانه زن دومم لخت.....
❌ https://t.me/+gUMlv-sBp5o2ZTFk
💦سکسخشنوهات بادوتازناش
شوهرشهوتی🔞 بخاطر ارثش پدربزرگش وصیت کرده دوتا زنبگیره و همزمان حامله کنه و...😱💦 | 138 | 0 | Loading... |
29 داستان کر.دن زنم از ک.و.ن بعد طلاق🔞💦👇🏻
سلام دوستای عزیزم.من علی هستم ۴۰ سال دارم و۵ساله که از همسرم جدا شدم وبچه هام پیش من هستن…اوایل طلاق پسرم گفت پیش مامان میمونم.منم مخالفتی نکردم وبا دخترم زندگی میکردم هر از گاهی به پسرم زنگ یا سر میزدم …یه روز دخترمو بردم که مادر وداداشش ببینه .داخل پارک باهم بازی میکردن .زن سابقم شروع کرد به نق زدن که من نمیتونم بچه رو نگه دارم خرجا سنگینه باید به من کمک مالی کنی.که من مخالفت کردم.کفتم به یه شرط پول میدم که خودش دوزاریش افتاد …اولش مخالفت کرد.دید چاره ای نداره گفت باشه …گفتم هفته ای یه بار میام میکنمت .از جلو بهت سیصد میدم از کو.ن پنصد .گفت باشه …بچه هارو تو پارک گذاشتیم وسوار موتور شدیم رفتیم خونه زنم…بردم اتاق خواب بهش گفتم زود باش بچه ها تو پارک تنها هستن زود لخت شد .اول دادم یه س.اک مشتی برام زد .بعدش طاق باز خوابوندمش رفتم وسط پاش .
از انجا که یه چند ماهی بود طلاق گرفته بودیم میدونستم کو.س.ش تنگ شده یه مقدار روغن بچه به ک.ی.رم زدم سر گیرمو رو کو.س.ش گداشتم با یه فشار تا ته کردم توش یه خورده راحت رفت توش تعجب کردم اما به روش نیووردم
شروع کردم به تل.مبه زدن .یه چند دقیقه فقط از ک.و.س کردمش بهش کفتم از ک.و.ن میدی یه خورده ناز کرد وگفت زود باش منم یکم کرم بی حسی در سو.راخ کو.ن.ش مالیدم و....
https://t.me/+HMX4rXIMH4syNTlk
https://t.me/+HMX4rXIMH4syNTlk
ادامه این داستان کوتاه سک.سی رو اینجا بخون👅 منبع کلی داستان کوتاه شه.وانی🔞👅👅 | 1 061 | 2 | Loading... |
30 _ عمو داری چکار میکنی تو رو خدا ن...نکن
عصبی دستمو محکم جلوی دهنش گزاشتم و با نگاه به در خودم پر قدرت وارد ک*ص تنگش کردمم
چشمام از تنگی و داغیش بالا رفت و اه مردونم تو گلوم خفه کردم و وحشیانه و جنون زده خودمو تند تند عقب و جلو کردم
_ اووففف لعنتی آههه جندت کردم کوچولوی عمو آرههه
بی توجه به خون بین پاش نگاهی به چهره کبود شدش انداختم و محکم تر خودمو کوبیدم بهش و....
https://t.me/+np-62ADTxzgyOGM8
https://t.me/+np-62ADTxzgyOGM8
#تجاوزیی #بزرگسال #وحشی 🚫😈❌ | 458 | 0 | Loading... |
31 محکم روی #باسـنم کوبید و گفت:
_ #ساعتی چند میگیری #جنـ.ده؟!💦😈
با #عشوه از روی شلوار #آلت #کلفت و درازشو مالوندم و گفتم :
_اوووم به نظرت واسه این #کـ..یر #کلفتت چند بگیرم خوبه؟! بره تو #سوراخم #جـر میخورم 🔞😈😱
وحشیانه #ک..صم رو توی دستش گرفت و #شورت و #شلوارش رو پایین کشید.
خودش رو روی #سوراخم تنظیم کرد و ..❌
https://t.me/+rbhO8P1QAYY5YTc0
https://t.me/+rbhO8P1QAYY5YTc0 | 1 | 0 | Loading... |
32 #پارت13
_اوفف دریا آهـهه بخور برام آهـهه زبونت #چ*چ*ولمو آتیش میزنه اوففف.
جـوونی زیر لب گفتم و همینطور که #مر*د*و*نگیمو بالا پایین میکردم و #جـ*ق میزدم به #لزبین نوه های حـ*شریم نگاه میکردم .
با صدای شلپ شلوپ تلمبه زدن ،طاقت نیاوردم و در ماشینو باز کردم و شـ*هوتی گفتم :
_اوفف #کس طلاهای من بیاین این ک*ر منو بخورید تا بابایی جرتون بده.
با اون پستونای گندهاشون حمله کردن سمت #ک*رم و دریا یک ضرب #ک*رمو تا ته فرو کرد تو ...
https://t.me/+VMG35BRyOgpmZGY8
https://t.me/+VMG35BRyOgpmZGY8
اوووف پدربزرگ حشری دو تا نوه دختر داره که هر روز میکنه شون...🔞🍑💦 | 1 125 | 4 | Loading... |
33 رمان به شدت صحنه دار عروس افسونگر 👇😈🔞
تمام مدت صدای ناله هاشون توی اتاق بود!
نتونستم تحمل کنم و اون دختر مو بلونده رو گرفتم تو بغلم و کاری کردم اون دختر مو شرابی از روم بلند بشه و دختر مو بلونده رو خم کردم و کی*.رم رو یک ضرب وارد ک*.صش کردم که جیغش بلند شد.
ناله ی مردونم بلند شد و تند تند تو ک*.صش شروع به تل*.مبه زدن کردم و همزمان اون دوتای دیگه رو می بوسیدم ... 😈🔞💦
https://t.me/+FzaQubsq8ScyZGI0
#فورسام #گروپ | 282 | 1 | Loading... |
34 لیسی به #کلاهک صورتی #آلتش زدم که #ددی #ک.یرشو داخل دهنم برد و نوک #آلتشو میک زدم💦
زبونمو دورش چرخوندم و با دستام #تخم هاشو مالیدم که کم کم راست شد و سفت وایستاد که با مک محکمی از دهنم درش آوردم و ددی نالهی تو گلویی کرد🔞
منو رو تخت پرت کرد و روم خیمه زد که جیغی از هیجان کشیدم که شورتم و تو تنم جر داد و #مردونگی کلفتش و به پرههای #ک.صم مالید که از لذت ناله ای کردم💦
-#ک.ص کوچولوت برای کی خیس کرده بیبی؟
با حرفش خیس تر شدم که یهو #ک.یرش و وارد سوراخ #کونم کرد که از درد جیغ بلندی کشیدم و در گوشم لب زد:
-تنبیه دختر کوچولوهای هات اینه که هر دوتا سوراخشون #گاییده بشه..🔞💦
https://t.me/+p6RW_PsWeY00NDJk
رمان صحنه دار🔞#ددی مافیا و دختر کوچولوی حشری🍼 | 589 | 1 | Loading... |
35 #پارت_۹🔥
وارد اتاق شدم مهسا نیمه جون رو تخت بود طبق روال همیشه اشکان زیرش بود و از #م.مه و #ک.ص سفیدش لذت میبرد
و من از #کو.ن تنگش پشتش جا گرفتم و شروع کردیم انگار مسابقه گذاشته بودیم هرکی زودتر به او. ج برسه برنده است این بین دو باری مهسا به اوج رسید ولی این کافی نبود بود؟
جامون و عوض کردیم این سری من زیر بودم و توی #کو.ن مهسا تلمبه میزدم و اشکان روش بود
با فشاری که اشکان داد #نا.له کردم و محکم تر د.اخل مهسا تلم. به زدم🥵❤️
اشکان هم خودشو محکم تر و سریع تر داخلش حرکت میداد. صدای #تخ. م هامون و بدن های عرق کردمون که روی هم سر میخورد تو اتاق پیچیده بود و فضا رو س.کسی تر میکرد
اشکان با ی نعره مردونه خودشو رو شکم مهسا خالی کرد ولی من هنوز نیاز داشتم و ...🥵🍑🔞🔞
https://t.me/+yZcmqpfNPI9mZDc0
https://t.me/+yZcmqpfNPI9mZDc0
#گروووووووپ🔞 #تریسام🔞 | 1 303 | 6 | Loading... |
36 کص تنگ عروس باکره رو دونفری جر میدن💦🔞
مشاهده رمان | 561 | 1 | Loading... |
37 #سکس_تو_اتاق_جلسه⛔️🙈
در رو بستم و سریع بهش نزدیک شدم و #لب هاش رو #عمیق شروع به #بوسیدن کردم.
شروع به در اوردن #لباس هاش کردم که شلوارم رو از #پام در اورد و سرش رو به #کی*.رم نزدیک کرد و #لیس کوتاهی بهش زد.
#ناله ی #مردونه بلند شد که دوباره #لیس زد!
نتونستم تحمل کنم و موهاي بلوندش رو چنگ زدن و #کی*.رم رو تا ته وارد #حلقش کردم که #صدای عقش بلند شد و...🍑👅💦
https://t.me/+FzaQubsq8ScyZGI0
https://t.me/+FzaQubsq8ScyZGI0
سک*س های هااات و اروتیک میخوای این رمان رو از دست نده🔞❌👆 | 572 | 2 | Loading... |
38 داستان کر.دن زنم از ک.و.ن بعد طلاق🔞💦👇🏻
سلام دوستای عزیزم.من علی هستم ۴۰ سال دارم و۵ساله که از همسرم جدا شدم وبچه هام پیش من هستن…اوایل طلاق پسرم گفت پیش مامان میمونم.منم مخالفتی نکردم وبا دخترم زندگی میکردم هر از گاهی به پسرم زنگ یا سر میزدم …یه روز دخترمو بردم که مادر وداداشش ببینه .داخل پارک باهم بازی میکردن .زن سابقم شروع کرد به نق زدن که من نمیتونم بچه رو نگه دارم خرجا سنگینه باید به من کمک مالی کنی.که من مخالفت کردم.کفتم به یه شرط پول میدم که خودش دوزاریش افتاد …اولش مخالفت کرد.دید چاره ای نداره گفت باشه …گفتم هفته ای یه بار میام میکنمت .از جلو بهت سیصد میدم از کو.ن پنصد .گفت باشه …بچه هارو تو پارک گذاشتیم وسوار موتور شدیم رفتیم خونه زنم…بردم اتاق خواب بهش گفتم زود باش بچه ها تو پارک تنها هستن زود لخت شد .اول دادم یه س.اک مشتی برام زد .بعدش طاق باز خوابوندمش رفتم وسط پاش .
از انجا که یه چند ماهی بود طلاق گرفته بودیم میدونستم کو.س.ش تنگ شده یه مقدار روغن بچه به ک.ی.رم زدم سر گیرمو رو کو.س.ش گداشتم با یه فشار تا ته کردم توش یه خورده راحت رفت توش تعجب کردم اما به روش نیووردم
شروع کردم به تل.مبه زدن .یه چند دقیقه فقط از ک.و.س کردمش بهش کفتم از ک.و.ن میدی یه خورده ناز کرد وگفت زود باش منم یکم کرم بی حسی در سو.راخ کو.ن.ش مالیدم و....
https://t.me/+HMX4rXIMH4syNTlk
https://t.me/+HMX4rXIMH4syNTlk
ادامه این داستان کوتاه سک.سی رو اینجا بخون👅 منبع کلی داستان کوتاه شه.وانی🔞👅👅 | 561 | 1 | Loading... |
39 ۵ نفر برن پاک کنم پلیییز | 1 | 0 | Loading... |
40 شاهزادهی عرب حشری دستامو به تخت بست و به جون لباسام افتاد
_اوففف حبیبتی چه کـ*ص صورتی ای داری💦
با دستاش چوچولمو مالید و سینه هامو گاز گرفت
_خوشت میاد زیر یه کیـ*ر کلفت عرب جر بخوری ها؟
_آههه آییی شاهزاده ارحامم آروم ترر آیی
کیـ*ر کلفتشو دم سوراخ تنگم گذاشت
_اسعد بیا تو امشب این غزال وحشی زیر دستای ما جر میخورهه
با وارد شدن شاهزاده اسعد برادر ارحام چشمام گرد که با حرکت ارحام جیغی کشیدم و...
https://t.me/+BIoiY8ivts44ODk0
https://t.me/+BIoiY8ivts44ODk0
دوتا عرب کیـ*ر کلفت حساب دختر ایرونی رو میرسن❌😱🔞 | 7 | 0 | Loading... |
5300
صدای ملچ ملوچ خوردنش با آه ناله هات میکس شه و بپیچه تو اتاق 🔞 ورود زیر 21 ممنوع🔞
7000
6000
خیمه بزنی روم و حشری شدنمو نگاه کنی و هی انگشتتو محکمتر فشار بدی توم💦🥵 جهت رزرو تبلیغات: @tablighat_mon
9400
صدای ملچ ملوچ خوردنش با آه ناله هات میکس شه و بپیچه تو اتاق 🔞 ورود زیر 21 ممنوع🔞
15810
20210
خیمه بزنی روم و حشری شدنمو نگاه کنی و هی انگشتتو محکمتر فشار بدی توم💦🥵 جهت رزرو تبلیغات: @tablighat_mon
100
یجوری حش*.ریم کنی که بشینم رو دهنت بگم فقط لی*س بزن لنتی👅💦 رمان: #عروس_افسونگر🔞🔥 #عاشقانه #بزرگسال #روانشناسی😈💦 نویسنده: #بانوی_طلایی_F رمان های کاملم @novel_bano P1
https://t.me/c/1986431345/117000
مخزن داستان سسکی+18
6200