cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

خدمتـــکار🔞 هـــات🔥

از قشنگیای دنیا؛ چشمای خمارت ... وقتی دارم برات میخورم🤤👅💦 . . . (پارت گذاری بصورت یک روز درمیان ) {میسنا_میم} پیـج اینستـاے مـا رو دنبـال ڪنیـد: 🆔 https://instagram.com/roman_misana_mim

Show more
Advertising posts
27 499
Subscribers
+40624 hours
-3157 days
-76130 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
1 1371Loading...
02
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
6270Loading...
03
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
6130Loading...
04
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
7720Loading...
05
Media files
2 0530Loading...
06
#پارت۱🔞🔥 انگشتم رو روی شیار #ک.ص‌ خیس #خاله‌ناتنیم کشیدم که آهی کشید و ملافه رو توی مشتش فشار داد، روی تخت چرخوندمش و اسپنک محکی روی با.سن سفیدش کوبیدم، جیغی کشید و نالید: - دردم میاد غیاث، آروم... روی تنش خوابیدم و نفس داغمو کنار گوشش پخش کردم - گفته بودم که وقتی عصبیم ح.شریم نکن #خاله‌کوچولو تازه اولشه، هنوز کاری نکردم که دردت بیاد... دست انداختم زیر کمرش و با.سنشو بالا کشیدم، سوراخ #کو.ن‌ شو با آب لزج و داغ بهشتش خیس کردم، بریده بریده نالید: - میخوای چیکار کنی غیا... قبل از اینکه حرفش تموم بشه، دستمو گذاشتم روی دهنش و تموم حجم #مردونگیم رو یجا وارد سوراخ تنگ ک.ون‌ش کردم، صدای جیغش توی دستم خفه شد، محکم خودمو بهش کوبیدم که جیغ دیگه‌ای کشید، - هیییییس، آروم باش توله، نمیخوای که کل در و همسایه ها رو بفهمونی غیاث داره خاله‌کوچیکشو میگ.اد....❌🍓 اشکاش روی دستم چکید، دستمو از روی دهنش برداشتم و کنار گوشش پچ زدم: - شل کن یاس! خودشو بیشتر منقبض کرد و هق زد: - غیاث دارم میمیرم، درش بیار، درش بیار، دارم جر میخورم، - اگه درش بیارم که بدتر #جر میخوری کوچولو... - اییییی غیاث تکون نخور، همینجور بذار بمونه، ایییییی میسوزهههههه توی گلو خندیدم - من که از خدامه همیشه همینجور توت بمونه، اینقدر بمونه تا جا باز کنه، اما... دستمو به #چو.چو.ل‌ش رسوندم و مشغول مالیدنش شدم - الان تو هم لذت میبری... حرکات دستمو تندتر کردم که صدای آه و ناله‌اش بالا رفت و خودش شروع کرد به جلو عقب کردن باسنش، گازی از گردنش گرفتم و نوک سینشو نشگونی گرفتم - توله ح.شری ببین چجوری خودش سواری میکنه....😈🤤 https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk ک*ص تنگ #خاله‌ناتنیش رو خشن جر میده💦💦💦💦🔞🔞🔞🔞🍑🔥
1 8541Loading...
07
#part1 _اوفففف پسر نگاه کن چ ک.ونی میده لعنتی عقب جلوشو یکی کردن..!! https://t.me/+LWl7dycaii9jODI0 متعجب دست رو دهنم گذاشتم دوست حسین چ حرف بدی زد حسین انگار حالش یه جوری شده بود نفس تندی کشید _کارشون اینه مادر ج. نده ها اوف لعنتی یارو دورش پر ک .ص بعد دور ما پر پشمه ریدم ب این شانس مات زل زدم بهشون حرفای زشتی میزدن دست دوست حسین رو رون پاش نشست و گفت _میگم ما که #ک_.ص دورمون نیست... بیا از هم استفاده کنیم و چشمکی حواله حسین کرد حسین مثل من متعجب شکه به دوستش زل زد و با عجز گفت _چی میگی کو.نی نبودیم ک میخوای کو.نیم کنی مرتیکه دوستش از ری اکشن حسین منصرف نشد بلکه بیشتر مشتاق شد بجاش دستش رو خشتک حسین نشست و از روی شلوار حسین دستشو بالا و پایین می‌کرد _بیخیال بابا ش.ق درد گرفتم بیا فقط بمالیم لعنتی انگاری حسین با دیدن اون فیلم مثبت 18 حسابی داغ کرده بود که بی طاقت ناله ای کرد _لعنت بهت در بیار لنتی هردو چیزای از شلوارشو درآوردن شبیه #مار ولی #گوشتی مال همو می‌مالیدن دوست حسین سرشو خم کرد و زبونی به مار حسین زد که صدای آه بلند حسین فضار و پر کرد کارشون باعث تعجبم شده بود قدمی ب عقب برداشتم ک در صدای بدی داد با دیدن نگاه دوست حسین عرق سردی رو کمرم نشست https://t.me/+LWl7dycaii9jODI0 https://t.me/+LWl7dycaii9jODI0 https://t.me/+LWl7dycaii9jODI0 _حسین فکر کنم دیگه نیازی ب مالیدن نداریم ی ک ص جیگر کوچولو گوش وایساده بود
1 0780Loading...
08
#Part_1 _اوممم تا حالا دوتا ددی منو جر نداده بودن اوممم اوووف ک.صم میخاااارهههه شیخ داشت از جلو جرم میداد و بابایی از پشت ک.صمو میمالید و صدای شلپ شلوپ میکرد از شدت شهوت پاهام میلرزید و باورم نمیشد دارم زیر بابایی و شیخ ک.ص و ک.ونم‌ پاره میشه _اههههه رفیق دخترتو گاییدم چه ک.ص آبدار و تنگی داره بابایی با لذت رفیقشو پشتم فرستاد و منو روی خودش نشوند و سیلی به سینه های درشتم کوبید _من میخوام دخترمو از ک.ص بکنم تو از ک.ون بگادش تا به خودم بیام هردو همزمان از عقب و جلو واردم کردن از شدت درد و لذت جیغ کشیدم به معناب واقعی جر خوردم که بابایی سینه هامو تو مشتش چلوند و آه بلندی کشید _تا مامانش نیومده باید دوتا ددی هاش آبشو بیارن نه رفیق؟ شیخ لبمو تو دهنش کشید و تلمبه هاشون همزمان شد و ناله بلندی کردم... دوتا ددی داشتن هم خیلی خوب بود. -وااای من تشنمههه لطفا بهم آب بدید بابایی جونمم شیخ پوزخندی زد و خودشو ازم بیرون کشید و زبونمو بیرون اوردم که خودشو به زبونم کوبید چشمامو با لذت بستم لبمو گاز گرفتم که صدای در اومد و با وحشت به مامانم که لخت شد و جلو اومد... https://t.me/+xKl8139U-tllOGY0 https://t.me/+xKl8139U-tllOGY0 https://t.me/+xKl8139U-tllOGY0 https://t.me/+xKl8139U-tllOGY0 https://t.me/+xKl8139U-tllOGY0 سکس گروپ بین دختر و دوتا ددی که مامان دختره هم بهشون میپونده🙈🔞💦
1 2071Loading...
09
سک.س خانم وکیل هو.رنی با موکلش🤤 دهمین #اسپ.نک رو هم به کو.ن.م میزنه با دست و پای بسته فقط می تونم #ناله کنم اما اون بدون توجه چنگی به موهام می زنه و سرمو به طرف ک.یر کلفتش می بره زبونم رو در میارم تا #لیسی بهش بزنم _نوچ ...دختر بدی مثل تو لیاقت ک.یر منو نداره _ارسان بزار فقط یه #لیس بزنم فقط یه لیس بلند میخنده _نگاش کن خانم وکیلو واسه ک.یر داره به من التماس می کنه ک.یر میخوای خیلی خب منم بهت میدمش با دیدن دی.لدو بزرگ سیاه رنگ نفسم قطع میشه تو یه لحظه کل دی.لدو رو می کنه تو حلقم اوق می زنم اما اون بی توجه چند بار پشت سر هم کل دیل.دو رو تو حلقم می کنه دیل.دو رو میکشه بیرون دیل.دویی که از آب دهن من خیس خیس شده یه دستش رو فرستاد زیر #کو.نمو سریع و سریع شرتمو در آورد دیل.دو رو لای پام میماله وحشت زده جیغی می کشم _چی کار می کنی قرار ما فقط س.اک بود نه سک.س نیشخندی به صورتم می زنه و یه دفعه کل دیل.دو رو داخلم فرو می کنه _تو اگه میترسیدی نود برام نمیفرستادی و التماس نمی کردی تا ک.یرمو لیس بزنی الانم شل کن تا #خونت🩸 کل تختو به گوه نکشیده ارغوان یه دختر از خانواده ی مذهبیه که با قبول شدن وکالت دانشگاه تهران از شهرستان میاد تهران و اونجا پوشش رو به کل تغییر میده و تو مهمونیا شرکت می کنه و برای دوست پسرش عکسای نودش رو میفرسته و کارایی که تو خانواده اش براش قفل بودن رو انجام میده ارسان پسریه که همسایه ی ارغوان میشه تا بتونه راحتتر زیر نظرش بگیردش و برای انتقام از پدر و مادر ارغوان به ارغوان تجاوز می کنه و بکارتش رو میگیره با عکساش تو مهمونی و نودای که دست دوست پسرش داشت تهدیدش می کنه و اونو به خونه ش میبرع و هر روز شکنجش می کنه و بهش تجاوز می کنه https://t.me/+XGBDTVO3dJ0yMjVk https://t.me/+XGBDTVO3dJ0yMjVk
2 3621Loading...
10
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
10Loading...
11
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
4310Loading...
12
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
7831Loading...
13
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
8780Loading...
14
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
1 8841Loading...
15
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
9441Loading...
16
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
1 2893Loading...
17
Media files
4 2170Loading...
18
-آه ک.ص.مو بمال...آه تند تر بمالش نوچ نوچی کرد و تیکه یخی از داخل ظرف برداشت لبخند خبیثی زد و یخ رو روی کـ🍓ـصم گذاشت که جیغ بلندی از سر شهو.ت کشیدم سیلی به سینم زد و گفت : میخوام ببینم کـ🍓ـص داغت چطوری این یخ رو آب میکنه! https://t.me/+rjzZHb1AxZtkYTkx https://t.me/+rjzZHb1AxZtkYTkx https://t.me/+rjzZHb1AxZtkYTkx تنبیه برده‌ی سکـ🔞ـسی با یخ ‼️ راند دوم 🔞💦 دستمُ پر از تف کردم بردم لای پاهاش رسوندمش به کـ×ـص توپولوش شروع به مالیدنش کردم 💦🤤 ناله هاش بلند شد بازومو چنگ زد +آه مامی خواهش میکنم بیشتر آه بیشتر...🥺😰 نیشخندی زدمُ دستمو تا مچ یک ضرب وارد کـ*صش کردم که جیغ بلندی کشید و ...😱🔞💦 https://t.me/+rjzZHb1AxZtkYTkx https://t.me/+rjzZHb1AxZtkYTkx https://t.me/+rjzZHb1AxZtkYTkx https://t.me/+rjzZHb1AxZtkYTkx https://t.me/+rjzZHb1AxZtkYTkx https://t.me/+rjzZHb1AxZtkYTkx https://t.me/+rjzZHb1AxZtkYTkx ‼️🔞لیتل شیطونِ حشر.یشو با دست و دیل.دو جر میده 🔞 لزبین لزدام‼️
2 4604Loading...
19
#معشوقه‌ی‌خراب #پارت_1 - عزیزم لطفا لباساتونو در بیارید دراز بکشید روی تخت. با خجالت نگاهم کرد و من دستگاه لیزر رو روشن کردم. همش این پا و اون پا می‌کرد و مردد بود. - اولین بارتونه میاید لیزر؟ لبخند معذبی زد و سر تکون داد. کلافه نگاه به ساعت انداختم. از تایم جلسه‌اش داشت می‌گذشت. دستگاه که آماده شد، بلاخره رضایت داد مانتو شلوارش رو در بیاره اما شورت و سوتینش رو نه! نگاهی به دفترم انداختم. - مگه فول بادی نیستید؟ دختر لاغر اندام مقابلم که اسمش بهناز بود و پوست سفیدی داشت، سری به معنای تایید تکون داد. - خب خوشگلم باید شورت و سوتینتم در بیاری دیگه. به ناچار اونها رو هم در آورد و با کلی سرخ و سفید شدن و جلوی ک..صش رو پوشوندن، اومد دراز کشید رو تخت. سینه‌های گرد و بزرگش بنظر می‌رسید 80 باشه و نوک صورتی و سیخی داشت! عینک رو دادم دستش: - اینو بذار رو چشمات. دستش رو از لای پاش برداشت و من خودم رو کنترل کردم تا به لای پاش نگاه نکنم. اما همین که عینک رو گذاشت، خیره شدم به لای پاش. برخلاف هیکل لاغرش، ک..ص تپل و گوشتی داشت با یه چو..چول پفکی! روی بدنش ژل ریختم و خوب زیر بغل و دست هاش رو بهش آغشته کردم. بعد از اینکه اون قسمت ها رو لیزر کردم، نوبت نوک سینه هاش بود. کمی ژل ریختم کف دستم و خوب نوک سینه‌هاش رو با ژل خیس کردم. اما حواسم بود که اشتباهی نوک سینه‌هاش رو نمالم چون همین الانش هم خیلی معذب بود. وقتی قسمت بالا تنه‌اش رو تموم کردم و رسیدم به پایین تنه‌اش گفتم: - عزیزم کف پاهاتو بچسبون بهمدیگه. انجام داد و حالا ک..ص تپلش، کاملا مقابل چشمام بود جوری میتونستم تا توی سوراخ خیس و صورتیش رو ببینم. چند بار صدای نوتیف گوشیم بلند شد و کلافه نگاهمو از ک..ص مشتری گرفتم. طبق معمول آرش بود که داشت زرت زرت پیام میداد. گوشیمو برداشتم و پیام هاش رو خوندم که نوشته بود: - مشتری جدید داری امروز؟ یادت نره از ک..ص و ک..ونش بهم عکس بدی. لب گزیدم و نگاه به ک..ص دختره کردم. آرش عاشق ک..ص های تپل و گوشتیه. کاش الان اینجا بود و با اون ک..یر کلفتش جرش میداد. بی سر و صدا دوربین گوشیمو باز کردم و چندتا عکس واضح، از ک..ص مشتری گرفتم وحواسم بود گوشیم فلش نزنه. عکس هارو فرستادم واسه آرش که پسره‌ی گشنه سریع سین زد! انگار من شبها کم بهش سرویس میدم و کم جلو عقبمو یکی میکنه که انقد گشنه‌ست! - خانوم چیزی شده؟ پاهامو ببندم؟ هراسون گوشی رو گذاشتم کنار و ژل رو برداشتم. - نه عزیزم منتظر بودم دستگاه داغ شه. کف دستم ژل ریخته و ریختم روی ک..صش. خوب ژل رو پخش کردم و چند بار انگشتم رو روی کلی..توریسش کشیدم.... https://t.me/+0sldDxOp5vIzMmFh https://t.me/+0sldDxOp5vIzMmFh https://t.me/+0sldDxOp5vIzMmFh https://t.me/+0sldDxOp5vIzMmFh https://t.me/+0sldDxOp5vIzMmFh ساناز اپراتور لیزره و بدون اینکه مدرک تخصصی لیزر داشته باشه، واحد بالایی خونه‌اش رو کرده سالن لیزر و مشتری میاره. اما داستان از اونجایی شروع میشه که مشتری‌ها خبر ندارن ساناز حین انجام دادن لیزر از ک..ص و ک..ونشون عکس میگیره می‌فرسته واسه دوست پسرش و حتی گاهی می‌مالتشون! تا اینکه یه روز یکی از مشتری‌هاش با مالش دست ساناز خیس میشه و وقتی آرش دوست پسر ساناز سر میرسه تریسام...🔞🔞💦
3 7820Loading...
20
-صیغه‌ی منی! اجازه‌ات دست منه نه بابات؛ فهمیدی؟؟ ترسیده لب زدم : چی داری میگی امیرحسین؟ من که نمیتونم به بابام بگم باهاشون نمیرم تبریز چون تو راضی نیستی دست انداخت دور کمرم و تنمو به سینش چسبوند کنار گوشم پچ زد : نمیتونی؟ چطوره همین الان برم بهشون بگم دخترشون دیگه دختر نیست و زیر من زن شده! هوم؟ با استرس راهرو رو پاییدم تا مبادا یهو کسی بیاد آروم گفتم : همه چیزو خراب نکن امیر... من که بهت گفتم.... باهات راه میام.... هرچی بگی قبول میکنم.... بخاطر آبروم.... حاج بابام بفهمه سکته میکنه. من بهت قول میدم.... لاله ی گوشم رو بوسید و جوری حرف زد که قلبم از حرکت ایستاد -نه دیگه دختر حاجی! اومدی و نسازی نه باهام راه میای، نه هرچی بگم قبول میکنی یک هفته‌اس قراره بیای پیشم شب بمونی، هربار بهونه میاری حرصی نگاهش کردم و جواب دادم : آخه من چجوری بیام شب بمونم؟ حاج بابام منو میکشه اگر بفهمه حتی از فکرم گذشته که یه شب جایی بجز خونه بخوابم. تو رو خدا برگرد تو سالن، یهو یکی میاد، میبینه نیشخندی زد و بدون تغییر حالتش گفت : کجا برم؟ تازه داری تحریکم میکنی کوچولو. تنت داغ شده! چطوره علی الحساب توی اتاقت باهام تسویه کنی تا بعد.... دیگه نتونستم تحمل کنم. زیر دستش زدم و یه قدم عقب رفتم با نفس نفس گفتم : انگار یادت رفته چیکار کردی... توی مستی منو صیغه کردی! بهم.... بهم دست درازی کردی پسرِ حاج احمد. هنوزم طلبکاری؟ اصلا تو چرا؟ بذار خودم به همه بگم چه بلایی سرم آوردی تا.... با شنیدن اسمم از زبون خاله زیبا، حرف توی دهنم ماسید و گردنم چرخید سمت سالن -ماهرخ جون؟ شادی کجا رفت؟ نمیاد پیشمون؟ مامان فورا جواب داد : چرا چرا... الان میاد. نمیدونم کجا مونده این دختر یه قدم دیگه از امیر فاصله گرفتم تا قبل از اینکه متوجه علت غیبتم بشن، برگردم توی سالن که خاله زیبا دوباره گفت : -راستش امشب که همه دورهم جمع هستیم، گفتیم خوب میشه که شادی رو واسه بهزادم خواستگاری کنیم اگر حاج رسول اجازه بده همین امشب محرم بشن که اگر عمر حاج عمو به دنیا نبود، کار خیر عقب نیفته دستام یخ زد و نگاهم روی صورت امیر کشیده شد سعی میکرد ظاهرشو خونسرد نشون بده اما رگ کنار شقیقه اش نبض گرفته بود و گوشه‌ی پلکش می‌پرید دوباره کمرمو چنگ زد و با نیشخند گفت : خواستگاری کنن؟ از زن من؟ خبر داشتی و هیچی نگفتی شادی؟؟ فقط خدا به دادت برسه قلبم از حرکت ایستاد و کم مونده بود نقش زمین بشم قبل از این که حرفی بزنم مچ دستمو کشید و پرت شدم توی اتاق دستش سمت کمربندش رفت و حین باز کردنش، چشمکی زد و گفت : سکس با هیجان لذتش بیشتره. نه دختر حاجی؟ دستمو روی سینه‌ی ستبرش گذاشتم و لرزون گفتم : امیر... امیر جانم... یه لحظه گوش کن به من... من هیچی نمیدونستم... هولم داد روی تخت و با یه دستش هر دو دستم رو بالای سرم قفل کرد. دست دیگه‌اش دامنم رو بالا زد و گفت : -میخوام همونجوری که زیرم ناله میکنی و جیغ بکشی باشی شادی... عین همیشه! سورپرایز دارم واسه عمو رسول و زنش! لبامو به شدت زیر دندونام فشار دادم تا مبادا صدام بلند بشه که دست سردش بین پام نشست و هق هقم بلند شد جوری انگشتای کشیده‌اش رو حرکت میداد که عین مار به خودم میپیچیدم زیپ شلوارش رو باز کرد و با اولین ضربه چشمام سیاهی رفت اما دست بردار نبود درست همون لحظه در باز شد و صدای مامان رو شنیدم : شادی معلومه کجایی؟ زیبا میگه.... انگار تازه متوجه وضع ما شد که جیغ بلندی کشید و گفت : اینجا چه خبره ذلیل شده ها؟؟؟؟ چه غلطی دارین میکنین؟؟؟؟ https://t.me/+j4haB7MUjlFmZWRk https://t.me/+j4haB7MUjlFmZWRk https://t.me/+j4haB7MUjlFmZWRk https://t.me/+j4haB7MUjlFmZWRk https://t.me/+j4haB7MUjlFmZWRk بیشتر از 900 پارت آماده ♨️ بوکسور وحشی از #پارت‌اول دختر بیچاره رو جوری شکنجه میده و اذیت میکنن که فکر میکنن بچه تو شکمش مُرده.... 🛑 فکر میکنه دختری که دادگاه به زور عقدش کرده، خیانت کرده و هر بلایی سرش میاره تا اینکه.... https://t.me/+j4haB7MUjlFmZWRk
2 3675Loading...
21
-دیگه نه من کمر دارم نه تو رَحِم، انقدر که من تقه‌ی تو رو زدم، باید جای بچه، نفت درمیومد. کلافه عرض اتاق رو راه میره. هر کاری کرده بود تا این بار حامله‌ش کرده باشه ولی... عصبی سمت حورا خیز برمی‌داره و میگه: -ف فقط یه‌بار دیگه... اینبار حامله میشم. قول میدم. -نمیتونی حورا... نمیتونی. حتی انقدر هم زن نیستی یه توله تو اون رحم صاب‌مرده‌ت نگه داری. از بازوش می‌گیره و تو صورتش تشر می‌زنه: -هرشب دارم شیش راند اون لامصب صدگرمی بین پاتو صفا میدم. گریه‌های حورا گوشم رو پر می‌کرد و می‌خواستم اهمیت ندهم. جز سکس، هزارتا دکتر و روش‌های مختلف رو انجام داده بودند ولی باز هم حامله نشده بود. -به همین راحتی میخوای یه زن دیگه بگیری؟! به‌خاطر بچه؟! بازم انجامش بدیم... نمیخوام از دستت بدم. -صدمدل قرص و دوا و دارو و دکتر حواله‌ی لاپای جنابعالی کردم ولی نمیشه. حورا به گریه می‌افتد و دلش نرم نمیشود. سرش را با تاسف تکان می‌دهد و او را روی تخت پرت می‌کند: -تو زن نیستی حورا... هرزنی میتونه واسه شوهرش یه توله بزاد ولی تو فقط پارتنر سکسی خوبی هستی. پارتنر سکسی؟ در همین حد به چشمش می‌آمد؟ تمام تنش کبود و خون مرده شده بود. هر شب زیر هیکل قباد، جون می‌داد و چیزی نمی‌گفت. موهاش رو از صورتش کنار زد و عصبی گفت: -تو لذتشو میبری، منم که هربار زیر سکس وحشیانه‌ت میمیرم ولی بازم حاضرم تا واست بچه بیارم قباد برخلاف خواسته‌ش باید دختر دیگه‌ای رو به عقدش در می‌آورد. زنی که می‌تونست وارث واسش به دنیا بیاره... دو سه دکمه اول لباسش رو باز کرد و بی‌رحمانه تو صورتش گفت: -ولی دیگه بریدم، به اینجام رسیده. تو رو به خیر منو به سلامت. با جنازه سکس کنم بهتر از توئه، درخت بی ثمر... از ساق پای حورا گرفت و روی تخت سمت خودش کشید. لخت شد و روش خیمه زد. بین پاش جا گرفت و خودش رو یک باره وارد دخترک کرد. -این آخرین سکسمونه، آخرین باره که لاپای منو می بینی و تو خودت حسش میکنی. دارم ازدواج میکنم با یکی که برام توله پس بندازه... صدای جیغش رو با لب‌هاش خفه کرد و تا وقتی که به اوج برسه، همه جوره به تن حورا تازید. صدای زنی که جایگزین حورا شده بود تا براش وارث بیاره، باعث شد سر جاش خشکش بزنه. درست شنیده بود؟ سمتش برگشت و بهت زده گفت: -چی؟! حامله‌ست؟! خودش کجاست؟! دخترک با ترس سر تکان داد و نامه‌ای که حورا بهش داده بود رو سمت قباد گرفت. -این نامه رو داد و گفت اون آخرین سکستون بود و آخرین باریه لای پاشو میبینی قباد خان! اشکش رو از صورتش پاک کرد و غمگین لب زد: -حورا با بچه‌ی تو توی شکمش، از ایران رفت یه جا که منم نمیدونم. نامه را باز کرد ولی با خواندن متنش... https://t.me/+qEsHTEB1OLAxZDg0 https://t.me/+qEsHTEB1OLAxZDg0 https://t.me/+qEsHTEB1OLAxZDg0 https://t.me/+qEsHTEB1OLAxZDg0 https://t.me/+qEsHTEB1OLAxZDg0 https://t.me/+qEsHTEB1OLAxZDg0 https://t.me/+qEsHTEB1OLAxZDg0 https://t.me/+qEsHTEB1OLAxZDg0 https://t.me/+qEsHTEB1OLAxZDg0 https://t.me/+qEsHTEB1OLAxZDg0 https://t.me/+qEsHTEB1OLAxZDg0 https://t.me/+qEsHTEB1OLAxZDg0
4 2434Loading...
22
〚خدمتکار هات🔞💦〛 #پارت_۲۲۰ -تو فقط اروم باش و استراحت کن زودتر خوبشی، مامانتم حالش خوبه و فقط میمونه بابات... یکم تسویه حساب داریم باهم با ترس نگاهش را به صورت جدی و خنثی سیروان دوخت و ارام لب زد - میخوای چیکار کنی؟ - بهتره ندونی عروسک کوچولوی هات من - سیروان...! - جانم؟ - نمیخوام اتفاقی براش بیفته اون اینجور نبود...اینجورش کردند وگرن من...پرنسس بابام بودم گفت و قطره اشک بزرگی از گوشه ی چشمش سر خورد و نگاه سیروان را به دنبال خود کشید‌. دخترک درد دیده با وجود تمام کتک ها و توهین ها با وجود فروخته شدنش توسط پدرش اما هنوز هم در دلش نور امید بود برای امدن پدری که زمانی او را پرنسس صدا میزد. - فعلا اروم باش و به هیچی فکر نکن - مامانم سیروان - اونم حالش خوبه نگران نباش با صدای در، از روی تخت بلند شد و صاف ایستاد و بفرماییدی گف که عباسی وکیل پایه یک و خبره ای که وفادار سیروان بود وارد شد و با لبخندی پدرانه رو به ارامش گفت - سلام دخترم خدا سلامتی بده - ممنون مرسی عمو - قربان همونطور که گفتین همچی اوکی شد - اوردنش بیمارستان؟ - اره ولی متاسفانه حالشون زیاد مناسب نیست اونم بخاطر مصرف بیش از حد مواد - پیگیر باش و هرچی که شد خبر بده -چشم دستی به صورتش کشید و با یاد اوری مادرِ دخترکِ نگرانش لب زد..... {میسنا_میم} پیـج اینستـاے مـا رو دنبـال ڪنیـد: 🆔 https://instagram.com/roman_misana_mim
6 22832Loading...
23
🔥 چنل vip پر از صحنه های هات و سکسیه و دوبرابر چنل اصلی پارت داره🔞💦 پارت گذاری توی کانال vip به صورت  روزانه دو پارت و در کل هفته ای 12پارته.🤤💦👅 📍جهت عضویت و خوندن رمان با پارت های بیشتر، مبلغ 48 تومان به شماره کارت: 💳 6104337467615579 نسیم محمودی ♨️نام رمان حتما ذکر شود♨️ واریز کرده و شات واریزی رو به آیدی زیر ارسال کنید❤️👇🏻 @Misana_Mim (واسه اون دسته از عزیزانی که گفتم توان مالی نداریم میتونین از ۴۳ تا ۴۸ واریز کنن❤️)
6 1670Loading...
24
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
8801Loading...
25
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
2641Loading...
26
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
1 5223Loading...
27
#پارت۱ بعد دراوردن کفشم، به سمت خونه رفتم سر و صدای ناله ای که از خونه میومد، منو کنجکاو به سمت پذیرایی کشید. با چیزی که داشتم میدیدم، احساس کردم روح از تنم رفت... -وااای شاهین ج.ررر خوردم. اوووف قربون ک.یر کوچولوت بشم که داره پا.رم میکنه. آههه ، منو تند تر ب.کن...اووووف ... -جووون سهیلا چه ک.ص سفیدیییی داری توووو جن..ده. داری به کی ک.ص میدیییی هاااا؟ -توووو، دارم به تو ک.ص میدممم شاهین جووونم. اوووف میسوزه سو.راخم ، لیسش بزنننن. -ای به چشمممم ، الان این ک.صو جوری میخورم که آ.بت درجا بیاد. -اوووف شاهین سرتو ببر لای پام. میخوام پامو قفل کنم دور سرت. تا از آ.ب ک.صم خفههه شی دول طلای مننن...🔞💯🔥 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 😱🔥👆
1 3110Loading...
28
مربی بدنساز باشی با اون هیبت و هیکل درشت!! اونوقت دلت لرزیده باشه واسه فنچ کوچولوی محله اما...🥹💯🔞 https://t.me/+rONBuzGKJ-w4YWY0 https://t.me/+rONBuzGKJ-w4YWY0 پسره متعصب و مذهبی ومربی بدنسازی که دلداده دخترحاجی محلشون میشه و واسه اینکه بدستش بیاره پا میذاره رو عقایدش و دختره رو میدزده و #ک‌*صش رو جر میده و #تخمش رو توی #رحمش میکاره و...😳🔥🔞 دختره رو #حامله میکنه تا دادگاه اونو به عقد خودش دربیاره و...🙊💯💦🔥🤤
3960Loading...
29
#پارت۱ بعد دراوردن کفشم، به سمت خونه رفتم سر و صدای ناله ای که از خونه میومد، منو کنجکاو به سمت پذیرایی کشید. با چیزی که داشتم میدیدم، احساس کردم روح از تنم رفت... -وااای شاهین ج.ررر خوردم. اوووف قربون ک.یر کوچولوت بشم که داره پا.رم میکنه. آههه ، منو تند تر ب.کن...اووووف ... -جووون سهیلا چه ک.ص سفیدیییی داری توووو جن..ده. داری به کی ک.ص میدیییی هاااا؟ -توووو، دارم به تو ک.ص میدممم شاهین جووونم. اوووف میسوزه سو.راخم ، لیسش بزنننن. -ای به چشمممم ، الان این ک.صو جوری میخورم که آ.بت درجا بیاد. -اوووف شاهین سرتو ببر لای پام. میخوام پامو قفل کنم دور سرت. تا از آ.ب ک.صم خفههه شی دول طلای مننن...🔞💯🔥 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 😱🔥👆
2741Loading...
30
- خودتو انگشت کن تا پرده بکارتت پاره بشه🔞🔥 - مم.....آقا ترو خدا نمیتونم دردم میاد پاهاشو از هم باز کردم و شورت خیسشو پایین کشیدم که بهشت کوچولوش معلوم شد. خمار دستی به خیسی بین پاش کشیدم - هوممم برام خیس شدی کوچولو، بهشت لایه پات هم مثل موهات سرخه حنا!!🍓💦 ترسیده خودشو عقب کشید که پاهاشو چنگ زدم - خودتو بمال و بعد انگشت کن سوراخت واسه انگشت من زیادی تنگه چه برسه به مردونگیم - ولی آقا آخه...... بی طاقت نوک انگشتمو تو سوراخش هل دادم که جیغ بلندی کشید و خون از بهشتش...... https://t.me/+8AE_GAdjKT02YTU0 https://t.me/+8AE_GAdjKT02YTU0
6461Loading...
31
#پارت۱ بعد دراوردن کفشم، به سمت خونه رفتم سر و صدای ناله ای که از خونه میومد، منو کنجکاو به سمت پذیرایی کشید. با چیزی که داشتم میدیدم، احساس کردم روح از تنم رفت... -وااای شاهین ج.ررر خوردم. اوووف قربون ک.یر کوچولوت بشم که داره پا.رم میکنه. آههه ، منو تند تر ب.کن...اووووف ... -جووون سهیلا چه ک.ص سفیدیییی داری توووو جن..ده. داری به کی ک.ص میدیییی هاااا؟ -توووو، دارم به تو ک.ص میدممم شاهین جووونم. اوووف میسوزه سو.راخم ، لیسش بزنننن. -ای به چشمممم ، الان این ک.صو جوری میخورم که آ.بت درجا بیاد. -اوووف شاهین سرتو ببر لای پام. میخوام پامو قفل کنم دور سرت. تا از آ.ب ک.صم خفههه شی دول طلای مننن...🔞💯🔥 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 😱🔥👆
6141Loading...
32
- خودتو انگشت کن تا پرده بکارتت پاره بشه🔞🔥 - مم.....آقا ترو خدا نمیتونم دردم میاد پاهاشو از هم باز کردم و شورت خیسشو پایین کشیدم که بهشت کوچولوش معلوم شد. خمار دستی به خیسی بین پاش کشیدم - هوممم برام خیس شدی کوچولو، بهشت لایه پات هم مثل موهات سرخه حنا!!🍓💦 ترسیده خودشو عقب کشید که پاهاشو چنگ زدم - خودتو بمال و بعد انگشت کن سوراخت واسه انگشت من زیادی تنگه چه برسه به مردونگیم - ولی آقا آخه...... بی طاقت نوک انگشتمو تو سوراخش هل دادم که جیغ بلندی کشید و خون از بهشتش...... https://t.me/+8AE_GAdjKT02YTU0 https://t.me/+8AE_GAdjKT02YTU0
10Loading...
33
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
10Loading...
34
Media files
3 6070Loading...
35
#مدرسه_شهوت👅🔞 +اوووف...دختر باید سفید و تپل باشه آقای معلم دستش و تو شورتم برد و به ک..صم چنگ زد و با شهوت گفت: +من عاشق دخترای سفیدم از این به بعد هر روز تو کلاس میکنمت ولی هلوت از الان حسابی آب انداخته دستش رو به چوولم رسوند تپلم رو توی مشتش گرفت: -اوف...لعنتی...ببین چه #گوشتی و خیسه.. معلومه واسه ‌ک.یر کلفتم #اب‌ انداخته هر روز باید زیرم #جرش بدم... پاهات و بده بالا ببینم‌ اون لا چی داری عروسک سکسی ... از ترس اینکه بچه ها نیان فوری پاهام و باز کردم که یهو زبونش و کشید رو #چو..ولم برخورد ريش های بلندش به واژنم اونقدر حشریم کرد که برای چند لحظه نفسم قطع شد: -اههه.....تند تر بخورش اقا معلم....ممم هر روز زبون بزن به نانازم دوباره زبونش و کشید رو ک..صم و انگشتم کرد تو #رحمم اینبار از شوک بیرون اومدم و جیغ بلندی کشیدم: -اره جیغ بکش دختر کوچولو ...میبینی چه حالی داره؟... هر روز یکاری میکنم نانازت اینجوری خیس بشه تند تند تو ک_ص اکبندم تلمبه می زد از شهوت جیغی کشیدم و ک_ر بزرگش رو توی دهنم جا دادم با انگشت داخل #سوراخم می کرد که در کلاس باز شد...😱💦🔞🤯 https://t.me/+CywaNY_5Q382MDI0 https://t.me/+CywaNY_5Q382MDI0 https://t.me/+CywaNY_5Q382MDI0 https://t.me/+CywaNY_5Q382MDI0 ❌❌❌ معلم مدرسه که دختر ریزه میزه رو هر روز تو کلاس میکنه و 💦🍑🔞
3 3967Loading...
36
قاضی شهوتی🔞⚖ #Part_1 دستش رو به ک.صش رسونده بود و آروم نفس نفس میزد. عرق سردی روی پیشونیش بود و تو همون حال استرس زا شروع به مالوندن اون صورتی و تپلش کرد که حتی وقتی تو زندون بود تمیز و بدون مو بود! ک.صش رو میمالوند و از ترس این که صداشو سربازا بشنون لباشو مدام گاز میگرفت. بدنش بی حد و مرز سکسی و کردنی بود.. هیچوقت نمیشد باور کرد که اون یه قاتل بود! قاتلی که روز معاشقه با شوهرش اونو به قتل رسونده باشه. زنی که اونقدر حشریه که حتی توی حبس هم نمیتونه حشر خودش رو کنترل کنه! آب از ک.ص تپل و صورتیش سرازیر بود و حرکت دستش تند تر و تند تر میشد از داغی زیاد روسریشو درآورد و موهای لختش روی صورتش ریخت. خیلی زیبا بود! خیلی خیلی.. ماهرانه انگشتش رو وارد سوراخش کرد و شروع به تلمبه زدن تو ک.ص خودش کرد. انقدر توی لذت خود ارضاییش محو بود که متوجه نبود من دارم از چشمی در اتاق بازداشتگاه بهش نگاه میکنم و تموم حرکاتش رو زیر نظر دارم. حتی خودم هم نمیتونستم درک کنم چرا این وقت شب به اینجا اومدم و یه زن متهم به قتل رو زیر نظر گرفتم! https://t.me/+3U72xd5jy4k0YjZk https://t.me/+3U72xd5jy4k0YjZk https://t.me/+3U72xd5jy4k0YjZk https://t.me/+3U72xd5jy4k0YjZk فاحشه‌ی قاضی داستان یه قاضی با نفوذ ۳۴ سالست که تو عمرش هیچ زنی نتونسته قلبشو تسخیر کنه. تا این که یه روز لا به لای پرونده های جنایی به یه پرونده‌ی قتل برمیخوره! پرونده ای که قاتل اون زن ۱۹ ساله ای هست که همسرش رو به طور مشکوکی به قتل رسونده! ترنم قاتل پرونده‌ی همسر کشی در عین لوند بودن و هورنی بودنش انقدر مظلومه که برای اولین بار دل و ایمون قاضی پرونده ، حاج حارث ارجمند رو میلرزونه و باعث میشه آقای قاضی جذاب قصه از هیچ تلاشی برای نجات دادن جان ترنم چشم پوشی نمیکنه اما... رمان دارای صحنه های بزرگسال است🔞🔥
2 8394Loading...
37
#پارت۱🔞💦 توی استخر مختلط کلیتو🍓ریسم پف کرده بود و حسابی ح*شری شده بودم... بی توجه به اینکه توی یه استخر مختلط هستم و هر آن ممکنه یکی از بچه‌های دانشگاه منو موقع مالیدن خودم ببینه، دستمو از شورتم رد کردم و انگشتامو به چو*چو*ل نبض دارم رسوندم، زیادی مشروب خورده بودم و کل تنم داغ بود، پسرای خوشگل و خوش هیکل دانشگاه اینجا بودن و دوستداشتم با ک🍆یر کلفتشون که از زیر مایوهای تنگشون حسابی برجسته و بزرگه، جرم بدن... حرکات دورانی دستمو دور وا*ژن‌م تند تر کردم و با لذت چشمامو بستم، توی ذهنم تصور میکردم چندتا ازین پسرای خوش هیکل و گولاخ دانشگاه دوره‌ام کردن و دارن با ک🍆یر سیخ و درازشون سوراخای❌ تنگ و پلمپمو جر میدن... نزدیک ار💦ضا شدن بودم که با حس نشستن چیز نرمی روی چو.چولم ترسیده و حشت زده چشمامو باز کردم.... https://t.me/+GnOO7hAyRS01Mjdk https://t.me/+GnOO7hAyRS01Mjdk https://t.me/+GnOO7hAyRS01Mjdk https://t.me/+GnOO7hAyRS01Mjdk ک❌ص خوری توی استخر مختلط زیر آب😈💦 پارت اولش شورتتو #خیص میکنه🫦👅
4 3428Loading...
38
#پارت_58 _ بلد نیستی درست ناله کنی؟ حرصی مشتی به سینه‌ش کوبیدم. _ الکی ناله کنم؟ لاقل بمال روش تا صدام در بیاد ... عصبی کی...رش رو بین پاهام تنظیم کرد و غرید: _ بمالم روش که آبم بیاد دو روز دیگه حامله بشی؟! پشت پلکی براش نازک کردم و خودمو بهش مالیدم. _ نترس، کسی با لاپایی حامله نشده! بعدشم من زنتم ...روی ک...ص غریبه که نمیخوای بمالی ... چشم هاشو عصبی روی هم فشار داد و پاهام رو روی شونه هاش گذاشت و آروم کی...رش رو روی بهشتم مالید که ناله ‌م بالا رفت. _ آییییی ...آره ...اوف مهام خیلی داغه! رضایت مند لبخند زد. من و مهام مدت ها بود شب ها وانمود میکردیم با هم سکس میکنیم تا خانواده‌ش باور کنن من زن واقعیشم ... _ واسه چی خیس شدی؟ با لحن بی اختیار پر ناز و عشوه ای گفتم: _ خب داری اونجاتو بهم میمالی ...توقع داری تحریک نشم؟ تو خودت چرا راست کردی؟ نگاهی به ک...یرش انداخت و با غروری که سعی داشت حفظ کنه، غرید: _ مرد نیستی بفهمی یه دختر ریزه میزه با این بدن سفید صورتیش لخت بشه جلوت و تو لای پاش تلمبه بزنی ...راست که هیچی ...کم مونده آبمم بیاد. لبم رو گزیدم و آروم پچ زدم: _ میخوای بکنی توش؟ اخمی میکنه و سنگیشو روم میندازه و بدون ذره ای رحم .... https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 https://t.me/+_6Rbjnp2buU3NTY0 مهام مرد تاجری که خدمتکار خونه‌ش رو به عنوان زنش به خاانواده‌ش معرفی میکنه و مجبورش میکنه هر شب ناله کنه و ادای سکس کردن رو در بیاره ...🔞💦
3 48714Loading...
39
ارحام 🔥 خانزاده ای که از بین آدمای روستا، دختر مو قرمزی رو باور کرد ،باور کرد که شیطان نیست و یه شب دعوتش کرد به هم آغوشی🔥 .دعوتش کرد تا دل موقرمزی رو ببره . موقرمزی که هیچ کس دوسش نداشت، با اولین واکنش عاشقانه خانزاده خودشو تقدیمش کرد و..🔞 https://t.me/+8AE_GAdjKT02YTU0
2161Loading...
40
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
2170Loading...
00:02
Video unavailable
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
Show all...
1.81 KB
👍 1
00:02
Video unavailable
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
Show all...
1.81 KB
00:02
Video unavailable
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
Show all...
1.81 KB
👍 1
00:02
Video unavailable
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
Show all...
1.81 KB
sticker.webp0.10 KB
#پارت۱🔞🔥 انگشتم رو روی شیار .ص‌ خیس #خاله‌ناتنیم کشیدم که آهی کشید و ملافه رو توی مشتش فشار داد، روی تخت چرخوندمش و اسپنک محکی روی با.سن سفیدش کوبیدم، جیغی کشید و نالید: - دردم میاد غیاث، آروم... روی تنش خوابیدم و نفس داغمو کنار گوشش پخش کردم - گفته بودم که وقتی عصبیم ح.شریم نکن #خاله‌کوچولو تازه اولشه، هنوز کاری نکردم که دردت بیاد... دست انداختم زیر کمرش و با.سنشو بالا کشیدم، سوراخ #کو.ن‌ شو با آب لزج و داغ بهشتش خیس کردم، بریده بریده نالید: - میخوای چیکار کنی غیا... قبل از اینکه حرفش تموم بشه، دستمو گذاشتم روی دهنش و تموم حجم #مردونگیم رو یجا وارد سوراخ تنگ ک.ون‌ش کردم، صدای جیغش توی دستم خفه شد، محکم خودمو بهش کوبیدم که جیغ دیگه‌ای کشید، - هیییییس، آروم باش توله، نمیخوای که کل در و همسایه ها رو بفهمونی غیاث داره خاله‌کوچیکشو میگ.اد....❌🍓 اشکاش روی دستم چکید، دستمو از روی دهنش برداشتم و کنار گوشش پچ زدم: - شل کن یاس! خودشو بیشتر منقبض کرد و هق زد: - غیاث دارم میمیرم، درش بیار، درش بیار، دارم جر میخورم، - اگه درش بیارم که بدتر #جر میخوری کوچولو... - اییییی غیاث تکون نخور، همینجور بذار بمونه، ایییییی میسوزهههههه توی گلو خندیدم - من که از خدامه همیشه همینجور توت بمونه، اینقدر بمونه تا جا باز کنه، اما... دستمو به #چو.چو.ل‌ش رسوندم و مشغول مالیدنش شدم - الان تو هم لذت میبری... حرکات دستمو تندتر کردم که صدای آه و ناله‌اش بالا رفت و خودش شروع کرد به جلو عقب کردن باسنش، گازی از گردنش گرفتم و نوک سینشو نشگونی گرفتم - توله ح.شری ببین چجوری خودش سواری میکنه....😈🤤 https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk ک*ص تنگ #خاله‌ناتنیش رو خشن جر میده💦💦💦💦🔞🔞🔞🔞🍑🔥
Show all...
"هَم‌خـ💦ـوٰابـــِ رُسـوٰایـ🔞ـی"

با زبون داغ و نرمش اینقدر برات بلیسه، که آبت بپاچه تو دهنش...👅💦 #رمان‌بزرگسالان🤫🔞 این رمان یکبار به خاطر ص.حنه‌های باز فیل.تر شد...⛔️❌️

👍 1
#part1 _اوفففف پسر نگاه کن چ ک.ونی میده لعنتی عقب جلوشو یکی کردن..!! https://t.me/+LWl7dycaii9jODI0 متعجب دست رو دهنم گذاشتم دوست حسین چ حرف بدی زد حسین انگار حالش یه جوری شده بود نفس تندی کشید _کارشون اینه مادر ج. نده ها اوف لعنتی یارو دورش پر ک .ص بعد دور ما پر پشمه ریدم ب این شانس مات زل زدم بهشون حرفای زشتی میزدن دست دوست حسین رو رون پاش نشست و گفت _میگم ما که #ک_.ص دورمون نیست... بیا از هم استفاده کنیم و چشمکی حواله حسین کرد حسین مثل من متعجب شکه به دوستش زل زد و با عجز گفت _چی میگی کو.نی نبودیم ک میخوای کو.نیم کنی مرتیکه دوستش از ری اکشن حسین منصرف نشد بلکه بیشتر مشتاق شد بجاش دستش رو خشتک حسین نشست و از روی شلوار حسین دستشو بالا و پایین می‌کرد _بیخیال بابا ش.ق درد گرفتم بیا فقط بمالیم لعنتی انگاری حسین با دیدن اون فیلم مثبت 18 حسابی داغ کرده بود که بی طاقت ناله ای کرد _لعنت بهت در بیار لنتی هردو چیزای از شلوارشو درآوردن شبیه #مار ولی #گوشتی مال همو می‌مالیدن دوست حسین سرشو خم کرد و زبونی به مار حسین زد که صدای آه بلند حسین فضار و پر کرد کارشون باعث تعجبم شده بود قدمی ب عقب برداشتم ک در صدای بدی داد با دیدن نگاه دوست حسین عرق سردی رو کمرم نشست https://t.me/+LWl7dycaii9jODI0 https://t.me/+LWl7dycaii9jODI0 https://t.me/+LWl7dycaii9jODI0 _حسین فکر کنم دیگه نیازی ب مالیدن نداریم ی ک ص جیگر کوچولو گوش وایساده بود
Show all...
{هرزه ی پاک}

رمان هات 🔥شهوت انتقام هرزه ی پاک 🔥

#Part_1 _اوممم تا حالا دوتا ددی منو جر نداده بودن اوممم اوووف ک.صم میخاااارهههه شیخ داشت از جلو جرم میداد و بابایی از پشت ک.صمو میمالید و صدای شلپ شلوپ میکرد از شدت شهوت پاهام میلرزید و باورم نمیشد دارم زیر بابایی و شیخ ک.ص و ک.ونم‌ پاره میشه _اههههه رفیق دخترتو گاییدم چه ک.ص آبدار و تنگی داره بابایی با لذت رفیقشو پشتم فرستاد و منو روی خودش نشوند و سیلی به سینه های درشتم کوبید _من میخوام دخترمو از ک.ص بکنم تو از ک.ون بگادش تا به خودم بیام هردو همزمان از عقب و جلو واردم کردن از شدت درد و لذت جیغ کشیدم به معناب واقعی جر خوردم که بابایی سینه هامو تو مشتش چلوند و آه بلندی کشید _تا مامانش نیومده باید دوتا ددی هاش آبشو بیارن نه رفیق؟ شیخ لبمو تو دهنش کشید و تلمبه هاشون همزمان شد و ناله بلندی کردم... دوتا ددی داشتن هم خیلی خوب بود. -وااای من تشنمههه لطفا بهم آب بدید بابایی جونمم شیخ پوزخندی زد و خودشو ازم بیرون کشید و زبونمو بیرون اوردم که خودشو به زبونم کوبید چشمامو با لذت بستم لبمو گاز گرفتم که صدای در اومد و با وحشت به مامانم که لخت شد و جلو اومد... https://t.me/+xKl8139U-tllOGY0 https://t.me/+xKl8139U-tllOGY0 https://t.me/+xKl8139U-tllOGY0 https://t.me/+xKl8139U-tllOGY0 https://t.me/+xKl8139U-tllOGY0 سکس گروپ بین دختر و دوتا ددی که مامان دختره هم بهشون میپونده🙈🔞💦
Show all...
𝙎𝙚𝙭 𝙝𝙤𝙪𝙨𝙚🔞

بندازمت رو تخت خیمه بزنم روت، بیوفتم به جون لباتو کبودشون کنم🫦💦 این رمان مناسب همه سنین نیست🔞 برای رزرو تبلیغات: @Darya_ej

سک.س خانم وکیل هو.رنی با موکلش🤤 دهمین #اسپ.نک رو هم به کو.ن.م میزنه با دست و پای بسته فقط می تونم #ناله کنم اما اون بدون توجه چنگی به موهام می زنه و سرمو به طرف ک.یر کلفتش می بره زبونم رو در میارم تا #لیسی بهش بزنم _نوچ ...دختر بدی مثل تو لیاقت ک.یر منو نداره _ارسان بزار فقط یه #لیس بزنم فقط یه لیس بلند میخنده _نگاش کن خانم وکیلو واسه ک.یر داره به من التماس می کنه ک.یر میخوای خیلی خب منم بهت میدمش با دیدن دی.لدو بزرگ سیاه رنگ نفسم قطع میشه تو یه لحظه کل دی.لدو رو می کنه تو حلقم اوق می زنم اما اون بی توجه چند بار پشت سر هم کل دیل.دو رو تو حلقم می کنه دیل.دو رو میکشه بیرون دیل.دویی که از آب دهن من خیس خیس شده یه دستش رو فرستاد زیر #کو.نمو سریع و سریع شرتمو در آورد دیل.دو رو لای پام میماله وحشت زده جیغی می کشم _چی کار می کنی قرار ما فقط س.اک بود نه سک.س نیشخندی به صورتم می زنه و یه دفعه کل دیل.دو رو داخلم فرو می کنه _تو اگه میترسیدی نود برام نمیفرستادی و التماس نمی کردی تا ک.یرمو لیس بزنی الانم شل کن تا #خونت🩸 کل تختو به گوه نکشیده ارغوان یه دختر از خانواده ی مذهبیه که با قبول شدن وکالت دانشگاه تهران از شهرستان میاد تهران و اونجا پوشش رو به کل تغییر میده و تو مهمونیا شرکت می کنه و برای دوست پسرش عکسای نودش رو میفرسته و کارایی که تو خانواده اش براش قفل بودن رو انجام میده ارسان پسریه که همسایه ی ارغوان میشه تا بتونه راحتتر زیر نظرش بگیردش و برای انتقام از پدر و مادر ارغوان به ارغوان تجاوز می کنه و بکارتش رو میگیره با عکساش تو مهمونی و نودای که دست دوست پسرش داشت تهدیدش می کنه و اونو به خونه ش میبرع و هر روز شکنجش می کنه و بهش تجاوز می کنه https://t.me/+XGBDTVO3dJ0yMjVk https://t.me/+XGBDTVO3dJ0yMjVk
Show all...
مُت ِجاوز💦 هات

حتی اسپنک زدناتم ارضام می کنه💦🩸 رمان متجاوز هات🍓 ژانر:عاشقانه،آروتیک

👍 2
00:02
Video unavailable
ویبراتور روی ک*ص🍓 صورتی ش میکشم و کی*رمو میمالم زبونمو روی شیار ک*ص خیسش میکشم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم که جیغ بلندی میکشه🍌 _تا خود صبح باید زیرم گایی*ده بشی و با ویبراتور انقدر ار*ضا بشی که از حال بری کی*رمو لای شیار ک*صش میکشم و سوراخ تنگشو...🔞 https://t.me/+h2OaxmpPqKE4MTA0 با شورت اضافه و دستمال وارد شو...🔥
Show all...
1.81 KB