ســـرخ تـــــرین 🔞
🌳رمان های در حال تایپ: 🍁سرخ ترین عشق 🌼سکوتدرد https://t.me/c/1901486415/16164 دارای محدودیت سنی🔞 اخطار:🗣این رمان دارای صحنههای باز میباشد😨 https://telegram.me/HidennChat_bot?start=557201186 ربات ناشناس
Show more2 428
Subscribers
-1224 hours
+477 days
+6230 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from N/a
با لذت خودمو روی بدن ددی بالا و پایین میکردم و #صدای ناله های بلندم توی پله ها میپیچید 😱🔥
ددی #دستشو گذاشت روی دهنم و همونجوری که کمکم میکرد بالا و پایین بشم گفت :« #هیشش ! میخوای همه #بفهمن داری به ددیت سرویس میدی ؟🙊👀
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
21 پاک✅
100
Repost from N/a
#بنرهاپارتواقعیهستند
به بالا نگاه کردم تا مبادا اشک جمع شده در چشمانم بریزد: ولی تو از اولم منو باور نداشتی مگه نه؟ همیشه منتظر روزی بودی که بذارم و برم
صدایش لرزید: واقعا رفتی
+ اگه بیرونم نمیکردی هیچ وقت نمیرفتم
_ رفتی و با وجود دخترمون #شیش سال برنگشتی
+ برمیگشتم که چی بشه؟ که هر روز باورم نکنی و هر روز بمیرم؟ که هر روز ببینمت و نداشته باشمت؟ که من باشم و تو دل بدی به یه دختر دیگه؟ برمیگشتم که چی بشه؟!
https://t.me/+WaoD7xUrC_o5YzNk
۲۱
500
Repost from N/a
این رمان خوراک کسای هست که عاشق رمان #تاریخی هستند ❤️🔥
داستان از یه محافظ ملکه شروع میشه که حاضره جون خودشو بذاره اما یه تار از سر موی ملکه کم نشه 👸
از اون طرف پسر داستان رهبر یه گروه شورشی علیه سلطنت هست که می خواد خاندان سلطنتی قتل عام کنه 🥷
حالا چی میشه اگر این دو عاشق هم شند ؟!🔥
برای خواندن این داستان #تاریخی و #هیجانی 👇
https://t.me/+qNmVzM3rhUIxMGJk
۲۱
600
Repost from N/a
00:01
Video unavailable
#گــــی🔞🙈
#داســتانتناسخ🔞‼️
وقتی سومین #انگشت و فرو کرد داخلم کرد #داخلم و بیرون آورد ، عضو خودش و گذاشت و وقتی دید حرکتی #نمیکنم کمرمو گرفت و منو کشید زیرش
از لذت لبمو #گاز میگرفتم و چیزای بیشتری بجز اون انگشتا میخواستم 🙊🔞
با فرو رفتن #عضوش داخلم آه بلندی کشیدم و میخواستم خودمو عقب بکشم 👀
اما کمرم و گرفت و بی توجه به صورت جمع شده از دردم #شروع کرد به تلمبه زدن
درد و لذتی که #میکشیدم وادارم میکرد به بدنم پیچ و تاب بدم و مدام در حال تکون خوردن باشم‼️🔞
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
21 پاک✅
animation.gif.mp40.33 KB
800
Repost from N/a
00:02
Video unavailable
🚷رابطهشیطانوفرشته🔥😱
شیطانی که فرشته رو مجبور میکنه بیاد توی تختش و بهش سرویس بده...💀‼️
#گــی #BDSM💦
با لذت به #تاج تخت تکیه دادم و به حاتک که #همین چند دقیقه پیش ظاهر شده بود #نگاه کردم 🔥💥
لبمو با زبونم تر کردم و گفتم :« #میدونی باید چیکار کنی نه؟
باید چهار دست و پا بیای و #التماس کنی که #بزارمش توی دهن گشادت❗️
نفس عمیقی کشید و چهار دست و پا اومد سمتم #نشستم لبه تخت و با کفش به زمین #ضربه زدم تا درست جلوم باشه🔥👞
وقتی #درست جلوم زانو زده بود عضومو از #شلوار بیرون آوردم و دستمو گذاشتم روی #موهای سفیدش
سرشو نزدیک کرد و لیسی به عضوم زد
میدونستم #دارویی که خورده باعث شده سوراخش #همین الان برام باز و بسته بشه 👀👅
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
19 پاک✅
animation.gif.mp40.33 KB
2100
Repost from N/a
ببینید دختره بدجنس رمانمون با اینکه عاشق امید شده ولی چجوری بهش جواب میده😂😭
خونسرد و بی تفاوت داشتم شاممو میخوردم که صدای نگران امید بلند شد
- غزاله... فکراتو کردی؟
میدونستم منظورش چیه اما خودمو به اون راه زدم و با ابروهای بالا رفته پرسیدم:
- راجب چی؟
- راجب خودمون... قرار یک ماه پیشمون و یادت نرفته که... گفتی فقط به یه شرط حاضری باهام زندگی کنی و جدا نشی.
اهوم کشداری گفتم و کمی از نوشیدنیم نوشیدم. میدونستم این بی تقاوتیم خیلی حرصش میده اما خودشو کنترل میکنه!
در آخر طاقت نیاورد و گفت:
- خب جوابت چیه؟
خبیث جواب دادم:
- جوابم به زودی میاد دم در و تو تحویلش میگیری... درخواست طلاق!
چند دقیقه فقط با بهت بهم خیره شد و تنها صدایی که سکوت بینمون و میشکست صدای گوش نواز قطرات بارون بود.
یکدفعه انگار به خودش اومد و طغیان کرد:
- تو جدیی غزاله؟ آخه چرا؟ من که همه تلاشمو کردم لعنتی... من نمیزارم تو از پیشم بری.
با اخم بلند شدم و غریدم:
- تو خودت این حق انتخاب و به من دادی پس بهتره سر حرفت بمونی
و پشت بند حرفم سمت در آشپزخونه رفتم و اما با روشن شدن ناگهانی آسمون و چند ثانیه بعد صدای وحشتانک رعد و برق، ترسیده جیغ بلندی کشیدم و دستمو رو گوشام گذاشتم.
قبل اینکه بتونم خودمو جمع کنم برقا رفت و ترس من بیشتر شد... با بغض و لرز اسم امید و صدا کردم که همون لحظه تو آغوش گرمی فرو رفتم:
- هیش آروم گربه چموشم... من اینجام نترس!
امید و غزاله دختر عمو و پسرعمویی که به خاطر مسائلی به اجبار با هم ازدواج کردن. امید عاشق غزالهس و برای بدست آوردن قلبش هر کاری میکنه و اما....🔥‼️
https://t.me/+b37MH0aA6iUyYWU0
۱۸
1400
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
رابطهممنوعهفرشتهوشیطان 🔞🔥
#گــی 😱
#داستانتناسخ
با لذت #خودمو #کوبیدم توی اون سوراخ #تنگ و داغ حاتک🙊😱
بدن سفیدش زیر #پوست تیرم ترکیب جالبی و #بوجود آورده بود 😈
حاتک #ناله بلندی کرد
تاحالا با هیچ #فرشته ای نخوابیده بودم و بدنش داشت #بیشترین لذت و بهم میداد
خم شدم #روش و نیپلش و گاز گرفتم
میدونستم الان دوتا #شاخ روی سرم ظاهر شده و #حاتک با لذت خودشو بهم فشار میداد 👌👉
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
15:30 پاک✅
1.34 KB
2600
Repost from N/a
من درتاج هستم
یه دختر مو طلایی از طبقه جنگجویان 👩⚔
وقتی دنبال هویت مخفی یه رهبر گروه شورشی علیه سلطنت بودم با یه مرد قدرتمند برخورد کردم
اون رهبر گروه شورشی بود 😨
خودش با پای خودش اومد خودشو معرفی کرد نمی دونستم دلیل این رفتار عجیبش چی بود تا اینکه خفتم کرد بزور ازم بوسه گرفت🔞
منو بزور معشوقه خودش کرد تازه این اولش بود 🔥🔥🔥
https://t.me/+qNmVzM3rhUIxMGJk
۱۵
2200
Repost from N/a
00:02
Video unavailable
#گــی 🔥🔞🔥🔞
#داستان.تناسخ
پسری که هر شب به برادرش ...😐🙊
با ترس خودمو عقب کشیدم و گفتم :« الیاس خواهش میکنم ؛ من برادرتم ...
الیاس پوزخند کثیفی زد و همونجوری که دستشو به نیپلم میرسوند گفت:« اونموقع که برای دلبری میکردی برادرم نبودی ؟ ‼️💀
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0
13 پاک✅
animation.gif.mp40.25 KB
2400
Repost from N/a
-برو زیر میز برام ساک بزن.
-ولی اگه یکی ببینه؟
سرم رو فشار داد و مجبورم کرد زیر میز بشینم.
-میخوای به حرف مدیر دانشگاه گوش ندی؟🔥
ناچار زیپ شلوارش رو باز کردم.
آلت کلفتش مثل دسته جلوم پرید🔞...
دهن بردم نزدیکش بخورم که... در باز و صدای معاون پیچید...
https://t.me/+pHgtr-JvBzdmNTI8
https://t.me/+pHgtr-JvBzdmNTI8
معاون دانشجو و مدیرو درحال سکس میبینه🙈💦
9پاک✅
دانشگاه شهوتـ
شب من بشینم روش بالا پایین کنم تو فقط نگاه کنی چطوری میره توش.🔥
3201