cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

𝗠𝘆 𝘀𝗲𝘅𝘆 𝗶𝗻𝘁𝗲𝗿𝗻🔞

باگ ح..شری بودن اونجاست که وقتی دعوا میکنین تو لای پات از جذبه‌ش خیس میشه.💦 تبلیغات: @roman_mah_ads

Show more
Advertising posts
12 407
Subscribers
-3824 hours
-4637 days
-1430 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

- آخ آقا کیا!! میشه من برم دستشویی؟ دهنشو از نی.پلم دور میکنه - چرا جوجه؟ - آخه فکر کنم جیشم ریخت. بلندمیزنه زیر خنده. از خجالت سرخ شدم. -جیشت نیست جوجو.. داری حال میکنی.. با ترس بهش زل میزنم.. دستشو میکنه توی شو.رتم و با لمس نازم جیغ میزنم: - وای ریخت…وای آقا کیا.. - شل کن لذت ببر.. الان که این هیولا رو بکنم توش بیشتر میریزه س.کسی خانم. https://t.me/+fQFX3PTHbK9hNmE8 https://t.me/+fQFX3PTHbK9hNmE8
Show all...
- آخ ک*ص داغم ک*یر بزرگتو می‌خواد کیا! هر چهار تا انگشتش تومه و داره ضربه می‌زنه که باز می‌گم: - ج*رم بده… آخ… آییییی از شدت خیسی هر بار ضربه می‌زنه شاپ شاپ صدا میده. یه انگشتش رو می‌کنه توی ک*ونم و با انگشت دیگه اش سعی می‌کنه گشادش کنه.وقتی خوب جا باز می‌کنه خودشو بین پاهام قرار میده و همونطور که انگشتاش توی پشتمه با یه ضربه دیک کلفتش رو توم فرو می‌کنه. - تا صبح می‌خوام ج*رت بدم ج*نده کوچولوی خوردنیم… - آخخخخخخ یهو… 🔥🔥🔥 https://t.me/+ynTbWpqRcMQ2NDVk https://t.me/+ynTbWpqRcMQ2NDVk
Show all...
#پارت1 -اهیییی…درد دارممم…ک*صم داره ج.ر میخوره …اههه بسهههه…خیلی کلفتی اهیییی…. اسپنکی روی باسن گرد و تپلم زد و پاهامو روی شونه هاش انداخت و بی رحمانه توی ک*ص پف کرده و خیسم تل*مبه میزد -خفه شو هرزه…اینجا زندانه الان همه میریزن سرمون جن*ده.. با ضربه محکمی به داخل ک*صم کوبید که جیغ بلندی از درد کشیدم -اهههه…اوممم…خیلی درد دارممم…اهیییی.. ترشحات ک*صم حسابی زیاد شده بود و روی ک*یر زندانبان ریخته بود با حس مایع داغی توی وا*ژن تنگ و خیسم خودمو عقب کشیدم و…👅🍑💦 https://t.me/+fQFX3PTHbK9hNmE8 https://t.me/+fQFX3PTHbK9hNmE8 توی زندان ک*ص و ک*ونشو با دیلدو یکی میکنن😱💦🔞
Show all...
👍 2
- چه جوری به داداشم ک.ص میدی که دیگه هیچ دختریو نمیکنه؟❤️‍🔥 چادرم رو سفت تر میگیرم. احساس خطر میکنم.. - آقا کوروش.. ش..شما اینجا چیکار میکنین؟ دست میکشه به خشتک شلوارش.. دارم سکته میکنم.. - اوم.. نظرت چیه این سالارو آروم کنی؟ هر شب هر شب به داداشم سرویس میدی یه شبم به من.. انگشتشو به لبم میکشه با ترس میخوام برم عقب ولی پشتم دیواره.. - الان کیا میاد آبرومون میره.. - کیا سرش گرمه جوجه..قول میدم بهت بدنگذره.. از داداشم حرفه‌ای ترم.. چادرم رو کنار میزنه و تو یه حرکت.. https://t.me/+ynTbWpqRcMQ2NDVk https://t.me/+ynTbWpqRcMQ2NDVk دختره مجبوره به برادرشوهرش سرویس بده 🔥🔥
Show all...
#part68 _تو زندان سـ*ـکـ*ـس میکنی نمیگی زندانیا هوس کنن؟ زبونشو از لای بهــ*ـشت دختره کشید بیرون و هردو‌ وحشت زده بهم نگاه کردن جلو رفتمو دستمو روی نیپل سینه های گردش کشیدم _لـ*ـز هرچقدر هم‌بهت مزه بده به پای  جر خوردنت زیر من نمیرسه دستشو روی الـ*ـتم‌ گذاشتم‌ _ در صورتی به رئیستون‌نمیگم که دوتاتونو تا صبح جر بدم دختری‌ که تا الان‌ خوابیده بودو داشت از لذت ناله  میکرد‌ چهار دست و پا به سمتم اومد و‌الامو‌ از داخل شلوارم بیرون‌کشید‌ _اتفاقا منم دنبال یه کـ*ـلفت مثل تو‌میگشتم تا خواهرمو‌ ج*ر بده لبای قرمزشو‌ دور الـ*ـتم حلقه کرد‌ _من میخورم برات تا خواهرمو‌ ج*ر بدی شروع کرد به مکیدن که سرمو‌ خم‌ کردم و‌ سینه گرد رئیس زندانمون رو توی دهنم کشیدم و ... https://t.me/+fQFX3PTHbK9hNmE8 https://t.me/+fQFX3PTHbK9hNmE8 #تریسام #لزبین #استریت 💦💦💦
Show all...
🔥 2
#حاج_آقا_لیسر🔞🔥 - چو.چول خیست داره زیر زبونم نبض میزنه بگو ک.صت چی میخواد کوچولو - آههه کیا....آییی یواش تر لعنتی نمیدونستم مذهبی ها هم انقدر خوب می لیسن فکر کردم از اون بسیجی هایی باشی که ندونی س*کس چیه حرصی سیلی به پستون های گنده و سفتم زد که نالم در اومد و رد دستاش رو پوست سفیدم سرخ شد - میخاری جنده کوچولو الان جوری زیر ک.یر کلفت شوهر مذهبیت جر میخوری که تا یک هفته گشاد راه بری حشری داگی شدم و ک.ون قلمبمو جلو چشماش تکون دادم که یه ضرب کلفتشو تو ک.ص باکرم فرو کرد و بلافاصله چیز کلفتی تو سوراخ ک.نم فرو رفت که....... https://t.me/+ynTbWpqRcMQ2NDVk https://t.me/+ynTbWpqRcMQ2NDVk شوهر مذهبیش یه حاجیه داغه که یه تنه همه ی فانتزی های جنسیشو تو چند تا راند پشت سر هم برطرف میکنه و عقب جلو شو.....💦👅
Show all...
-پاپی ک.صشو بخور! سگ کوچولو و سفیدش بین پام اومد و با زبون مخملیش روی ک.صمو تند تند لیس زد -آه آهههه خیلی خوبه پندار ک.یرشو توی دستش عقب و جلو کرد و با شهو.ت به آبی که از ک.صم سرازیر بود خیره شد -داری حال می کنی با زبون سگم ج.نده؟ دست رو چ.وچولم گذاشتم و با اولین مالش آبم با فشار بیرون زد و روی صورت پاپی ریخت....❌🔞💦 https://t.me/+bEndi6DnBbdhMmM0 https://t.me/+bEndi6DnBbdhMmM0
Show all...
عروسک س*ک*س🔞🔥 - دستتو کردی تو شورتت ک.صتو بمالی؟ ترسیده دستمو بیرون کشیدم که با دیدن انگشتای خیسم نچ بلندی گفت و شورتمو پایین کشید‌. - بازم که خیس کردی خزر ک.صتو اسپنک کنم تا بفهمی انقدر حشری بودن خوب نیست؟ - آییی ددی برام بمالش چو.چول صورتیمو میک بزن نازم میخاره - وقتی زیر ک.یرم جر بخوری خاریدن دیگه از یادت میره عروسک سک..سی.... https://t.me/+bEndi6DnBbdhMmM0 https://t.me/+bEndi6DnBbdhMmM0
Show all...
#خواهران_حشری #پارت_1 _ ک‌ص خواهرت صورتی تره. با عشوه دستمو روی آلتِ بزرگش کشیدم. _ یعنی ک‌ص منو نمیپسندی شیخ؟ با چشمایی خمار به خواهرم نازنین که مشغول بازی با خایه هاش بود نگاه کرد. دستی روی سرش کشید. _ ک‌ص تو سیاهه؛ معلومه که نه! جاتونو عوض کنید. سری به نشونه تایید تکون دادم و بی میل از جاش بلند شدم. این‌که ک‌صت رو بخورن لذت بخش تره تا این‌که یه کیر تو دهنت باشه! نازنین تویِ بغلش و من بین پاهاش نشستم. شیخ یکی از میمی‌هایِ نازی رو به دندون کشید و با دستش مشغول بازی با اون یکی سینه‌ش شد. برام عجیب بود چرا مشکلی با این‌که منو نازی خواهریم نداره! اکثر اعرابی که میومدن تریسام من و نازی رو حروم میدونستن؛ اونایی که قبول میکردنم اینقدر راحت برخورد نمیکردن.. سعی کردم به این چیزا توجه نکنم؛ آلتشو دستم گرفتم و مشغول مالیدن خایه هاش شدم. نازی آهی از لذت خوردن سینه هاش کشید. - اههه... نازی کم پیش میومد سینه هاشو بخورن! چون من بزرگتر بودم اکثر شیخا با من میخوابیدن! https://t.me/+9M5bfgPvKGRhZDg8 https://t.me/+9M5bfgPvKGRhZDg8
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.