cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

ســـرخ تـــــرین 🔞

🌳رمان های در حال تایپ: 🍁سرخ ترین عشق 🌼سکوت‌درد https://t.me/c/1901486415/16164 دارای محدودیت سنی🔞 اخطار:🗣این رمان دارای صحنه‌های باز می‌باشد😨 https://telegram.me/HidennChat_bot?start=557201186 ربات ناشناس

Show more
Advertising posts
2 467
Subscribers
-1324 hours
-467 days
+7730 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from N/a
- دیدی سفید برفی با هفت کوتوله خوابیده؟ آب دهنم رو ترسیده قورت دادم و به رئیس کوتوله ها نگاه کردم و سر بالا دادم - توهم سفیدی مثل سفید برفی و الان موظفی به ما هفتا سرویس بدی با گریه خواستم فرار کنم که دوتا از کوتوله موهام رو از پشت گرفتن که جیغی از درد کشیدم و با دیدن بقیه کوتوله ها که شلوارشون رو پایین کشیدن و دستی به مردونگیشون کشیدن... رابطه زوری هفت کوتوله با سفید برفی🔞💦 https://t.me/+wPDGK4Z4yxphZmNk https://t.me/+wPDGK4Z4yxphZmNk 9 صبح پاک✅
Show all...
هفت کوتوله🔞

انقد خوب بلد باشه ارضا کنه که واس هیشکی جز خودش خیس نکنم🫦💦 ‌ این رمان مناسب افراد +24سال🔞

Repost from N/a
#هفت_کوتوله🔞 #پارت_1 _روی شکم بخواب و باسنت رو بده بالا تا سوراخ هات باز تر بشن. یکی شون دست های سیاهش رو روی کمرم گذاشت و من رو به شکم خوابوند و اونی که دستور داده بود پشتم ایستاد و انگشتای زبرش رو به ک.صم کشید. اون کسی که روی تخت نشسته بود و با لختی بدنم جق میزد، بلند شد و جلوم ایستاد و دیک کوچولوش رو به لبم نزدیک کرد و غرید: _دندون نمیزنی فهمیدی؟ بیشتر مک بزن خوشم میاد! موهامو تو انگشت های کوچیک و تپلش چنگ گرفت و سرم رو به دیکش برد باورم نمی‌شد که بین هفت کوتوله دراز کشیده بودم و نوبتی می‌خواستن به قول خودشون منو "بگا" بدن. رئیس شون روی صندلی نشسته بود و با اون قد کوتاهش پا روی پا انداخته بود و دود پیپش رو بیرون داد و با صدای بمی دستور داد: _کی.راتون کوچیکه پس دوتایی می‌تونید تو جلوش فرو کنید و دوتا هم عقب! لبخندی بهم زد و خیره تو چشمای خمارم، ادامه داد: _میخوام تخت رو از ارگاسم سفید برفی خیس کنید! بوی ارضاش تا 3روز باید تو اتاق بمونه. قد کوتاهِ سیاه پوست چونه مو تو دستش گرفت و لب کلفتش رو روی لبم نشوند و وقتی همزمان چیز کوچیکی روی سوراخ باسن و واژنم حس کردم، آه پر از شهوتم تو دهن اون کوتوله سیاه پوست پخش شد. 6تاشون همزمان لای پاهام و باسن و سینه هام فرو رفتن و من از لذت صدای ناله هام بلند شد و به خودم پی‌چیدم و چشمای خمارم رو به رئیس‌شون دوختم که شلوار و باکسرش رو از پاش در اورد و تا چشمم به آلتش افتاد لحظه ای شوک شدم! این قد و هیکل چطوری می‌تونست همچین آلتی داشته باشه؟! https://t.me/+wPDGK4Z4yxphZmNk https://t.me/+wPDGK4Z4yxphZmNk 9 صبح پاک✅
Show all...
هفت کوتوله🔞

انقد خوب بلد باشه ارضا کنه که واس هیشکی جز خودش خیس نکنم🫦💦 ‌ این رمان مناسب افراد +24سال🔞

Repost from N/a
-ک.ص و ک.ون این پرستار رو جر بدید دست و پام رو به تخت تیمارستان بستن و با شهوت ک.صمو به تشک تخت مالیدم -اووووف جرررم بدید زبوناتون رو بکنید تو ک.صم آههههه کی.رای کوچولوتون رو میخوام تمام سوراخام رو پر کنید کوتوله ها روی تخت اومدن و کی.راشون رو به سر و صورتم مالیدن ولی بخاطر بسته بودن دستام نمیتونستم کاری کنم فقط زبونمو بیرون اوردم چشمامو خمار کردم و کی.ر کوچولوشو تو دهنم کرد و لبامو غنچه کردم تا تو دهنم تنگ تر بشه -هفتا کی.ر امروز پرستار جن.ده رو جر میدن ک.ونمو براش تکون دادم که دوتا کی.ر همزمان تو ک.صم فرو رفت و... سکس پرستار حشری با هفت تا کوتوله روانی🔞💦 https://t.me/+wPDGK4Z4yxphZmNk https://t.me/+wPDGK4Z4yxphZmNk 9 صبح پاک✅
Show all...
هفت کوتوله🔞

انقد خوب بلد باشه ارضا کنه که واس هیشکی جز خودش خیس نکنم🫦💦 ‌ این رمان مناسب افراد +24سال🔞

Repost from N/a
00:04
Video unavailable
تو کویر کــــ🍑ـــــون پسره بیچاره میزاره و اشکش و در میاره!👀🫦💦 _چیکار میکنی ددی! _مگه کویر دوست نداشتی کاراکال دارم به اوج میرسونمت تفی روی سـ*وراخ پسرک انداخت و بی معطلی خودش را #واردش کرد دستش را داخل شن ها چنگ کرد و از شدت درد بیحال شد #پـــاره شدنش را حس میکرد _اینم تاوان پیچوندن ددیت کاراکال وحشی من https://t.me/+UpJI_RpVsY0wMzBk #گـــــــــی‌لاو_ددی_لیتل‌بوی🔥 #اسمات_مافیایی_هــــــات💦 ۸ صبح پاک شه 🌞
Show all...
7.14 KB
Repost from N/a
00:09
Video unavailable
سکـ*ـس خشن و ها*ت دوتا رفیق صمیمی توی دستشویی دانشگاه...😈🔞🔞 محکم به موهای آراد چنگ زدم و خودمو تا ته توی #حلقش کوبیدم که محکم عوق زد🫦🍆 _فکر کن مدیر دانشگاه بفهمه #دهن دانشجوی نمونش داره زیر #کیـ*ـر شر ترین پسر دانشگاه #گا*ییده میشه. اووووف #دهن داغت فقط به درد این میخوره #کیـ*ـرمو #سا*ک بزنی #بیبی‌بوی...♨️♨️💦💦💦 https://t.me/+6wKIEdpbtlI0YmRk https://t.me/+6wKIEdpbtlI0YmRk مدیر دانشگا مچشونو میگیره و مجبورشون میکنه...🔞🔥🔥 ۸ صبح پاک شه 🌞
Show all...
1.58 MB
Repost from N/a
-گمشید از خونه من بیرون! عماد پا تند کرد و رو به روی خواهرش ایستاد: _تمومش کن خواهر من، تو که می‌دونی من چقد سلین رو می‌خوام... بذار ازدواج کنیم نوه توهم از تنهایی در بیاد، پدر بالای سرش باشه! -پدر؟ پدر این بچه زیر خاکه، خواهرزاده توعه نامرد آقا عماد که حالا به زنش چشم داری.😱😱😱 سلین قدم تند کرده و روبه روی مادرشوهرش لب می‌زنه: _این چه حرفیه می‌زنی مادرجون؟ ما قبلاً بهم علاقه‌مند بودیم و نشد که این عشق سرانجام بگیره ولی الان... سیلی محکمی به صورت سلین زد و با بغضی که داشت خفش می‌کرد داد زد: _دهنتو ببند زنیکه احمق! شوهرت یه سال نشده مرده و حالا تو با داییش ریختی روهم؟ من به جهنم... از روحش، بچش خجالت نکشیدی؟🔞🔞 -آبجی! _اگر زنش بشی دیگه رنگ بچتو نمی‌بینی! https://t.me/+eleWV-LB4EhiY2M0 سلین و عماد از چند سال قبل عاشق هم بودن ولی طی اتفاقات گذشته سلین با خواهرزاده اون ازدواج می‌کنه، بعد فوتش می‌خواد که به خواستگاری عماد جواب مثبت بده که...❌ ۹صبح
Show all...
Repost from N/a
یه پسر کوتوله از زیر میز ک.ص دختره رو میخوره🔞💦 از زیر میز زبونش رو تند تند روی ک.صم کشید و چ.چولمو تو دهنش برد که قاشق از دستم افتاد صدای ملچ ملوچ ریزش اومد و رون هامو محکم دور سرش سفت کردم و نگاه شوهرم به من افتاد -حالت خوبه؟! دوستِ کوتوله شوهرم از زیر میز خیره تو چشمام زبونشو لول کرد که دیگه نتونستم تحمل کنم و موهاشو چنگ زدم _آههههههه بخورششش تا سر شوهرم متعجب رفت زیر میز تازه فهمیدم چکار کردم و از ترس سر دوستش رو محکم به ک.صم فشار دادم https://t.me/+wPDGK4Z4yxphZmNk https://t.me/+wPDGK4Z4yxphZmNk 1:30 پاک✅
Show all...
هفت کوتوله🔞

انقد خوب بلد باشه ارضا کنه که واس هیشکی جز خودش خیس نکنم🫦💦 ‌ این رمان مناسب افراد +24سال🔞

Repost from N/a
من آریوام🔥 پسری که از بچگی به خاطر رنگ سفید موها و زال بودنش مورد تمسخر بچه‌ها و افراد قصر قرار می‌گرفت. همه بهم میگفتن پسرِ فاحشه ولی همه‌شون رو کنار زدم و شدم شاهزاده‌ی آریایی! شاهزاده‌ای که همه‌ی جنگ‌ها رو می‌بره و شکست تو کارش نیست. توی یکی از این جنگ‌ها یه اسیر سک‌سی چشم‌هام رو گرفت.😈 اسیری که بعد از زندانی کردنش فهمیدم فرمانده‌ی سرزمین دشمنه و این شروعی برای به‌فاک رفتنش بود.🔞💦 https://t.me/+dAW_5ApYoAo0OWE0 #گی‌تاریخی #خشن‌سک‌سی💦 ۱۲ شب پاک شه 🌞
Show all...
-من حاملم!! ولی سقطش میکنم! چون تو فقط منو واسه انتقام مسخره ات میخواستی!! آبرومو تو کل شهر بردی کارون!من بخاطر تو تن به هرکاری میدادم ولی تو... عربده میکشد!جوری که چهارستون دیوارهای عمارت میلرزد _چه غلطی کردی؟! میخوای بچه منو بندازی تو نیم وجبی؟! زنگ میزنم دکتر فقط وای به حالت بلایی سر اون بچه اومده باشه! _تو این بچه رو میخوای؟! _تو رو هم میخوام جوجه!... #توصیه_نویسنده♨ هیشش یواشکی بیا تو این کانال🤫 چند دقیقه دیگه لینکش باطل میشه فقط 5 نفر دیگه عضویت داره!❤‍🔥 "صبح پاک" https://t.me/+6mYGUCqu9qs2MzE8 https://t.me/+6mYGUCqu9qs2MzE8
Show all...
Repost from N/a
#گی🏳‍🌈 #هات💦 #تاریخی⚔ #خشن🧨 زبونت رو بیار بیرون نقش سگ بودنت رو خوب اجرا کن👅💦 وقتی توجهی به حرف آریو نکرد، مرد سیلی محکمی رو صورتش کوبید و دهنش رو باز کرد. تفش رو تو دهنش پرت کرد و زبونش رو با دو انگشت بیرون کشید. _حرف‌ گوش کن فرمانده! من همیشه آدم مهربونی نیستم. یه وقت دیدی بردمت جلوی مردم سرزمینت و سوراخ گشادت رو گاییدم😏🍑🔥 فریان با عصبانیت تلاش کرد فاصله بگیره ولی وقتی انگشت‌های آریو رو سوراخش نشست، فاتحه‌ی خودش رو خوند. قرار بود همه‌ی عزت و آبروش رو با گاییده شدن زیر این شاهزاده حرومزاده از دست بده🥵🔞 https://t.me/+dAW_5ApYoAo0OWE0 ۱۱ شب پاک شه 🌞
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.