شرقـے غمـگـیـن

میخوام فقط یکبار دیگه به عقب برگردم(به زمانی که هنوز قلبت میتپید)؛ و بهت بگم که تا زمانی که نفس میکشم دوستت دارم؛ و حتی مرگ هم تو رو از وجودِ من جدا نمیکنه.. #برای_آبی_ترین_قلب💙🕊

🩵 سبک میشم اگه بُغضَم بذاره...

:)))

گریه میکنم.... از لحظه ای که فهمیدم رفتی و دیگه نیستی... ولی نازی به نظرت من برای چی گریه میکنم؟ برای نبودت؟ برای سرنوشت تلخ و کوتاهت؟ برای تموم اشکایی که تو عمرت ریختی؛ تنهاییایی که کشیدی؛ غصه هایی که خوردی؟؟ برای اون همه شوق و اشتیاق و اونهمه برنامه هایی که واسه زندگی و آیندت داشتی؟؟ برای اینکه دیگه نیستی تا توی ناامید کننده ترین لحظه های زندگیم بهم امیدوارکننده ترین حرفای جهان و بزنی و امید به ذره ذره ی وجودم تزریق کنی؟؟ برای تموم غم هایی که باعث شد قلمت اونقدر تلخ بشه؟؟ برای اینکه میدونم دیگه قرار نیست هیچوقت ن صداتو بشنوم ن باهات حرف بزنم ن ببینمت؟؟ برای اینکه میدونم دیگه قرار نیست دوباره دست به قلم شی و زیباترین متن های دنیا رو خلق کنی؟؟ برای شبی که حرف میزدیم و گفتی ترسم از مرگ ریخته و دیگه از مرگ نمیترسم و درست ۵ روز بعدش برای همیشه چشماتو بستی؟ برای اینکه هنوزم باهات حرف میزنم و بهت پیام میدم و منتظرم بیای و جوابمو بدی؟ برای بیدار موندنامون تا صبح و خوابیدنمون بعد طلوع آفتاب؟؟ برای شماره ای که هزار بار بهش زنگ زدم و میزنم؛ ولی هربار یک صدا، یک جمله تکراریو تکرار میکنه؛ "دستگاه مشترک مورد نظرخاموش میباشد....." برای لحظه ای که خبر رفتنت و فهمیدم و از شدت شوک شدن فکر میکردم دارن سر به سرم میزارن و همش یه شوخیه؟؟؟ یا برای اینکه میدونم دیگه نفس نمیکشی و منم نمیخوام این حقیقتو قبول و باور کنم؟؟ برای کدومش اشک میریزم؟! اگه بگم واسه همش ، اشکای چشمام کم میارن شایدم بخاطر همینه که بعد از چند ساعت گریه دیگه اشکی از چشمام نمیریزه فقط من میمونم و نفسای سنگین و تحمل فشار نبودنت و یه دنیای تیره و تار دیگه بدون تو دنیام سیاه و خاکستری شده نازی دیگه حتی تموم رنگایی ک باهاشون نقاشی میکشیدمم نمیتونن دنیامو رنگی و شاد کنن تو بودی که دنیامو رنگی میکردی تو بودی که به زندگیم روح میبخشیدی از نبودنت دارم عذاب میکشم...تموم وجودم درد میکنه...دارم شکنجه میشم قرار ما این نبود بخدا قرارمون این نبود نازنین خیلی زود رفتی خیلییی زود هنوز منتظر  فقط یه جواب از توام کجایی رفیق نیمه راه؟ کجایی :) #برای_آبی_ترین_قلب💙

هر لحظه به یادتم؛ 🩵

باورم نمیشه که راجبش از افعال گذشته استفاده میکنم!!!!!

نازنین عاشق این شعر بود 💙 بار ها واسم خوندش :') با اون صدای ناز و آرومش کُلشو حفظ بود حتی یادمه میگفت از بچگی حفظ کرده بودش

.🫂🫂💙

چرا من باید تک تک کلمه و حرفاتو درک کنم چرا باید درک کنم چیا کشیدی، چه اشکا ک نریختی الان آروم خوابیدی دخترم🙃 الان دیگ هیچکس نمیتونه اذیتت کنه و باعث اشکت بشه🫂🫂

نه! باورم نمیشه دیگه قرار نیست از اون متنای خوشکلت بنویسی و بزاری چنل؛ منم بیام هزار بار بخونم و بخونم و هر هزار بارو از خوندن نوشته های تو لذت ببرم.‌‌... باورم نمیشه دختر !....