cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

『𝖲𝖤𝖷 𝖳𝖱𝖠𝖢𝖪🔥🔞』

وقتي بالاخره نقطه شيرينتو پيدا ميكنم و صداي تخت با ناله هات همراه ميشه..🔥🔞 تبلیغات: @tablighat_hash

Show more
Advertising posts
15 612
Subscribers
-6624 hours
-6187 days
-2 19430 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

🔹🐹همستر تا یکساعت دیگه لیست میشه و با زدن این کد تو این ساعت آخر ۵۰۰ میلیون جایزه میده!🤑💵 @hamester_kod
Show all...
_چکاتو پاس نکردم که برام ادا #تنگارو در بیاری پس بکش پایین تا پوستتم همراه لباسات #جـ'ـر ندادم👅⛓ +ولی قرارمون #سکـ'ـس نبود _تو انگار متوجه نشدی قرار ما #اختیار کامل بود یعنی حتی #جونتم میخوام باید بگی چشم چه برسه این دوتا گردالیای #آبدار رو💦🫦🍑 https://t.me/+noJVMTzG_Uo3N2E0 مجبوره بخاطر بدهیش، اسلیو خشن ترین مرد خانواده بشه و هرشب جلوی بقیه بهش بده😱💯❌
Show all...
👍 1
دوتا پسر حشـ*ـری که به زور پرستارشونو لیتل خودشون میکنن و وقتی خوابه یواشکی پوشکش میکنن که♨️💦💦 https://t.me/+noJVMTzG_Uo3N2E0 #ورود_افراد_زیر_18_سال_ممنوع⚠️
Show all...
_سینه هات وقتی تو دهن بچس تپل تر میشه؟! با شنیدن صدای مردونش #سینمو سریع تو لباسم چپوندم و بچه رو به ارومی رو تخت گذاشتم که بهم نزدیک شد و دستش یهو رو سینم قرار گرفت! _میخوام خودم بزرگشون کنم نه پسرم! سینه هامو از زیر لباس بیرون کشید و به ارومی تو مشتش فشارشون داد که صدای #نالم بالا رفت و لای پام خود به خود خیس شد _چه پرستار سک.سی هستی... #باسنمو عقب کشید و به خودش چسبوند و خشتکشو رو بهشتم حس کردم و با باز شدن زیپ شلوارم....😏🍑👅 https://t.me/+Npo5y_UJkCs4Y2E0
Show all...
دوتا پسرخاله حشـ*ـری که پرستار سکـ*ـسیشون رو لیتل خودشون میکنن و سوراخ تنگ و کوچولوش رو هرشب با دیـ*ـکای کلفتشون میگـ*ـان⚠️🔥🌈 https://t.me/+noJVMTzG_Uo3N2E0 ممنوعه ترین رمان تلگرام که با هر پارتش آبت میاد😈💦🫦 فقط کافیه جوین شی بیبی😎👇👇👇 https://t.me/+noJVMTzG_Uo3N2E0
Show all...
-خودارضایی کن برام فیلم بگیر. با لذت دستی به پایین تنم کشیدم و دوربینو نزدیک تر کردم -بیشتر خودتو بمال... انگشتت قشنگ بره توت! چهارتا انگشتمو تو وا*ژنم فرو کردم که با صدای خش دارش پچ زد: -بسه انگشت کمه... امشب زیر کلفتم پاره میشی کوچولو https://t.me/+dHUYOlOfzudlNDk0 تو شرکت با رئیس شرکتش ...🙈🔞💦
Show all...
😮رئیس پرستارشو جر میده😱 بیا ببین پارت اولشه... رونامو گرفته بود و با هر تلمبش آب هامون قاطی شده بود وتخت مریض خیس خیس شده بود. - چه تنگی تو...اوف. بی طاقت بهشتمو با دست مالیدم که دردم کمتر شه مردونگی خیلی بزرگی داشت. منو چرخوند و با فشار خودشو توی بهشت باکرم جا داد که... https://t.me/+N7AIX_yGL1UyNjY0 ☺️
Show all...
_وسط خونه لنگارو دادی بالا که چی بشه؟ میخوای بابات اخراجم کنه دختره‌ی خیره سر؟ نگاهای عصبی و خشنش دوباره رو لباس خواب سیاه رنگم زوم شده بود و دستشو با لوندی گرفتم و لای پاهام فشردم. _اروند خودت ببین چه قدر زدم بالا!خیس خیس شدم! _من بادیگارد پدرتم...داری با دم شیر بازی میکنی! بی توجه به حرفاش لباسمو در اوردم و با تن برهنه مشغول باز کردن زیپ شلوارش شدم.⚠️💦⚠️ https://t.me/+SrWjvJgul41mNTg0
Show all...
#پارت167 استرس توی تموم جونم رخنه کرد .. اگر انتخاب نمیشدم چی کار باید میکردم ؟ با لوییس همراه شدم و رفتیم پیش بقیه .. باید هر طور شده با تیم میرفتم . جاسپر مشغول انتخاب بود و من با استرس خیره بودم بهش و ناخن های دستم رو میجویدم .. یکی یکی اسم اعضا رو میگفت و آخر هم نگاهی اجمالی به تیم انداخت و لب هاش رو از هم باز کرد : -تمومه .. بقیه لازم نیست بیان .. احساس کردم روح از تنم خارج شد .. با بهت به جاسپر نگاه کردم : -یعنی چی ؟ .. من رو نمیبری ؟ لوییس هم اعتراض کرد : -جاسپر دیوونه شدی ؟ .. لارا یکی از سریع ترین مکانیک های تیمه اگه نباشه کار ها لنگ میمونن .. داری ریسک بزرگی میکنی .. جاسپر نگاهی به من انداخت : -به نظر من سریع تر از لارا هم داریم توی تیم .. چند وقتیه تمرکز نداره اصلا .. به هیچ وجه نمیخوام مشکلی پیش بیاد .. لوییس این بار اخم هاش رو کشید توی هم : -نبردن لارا باعث میشه مشکل پیش بیاد برامون .. اگه لارا نیاد من هم نمیام .. برام جایگزین پیدا کن .. فایده ای نداشت و هر چی میگفتیم انگار نه انگار .. جاسپر همیشه حرف حرف خودش بود و وقتی تصمیمی می گرفت به راحتی از تصمیمش بر نمیگشت .. - شورتتو دربیار بده بهم. چشمم از تعجب گرد شد و لب زدم: - این جا؟ جلوی مادرت؟ نیشخندی زد و گفت: - مگه دنبال هیجان توی سکس نبودی؟درار شورتتو، پاهاتم باز کن از هم، ببینم اون ک.ص خیستو. لب گزیدم و نگاهم چرخید سمت آشپز خونه ی اوپن که مادرش مشغول آماده سازی شام بود. دامن پام بود، کمی پاهام رو باز کردم و به سختی شورتم رو پایین کشیدم و گذاشت جیبش. - حالا بیا بشین روک‌.یرم. لبم رو گاز گرفتم، کاری که می خواست انجام دادم و... . https://t.me/+-8jC1_Z_a84zMjU0
Show all...
👍 25 3😱 2
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.