در رشته‌ی ادبیات!

کتاب خواندن مرا به دنیای دیگری می‌برد.

تصویرسازیِ این بیت طبیب اصفهانی، قلبم رو جوری سوزوند که دیگه قابل احیاء نیست... [به دنبال محمل چنان زار گِریَم که از گریه‌ام ناقه در گل نشیند!] به دنبال کجاوه‌ی یار، آن‌قدر گریه می‌کنم که از آبِ چشمم، گِلی ساخته شود و پای شتر تا زانو در آن فرو رود و متوقف شود... آه. #شعر

نقالی همواره به وجد می‌آوردم.

ترسم که اشک در غم ما پرده‌در شود.

[شاید تقصیر ادبیات پارسی است که بعد از من و تو او است نه ما :)] این جمله بیوگرافی آقای افشین بود، به هرحال این هم نوعی‌ست دیگر... چه بگویم. #ممبرهایم

بیوی یه آقایی هم اینه: [شاید تقصیر ادبیات پارسی است که بعد از من و تو او است نه ما :)] به هرحال این هم نوعی‌ست دیگر. #ممبرانم

آهان. داشتم درمورد بن می‌گفتم، شاهد از غیب رسید. الحمدلله.💆🏻‍♀

نگو پشمااااام بگو چه جااالب🤗

من که میگم باید بن تخفیف برای دانشجوی ادبیات دوبرابر باشه. نظر؟

الان دیدم که بیوی یکیتون اینه!✨✨✨