🎼 ܭߊ‌ܦ̇ܘ ܥ‌‌ܭܠܩܘ ܢܚ݅ܫܝ‌ ܝ݆ߺܝ‌ܢܚࡅ࡙ߊ‌ࡅ߭ߊ🎼

🎼 ܭߊ‌ܦ‌ܘ ܥ‌‌ܭܠܩܘ ܢܚ݅ܫܝ‌ ܝ݆ߺܝ‌ܢܚࡅ࡙ߊ‌ࡅ߭ߊ🎼 💙ماییم و همین خاطر اَفگار و دگر هیچ درساخته با راحتِ آزار و دگر هیچ ❤️جز درد تو در خانۀ دل نیست متاعی غم بر سرِ هم، ریخته بسیار و دگر هیچ 💙گفتی که به سر، کار دل خسته چه داری؟ رازی که دَوَد بر سر بازار و دگر هیچ! ❤️کار دگری نیست گشادِ درِ بختم یک ناله کند چاره ی این کار و دگر هیچ 💙آن عشق که در پرده بمانَد به چه ارزد؟ عشق است و همین لذت اظهار و دگر هیچ ❤️آنم که صبا بوی گلی افکنَدَم پیش آن هم به زکات گل و گلزار و دگر هیچ 💙آن خاربُنم در چمن دهر، که دیده‌ست آغوش و برِ سایه ی دیوار و دگر هیچ ❤️از نیک و بد هر دو جهان نامزد ماست یک سینه پر از حسرت دیدار و دگر هیچ 💙آبش اگر از چشمه ی خلد است «شفایی» نخلِ طلبم خاردهد بار وُ دگر هیچ! ❤️خانم‌ 💙 آقا #شفایی_اصفهانی »»———❁ 🔱 ❁———««       @cafe_persyana »»———❁ 🔱 ❁———««

🌈 نمایشنامه 🌈 ((عشق و هوس)) 🔴 سلام حالت خوبه ؟؟ حالا دیگه جواب منو نمیدی ؟؟ خطمو گذاشتی تو بلک لیست؛؛ من که بهت گفتم این عشقه ممنوعه اخرش جداییه؛؛ ولی تو گفتی من تا اخرش هستم؛؛ این بود تا اخر بودنت؟؟ حس میکنم فقط خواستی ازم سو استفاده کنی و بری😔😔. 🟢 سلام کی بهت گفته بیای اینجا ؟؟ مگه نگفتم من تو محل کارم عابرو دارم ؛؛ میخوای بی عابرو کنی منو ؟ بابا زنم شک کرده منم مجبور شدم بزنمت رو بلک لیست ؛؛ عکستو تو واتساپ دید گفت این کیه ؟؟ من که گفته بودم اون عکس لنتیتو بروار چرا باز گذاشتی؟؟ با هزار بدبختی پیچوندم که این خطه رفیقمه حتما واگذارش کرده به کسی؛؛ میخواس زنگ بزنه با خطم بهت اگر میزد که بدبخت شده بودم ؛؛ ببین زدم گوشیمو شکستم که زنگت نزنه؛؛  یه جنگی کردیم باهم الانم خونه باباشه. 🔴 وقتی یهو غیب میشی و خبری ازت نیست ؛؛ زنگم که نمیزنی منم زدی رو لیست رد؛؛ خودت باشی چیکار میکنی؟؟ من که بهت گفته بودم کسیو جز تو ندارم ؛؛ بهت اعتماد کرده بودم؛؛ من فقط بودنتو میخوام ؛؛ بابا به خدا دوست دارم چرا نمیفهمی،، من که راضی نبودم تو خونتون دعوا بشه؛؛ اون عکسم حواسم نبود بخدا که چک میکنه گوشیتو؛؛ وگرنه نمیزاشتش رو پروفایلم؛؛ بشکنه دستم الهی. 🟢 خوب شلوغش نکن ؛؛ بیا بریم تو ماشین کوچه پشتیه کسی نبینم عابروم بره؛؛ ببین من بهت گفتم اولویت من زندگیمه؛؛ دوس ندارم مشکلی پیش بیاد تو زندگیم ؛؛ ولی از یه طرفم خانمم اونی ک میخواستم از اب در نیومد؛؛ از سر ناچاری اومدم باتو که حالم خوب باشه ؛؛ نه اینکه بدتر روح و روان و زندگیم بریزه بهم؛؛ ولی اگه میخوای اینجوری بیای جلو من دیگه نیستم ؛؛ بیا تمومش کنیم. 🔴 آره اینا همه رو گفتی ؛؛ منم قبول کردم شرایطت رو ؛؛ میدونم که زندگیت برات مهم تره تا من ؛؛ ولی منم تنهام کسیو ندارم جز تو بخدا بری دیونه میشم ؛؛ حس میکنم خرابم ؛؛ خودت میدونی که من زن خرابی نبودم و نیستم ؛؛ فقط به تو تعهد دارم؛؛ اصلا هرچی تو میگی؛؛ هرجوری که تو میخوای رابطمون ادامه داشته باشه. 🟢 ببین من مثل کشتی که تو گل مونده گیر کردم؛؛ بخدا نمیخوام درباره من فکر بدی کنی و بگی نامرد بود و دنبال هوسش بود ؛؛ ولی نمیتونم باهات ادامه بدم ؛؛ چون عابروم برام مهمتره؛؛ پس ادامه نده بیخیال شو برو پی زندگیت؛؛ هرچی پولم خواستی بگو برات میریزم سر هر ماه که نگی من هوس باز بودم؛؛ن ولی منطقی فکر کن ؛؛ عشق ممنوعه ی من و تو پایان خوشی نداره؛؛ جلو ضرر رو هروقت بگیری منفعته. 🔴 تو فکر کردی من عابروم برام مهم نیست؟؟ تو یه مردی اگر عابروتم بره باز میتونی ادامه بدی؛؛ ولی من یه زنه بی پناهم ؛؛ همسایه ها همه میدونن ما باهمیم ؛؛ فکر میکنن زن و شوهریم؛؛ بعد رفتن تو چه فکری میکنن درباره من؟ تو هنش خودتو زندگیتو میبینی پس من چی؟ من آدم نیستم؟ من بی عابروعم؟ یدفعه بگو من فاحشه هستم و تمومش کن دیگه ؛؛ اونوقتا که تو بغلم بودی یادته میگفتی تو بهترین هدیه خدایی که به من داده؟ حالا میگی من هوس باز نیستم؟ همه ی حرفات از رو هوس بود ؟ تف به غیرتت ؛؛ من پول تورو میخوام چکارمگه من گداعم که میگی هرماه میزنم به حسابت؟ برو پی زندگیت نفرینت نمیکنم ولی بدون دیگه با دل هیچ زنی بازی نکن ؛؛ چون آهه زنایی مثل من که هیچ پناهی ندارن؛؛ خیلی زود میگیره؛؛ امیدوارم پایدار باشه زندگیت؛ 🟢 ببین زود قضاوت نکن ؛؛ من ادم هوس بازی نیستم؛؛ ادم وقتی کنار معشوقش و تو بغلشه از این حرفا میزنه دیگه؛؛ حالا من یه غلتی کردم؛؛ تو چرا ول کن نیستی اصلا گوه خوردم باهات اشنا شدم خوبه؛؛ هر چی پول میخوای بهت میدم فقط برو ؛؛ منو تو این شهر همه میشناسن ؛؛ یبار یه غلتی کردم نزار عابروم بره تورو خدا خواهش میکنم. 🔴 پولتم مال خودت و زندگیت ؛؛ من گدای پول تو نیستم ؛؛ من ازت مهر و محبت خواستم؛؛ ازت همراه بودن خواستم؛؛ خواستم تکیه گاهم باشی ؛؛ نه اینکه این حرفا و پولتو به رخم بکشی ؛؛ باشه میرم  جوری میرم که اثری ازم نمونه؛؛ ولی اینو بدون دیگه پذیرایه هیچ مردی تو زندگیم نیستم ؛؛ چون تو عابروی هرچی مرده بردی ؛؛ تف به ذاتت و غیرتت و مردونگیت،، ذات بد نیکو نگردد ، چون که بنیادش بد است. خانم(🔴) اقا (🟢) امیدوارم تو عشقای ممنوعتون این چیزا پیش نیاد و ارامش زندگیتونو بهم نزنه. #دلنوشته_محمد_اراکی »»———❁ 🔱 ❁———««       @cafe_persyana »»———❁ 🔱 ❁———««

🎼 ܭߊ‌ܦ̇ܘ ܥ‌‌ܭܠܩܘ ܢܚ݅ܫܝ‌ ܝ݆ߺܝ‌ܢܚࡅ࡙ߊ‌ࡅ߭ߊ🎼 پاسخ بده ، شاید سلام آخری باشد این را بخوان، شاید کلام آخری باشد در شعر هایم باز میرقصی ،خیالی نیست حرفی بزن،شاید پیام آخری باشد دلگیرم از شاعر شدن این را تو میفهمی این شعر من شاید درام آخری باشد باتو شب و روزم نشد توصیف آزادی این وصل تو شاید به کام دیگری باشد از اشک غافل شد دلم،، خون بر جگر دارم شاید تو مستیت به جام دیگری باشد من می روم اینبار ،رفتن با من است انگار شاید که این خانه به نام دیگری باشد از وصله های شعر من بر پیکر عشقت میسوزم این سفره ،طعام دیگری باشد این را نمیبخشم به تو ای دادو بیدادم آسایشت جانا، حرام دیگری باشد...... #امیر_اخوان »»———❁ 🔱 ❁———««       @cafe_persyana »»———❁ 🔱 ❁———««

🎼 ܭߊ‌ܦ̇ܘ ܥ‌‌ܭܠܩܘ ܢܚ݅ܫܝ‌ ܝ݆ߺܝ‌ܢܚࡅ࡙ߊ‌ࡅ߭ߊ🎼 به نهنگی که به عشق تو به ساحل زده است گفتن واژه ی «برگرد» کمی دیر شده تا گذر کرد دلم از من و دنیای خودش  تازه گفتی دلت از جان و دلم سیر شده رسم دنیای دلت بود ، ندیدن هایم تو پریدی و مترسک به نرفتن مجبور پای بر خاک گرفتارم و ماندن از من از تو پرواز و گذار از من و رفتن تا دور ذات رود است جدا گشتن و جاری بودن کوهم و بدرقه ات می کنم ای رود ، برو به دل امید من این است به دریا برسی تا که مرداب نگردی ، منشین زود برو از تبار هیجان های جهانی ای باد شاد و مستانه به دور بدنم  پیچیدی هر چه برگ و ثمرم بود  و درختانگی ام بردی و بر تن عریان شده ام  خندیدی حال دنیاست ، فراموش کند آنچه منم از سرآغاز شدم راهی پایان خودم تو و دنیا بنشینید و ببینید مرا بوی پایان خودم میرسد از جان خودم زندگی واژه ی زیبای جهان است ولی من به نام  ‐سفرمرگ-  صدایش زده ام به هوای چمدانم که پر از تنهایی ست یک جهان طعنه به احوال خدایش زده ام »»———❁ 🔱 ❁———««       @cafe_persyana »»———❁ 🔱 ❁———««

🎼 ܭߊ‌ܦ̇ܘ ܥ‌‌ܭܠܩܘ ܢܚ݅ܫܝ‌ ܝ݆ߺܝ‌ܢܚࡅ࡙ߊ‌ࡅ߭ߊ🎼 از بس شبیه شمع چکیدم دلم گرفت از بس دویدم و نرسیدم دلم گرفت از بس که خویش را به جدایی زدم ولی... در خلوت از تو دل نبریدم دلم گرفت از بس که باب میل دلم شعر گفتم و ... حرف دل تو را نشنیدم دلم گرفت چشمت نبود عکس مرا منعکس کند خود را درون آینه دیدم دلم گرفت با طعم تلخ قهوه به تو فکر می کنم طعم لب تو را  نچشیدم دلم گرفت در شعر ها قدم به قدم بین بیت ها از بس که آه سرد کشیدم دلم گرفت یوسف دمی برای زلیخا دلش نسوخت من خود درون چاه پریدم! دلم گرفت عشق تو گردباد  مهیبی ست بی هوا من تک نهال کوچک بیدم دلم گرفت تو شاهکار حافظ شیراز، من ولی دلخسته مثل شعر سپیدم دلم گرفت باید برای از تو سرودن قلم شوم از بس شبیه شمع چکیدم دلم گرفت »»———❁ 🔱 ❁———««       @cafe_persyana »»———❁ 🔱 ❁———««

🎼 ܭߊ‌ܦ̇ܘ ܥ‌‌ܭܠܩܘ ܢܚ݅ܫܝ‌ ܝ݆ߺܝ‌ܢܚࡅ࡙ߊ‌ࡅ߭ߊ🎼 از بس شبیه شمع چکیدم دلم گرفت از بس دویدم و نرسیدم دلم گرفت از بس که خویش را به جدایی زدم ولی... در خلوت از تو دل نبریدم دلم گرفت از بس که باب میل دلم شعر گفتم و ... حرف دل تو را نشنیدم دلم گرفت چشمت نبود عکس مرا منعکس کند خود را درون آینه دیدم دلم گرفت با طعم تلخ قهوه به تو فکر می کنم طعم لب تو را  نچشیدم دلم گرفت در شعر ها قدم به قدم بین بیت ها از بس که آه سرد کشیدم دلم گرفت یوسف دمی برای زلیخا دلش نسوخت من خود درون چاه پریدم! دلم گرفت عشق تو گردباد  مهیبی ست بی هوا من تک نهال کوچک بیدم دلم گرفت تو شاهکار حافظ شیراز، من ولی دلخسته مثل شعر سپیدم دلم گرفت »»———❁ 🔱 ❁———««       @cafe_persyana »»———❁ 🔱 ❁———«« باید برای از تو سرودن قلم شوم از بس شبیه شمع چکیدم دلم گرفت

🎼 ܭߊ‌ܦ̇ܘ ܥ‌‌ܭܠܩܘ ܢܚ݅ܫܝ‌ ܝ݆ߺܝ‌ܢܚࡅ࡙ߊ‌ࡅ߭ߊ🎼 📝به قلم:#افسانه_احمدی 🎙گوينده:#افسانه_احمدی یارِ شب های که ای!؟ مستِ سبوی که شدی!؟ #صدای_ماندگار #آنچه_شما_خوانده_اید ‌ »»———❁ 🔱 ❁———««       @cafe_persyana »»———❁ 🔱 ❁———««

🎼 ܭߊ‌ܦ̇ܘ ܥ‌‌ܭܠܩܘ ܢܚ݅ܫܝ‌ ܝ݆ߺܝ‌ܢܚࡅ࡙ߊ‌ࡅ߭ߊ🎼 🏴🏴🏴 🖤اى ششمین ستاره تابناک امامت و ولایت 🖤صادق آل محمد (صلى الله علیه و آله و سلّم) 🖤نامت را با افتخار به دل‏هاى غریبمان مى‏سپاریم 🖤تا یادت آرام بخش سینه‏ هاى بى‏ تابمان باشد ‍ شهادت امام جعفر صادق(ع ) تسلیت باد🙏🏴 »»———❁ 🔱 ❁———««       @cafe_persyana »»———❁ 🔱 ❁———««

🎼 ܭߊ‌ܦ̇ܘ ܥ‌‌ܭܠܩܘ ܢܚ݅ܫܝ‌ ܝ݆ߺܝ‌ܢܚࡅ࡙ߊ‌ࡅ߭ߊ🎼 🌸سـلام ☕️صبحتون زیبـا و شـاد 🌸امیـدوارم امـروز ☕️حال دلتـون خوب باشـه 🌸و لحظـه هاتون شیـرین. 🌸در کارهاتون موفق باشید ☕️و مشکلاتتـون حل بشه 🌸و زندگی تون با آرامش ☕️و خوشبختی سپری بشه صبح شنبه تون عالی »»———❁ 🔱 ❁———««       @cafe_persyana »»———❁ 🔱 ❁———««

🎼 ܭߊ‌ܦ̇ܘ ܥ‌‌ܭܠܩܘ افتاده‌ام در ابتدای کوچه‌ای بن بست از دست دارم می‌روم، اصلا حواست هست!؟ بیرون زدم از خاطراتت برف می‌آمد من گریه کردم آخر این قصه را باید بعد از تو فکر روزهای آخرم باشم بعد از تو فکر ضجه‌های دفترم باشم بعد از تو چشمم دفترم را آبیاری کرد بعد از تو تهران پابه‌پایم بی قراری کرد بعد از تو راهی از جهنم رو به من وا شد بعد از تو بهمن بدترین میدان دنیا شد بعد از تو دیگر آرزوهایم زمین خوردند بعد از تو با پای خودم نعش مرا بردند بعد از تو من زانو زدم، آینده را کشتم دیوار می‌زد هی خودش را بر سر و مشتم بعد از تو در من اشتیاق زنده ماندن مُرد کابوس تنهاتر شدن آینده‌ام را خورد حس می‌کنم بعد از تو تاریخم دو قسمت شد می‌خواستم باور کنی در من قیامت شد از حسرت بازی دستت لای موهایم از گریه هایم لابه لای آرزوهایم از بوسه‌های آخرت، از دستِ بر دوشم از لذت یک دوستت دارم در آغوشم از من سکوت، از تو سکوت، از عشق پنهانی لبخندهای زورکی در اوج ویرانی .. باید تو را از هرچه بود و هست بردارم باید نفهمی بعد از این هم دوستت دارم باید نفهمم خنده‌ات بی‌من برای کیست از دست دارم می‌روم، اصلا حواست نیست!